• فهرس المقالات مشقت

      • حرية الوصول المقاله

        1 - احراز تعذر و تعسر شاهد اصل: قاعده‌گزینی شرط پذیرش شهادت بر شهادت
        محمد امین ملکی علی کشاورز علیرضا عسگری
        شرایط پذیرش شهادت ‌بر شهادت به عنوان جایگزین شهادت حقوقی درمواد 1320 ق.م. و ماده231 ق.آ.د.م. آمده است. اگر چه در نظام حقوقی ایران اصالت پذیرش شهادت بر شهادت به تبعیت از مبانی فقهی، با استدلالاتی که ذیلاً به آنها اشاره می‌نمائیم، مورد تثبیت قرارگرفته است؛ ولی به جهت تعدد أکثر
        شرایط پذیرش شهادت ‌بر شهادت به عنوان جایگزین شهادت حقوقی درمواد 1320 ق.م. و ماده231 ق.آ.د.م. آمده است. اگر چه در نظام حقوقی ایران اصالت پذیرش شهادت بر شهادت به تبعیت از مبانی فقهی، با استدلالاتی که ذیلاً به آنها اشاره می‌نمائیم، مورد تثبیت قرارگرفته است؛ ولی به جهت تعدد اقوال فقهی و حقوقی در زمینه گستره تعذر و تعسر شاهد اصلی از حضور و ادای شهادت و عدم تفکیک ضوابط ذکر شده، ضروری است تا موارد اختلافی تشریح و پاسخ داده شود. محل اختلاف در فقه و حقوق به ترتیب، شمول مشقت از حضور یا مشقت از ادای شهادت توسط شاهد اصل و دخول فرض امتناع شاهد اصل از ادای شهادت می‌باشد. با بررسی صورت گرفته در این زمینه، باور بر اینست که موارد تعذر و تعسر در مواد فوق الذکر تنها ناظر بر عدم امکان عقلی و مشقت از حضور نیست، بلکه مشقت از ادای شهادت نیز مشمول اصل قاعده می باشد. به عبارت دیگر، معیار شخصی عذر از معیار نوعی آن تفکیک شده است و در پس این رویکرد، مواردی همچون امتناع شاهد اصل از ادای شهادت به دلایل خوف ضرر جانی و مالی نیز مشمول قاعده فرض شده است. از اینرو به پشتوانه فقهی موضوع، گذر از حصر مصادیق تعذر و تعسر ذکر شده در مواد 231، 244 و245 قانون مذکور و احراز تعسر یا عذر شخصی به عنوان فایده ملاک ماده246ق.آ.د.م، ره‌آورد پژوهش جاری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - گستره مفهومی قاعده نفی عسر و حرج در ابواب فقهی و نسبت آن با واژه‌های مشابه
        خاطره شاهین فرد سعید نظری توکلی رضا عمانی سامانی احمد عابدینی
        قاعده لاحرج که برگرفته از آموزه‌های مختلف دینی (قرآن و سنت) است، یکی از مهم‌ترین قواعد فقهی به حساب می‌آید که با فراوانی بسیار زیادی در ابواب مختلف فقهی از طهارات تا دیات بکار رفته است. هرچند فقها این قاعده را در کنار سایر قواعد مرتبط هم‌چون: قاعده نفی ضرر و ضرار (لاضر أکثر
        قاعده لاحرج که برگرفته از آموزه‌های مختلف دینی (قرآن و سنت) است، یکی از مهم‌ترین قواعد فقهی به حساب می‌آید که با فراوانی بسیار زیادی در ابواب مختلف فقهی از طهارات تا دیات بکار رفته است. هرچند فقها این قاعده را در کنار سایر قواعد مرتبط هم‌چون: قاعده نفی ضرر و ضرار (لاضر و لاضرار)، قاعده اضطرار، قاعده ضرورت (الضرورات تبیح المحظورات) در استنباط احکام شرعی مورد استفاده قرار داده‌اند؛ اما برای فقه‌پژوهان این پرسش مطرح است که با توجه به تشابه کاربردهای فقهی آن‌ها، چه تفاوتی بنیادینی میان آن و دیگر قواعد فقهی مشابه وجود دارد. در این پژوهش بر آن هستیم تا با تحلیل مفهومی کاربردهای حرج در متون فقهی نشان دهیم واژه حرج با واژه‌های ضرورت، ضرر و اضطرار چه تشابه و تفاوت‌هایی داشته و آیا می‌توان یکی از آن‌ها را به مانند اصل برای دیگر واژه‌ها دانست یا چنین امکانی وجود نداشته بایستی هم‌چنان هریک را جدای از دیگری معنا کرد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که با وجود تنوع فراوان کاربردهای قاعده لاحرج در متون فقهی، حرج مفهومی گسترده‌تر نسبت به مفهوم ضرر، ضرورت و اضطرار داشته، قواعد فقهی: ضرورت، اضطرار و ضرر از زیرمجموعه‌های قاعده نفی عسر و حرج خواهند بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی تلفیق و تیسیر در اجتهاد
        عبدالوهاب سلیمی پور محمد عادل ضیائی ناصر مریوانی
        در یک تعریف، تلفیق آمیخته‌ای از آرای مجتهدان است که مطابق نظر هیچ کدام از آنان نباشد. این کار، چه بسا به هدف تسهیل در انجام تکالیف دینی انجام می‌گیرد و از این حیث؛ تیسیر به عنوان یک مبنا در شریعت اسلامی و تحت قواعدی چون رفع حرج و قاعده یُسر اشتراکاتی دارد. امّا از طرف د أکثر
        در یک تعریف، تلفیق آمیخته‌ای از آرای مجتهدان است که مطابق نظر هیچ کدام از آنان نباشد. این کار، چه بسا به هدف تسهیل در انجام تکالیف دینی انجام می‌گیرد و از این حیث؛ تیسیر به عنوان یک مبنا در شریعت اسلامی و تحت قواعدی چون رفع حرج و قاعده یُسر اشتراکاتی دارد. امّا از طرف دیگر گاه ممکن است تلفیق به هدف رفع تکلیف از مکلف انجام شده یا عملاً به این امر منجر شود.برخی از فقیهان و اصولیان معتقدند که تلفیق فتوی در حالت ضرورت، به سبب گشایش و رفع حرجی که برای مکلف دارد جایز است. برخی دیگر دایره استفاده از تلفیق را وسیع‌تر دانسته و استفاده از آن را به هنگام حاجت ـ ونه ضرورت ـ هم جایز دانسته‌اند. مستند این حکم هم تیسیر و رفع مشقتی است که در مورد مکلف وجود دارد. به نظر می‌رسد تلفیق و تیسیر رابطه عموم و خصوص من‌وجه دارند زیرا هر تلفیقی لزوماً تیسیر نیست و هر تیسیری لزوماً تلفیق نیست، گرچه در مقام عمل و به ویژه در فتاوی معاصر اکثر تلفیق ها متضمن تیسیر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - حوزه معنایی جهاد و واژه‌های هم‌نشین آن با تکیه بر سیر نزول
        علی سعیدی امیر احمدنژاد
        معناشناسی به مطالعه معنا می‌پردازد. معنا آگاهی از بافت فرهنگی و رابطه یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. واسطه میان گیرنده و فرستنده پیام در معناشناسی، واژگانی است که هم گیرنده پیام با آن آشنا بوده وهم در حوزه فرهنگی اهل زبان بیگانه نبوده است. در این مقاله با استفاده أکثر
        معناشناسی به مطالعه معنا می‌پردازد. معنا آگاهی از بافت فرهنگی و رابطه یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. واسطه میان گیرنده و فرستنده پیام در معناشناسی، واژگانی است که هم گیرنده پیام با آن آشنا بوده وهم در حوزه فرهنگی اهل زبان بیگانه نبوده است. در این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط هم‌نشینی به تحلیل معنای جهاد با تکیه بر سیر نزول قرآن می‌پردازد. استفاده از روش ترتیب نزول و تطور معنایی دستاوردهای فراوانی دارد؛ از جمله آن که با این بررسی می‌توان به معنای واژگان لحظه به لحظه آگاه شد و از الهامات و مضامین رفیع جهاد در تک تک آیات وحی در جهت تعالی شبکه گسترده آن؛ هم‌گرایی و واگرایی با دیگر واژگان بافت متن آشنا شد که این شبکه معنایی در آخر خواننده را به کشف مراد کلام وحی آشنا می‌سازد. از دیگر کارکردهای بستر تاریخی واژگان؛ ترسیم منحنی‌های تحول موضوع جهاد و بسامد آن در سال‌های مختلف نزول وحی است. جهاد به معنای تحمل مشقت‌ها و سختی‌ها است که اوج آن را می‌توان در بذل جان و مال در راه اهداف الهی به شکل ویژه در مدینه مشاهده کرد. از هم‌نشین‌های جهاد، باید به واژگان ایمان، هاجروا، أنفس، أموال، واغلظ، فی سبیل الله و أیمان اشاره کرد که از امتزاج و ترکیب آن‌ها پدیداری کاملاً همگن و معنادار به دست می‌آید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - ادله عقلی و نقلی تعیین ملاک مسافت شرعی در فقه امامیه
        مهدی مهدوی امین
        حدّ تقصیر در نماز مسافر، از احکامی است که معلَّل به دوشاخص شده است؛ به طوری‌که برخی روایات مَسِیرَةُ یَوْم ٍ و برخی دیگر ثمانیةُ فراسخ یا بَریدان را ملاک قصر صلاة عنوان می کنند. حال مسأله این است که کدام ملاک به عنوان ملاک اصلی و کدامیک صرفا برای تبیین و تطبیق شاخص اصل أکثر
        حدّ تقصیر در نماز مسافر، از احکامی است که معلَّل به دوشاخص شده است؛ به طوری‌که برخی روایات مَسِیرَةُ یَوْم ٍ و برخی دیگر ثمانیةُ فراسخ یا بَریدان را ملاک قصر صلاة عنوان می کنند. حال مسأله این است که کدام ملاک به عنوان ملاک اصلی و کدامیک صرفا برای تبیین و تطبیق شاخص اصلی بیان گردیده است؟ در این نوشتار با استعانت از مبانی کلامی، کلیت و شمول احکام در دین خاتم و تشریع احکام بر اساس توان نوع مردم و با اتکا بر روایات مَسِیرَةُ یَوْم ٍو تعلیل دسته دیگری از ادله نقلی بر اینکه علت قصر صلاة، مشقت و سختی آن می باشد؛ به این نتیجه رسیدیم که ملاک اصلی حد تقصیر صلاة از نظر شارع، پیمودن یک روز راه است که در زمان ما 850 کیلومتر می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی اصالت در قلمرو موضوعی پذیرش شهادت بر‌شهادت در تحلیل نظام حقوقی ایران و فقه اهل سنت
        علیرضا عسگری سید مهدی میرداداشی علی کشاورز
        در نظام حقوقی ایران، اصالت شهادت برشهادت(شهادت ثانوی) در مواد 1320 ق.م. و ماده231 ق.آ.د.م. با عدم امکان حضور شاهد اصل مورد تثبیت قرار گرفته است، ولی به جهت تعدد اقوال در شیعه و اهل سنت، ضروری است تا موارد اختلافی تشریح و پاسخ داده شود. اصالت شهادت بر شهادت در فقه شیعه ا أکثر
        در نظام حقوقی ایران، اصالت شهادت برشهادت(شهادت ثانوی) در مواد 1320 ق.م. و ماده231 ق.آ.د.م. با عدم امکان حضور شاهد اصل مورد تثبیت قرار گرفته است، ولی به جهت تعدد اقوال در شیعه و اهل سنت، ضروری است تا موارد اختلافی تشریح و پاسخ داده شود. اصالت شهادت بر شهادت در فقه شیعه از رویکرد توسعه ای آن در فحوی فقه امامیه و قانون استظهار می گردد. در فقه اهل سنت نیز توسعه ای بودن شهادت برشهادت مشهود با بیانات پراکنده و غیرمنسجم همراه شده است. چه اینکه در شافعی ضابطه عذری که سبب پذیرش است، عدم حضور ذکر شده است که علمای سنی مذهب بر غیبت طولانی و یا موت شاهد اصل آن را تعبیر کرده اند. در حنابله نیز ضابطه مشخصی نیست و می توان به تبعیت از اقلیت آنان عذر را استظهار نمود. در حنفیه بدون احراز ضابطه، استحسان بزرگترین مبنای پذیرش شهادت فرع ذکر شده است که ضابطه ای روشن به دست نمی دهد. در مالکی، بر خلاف سایرین اجتهاد در مقابل نص صورت گرفته و قلمرو موضوعی برای شهادت فرع قائل نیستند، چه اینکه آن را در همه امور جاری و ساری می دانند. یافته های این پژوهش حاکی از عدم وحدت نظر در نظام حقوقی ایران و فقه سنی در حوزه موضوعی به جز قسم إشهادی برای شهادت برشهادت و در ضابطه ی پذیرش آن از جهت عذر می باشد. از این رو هدف این پژوهش تتبع در مولفه های صحیح مبانی شرعی شهادت برشهادت و گذر از ظهور جمود در پذیرش شهادت بر شهادت به عنوان یکی از ادله جایگزین اثبات دعوا می باشد. تفاصيل المقالة