• فهرس المقالات لگوم

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی نظام حزبی در اقلیم کردستان عراق از منظر جامعه منشوری فردریگز
        رحمت حاجی مینه ارسلان عبدالله پور
        رحمت حاجی مینه[1]- ارسلان عبدالله پور[2] تاریخ دریافت: 25/8/1398- تاریخ پذیرش: 28/9/1398 چکیده: اقلیم کردستان عراق در سال1991 به دنبال طرح منطقه امن و پرواز ممنوع، به عنوان منطقه خودگردان در محدوده قانونی عراق اعلان موجودیت کرد. بعد از تصویب قانون فدرالیسم در عراق در أکثر
        رحمت حاجی مینه[1]- ارسلان عبدالله پور[2] تاریخ دریافت: 25/8/1398- تاریخ پذیرش: 28/9/1398 چکیده: اقلیم کردستان عراق در سال1991 به دنبال طرح منطقه امن و پرواز ممنوع، به عنوان منطقه خودگردان در محدوده قانونی عراق اعلان موجودیت کرد. بعد از تصویب قانون فدرالیسم در عراق در سال 2005، این منطقه به طور رسمی به یک منطقه فدرال با حکومتی محلی و دارای دستگاه اجرایی و مدیریتی نیمه مستقل از عراق مبدل شده است. این پژوهش با بررسی این مسأله نظریه جامعه منشوری فردریگز و شاخص های این نوع جامعه مورد پژوهش قرار گرفته تا به تناظر آن به بررسی تاریخی ویژگی های نظام دیوانسالاری در منطقه اقلیم کردستان پرداخته شود. سوال اصلی پژوهش این است که آیا حکومت اقلیم توانسته است شاخص هایی چون ناهمگونی، رسمیت، تداخل، خویشاوندگرایی و قوم گرایی، بازار و تمرکز قدرت، به عنوان مؤلفه های جامعه منشوری را از پیش رو بردارد یا همچنان حکومت داری خود را برپایه ساختارهای سنتی به پیش می برد؟ روش گردآوری اطلاعات ، با توجه به برون مرزی بودن موضوع مطالعه و عدم دسترسی به اسناد آن نظام، به شکل کتابخانه ای و اینترنتی بوده و روش تحقیق هم توصیفی تحلیلی می باشد. با توجه به الگوی مورد نظر ریگز، نتایج حاکی از این ادعاست که شرایط و ویژگیهای نظام سیاسی منطقه ی مذکور، علیرغم دارا بودن مؤلفه های دموکراتیک، انطباق بیشتری با وضعیت جامعه منشوری دارد. وضعیتی که این اقلیم را از حکمرانی خوب دور کرده است. [1] - استادیار روابط بین الملل، گروه ارتباطات و علوم اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران: نویسنده مسئول r.hajimineh@gmail.com [2] - دانشجوی دکتری، سیاستگزاری عمومی، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران؛ مدرس، واحد بوکان، دانشگاه آزاد اسلامی، آذربایجان غربی، ایران arsalan_abdolahpour@yahoo.com تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی قابلیت برخی از گیاهان پوششی در مهار علف های هرز
        لیلی نباتی سوها محمدتقی آل ابراهیم فاطمه احمدنیا مجید رستمی ینگجه
        بررسی تأثیر برخی از گیاهان پوششی در مهار علف های هرز طی آزمایشی در پاییز 1397 در شهرستان نمین واقع در استان اردبیل در دو مرحله با سه تکرار اجرا شد. مرحله اول آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی شامل فاکتـور کشت گیـاهان پوششی زمستانه (چاودار (Secale cereale L.)، ماشک أکثر
        بررسی تأثیر برخی از گیاهان پوششی در مهار علف های هرز طی آزمایشی در پاییز 1397 در شهرستان نمین واقع در استان اردبیل در دو مرحله با سه تکرار اجرا شد. مرحله اول آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی شامل فاکتـور کشت گیـاهان پوششی زمستانه (چاودار (Secale cereale L.)، ماشک گل خوشه ای (Vicia villosa Roth.)، خللر (Lathyrus sativa L.) و ماشک لامعی (Vicia panonica L.)) بود. مرحله دوم آزمایش در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی مشتمل بر فاکتور زمان های نمونه برداری (قبل از خاتمه یافتن رشد گیاهان پوششی (حضور سبز گیاهان پوششی) و 40 روز پس از خاتمه یافتن رشد گیاهان پوششی (بقایای گیاهان پوششی)) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بیشترین تراکم کل علف های هرز مربوط به تیمارهای ماشک گل خوشه ای و خللر (به ترتیب 5/30 و 27 بوته در مترمربع) و همچنین کمترین تراکم در تیمارهای چاودار و ماشک لامعی (به ترتیب 5/17 و 22 بوته در مترمربع) برآورد شدند. همچنین، نتایج نشـان داد که بیشترین تراکم کل علف های هرز تحت تأثیـر زمان نمــونه برداری از دومین زمــان نمونه برداری (33/30 بوته در مترمربع) در حضور بقایای حاصل از گیـاهان پوششی و کمترین تـراکم کل علف های هرز (16/18 بوته در مترمربع) از اولین زمان نمونه برداری در حضور سبز گیاهان پوششی حاصل شد. بیشترین میزان شاخص شانون-وینر و شاخص سیمپسون به تیمارهای ماشک گل خوشه ای، خللر و ماشک لامعی مربوط بود. گیاهان پوششی چاودار، ماشک لامعی و اولین زمان نمونه برداری (حضور سبز گیاهان پوششی) مناسب ترین گونه گیاهان پوششی و زمان های نمونه برداری به منظور کاهش تراکم علف های هرز بودند. از نتـایج به دست آمده چنین استنباط می گردد که بین زیست توده گیـاهی (استقرار، زمستان گذرانی و رشد مجدد گیاهان پوششی) و میزان تراکم و زیست توده خشک علف های هرز رابطه موازی وجود دارد. به طوری که، با افزایش زیست توده گیاهان پوششی، تراکم و زیست توده علف های هرز کاهش یافتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - کشت مخلوط لگوم ها و ذرت با مصرف کود اوره
        اسماعیل علی بخشی محمد میرزاخانی
        کاربرد روش های تلفیقی تغذیه گیاهی می تواند باعث افزایش عملکرد کمّی و کیفی محصولات کشاورزی و کاهش آلودگی های زیست محیطی اکوسیستم های زراعی شود. بنابراین، به منظور بررسی اثرات مصرف کود نیتروژنه و چند کشتی همزمان لگوم ها بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در أکثر
        کاربرد روش های تلفیقی تغذیه گیاهی می تواند باعث افزایش عملکرد کمّی و کیفی محصولات کشاورزی و کاهش آلودگی های زیست محیطی اکوسیستم های زراعی شود. بنابراین، به منظور بررسی اثرات مصرف کود نیتروژنه و چند کشتی همزمان لگوم ها بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی استان مرکزی انجام شد. تیمارهای مورد استفاده شامل مصرف کود اوره در چهار سطح: N0= عدم مصرف ازکود اوره (شاهد)، N1، N2 و N3 به ترتیب مصرف 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار کود اوره و چند کشتی همزمان با گیاهان لگوم در چهار سطح شامل: S1، S2، S3 و S4 به ترتیب کشت ذرت خالص (شاهد)، کشت ذرت + نخود، کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی و کشت ذرت + ماش سبز بودند. صفاتی مانند تعداد برگ سبز، عملکرد دانه ذرت، ارتفاع گیاه، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها، درصد نیترژن گیاه و وزن صد دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر سطوح تیمار مصرف کود نیتروژن بر صفات تعداد برگ سبز، عملکرد دانه ذرت، ارتفاع گیاه، تعداد دانه در ردیف، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها و درصد نیترژن گیاه معنی دار بودند. همچنین، اثر تیمار چند کشتی همزمان لگوم ها نیز بر صفات عملکرد دانه ذرت، کارآیی مصرف نیتروژن ذرت، بیوماس لگوم ها و درصد نیتروژن گیاه معنی دار برآورد شدند. میانگین عملکرد ذرت با مصرف 225 کیلوگرم اوره در هکتار ( 37/7 تن در هکتار) با میانگین تولید در صورت مصرف 150 کیلوگرم اوره در یک گروه آماری قرار دارند و تیمار استفاده از 75 کیلوگرم در هکتار کود اوره با تولید 5.47 تن در هکتار (که با تیمار شاهد در یک گروه آماری قرار داشتند) و کمترین مقدار عملکرد دانه تولیدی را به خود اختصاص دادند. همچنین، در میان سطوح تیمار چند کشتی همزمان نیز بیشترین و کمترین مقدار عملکرد دانه با میانگین 7.30 و 6.01 تن در هکتار به ترتیب مربوط به کشت خالص ذرت و تیمار کشت همزمان ذرت + ماش سبز بودند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - Sward Factors Influence on Pasture Dry Matter Intake of Grazing Dairy Cows: A Review
        آ.ال. روکا فرناندز آ. گنزالو ردریگوئز
        Successful pasture-based milk production systems pivot on balancing dairy cows’ feed requirements with seasonal and annual fluctuations in pasture production. In order to maximise cow production from grazing dairy systems, it is necessary to reach an efficient uti أکثر
        Successful pasture-based milk production systems pivot on balancing dairy cows’ feed requirements with seasonal and annual fluctuations in pasture production. In order to maximise cow production from grazing dairy systems, it is necessary to reach an efficient utilization of grazed grass for feeding cows and the development of appropriate grazing management systems designed to maximize daily pasture dry matter intake (PDMI) per cow and per hectare, while maintaining high sward quality over the grazing season by keeping high pasture levels of crude protein, water soluble carbohydrates and digestibility of organic matter and low levels of acid and neutral detergent fibers in the swards. To maximize PDMI, cows need to consume plants that have characteristics that allow rapid consumption and lead to fast rates of passage through the rumen. This review considers the role of sward factors which affect the short-term feed budget of cows at pasture and, therefore, condition cow feed requirements at grazing and influence on PDMI. Furthermore, it highlights the relevance that havefor the development of pasture-based milk production systems the study of the species of grasses and / or legumes that integrate the pastures, the changes on sward structure, the seasonality in grass production, the pasture chemical constituents, the sward botanical composition, the grass feeding value, the digestibility of pastures, the intensity of sward defoliation, and the importance of sward height and herbage mass in relation to maximizing PDMI. The amount of herbage consumed is the major determinant of cow production but it is yet one of the most difficult aspects of forage quality to predict. In this review, three methods for PDMI calculation are presented as faecal output/diet digestibility method, sward difference method and the grazing-behaviour method. Also, three equations for PDMI estimation are described considering different sward and animal variables. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی برخی ویژگی های رشدی جو و شنبلیه در کشت مخلوط تحت تاثیر کود نیتروژن در مرحله سنبله جو
        شهناز طریفی اسفندیار فاتح امیر آینه بند
        به منظور مطالعه ی پتانسیل تولید و توان رقابتی گیاهان جو و شنبلیله در الگوی کشت مخلوط دانه ای و علوفه ای، تحت تأثیر الگوهای مختلف کاشت و نسبت های مختلف کودی و تراکمی گیاهان جوو شنبلیله، آزمایشی در زمستان 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجر أکثر
        به منظور مطالعه ی پتانسیل تولید و توان رقابتی گیاهان جو و شنبلیله در الگوی کشت مخلوط دانه ای و علوفه ای، تحت تأثیر الگوهای مختلف کاشت و نسبت های مختلف کودی و تراکمی گیاهان جوو شنبلیله، آزمایشی در زمستان 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. فاکتور اول کود نیتروژن در دو سطح (صفر و 40 کیلوگرم در هکتار) و فاکتور دوم الگوهای مختلف کشت مخلوط در هشت سطح ( تک کشتی جو، تک کشتی شنبلیله، نسبت های جایگزینی دو : یک شنبلیله- جو، دو : دو، سه : یک، ،یک : سه، افزایشی 20% افزایش تراکم شنبلیله به جو و کشت مخلوط درهم ) بود. نتایج نشان داد در مرحله گل دهی جو، بیش‌ترین میزان وزن خشک کل مربوط به تیمار سه (جو) : یک (شنبلیله) با سطح کودی 40 کیلوگرم در هکتار نیتروژن با تولید (84/1345 گرم در مترمربع) و کم‌ترین میزان وزن خشک مخلوط مربوط به تیمار کشت خالص شنبلیله بدون کود نیتروژن (شاهد) با تولید (6/482 گرم در مترمربع) می‌باشد. همچنین مشخص که تمامی نسبت‌های کشت مخلوط میزان ماده خشک بیش‌تری نسبت به کشت خالص تولید کرده بودند. که این نشان‌دهنده‌ی برتری کشت مخلوط نسبت به تک‌کشتی است. نسبت برابری زمین در تیمار سه (جو) : یک (شنبلیله) بیش‌تر از تیمارهای دیگر بود ( 5/1LER=) که نشان می‌دهد 50% درصد سطح زمین بیش‌تری برای سیستم کشت خالص نیاز است تا بتواند محصولی برابر با محصول سیستم مخلوط مذکور تولید نماید تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - تعیین سویه ی مناسب باکتری ریزوبیوم جهت تلقیح بذر لوبیا در شمال استان فارس
        اکبر همتی هادی اسدی رحمانی غلامحسین مسعودی
        در فرآیند همزیستی گیاه لوبیا با باکتری ریزوبیوم، مقادیر قابل توجهی نیتروژن تولید می شود که می تواند نیاز گیاه را به این عنصر مرتفع نموده و جایگزین بخشی از کودهای شیمیایی نیتروژنی شود. به منظور تعین باکتری مناسب جهت تلقیح بذر لوبیا، آزمایشی در قالب طرح آماری بلوک های کام أکثر
        در فرآیند همزیستی گیاه لوبیا با باکتری ریزوبیوم، مقادیر قابل توجهی نیتروژن تولید می شود که می تواند نیاز گیاه را به این عنصر مرتفع نموده و جایگزین بخشی از کودهای شیمیایی نیتروژنی شود. به منظور تعین باکتری مناسب جهت تلقیح بذر لوبیا، آزمایشی در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اقلید اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل ده سویه باکتری شامل (78–L، 195 – L، 192– L، 54– L، 75 – L، 30 – L، 100 – L، 197 – L، 120 – L، 177- L ) و دو تیمار 200 و 400 کیلوگرم اوره در هکتار(200 – N و400 – N ) و یک تیمار شاهد ( بدون نیتروژن و تلقیح) بود. نتایج آزمایش در سال اول نشان داد که بین تیمارها از نظر عملکرد دانه در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار بود. سویه ی باکتری 54- L با تولید 2368 کیلوگرم دانه در هکتار بیشترین میزان عملکرد را حاصل نمود که نسبت به تیمار شاهد 174 درصد و نسبت به تیمارهای 200 و 400 کیلوگرم اوره در هکتار بترتیب 121 و 93 % افزایش عملکرد داشت. در سال دوم گرچه از نظر آماری اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایش مشاهده نگردید ولی عملکرد سویه های 177 L–و 54 L – به میزان 1595 و 1511 کیلوگرم دانه در هکتار بیشترین میزان عملکرد را داشتندکه بترتیب41 و 33 % نسبت به شاهد افزایش داشت. نتایج دو سال این آزمایش نشان داد در صورت تلقیح سویه ی باکتری54-L با بذر لوبیا می توان ضمن تامین حداکثر عملکرد در لوبیا، از هدر رفت کود های شیمیایی اوره خودداری نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تاثیر دوازده هفته تمرینات تناوبی مقاومتی همراه با مصرف مکمل جلبک آلگومد روی سطوح آسپروسین و امنتین-1 پلاسمایی در مردان چاق
        ارزو باجلانی حسین عابدنطنزی فرشاد غزالیان
        چاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی آسپروسین و امنتین-1 در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خواه أکثر
        چاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی آسپروسین و امنتین-1 در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خواهند شد. آزمودنی‌های گروه تمرین 12 هفته، هفته ای سه جلسه تمرینات تناوبی مقاومتی را انجام خواهند داد. همچنین آزمودنی‌های گروه مکمل 1800 میلی‌گرم جلبک آلگومد (کلرلا ولگاریس) را به صورت 6 قرص (2 قرص یک و نیم ساعت قبل از صبحانه، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از نهار، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از شام) (بر اساس دستور عمل کارخانه ) مصرف کردند. گروه دارونما نیز قرص های نشاسته همرنگ قرص آلگومد مصرف کردند. 48 ساعت قبل از شروع پژوهش و 48 ساعت بعد از آخرین روز تمرین خون گیری به عمل خواهد آمد و در نهایت شاخص های یاد شده اندازه گیری خواهد با استفاده از کیت و دستگاه الایزا اندازه گیری خواهد شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین گروه ها تفاوت معنی دار وجود دارد (05/0p < ). آزمون تعقیبی نشان داد که تمرین و تمرین مکمل باعث افزایش امنتین-1 و کاهش آسپروسین نسبت به گروه کنترل و مکمل شد (05/0p < ). نتایج حاضر نشان داد که تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی و همراه با مکمل یاری کلرلا باعث کاهش سطوح أسپروسین و افزایش امنتین-1 در مردان چاق شد. همچنین مصرف کلرلا به همراه تمرین تناوبی مقاومتی در مقایسه با تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی دارای تاثیر بیشتری روی سطوح متغیرهای مورد بررسی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تاثیر دوازده هفته تمرینات تناوبی مقاومتی همراه با مصرف مکمل جلبک آلگومد روی سطوح FGF-21 و سلنوپروتئینP در مردان چاق
        محمد مهدی مدنی حسین عابدنطنزی ماندانا غلامی فرشاد غزالیان
        چاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خ أکثر
        چاقی از عوامل اصلی مرگ و میر در کشورهای درحال توسعه خصوصا کشور ایران است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی مقاومتی همراه با مکمل آلگومد روی FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم خواهند شد. آزمودنی‌های گروه تمرین 12 هفته، هفته¬ای سه جلسه تمرینات تناوبی مقاومتی را انجام خواهند داد. همچنین آزمودنی‌های گروه مکمل 1800 میلی گرم جلبک آلگومد ر به صورت 6 قرص (2 قرص یک و نیم ساعت قبل از صبحانه، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از نهار، 2 قرص یک ساعت و نیم قبل از شام) (بر اساس دستور عمل کارخانه) مصرف کردند. گروه دارونما نیز قرص های نشاسته همرنگ قرص آلگومد مصرف کردند. 48 ساعت قبل از شروع پژوهش و 48 ساعت بعد از آخرین روز تمرین خون گیری به عمل خواهد آمد و در نهایت شاخص¬های یاد شده اندازه گیری خواهد با استفاده از کیت و دستگاه الایزا اندازه گیری خواهد شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین گروه ها تفاوت معنی‌دار وجود دارد (05/0p < ). آزمون تعقیبی نشان داد که گروه های مکمل، تمرین و تمرین مکمل باعث کاهش FGF-21 و سلنوپروتئین p نسبت به گروه کنترل شد (05/0p <). نتایج حاضر نشان داد که تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی و همراه با مکمل¬یاری کلرلا باعث کاهش سطوح FGF-21 و سلنوپروتئین p در مردان چاق شد. همچنین مصرف کلرلا به همراه تمرین تناوبی مقاومتی در مقایسه با تمرین تناوبی مقاومتی به تنهایی دارای تاثیر بیشتری روی سطوح متغیرهای مورد بررسی بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تأثیر کولتیواتور و چند کشتی همزمان بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد ذرت در اصفهان
        رسول غفوری محمد میرزاخانی رقیه امینیان دهکردی
        به منظور بررسی اثر چند کشتی ذرت با لگوم های مختلف و کولتیواتور زدن بر عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) آزمایشی به صورت استریپ بلوک در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار کولتیواتور زدن به عنوان عامل أکثر
        به منظور بررسی اثر چند کشتی ذرت با لگوم های مختلف و کولتیواتور زدن بر عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) آزمایشی به صورت استریپ بلوک در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار کولتیواتور زدن به عنوان عامل اصلی در سه سطح شامل (عدم کولتیـواتور، زدن کولتیـواتور در ارتفاع 30 سانتی متری بوته های ذرت، زدن کولتیواتور در ارتفاع 60 سانتی متری بوته های ذرت) و تیمار چند کشتی همزمان به عنوان عامل فرعی در پنج سطح شامل (کشت خالص ذرت، کشت ذرت + یونجه، کشت ذرت + ماش، کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی، کشت ذرت + سویا) بود. نتایج نشان داد که تیمار کولتیواتور زدن بر صفات ارتفاع ساقه، وزن تر ساقه و برگ، عملکرد دانه، تعداد بلال در متر مربع معنی دار بود. تیمار چند کشتی همزمان نیز بر صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف و تعداد بلال در متر مربع تأثیر معنی داری داشت. در بین سطوح تیمار استفاده از کولتیواتور، تیمار عدم استفاده از کولتیواتور با میانگین 1859 و کولتیواتور زدن در ارتفاع 60 سانتی متری ذرت با میانگین 1559 کیلوگرم در هکتار به ترتیب بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد. همچنین در بین سطوح تیمار چند کشتی همزمان، تیمار کشت خالص ذرت با میانگین 1802 کیلو گـرم در هکتـار و تیمـار (کشت ذرت + ماش سبز) با میانگین 1620 کیلـو گرم در هکتار به ترتیب بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه را داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - اثر سطوح نیتروژن، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم‌زمان بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت
        فرزاد عامری محمد میرزاخانی رقیه امینیان‌دهکردی
        تحقیقی به منظور بررسی تأثیر سطوح کود اوره، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان با گیاهان لگوم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه أکثر
        تحقیقی به منظور بررسی تأثیر سطوح کود اوره، کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان با گیاهان لگوم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم 704 در سال 1392 در شرایط مزرعه ای واقع در منطقه ورزنه (اصفهان) انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عامل اول شامل سه سطح کود اوره (صفر، 150 و300 کیلو گرم در هکتار) و عامل دوم شامل پنج سطح از تیمار های ترکیبی کاربرد کولتیواتور و چند کشتی هم زمان ذرت با لگوم های مختلف (ذرت خالص، ذرت خالص+ کولتیواتور زدن، ذرت+ سویا+ کولتیواتور زدن، ذرت + لوبیا چشم بلبلی+ کولتیواتور زدن، ذرت+ یونجه+ کولتیواتور زدن) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل سطوح کود اوره و چند کشتی هم زمان بر صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ سبز، وزن چوب و پوست بلال، عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف و وزن هزار دانه معنی دار بود. به طوری که بیش ترین مقدار عملکرد دانه ذرت با میانگین 33/6342 کیلو گرم در هکتار مربوط به تیمار کشت ذرت خالص + مصرف 150 کیلو گرم در هکتار اوره و کم ترین مقدار آن با میانگین 2009 کیلو گرم در هکتار مربوط به تیمار ذرت + عدم مصرف کود اوره بود. همچنین تیمار کشت ذرت + لوبیا چشم بلبلی + کاربرد کولتیواتور + مصرف 150 کیلو گرم در هکتار کود اوره با میانگین 79/42 عدد بیش ترین تعداد دانه در ردیف و تیمار کشت ذرت + عدم مصرف کود اوره با میانگین 16/27 عدد کم ترین تعداد را به خود اختصاص دادند. به نظر می رسد که تأمین عناصر مورد نیاز گیاه در جهت تولید عملکرد کمی و کیفی محصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نحوی که در این آزمایش مصرف بهینه نیتروژن و عدم وجود رقابت بین گونه ای در اثر کاربرد کولتیواتور و حذف گیاهان لگوم بهترین نتیجه را به همراه داشت تفاصيل المقالة