نظریه نظام جهانی در اندیشه و آرای والرشتاین
الموضوعات : پژوهش اجتماعیساسان ودیعه 1 , سعید کشانی 2 , جعفر رجبلو 3
1 - استادیارگروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی sas.vadiea@iautb.ac.ir
2 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز keshani110@yahoo o.com ،نویسنده مسئول
3 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه آزاد اسلامی تهران غربJ.rajabloo@yahoo.com
الکلمات المفتاحية: توسعه, نظام جهانی, وابستگی, پیرامون, نیمه پیرامونی,
ملخص المقالة :
نظریه نظام جهانی اولین بار بوسیله امانوئل والرشتاین در سال 1974 مطرح شد که میتوان آن را در چارچوب نظریات اقتصاد سیاسی مورد توجه قرار داد. والرشتاین نظام را به مثابه واقعیتی اجتماعی میداند که دربرگیرنده تعاملات میان ملتها، شرکتها و مؤسسات، خانوادهها، طبقات و گروههای هویتی از همه نوع است. از نظر والرشتاین غالبترین شکل سازمان اجتماعی همان چیزی است که او آن را نظامهای جهانی مینامد. در این مقاله که با هدف بررسی آرا و اندیشه های والرشتاین و تاثیر آن بر نظریه نظام جهانی صورت می پذیرد . ضمن بیان تعاریف ، ابعاد این نظریه به مطالعه تاثیرات اندیشه های والرشتاین در نظریه نظام جهانی پرداخته و آن را بررسی می نماید . ویژگی نظریه نظام جهانی در این است که والرشتاین در این نظریه برخلاف نظریه وابستگی امکان تحرک را برای مرکز، پیرامون و نیمه پیرامون در نظر گرفته است و آنها را سرنوشت لایتغیر نمیداند. از نظر وی عنصر اساسی پیشرفت و ارتقای یک کشور نیمهپیرامونی در اختیار داشتن بازار بزرگ است که بتواند کاربرد فنآوری پیشرفته را توجیه کند . وی سود حاصله از جهانی شدن به نفع نظام سرمایهداری غرب می داند و این نظر را مطرح می نماید که کشورهای جنوب نه تنها به برابری جهان سرمایهداری نزدیک نمیشوند، بلکه به نفع وضع موجود ، ضعیفتر هم میگردند.او معتقد است که موقعیت دولتها در مرکز و پیرامون نظام جهانی متفاوت است و این موقعیت متفاوت ناشی از نقش متفاوت آنها در اقتصاد جهانی است که به تمایزات اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی میان آنها منجر میشود.
_||_