این مقاله در پی آن است که ب هبررسی فه مهای مختلف از دولت ملت در نظری ههای روابط بی نالملل بپردازد. با توجهب همطالعه نظری ههای مختلف روابط بی نالملل و شناخت قوت و ضع فهای هرکدام در ارایه فهمی مناسب از دولت ملت،این مقاله تلاش میکند با وارد کردن دوباره مضمون مهم نظم و تقس أکثر
این مقاله در پی آن است که ب هبررسی فه مهای مختلف از دولت ملت در نظری ههای روابط بی نالملل بپردازد. با توجهب همطالعه نظری ههای مختلف روابط بی نالملل و شناخت قوت و ضع فهای هرکدام در ارایه فهمی مناسب از دولت ملت،این مقاله تلاش میکند با وارد کردن دوباره مضمون مهم نظم و تقسیم آن ب هنظم در دولت و نظم بین دولت، ب هفهممناس بتری از چگونگی ساخته شدن و تحول دولت در روابط بی نالملل دست یابد. برای دستیابی ب هچنین فهمی، این مقالهبر ضرورت نزدیک ساختن نظریه سیاسی ب هنظریه روابط بی نالملل تأکید و سعی میکند حداقل الگویی اولیه برای جستارفکری پردامن هتر برای فهم دقی قتر چرایی، چیستی و چگونگی )ظهور، تحول و تکامل و عملکرد( دولت ملت ارایه کند.این تلاش فکری ثابت میکند که بحث دولت ملت از زوایای مختلف ب هویژه بحث چگونگی ظهور، تحول و تکامل آن)دولت مل تسازی( را نم یتوان در مطالعات روابط بی نالملل مورد غفلت قرار داد، زیرا چنین غفلتی موجب فهم ناتمام وناقص روابط بی نالملل و خصوصاً مهمترین و محور یترین بازیگر آن م یشود.در واقع انگیزه اصلی برای چنین تلاشی، مشاهده ضعف مطالعاتی و نیز فکری شدیدی است که در مورد بحث دولت وملت در روابط بی نالملل وجود دارد. اگرچه نظری ههای روابط بی نالملل در کل دولت ملت را ب هعنوان بازیگر اصلی و محوریدر کانون توجه خود قرار داد هاند، ولی در کل تصویر بسیار ساده، ابتدایی و ناقصی از دولت ملت ارایه م یشود.
تفاصيل المقالة
توسعه و توسعه یافتگی یکی از مهمترن دلمشغولیهای کشورهای جهان سوم یا پسا استعماری است. اگرچه ایران هرگز به عنوان یک مستعمره کامل در کنترل یک کشور قرار نگرفته اما با وجود سابقه استعماری و اثرات ناشی از آن، مقوله توسعه به شدت مورد توجه نظریه پردازان و اندیشمندان ایرانی بود أکثر
توسعه و توسعه یافتگی یکی از مهمترن دلمشغولیهای کشورهای جهان سوم یا پسا استعماری است. اگرچه ایران هرگز به عنوان یک مستعمره کامل در کنترل یک کشور قرار نگرفته اما با وجود سابقه استعماری و اثرات ناشی از آن، مقوله توسعه به شدت مورد توجه نظریه پردازان و اندیشمندان ایرانی بوده است. هدف اصلی این پژوهش نیز این است که توسعه سیاسی را از نظر نخبگان ایرانی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بدین منظور، الگوهای کلان توسعه رد قالب سه پارادایم نوسازی، وابستگی و نظام جهانی مورد بررسی قرار گرفتند و سپس بر اساس این سه پارادایم موضع نخبگان ایرانی در قالب چارچوب سنت و تجدد مورد مطالعه قرار گرفت. گردآوری دادهها با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای و روش تحقیق نیز توصیفی و تحلیلی بود. یافتههای پژوهش نشان دادند اندیشمندان تجددگرا در ایران به نظریه نوسازی نزدیک هستند در حالی که نظریات نخبگان سنتی و مذهبی با پارادایم وابستگی قرابت بیشتری دارد.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی با رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بوده است. این پژوهش بر اساس معیار هدف کاربردی است، روش گردآوری اطلاعات کیفی می باشد. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافت أکثر
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی با رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بوده است. این پژوهش بر اساس معیار هدف کاربردی است، روش گردآوری اطلاعات کیفی می باشد. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در این پژوهش اشباع نظری در نفر یازدهم بود. روش تجزیه و تحلیل روش نظریه داده بنیاد میباشد. تحلیلها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بوده است. در این پژوهش 13 مقوله اصلی، 27 مقوله فرعی و 129 خرده مقوله برنامه درسی برای جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی مشخص شد و پس از روایی سنجی کلیه گویه ها، 14 خرده مقوله در بخش ضرورت و نیاز، 12 خرده مقوله در بخش اهداف، 19 خرده مقوله در بخش محتوا، 16خرده مقوله در بخش روش های یاددهی- یادگیری، 8 خرده مقوله در بخش نقش معلم و ... شناسایی شد و مدل ترسیمی ارائه شده مدل پارادیمی برنامه درسی رویکرد جهانی شدن و حفظ هویت فرهنگی بر اساس نظریه داده بنیاد ارائه گردید.
تفاصيل المقالة
چکیده فرهنگ همواره بعد مهمی از قدرت بوده است؛ اما رابطه قدرت و فرهنگ در غیاب متغیری به نام جغرافیا هویت خود را از دست داده بود. از این رو ژئوکالچر در دوران کنونی اهمیت راهبردی فراوانی در معادلات قدرت جهانی پیدا کرده است. هدف این تحقیق تحلیل معادلات قدرت جهانی در بستر ژئ أکثر
چکیده فرهنگ همواره بعد مهمی از قدرت بوده است؛ اما رابطه قدرت و فرهنگ در غیاب متغیری به نام جغرافیا هویت خود را از دست داده بود. از این رو ژئوکالچر در دوران کنونی اهمیت راهبردی فراوانی در معادلات قدرت جهانی پیدا کرده است. هدف این تحقیق تحلیل معادلات قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر دارای چه معادلاتی است؟ برای پاسخ گویی به این سؤال اصلی فرضیهای را که در پی آزمون آن هستیم این است که هم زمان با تغییر ابزارها و تاکتیک ها و نظریات قدرت جهانی و مطرح شدن ابعاد نرم قدرت به جای ابعاد سخت معادلات قدرت جهانی نیز بیش از پیش به سمت تقابل، رقابت و یا همکاری در بسترهای ژئوکالچری سوق یافته اند. نتایج مقاله نشان می دهد که بازی هایی که در عرصه ژئوکالچری جهان میان کنشگران مختلف دولتی و غیر دولتی در جریان هستند دیگر تنها مبادله و تعامل فرهنگی میان کشورها و فرهنگ های مختلف به شمار نمی روند بلکه حاصل تقابل، رقابت و همکاری میان قدرت های جهانی به منظور کسب قدرت، افزایش قدرت و یا اشاعه قدرت هستند. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل و تبیین معادلات قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
چکیده فرهنگ همواره بعد مهمی از قدرت بوده است؛ اما رابطه قدرت و فرهنگ در غیاب متغیری به نام جغرافیا هویت خود را از دست داده بود. از این رو ژئوکالچر در دوران کنونی اهمیت راهبردی فراوانی در معادلات قدرت جهانی پیدا کرده است. هدف این تحقیق تحلیل معادلات قدرت جهانی در بستر ژئ أکثر
چکیده فرهنگ همواره بعد مهمی از قدرت بوده است؛ اما رابطه قدرت و فرهنگ در غیاب متغیری به نام جغرافیا هویت خود را از دست داده بود. از این رو ژئوکالچر در دوران کنونی اهمیت راهبردی فراوانی در معادلات قدرت جهانی پیدا کرده است. هدف این تحقیق تحلیل معادلات قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر دارای چه معادلاتی است؟ برای پاسخ گویی به این سؤال اصلی فرضیهای را که در پی آزمون آن هستیم این است که هم زمان با تغییر ابزارها و تاکتیک ها و نظریات قدرت جهانی و مطرح شدن ابعاد نرم قدرت به جای ابعاد سخت معادلات قدرت جهانی نیز بیش از پیش به سمت تقابل، رقابت و یا همکاری در بسترهای ژئوکالچری سوق یافته اند. نتایج مقاله نشان می دهد که بازی هایی که در عرصه ژئوکالچری جهان میان کنشگران مختلف دولتی و غیر دولتی در جریان هستند دیگر تنها مبادله و تعامل فرهنگی میان کشورها و فرهنگ های مختلف به شمار نمی روند بلکه حاصل تقابل، رقابت و همکاری میان قدرت های جهانی به منظور کسب قدرت، افزایش قدرت و یا اشاعه قدرت هستند. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل و تبیین معادلات قدرت جهانی در بستر ژئو کالچر پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری منطقهای از ظرفیت های تاریخی- فرهنگی بسیاری برای اعمال نفوذ فرهنگی در منطقه قفقاز جنوبی برخوردار است و این مساله میتواند بستری برای بهره مندی ایران از ابزار نوین دیپلماسی فرهنگی در منطقه در راستای تحقق اهداف سیاست خارجی اش باشد؛اما أکثر
جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری منطقهای از ظرفیت های تاریخی- فرهنگی بسیاری برای اعمال نفوذ فرهنگی در منطقه قفقاز جنوبی برخوردار است و این مساله میتواند بستری برای بهره مندی ایران از ابزار نوین دیپلماسی فرهنگی در منطقه در راستای تحقق اهداف سیاست خارجی اش باشد؛اما وجود موانع داخلی و خارجی در این راستا وقفه ایجاد نموده و باعث شده تا ایران بر اساس آراء والرشتاین از جایگاهی شبه پیرامونی در منطقه پیرامونی قفقاز جنوبی در زمینه فرهنگی برخوردار گردد.سؤال پژوهش چنین است که دلایل ضعف در عملکرد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قفقاز جنوبی چه میباشد؟ فرضیه پژوهش نیز بدین صورت است که جمهوری اسلامی ایران در عین مواجه بودن با چالشهای داخلی، به دلیل عملکرد مؤثر سایر بازیگران (چالش خارجی)، در عرصه فرهنگی منطقه به حاشیه رانده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل محتوا با استفاده از ابزار کتابخانهای میباشد.
تفاصيل المقالة
اتحادیه اروپا یکی از مهمترین و منسجمترین اتحادهای متشکل از دولتها در ابعاد سیاسی و اقتصادی است که پس از جنگ جهانی دوم، گامهای زیادی در جهت همگرایی و هماهنگی بیشتر و همچنین گسترش قلمرو خود برداشته است اگر چه این اتحادیه مفهوم و برداشت جدیدی از همکاری و همگرایی میان د أکثر
اتحادیه اروپا یکی از مهمترین و منسجمترین اتحادهای متشکل از دولتها در ابعاد سیاسی و اقتصادی است که پس از جنگ جهانی دوم، گامهای زیادی در جهت همگرایی و هماهنگی بیشتر و همچنین گسترش قلمرو خود برداشته است اگر چه این اتحادیه مفهوم و برداشت جدیدی از همکاری و همگرایی میان دولتها را وارد ادبیات روابط بینالملل نمود. ولی به واقع برای فهم جایگاه آن در نظام جهانی باید با تامل بیشتری نگریست. دو هدف عمده در این پژوهش دنبال خواهد شد. نخست اختلاف نظرهای صورت گرفته میان اعضای اتحادیه اروپا چه تاثیری بر وضعیت فعلی این اتحادیه در نظام جهانی داشته است؛ و دوم، بررسی تداوم اختلاف نظر و تعارض دیدگاهها میان اعضا چه اثری بر آینده راهبردی و جایگاه اتححادیه اروپا که در نظام چند قطبی برای آن متصور شدهاند خواهد داشت. پاسخ موقت به پرسش فوق بدین گونه خواهد بود، وجود اختلاف و تعارض دیدگاهها میان اعضای اتحادیه اروپا در مسائل مختلف داخلی و بینالملی، این اتحادیه را با عدم هویت کارکردی مواجه و به سبب آن نقش و جایگاه استراتژیک آن در آینده جهانی را با تردیدهایی روبرو ساخته و آن را در سطح یک قدرت اقتصادی باقی خواهد گذارد.
تفاصيل المقالة
نظریه نظام جهانی اولین بار بوسیله امانوئل والرشتاین در سال 1974 مطرح شد که میتوان آن را در چارچوب نظریات اقتصاد سیاسی مورد توجه قرار داد. والرشتاین نظام را به مثابه واقعیتی اجتماعی میداند که دربرگیرنده تعاملات میان ملتها، شرکتها و مؤسسات، خانوادهها، طبقات و گروهها أکثر
نظریه نظام جهانی اولین بار بوسیله امانوئل والرشتاین در سال 1974 مطرح شد که میتوان آن را در چارچوب نظریات اقتصاد سیاسی مورد توجه قرار داد. والرشتاین نظام را به مثابه واقعیتی اجتماعی میداند که دربرگیرنده تعاملات میان ملتها، شرکتها و مؤسسات، خانوادهها، طبقات و گروههای هویتی از همه نوع است. از نظر والرشتاین غالبترین شکل سازمان اجتماعی همان چیزی است که او آن را نظامهای جهانی مینامد. در این مقاله که با هدف بررسی آرا و اندیشه های والرشتاین و تاثیر آن بر نظریه نظام جهانی صورت می پذیرد . ضمن بیان تعاریف ، ابعاد این نظریه به مطالعه تاثیرات اندیشه های والرشتاین در نظریه نظام جهانی پرداخته و آن را بررسی می نماید . ویژگی نظریه نظام جهانی در این است که والرشتاین در این نظریه برخلاف نظریه وابستگی امکان تحرک را برای مرکز، پیرامون و نیمه پیرامون در نظر گرفته است و آنها را سرنوشت لایتغیر نمیداند. از نظر وی عنصر اساسی پیشرفت و ارتقای یک کشور نیمهپیرامونی در اختیار داشتن بازار بزرگ است که بتواند کاربرد فنآوری پیشرفته را توجیه کند . وی سود حاصله از جهانی شدن به نفع نظام سرمایهداری غرب می داند و این نظر را مطرح می نماید که کشورهای جنوب نه تنها به برابری جهان سرمایهداری نزدیک نمیشوند، بلکه به نفع وضع موجود ، ضعیفتر هم میگردند.او معتقد است که موقعیت دولتها در مرکز و پیرامون نظام جهانی متفاوت است و این موقعیت متفاوت ناشی از نقش متفاوت آنها در اقتصاد جهانی است که به تمایزات اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی میان آنها منجر میشود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications