این پژوهش به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و محلول پاشی عناصر ریز مغذی بر خصوصیات کمی و کیفی چغندرقند رقم دروتی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1397-1396 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل فاکتور کود در 4 سطح: F1 : 100 درصد کودهای ش أکثر
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و محلول پاشی عناصر ریز مغذی بر خصوصیات کمی و کیفی چغندرقند رقم دروتی به صورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در سال زراعی 1397-1396 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل فاکتور کود در 4 سطح: F1 : 100 درصد کودهای شیمیایی(شاهد)، F2: 50 درصد کودهای شیمیایی+ کودهای زیستی (نیتراژین و فسفر بارور2)، F3: 25 درصد کودهای شیمیایی+ کودهای زیستی (نیتراژین و فسفر بارور2) ، F4: کودهای زیستی (نیتراژین و فسفر بارور2)، و فاکتور ریزمغذی ها در 4 سطح: M0: محلول پاشی با آب مقطر(شاهد)، M1: محلول پاشی سولفات روی، M2: محلول پاشی سولفات منگنز، M3: محلول پاشی سولفات روی+ سولفات منگنز بودند. نتایج نشان داد که اثر کود بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، عیار قند، درصد قند قابل استحصال، عملکرد قند خالص، عملکرد قند ناخالص و میزان ازت مضره معنی دار شد. همچنین اثر ریزمغذی ها بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد غده، درصد قند قابل استحصال و میزان ازت مضره معنیدار شد.میزان عیار قند درتیمارکودهای زیستی(نیتراژین و فسفر بارور2) نسبت به تیمار 100% کودهای شیمیایی، 3/14 درصد افزایش نشان داد. بیشترین عملکرد غده، با97/63 تن در هکتار به تیمار 50 درصد کودهای شیمیایی + کودهای زیستی(نیتراژین و فسفر بارور2) اختصاص یافت. همچنین تیمارمحلولپاشی سولفات روی+ سولفات منگنز ببیشترین عملکرد غده را با 12/ 64تن در هکتار داشته واین تیمار، نسبت به محلول پاشی با آب مقطر، 5/4 درصد افزایش عملکرد نشان داد. تیمار 100 درصد کودهای شیمیایی به افزایش میزان نیتروژن مضره، منجر شد.مصرف کودهای زیستی و عناصر ریزمغذی در کشت چغندرقند باعث بهبود خصوصیات کمی وکیفی چغندر قند شد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثرات کودهای زیستی حلکننده فسفات و باکتریهای افزاینده رشد گیاه بر شاخصهای رشد ذرت سینگلکراس 604، آزمایشی در سال زراعی 1387 در قالب کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به اجر أکثر
به منظور بررسی اثرات کودهای زیستی حلکننده فسفات و باکتریهای افزاینده رشد گیاه بر شاخصهای رشد ذرت سینگلکراس 604، آزمایشی در سال زراعی 1387 در قالب کرتهای خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به اجرا درآمد. عامل اصلی شامل کود دامی گاوی (به میزان بیست تن در هکتار)، کود سبز جو (به میزان پانزده تن در هکتار)، و شاهد (بدون استفاده از کود آلی) و عامل فرعی در هشت سطح NPK؛ NPK+ (PSM) + (PGPR)؛ NP50%K-+PSM+PGPR؛ N50%PK +PSM+PGPR؛ N50%P50%K + PSM+PGPR؛ PK+PGPR؛ NK+PSM؛ و PSM+PGPR در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد بیشترین وزن خشک اندامهای هوایی (13.2 گرم درمتر مربع)، شاخص سطح برگ (3.8) و سرعت رشد محصول (34.5 گرم درمتر مربع در روز) در کرتهای کود دامی و در تیمار نهاده کافی (NPK) به همراه کود زیستی به دست آمد. مصرف کود سبز و نهاده کافی به همراه کود زیستی نسبت به تیمار عدم کاربرد کود زیستی، وزن خشک اندام های هوایی ذرت را 11 درصد افزایش داد. همچنین، میزان شاخص سطح برگ با مصرف کود دامی و کود سبز به ترتیب 17 و 10 درصد افزایش یافت. اما این صفت در تیمارهای مشابه در کرتهای شاهد تحت تأثیر کود زیستی قرار نگرفت. کاربرد کود زیستی، نتوانست کاهش پنجاه درصدی کود نیتروژنه را جبران نماید. اما کاهش پنجاه درصدی کود فسفره و مصرف کود زیستی در کرتهای کود سبز و شاهد (بدون کود آلی) در میزان تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول تغییری نسبت به تیمار نهاده کافی ایجاد نکرد. بر اساس نتایج این تحقیق به نظر میرسد بتوان با کاربرد کودهای زیستی ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفره، شاخصهای رشد در ذرت را بهبود بخشید که در نهایت افزایش عملکرد دانه را به دنبال خواهد داشت.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی تاثیر استفاده از کودهای زیستی به جای کودهای شیمیایی جهت تغذیهی بهینهی محصولات زراعی، تحقیقی در سال زراعی 1387 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذر أکثر
به منظور بررسی تاثیر استفاده از کودهای زیستی به جای کودهای شیمیایی جهت تغذیهی بهینهی محصولات زراعی، تحقیقی در سال زراعی 1387 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 4 سطح کود زیستی نیتراژین همراه با کود شیمیایی یاشیل (شاهد، یاشیل، نیتراژین و نیتراژین+ یاشیل) به عنوان عامل A و 4 سطح کود شیمیایی نیتروژنه اوره (عدم مصرف کود نیتروژنه، مصرف 26.25، 52.5 و 75 کیلوگرم در هکتار کود اوره) به عنوان عامل B بودند. نتایج تجزیه واریانس تحت شرایط مزرعه ای نشان داد که بین سطوح عامل A (کود زیستی نیتراژین همراه با کود شیمیایی یاشیل) و سطوح عامل B (کود شیمیایی نیتروژنه) و اثرات متقابل بین سطوح مختلف این دو عامل (A و B) در صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در نیام، تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، وزن هزار دانه و شاخص برداشت اختلاف آماری معنی داری حداقل در سطح احتمال 5% وجود داشت و تیمار یاشیل + نیتراژین بیشترین اثرات مثبت را بر صفات مورد بررسی به جای گذاشت. بررسی سطوح عامل B نشـان داد که مصرف 52.5 کیلوگرم اوره در هکتار حداکثر افزایش را در صفات مورد بررسی داشت. نتایج به دست آمده از اثرات متقابل سطوح مختلف عوامل A و B نشان داد که در کلیه صفات مورد مطالعه موثرترین ترکیب کودی به یاشیل+ نیتراژین با اوره به میزان 52.5 کیلوگرم در هکتار مربوط بود. به نظر می رسد مصرف کودهای زیستی و شیمیایی به تنهایی موجب افزایش معنی دار در کلیه صفات مورد بررسی نسبت به شاهد شدند، اما مصرف توام کودهای زیستی با شیمیایی بیشترین تاثیر را در کلیه صفات بررسی شده داشت.
تفاصيل المقالة
کاربرد کودهای زیستی به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی، از مهم ترین راه بردها در کشاورزی پایدار به شمار می رود. با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی میکوریزا و ازتوباکتر بر خصوصیات کمّی و کیفی ارقام کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار أکثر
کاربرد کودهای زیستی به منظور کاهش مصرف کودهای شیمیایی، از مهم ترین راه بردها در کشاورزی پایدار به شمار می رود. با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی میکوریزا و ازتوباکتر بر خصوصیات کمّی و کیفی ارقام کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در دو منطقه معتدل خرم آباد و معتدل سرد الشتر لرستان اجرا گردید. عامل کود زیستی شامل کاربرد میکوریزا، کاربرد ازتوباکتر، کاربرد توأم میکوریزا و ازتوباکتر و عدم کاربرد کود زیستی (شاهد) و عامل رقم شامل ارقام گابریلا، نپتون، اکاپی و اکس پاور بودند. نتایج نشان داد که میانگین عملکرد دانه در منطقه خرم آباد به میزان 7/4265 کیلوگرم در هکتار و در منطقه الشتر به میزان 0/4168 کیلوگرم در هکتار به دست آمدند. بیشترین عملکرد دانه و روغن به رقم گابریلا (به ترتیب 7/4599 و 0/1923 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن به رقم اکاپی (به ترتیب 6/3849 و 0/1591 کیلوگرم در هکتار) در منطقه آزمایش تعلق داشتند. در میان سطوح کود زیستی، بیشترین عملکرد دانه و روغن به کاربرد توأم میکوریزا و ازتوباکتر (به ترتیب 4/4408 و 0/1831 کیلوگرم در هکتار) و کمترین آن به عدم کاربرد کود زیستی (به ترتیب 0/3973 و 1/1650 کیلوگرم در هکتار) مربوط بودند. در مجموع، با توجه به اثر متقابل سه گانه عامل ها، رقم گابریلا همراه با کاربرد توأم میکوریزا و ازتوباکتر برای منطقه معتدل سرد الشتر و رقم اکس پاور همراه با کاربرد ازتوباکتر برای منطقه معتدل خرم آباد و مناطق مشابه قابل توصیه هستند.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا و محلول پاشی نانواکسید آهن و روی بر گره زایی و برخی صفات کمی و کیفی عدس تحت شرایط دیم، آزمایشی در سال 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای در روستای زردالو اردبیل اجرا شد. تیمارها شامل أکثر
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا و محلول پاشی نانواکسید آهن و روی بر گره زایی و برخی صفات کمی و کیفی عدس تحت شرایط دیم، آزمایشی در سال 97-1396 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ای در روستای زردالو اردبیل اجرا شد. تیمارها شامل محلول پاشی با نانواکسید آهن و روی در چهار سطح (محلول پاشی با آب بهعنوان شاهد، محلول پاشی 6/0 گرم در لیتر با نانواکسید آهن، 6/0 گرم در لیتر نانواکسید روی، محلول پاشی توام نانواکسید آهن و روی هر کدام 3/0 گرم در لیتر) و کاربرد میکوریزا در چهار سطح (عدم کاربرد میکوریزا به عنوان شاهد، کاربرد میکوریزا موسه آ، میکوریزا اینترا و کاربرد توام میکوریزا موسه آ و اینترا) بودند. مقایسه میانگین ها نشان داد که محلول پاشی نانواکسید آهن و روی و کاربرد توام قارچ میکوریزا موسه آ با اینترا، تعداد گره های فعال در بوته، درصد گره های فعال در بوته، وزن صد دانه و عملکرد دانه را (به ترتیب 2/173، 08/93، 58/36 و 34/58 درصد) نسبت به شرایط عدم محلول پاشی و عدم کاربرد میکوریزا افزایش داد. همچنین، محلول پاشی توام نانواکسید آهن و روی و کاربرد میکوریزا موسه آ با اینترا به ترتیب 14/42، 17/95، 120، 2/58 و 55/47 درصد تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، وزن خشک ریشه، محتوای روی دانه و میزان پروتئین دانه نسبت به شرایط عدم محلول پاشی و عدم کاربرد میکوریزا افزایش داد. به نظر می رسد محلول پاشی نانواکسید آهن و روی و کاربرد میکوریزا به واسطه بهبود برخی صفات مورفوفیزیولوژیک، می تواند به عنوان یک روش مناسب برای افزایش عملکرد کمی و کیفی و کاهش اثرات محدودیت آبی تحت شرایط دیم باشد.
تفاصيل المقالة
آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 بر روی گیاه Triticosecale Wittma L. اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح شوری (عدم اعمال شوری به عنوان شاهد، شو أکثر
آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 بر روی گیاه Triticosecale Wittma L. اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح شوری (عدم اعمال شوری به عنوان شاهد، شوری 50 و 100 میلی مولار با NaCl) و کاربرد کودهای زیستی (عدم کاربرد کودهای زیستی به عنوان شاهد، کاربرد ورمی کمپوست، فلاوباکتریوم، کاربرد توام ورمی کمپوست و فلاوباکتریوم) و محلول پاشی هیومیک اسید (محلول پاشی با آب به عنوان شاهد و محلول پاشی دو گرم درلیتر هیومیک اسید) بود. نتایج نشان داد بیش ترین شاخص سطح برگ، وزن و حجم ریشه، پروتئین برگ در کاربرد توام ورمی کمپوست، فلاوباکتریوم و محلول پاشی هیومیک اسید تحت شرایط عدم اعمال شوری مشاهده شد. همچنین، کاربرد توام ورمی کمپوست، فلاوباکتریوم و محلول پاشی هیومیک اسید تحت شرایط عدم اعمال شوری درصد انتقال ماده خشک از ساقه و اندام هوایی و سهم این فرآیند در عملکرد دانه را به ترتیب 97/31، 8/40 و 84/138 درصد کاهش داد ولی عملکرد دانه، فتوسنتز جاری، سهم فتوسنتز جاری در عملکرد دانه را به ترتیب 56/69، 44/151 و 3/48 درصد نسبت به عدم کاربرد کودهای زیستی و هیومیک اسید تحت شرایط شوری 100 میلی مولار خاک افزایش داد. بر اساس نتایج این بررسی، به نظر می رسد کاربرد کودهای زیستی و هیومیک اسید می تواند با بهبود شاخص سطح برگ، وزن و حجم ریشه موجب افزایش فتوسنتز جاری و سهم این فرآیند در عملکرد دانه تریتیکاله در شرایط شوری خاک شود.
تفاصيل المقالة
زولنگ (Eryngium campestre) یک گیاه علفی دو یا چندساله بومی مناطق شمال ایران میباشد. امروزه مصرف کودهای شیمیایی بهطور قابل توجهی افزایش یافته است که اثرات جبران ناپذیری بر محیط زیست و سلامت بشر دارد. استفاده از ترکیبات آلی و کودهای زیستی بهجای کودهای شیمیایی اخیرا بسی أکثر
زولنگ (Eryngium campestre) یک گیاه علفی دو یا چندساله بومی مناطق شمال ایران میباشد. امروزه مصرف کودهای شیمیایی بهطور قابل توجهی افزایش یافته است که اثرات جبران ناپذیری بر محیط زیست و سلامت بشر دارد. استفاده از ترکیبات آلی و کودهای زیستی بهجای کودهای شیمیایی اخیرا بسیار مورد توجه گرفته است. همچنین مطالعه درباره مواد طبیعی که حاوی خاصیت ضد میکروبی بیشتر و عوارض کمتر هستند، مثل عصاره گیاهان اهمیت بیشتری دارد. بدین منظور آزمایشی انجام شد. این آزمایش در سال 1399 تا 1400 در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت. تیمارها شامل: نیتروکسین (صفر، ۱ و ۲ میلیلیتر در لیتر)، اسید هیومیک (صفر، ۱ و ۲ میلیلیتر در لیتر)، گلایسین (صفر، ۷۵ و ۱۵۰ میلیگرم در لیتر) بود. بر اساس نتایج، تاثیر گلایسین بر صفات اندازهگیری شده به جز فلاونوئید کل و فعالیت آنزیم کاتالاز در سطح 5 و 1 درصد معنیدار بود. همچنین تاثیر نیتروکسین بر صفات اندازهگیری شده درسطح 1 درصد اثر معنیدار داشت. تاثیر اسید هیومیک بر صفات اندازهگیریشده به جز میزان فعالیت آنتیاکسیدانی، کلروفیل و فعالیت آنزیم کاتالاز در سطح 5 و1 درصد معنیدار شد. اثر متقابل هر سه تیمار بر صفات اندازهگیری شده به جز آنزیم کاتالاز، در سطح 1 درصد معنیدار شد. به طور کلی نتایج نشان داد که تیمارهای بکار رفته در این پژوهش، به صورت جداگانه و به صورت ترکیبی (اثر متقابل) میزان اکثر صفات اندازهگیری شده را افزایش دادند. همچنین آزمایشی در خصوص اثر ضد میکروبی عصاره زولنگ علیه جدایههای باکتری Pseudomonas aeruginosa وStaphylococcus aureus با استفاده از روشهای MIC و MBC انجام شد. مشخص گردید که عصاره زولنگ باعث مهار شدن باکتریها نگردید. به طور کلی نتایج نشان داد که ترکیبات بکار رفته قابلیت استفاده برای بهبود صفات بیوشیمیایی گیاه زولنگ را دارند.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی تأثیر قطع آبیاری و کاربرد میکوریزا و محلولپاشی با نانواکسید آهن و روی بر عملکرد، سرعت و طول دوره ی پر شدن دانه ی گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 1394 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل کاربرد أکثر
به منظور بررسی تأثیر قطع آبیاری و کاربرد میکوریزا و محلولپاشی با نانواکسید آهن و روی بر عملکرد، سرعت و طول دوره ی پر شدن دانه ی گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 1394 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل کاربرد میکوریزا در دو سطح (مصرف و عدم مصرف میکوریزا)، محلول پاشی نانواکسید در چهار سطح (عدم استفاده از نانواکسید، کاربرد نانواکسید آهن، نانواکسید روی و کاربرد توام نانواکسید آهن و روی) و سه سطح آبیاری (آبیاری کامل به عنوان شاهد، محدودیت شدید آبی یا قطع آبیاری در 50 درصد مرحله تکمه دهی، محدودیت ملایم آبی یا قطع آبیاری در 50 درصد مرحله گلدهی) بود. مقایسه میانگینها نشان داد که حداکثر عملکرد دانه، سرعت، طول دوره و دوره ی موثر پر شدن دانه (به ترتیب 52/2278 کیلوگرم در هکتار، 0027/0 گرم در روز، 40 و 35 روز) در برهمکنش حاصل از آبیاری کامل، کاربرد میکوریزا و محلولپاشی توأم نانواکسید آهن و روی و کمترین مقادیر این صفات (به ترتیب 25/834 کیلوگرم در هکتار، 00189/0 گرم در روز، 91/30 روز و 79/26 روز) در آبیاری تا مرحله تکمه دهی، عدم کاربرد میکوریزا و عدم محلولپاشی به دست آمد. کاربرد میکوریزا و نانواکسید آهن و روی عملکرد دانه را 19/35 درصد در مقایسه با عدم کاربرد میکوریزا و نانواکسید آهن و روی تحت شرایط محدودیت شدید آبی افزایش داد.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی اثر مدیریت آبیاری و تغذیهای بر خصوصیات کیفی گیاه شنبلیله، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در مزرعه آموزشی دانشگاه آزاد بیرجند، در بهار سال90-1389 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دور آبیاری (در سه أکثر
بهمنظور بررسی اثر مدیریت آبیاری و تغذیهای بر خصوصیات کیفی گیاه شنبلیله، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در مزرعه آموزشی دانشگاه آزاد بیرجند، در بهار سال90-1389 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل دور آبیاری (در سه سطح شامل آبیاری در هر 6، 9 و 12 روز) و کود زیستی (در چهار سطح شامل نیتروکسین، بیوسفر، قارچهای میکوریزای G. mosseae و G. intraradices و یک سطح شاهد فاقد کود) بودند. نتایج تجزیههای آماری نشان داد تیمار دور آبیاری اثر معنیداری بر فاکتورهای فیزیولوژیکی مانند کربوهیدارت، کلروفیل a، خاکستر، پرولین، میزان سدیم و پتاسیم داشت. اثر کود زیستی نیز بر کربوهیدرات، کلروفیل a و میزان خاکستر معنیدار بود. نتایج نشان داد با افزایش دور آبیاری به هر 12 روز یکبار، میزان پرولین، کربوهیدرات، سدیم، کلروفیل b در برگ و خاکستر افزایش یافت، اما از میزان پتاسیم و کلروفیل a در برگ شنبلیله کاسته شد. حداکثر مقادیر کربوهیدراتهای محلول و کلروفیل a در برگ در تیمارهای تغذیهای میکوریزا موسوآ و بیوفسفر و بیشترین مقدار خاکستر در تیمار G.intraradices مشاهده شد. بهطورکلی، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که کاربرد کودهای زیستی بر خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه دارویی شنبلیله، اثر مثبتی داشته و با افزایش دور آبیاری، در گیاه نوعی سازگاری به شرایط تنش خشکی ایجاد گردید.
تفاصيل المقالة
چکیده به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود گوگرد در حضور یا عدم حضور باکتری تیوباسیلوس تیواکسیدانس (بیوسولفور) بر برخی صفات کیفی و غلظت عناصر غذایی در سیب زمینی رقم آگریا، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در سال زراعی 91-139 أکثر
چکیده به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود گوگرد در حضور یا عدم حضور باکتری تیوباسیلوس تیواکسیدانس (بیوسولفور) بر برخی صفات کیفی و غلظت عناصر غذایی در سیب زمینی رقم آگریا، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل گوگرد در چهار سطح صفر، 200، 300 و 400 کیلوگرم در هکتار و کود بیولوژیک بیوسولفور در دو سطح شاهد (عدم استفاده) و استفاده از تیوباسیلوس بودند. نتایج نشان داد که اثر کود گوگرد بر میزان نشاسته، ماده ی خشک و نیترات غده معنی دار بود. همچنین تیوباسیلوس، گوگرد و اثر متقابل آن ها بر صفات عملکرد غده در هکتار، تعداد غده در بوته، محتوای پتاسیم و فسفر غده و میزان pH خاک تأثیر معنی دار شد. بیشترین میزان عملکرد غده در هکتار، تعداد غده در بوته و محتوای فسفر و پتاسیم غده با مصرف 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار و در شرایط استفاده از تیوباسیلوس به دست آمد. کاربرد کود گوگرد و بیوسولفور باعث کاهش pH خاک شد، به طوری که بیشترین میزان pH خاک در شرایط عدم استفاده از گوگرد و تیوباسیلوس مشاهده گردید. بیشترین میزان نشاسته و ماده ی خشک غده نیز با مصرف 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار حاصل شد. به طور کلی کاربرد 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار به همراه باکتری تیوباسیلوس برای افزایش کمیت و کیفیت سیب زمینی در خاک های آهکی پیشنهاد می شود.
تفاصيل المقالة
امروزه در کشاورزی پایدار بر ثبات عملکرد گیاهان زراعی در طولانی مدت با حداقل اثر بر محیط زیست تأکید می-شود. استفاده از کودهای زیستی با هدف حذف یا کاهش قابل ملاحضه اثر زیستمحیطی جبرانناپذیر ناشی از مصرف بیرویه نهادههای شیمیایی در اکوسیستمهای زراعی در سالهای اخیر مو أکثر
امروزه در کشاورزی پایدار بر ثبات عملکرد گیاهان زراعی در طولانی مدت با حداقل اثر بر محیط زیست تأکید می-شود. استفاده از کودهای زیستی با هدف حذف یا کاهش قابل ملاحضه اثر زیستمحیطی جبرانناپذیر ناشی از مصرف بیرویه نهادههای شیمیایی در اکوسیستمهای زراعی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور بررسی اثر کودهای زیستی میکوریزا و ازتوباکتر بر رشد و عملکرد ارقام لوبیا قرمز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1395 در منطقه بیرانشهر لرستان اجرا شد. عاملها شامل تلقیح با گونههای قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح و بدون تلقیح)، مایهزنی با باکتری ازتوباکتر در دو سطح (مایهزنی و عدم مایهزنی) و ارقام لوبیا قرمز شامل (توده بیرانشهر، رقم اختر و گلی) بودند. نتایج نشان داد که اثر هر سه عامل بر ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، طول غلاف، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه و عملکرد پروتیین دانه در سطح احتمال یک درصد و اثر متقابل سهگانه عاملها بر ارتفاع بوته، عملکرد دانه و عملکرد پروتیین دانه در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. عملکرد دانه در توده بیرانشهر، رقم اختر و گلی بهترتیب 5/56، 1/19 و 2/43 درصد افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه (90/2981 کیلوگرم در هکتار) در تیمار مایهزنی ازتوباکتر×تلقیح میکوریزا×رقم گلی با فرم بوته رونده و رشد نامحدود بهدست آمد. با توجه به یافتههای این پژوهش، میتوان استفاده از کودهای زیستی حاوی قارچهای میکوریزا آربسکولار را به تنهایی و یا همراه ازتوباکتر کروکوکوم، در زراعت لوبیا قرمز توصیه نمود.
تفاصيل المقالة
بهمنظور بررسی تاثیر میکوریزا و هیومیک اسید بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مولفههای پر شدن دانه گندم در سطوح مختلف آبیاری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سا أکثر
بهمنظور بررسی تاثیر میکوریزا و هیومیک اسید بر عملکرد، محتوای کلروفیل و مولفههای پر شدن دانه گندم در سطوح مختلف آبیاری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 1398-1397 اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل آبیاری در سه سطح (آبیاری کامل به عنوان شاهد، قطع آبیاری در 50 درصد مرحله آبستنی و قطع آبیاری در 50 درصد مرحله خوشهدهی)، کاربرد میکوریزا و اسیدهیومیک در هشت سطح (کاربرد میکوریزا intraradices .G، میکوریزا mosseae .G، کاربردتوام intraradices .G با mosseae .G، کاربرد هیومیک اسید، کاربرد میکوریزا intraradices.G با هیومیک اسید، کاربرد mosseae.G با هیومیک اسید، کاربرد intraradices .G با mosseae .G و هیومیک اسید، عدم کاربرد میکوریزا و اسیدهیومیک بهعنوان شاهد) بود. مقایسه میانگینها نشان داد که کاربرد توام intraradices .G با mosseae .G و اسید هیومیک در مرحله آبیاری کامل، محتوای آنتوسیانین (71%)، محتوای کلروفیل a و b، کلروفیل کل (بهترتیب 8/10، 12 و17%)، سرعت پر شدن دانه (18 %)، طول دوره و دوره موثر پر شدن دانه (به ترتیب6/7 و8 %)، طول سنبله (48%)، تعداد دانه در سنبله (68%) و عملکرد دانه (47 %) را در مقایسه با قطع آبیاری در مرحله آبستنی و عدم استفاده از میکوریزا و هیومیک اسید افزایش داد. به نظر میرسد که کاربرد میکوریزا و اسید هیومیک میتواند عملکرد گندم در شرایط محدودیت شدید آبی را بواسطه بهبود مولفههای پر شدن دانه و محتوای کلروفیل افزایش دهد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثرات تلقیح دو گانه کود های بیولوژیک با سطوح مختلف ازت و فسفر بر خصوصیات زراعی آفتابگردان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل نی أکثر
به منظور بررسی اثرات تلقیح دو گانه کود های بیولوژیک با سطوح مختلف ازت و فسفر بر خصوصیات زراعی آفتابگردان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل نیتروکسین در دو سطح بدون تلقیح و با تلقیح به صورت بذر مال، بارور 2 در دو سطح بدون تلقیح و با تلقیح به صورت بذرمال و کود های شیمیایی در چهار سطح بدون مصرف، 150 کیلوگرم نیتروژن+ 75 کیلوگرم فسفر، 100 کیلوگرم نیتروژن+ 50 کیلوگرم فسفر و 50 کیلوگرم نیتروژن+ 25 کیلوگرم فسفر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که با مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن+ 50 کیلوگرم فسفر در هکتار عملکرد دانه و درصد روغن نسبت به شاهد 11و 8/2% افزایش نشان دادند. با کاربرد توام نیتروکسین و بارور 2 عملکرد دانه نسبت به شاهد 18% افزایش یافت. بیشترین درصد روغن معادل 38/46 از اثر متقابل 100 کیلوگرم نیتروژن+ 50 کیلوگرم فسفر در هکتار توام با کاربرد نیتروکسین حاصل شد. بیشترین عملکرد دانه معادل 71/4599 کیلوگرم در هکتار از تیمار150 کیلوگرم نیتروژن+ 75 کیلوگرم فسفر توام با کاربرد نیتروکسین و بارور 2 حاصل شد که با تیمار100 کیلوگرم نیتروژن + 50 کیلوگرم فسفر و کاربرد نیتروکسین با عملکرد معادل 10/4371 کیلوگرم در هکتار اختلاف معنی داری نشان نداد. به طور کلی نتایج نشان داد با مصرف100 کیلوگرم نیتروژن+ 50 کیلوگرم فسفر توام با کاربرد کود های زیستی نیتروکسین و بارور2 می توان به عملکرد قابل قبولی دست یافت.
تفاصيل المقالة
کمبود آب و تنش ناشی از آن از عوامل اصلی کاهش عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک است. یکی از راهکارهای زیستی جهت کاهش اثرات منفی تنش خشکی، استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می باشد. در این پژوهش به منظور تعیین بررسی اثر کاربرد باکتری های محرک رشد به صورت پیش ت أکثر
کمبود آب و تنش ناشی از آن از عوامل اصلی کاهش عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک است. یکی از راهکارهای زیستی جهت کاهش اثرات منفی تنش خشکی، استفاده از باکتری های محرک رشد گیاه می باشد. در این پژوهش به منظور تعیین بررسی اثر کاربرد باکتری های محرک رشد به صورت پیش تیمار بذر بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه ذرت سینگل کراس 770 تحت رژیم های مختلف رطوبتی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده– فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کرمانشاه در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. با اجرای سیستم آبیاری تک شاخه چهار سطح آبیاری شامل بدون تنش، تنش ملایم، متوسط و شدید اعمال شد. همچنین، تلقیح بذور با سودوموناس پوتیدا سویه 41 و 159 و سودوموناس فلورسنس سویه 23 صورت گرفت.نتایج آزمایش حاکی از معنی دار بودن تیمار تلقیح با باکتری های محرک رشد در تمامی صفات مورد مطالعه بود. با افزایش سطح تنش، صفات مورد مطالعه نسبت به شرایط بدون تنش کاهش پیدا کردند. در تمامی سطوح تنش، باکتری های محرک رشد سبب بهبود صفات مورد مطالعه شدند. بنابراین، براساس پژوهش حاضر می توان پیش تیمار بذر با باکتری های محرک رشد به ویژه سویه سودوموناس پوتیدا-159 برای بهبود عملکرد و افزایش تحمل به خشکی گیاه را توصیه نمود.
تفاصيل المقالة
به منظور تعیین همبستگی میان برخی صفات و اجزاء عملکرد ژنوتیپ های مختلف گندم دیم با استفاده از کودهای زیستی، آزمایشی در سال زراعی 93 -1392 در منطقه خرم آباد اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. فاکتورها شامل گندم دیم در سه س أکثر
به منظور تعیین همبستگی میان برخی صفات و اجزاء عملکرد ژنوتیپ های مختلف گندم دیم با استفاده از کودهای زیستی، آزمایشی در سال زراعی 93 -1392 در منطقه خرم آباد اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. فاکتورها شامل گندم دیم در سه سطح (سرداری، کوهدشت، کریم)، میکوریزا (تلقیح، دریافت حدود 200 تا 250 اندام قارچی و عدم تلقیح) و ازتوباکتر (تلقیح و عدم تلقیح) بودند. نتایج نشان داد که عملکرد دانه با صفاتی همچون عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، عملکرد کاه وکلش، پنجه بارور، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه همبستگی مثبت و معنی دار و با ارتفاع بوته همبستگی منفی و معنی دارد. برای حذف اثر صفات غیر موثر و یا کم تاثیر بر روی عملکرد دانه در مدل رگرسیونی، از رگرسیون گام به گام استفاده شد . صفات مهم در عملکرد دانه در این پژوهش شامل عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، پنجه در بوته، عملکرد کاه و کلش و تعداد پنجه بارور که دارای ضریب تبیین (99/0) بود. نتایج تجزیه علیت نشان داد عملکرد بیولوژیک بیشترین اثر مستقیم و مثبت (835/0= P) بر روی عملکرد دانه داشت و این صفت از طریق شاخص برداشت (29/0= P)، تعداد پنجه در بوته (22/0=P) به صورت مثبت و عملکرد کاه و کلش (178/0=P) و تعداد پنجه بارور (018/0=P) به صورت اثر غیر مستقیم بر روی عملکرد دانه را بر جای گذاشت .با توجه به نتایج بدست آمده، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت موثرترین متغییرها روی عملکرد دانه بودند، که از مهمترین صفات زراعی برای انتخاب ارقام با عملکرد دانه بالا محسوب می شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications