مباحث مربوط به باستانشناسی و میراث فرهنگی سهم بسیار ناچیزی در نظام آموزشی مدارس کشور دارند. همین سهم اندک نیز بهصورت سنتی و شفاهی ارائه گردیده که منجر به کم رنگ شدن این مضامین و عدم علاقه در بین دانشآموزان گردیده است. هوشمندسازی مدارس و استفاده از تکنولوژی های فناوری أکثر
مباحث مربوط به باستانشناسی و میراث فرهنگی سهم بسیار ناچیزی در نظام آموزشی مدارس کشور دارند. همین سهم اندک نیز بهصورت سنتی و شفاهی ارائه گردیده که منجر به کم رنگ شدن این مضامین و عدم علاقه در بین دانشآموزان گردیده است. هوشمندسازی مدارس و استفاده از تکنولوژی های فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) که زمینه را برای بصری شدن نظام آموزشی مهیا می کند، می تواند تاثیر شگرفی در جایگاه باستانشناسی در نظام آموزشی پیش از مقاطع دانشگاهی بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسه عوامل مؤثر بر نگرش دانشآموزان در ورود باستانشناسی به محتوای درسی مدارس هوشمند و عادی، به بررسی برخی عوامل و میزان تأثیرگذاری آنها در ورود مباحث باستانشناسی به مدارس عادی و هوشمند از دیدگاه دانشآموزان شهر خرم آباد لرستان می پردازد. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته برای دانشآموزان مدارس هوشمند و عادی استفاده شده است. با توجه به جامعه آماری کل دانشآموزان مقطع دبیرستان در شهر خرم آباد که بالغ بر 20587 نفر در سه شاخه نظری، فنی و حرفه ای و کار و دانش می باشند، نمونه آماری شامل 380 دانش آموز در مقطع دبیرستان (هوشمند و عادی) در نظر گرفته شد که در مجموع 430 پرسشنامه توزیع گردید که از دادههای 400 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که منابع مالی، میزان انگیزه و آموزش از عوامل مؤثر بر ایجاد نگرش مثبت در ورود باستانشناسی به محتوای درسی مدارس عادی می باشد و فرهنگ جامعه، منابع مالی، تجهیزات و زیرساخت ها و آموزش، عوامل مؤثر بر ایجاد نگرش مثبت به ورود باستانشناسی به محتوای درسی مدارس هوشمند میباشد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش پیشبینی سلامت روان براساس باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان یزد است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه همۀ معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی و عادی شهرستان یزد در سال تحصیلی 1392 بود. نمونۀ پژوهش60 نفر از معلمان أکثر
هدف پژوهش پیشبینی سلامت روان براساس باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان یزد است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعۀ مورد مطالعه همۀ معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی و عادی شهرستان یزد در سال تحصیلی 1392 بود. نمونۀ پژوهش60 نفر از معلمان مدارس استثنایی و 60 نفر از معلمان مدارس عادی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری به ترتیب سرشماری و در دسترس تعیین شدند. برای جمعآوری دادهها از دو ابزار پرسشنامۀ باورهای غیرمنطقی جونز (1969) و پرسشنامۀ سلامت روان گلدبرگ (1979) استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی با میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی با آزمون آماری رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. نتایج تحلیل دادهها، اهداف پژوهش را تأیید کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که باورهای غیرمنطقی (تأیید و حمایت از جانب دیگران، تمایل به سرزنش و اجتناب از مشکلات) توان پیشبینی سلامت روان معلمان مدارس عادی و کمالگرایی توان پیشبینی سلامت روان معلمان استثنایی را دارد (001/0P<). با توجه به نتایج حاصل میتوان پیشبینی کرد که با تغییر باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی میتوان به تغییر رفتار، سازگاری اجتماعی و سلامت روانی بهتر آنها کمک کرد.
تفاصيل المقالة
یکی از اهداف تأسیس مدارس شبانه روزی، ایجاد فرصتهای برابر آموزشی و پایبند به اجرای شعایراسلامی است. هدف این پژوهش، مقایسه مدارس شبانه روزی با عادی از منظر میزان پایبندی دانشآموزان به انجام شعایر اسلامی است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن علی مقایسهای است. جامعه آماری شامل أکثر
یکی از اهداف تأسیس مدارس شبانه روزی، ایجاد فرصتهای برابر آموزشی و پایبند به اجرای شعایراسلامی است. هدف این پژوهش، مقایسه مدارس شبانه روزی با عادی از منظر میزان پایبندی دانشآموزان به انجام شعایر اسلامی است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن علی مقایسهای است. جامعه آماری شامل 54961 نفر دانشآموز شبانه روزی و عادی در دورههای تحصیلی راهنمایی و متوسطه استان چهارمحال و بختیاری در سال 92 است. از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای طبق فرمول کوکران 520 نفر انتخاب گردید. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی، از روایی محتوا زیر نظر متخصصان و روایی سازه استفاده گردید. اندازه KMO به منظور بررسی همبستگی درونی گویهها 907/0 و پایایی پرسشنامهها به روش آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شد. دادهها از طریق آزمونهایT و ANOVA و با نرم افزار SPSS 18 تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد، بین میزان گرایش دانشآموزان مدارس شبانهروزی و عادی به اجرای شعایر اسلامی تفاوت معنادار وجود نداشت، اما در مقولات اجرای واجبات، نوافل و فعالیتهای مذهبی و اجتماعی تفاوت وجود داشت و هر دوگروه خود را در اجرای واجبات نسبت به نوافل، مقیدتر دانستند. همچنین دانشآموزان دوره راهنمایی نسبت به دانشآموزان دوره متوسطه در اجرای شعایراسلامی مقیدتر بودند.
تفاصيل المقالة
ایجاد محیطهای تربیتی شبانهروزی قدمتی طولانی دارد و این مدارس امروزه در کشور ما با هدف ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش، پیشگیری از تبعات ناشی از مهاجرت دانشآموزان روستایی به شهرها، گسترش شعایر اسلامی و تقویت سازگاری اجتماعی ایجاد شدند. این پژوهش درصدد مقایسۀ پیشرفت تحصی أکثر
ایجاد محیطهای تربیتی شبانهروزی قدمتی طولانی دارد و این مدارس امروزه در کشور ما با هدف ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش، پیشگیری از تبعات ناشی از مهاجرت دانشآموزان روستایی به شهرها، گسترش شعایر اسلامی و تقویت سازگاری اجتماعی ایجاد شدند. این پژوهش درصدد مقایسۀ پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دورههای راهنمایی و متوسطۀ مدارس شبانهروزی و عادی استان بوده است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و جامعۀ آماری آن همۀ دانشآموزان مدارس شبانهروزی و عادی استان (54961 نفر) در سال تحصیلی 88 ـ1387بوده است که به روش نمونهگیری طبقهای، کارنامۀ تحصیلی 13800 نفر از دانشآموزان مدارس شبانهروزی و مدارس عادی همجوار آنها، بهعنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادههای پژوهش، اسناد و مدارک، فرمها و کارنامۀ تحصیلی مربوط به دانشآموزان، نمرات امتحانات دروس هماهنگ استانی و کشوری بوده است. روایی و پایایی این ابزار به دلیل پرسشهای یکسان و اجرای هماهنگ آزمونها در سطح استان، از حد مطلوبی برخوردار بوده است. براساس یافتههای پژوهش و آزمون t، دانشآموزان دورۀ راهنمایی مدارس عادی پیشرفت تحصیلی بیشتری داشتهاند. در دورۀ متوسطه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر مدارس شبانهروزی بیشتر از مدارس عادی بوده است، اما بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر تفاوت معناداری وجود نداشته است (05/0P≤).
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مقایسهای میزان تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند شهرستان سنندج انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف: کاربردی و از نظر تکنیک تحلیلی؛ توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دبیرستانهای عادی و هوشمند شهرستان سنندج در سال تحص أکثر
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مقایسهای میزان تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند شهرستان سنندج انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف: کاربردی و از نظر تکنیک تحلیلی؛ توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دبیرستانهای عادی و هوشمند شهرستان سنندج در سال تحصیلی 96-95 بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود و با توجه مدل کوکران تعداد 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تحلیل رفتگی تحصیلی مسلش (1984) استفاده شد. در نهایت دادههای گردآوری شده در محیط نرم افزار 22Spss.v. وارد شد و با آزمون t دو گروهی مستقل تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین میزان تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معنیدار وجود ندارد(05/0< p). همچنین بین میزان تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنیدار وجود دارد(05/0>P) و دانش آموزان پسر نسبت به دانش آموزان دختر تحلیل رفتگی تحصیلی بیشتری دارند. با توجه به یافتهی این تحقیق و با نظر به پیامدهای منفی تحلیل رفتگی تحصیلی، ضرورت دارد مسئولین مدارس در خصوص کاهش تحلیل رفتگی تحصیلی دانش آموزان اقدام جدی در دستور کار قرار دهند و در این راستا به تفاوتهای جنسیتی دانش آموزان توجه نمایند.
تفاصيل المقالة
هدف از انجام این پژوهش، تعیین نقش شایستگیهای حرفهای دبیران در پیشبینی پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان مدارس عادی و خاص بود. نمونهای با حجم 363 نفر از دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان رفسنجان (210 نفر از مدارس عادی و 153 نفر از مدارس خاص) انتخاب شد. برای تعیین أکثر
هدف از انجام این پژوهش، تعیین نقش شایستگیهای حرفهای دبیران در پیشبینی پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان مدارس عادی و خاص بود. نمونهای با حجم 363 نفر از دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان رفسنجان (210 نفر از مدارس عادی و 153 نفر از مدارس خاص) انتخاب شد. برای تعیین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از نمره پایانی آنها در درس ریاضی و جهت تعیین شایستگیهای حرفهای دبیران ریاضی از پرسشنامه استفاده و با انجام تحلیل عاملی اکتشافی روی پرسشنامه مورد نظر، سه عامل شامل شایستگیهای شناختی، عاطفی و مهارتی شناسایی شد. ضریب آلفای کرونباخ برای عامل های زیربنایی به ترتیب 88/0، 87/0 و 83/0 به دست آمد. نتایج روایی همگرا و تفکیکی نشان دادند که پرسشنامه از روایی قابل قبول برخوردار است. سپس، وضعیت شایستگیهای حرفهای دبیران ریاضی از دیدگاه دانشآموزان تعیین و اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد که بین شایستگیهای شناختی، عاطفی و مهارتی دبیران ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان رابطه مثبت وجود دارد و میزان این رابطه در مدارس خاص بیشتر است. شایستگیهای مهارتی دبیران در مدارس عادی و شایستگیهای عاطفی دبیران در مدارس خاص پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. سرانجام، بر اهمیت شایستگیهای حرفهای در فرآیند آموزش، جذب و ارزیابی عملکرد دبیران ریاضی تأکید شد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی شهر شبستر در سال تحصیلی 1391-1390 با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دبیرستانهای نمونه و عادی شبستر أکثر
این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای حل مسئله و باورهای خودکارآمدی در دانشآموزان دوره دبیرستان مدارس نمونه و عادی شهر شبستر در سال تحصیلی 1391-1390 با استفاده از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان دبیرستانهای نمونه و عادی شبستر با تعداد 3839 نفر بود و حجم نمونه 350 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی خودکارآمدی عمومی شرر و سبکهای حل مسئله کسیدی و لانگ استفاده شد. دادهها بوسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد خودکارآمدی در دانشآموزان دبیرستانهای نمونه بالاتر از دانشآموزان عادی است. و همچنین تفاوت معنیداری بین اعتماد در حل مسئله و گرایش در حل مسئله در دانشآموزان نمونه و عادی به دست آمد.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر یادگیری الکترونیکی در خلاقیت، گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموز علوم تجربی متوسطه دوم در مدارس مبتنی بر آموزش الکترونیکی و مدارس عادی در ناحیه 4شهر قم در سال تحصیلی 96 - 1395 می باشد . ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه استا أکثر
هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر یادگیری الکترونیکی در خلاقیت، گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموز علوم تجربی متوسطه دوم در مدارس مبتنی بر آموزش الکترونیکی و مدارس عادی در ناحیه 4شهر قم در سال تحصیلی 96 - 1395 می باشد . ابزار های این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد سنجش میزان گرایش به تفکرانتقادی ریکتس (CTDI) انجام شدو برای سنجش میزان خلاقیت از آزمون تورنس استفاده میشود . روش نمونه گیری تصادفی و روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود و برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی استفاده شد.نتایج یافته های تحقیق بیانگراین بود که بین میانگین نمرات مؤلفه های خلاقیت دانش آموزان مدارس دارای آموزش الکترونیک نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود داشت ودر بین میانگین نمرات مؤلفه های تفکر انتقادی دانش آموزان مدارس الکترونیک نسبت به دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنادار آماری وجود نداشت ولی بین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی در دو نوع مدرسه تفاوت معنادار آماری وجود داشت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications