مقدمه: امروزه مدیریت در روستاهای مختلف بهویژه روستاهای دارای تنوع قومی، مذهبی، زبانی و بهخصوص روستاهای حاشیه کلانشهرها به دلیل حجم گسترده مهاجرین یک چالش چند فرهنگی است.هدف پژوهش: هوش فرهنگی به مدیران روستایی در درک مخاطبان مختلف، مدیریت تیمهای متنوع، بهکارگیری است أکثر
مقدمه: امروزه مدیریت در روستاهای مختلف بهویژه روستاهای دارای تنوع قومی، مذهبی، زبانی و بهخصوص روستاهای حاشیه کلانشهرها به دلیل حجم گسترده مهاجرین یک چالش چند فرهنگی است.هدف پژوهش: هوش فرهنگی به مدیران روستایی در درک مخاطبان مختلف، مدیریت تیمهای متنوع، بهکارگیری استعدادهای میان فرهنگی و سازگاری با شبکههای رهبری کمک میکند. در این پژوهش تلاش شد تا میزان اثرگذاری هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای دهیاران در نواحی روستایی موردبررسی قرار گیرد. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمدهای از دادههای آن بر اساس مطالعات میدانی از سطح منطقه جمعآوریشده است. جامعه آماری تحقیق شامل 24 روستای نمونه با جمعیت 86856 نفر در قالب 23997 خانوار است که حجم نمونه 227 نفر با روش کوکران تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک از بین روستاییان انتخابشده است. به این حجم نمونه تعداد 24 پرسشنامه مربوط به دهیاران، 24 پرسشنامه مربوط به اعضای شورای اسلامی روستاها و 24 پرسشنامه مربوط به کارشناسان بخشداری را افزوده، درنهایت 299 پرسشنامه تکمیلشده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این تحقیق روستاهای شهرستان مشهد است که در سال 1395 دارای دهیاری بودهاند و به دلیل ماهیت موضوع تحقیق، 24 روستاهای دارای بیشترین تنوع فرهنگی از میان روستاهای شهرستان مشهد بهعنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند.یافته ها و بحث : یافتههای تحقیق نشان میدهد که بهطورکلی هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای دهیاران با ضریب تعیین 1976/0 تأثیر مثبت و مستقیم دارد. از میان ابعاد هوش فرهنگی نیز بعد فراشناختی با ضریب 3247/0 بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر عملکرد وظیفهای دهیاران داشته است و پسازآن به ترتیب ابعاد رفتاری، شناختی و انگیزشی هوش فرهنگی بر عملکرد وظیفهای دهیاران مؤثر بودهاند.نتایج: نتایج نشان می دهد رابطه مثبت و مستقیمی بین کلیه ابعاد هوش فرهنگی دهیاران و عملکرد وظیفهای آنان وجود دارد. به عبارتی دهیارانی که نسبت به دیگران نمره هوش فرهنگی بالاتری را کسب کرده اند، توانسته اند عملکرد وظیفه ای بالاتری را نیز از خود نشان دهند.
تفاصيل المقالة
بی تردید مهمترین مساله جمعیتی نواحی روستایی تمامی کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، تخلیه جمعیتی سکونتگاههای روستایی است. تحقیق حاضر با این پیش فرض که سطح توسعه یافتگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاههای روستایی است، به بررسی مقایسه ای ابعاد توسعه بین دو گروه از روستاهای پاید أکثر
بی تردید مهمترین مساله جمعیتی نواحی روستایی تمامی کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، تخلیه جمعیتی سکونتگاههای روستایی است. تحقیق حاضر با این پیش فرض که سطح توسعه یافتگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاههای روستایی است، به بررسی مقایسه ای ابعاد توسعه بین دو گروه از روستاهای پایدار و ناپایدار جمعیتی مي پردازد. روش تحقیق توصيفي – تحليلي با رويكرد مقایسه ای است. ابزار تحقیق 380 پرسشنامه خانوار در 41 روستای نمونه در شهرستان مشهد است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و پیمایشی بوده است. نمونه گیری به روش طبقه ای تخصیص یافته صورت گرفته است و پرسشنامه حاوي سئوالاتي است كه در سه بعد و 62 شاخص سعي در كمي نمودن ابعاد مختلف توسعه در دو گروه روستای پایدار و ناپایدار جمعیتی دارد. تحلیل داده ها به کمک آزمون های استنباطی t دو نمونه ای و یومان- ویتنی انجام شد. موازنه 20 ساله جمعیتی شهرستان مشهد (85-65) نشان می دهد که 74% سکونتگاههای روستایی شهرستان با موازنه منفی جمعیتی مهاجر فرست و تنها 26% سکونتگاهها با موازنه مثبت جمعیتی مهاجرپذیر هستند. بررسی مقایسه ای بیانگر سطح بالاتر توسعه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای پایدار جمعیتی به ترتیب با 14.5، 21.4، 11.1 نسبت به روستاهای ناپایدار جمعیتی به ترتیب با 13.3، 20.9، 9.1 است و در مجموع درجه توسعه یافتگی در روستاهای پایدار جمعیتی با 23.6 بیشتر از روستای ناپایدار جمعیتی با 19.5 است. نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های توسعه کاربرد داشته باشد. در حال حاضر اغلب فضاها و سکونتگاههای روستایی شهرستان در حاشیه قرار گرفته اند این امر ضرورت برنامه ریزی در راستای کاهش عدم تعادل های فضایی در سطح نواحی روستایی شهرستان (بین روستاهای پایدار و ناپایدار جمعیتی) و تلاش در جهت بهبود سطح توسعه در ابعاد مختلف در روستاهای کم توان جمعیتی را در سطح شهرستان منعکس می نماید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications