در بافتهای تاریخی شهرهای کهن ایرانی فضاهای رابطی با شکل، کارکرد ومعانی متعدد میان عناصر مختلف وجود داشته است که عامل مهم پیوند فضائی عناصر معماری و شهری به یکدیگر با هویتی واحد محسوب می شده است. در این رابطه هدف از ارائۀ این مقاله شناسایی و تعیین نقشِ فضاهای بینابین در أکثر
در بافتهای تاریخی شهرهای کهن ایرانی فضاهای رابطی با شکل، کارکرد ومعانی متعدد میان عناصر مختلف وجود داشته است که عامل مهم پیوند فضائی عناصر معماری و شهری به یکدیگر با هویتی واحد محسوب می شده است. در این رابطه هدف از ارائۀ این مقاله شناسایی و تعیین نقشِ فضاهای بینابین در هویت بخشی به گسترۀ فضائی بافت های تاریخی ایران است. بر اساس تحقیقات انجام شده، فضای بینابین نقش سازماندهی اجزاء و عناصر را در هر بنا و فضای شهری بر عهده داشته و ظرفی برای عملکردهای مختلف محسوب می شده است.لذا چنین فضاهایی به واسطه اهداف سازنده اش ماهیت دو وجهی یافته، هم فرآیند و هم محصولِ فرآیند می باشد. فضای بینابین هم زمان با فرایند شکل دادن، به درجه بندی و جهت گیری مفاهیم متمایز نیز کمک می نماید و از این طریق در نهایت کلی واحد ظهور می نماید
تفاصيل المقالة
مقدمه: مطالعه سازماندهی فضایی عناصر معماری و شهریِ بافت های تاریخی اغلب شهرهای قدیمی حکایت از نظم بسیار دقیق و حساب شده ای می نماید. نظمی که در طی سالیان و بر اساس تجارب در زمینه های مختلف حاصل شده و نشان دهنده این مطلب است که بافت تاریخی در ذات خود از هماهنگی برخوردار أکثر
مقدمه: مطالعه سازماندهی فضایی عناصر معماری و شهریِ بافت های تاریخی اغلب شهرهای قدیمی حکایت از نظم بسیار دقیق و حساب شده ای می نماید. نظمی که در طی سالیان و بر اساس تجارب در زمینه های مختلف حاصل شده و نشان دهنده این مطلب است که بافت تاریخی در ذات خود از هماهنگی برخوردار بوده و عناصر تشکیل دهنده آن هم پیوند و مکمل یکدیگر می باشند.
روش کار: نیل به هدف از طریق تحلیل محتوی متون با رویکردی پدیدارشناسانه و روش تحلیل تاریخی صورت پذیرفته است.
بحث و نتیجه گیری: بنا بر ادعای این مقاله در محدوده های تاریخی شهرهای سنتی ایران بین عناصر مختلف، فضاهای رابطی وجود داشته اند که از جمله عوامل مهم تأثیر گذار بر سازماندهی فضایی مجموعه های معماری و شهری در گذشته، و به عبارتی عامل مهم پیوند فضایی عناصر به یکدیگر با هویتی واحد محسوب می شده اند. بنابراین هدف این مقاله شناسایی و تعیین نقش فضاهای رابط و به عبارت دیگر فضاهای بینابین، در سازماندهی و پیوند فضایی عناصر معماری و شهریِ شهر تبریز می باشد. بر اساس تحقیقات انجام شده، فضای بینابین دربافت تاریخی تبریز به دلیل ویژگی پویایی و انعطاف پذیری بالای خود همچون غشاء سلول وظیفه دریافت، تفسیر، تغییر، تبدیل و تحول داده ها را داشته است. در حرکتی چرخشی، فضای بینابین با بهره گیری از مبانی و اصولِ حاکم بر روابط فضایی، بر چگونگی سازماندهی فضایی مجموعه ها در تبریزِ قاجاری مؤثر بوده و در ادامه مجموعه های سازماندهی شده از طریق ویژگی های فضایی شان، در توسعه و تکامل فضاهای بینابینی تأثیر گذار شده اند. این نتیجه بر جامعیت مفهوم فضای بینابین در مقیاس های متعدد شهری و معماری تبریزِ قاجاری بطور همزمان کمک نموده است.
تفاصيل المقالة
مسیریابی در فضای بینابینی محیط مسکونی اهمیت بسیار دارد و مولفههایی در بالا بردن کیفیت مطلوب مسیریابی موثر میباشند. در بعضــی از مجتمعهای مسکونی برخی از ویژگیهای فضای بینابینی حذف شــده و یــا در صورت وجود از کیفیت مناســبی برخوردار نمیباشــند. ایجاد زمینههای محیطی أکثر
مسیریابی در فضای بینابینی محیط مسکونی اهمیت بسیار دارد و مولفههایی در بالا بردن کیفیت مطلوب مسیریابی موثر میباشند. در بعضــی از مجتمعهای مسکونی برخی از ویژگیهای فضای بینابینی حذف شــده و یــا در صورت وجود از کیفیت مناســبی برخوردار نمیباشــند. ایجاد زمینههای محیطی، برای افزایش کیفیت مسیریابی در فضای بینابینی محیط مسکونی اهمیت بسیار دارد، زیرا این موضوع باعث خوانایی مسیرهای مخاطبان و در نتیجه بالا رفتن کیفیت فضایی میشود. این ارزیابی برای مجتمعهای پس از سکونت صورت پذیرفته و بهواسطه پرسش از ساکنان مجتمعهای مسکونی، نتایج پژوهش حاصل شده است. ارزیابی پس از سکونت وابسته به بررسی چگونگی سازماندهی مولفههای موثر میباشد که شناخت دقیق این مولفهها و چگونگی تاثیرگذاری آنها در مسیریابی، از منظر ساکنان مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به پیشینه پژوهشی در این بررسی، این مولفهها در سه حوزه محیطی، انسانی و بصری شناسایی و دستهبندی شدهاند. این پژوهش مولفههای موثر در طراحی فضای بینابینی و ارتباط بین آنها را با توجه به کیفیت مسیریابی ارزیابی میکند. مولفههای سه حوزه محیطی، انسانی و بصری به روش چکلیست مشاهدهای و تحلیل محتوا انتخاب شده و در سه مجتمع مسکونی، مورد سنجش قرار گرفتهاند. در این راستا پرسشنامهای در سه بخش با محوریت عوامل محیطی، انسانی و بصری تدوین و توزیع شده است. این پژوهش کمی با جامعه آماری 90 نفر از ساکنان سه مجتمع مسکونی در شهر کرمان و با تحلیل در نرمافزارSPSS 26 و با استفاده از آزمون فریدمن به اهمیت و ارتباط مولفهها با یکدیگر پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که تعادل بین سه مولفه محیطی، انسانی و بصری میتواند مخاطب را در انتخاب مسیر یاری نماید. همچنین نتایج پژوهش میتواند طراحان را برای ایجاد یک چارچوب، بر اساس عوامل موثر یاری نموده تا در طراحی پیش از سکونت به علت عدم دسترسی به کاربر محیطی از آن بهره برند.
تفاصيل المقالة
مجتمعهای مسکونی در دوران معاصر در شهر اصفهان بدون توجه به عوامل معماری زیستگرا بنا شدهاند و این عمل علاوه بر خدشه دار شدن کیفیت کالبد فضای بینابینی این مجتمعها شده است. این فضاها، صرفاً فضاهایی خالیو باقی مانده نیستند، بلکه بالعکس به طور دائم در حال حرکت میباشند و أکثر
مجتمعهای مسکونی در دوران معاصر در شهر اصفهان بدون توجه به عوامل معماری زیستگرا بنا شدهاند و این عمل علاوه بر خدشه دار شدن کیفیت کالبد فضای بینابینی این مجتمعها شده است. این فضاها، صرفاً فضاهایی خالیو باقی مانده نیستند، بلکه بالعکس به طور دائم در حال حرکت میباشند و به خوبی میتوانند ارتباط میان انسان و محیط را برقرار نماید. فقدان این فضا در مجتماهای مسکونی موجب عدم آسایش روحی ساکنین گشته است. از اینروهدف پژوهش حاضر، بررسی فضای بینابینی در مجتمع مسکونی زیتون اصفهان مبتنی بر رویکرد معماری زیست گرا است. سئوال مطرح این است که میان مولفههای کالبدی(مصالح، هندسه، ارتفاع ساختمانهای همجوار و ابعاد) فضای بینابینی مجتمع مسکونی زیتون شهر اصفهان با معماری زیستگرا از دیدگاه ساکنین چه رابطهای برقرار است؟. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی- کمی از نوع توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش استدلال منطقی همراه با شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای و میدانی با ابزار پرسشنامه و استفاده از آزمون همبستگی به این نتیجه رسید که مولفههای کالبدی فضای بینابینی زیستگرا در مجتمع مسکونی زیتون شهر اصفهان، (مصالح، هندسه، ابعاد، ارتفاع ساختمانها همجوار) علاوه بر بهبود عملکرد اقلیمی و زیست محیطی موجب ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین و سلامت روحی آنها به دلیل استفاده از سیستم و فرآیندهای طبیعی گشته است و رابطهای پیوسته از کنشهای متقابل میان مولفههای کالبدی فضای بینابینی مجتمع مسکونی زیتون کلان شهر اصفهان و معماری زیست گرا در جهت بهبود رابطه انسان و محیط، آفرینش فضا و ادراک آن نهفته است. همچنین نتایج با توجه به دیدگاه مخاطبین نتایج نشان داد که میان مولفههای کالبدی (مصالح، هندسه، ارتفاع ساختمانهای همجوار و ابعاد(طول و عرض) فضای بینابینی با معماری زیست گرا از دیدگاه ساکنین در مجتمع مسکونی زیتون ارتباطی معنادار با سطح میانگین معناداری98% برقرار است و متغیرها با یکدیگر هم جهت و مثبت ارزیابی شدهاند.
تفاصيل المقالة
در سال های اخیر در حوزه معماری توجه خاصی به معماری مسکونی بیوفیلیک شده و سعی بر آن است تا پیوند بین معماری و طبیعت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. با رویکرد پژوهش کیفی و طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردی أکثر
در سال های اخیر در حوزه معماری توجه خاصی به معماری مسکونی بیوفیلیک شده و سعی بر آن است تا پیوند بین معماری و طبیعت بیشتر مورد توجه قرار گیرد. با رویکرد پژوهش کیفی و طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردید. در گام بعد، با روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای و با تدوین استراتژی جستجوی مقالات، مسیر جستجو با واژگان اصول بیوفیلیک، کارایی فضاهای بینابین، مجموعه های مسکونی بیوفیلیک، طراحی بیوفیلیک، منظر بیوفیلیک در پایگاه های استنادی معتبر انجام شد.طی مروری سیستماتیک و با روش نمونه گیری هدفمند، فهرستی اولیه از پژوهش های انجام شده در این زمینه تهیه گردید. یافته های این مقاله نشان میدهد که مفاهیم بیوفیلیک در گام اول منجر به ارتباط با طبیعت، تاثیر بر زندگی انسان و دیگر گونه های زیستی، اثرات مثبت بیولوژیکی و محیط های ساخته شده و افزایش فرصت های طراحی جهت بهبود سلامت و زیست بهتر افراد خواهد شد. در نتایج مشخص شد چه عواملی بر ایجاد محیط های بیوفیلیک تاثیر گذار است و فضاهای بینابین بیوفیلیک در مجموعه های مسکونی چه ویژگی های بهینه ای را به مجموعه های مسکونی اضافه می کند. این تاثیرات در قالب مدل نظری ارائه شده است که می تواند در مطالعات آتی فضای بینابین مجموعه های مسکونی مورد استفاده قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications