• فهرس المقالات مهندسی بافت

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی برون تنی داربست بر پایه پلی کاپرولاکتون/پلی هیدروکسی بوتیرات والرات در مهندسی بافت استخوان
        وحید خیری ملاقاسم آزاده آصف‌نژاد محمدرضا نورانی وهاب‌الدین گودرزی محمدرضا کلائی
        در این مطالعه به منظور دستیابی به داربست‌های با خواص مطلوب از نقطه نظرهای خواص مکانیکی و زیستی، با بکار گیری پلیمرهای PCL و PHBV به مهندسی بافت استخوان پرداخته شده است. برای ساخت داربست‌ها از روش الکتروریسی به صورت هسته-پوسته استفاده شده است. پلی کاپرولاکتون پلیمر هسته أکثر
        در این مطالعه به منظور دستیابی به داربست‌های با خواص مطلوب از نقطه نظرهای خواص مکانیکی و زیستی، با بکار گیری پلیمرهای PCL و PHBV به مهندسی بافت استخوان پرداخته شده است. برای ساخت داربست‌ها از روش الکتروریسی به صورت هسته-پوسته استفاده شده است. پلی کاپرولاکتون پلیمر هسته و PHBV پلیمر پوسته را تشکیل داده است. نتایج خواص مکانیکی نمونه‌ها نشان داد که افزودن گرافن اکسید سبب بهبود قابل توجه خواص الاستیک داربست‌ها بخصوص مدول الاستیک تا MPa 14/61 و استحکام کششی تا MPa 24/3 شده است. نتایج آزمون سمیت سلولی با روش MTT، به خوبی نشان داد که نمونه‌ها در مقایسه با نمونه کنترل برای زمان‌های 1، 3، 5 و 7 روز زنده‌مانی سلولی بهتری داشته که نشان از چسبندگی و رشد سلولی مناسب بر روی داربست‌های ساخته شده بوده است. همچنین به منظور ارزیابی توانمندی داربست‌ها در تمایز سلولی از آزمون فعالیت آلکالین فسفاتاز (ALP) استفاده شد و میزان ALP نمونه‌ها در روز 7، 14 و 21 از کشت سلولی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از افزایش میزان ALP تا روز 14 بخصوص برای نمونه BS3 بوده است که مویید صحت تمایز سلول‌ها بوده است. همچنین از آزمون رنگ‌آمیزی آلیزارین قرمز (ARS) برای تایید تمایز سلولی و معدنی شدن داربست‌ها استفاده شد، که این آزمون هم فرآیند معدنی شدن برای نمونه‌ها را نشان داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - پوشش‌دهی آلیاژ Ti-6Al-4Vبا نانوکامپوزیت شیشه زیست‌فعال- نقره به روش الکتروفورتیک و بررسی خواص زیست‌فعالی، آنتی باکتریال و سلول‌سازگاری
        مهدی طالع‌پور اردکانی سید علی حسن‌زاده تبریزی
        در پژوهش حاضر، اثر افزودن نقره (3، 5 و 7% وزنی) بر رفتار زیست‌فعالی، آنتی باکتریال و سلول‌سازگاری شیشه زیست‌فعال لایه‌نشانی شده بر زیرلایه آلیاژ تیتانیمی (Ti-6Al-4V) مورد ارزیابی قرار گرفت. شیشه زیست‌فعال در این پژوهش به روش سل- ژل تهیه شد و توسط XRD، TEM و FTIR مشخصه‌ی أکثر
        در پژوهش حاضر، اثر افزودن نقره (3، 5 و 7% وزنی) بر رفتار زیست‌فعالی، آنتی باکتریال و سلول‌سازگاری شیشه زیست‌فعال لایه‌نشانی شده بر زیرلایه آلیاژ تیتانیمی (Ti-6Al-4V) مورد ارزیابی قرار گرفت. شیشه زیست‌فعال در این پژوهش به روش سل- ژل تهیه شد و توسط XRD، TEM و FTIR مشخصه‌یابی گردید. فرآیند پوشش‌دهی کامپوزیت شیشه زیست‌فعال- نقره به روش الکتروفورتیک انجام شد و قابلیت زیست‌فعالی نمونه‌ها درون محلول SBF در بازه زمانی 21 روزه مورد آزمایش قرار گرفت. مورفولوژی پوشش‌ها قبل و بعد از قرار گرفتن درون SBF به کمک SEM بررسی شد. دو رده باکتریایی E. coli و S. aureus به منظور آزمون آنتی باکتریال پوشش تولیدی مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این، سمیت سلولی پوشش‌های تولیدی توسط آزمون MTT بر رده سلولی استئوبلاست MG63 ارزیابی شد. با افزوده شدن نقره به ساختار شیشه زیست‌فعال، میزان زیست‌فعالی و سلول‌سازگاری پوشش کامپوزیت تولیدی کاهش می‌یابد. همچنین حداقل غلظت لازم به منظور خواص آنتی باکتریالی پوشش کامپوزیتی حاوی 5 و 7% وزنی نقره 1/0 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر در معرض باکتری‌های S. aureus و 1/0 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر برای کامپوزیت حاوی 3، 5 و 7% وزنی نقره در معرض باکتری‌های E. coli بدست آمد. شیشه زیست‌فعال حاوی 5% وزنی نقره پوشش داده شده بر زیرلایه Ti-6Al-4V با داشتن خواص آنتی باکتریال کارآمد و عدم سمیت سلولی در مقایسه با نمونه‌های دیگر دارای پتانسیل بالاتری می‌باشد و می‌تواند به عنوان کاشتنی استخوانی دارای خواص آنتی باکتریالی در کاربردهای مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - فعال‌سازی سطح و بررسی کریستالوگرافیکی داربست آلومینایی نانوساختاری جهت کاربردهای مهندسی بافت استخوان
        صدیقه جوقه‌دوست علی‌اصغر بهنام قادر محمد ایمانی
        آلومینا نوعی بیوسرامیک خنثی دارای خواص مکانیکی بهتری نسبت به کلسیم فسفات‌هایی مانند هیدروکسی‌آپاتیت است. آلومینای متخلخل را می‌توان با اصلاح سطح از حالت خنثی به زیست فعال تبدیل نمود. در این تحقیق، با استفاده از اصلاح سطح داربست آلومینایی و تشکیل بنیان‌های هیدروکسیل، موا أکثر
        آلومینا نوعی بیوسرامیک خنثی دارای خواص مکانیکی بهتری نسبت به کلسیم فسفات‌هایی مانند هیدروکسی‌آپاتیت است. آلومینای متخلخل را می‌توان با اصلاح سطح از حالت خنثی به زیست فعال تبدیل نمود. در این تحقیق، با استفاده از اصلاح سطح داربست آلومینایی و تشکیل بنیان‌های هیدروکسیل، مواضع فعال روی سطوح جهت ایجاد بستری مناسب برای سیلانه نمودن داربست ایجاد شد. از نتایجXRD درجه کریستالی، پارامترهای شبکه، ثابت شبکه و نیز اندازه کریستالیت‌های داربست های آلومینایی خنثی و دارای سطح فعال تعیین شد. نتایج نشان داد که شدت پیک‌ها بعد از اصلاح سطح کاهش یافته است که نشان از کاهش درجه بلورینگی و افزایش فاز آمورف دارد. همچنین، محاسبات تئوری نیز نشان داد که درجه کریستالی داربست از 77 به 66% کاهش یافت. ساختار کریستالی و پارامترهای شبکه داربست اولیه بسیار نزدیک به کوراندوم طبیعی است. ساختار شیمیایی داربست آلومینایی قبل و بعد از هیدراته شدن با استفاده از دستگاه FTIR مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل به وسیله نرم‌افزار OMNIC مربوط به دستگاه FTIR مورد ارزیابی نسبی قرار گرفت. تصاویر SEM از سطح داربست‌ها حاکی از آن است که تخلخل‌های این داربست‌ها به هم پیوسته و دارای اندازه‌های مناسبی جهت کاربردهای ترمیم بافت استخوان می‌باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی بقا و چسبندگی سلول های استئوبلاست مشتق شده از سلول های بنیادی مزانشیمی کشت داده شده بر روی داربست PLGA/HA
        مژده صالحی جعفر آی نسرین لطفی بخشایش شیوا ایرانی سمیه ابراهیمی باروق
        ساختار بافت مهندسی شده شامل سلول، مسیرهای سیگنالینگ و داربست می باشد. کوپلیمر پلی لاکتیک کوگلیکولیک اسید (PLGA) به همراه هیدروکسی آپاتیت (HA) برای ساخت داربست مورد توجه میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی زیست سازگاری و اثر داربست PLGA/HA بر سلول های استئوبلاست از پیش تمای أکثر
        ساختار بافت مهندسی شده شامل سلول، مسیرهای سیگنالینگ و داربست می باشد. کوپلیمر پلی لاکتیک کوگلیکولیک اسید (PLGA) به همراه هیدروکسی آپاتیت (HA) برای ساخت داربست مورد توجه میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی زیست سازگاری و اثر داربست PLGA/HA بر سلول های استئوبلاست از پیش تمایز یافته و چسبندگی سلول ها روی داربست می باشد. سلول های بنیادی اندومتریال از اندومتریوم جدا و بعد از القا تمایز استئوبلاستی، سلول های تمایز یافته به سطح داربست الکتروریسی PLGA/HA منتقل شدند. روند تمایزی توسط تست آلکالین فسفاتاز بررسی گردید. مورفولوژی سلول ها برروی داربست توسط عکسبرداری با SEM و زیست سازگاری داربست توسط تست MTT مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آلکالین فسفاتاز تمایز استئوبلاستی را تایید نمود. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان دهنده خصوصیات مناسب سطح داربست و سلولها توانایی اتصال و تکثیر مناسب تری روی نانوکامپوزیت داشتند. زیست سازگاری داربست نیز توسط تست MTT اثبات شد. داربست نانوکامپوزیتی PLGA/HA فوق دارای خصوصیات مناسب برای حمایت از اتصال و تکثیر سلول های تمایز یافته استئوبلاستی می باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مطالعه تجربی بررسی تاثیرجایگاه پیوند داربست به همراه سلول‌های بنیادی مزانشیمی بر بهبودی دیابت در مدل موش بزرگ آزمایشگاهی
        الهام حویزی
        دیابت ملیتوس یک اختلال خودایمن ومزمن است که به سرعت درتمام دنیا به‌دلیل سبک زندگی و چاقی درحال گسترش است. ما دراین مطالعه با طراحی یک بافت مهندسی شده و پیوند آن به جایگاه‌های مختلف در مدل حیوانی، سعی در یافتن گامی موثر در کنترل بیماری دیابت داریم. سلول‌های بنیادی مزانشی أکثر
        دیابت ملیتوس یک اختلال خودایمن ومزمن است که به سرعت درتمام دنیا به‌دلیل سبک زندگی و چاقی درحال گسترش است. ما دراین مطالعه با طراحی یک بافت مهندسی شده و پیوند آن به جایگاه‌های مختلف در مدل حیوانی، سعی در یافتن گامی موثر در کنترل بیماری دیابت داریم. سلول‌های بنیادی مزانشیمی آندومتر رحم (EnMSCs) بااستفاده از روش آنزیمی استحصال و داربست نانوفیبر PAN به روش الکتروریسی تهیه شد. EnMSCs بر داربست کشت و به رت‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین پیوند شدند. بافت‌های مهندسی شده در یک گروه برصفاق در حفره‌شکمی و در‌گروه دیگر در زیرپوست پیوند شدند. همچنین در گروه دیگری از رت‌ها EnMSCs از طریق دم تزریق شدند. بعد از پیوند گلوکز خون، انسولین و وزن رت‌ها اندازه‌گیری شد. یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که نحوه و مکان پیوند سلول‌های بنیادی نقش مهمی در‌کنترل بیماری دیابت ایفا می‌کند. درگروه‌های دریافت‌کننده EnMSCs غلظت گلوکز، سطح انسولین خون و همچنین وزن بدن نسبت به گروه کنترل بهبود یافتند. در رت‌های دریافت کننده پیوند در صفاق نسبت به سایر گروه‌ها، غلظت گلوکز به طور معنی‌داری کاهش‌یافته و سطح انسولین خون و وزن بدن به‌طور معنی‌داری افزایش یافتند. در گروه پیوند زیرپوست و گروه تزریق تفاوت معنی‌داری در معیارهای بررسی شده دیده نشد. باتوجه به نتایج این مطالعه، پیوند EnMSCs با استفاده از داربست PAN در محل صفاق می توانند برای درمان دیابت پیشنهاد شوند اگرچه نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه برای ارائه یک درمان کامل وجود دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سنتز و شناسایی هیدروکسی‌آپاتیت به روش درجا و بررسی تأثیر جایگزینی آهن برای کاربرد در مهندسی‌بافت استخوان
        مریم مسکنتی حمیدرضا آقابزرگ معصومه مسکین فام فرشته مطیعی
        در این پژوهش، پودر نانوبلور هیدروکسی‌آپاتیت اصلاح‌شده با آهن (FeHAp) از ترکیب یون‌های آهن، کلسیم نیترات و پنتوکسیدفسفر با ‌روش درجا تهیه‌شد. این نانوچندسازه برای تهیه داربستی بر بستر کیتوسان و سازگار با بافت استخوان، به کار گرفته شد. نمونه های تهیه شده با‌ روش‌های پراش أکثر
        در این پژوهش، پودر نانوبلور هیدروکسی‌آپاتیت اصلاح‌شده با آهن (FeHAp) از ترکیب یون‌های آهن، کلسیم نیترات و پنتوکسیدفسفر با ‌روش درجا تهیه‌شد. این نانوچندسازه برای تهیه داربستی بر بستر کیتوسان و سازگار با بافت استخوان، به کار گرفته شد. نمونه های تهیه شده با‌ روش‌های پراش پرتو ایکس (XRD)، طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR)، مغناطیس ‌سنج نمونه ارتعاشی (VSM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف‌شناسی تفکیک انرژی (EDS) شناسایی شدند. نتیجه های به‌دست آمده تهیه هیدروکسی‌آپاتیت اصلاح‌شده با آهن را تایید کردند. ریخت‌شناسی داربست‌ها نشان داد که ذره های FeHAp به خوبی بر بستر متخلخل کیتوسان (CS) پراکنده شده اند. نمونه‌های به‌دست آمده از نظر سمیت در برابر سلول‌های فیبروبلاست و نیز برای ارزیابی کمی سلول‌های زنده متصل و رشدیافته بر داربست‌ها مورد آزمون برون تنی MTT قرارگرفتند. نتیجه ها نشان دادند که داربست تهیه شده، نمونه مناسبی برای بازسازی بافت‌استخوانی، می تواند باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی نقش متیل سلولز در ساختار هیدروژل حساس به گرما به‌عنوان سامانه قابل‎تزریق برای کاربرد در مهندسی بافت نرم: ساخت و شناسایی
        سوگل مطلبی طلاتپه مازیار شریف زاده بائی سعید حیدری کشل
        یکی از چالش‌های پایه‎ای در مهندسی بافت، انتخاب نوع بسپار و طراحی ساختار مناسب برای هیدروژل‌ها است. در این بررسی، برای ساخت بسترهای هیدروژلی با قابلیت‎تزریق، حساس به گرما، ویژگی فیزیکی و مکانیکی مشابه با بافت‌های نرم بدن، هیدروژل ان-ایزوپروپیل آکریل آمید/ اکریلیک أکثر
        یکی از چالش‌های پایه‎ای در مهندسی بافت، انتخاب نوع بسپار و طراحی ساختار مناسب برای هیدروژل‌ها است. در این بررسی، برای ساخت بسترهای هیدروژلی با قابلیت‎تزریق، حساس به گرما، ویژگی فیزیکی و مکانیکی مشابه با بافت‌های نرم بدن، هیدروژل ان-ایزوپروپیل آکریل آمید/ اکریلیک اسید/ ان-اکریلوسوکسینامید/2-هیدروکسی‎اتیل متاکریلات‌پلی‌لاکتید (NIPAAm/AAC/NAS/HEMAPLA) با روش بسپارش حلقه باز در نسبت‌های مولی متفاوت ساخته شد. هیدروژل گروه 1 با نسبت مولی10/5/5/80 به‌عنوان گروه ایده‌ال درنظر گرفته شد. برای بهبود ویژگی هیدروژل، متیل سلولز به گروه گفته‎شده، افزوده شد (گروه4). ویژگی فیزیکوشیمیایی، مکانیکی و زیستی هیدروژل‌ها نیز موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، نسبت مولی بسپارها در افزایش آب‌دوستی، تخلخل، کشسانی مشابه با بافت نرم و بهبود تکثیر سلولی، نقش مهمی را ایفا می‎کند. حضور متیل سلولز نیز منجر به بهبود ویژگی‎های یادشده می‌شود. هیدروژل‌های گروه‎های 1 و 4 در مقایسه با گروه-های دیگر، به‌دلیل آب‎دوستی بالای 51 % و مدول کشسانی مشابه با بافت قلب (به‎ترتیب 22/79 % و 1/68 کیلوپاسگال) و سازگاری‎زیستی بالای 94 %، محیط ایده‌الی را برای بهبود فعالیت‌های سلولی ایجاد می‌کنند. به نظر می‎رسد هیدروژل‌های یادشده (گروه‌های1 و 4) توانایی پیروی از بافت‌های نرم مانند قلب را دارند و در روند ترمیم و بازسازی مؤثر خواهند بود. از سوی دیگر، این هیدروژل‌های قابل‎تزریق و حساس به گرما امکان مخلوط‎شدن یکنواخت سلول‌ها و عامل‎های رشد را فراهم می‎کنند و می‎توانند در سلول درمانی بافت‎های نرم نیز کاربردی باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تهیه و شناسایی نانوکامپوزیت حاوی هیدروکسی آپاتیت به روش تقلید زیستی برای کاربرد در مهندسی بافت استخوان
        مهشید اصلانی معصومه مسکین فام حمیدرضا آقابزرگ هدی پاسدار فرشته مطیعی
        در سال‌های اخیر پژوهشگران از مواد زیستی برای ساخت کامپوزیت‌ها در راستای بهبود مهندسی بافت و ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده استفاده کرده‌اند. در این پژوهش، سنتز و شناسایی نانوکامپوزیت ژلاتین - نانولوله کربن - هیدروکسی آپاتیت با روش سنتز در جا، صورت گرفت و اثر تغییر غلظت زیست پ أکثر
        در سال‌های اخیر پژوهشگران از مواد زیستی برای ساخت کامپوزیت‌ها در راستای بهبود مهندسی بافت و ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده استفاده کرده‌اند. در این پژوهش، سنتز و شناسایی نانوکامپوزیت ژلاتین - نانولوله کربن - هیدروکسی آپاتیت با روش سنتز در جا، صورت گرفت و اثر تغییر غلظت زیست پلیمر بررسی شد. نانوکامپوزیت‌ها با استفاده از روش‌های طیف‌سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FT-IR)، پراکنش انرژی پرتو X (EDAX)، پراش پرتو X (XRD) و میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) شناسایی شدند. هم‌چنین، بررسی زیست فعالی آن‌ها در محیط آزمایشگاه به‌وسیله غوطه‌وری در مایع شبیه‌سازی‌شده بدن (SBF) صورت گرفت. بر اساس نتیجه‌های به‌دست ‌آمده تشکیل و توزیع ذرات نانو هیدروکسی آپاتیت به‌عنوان فاز معدنی در بستر زیست پلیمر تأیید شد. بررسی زیست فعالی نیز نشان داد که ژلاتین بستر مناسبی برای رشد و هسته‌زایی نانوبلورهای هیدروکسی آپاتیت است و افزایش غلظت ژلاتین تأثیر مطلوبی بر ریخت و توزیع نانوذرات داشتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - طراحی داربست هیبریدی متخلخل برپایه چندسازه PEPC اصلاح‎شده با کیتوسان به منظور کاربرد در مهندسی بافت نرم: بررسی شباهت های ساختاری و رفتار زیست مکانیکی
        آزاده ایزدیار آغمپونی مازیار شریف زاده بائی سعید حیدری کشل عظیم اکبرزاده خیاوی
        امروزه، مهندسی بافت به‌عنوان یکی از روش‎های درمانی مؤثر برای ترمیم بافت‌های نرم و سخت شناخته می‌شود. اگرچه که طراحی بسترهایی که پیروی‎کننده الگوی رشد سلول و عملکرد زیست‎مکانیکی بافت هستند، چالشی مهم در این زمینه به‎حساب می‎آیند. در پژوهش حاضر، به&lrm أکثر
        امروزه، مهندسی بافت به‌عنوان یکی از روش‎های درمانی مؤثر برای ترمیم بافت‌های نرم و سخت شناخته می‌شود. اگرچه که طراحی بسترهایی که پیروی‎کننده الگوی رشد سلول و عملکرد زیست‎مکانیکی بافت هستند، چالشی مهم در این زمینه به‎حساب می‎آیند. در پژوهش حاضر، به‎منظور بررسی نقش ترکیب بسپارهای طبیعی و مصنوعی در پیروی محیط‌های زیستی، داربست‌های متخلخل PEPC ا(PEG/PCL) وPCPا(PEG/کیتوسان/PCL) با روش خشک‎کردن انجمادی طراحی شد. سپس، ویژگی فیزیکوشیمیایی، مکانیکی و زیستی داربست‌های یاد شده با دیگر داربست‌های طراحی‎شده (کیتوسان، PEG و PCL) مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ترکیب بسپارها (طبیعی/مصنوعی)، نقش اصلی را در ایجاد میکرومحیط متخلخل و کشسانی مشابه با بستر خارج سلولی بافت ایفا می‌کند. به‌طوری که، داربست هیبریدی PCP در مقایسه با داربست چندسازه PEPC، تخلخل بیشتر (با قطر منافذ کمتر) و مدول کشش مشابه با بافت نرم (MPa 5/11) را ارائه داد. افزون ‎بر آن، حضور کیتوسان در داربست PCP منجر به افزایش تورم‌پذیری، کنترل سرعت تخریب و بهبود رشد سلولی(96 %) نسبت به سایر گروه‎ها شد. بنابراین، به نظر می‎رسد داربست هیبریدی PCP، از طریق پیروی رفتارهای زیست‎مکانیکی و ساختاری بافت‌های نرم مانند پوست، رباط، بافت اندوتلیال و عروق خونی، می‌تواند نقش مهمی را در بازسازی بافت ایفا کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - سنتز و ارزیابی سمیت سلولی نانو‌الیاف شیشه‌ی زیستی تهیه شده به روش الکترو‌ریسی جهت ساخت داربست‌ مهندسی بافت
        محممد رفیعی نیا ایمان یزدانی چم زینی بهروز موحدی حسین صالحی
        هر ساله هزاران مرگ در حالی رخ می دهد که بیماران در انتظار برای گرفتن عضو پیوندی جدید هستند. مهندسی بافت می تواند به حل تعداد زیادی از این مشکلات کمک کند و این کار با کاشت سلول های یک بافت خاص در ساختاری سه بعدی به نام داربست، به منظور بازگشت عملکرد طبیعی اندام مورد نظر أکثر
        هر ساله هزاران مرگ در حالی رخ می دهد که بیماران در انتظار برای گرفتن عضو پیوندی جدید هستند. مهندسی بافت می تواند به حل تعداد زیادی از این مشکلات کمک کند و این کار با کاشت سلول های یک بافت خاص در ساختاری سه بعدی به نام داربست، به منظور بازگشت عملکرد طبیعی اندام مورد نظر صورت می گیرد. در این مطالعه شیشه های زیستی از تترا اتیل ارتوسیلیکات، تری اتیل فسفات و کلسیم نیترات 4 آبه به روش سل ژل سنتز و سپس از پلیمر پلی وینیل الکل به عنوان تسهیل کننده فرآیند الکتروریسی و در مرحله آخر از ستریل آمونیوم برماید به عنوان سورفکتانت در تولید نانو الیاف استفاده شد. نمونه تولید شده در دمای 600 درجه سانتیگراد کلسینه شد و با تهیه محلول شبیه سازی شده بدن (SBF)، زیست فعالی آن مورد بررسی قرار گرفت. با تغییر پارامترهای مؤثر بر روی الکتروریسی مانند ولتاژ دستگاه، میزان تغذیه محلول، قطر سوزن، فاصله نوک سوزن و جمع کننده و بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی، الیافی با قطر ۳٠٠ نانومتر تا یک میکرومتر تولید گردید. آنالیز تصاویر میکروسکوپ نیروی اتمی وجود منافذی در حدود 2 نانومتر را در سطح رشته ها نشان داد. به منظور ارزیابی زیست فعالی، غوطه وری نمونه ها درمحلول شبیه سازی بدن به مدت 2 هفته انجام شد. آزمون های طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز وپراش اشعه ایکس، بیانگر تشکیل هیدروکسی آپاتیت بر روی داربست می باشد. پتانسیل زتای ترکیب شیشه زیست فعال برابر 1/10- میلی ولت است. بر اساس بررسی رشد و تکثیر سلولی با روش MTT، هیچ نوع سمیتی در سلولهای MG63 مشاهده نشد. بنابراین می توان از نانو رشته های شیشه زیست فعال به دلیل توانایی در اتصال به سلولهای استخوانی و تشکیل هیدروکسی آپاتیت بر روی سطحشان به عنوان داربست مهندسی بافت استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - ساخت و مشخصه‌یابی غشای پلی‌کاپرولاکتون‌فومارات- ژلاتین الکتروریسی شده برای کاربرد بازسازی هدایت شده‌ی بافت پریودنتال
        تهمینه احمدی احمد منشی وجیه السادات مرتضوی محمد حسین فتحی بتول هاشمی بنی
        غشاهای مسدود کننده به منظور بازسازی بافت هدایت شده پریودنتال در دندان پزشکی، استفاده می شوند. هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصه یابی غشای پلی کاپرولاکتون فومارات- ژلاتین به روش الکتروریسی برای کاربرد بازسازی بافت پریودنتال بود. ابتدا پلی کاپرولاکتون دی ال و پلی کاپرولاکتون أکثر
        غشاهای مسدود کننده به منظور بازسازی بافت هدایت شده پریودنتال در دندان پزشکی، استفاده می شوند. هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصه یابی غشای پلی کاپرولاکتون فومارات- ژلاتین به روش الکتروریسی برای کاربرد بازسازی بافت پریودنتال بود. ابتدا پلی کاپرولاکتون دی ال و پلی کاپرولاکتون فومارات ساخته شد و به وسیله ی آزمایشات طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته(HNMR)، طیف سنجی فروسرخ فوریه(FTIR) و کروماتوگرافی ژل تراوایی(GPC) مشخصه یابی شد. غشای پلی کاپرولاکتون فومارات- ژلاتین به روش الکتروریسی با موفقیت ساخته شد. در واقع، مخلوط کردن این پلیمر با ژلاتین امکان الکتروریسی و تهیه غشاء از این ماده را به روش الکتروریسی فراهم نمود. محلول ژلاتین در استیک اسید هدایت الکتریکی و ویسکوزیته ی بیش تری نسبت به محلول پلی کاپرولاکتون فومارات در استیک اسید دارد، که به پلی کاپرولاکتون فومارات توانایی الکتروریسی شدن می دهد. محلول 30 درصد وزنی پلی کاپرولاکتون فومارات در استیک اسید دارای هدایت الکتریکی 146 میکروزیمنس بر سانتیمتر در 23 درجه سانتیگراد و ویسکوزیته ی 26/55 میلی پاسکال در ثانیه در نرخ برش 48/692 ثانیه به توان منفی یک است. این اعداد برای محلول 30 درصد وزنی ژلاتین در استیک اسید به ترتیب عبارت از1015 میکروزیمنس بر سانتیمتر در 23 درجه سانتیگراد برای هدایت الکتریکی و ویسکوزیته ی 51/265 میلی پاسکال در ثانیه در نرخ برش 48/692 ثانیه به توان منفی یک می باشند. مشاهدات میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) وهمچنین FTIR ساخت این غشا را اثبات کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - ساخت و مشخصه یابی داربست تیتانیومی متخلخل پوشش داده شده با آکرمانیت
        مسعود ارسطویی علی دوست محمدی
        هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصه یابی داربست تیتانیومی پوشش داده شده با آکرمانیت برای استفاده در مهنـــــدسی بافت استخوان می باشد؛ به منظور ساخت داربست تیتانیومی، پودر تیتانیوم اولیه را با ذرات عوامل فضــاساز (کلرید سدیم) تهیه و همچنیـن پوشش آکرمانیت به روش سل- ژل تهیه و أکثر
        هدف از این پژوهش، ساخت و مشخصه یابی داربست تیتانیومی پوشش داده شده با آکرمانیت برای استفاده در مهنـــــدسی بافت استخوان می باشد؛ به منظور ساخت داربست تیتانیومی، پودر تیتانیوم اولیه را با ذرات عوامل فضــاساز (کلرید سدیم) تهیه و همچنیـن پوشش آکرمانیت به روش سل- ژل تهیه و بر روی داربست اعمال شد؛ سپس پوشش سنتز شـده به روش سل- ژل بر روی سطح داربست تیتانیومی قرار گرفت؛ داربســت های پوشش داده شده بعد از عملیات حرارتی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشـی (SEM) و طیف سنجی توزیــــع انرژی پرتو ایکس (EDX) بررسی شدند؛ برای ارزیابی زیست فعالی از مایع شبیه سازی شده بدن (SBF) استفاده شـــد و تصاویر میکروســــکوپ الکترونی روبشی از سطح داربست تیتانیومی بدون پوشش و داربست تیتانیومی پوشـش داده شده با آکرمــــانیت را پس از 21 و14-7-3 روز غوطه وری در محلول شبیــه سازی شده بدن (SBF) تهیه شد؛ آنالیز پراش پرتو ایکس (XRD) وجود پیک های فاز آکرمانیت را در پوشش تایید کرد؛ طبق نتایج به دســــت آمده، ایجاد یک پوشش آکرمانیت می تواند زیست فعالی سطح داربســت تیتانیومی را افزایش دهد و نتیجه گیری نهایی این پژوهش نشان می دهد داربست تیتانیومی پوشش داده شده با آکرمانیت گزینه مناسبی برای استفاده در مهندسی بافت استخوان خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - ساخت و بررسی خواص داربست (کیتوسان/ پلی‌وینیل‌پیرولیدون) حاوی کتیرا به روش خشکاندن انجمادی
        حامد قمی آزاده سپیانی مرجان میرحاج
        کیتوسان ‌بعنوان یک جزء ماتریکس خارج سلولی جهت تهیه داربست متخلخل در مهندسی بافت مورد بررسی قرارگرفته است. در این تحقیق، داربست کیتوسان و داربست کیتوسان/ پلی‌وینیل‌پیرولیدون به‌عنوان شاهد و داربست کامپوزیت (کیتوسان/پلی‌وینیل‌پیرولیدون)/ کتیرا با نسبت‌های 25:75، 50:50 و 7 أکثر
        کیتوسان ‌بعنوان یک جزء ماتریکس خارج سلولی جهت تهیه داربست متخلخل در مهندسی بافت مورد بررسی قرارگرفته است. در این تحقیق، داربست کیتوسان و داربست کیتوسان/ پلی‌وینیل‌پیرولیدون به‌عنوان شاهد و داربست کامپوزیت (کیتوسان/پلی‌وینیل‌پیرولیدون)/ کتیرا با نسبت‌های 25:75، 50:50 و 75:25 توسط روش خشکاندن انجمادی ساخته شد. اثر کتیرا بر خواص ساختاری و خواص آنتی‌باکتریال در نمونه‌ها موردبررسی قرار گرفت. مورفولوژی سطح، خواص مکانیکی، درصد تخلخل و گروه‌های عاملی بر روی سطح نمونه‌ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آزمون استحکام فشاری و FTIR مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درصد تخلخل در داربست حاوی کتیرا نسبت به داربست بدون کتیرا افزایش‌یافته است. با حفظ نمونه‌ها در محلول بافر فسفات (PBS) برای 14 روز، زیست‌تخریب‌پذیری داربست‌ها موردبررسی قرارگرفته شد و نتایج نشان داد میزان تخریب در داربست (کیتوسان / پلی‌وینیل‌پیرولیدون) / کتیرا با نسبت 75:25 افزایش یافت. نتایج نشان داد در داربست کیتوسان / پلی‌وینیل‌پیرولیدون حاوی کتیرا با نسبت (75:25) رشد باکتری استافیلوکوک اورئوس و E.coli کاهش‌یافته است. بنابراین بر اساس نتایج این تحقیق، داربست‌های حاوی کتیرا باعث بهبود خواص آنتی‌باکتریایی می‌گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - آنیزوتروپی خواص مکانیکی داربست‌های پلی‌لاکتیک اسید تولید شده به روش لایه نشانی مذاب برای مهندسی بافت استخوان
        محمد خدائی رضا امینی
        داربست‌های متخلخل پلیمری زیست تخریب پذیر گزینه‌های مناسبی برای مهندسی بافت می باشند. در این تحقیق، داربست سه‌بعدی متخلخل پلی لاکتیک اسید (PLA) به روش لایه نشانی مذاب (FDM) با حدود 70 درصد تخلخل تهیه شد. مطالعه فازهای فیلامنت اولیه و داربست پرینت شده توسط آزمون پراش پرتو أکثر
        داربست‌های متخلخل پلیمری زیست تخریب پذیر گزینه‌های مناسبی برای مهندسی بافت می باشند. در این تحقیق، داربست سه‌بعدی متخلخل پلی لاکتیک اسید (PLA) به روش لایه نشانی مذاب (FDM) با حدود 70 درصد تخلخل تهیه شد. مطالعه فازهای فیلامنت اولیه و داربست پرینت شده توسط آزمون پراش پرتوی ایکس (XRD) نشان می دهد اختلاف فاز قابل‌توجهی در اثر فرایند ساخت ایجاد نشده و پلیمر خواص فازی خود را حفظ نموده است. نتایج ارزیابی خواص مکانیکی توسط آزمون فشار نشان می‌دهد که خواص مکانیکی داربست در دو جهت موازی و عمود محور Z حین پرینت، متفاوت بوده و خواص مکانیکی داربست ساخته شده دارای خاصیت ناهمسانگردی (آنیزوتروپی) می‌باشد. مطالعه ریزساختاری توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) نیز نشان می دهد مورفولوژی حفرات داربست در دو جهت، متفاوت می‌باشد و این، علت اصلی آنیزوتروپی خواص مکانیکی می باشد. بنابراین آنیزوتروپی خواص مکانیکی داربست‌های تولید شده به روش FDM را باید حین کاربردهای تحت بار درون تنی مدنظر قرار داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - استفاده از روش رویه پاسخ در ساخت داربست بهینه کامپوزیتی هیدروکسی آپاتیت/ دیوپساید
        نسرین رفیعی سعید کرباسی امیرعباس نوربخش کامران امینی
        روش رویه پاسخ، مجموعه‌ای از تکنیک های آماری برای طراحی آزمایشات، مدل‌سازی و بررسی اثر فاکتورها بر نتایج و در نهایت بهینه‌سازی فرآیند است. در این تحقیق جهت انتخاب داربست بهینه کامپوزیتی هیدروکسی آپاتیت و دیوپساید، از روش طراحی آزمایش مرکب مرکزی استفاده شده است. این روش ب أکثر
        روش رویه پاسخ، مجموعه‌ای از تکنیک های آماری برای طراحی آزمایشات، مدل‌سازی و بررسی اثر فاکتورها بر نتایج و در نهایت بهینه‌سازی فرآیند است. در این تحقیق جهت انتخاب داربست بهینه کامپوزیتی هیدروکسی آپاتیت و دیوپساید، از روش طراحی آزمایش مرکب مرکزی استفاده شده است. این روش با در نظر گرفتن محدوده مشخص برای سه فاکتور مؤثر (درصد هیدروکسی آپاتیت، درصد روانساز و دمای عملیات حرارتی) و تعیین پاسخ مناسب که میزان تخلخل داربست‌ها است، ۲۰ حالت پیشنهادی برای ساخت داربست کامپوزیتی را ارائه داده که پس از ساخت و تعیین درصد تخلخل، حالت بهینه برای ساخت داربست کامپوزیتی، ۵۷/۷۷ درصد وزنی هیدروکسی آپاتیت، (۴۳/۲۲ درصد وزنی دیوپساید) ۶۴/۰ درصد وزنی روانساز (سدیم تری پلی فسفات) و دمای عملیات حرارتی ۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد انتخاب گردید. برای تائید قدرت پیش‌بینی مدل‌ به‌دست‌آمده آزمایش‌هایی تحت شرایط بهینه معرفی شده توسط روش طراحی مرکب مرکزی انجام گرفت و نتایج تخلخل سنجی به روش ارشمیدس نشان داد که ۰۹۴/۰ درصد اختلاف بین پاسخ (تخلخل) به‌دست‌آمده و پیش‌بینی شده توسط مدل وجود دارد. همچنین نتایج XRD، FTIR و SEM تأییدکننده این است که نمونه داربست ساخته شده با روش رویهپاسخ یک نمونه ایده آل جهت استفاده در مهندسی بافت استخوان است. به‌طورکلی با توجه به نتایج این تحقیق، روش رویه پاسخ می‌تواند، ابزاری سودمند برای بهینه‌سازی داربست‌های کامپوزیتی در مهندسی بافت باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - ساخت و مشخصه‌یابی داربست هسته-پوسته کیتوسان/ پلی‌کاپرولاکتون حاوی فیبرین غنی از پلاکت با روش الکتروریسی هم‌محور برای کاربرد در پزشکی
        امیر عباس رستگار محبوبه محمودی محمد میرجلیلی نوید نصیر زاده
        فیبرین غنی از پلاکت (PRF) یک ماتریس فیبرینی طبیعی حاوی پلاکت وفاکتورهای رشد موجود در خون می باشد که ترمیم بافت های استخوانی را تسریع می بخشد. در این مطالعه، داربست پلی‌کاپرولاکتون/ کیتوسان (داربست A) وداربست هسته-پوسته پلی‌کاپرولاکتون/ کیتوسان حاوی PRF (داربست B) به ترت أکثر
        فیبرین غنی از پلاکت (PRF) یک ماتریس فیبرینی طبیعی حاوی پلاکت وفاکتورهای رشد موجود در خون می باشد که ترمیم بافت های استخوانی را تسریع می بخشد. در این مطالعه، داربست پلی‌کاپرولاکتون/ کیتوسان (داربست A) وداربست هسته-پوسته پلی‌کاپرولاکتون/ کیتوسان حاوی PRF (داربست B) به ترتیب با روش الکتروریسی تک ‌محور والکتروریسی هم محور ساخته شدند و مورد مشخصه ‌یابی قرار گرفتند. مورفولوژی سطح واندازه قطر الیاف، میزان تخلخل، خواص مکانیکی و گروه‌های عاملی موجود بر روی سطح داربست ها به ترتیب با میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، روش جابه‌جایی مایع، دستگاه سنجش استحکام و طیف‌سنجی IR (FTIR) ارزیابی گردید. اندازه میانگین قطر الیاف داربست B در مقایسه با داربست A از مقدار nm 179 به nm 160 کاهش یافت. همچنین، حضور کیتوسان حاوی PRF در هسته با تشکیل پیوند هیدروژنی با پلی کاپرولاکتون در پوسته در داربست B سبب ایجاد داربستی با خواص مکانیکی عالی و مدول الاستیک MPa 40 گردید. زیست‌سازگاری و چسبندگی سلول‌های استخوانی بر روی سطح داربست‌ها با روش MTT مورد بررسی قرار گرفت. به دلیل حضور PRF، رشد و چسبندگی سلول‌های استخوانی بر روی سطح داربست B در مقایسه با داربست A افزایش یافت؛ بنابراین با توجه به نتایج به ‌دست ‌آمده از این تحقیق، داربست هسته-پوسته حاوی PRF می تواند پیشنهاد مناسبی جهت کاربرد در پزشکی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - ارزیابی خواص حرارتی و ساختاری قطعات پلی‌لاکتیک اسید تولید شده به روش لایه نشانی مذاب
        محسن خلیلیان سعید گلابی محمد خدائی
        کاشتنی های پلی لاکتیک اسید به واسطه خواص زیست‌تخریب‌پذیری و مکانیکی مطلوب، گزینه مناسبی برای مهندسی بافت استخوان می باشند. در این مطالعه، پس از مطالعه خواص ساختاری و حرارتی پلیمر پلی لاکتیک اسید توسط آزمون های طیف‌سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز، آنالیز گرماسنجی افتراقی، آن أکثر
        کاشتنی های پلی لاکتیک اسید به واسطه خواص زیست‌تخریب‌پذیری و مکانیکی مطلوب، گزینه مناسبی برای مهندسی بافت استخوان می باشند. در این مطالعه، پس از مطالعه خواص ساختاری و حرارتی پلیمر پلی لاکتیک اسید توسط آزمون های طیف‌سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز، آنالیز گرماسنجی افتراقی، آنالیز توزین حرارتی و آزمون پراش پرتوی ایکس، محدوده دمای مناسب پرینت سه بعدی به روش لایه نشانی مذاب تعیین شده و کاشتنی صلب پلی لاکتیک اسید (PLA) به روش لایه نشانی مذاب (FDM) در سه دمای مختلف 200، 210 و 220 درجه سانتی‌گراد به شکل نمونه استاندارد آزمون کشش، ساخته شدند. نتایج آنالیز حرارتی و فازیابی توسط پراش پرتوی ایکس نشان داد که دمای انتقال شیشه ای (Tg) این پلیمر ◦C 64 و دمای ذوب آن ◦C 170 بوده و ساختاری شبه بلوری دارد. نتایج توزین و آزمون کشش نشان داد که در این محدوده دمایی، با افزایش دمای پرینت، نمونه ها سنگین تر و از استحکام بالاتری برخوردار و تنش شکست قطعات بالاتر می باشد. همچنین برای بررسی بیشتر تأثیر دمای لایه نشانی مذاب، از سطح نمونه ها تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی SEM گرفته شد، تصاویر میکروسکوپی نشان می دهد با افزایش دمای پرینت، پخش شدن ناهمگن مذاب و سطح نمونه خشن تر می باشد. نتایج نشان می دهد، دمای 210 درجه سانتی‌گراد دمای بهینه برای پرینت پلیمر پلی لاکتیک اسید (PLA) می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - مطالعه خصوصیات بیولوژیکی، ترکیبی و توپوگرافی سطحی داربست گرانوله هیدروکسی آپاتیت/ پوسته تخم شتر مرغ برای مهندسی بافت استخوان
        فریده اله گاهی اسماعیل فتاحی محسن سعیدی میر محمود مرتضوی رودمیانه
        هدف از این مطالعه بررسی شکل هندسی و توانایی این داربست در ترکیب با سلول مزانشیمی و شبه فیبرو بلاستی و سنجش واکنش سمیت آن نسبت به سلول می باشد. بدین لحاظ چند نسبت متفاوت از داربست هیدروکسی آپاتیت/ پوسته تخم شتر مرغ ایجاد گردید تا بتوان خصوصیات سطحی و پاسخگویی سلول را نسب أکثر
        هدف از این مطالعه بررسی شکل هندسی و توانایی این داربست در ترکیب با سلول مزانشیمی و شبه فیبرو بلاستی و سنجش واکنش سمیت آن نسبت به سلول می باشد. بدین لحاظ چند نسبت متفاوت از داربست هیدروکسی آپاتیت/ پوسته تخم شتر مرغ ایجاد گردید تا بتوان خصوصیات سطحی و پاسخگویی سلول را نسبت به انواع مختلف ترکیبی هیدروکسی آپاتیت/پوسته تخم شتر مرغ (OsE/HA) (نسبت های 0-1، 1-2، 1-1، 2-، 1-0) سنجید. بیومتریال های طبیعی منجمله پوسته تخم شترمرغ که دارای مواد معدنی مثل کربنات کلسیم نقش عمده ای در ساخت داربست مربوط به بافت های سخت و تحقیقات امروزه را ایفا می کنند. مشخصه یابی سطحی با استفاده از SEM و خصوصیات ترکیبی داربست بوسیله XRD و FTIR مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت برای کاربرد این ترکیب در بافت های بیولوژیکی تست تماس مستقیم (سمیت) به همراه سلول های شبه فیبروبلاستی (L929) انجام گرفت. بعد از تست سمیت داربست آماده تست های درون آزمایشگاهی (اینویترو) پذیرش سلول های بنیادی مزانشیمی جدا شده از بافت چربی خرگوش سفید نیوزیلندی (RADMSCs) می گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که این داربست دارای بهترین زیست سازگاری و بیشترین لاکوناهای سطحی برای جذب سلول به خود در گروه هیدروکسی آپاتیت/ پوسته تخم شتر مرغ با نسبت 2-1 می باشد و این ترکیب بیومتریال طبیعی با مواد سنتتیک می تواند در پیشبرد مهندسی بافت استخوان کاربرد فراوان داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - بررسی زیست سازگاری داربست PLA پوشش داده شده با لاپونیت بر روی سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان
        زهرا عرفا شیوا ایرانی علی زمانیان هادی بخشی حبیب نیکوکار به آفرید قلندری
        مهندسی بافت استخوان رویکردی امیدوارانه جهت توسعه درمان های مناسب جدید برای رفع آسیب های بافت استخوانی است. یکی از اهداف مهم در این رشته، ساخت داربست هایی با تقلید از ماتریکس خارج سلولی است. هدف از این مطالعه تولید داربست پلی لاکتیک اسید/لاپونیت (PLA/LAP) و بررسی رفتار س أکثر
        مهندسی بافت استخوان رویکردی امیدوارانه جهت توسعه درمان های مناسب جدید برای رفع آسیب های بافت استخوانی است. یکی از اهداف مهم در این رشته، ساخت داربست هایی با تقلید از ماتریکس خارج سلولی است. هدف از این مطالعه تولید داربست پلی لاکتیک اسید/لاپونیت (PLA/LAP) و بررسی رفتار سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی (hBMSCs) بر روی آن بود. ابتدا داربست PLA به روش الکتروریسی ساخته شد و سپس LAP با غلظت 8/0 درصد وزنی (LAP0.8%) بر روی آن پوشش داده شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX)، ساختار شیمیایی آن توسط طیف سنجی ATR-FTIR و میزان آبدوستی داربست با آزمون زاویه تماس آب بررسی شد. نهایتاً زیست سازگاری داربست و بقای سلولی توسط تست MTT، بر روی سلول های hBMSC انجام شد. نتایج حاصل از مورفولوژی داربست نشان دهنده پوشش دهی موفق LAP0.8% بر روی داربست PLA بود. همچنین، سطح آبدوستی داربست PLA پس از پوشش دهی با LAP بهبود یافت. زیست سازگاری داربست تا 24 ساعت بعد از کشت سلولی و بقای سلول های hBMSC تا 72 ساعت پس از کشت (001/0 ≥ p ) تایید شد. از نتایج بدست آمده در این تحقیق به نظر می رسد که داربست PLA/LAP0.8%بدلیل حفظ زیست سازگاری و بقای سلولی که بواسطه حضور یون های موجود در نانوذره LAP است، می تواند کاندیدای مناسبی برای برنامه های مهندسی بافت استخوان باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - بررسی رفتار سلول‌‌های MG63 بر روی داربست‌‌های سه‌بعدی پلی‌‌کاپرولاکتون و پلی‌‌کاپرولاکتون/کلاژن برای بازسازی استخوان
        زهرا ابراهیمی شیوا ایرانی عبدالرضا اردشیری لاجیمی احسان سیدجعفری
        چاپ سه‌بعدی داربست‌‌ها در دمای پایین نویدبخش زیادی برای ساخت جایگزین‌‌های مصنوعی پیوند استخوان با عملکرد بیشتر نسبت به تکنیک‌‌های سنتی است. یکی از امیدوارکننده‌‌ترین استراتژی‌‌ها در مهندسی بافت استخوان روی توسعه داربست‌‌های biomimetic متمرکز شده است. داربست‌‌ها با پایه أکثر
        چاپ سه‌بعدی داربست‌‌ها در دمای پایین نویدبخش زیادی برای ساخت جایگزین‌‌های مصنوعی پیوند استخوان با عملکرد بیشتر نسبت به تکنیک‌‌های سنتی است. یکی از امیدوارکننده‌‌ترین استراتژی‌‌ها در مهندسی بافت استخوان روی توسعه داربست‌‌های biomimetic متمرکز شده است. داربست‌‌ها با پایه سرامیک با توانایی استئوژنیک و خواص مکانیکی، کاندیدای امیدوارکننده‌‌ای برای ترمیم استخوان هستند. هدف از این مطالعه متناسب‌‌سازی انعطاف‌‌پذیری و خاصیت القای استخوان داربست سه‌بعدی پلی‌‌کاپرولاکتون (PCL) تهیه شده با روش مدل رسوب ذوب شده (FDM)، با استفاده از تلفیق کلاژن (COL) به عنوان پلیمر طبیعی همراه با پلیمر مصنوعی و بررسی رفتار سلول‌‌های MG63بر روی آن بود. بعد از تهیه داربست، از آزمون‌‌های میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنجی پراش انرژی ایکس (EDX) و طیف‌‌سنجی ATR-FTIR استفاده شد. پس از گذشت 1،7،14 روز، بررسی روند استخوان‌‌سازی سلول‌‌های در تیمارهای مختلف، با استفاده از رنگ‌آمیزی آلیزارین‌‌رد و فعالیت آلکالین فسفاتاز (ALP) صورت گرفت. همچنین عدم سمیت داربست‌‌ها برای اطمینان از تکثیر سلول‌‌ها توسط آزمون MTT مورد بررسی قرار گرفت. از مشاهده زیر میکروسکوپ، مشخص شد که داربست‌‌های مهندسی بافت منافذ مربعی شکل را به طور یکنواخت توزیع و بهم متصل کرده‌‌اند. داربست COL/PCL تفاوت معنی‌‌داری را از لحاظ قابلیت بقا نسبت به داربست PCL تنها در محیط تمایزی نشان داد (P ≤ 0.0001). نتایج ارزیابی فعالیت ALP در داربست PCL/COL به طور معنی‌‌داری بالاتر از داربست PCL بدون پوشش و کنترل بود (P ≤ 0.0001). نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد استفاده از داربست PCL به همراه COL می‌تواند به عنوان محیط مناسبی به منظور تکثیر و تمایز سلول‌‌های MG63 در نظر گرفته شود. بنابراین، داربست‌‌ کامپوزیت PCL/COL که توسط چاپگر FDM تهیه شده‌اند، بدلیل بقای سلولی بواسطه COL است، می‌تواند کاربرد وسیع‌‌تری در مهندسی بافت استخوان داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - بررسی پتانسیل داربست چاپ سه‌بعدی پلی کاپرولاکتون پوشش داده شده با بیوسرامیک‌ها در تکثیر و تمایز استخوانی سلول‌های بنیادی مزانشیمی بافت چربی انسانی
        نسرین ّفاضلی احسان عارفیان شیوا ایرانی عبدالرضا اردشیری لاجیمی احسان سیدجعفری
        در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روش‌های آماده سازی داربست‌ها قرار دارد. چاپ سه‌بعدی، یک فناوری نوظهور است که می‌تواند با دقت و سرعت، داربست‌های مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روش‌های چاپ سه‌ب أکثر
        در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روش‌های آماده سازی داربست‌ها قرار دارد. چاپ سه‌بعدی، یک فناوری نوظهور است که می‌تواند با دقت و سرعت، داربست‌های مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روش‌های چاپ سه‌بعدی، روش مدل سازی رسوب ذوب شده (FDM) است، مواد مورد استفاده در این روش پلیمرهایی مانند پلی کاپرولاکتون (PCL) می‌باشند. در این مطالعه داربست‌های چاپ سه‌بعدی PCL ساخته شدند و با توجه به طبیعت آب گریز و غیر استئوژنیک پلی کاپرولاکتون، سطح داربست‌ها با محلول 1% از بیوسرامیک‌های هیدروکسی آپاتیت (HA) و شیشه زیست‌فعال (BG) پوشش داده شد. اصلاح سطح داربست‌های PCL جهت افزایش آب دوستی و بهبود چسبندگی سلولی صورت گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی، آنالیز طیف سنجیپراشانرژیپرتو Xو نقشه برداری از عناصر سطح داربست‌ها، پوشش مناسب داربست‌های چاپ سه‌بعدی PCL با بیوسرامیک های هیدروکس آپاتیت و شیشه زیست‌فعال را تایید کرد. زیست‌سازگاری داربست PCL/HA/BG، زنده مانی و چسبندگی سلول‌ها بر روی داربست‌ها با کاشت سلول‌های بنیادی مزانشیمی چربی انسانی (hAMSCs) و به وسیله آزمون MTT و تصاویر میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. همچنین پتانسیل داربست‌های PCL/HA/BG در تمایز استخوانی hAMSCs توسط آزمون های اندازه گیری فعالیت آلکالین فسفاتاز و رنگ آمیزی ایمونوسیتوشیمی بررسی شد. نتایج نشان داد که داربست سه جزئی PCL/HA/BG از رشد، تکثیر و تمایز استخوانی hAMSCs حمایت کرده است، بنابراین داربست مذکور می‌تواند کاندیدای مناسبی برای کاربردهای مهندسی بافت استخوان باشد. تفاصيل المقالة