فهم دولت ملت در نظری ههای روابط بی نالملل
الموضوعات : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریسید عبدالعلی قوام 1 , افشین زرگر 2
1 - ندارد
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية: دولت ملت, نظم, نظم در دولت ملت, نظم بین دولت ملت, نظریه های عقل گرا, نظریه های انتقادی, رهیافت
, 
, سازه انگاری اجتماعی, رهیافت جامع هشناختی تاریخی, فمینیسم, نظریه نظام جهانی, نظریه مارکسیستی روابط
, 
, بین ال, نظریه انتقادی, نظریه جامعه بی نالمللی, رئالیسم و نئورئالیسم, لیبرالیسم و نئولیبرالیسم,
ملخص المقالة :
این مقاله در پی آن است که ب هبررسی فه مهای مختلف از دولت ملت در نظری ههای روابط بی نالملل بپردازد. با توجهب همطالعه نظری ههای مختلف روابط بی نالملل و شناخت قوت و ضع فهای هرکدام در ارایه فهمی مناسب از دولت ملت،این مقاله تلاش میکند با وارد کردن دوباره مضمون مهم نظم و تقسیم آن ب هنظم در دولت و نظم بین دولت، ب هفهممناس بتری از چگونگی ساخته شدن و تحول دولت در روابط بی نالملل دست یابد. برای دستیابی ب هچنین فهمی، این مقالهبر ضرورت نزدیک ساختن نظریه سیاسی ب هنظریه روابط بی نالملل تأکید و سعی میکند حداقل الگویی اولیه برای جستارفکری پردامن هتر برای فهم دقی قتر چرایی، چیستی و چگونگی )ظهور، تحول و تکامل و عملکرد( دولت ملت ارایه کند.این تلاش فکری ثابت میکند که بحث دولت ملت از زوایای مختلف ب هویژه بحث چگونگی ظهور، تحول و تکامل آن)دولت مل تسازی( را نم یتوان در مطالعات روابط بی نالملل مورد غفلت قرار داد، زیرا چنین غفلتی موجب فهم ناتمام وناقص روابط بی نالملل و خصوصاً مهمترین و محور یترین بازیگر آن م یشود.در واقع انگیزه اصلی برای چنین تلاشی، مشاهده ضعف مطالعاتی و نیز فکری شدیدی است که در مورد بحث دولت وملت در روابط بی نالملل وجود دارد. اگرچه نظری ههای روابط بی نالملل در کل دولت ملت را ب هعنوان بازیگر اصلی و محوریدر کانون توجه خود قرار داد هاند، ولی در کل تصویر بسیار ساده، ابتدایی و ناقصی از دولت ملت ارایه م یشود.