• فهرس المقالات شفیعی‌کدکنی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل تشبیه و جایگاه آن در شعر شفیعی کدکنی
        حجت الله بهمنی مطلق
        مهم‌ترین شگرد و زیربنای همه‌ی شگردهای تصویر‌آفرینی در شعر تشبیه است. بنابراین تحلیل تشبیه می‎تواند برای شناخت وجوه زیبایی و درک مفهوم شعر و همچنین نگرش وگرایش و سبک‌شعری شاعر مفید باشد.در این مقاله ما تشبیهات شعر شفیعی‌کدکنی را از دو مجموعه‌ی شعری وی استخراج کرده و أکثر
        مهم‌ترین شگرد و زیربنای همه‌ی شگردهای تصویر‌آفرینی در شعر تشبیه است. بنابراین تحلیل تشبیه می‎تواند برای شناخت وجوه زیبایی و درک مفهوم شعر و همچنین نگرش وگرایش و سبک‌شعری شاعر مفید باشد.در این مقاله ما تشبیهات شعر شفیعی‌کدکنی را از دو مجموعه‌ی شعری وی استخراج کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌ایم تا از این طریق بخشی از وجوه هنری،گرایش‌های فکری، نوآوری‌های ادبی و ویژگی‎های سبکی شعرشان کشف شود. برای این منظور ابتدا به‎ طبقه‌بندی تشبیهات طبق بلاغت سنّتی پرداختیم، سپس تشبیهات کلیشه‎ای و مستعمل و تشبیهات نو را شناسایی و بررسی کردیم. پس از طبقه‌بندی و تحلیل مشبّه‌به‎ها در هشت حوزه‌ی معنایی، دو ویژگی شاخص تشبیهات یعنی جانب موسیقایی تشبیهات و طبیعت‌گرایی در تشبیهات را بررسی کردیم. نتایج پژوهش نشان می‌دهد شفیعی‎کدکنی سخت دل‎بسته‎ی طبیعت است و عنصر موسیقی شعر به ویژه موسیقی درونی برایش بسیار اهمیت دارد تا جایی که در بسیاری از تشبیهات در انتخاب لفظ مشبّه و مشبّه‌به تلاش می‌کند جنبه‌ی موسیقایی الفاظ رعایت شود تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی عرفان اجتماعی در اندیشه‌های هنری شفیعی‌کدکنی و جورج لوکاچ
        اکرم قرقره‌چی شهریار حسن زاده ناصر ناصری
        عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت می‌نگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی) أکثر
        عرفان اجتماعی، عرفانی است که به جامعه با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت می‌نگرد و دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: 1- عقلانیت 2- معنویت 3- حرّیت 4- عدالت. عارف براساس عناصر سه گانه هدایت، تربیت و ولایت باید جامعه را به سوی عاقل شدن، معنوی گشتن (آزادگی یا آزادی درونی)، آزادی بیرونی (آزادی اجتماعی) و آنگاه عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف حرکت دهد و این امر در مرتبه حدّاقلی رشد عقلی و معنوی جامعه امکان پذیر خواهدبود. براساس اندیشه‌های لوکاچ انسان با بازگشت به ارزش‌های اصیل و معنوی میتواند روح سرگشته و نیازمند خود را سیراب کند و لذّت و رضایت را در مفاهیم ماورایی و الهی مانند یاری کردن دیگران، مهرورزی و نوع دوستی فراهم کند. شفیعی کدکنی نیز از شاعران پیشتاز در عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی است که با دغدغه‌های انسانی و با احساس مسئولیّت درباب وطن، مردم و جامعه عصر خویش، در اشعار خود چهره‌ای بارز دارد. وی آرمان‌های خود را با بهره‌گیری از عناصر طبیعی و استفاده از زبانی نمادین مطرح می کند و از عشق و انسانیت و آزادگی و معرفت سخن می گوید جورج لوکاچ هم خودآگاهی اخلاقی را چیزی جز فداکاری نمی‌داند و برای رسیدن به هدف‌های اجتماعی، به تشریح راه‌ها و نظریه‌هایی می‌پردازد که سرانجام آن به ایجاد نظم تعیین شده در جامعه منجرشود ، نظمی که در آن، عصر وابستگی اقتصادی، که سبب تنزّل کرامت انسانی می شود به پایان می رسد. این مقاله با این هدف ، اندیشه و گفته‌های هنری آنان را بررسی کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - سیر تطوّر دیدگاه‌های شفیعی‌کدکنی در نقد شعر معاصر (با تکیه بر خصیصه‌های روش پژوهشی ایشان)
        حسین قربانپور آرانی عباس شاه علی رامشه
        تطوّر و دگردیسی در اندیشه‌ و آرای هر پژوهشگر در طول دوران تحقیقات علمی امری ناگزیر و مسلماً مسیری رو به کمال است. دکتر شفیعی‌کدکنی از پژوهشگران ادبیات عرفانی و ادبیات شعر معاصر ایران خود نیز همواره در آثارش از نوعی تطوّر در دیدگاه‌ها و حتی گاهی تناقض در آرای خود خبر می أکثر
        تطوّر و دگردیسی در اندیشه‌ و آرای هر پژوهشگر در طول دوران تحقیقات علمی امری ناگزیر و مسلماً مسیری رو به کمال است. دکتر شفیعی‌کدکنی از پژوهشگران ادبیات عرفانی و ادبیات شعر معاصر ایران خود نیز همواره در آثارش از نوعی تطوّر در دیدگاه‌ها و حتی گاهی تناقض در آرای خود خبر می دهد. در این پژوهش با بررسی چهار خصیصه‌ بی‌پروایی و قاطعیت، احتیاط علمی، طنز در بیان و مبالغه در بیان همراه با ذکر نمونه‌ها در روش پژوهشی ایشان؛ سیر دگردیسی آراء وی را در باب مهمترین جریان‌ها (جریان شعر نو نیمایی، جریان شعر منثور و جریان شعر حجم) و مهمترین شاعران (نیمایوشیج، سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و احمد شاملو) نشان داده شده است. به طور کلّی در مواردی لحن ستایش‌گونه یا مخالف‌گونه و طعن‌آمیز وی در مورد جریان یا شاعری ثابت باقی مانده است و در مواردی این آراء در طول زمان تغییر کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مقایسه کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در آثار شفیعی‌کدکنی و بدیع صقور
        غلامرضا پیروز پری ناز باقری
        کهن‌الگوها از اعماق ناخودآگاه جمعی بشر نشأت می‌گیرند و این امر موجب شده در ذهن و روان بشر اسطوره‌ای فراتر از مرزهای جغرافیایی، جریان و سریان پیدا کند. در مقالة پیش رو سعی شده است بر اساس روش تحلیلی ـ تطبیقی، کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در دو مجموعة فارسی و عربی معاصر، بگذار أکثر
        کهن‌الگوها از اعماق ناخودآگاه جمعی بشر نشأت می‌گیرند و این امر موجب شده در ذهن و روان بشر اسطوره‌ای فراتر از مرزهای جغرافیایی، جریان و سریان پیدا کند. در مقالة پیش رو سعی شده است بر اساس روش تحلیلی ـ تطبیقی، کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در دو مجموعة فارسی و عربی معاصر، بگذار کبوتر بخوابد سرودة بدیع صقور، شاعر سوری و مجموعة در ستایش کبوترها از شفیعی‌کدکنی نقد و بررسی گردد. رهاورد این جستار تبیین شباهت‌ها و برخی تمایزات قابل تأمّل در موضوع کهن‌الگوی مرگ و نوزایی در دو اثر مذکور است. موضوع مرگ و نوزایی در این دو مجموعه به سه شکل قابل ردیابی است؛ الف: رویکرد شاعر به موضوع مرگ بیشتر از توجه وی به مفهوم نوزایی است. ب: مرگ و نوزایی به شکل متعادل رخ می‌نماید. ج: میزان توجه به مفهوم نوزایی بیش از توجه به موضوع مرگ است. مهم‌ترین نتایج این پژوهش عبارتند از: بیشتر شعرهای این دو مجموعه بر تعادل میان موضوع مرگ و نوزایی استوار هستند؛ البته توجه به مرگ در شعر بدیع صقور چشمگیرتر است و شفیعی‌کدکنی در اشعارش بر موضوع نوزایی تأکید می‌ورزد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - نمادپردازی در شعر شفیعی کدکنی
        حجت الله بهمنی مطلق
        نماد در اصطلاح ادبی یک پدیده‌ی زبانی است که بر معنایی مشخّص دلالت نمی‌کند بلکه زمینه‌ی خلق مفهومی را در ذهن خواننده ایجاد می‎کند. نمادپردازی هر چند در ادبیات کلاسیک فارسی بویژه ادب عرفانی رایج بوده است امّا شاعران نوپرداز معاصر توجّه بیشتر و جدّی‌تری به آن داشته‌اند أکثر
        نماد در اصطلاح ادبی یک پدیده‌ی زبانی است که بر معنایی مشخّص دلالت نمی‌کند بلکه زمینه‌ی خلق مفهومی را در ذهن خواننده ایجاد می‎کند. نمادپردازی هر چند در ادبیات کلاسیک فارسی بویژه ادب عرفانی رایج بوده است امّا شاعران نوپرداز معاصر توجّه بیشتر و جدّی‌تری به آن داشته‌اند به‌گونه‌ای که جریان سمبولیسم غنی‌ترین شاخه‌ی شعر معاصر شناخته می‌شود. علّت این امر یکی اوضاع سیاسی اجتماعی جامعه است و دیگر خاصیت چند معنایی و تاویل‌پذیری نماد است که خواننده را در کشف معنی سهیم می‌کند و به این شکل بر ارزش هنری اثر و التذاذ از آن می‌افزاید. شفیعی‌کدکنی از جمله شاعران معاصر است که با رویکرد اجتماعی و انسانی، نمادهای فراوانی را در شعرهایش به کار برده‌است. در این مقاله برای تبیین جایگاه نماد در شعر شفیعی‌کدکنی و شیوه‌ی نمادپردازی وی، پس از مطالعه‌ی شعرها و شناسایی و استخراج نمادها، آن‌‌ها را در سه دسته‎ی نمادهای خُرد، کلان و اندامیک طبقه‌بندی و تحلیل کرده‌ایم. نتیجه‌ی این بررسی و تحلیل نشان می‌دهد که شفیعی‌کدکنی معمولاً نمادها را از طبیعت یا اسطوره‌ها می‌گیرد و برای مفاهیم و اندیشه‌های اجتماعی و انسانی و گاه فلسفی به کار می‌برد و علاوه بر استفاده از نمادهای مرسوم در سنّت ادبی، نمادهایی را خودش ابداع می‌کند. تفاصيل المقالة