هدف از پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین شیوه های فرزند پروری والدین با پرخاشگری و اضطراب کودکان آنها در مقطع پیشدبستانی استان البرز، شهر فردیس است. جامعه مورد بررسی تعداد 60 نفر از کودکان مشغول به تحصیل در مقطع پیش دبستانی به همراه مادران آنها می باشند. ابزار گردآوری اطلاع أکثر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین شیوه های فرزند پروری والدین با پرخاشگری و اضطراب کودکان آنها در مقطع پیشدبستانی استان البرز، شهر فردیس است. جامعه مورد بررسی تعداد 60 نفر از کودکان مشغول به تحصیل در مقطع پیش دبستانی به همراه مادران آنها می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه شیوه فرزند پروری بامریند، پرسشنامه پرخاشگری واحدی و همکاران و همچنین پرسشنامه اضطراب اسپنس و دیگران میباشد که هر دو برای کودکان می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS21 و LISREL8. 8 استفاده شد. آمار توصیفی که شامل جداول فراوانی، نمودارهای شاخص پراکندگی و نمودارهای شاخص گرایش مرکزی و آمار استنباطی جهت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته از رگرسیون گام به گام استفاده شد. سطح معنی داری01/0= a و 05/0=a به منظور آزمون فرضیه ها در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد شیوه سهل گیر با ضریب مسیر 0.19- پرخاشگری را پیش بینی می کند و شیوه مستبد با ضریب مسیر 0.53 پرخاشگری را پیش بینی می کند. شیوه مستبد با ضریب مسیر 0.25 اضطراب را پیش بینی می نماید. این ارتباطات نشان می دهند فرضیه کلی پژوهش تایید شده است و بین شیوه های فرزند پروری با اضطراب و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) و ادراک فرزند از آن شیوهها با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان در شهر تهران، انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش را دانشآموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 81 ـ أکثر
این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) و ادراک فرزند از آن شیوهها با مکان کنترل و خودپنداره فرزندان در شهر تهران، انجام شد. جامعۀ آماری این پژوهش را دانشآموزان پسر پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 81 ـ 80 و همچنین مادران آنها که دارای حداقل تحصیلات پنجم ابتدایی و بالاتر بودهاند، تشکیل میدهد. تعداد 388 نفر دانشآموز و مادران آنان بهصورت تصادفی چند مرحلهای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. پرسشنامۀ اقتدار والدین بورای (30 سؤال)، پرسشنامۀ سبکهای فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (18 سؤال)، مقیاس مکان کنترل نوویکی و استریکلند (40 سؤال) و آزمون خودپنداره تنسی (84 سؤال) اجرا شد. نتایج نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری مادر با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری وجود ندارد (05/0 P> ). اما بین ادراک دانشآموزان از شیوههای فرزندپروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزادگذاری) با مکان کنترل و خودپنداره رابطه معناداری مشاهده شد (0001/0 P < ). یافتهها نشان داد که ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری بهعنوان یک عامل اثرگذار بیرونی قدرت تبیین بهتری برای شکلگیری مکان کنترل و خودپنداره فرزند در مقایسه با نگرش مادر به این شیوهها میتواند داشته باشد.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش، پیشبینی گرایش به سیگار با استفاده از متغیرهای شیوههای فرزندپروری و سبک زندگی در دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی خمینیشهر بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع پیشبینی بود. جامعة آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر در تابستان 139 أکثر
هدف این پژوهش، پیشبینی گرایش به سیگار با استفاده از متغیرهای شیوههای فرزندپروری و سبک زندگی در دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی خمینیشهر بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع پیشبینی بود. جامعة آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینیشهر در تابستان 1394 بودند که از بین آنها تعداد ۳۵۷ نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامة نگرش نسبت به سیگار کشیدن (شور، 2000)، پرسشنامة سبک زندگی (میلر و اسمیت، 1988)، پرسشنامة فرزندپروری (بامریند، 1972) بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای گام آخر تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد از بین مؤلفههای شیوه فرزندپروری، شیوة آزادگذاری و استبدادی پیشبینی مثبت معنادار و شیوة منطقی پیشبینی منفی معنادار دارند؛ و مؤلفههای سبک زندگی، سبک اقتصادی و باورها پیشبینی منفی معنادار و فرهنگ پیشبینی مثبت معنادار دارد (01/0>p).
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش پیشبینی باورهای ماکیاولیستی کودکان با استفاده از شیوههای فرزندپروری والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری مشتمل بر کلیه دانشآموزان پایة چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 94-1393 در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 361 دانش أکثر
هدف از این پژوهش پیشبینی باورهای ماکیاولیستی کودکان با استفاده از شیوههای فرزندپروری والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری مشتمل بر کلیه دانشآموزان پایة چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 94-1393 در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 361 دانشآموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه مادرانشان بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای از میان مدارس دخترانه و پسرانه نواحی ششگانه آموزشوپرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1972) و پرسشنامه باورهای ماکیاولیستی مخصوص کودکان (کریستی و گیس، 1970) بود. دادهها با استفاده تحلیل رگرسیون گامبهگام تحلیل شدند و یافتههای گام آخر تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه 16درصد قادر به پیشبینی باورهای ماکیاولیستی در سطح (01/0 >p) است. برحسب یافتههای حاصل از پژوهش میتوان گفت؛ شیوه فرزندپروری مستبدانه والدین به علت استبداد حاکم بر ساختار آن، فقدان بحث و گفتگو و عدم توجه به نیازهای فرزندان، تأثیر منفی بر رشد شناختی و رفتار اجتماعی کودکان دارا است.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر پیوند با مدرسه بر قلدری با میانجی گری شیوه های فرزندپروری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 7618 نفر که در نیمسال اول تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری أکثر
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر پیوند با مدرسه بر قلدری با میانجی گری شیوه های فرزندپروری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 7618 نفر که در نیمسال اول تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. از این بین 366 دانش آموز به صورت تصادفی چندمرحله ای وارد نمونه شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های قلدری (Espelage & Holt, 2001)، پیوند با مدرسه (Springer et al, 2009) و شیوه های فرزندپروری (Bumrind, 1971) بود. روش آماری مورد استفاده تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر بود. براساس یافته ها اثر مستقیم پیوند با مدرسه بر قربانی بودن، قلدربودن، شیوه فرزندپروری مقتدر و شیوه فرزندپروری مستبد (01/0P<) معنی دار بود. اثر غیرمستقیم پیوند با مدرسه بر قربانی بودن با واسطه گری شیوه فرزندپروری مستبد (05/0P<) معنی دار بود. اثر غیرمستقیم پیوند با مدرسه بر قلدر بودن با واسطه گری شیوه فرزندپروری مستبد و مقتدر (05/0P<) معنی دار بود. نتایج نشان دهنده اهمیت مدرسه و شیوه های فرزندپروری در کنترل رفتارهای منفعلانه و فعالانه در پدیده قلدری است.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب در کودکان پیشدبستانی بود. در این راستا 200 کودک پایه پیشدبستانی که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، که از این بین102 کودک دارای اضطرا أکثر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری و جو عاطفی خانواده کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر و کودکان فاقد اضطراب در کودکان پیشدبستانی بود. در این راستا 200 کودک پایه پیشدبستانی که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، که از این بین102 کودک دارای اضطراب فراگیر و 98 نفر باقیمانده فاقد اضطراب بودند. فرضیه های تحقیق به طور کلی عبارت از این بودندکه بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ سبک های فرزندپروری (مستبدانه، سهل گیر، مقتدرانه) والدینشان تفاوت وجود دارد. و همچنین بررسی تفاوت بین دو گروه از کودکان سالم و مضطرب از لحاظ جو عاطفی خانواده. برای سنجش فرضیه ها از سه مقیاس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI4)، پرسشنامه جو عاطفی و پرسشنامه فرزند پروری دیاناباوم استفاده گردید و یافته ها اکثر فرضیه های تحقیق و همچنین سؤال تحقیق را تأیید کردند و بر یافته های پژوهش های پیشین صحه گذاشتند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت پدر و مادر و ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری والدینشان با اضطراب فرزندان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. بدین منظور 100 نفر از دانشجویان بومی دانشگاه آزاد اسلامی و دولتی تبریز (50 دختر و 50 پسر) و والدین آن ها به أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت پدر و مادر و ادراک فرزندان از شیوههای فرزندپروری والدینشان با اضطراب فرزندان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. بدین منظور 100 نفر از دانشجویان بومی دانشگاه آزاد اسلامی و دولتی تبریز (50 دختر و 50 پسر) و والدین آن ها به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شد. به این دلیل از دانشجویان بومی استفاده شد که والدینشان بتوانند پرسشنامه ها را تکمیل کنند. برای اندازه گیری اضطراب والدین و فرزندان از سیاهه اضطراب صفت حالت (STAI؛ اسپیلبرگر، گورساچ و لاشن،1970 ) و برای سنجش ادراک فرزندان از شیوه های فرزندپروری والدین از سیاهه گزارش فرزندان از رفتارفرزندپروری (CRPBI؛ شیفر، 1965) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان دادند که بین اضطراب والدین و اضطراب فرزندان رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. همچنین رابطه بین ادراک شیوه های فرزندپروری و اضطراب فرزندان معنیدار بود. به نحوی که بین ادراک پذیرش و ادراک کنترل بیش از حد والدین با اضطراب فرزندان، به ترتیب، رابطه منفی و مثبت وجود داشت. براساس این نتایج می توان گفت که اضطراب بالای والدین و برداشت فرزندان از روش های فرزندپروری آن ها، نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد. بنابراین، می توان با آموزش صحیح فرزندپروری به والدین و کاهش اضطراب آنها، از میزان اضطراب فرزندان و آثار مخرب آن کاست.
تفاصيل المقالة
هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری با نشانه های افسردگی می باشد. از میان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تبریز تعداد 375 نفر با دامنه سنی 17-16 سال به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی چند أکثر
هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری با نشانه های افسردگی می باشد. از میان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تبریز تعداد 375 نفر با دامنه سنی 17-16 سال به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. آزمودنی ها پرسشنامه های سبک های دلبستگی، شیوه های فرزندپروری و پرسشنامه نشانه های افسردگی را تکمیل نمودند.
یافته های این مطالعه نشان داد که نوجوانان با سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی سطوح بالاتری از نشانه های افسردگی را نشان می دهند. اما هیچ ارتباطی بین سبک دلبستگی ایمن و دلبستگی ناایمن دوسوگرا با نشانه های افسردگی مشاهده نشد. همچنین یافته های این مطالعه نشان دادند که افسردگی ارتباط منفی معنی داری با شیوهی فرزندپروری اقتدار منطقی و نیز ارتباط مثبت معنی داری با شیوهی فرزندپروری استبدادی دارد. درحالی که ارتباطی بین افسردگی و شیوهی فرزندپروری سهل گیر مشاهده نشد. یافته های بدست آمده از این مطالعه تا حدودی با این ایده که عامل های محیطی مانند سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری نقش مهمی در بروز نشانه های افسردگی نوجوانان دارند، هماهنگ است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش مقایسه شاخصهای هیجانی نقاشی آدمک گودایناف کودکان با و بدون نارسایی توجه- بیش فعالی و شیوههای فرزندپروری والدین آنان بود. بدین منظور 30 کودک بدون نارسایی توجه- بیش فعالی و 30 کودک با نارسایی توجه- بیش فعالی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات مورد أکثر
این پژوهش مقایسه شاخصهای هیجانی نقاشی آدمک گودایناف کودکان با و بدون نارسایی توجه- بیش فعالی و شیوههای فرزندپروری والدین آنان بود. بدین منظور 30 کودک بدون نارسایی توجه- بیش فعالی و 30 کودک با نارسایی توجه- بیش فعالی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه سبکها و ابعاد فرزندپروری رابینسون (1995) و آزمون نقاشی آدمک گودیناف- هریس (1988) گردآوری شد. داده-های پژوهش با استفاده از آزمون های t مستقل، مجذور خی دو و ضریب همبستگی پیرسون بررسی شدند. نتایج نشان میدهد والدین کودکان دارای نارسایی توجه- بیش فعالی کمتر از والدین کودکان بدون توجه- بیش فعالی از شیوه فرزندپروری مقتدرانه استفاده میکنند و بیشتر شیوه ای فرزندپروری مستبدانه و سهل¬گیرانه را به کار میگیرند. از بین شاخصهای ترسیمی پرخاشگری، فراوانی شاخصهای دست ناقص، سر بزرگ، خطوط شکسته و کل شاخص پرخاشگری واز بین شاخصهای ترسیمی اضطراب هم، شاخصهای آدمک فاقد تنه و اندام زیرین و زبرین، اعضا به صورت ناقص و چسبیده به بدن در کودکان با نارسایی توجه- بیش فعالی بیشتر از کودکان بدون نارسایی توجه- بیش فعالی است. بین شیوههای فرزندپروری والدین کودکان با و بدون نارسایی توجه- بیش فعالی با شاخصهای ترسیمی اضطراب و پرخاشگری رابطهای مشاهده نشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications