استفاده از اصول حاکم بر کهنالگوها بهعنوان الگوهای ذهنی و ناخودآگاه جمعی بشر، بهعنوان راهکارهایی با پشتوانه عمیق و مؤثر اجتماعی و کالبدی میتواند در سیاستگذاری نحوه تأمین مسکن در قالب اصول حاکم بر برنامهریزی و طراحی مسکن ایرانی اسلامی، نقش مؤثری داشته باشد. کهنالگو أکثر
استفاده از اصول حاکم بر کهنالگوها بهعنوان الگوهای ذهنی و ناخودآگاه جمعی بشر، بهعنوان راهکارهایی با پشتوانه عمیق و مؤثر اجتماعی و کالبدی میتواند در سیاستگذاری نحوه تأمین مسکن در قالب اصول حاکم بر برنامهریزی و طراحی مسکن ایرانی اسلامی، نقش مؤثری داشته باشد. کهنالگوها در میان انسانها، طی قرنها مشترک بوده و بهعنوان میراثی انسانی و فارغ از تجربههای فردی با حفظ الگوهای تکرارشونده و ایجاد فضایی مطلوب از لحاظ روانی در حفظ سلامت روان ساکنین تأثیرگذار هستند. بررسیهای صورتگرفته با کلیدواژه کهنالگو در منابع گذشته نشان میدهد که تلفیق و وجه اشتراک کهنالگوها از دیدگاه بینش اسلامی و تأثیرات آن در سلامت روان کاربران، بررسی نگردیده است، درحالیکه شناخت مؤلفههای مؤثر مشترک بین کهنالگوها، بینش اسلامی و سلامت روان کاربران میتواند در دستیابی به الگویی برای برنامهریزی ساخت مسکن ایرانی راهگشا باشد. هدف از تحقیق حاضر تبیین اصول مشترک کهنالگوهای خانههای ایرانی از دیدگاه اسلامی و منطبق بر مؤلفههای تأثیرگذار بر سلامت روان ساکنان است. پژوهش کیفی حاضر، اطلاعات حاصل از اسناد معتبر علمی در 11 سال اخیر را بهصورت نظاممند مورد تحلیل محتوا قرار داده است. نتایج نشان میدهد که ۱۰ اصل مشترک در کهنالگوهای خانههای ایرانی از دیدگاه بینش اسلامی، در حفظ سلامت روان ساکنان تأثیرگذار هستند که سلسلهمراتب با بیشترین و تقسیم فضایی با کمترین میزان تأثیرگذاری، از جمله آنها هستند. با تدوین این اصول در سطوح سیاستگذاری، برنامهریزی و قوانین موضوعی مرتبط با تأمین مسکن میتوان گامی بلند در راستای دستیابی به الگوی خانه ایرانی، اسلامی برداشت.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر تبیین جامعهشناختی سیاستگذاریهای توسعهای دولت در بخش مسکن اقشار آسیبپذیر جامعۀ شهری و روستایی در استان اردبیل است. پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و از نوع نظریه میدانی است. جامعۀ مورد مطالعه شامل مدیران، کارشناسان و صاحبنظران حوزۀ مسکن در استان اردبیل ا أکثر
هدف پژوهش حاضر تبیین جامعهشناختی سیاستگذاریهای توسعهای دولت در بخش مسکن اقشار آسیبپذیر جامعۀ شهری و روستایی در استان اردبیل است. پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی و از نوع نظریه میدانی است. جامعۀ مورد مطالعه شامل مدیران، کارشناسان و صاحبنظران حوزۀ مسکن در استان اردبیل است که به صورت نمونهگیری هدفمند صورت گرفته است. تحلیل اطلاعات، در سه مرحلۀ کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) با استفاده از نرمافزار (مکس کیو دیای) انجامشده است. یافتهها نشان میدهد که شرایط علی تحقیق سیاستگذاریهای موفق در حوزۀ مسکن اجتماعی شامل مدیریت مقرونبهصرفگی، مکانیابی با محوریت برابری اجتماعی و بهرهمندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقولۀ محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامههای توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسائل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تأکید بر بهرهوری، انبوهسازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخلهگر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانههای اجتماعی، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانههای اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخصهای بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبکهای معماری نوین، واگذاری امور به مردم در اجرای طرح است.
تفاصيل المقالة
خانه یکی از مهمترین فضاهای زندگی روزمرهی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویتبخشی است. در میان خانههایی که در شهرها ساخته میشود، خانههای طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانهای درحاشیه، تلقی میگردد. هدف مطالعهی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خا أکثر
خانه یکی از مهمترین فضاهای زندگی روزمرهی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویتبخشی است. در میان خانههایی که در شهرها ساخته میشود، خانههای طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانهای درحاشیه، تلقی میگردد. هدف مطالعهی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خانه در میان ساکنین مسکن مهر است.بدین منظور با بکارگیری پارادایم تفسیری و روش کیفی به توصیف ساکنان مسکن مهر از خانه پرداخته شده است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختمند با 23 نفر از ساکنین مسکن مهر پرند در شهر تهران و فرآیند تحلیل دادهها با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک به شیوهی گیبسون و براون انجام گرفته است.یافتههای میدانی نشان از معنای پروبلماتیکِ خانه دارد؛ معنایی که ذیل چهار معضلهی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی برساخت میشود و معنای خانه را به نوعی سرپناهِ صرف و فاقد هویت، تقلیل داده است. در نهایت میتوان گفت خانههای مهر برای ساکنین آن، حرکت از معضلهی نداشتنِ خانه به معضلهی داشتنِ خانه معنا شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications