در سالهای اخیر دوسوتوانی سازمانی به صورت فزایندهای به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، توجه دست اندرکاران و محققان مدیریت را به خود جلب کرده است. دوسوتوانی سازمانی مفهومی جدید در مدیریت است که در همتراز کردن شایستگی های مختلفی سازمان نقشی کلیدی را ایفا می کند تا تقا أکثر
در سالهای اخیر دوسوتوانی سازمانی به صورت فزایندهای به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، توجه دست اندرکاران و محققان مدیریت را به خود جلب کرده است. دوسوتوانی سازمانی مفهومی جدید در مدیریت است که در همتراز کردن شایستگی های مختلفی سازمان نقشی کلیدی را ایفا می کند تا تقاضاهای متناقض ناشی از فرصت های کسب و کار جدید و اصلی را اداره نمایند. موضوع دوسوتوانی سازمانی بهره برداری از فرصت های موجود و اکتشاف فرصتهای جدید است. دو بعد اکتشاف و بهره برداری در سه موضوع دوسوتوانی ساختاری ، دوسوتوانی زمینه ای و دوسوتوانی مدیریتی نمود پیدا می کند. هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های دوسوتوانی موثر بر قابلیت های نوآوری در شرکت های مستقر در پارک پردیس می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده کلیه مدیران و خبرگان شرکت های مستقر در پارک پردیس می باشد. کل شرکت های پارک که دارای ویژگی های مناسب برای پژوهش بودند 41 شرکت بودند، لذا به منظور بررسی و استخراج الگوی پژوهش 41 پرسشنامه میان این شرکت ها توزیع شد، که از این 41 پرسشنامه درنهایت 35 پرسشنامه دریافت گردید. برای آزمون فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده و تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ، Smart PLS 2 انجام شده است. نتایج نشان داد که دوسوتوانی بر قابلیت نوآوری تاثیر معنادارای دارد. درنهایت با توجه به نتایج پژوهش پیشنهادهایی ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر قابلیت نوآوری و عملکرد اقتصادی در صنعت هتلداری بوده است. روش: این پژوهش به لحاظ روش یک تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعهی آماری این پژوهش را 302 نفر از مدیران و کارشناسان در صنعت هتلداری شهر أکثر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر قابلیت نوآوری و عملکرد اقتصادی در صنعت هتلداری بوده است. روش: این پژوهش به لحاظ روش یک تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعهی آماری این پژوهش را 302 نفر از مدیران و کارشناسان در صنعت هتلداری شهر قم تشکیل داد. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان تعداد 170 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری دادههای تحقیق، پرسشنامه استاندارد بود. به منظور آزمون فرضیات و ارزیابی مدلهای تحقیق از نرمافزار اسپیاساس و لیزرل بهره گرفته شد. یافته ها: یافتهها نشان دادند شبکهسازی تاثیر معناداری بر قابلیت نوآوری و عملکرد اقتصادی ندارد؛ همچنین متغیرهای فعال-سازی، تمرکز فرصت، ایجاد ارزش تاثیر مثبت و معناداری بر قابلیت نوآوری دارد؛ متغیرهای فعالسازی، تمرکز فرصت، ایجاد ارزش تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد اقتصادی دارد و در نهایت قابلیت نوآوری تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد اقتصادی دارد. بازاریابی کارآفرینانه میتواند به عنوان یکی از راهکارهای رشد و توسعه در عملکرد اقتصادی در صنعت هتلداری محسوب شود. نتیجه گیری: بنابراین بایستی توجه ویژهای به کارآفرینان در صنعت هتلداری شود و با تقویت بازاریابی در کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن، موجبات پیشرفت اقتصادی صنعت هتلداری در شهر قم و سپس در کشور را فراهم نمود.
تفاصيل المقالة
با توجه به رقابتی شدن بازار در دنیای امروزی، برای حضور فعال و مستمر در عرصه رقابت، لازم است شرکتها توجه بیشتری به عملکرد خود و عوامل تأثیرگذار بر آن داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت با نقش میانجی قابلیت نوآوری و سیستم مدیریت ب أکثر
با توجه به رقابتی شدن بازار در دنیای امروزی، برای حضور فعال و مستمر در عرصه رقابت، لازم است شرکتها توجه بیشتری به عملکرد خود و عوامل تأثیرگذار بر آن داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت با نقش میانجی قابلیت نوآوری و سیستم مدیریت برند و نقش تعدیلگر پویایی بازار و شدت رقابت در میان کارکنان نمایندگیهای شرکت خودروسازی ایرانخودرو در شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش محدود و شامل کارکنان نمایندگیهای شرکت خودروسازی ایرانخودرو در شهر تهران است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران شامل 384 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله به دستآمده است. روایی پرسشنامه به تأیید خبرگان رسیده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار پی ال اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که قابلیت حسگری بازار بر قابلیت نوآوری، سیستم مدیریت برند و عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. قابلیت نوآوری نیز بر سیستم مدیریت برند و عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین سیستم مدیریت برند بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. قابلیت نوآوری نیز بر رابطه قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت نقش میانجی داشته و سیستم مدیریت برند بر رابطه قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت نقش میانجی دارد. پویایی بازار بر رابطه قابلیت نوآوری بر عملکرد شرکت نقش تعدیلی دارد. پویایی بازار بر رابطه سیستم مدیریت برند بر عملکرد شرکت نقش تعدیلی دارد. شدت رقابت بر رابطه قابلیت نوآوری بر عملکرد شرکت نقش تعدیلی دارد و در نهایت نیز شدت رقابت بر رابطه سیستم مدیریت برند بر عملکرد شرکت نقش تعدیلی دارد. این پژوهش از آن جهت دارای ارزش است که شرکتهایی با قابلیت حسگری برتر نه تنها هزینههای محصول و توسعه خدمات جدید را حفظ میکنند بلکه فرآیند توسعه را نیز میتوانند سرعت بخشند.
تفاصيل المقالة
زمینه: در این مقاله مفهوم فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان یک سری از هنجارها و ارزشها در مورد فعالیتهایی که در یک سازمان انجام می شود تعریف شده است. این هنجارها و ارزشها باید حمایت سیستماتیک را از نگرشهای عمیقی که هدف اش تحقق سطوح بالای یادگیری سازمانی است به انجام رساند. أکثر
زمینه: در این مقاله مفهوم فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان یک سری از هنجارها و ارزشها در مورد فعالیتهایی که در یک سازمان انجام می شود تعریف شده است. این هنجارها و ارزشها باید حمایت سیستماتیک را از نگرشهای عمیقی که هدف اش تحقق سطوح بالای یادگیری سازمانی است به انجام رساند. عناصر فرهنگ یادگیری سازمانی که ما در این مقاله استفاده کرده ایم عبارت اند از کسب اطلاعات، تفسیر اطلاعات و تغییرات رفتاری و شناختی. از طرف دیگر ساختار قابلیت نوآوری شامل فرهنگ نوآورانه و ابداع است و خود ابداع نیز از دو بخش نوآوری اجرایی و نوآوری فنی تشکیل شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و آزمودن مدل توسعه قابلیت نوآوری بر اساس تأثیر فرهنگ یادگیری سازمانی در صنایع غذایی کرمان است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و علی یا پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل629 نفر از متخصصین و کارکنان اداری شرکت های زمزم، روغن و پگاه کرمان بودند. نمونه آماری این پژوهش 238 نفر بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که کسب اطلاعات، تفسیر اطلاعات، تغییرات رفتاری و شناختی و فرهنگ نوآورانه به طور غیر مستقیم بر نوآوری اجرایی، و به طور مستقیم بر نوآوری فنی تأثیر گذار هستند. در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است. نتیجه گیری: سازمان ها برای تقویت فرهنگ یادگیری سازمانی باید به چگونگی کسب اطلاعات و تأکید بر تفسیر اطلاعات توجه ویژه ای داشته و برای افزایش تأثیرات یادگیری بر قابلیت نوآوری، به جریان فرایند هایی که اتفاق می افتد با دقت بنگرند و سعی کنند فرایند های مربوط به هر متغیر را به طور دقیق و کامل طی نمایند.
تفاصيل المقالة
رابطهبین تاثیر عوامل سازمانی بر توسعه پایدار شرکت با تاکید بر نقش قابلیتهای نوآوری واستراتژی مسئولیت اجتماعی شرکت مبحث چالش برانگیزی است که در این مقاله به بررسی آن درشرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره1زنجان پرداخته میشود.هم اکنون مراکز آکادمیک وسازمانهای مهم بینالمللی ب أکثر
رابطهبین تاثیر عوامل سازمانی بر توسعه پایدار شرکت با تاکید بر نقش قابلیتهای نوآوری واستراتژی مسئولیت اجتماعی شرکت مبحث چالش برانگیزی است که در این مقاله به بررسی آن درشرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره1زنجان پرداخته میشود.هم اکنون مراکز آکادمیک وسازمانهای مهم بینالمللی به طور جدی این نگاه را در دستور کار خود قرار دادهاند تا از پیامدهایمنفی نگاه تک بعدی سنتی نسبت به توسعه پایدار سازمانی پرهیز کنند.یافتن راهی به سمت پایداریسازمانی موضوع بحث بسیاری از کتابها و مقالات در دو دهه اخیر بوده است.این مطالعهبه لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش تجزیه و تحلیل از نوعتحقیقات تحلیلی میباشد.آمار و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامهگردآوری شده است.جامعه آماری مورد مطالعه، کارکنان و مدیران شرکت های واقع در شهرک صنعتیشماره1زنجان بوده که از بین جامعه آماری275نفری، به روش کوکران یک نمونه160نفری برایاین مطالعه انتخاب شدند.پرسشنامه پخش شده از نظر روایی و پایایی مورد آزمون قرار گرفت کهدستاوردها نشان دهنده پایایی و روایی پرسشنامه بودند.داده های گردآوری شده به وسیله پرسشنامهاستاندارد، با بهره گیری از آمار توصیفی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.برای برآورد مدل نیز ازنرم افزارSPSSاستفاده شده است.نتایج این برآورد نشان می دهد که همهی مولفههای عواملسازمانی، تاثیر مثبت و معنی داری بر توسعه پایدار شرکت دارد؛ هر چند این تاثیر مثبت دربارهمولفههای گوناگون عوامل سازمانی متفاوت است
تفاصيل المقالة
این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجی نوآوری سازمانی و قابلیت نوآوری تکنولوژیکی درتاثیر شیوههای مدیریت دانش بر عملکرد شرکت انجام شد، که در آن شیوههای مدیریت دانش شامل چهار بخش شیوههای اکتساب دانش، شیوههای انتقال دانش، شیوههای ذخیرهسازی دانش و شیوههای کاربرد دانش و أکثر
این پژوهش به منظور بررسی نقش میانجی نوآوری سازمانی و قابلیت نوآوری تکنولوژیکی درتاثیر شیوههای مدیریت دانش بر عملکرد شرکت انجام شد، که در آن شیوههای مدیریت دانش شامل چهار بخش شیوههای اکتساب دانش، شیوههای انتقال دانش، شیوههای ذخیرهسازی دانش و شیوههای کاربرد دانش و قابلیت نوآوری تکنولوژیکی شامل دو بخش قابلیت نوآوری فرایند و قابلیت نوآوری محصول است و به وسیله پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسشنامه بین 205 نفر نمونه از جامعه آماری که کلیه مدیران و کارشناسان شرکتهای شهرک صنعتی شیراز میباشد، توزیع شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت پاسخ به سوالات و بررسی فرضیات تحقیق با نرمافزار Smart-PLS از روش بررسی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج پژوهش از بین شیوههای مدیریت دانش تنها تاثیر مثبت و معنیدار دو ابعاد (اکتساب دانش و کاربرد دانش) بر نوآوری سازمانی را تایید میکند و تاثیر دو ابعاد (انتقال دانش و ذخیره سازی دانش) بر نوآوری سازمانی تایید نمیشود. چرا که ذخیرهسازی و پخش و انتشار دانش ارتباطی با نوآوری ندارد اما با احیا دانش کنونی می توان به کارایی بیشتری در این زمینه دست یافت. نتایج پژوهش نشان داد که نوآوری سازمانی بر قابلیت نوآوری فرایند تاثیر مثبت و معنیداری دارد و تاثیر نوآوری سازمانی بر قابلیت نوآوری محصول با نقش واسطه قابلیت نوآوری فرایند انجام میپذیرد. نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنیدار قابلیت نوآوری فرایند بر قابلیت نوآوری محصول است. نتایج همچنین نشان میدهد که قابلیت نوآوری محصول بر عملکرد شرکت تاثیر مثبت و معنیداری دارد و تاثیر قابلیت نوآوری فرایند نیز با نقش میانجی قابلیت نوآوری محصول بر عملکرد شرکت انجام میپذیرد
تفاصيل المقالة
این مطالعه باهدف بررسی ویژگیهای منحصربهفرد زنجیرۀتأمین محصولات غذایی، به بررسی تأثیر یکپارچهسازی زنجیرۀتأمین محصولات غذایی؛ متشکل از یکپارچگی داخلی، تأمینکننده و مشتری، به کیفیت محصولات غذایی و قابلیت نوآوری محصول میپردازد. مدیران باید اهمیت یکپارچهسازی تأمی أکثر
این مطالعه باهدف بررسی ویژگیهای منحصربهفرد زنجیرۀتأمین محصولات غذایی، به بررسی تأثیر یکپارچهسازی زنجیرۀتأمین محصولات غذایی؛ متشکل از یکپارچگی داخلی، تأمینکننده و مشتری، به کیفیت محصولات غذایی و قابلیت نوآوری محصول میپردازد. مدیران باید اهمیت یکپارچهسازی تأمینکننده و مشتری را -هنگام پاسخ به ریسک زنجیرۀتأمین و عدمقطعیت شرکت- درک کنند. دادهها از ۱۶۸ مدیر فعال در صنایعغذایی استان تهران جمعآوری شده است. برای تحلیل دادهها از ابزار حداقل مربعات جزئی (SmartPLS 3.0) -با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری (SEM)- استفاده شد. نتایج نشان میدهد که یک رابطۀ قوی بین عدمقطعیت و ادغام زنجیرۀتأمین؛ شامل مشتری، تأمینکننده و ادغام داخلی وجود دارد. یافتهها نشان میدهد که یکپارچهسازی مشتری و یکپارچهسازی تأمینکننده، عوامل حیاتی برای بهبود کیفیت محصول -در زمینۀ زنجیرۀتأمین محصولاتغذایی- هستند؛ نتایج را میتوان به نقش برجستۀ روابط و تماس با مشتری در توسعۀ قابلیتهای نوآوری در محصولات تولیدی- که توسط برخی تحقیقات قبلی در نظر گرفته شده است- مرتبط دانست. علاوه بر این، با تجزیهو تحلیل ابعاد مختلف یکپارچهسازی زنجیرۀتأمین بهطور جداگانه، یکپارچگی داخلی- بهعنوان یک توانمندی برای یکپارچگی خارجی- شناخته شده است. این مطالعه میتواند به کسب و کارهای فعال در حوزه صنایعغذایی کمک کند تا نقشهای ارزشآفرینی یکپارچهسازی زنجیرۀتأمین محصولات صنایعغذایی را درک کنند و راهنماییهای ارزشمندی را برای آنها ارائه دهد تا تصمیم بگیرند چگونه به چالشهای مختلف پاسخ دهند و یکپارچهسازی زنجیرۀتأمین محصولات غذایی را -بهمنظور بهبود کیفیت محصول و بهبود قابلیتهای نوآوری محصول- مدیریت کنند.
تفاصيل المقالة
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن به اقدامات مختلفی روی می آورند. قابلیّتها نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها ایفا می کنند و از جمله این قابلیّتها می توان به بازاریابی، نوآوری و یادگیری اشاره کرد. در حالی که اغلب مطالعات در مورد تأ أکثر
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن به اقدامات مختلفی روی می آورند. قابلیّتها نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها ایفا می کنند و از جمله این قابلیّتها می توان به بازاریابی، نوآوری و یادگیری اشاره کرد. در حالی که اغلب مطالعات در مورد تأثیر این قابلیّتها بر عملکرد، اغلب به صورت مجزا صورت گرفته است، در این پژوهش سعی بر ارائه مدلی یکپارچه شده است تا تأ ثیر هر سه قابلیت به صورت متحد و مکمل همدیگر بر عملکرد سازمان سنجیده شود. بدین منظور و برای سنجش تأثیر قابلیت بازاریابی، نوآوری و یادگیری بر عملکرد شرکت پتروشیمی تبریز تعداد 265 پرسش نامه بین کارکنان رسمی با مدرک کارشناسی و بالاتر توزیع شد که از این تعداد 255 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. در این پژوهش از نرم افزارSPSS و LISREL برای تجزیه و تحلیل داده استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهدکه رابطه معناداری بین قابلیّت بازاریابی و عملکرد سازمان وجود دارد، همچنین بین قابلیّت نوآوری و عملکرد سازمان و ونیز قابلیّت یادگیری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری موجود است. بین قابلیّتهای بازاریابی و نوآوری و یادگیری به عنوان قابلیّتهای مکمل هم و عملکرد سازمانی نیز رابطه رابطه معناداری دیده می شود.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان می باشد.روش بررسی: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل کارکنان شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان به تعداد 212 أکثر
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان می باشد.روش بررسی: روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل کارکنان شرکت های زیر مجموعه گهر روش سیرجان به تعداد 2121 در سال 1401 بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 322 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب باحجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، قابلیت نوآوری، و مدیریت دانش بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، میانه، مد، چولگی، کشیدگی) و آمار استنباطی (معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel8.8) استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری با نقش میانجی مدیریت دانش تاثیر معناداری دارد. فرهنگ سازمانی بر قابلیت نوآوری و مدیریت دانش و همچنین مدیریت دانش بر قابلیت نوآوری تاثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: رابطه بین فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش و قابلیت نوآوری می تواند بینش مفیدی را برای مدیران در زمینه توسعه فرهنگی قوی، ترویج شیوه های مدیریت کارآمد دانش و در نهایت ارتقای قابلیت نوآوری کل سازمان فراهم کند.
تفاصيل المقالة
در این مطالعه اتخاذ مدل جامع برای بررسی چگونگی تأثیر قابلیتهای نوآوری بر عملکرد سازمانی انجام شده و چگونگی تأثیر واسطهای سرمایه فکری نیز در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی تأثیر قابلیتهای نوآوری تولیدی، فرآیندی و اداری بر عملکرد سازمانی با درنظر گ أکثر
در این مطالعه اتخاذ مدل جامع برای بررسی چگونگی تأثیر قابلیتهای نوآوری بر عملکرد سازمانی انجام شده و چگونگی تأثیر واسطهای سرمایه فکری نیز در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی تأثیر قابلیتهای نوآوری تولیدی، فرآیندی و اداری بر عملکرد سازمانی با درنظر گرفتن نقش میانجیگرانه سرمایه فکری دانشگاه پیام نور مرکز شیراز میباشد که با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام گرفت. عناصر تجزیه و تحلیل قابلیتهای نوآوری شامل قابلیتهای تولیدی، قابلیتهای فرآیندی و قابلیتهای اداری میباشد. نتایج نشان داد که قابلیتهای تولیدی، قابلیتهای فرآیندی و قابلیتهای اداری تأثیرات مثبت بر سرمایه فکری در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارند. تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی معنادار بوده است. در مجموع، سرمایه فکری تأثیر واسطهای بر روابط بین قابلیتهای نوآوری ( تولیدی، فرآیندی و اداری) و عملکرد سازمانی در دانشگاه پیام نور مرکز شیراز دارد. سرمایه فکری تأثیر واسطهای بین قابلیتهای نوآوری و عملکرد سازمانی است که قصد افزایش عملکرد سازمانی را دارند.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثر قابلیت نوآوری و همچنین تاثیر ابعاد ظرفیت بازاریابی سازمان بر عملکرد بازاریابی صادراتی در صنعت خشکبار است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی ـ پیمایشی (از نوع مقطعی) میباشد و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع در زمرة تحقیقات میدانی أکثر
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثر قابلیت نوآوری و همچنین تاثیر ابعاد ظرفیت بازاریابی سازمان بر عملکرد بازاریابی صادراتی در صنعت خشکبار است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی ـ پیمایشی (از نوع مقطعی) میباشد و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع در زمرة تحقیقات میدانی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیة مدیران و دستاندرکاران صنایع خشکبار صادرکنندة فعال استان تهران میباشد که نمونهای به حجم 340 نفر به شیوه نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس از بین آنها انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد که روایی پرسشنامه از طریق آزمون KMO و پایایی پرسشنامه نیز ازطریق ضریب آلفای کرونباخ به تأیید رسیده است. همچنین، کلیة مراحل آزمون و تحلیل فرضیهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS V:23.0 و AMOS V:18 انجام شده است. نتایج تحلیلها نشان داد قابلیت نوآوری بر انواع نوآوری در صنعت خشکبار تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین انواع نوآوری بر عملکرد نوآوری اثر قابلتوجهی دارد. از طرفی نتایج حاکی از آن است که عملکرد نوآوری و ظرفیت بازاریابی و ابعاد آن، بر عملکرد بازاریابی صادراتی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تفاصيل المقالة
یکی از عوامل موفقیت بنگاه ها در دنیای کنونی، توجه به نوآوری و قابلیت های نوآوری در سازمان ها و مؤسسه ها است و سازمان ها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیت نوآوری هستند؛ زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز می شود. از سوی دیگر رابطه نوآوری با کارآ أکثر
یکی از عوامل موفقیت بنگاه ها در دنیای کنونی، توجه به نوآوری و قابلیت های نوآوری در سازمان ها و مؤسسه ها است و سازمان ها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیت نوآوری هستند؛ زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز می شود. از سوی دیگر رابطه نوآوری با کارآفرینی سازمانی بسیار تأمل برانگیز و قابل توجه است و در اصل این نوآوری از اجزا و مؤلفه های جدایی ناپذیر و دست مایه کارآفرینی سازمانی محسوب می شود. نوآوری از عوامل اجتناب ناپذیر برای ثبات و بقای سازمان ها است و باعث تحریک و پویایی سازمان ها می شود. نوآوری از عوامل بسیار مهم و مؤثر در ایجاد مزیت رقابتی برای کسب وکارها است؛ بنابراین سازمان هایی که قادر به دستیابی به سطح بالای نوآوری و بهره وری ناشی از آن هستند در زمره موفق ترین مؤسسه ها و بنگاه های جهان به شمار می آیند. فرضیه اصلی تحقیق که عبارت بود از قابلیت نوآوری تاثیر معناداری برکارآفرینی با رویکرد مزیت رقابتی پایدار دارد مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به این امر، در این پژوهش تلاش شده است با مروری بر این عوامل، تاثیرات مثبت قابلیت نوآوری بر کارآفرینی با رویکرد مزیت رقابتی پایدار در کسب وکارهای کوچک و متوسط با ارائه راهکارهای جدید در اداره امور بنگاه های اقتصادی و کسب مزیت رقابتی پایدار پرداخته شود. تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ساخت یافته است، جامعه آماری شامل 1200 نفر از مدیران ارشد شهر صنعتی کاوه و جمعیت نمونه برابر 257 نفر است. فرضیه اصلی تحقیق عبارت از قابلیت نوآوری بر کارآفرینی و مزیت رقابتی پایدار تأثیر مثبت و معناداری می گذارد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار19 spssو برای مدل ساختاری (تحلیل مسیر) از نرم افزار لیزرل 54/8 استفاده شد. نتایج تجربی نشان دهنده آن است که: 1. قابلیت نوآوری به طور مستقیم کارآفرینی و مزیت رقابتی پایدار را تحت تأثیر قرارمی دهد. 2. کارآفرینی تأثیرغیرمستقیم بر نوآوری و تأثیر مستقیم بر مزیت رقابتی پایدار دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications