هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازهانگاران بود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی بوده و درصدد پاسخ به این سوالات است که کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند چه درکی از یکدیگر دارند؟ و فرصتها و چالشهای این رابطه چیست؟ پژوهش بر این فرضیۀ استوار أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و هند از منظر سازهانگاران بود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی بوده و درصدد پاسخ به این سوالات است که کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند چه درکی از یکدیگر دارند؟ و فرصتها و چالشهای این رابطه چیست؟ پژوهش بر این فرضیۀ استوار است که ساختار هویتی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران که در حوزه سیاست خارجی به نظم ساختاری- کارگزاری نیز تعمیم یافته، در تعارض با نئولیبرالیزم گزینش شده توسط سیاستگذاران خارجی هند و حزب حاکم میباشد. لذا این تفاوت در مبانی هویتی و رابطه ساختاری- کارگزاری در نظام داخلی و بینالمللی باعث ایجاد چالشها و فرصتهایی برای هر دو کشور شده است. نتیجه اینکه، پس از انقلاب اسلامی و خروج ایران از پیمان سنتو و همپیمانی با غرب، و پیوستن به جنبش عدم تعهد که هند از بنیانگذاران آن بود، امیدواری زیادی به بهبود روابط با هند بهدلیل اشتراکات هویتی ناشی از سیاست خارجی مسالمتجو و صلحگرایی (نهروئیزم) که مبتنی بر عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ و همراهی با کشورهای ضعیف بود، در جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد. اما پس از پایان جنگ سرد و شیفت پارادایم سیاست خارجی هند از آرمانگرائی نهروئیستی به واقعگرائی، تغییر در مبانی هنجاری - هویتی، و به حاشیه رفتن حزب کنگره ملی، پیروزی حزب بهاراتیا جاناتا « BJP»، و نزدیکی به غرب، روابط به سردی گرایید. لذا بهنظر میرسد که سیاستگذاران خارجی ایران و هند نتوانند منابع هویتی بیناذهنی و ارزشها و هنجارهای مشترکی برای توسعه روابط در سطح راهبردی و استراتژیک بیابند، که این مهم میتواند از چالشهای روابط دو کشور باشد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، واکاوی سیاستهای متقابل ایران و آمریکا به ویژه در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و دادهها با روش کتابخانهای گردآوری شده است. نتایج نشان داد، رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی ایران کار بسیار دشوار و پر ه أکثر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی سیاستهای متقابل ایران و آمریکا به ویژه در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و دادهها با روش کتابخانهای گردآوری شده است. نتایج نشان داد، رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی ایران کار بسیار دشوار و پر هزینهای است و ایالات متحده نیک میداند که اسقاط حاکمیت در ایران حتی با حمله اتمیاز سوی آنها غیرممکن خواهد بود مگر همراهی مردم و حضور فیزیکی در خاک ایران. ایرانیان هویت منحصر به فردی دارند که در سختی با یکدیگر متحد میشوند و هیچ جایگزینی نمیتوان برای این حاکمیت منحصر به فرد تاریخی آمیخته با اسلامخواهی، ایرانیگری و توأم با هویت قومی و نژادی در ایران به وجود آورد. تنها راهکار پذیرش حاکمیت قطعی جمهوری اسلامی ایران برمبنای ولایت مطلقه فقیه است و به نوعی باید طرفین به ویژه ایالات متحده آمریکا از نظم نوین جهانی که تبعیت از قوانین و معاهدههای بینالمللی است، تمکین کند و این کار سبب برقراری تعامل مشترک و سازنده بین طرفین در بلندمدت خواهد شد. تقابل همه جانبه با ایران از هستهای گرفته تا نیتروزئوس هرچقدر که متقن باشد، باز هم برای تقابل با ایران کافی نیست و چون با هویت پیچیده و چند بعدی در فرهنگ مردم ایران جایگزینی برای مدل حکومت شکل گرفته در ایران وجود ندارد، بدیهی است تبعیت از نظم جدید جهانی و پذیرفتن ایران تنها راهکار خاتمه دادن به این چالش در نیم قرن گذشته است.
تفاصيل المقالة
سرزمینی که در تاریخ به نام افغانستان آوازه دارد، به دلایل گوناگون اقلیمی، فرهنگی، جغرافیایی و دینی، تاریخ مشترکی با ایران دارد.این سرزمین به ویژه قسمتهای شمالی و غربی آن تا قبل ازسقوط امپراتوری نادر شاه افشار پیوستگی همه جانبه ای با ایران زمین داشته اما پس از مرگ نادر أکثر
سرزمینی که در تاریخ به نام افغانستان آوازه دارد، به دلایل گوناگون اقلیمی، فرهنگی، جغرافیایی و دینی، تاریخ مشترکی با ایران دارد.این سرزمین به ویژه قسمتهای شمالی و غربی آن تا قبل ازسقوط امپراتوری نادر شاه افشار پیوستگی همه جانبه ای با ایران زمین داشته اما پس از مرگ نادر و تجزیه قلمرو او در مسیر گسستگی از ایران گام بر داشته است. اگر چه احمد شاه درانی بنیانگزاردولت مستقل افغانی خود را جدای از ایران نمی دانست اما روند تحولات منطقه و به ویژه سیاستهای استعماری انگلستان زمینههای گسستگی کامل حکومتهای حاکم بر مناطق شرقی خراسان را فراهم کرد.بررسی روند این گسستگی ، از قدرت یابی دو سلسلهی سدوزایی و بارک زایی تا معاهده پاریس و جدایی هرات، موضوع مقاله حاضر است که با استفاده از روش تحقیق تاریخی و استناد به برخی از منابع و مآخذ ایرانی و افغانی تدوین شده است.
تفاصيل المقالة
در این مقاله تأثیر روابط سیاسی و تحریف در گزارشگری مالی بر هزینههای نمایندگی به ویژه در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی ارزیابی شده است. شاخص ارزیابی هزینههای نمایندگی مبتنی بر نسبت هزینههای عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش است. شاخص ارزیابی روابط سیاسی مبتنی بر وجو أکثر
در این مقاله تأثیر روابط سیاسی و تحریف در گزارشگری مالی بر هزینههای نمایندگی به ویژه در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی ارزیابی شده است. شاخص ارزیابی هزینههای نمایندگی مبتنی بر نسبت هزینههای عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش است. شاخص ارزیابی روابط سیاسی مبتنی بر وجود ارتباطات دولتی سیاسی در ساختار هیأت مدیره یا ساختار مالکیت سهام شرکتها است. بهعلاوه، شاخص ارزیابی تحریف گزارشگری مالی مبتنی بر اقدام چند دورهای مدیران جهت مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری است. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 10 ساله از 1392 تا 1401 است. تحلیلهای پژوهش با بهرهگیری از مدلهای رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر دادههای ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته طبق نرمافزار ایویوز صورت گرفته است. یافتههای تجربی نشان دادند در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی، سطح بالاتری از هزینههای نمایندگی وجود دارد. همچنین، به موازات افزایش تحریف سود در گزارشگری مالی، سطح هزینههای نمایندگی افزایش یافته است. ضمن این که افزایش میزان تحریف سود در گزارشگری مالی شرکتهای دارای روابط سیاسی نیز سبب افزایش هزینههای نمایندگی شده است؛ در حقیقت، وقوع این رخدادها منطبق با فرضیه نمایندگی سیاسی است که طبق آن مدیران شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی به واسطه انگیزههای فرصتطلبانه و آسیبهای ناشی از روابط سیاسی به بروز تضادهای نمایندگی دامن میزنند. سایر یافتهها گویای آن است که تحریف گزارشگری مالی و هزینههای نمایندگی در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی در مقایسه با شرکتهای فاقد روابط سیاسی از تفاوت معناداری برخوردار است.
تفاصيل المقالة
قرون 7 تا 10 ق.م مقارن با دوران آشور در بین النهرین و نخستین تقابلات سیاسی ضدآشوری در غرب و شمال غرب ایران است. این نواحی از دیرباز در مسیر شاهراههای مهم ارتباطی قرار داشته و موطن اقوام قدرتمند مانا بود که در پی حملات دو دولت آشور و اورارتو به تدریج گرد هم آمده و حکومتی أکثر
قرون 7 تا 10 ق.م مقارن با دوران آشور در بین النهرین و نخستین تقابلات سیاسی ضدآشوری در غرب و شمال غرب ایران است. این نواحی از دیرباز در مسیر شاهراههای مهم ارتباطی قرار داشته و موطن اقوام قدرتمند مانا بود که در پی حملات دو دولت آشور و اورارتو به تدریج گرد هم آمده و حکومتی پادشاهی را تشکیل دادند که گاه به طور مستقل و گاه به عنوان متحد یکی از این دولت ها به حفاظت از منافع خویش در منطقه پرداخت. شناخت و درک چگونگی ظهور و زوال این دولت علی رغم نقش مهم در شکل دهی نخستین پایه های حکومت متحد در فلات ایران به دلیل فقدان منابع مکتوب مانایی دارای ابهامات بسیار بوده و بازسازی روابط سیاسی آن با دولت قدرتمند آشور تنها از طریق تحلیل اطلاعات سالنامه های آشوری میسر است. این متون نمایانگر نحوه ارتباطات سیاسی دولتهای منطقه در این برهه زمانی و تقابلات نظامی آنان بوده و حاوی اطلاعاتی ارزشمند در خصوص شهرها و مراکز مهم استقراری مانا هستند که تنها شمار اندکی از آنان تاکنون شناخته شده است. در این نوشتار به جهت روشن کردن روابط سیاسی دو دولت و نقش آنها در کنترل منطقه اطلاعات موجود در متون سالنامه های آشوری که به ماناها اشاره دارند مورد بررسی قرار گرفته و حیات سیاسی حکومت مانا در تاریخ ,از آغاز ظهور تا ادغام در حکومت ماد, به چهار دوره تقسیم گشته است و در نهایت به بررسی نقش روابط سیاسی این دو دولت بر فرهنگ و جامعه مانا پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
یکی از کشورهای همسایه ایران که از نظر ژئوپلیتیکی دارای امتیازهای فراوانی بوده و شاید بتوان آن را از معدود کشورهای دارای تأثیرات منطقه ای پیرامونی ایران یاد کرد کشور ترکیه می باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل واگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی أکثر
یکی از کشورهای همسایه ایران که از نظر ژئوپلیتیکی دارای امتیازهای فراوانی بوده و شاید بتوان آن را از معدود کشورهای دارای تأثیرات منطقه ای پیرامونی ایران یاد کرد کشور ترکیه می باشد. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل واگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه کدامند؟بررسی عوامل واگرایی درروابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران وترکیه براساس سه دسته عوامل ژئوپولیتیک، عوامل ژئواکونومیک و عوامل ژئوکالچر به عنوان اهداف این پژوهش محسوب می شوند.این پژوهش که از نوع کاربردی – توسعه ای بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. نتیجه حاصل از این واکاوی و تجزیه و تحلیل نشان می دهد در هر سه مولفه ژئوپلیتیک، ژئوکالچر و ژئواکونومیک به ترتیب اولویت ذکر شده باعث ایجاد واگرایی شده و در مجموع 15 عامل مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه و در پاسخ به سوالات فرعی مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی، مسأله کردها در سوریه و حضور نظامی ترکیه به بهانه مبارزه با آنها در سوریه و مهمترین عوامل ژئوکالچری، پرچمداری نظام اسلامی در منطقه توسط ایران و مهمترین عوامل ژئو اکونومیکی، رقابت دو کشور جهت نفوذ در بازارهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی مشخص گردید.
تفاصيل المقالة
ایران و ترکیه از موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی منحصر به فردی در منطقه برخوردار هستند. بحران سـوریه بـاعث تأثیرپذیری معادلات منطقه ای و روابط کـشورهای مـنطقه از یکـدیگر از جمله ایران و ترکیه شـد. تحولات سوریه موجب شد چارچوب روابط ایران و ترکیه را به عنوان رسیدن به قدر أکثر
ایران و ترکیه از موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی منحصر به فردی در منطقه برخوردار هستند. بحران سـوریه بـاعث تأثیرپذیری معادلات منطقه ای و روابط کـشورهای مـنطقه از یکـدیگر از جمله ایران و ترکیه شـد. تحولات سوریه موجب شد چارچوب روابط ایران و ترکیه را به عنوان رسیدن به قدرت منطقه ای تحت تاثیر قرار داده و در آن تغییر ایجاد نماید. بنابراین این سوال اصلی مطرح می شود که تحولات سوریه چه تاثیری بر روابط منطقه ای ایران و ترکیه در راستای تبدیل شدن به قدرت منطقه ای ایجاد نموده است؟ در این مقاله سعی می شود در چارچوب نظریه موازنه قدرت منطقه ای و با استفاده از روش های توصیفی – تحلیلی ابعاد موضوع و سوال فوق بررسی و تجزیه و تحلیل گردد. ﯾﺎﻓﺘﻪهای ﭘﮋوهش ﻧﺸـﺎن ﻣـﯽ دهد ﺗﺤﻮﻻت جهان ﻋﺮب به ویژه تحولات سوریه ﺑﺎعث ﺗﺸﺪﯾﺪ رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪای اﯾﺮان و ﺗﺮﮐﯿﻪ، در قالب شکلﮔﯿﺮی اﺗﺤﺎدها و اﺋﺘﻼف های ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻓﺮاﻣﻨﻄﻘﻪای ﺑﺎ ﻣﺤﻮرﯾﺖ اﯾﺮان و ﺗﺮﮐﯿﻪ گردید که در یک سوی آن روﺳﯿﻪ، اﯾﺮان، ﻋﺮاق و ﺳﻮرﯾﻪ و در ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺗﺮﮐﯿﻪ، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدی، ﻗﻄﺮ و ﮔﺮوه های ﺳﻠﻔﯽ ﻗﺮار داشت. همچنین ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ﺗﺮﮐﯿﻪ در اﯾـﻦ ﻣﺴـﯿﺮ ﻣﻮﺟـﺐ ارﺗﻘﺎی ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻣﻨﻄﻘﻪای اﯾﺮان و ﺗﻌﺪﯾﻞ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪای ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺷﺪ.
تفاصيل المقالة
نظام بین المللی پس از جنگ سرد همچنان در حال گذار است. اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا قریب به نیم قرن بنابر سرشت و ساختار دو قطبی قدرت در دوران جنگ سرد به رقابت با یکدیگر پرداختند. به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جدا شدن جمهوریهای متعدد از آن کشور و تول أکثر
نظام بین المللی پس از جنگ سرد همچنان در حال گذار است. اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا قریب به نیم قرن بنابر سرشت و ساختار دو قطبی قدرت در دوران جنگ سرد به رقابت با یکدیگر پرداختند. به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جدا شدن جمهوریهای متعدد از آن کشور و تولد روسیه تغییرات زیادی در روابط دو کشور به وجود آمد. روابط آمریکا و روسیه در دوران ریاست جمهوری ولادمیر پوتین به خاطر نفوذ آمریکا در حوزهی پیرامونی و تحت نفوذ روسیه شکل جدیدی به خود گرفت. مشارکت برای صلح از سوی ناتو با بروز اختلافات روسیه با آن سازمان و همچنین استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در جمهوری چک و لهستان از مسائل مهم و چالش برانگیز در روابط بین دو کشور بود. البته این اقدامات از سوی آمریکا ، واکنش روسیه در قالب دیپلماسی انرژی و همچنین دیپلماسی تسلیحاتی را در پی داشت و در این میان اروپای شرقی مرکز ثقل تمامی این رخدادها بود و این ناحیه جایگاه قابل توجهی را در سیاستهای امنیتی کشورهای روسیه و آمریکا طی سالهای 2008-1998 به خود اختصاص داد.
تفاصيل المقالة
تاریخ معاصر سالهای 1332-1330ش/ 1953-1951م به دلایل متعدد از اهمیت بسزایی برخوردار است. از جنبه های مهم دوره مزبور جنبش ملت ایران برای ملی ساختن نفت و واکنش دولت ایالات متحده امریکا در قبال آن است .این مقاله با تاکید بر منافع ملی امریکا در صدد بررسی عواملی است که باعث تغ أکثر
تاریخ معاصر سالهای 1332-1330ش/ 1953-1951م به دلایل متعدد از اهمیت بسزایی برخوردار است. از جنبه های مهم دوره مزبور جنبش ملت ایران برای ملی ساختن نفت و واکنش دولت ایالات متحده امریکا در قبال آن است .این مقاله با تاکید بر منافع ملی امریکا در صدد بررسی عواملی است که باعث تغییر رویکرد ایالات متحده آمریکا در قبال ملی کردن صنعت نفت ودولت دکتر مصدق گردید.بر خلاف مشهور به نظر نمی رسد هراس از قدرت روز افزون کمونیسم در ایران عامل اصلی تغییر سیاست آمریکا شده باشد ،بلکه عامل اساسی در نوع رویکرد به دولت دکتر مصدق از جانب آمریکا موقعیت سوق الجیشی ایران و سهیم شدن در منابع نفت بوده است. این مقاله با توجه به موضوع مورد مطالعه که در حوزه تاریخ معاصر ایران قرار دارد بر روش تاریخی - اسنادی استوار است.از آنجایی که تاثیر روابط این دوره بر مناسبات ایران و امریکا سایه افکنده است پرداختن به این مهم ضرورت و اهمیت خاصی را می طلبد.
تفاصيل المقالة
چکیدهوجود تضاد منافع بین مدیران با مالکان و امکان وقوع مشکلات نمایندگی سبب شده است شناسایی عوامل بالقوه محرک هزینههای نمایندگی و ارزیابی نقش مکانیزمهای نظارتی جهت کاهش شدت هزینههای نمایندگی تحمیل شده بر شرکتها از اهمیت برخوردار شود. در مقاله حاضر نقش حسابرسان مستق أکثر
چکیدهوجود تضاد منافع بین مدیران با مالکان و امکان وقوع مشکلات نمایندگی سبب شده است شناسایی عوامل بالقوه محرک هزینههای نمایندگی و ارزیابی نقش مکانیزمهای نظارتی جهت کاهش شدت هزینههای نمایندگی تحمیل شده بر شرکتها از اهمیت برخوردار شود. در مقاله حاضر نقش حسابرسان مستقل از بعد معیارهای ورودی ساختار کیفی در مواجهه با تضادهای نمایندگی شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نسبت هزینههای عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش به عنوان معیار هزینههای نمایندگی مطرح شده است. وجود ارتباطات دولتی سیاسی در ساختار هیأت مدیره یا مالکیت سهام شرکتها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. به علاوه، نقش حسابرسان مستقل از منظر امتیاز کنترل کیفی، چرخش و تخصص در صنعت به عنوان معیارهای ورودی ساختار کیفی حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای پژوهش شامل 1632 مشاهده شرکت-سال است که مشتمل بر 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از مدلهای رگرسیون چندمتغیره جهت تحلیل فرضیههای پژوهش استفاده شده است و ماهیت دادهها از نوع ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیمیافته است. شواهد نشان دادند شرکتهای دارای روابط سیاسی از هزینههای نمایندگی بالاتری برخوردار هستند. از طرفی، ویژگیهای اعتبار کیفی، چرخش و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب کاهش معنیدار سطح هزینههای نمایندگی شدهاند. به علاوه، شواهد حاکی از آن است که اعتبار کیفی حسابرسان، چرخش حسابرسان و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب تضعیف ارتباط مثبت روابط سیاسی و هزینههای نمایندگی شدهاند و از آثار مخرب تضاد منافع کاستهاند. در واقع، حسابرسان معتبر جهت حفظ شهرت حرفهای، حسابرسان جدید جهت حفظ استقلال حسابرسی و حسابرسان متخصص صنعت جهت حفظ کارایی و اثربخشی حسابرسی از عناصر کاهنده تضادهای نمایندگی به ویژه در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی هستند. بر این اساس، درک این موضوع از جنبه مخارج ایجاد روابط سیاسی و نقش آن در تشدید هزینههای نمایندگی، همچنین از جنبه بهبود فرآیند حسابرسی و نقش آن در تضعیف هزینههای نمایندگی به ویژه در شرکتهای برخوردار از روابط سیاسی قابل ملاحظه است.
تفاصيل المقالة
رقابت پنهان و آشکار روسیه و آمریکا در سال های پس از جنگ جهانی دوم همچنان تداوم یافته است. کشور های جداشده از اتحاد جماهیر شوروی از کانون های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند ، از یک سو آمریکا نفوذ و سیطره خود را در این جمهوریها در چارچوب هدفهای کلان خود مبتن أکثر
رقابت پنهان و آشکار روسیه و آمریکا در سال های پس از جنگ جهانی دوم همچنان تداوم یافته است. کشور های جداشده از اتحاد جماهیر شوروی از کانون های رقابت راهبردی دو کشور در قبال یکدیگر هستند ، از یک سو آمریکا نفوذ و سیطره خود را در این جمهوریها در چارچوب هدفهای کلان خود مبتنی بر ورود به حیات خلوت روسیه از طریق گسترش ناتو به منطقه و کاهش نفوذ روسیه در منطقه می دانندو از سوی دیگر این راهبرد آمریکا منافع سیاسی و اقتصادی روسییه را در منطقه مورد تهدید قرار داده است و همین مسله سبب شده است که روسیه تلاش کند تا با ایجاد منطقه حائل ، مانع گسترش حضور آمریکا در منطقه شود تلاش والایمیر پوتین برای به کار گیری ساز و کارهای نظامی از سوی دیگر نشانه ناکامی غرب به ویژه آمریکا و پیش بینی پیامد های منفی اش در مورد خارج نزدیک و همچنین ایجاد روابط با کشورهای خاور میانه از جمله ایران و روسیه شده است . غرب ستیزی ایران در سال های اخیر به فعالیت هسته ای ایران ، ایران هراسی ، جنگ روانی غرب علیه ایران را شامل می شود و همین ماهیت غرب ستیزی ایران و روسیه باعث روابط متقابل در سال های اخیر در قالب بحران در کشور سوریه شود و حمایت از دولت بشار اسد که در قالب تضاد با غرب وجود دارد به خوبی گسترش روابط این دو کشور را در خود منعکس کرده است.
تفاصيل المقالة
تحریمهای بینالمللی یکی از ابزارهای اصلی در سیاست خارجی دولتها برای نفوذ و تغییر رفتار کشورهای دیگر است. ایران، به عنوان یکی از کشورهایی که به تحریمهای گسترده بینالمللی تحت فشار قرار گرفته است، در تلاش برای دور زدن این تحریمها به دنبال روشهایی جدید میباشد. این مق أکثر
تحریمهای بینالمللی یکی از ابزارهای اصلی در سیاست خارجی دولتها برای نفوذ و تغییر رفتار کشورهای دیگر است. ایران، به عنوان یکی از کشورهایی که به تحریمهای گسترده بینالمللی تحت فشار قرار گرفته است، در تلاش برای دور زدن این تحریمها به دنبال روشهایی جدید میباشد. این مقاله با هدف بررسی نقش روابط سیاسی-اقتصادی افغانستان در دور زدن تحریمهای بینالمللی علیه ایران انجام شده است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: آیا روابط اقتصادی و سیاسی افغانستان میتواند به عنوان یک مسیر جایگزین برای ایران در دور زدن تحریمها عمل کند؟ در پاسخ به پرسش مقاله این فرضیه طرح می گردد که توسعه روابط سیاسی-اقتصادی با افغانستان میتواند به ایران در کاهش وابستگی به بازارهای بینالمللی و دستیابی به منابع اقتصادی جدید کمک کند. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله توصیفی-تحلیلی با استفاده از مقالات و مصاحبه با کارشناسان می باشد. یافته ها نشان داد در سیاست خارجی ایران به مسائل افغانستان بیشتر توجه کرده و از شدت امنیتی کردن این کشور کاسته گردد. همچنین از ایران به عنوان پلی برای صادرات و واردات افغانستان به دلیل دسترسی نداشتن افغانستان به دریای عرب و به عنوان کریدور ترانزیتی با تجارت جهانی می توان بهره برد.
تفاصيل المقالة
در عصر حاضر و بالاخص در دهههای اخیر، آب به عنوان یک فاکتور مهم راهبردی در سیاست خارجی و امنیتی دولتها و ملتها محسوب میگردد. در چنین شرایطی آب شیرین به عنوان یک منبع تجدیدناپذیر و غیرقابل بازتولید، این رقابت را به سطح بالایی از سیاست خارجی می-کشاند، این عامل در رودخا أکثر
در عصر حاضر و بالاخص در دهههای اخیر، آب به عنوان یک فاکتور مهم راهبردی در سیاست خارجی و امنیتی دولتها و ملتها محسوب میگردد. در چنین شرایطی آب شیرین به عنوان یک منبع تجدیدناپذیر و غیرقابل بازتولید، این رقابت را به سطح بالایی از سیاست خارجی می-کشاند، این عامل در رودخانه های مرزی به بحران جدی و تنش بین کشورها تبدیل شده است. کشور ترکمنستان که حجم عمدهی خاکش را صحرای قرهقوم تشکیل داده است، در دوران مختلف آب مورد نیاز خود را از آبهای مشترک و فرامرزی تهیه نموده است. نیاز شدید دو کشور به آب رود اترک در دو دورهی قبل و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همواره از مسائل بحثبرانگیز دو کشور بوده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی میکوشد پاسخگوی این سوال باشد که چالش-های سیاسی- امنیتی ایران و ترکمنستان در مورد بهرهبرداری مشترک از اترک و هیدروپلیتیک آن چیست؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که، دیپلماسی حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در مورد اترک در دو دورهی قبل و بعد از فروپاشی شوروی، تسامح، تساهل و دوری از تنش بوده و همین امر باعث بهرهوری جسورانه و بیشتر ترکمنستان از اترک، خارج از قواعد حقوقی بینالمللی شده است. بر این اساس ایران باید رویکرد تازهای را نسبت به هیدروپلیتیک اترک در پیش گیرد و دو کشور با ارائه راهکارهای مناسب، کشمکشهای قریبالوقوع و احتمالی را به همکاری و توسعه تبدیل کنند.
تفاصيل المقالة
روابط ایران و هند بعنوان دو کشور مهم آسیای غربی و جنوبی بعد از انقلاب اسلامی ایران دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است که عواملی همچون سیاست های داخلی هر دو کشور،و تاثیر گذاری نظام بین الملل دراین رابطه سینوسی نقش داشته است. دراین پژوهش سعی میشود با استفاده آثار و مناب أکثر
روابط ایران و هند بعنوان دو کشور مهم آسیای غربی و جنوبی بعد از انقلاب اسلامی ایران دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است که عواملی همچون سیاست های داخلی هر دو کشور،و تاثیر گذاری نظام بین الملل دراین رابطه سینوسی نقش داشته است. دراین پژوهش سعی میشود با استفاده آثار و منابع کتابخانه ای در دسترس به روش توصیفی-تبیینی، به دنبال پاسخ این سوال باشد که چه فهمی کارگزاران سیاست خارجی ایران و هند از یکدیگر دارند؟چه فرصت ها و چالش های برای این رابطه وجود دارد ؟ نتایج حاصله نشانگراین است که پس از پیوستن ایران به جنبش عدم تعهد،امیدواری زیادی به بهبود روابط بین ایران و هند ایجاد شدکه به دلایلی همچون حمایت ایران از موضع پاکستان در قضیه کشمیر و حمایت هند و بلوک شرق از عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران محقق نشد. اما پس از پایان جنگ سرد و شیفت پارادایم سیاست خارجی هند ازآرمانگرائی به واقعگرائی،تغییر درسیاست داخلی، به حاشیه رفتن حزب کنگره ملی، پیروزی حزب بهاراتیا جاناتا BJP، نزدیکی به غرب وحمایت ازمواضع آمریکا، روابط به سردی گرائید. نتیجه اینکه ایران وهند فرصت هائی درهمگرائی منطقه ای،استراتژیک و دفاعی ومقابله با تروریسم و چالش هائی مانند تاثیر آمریکا،اسرائیل وسیاست های خاورمیانه ای هند و مهم تر از همه برنامه اتمی ایران دارند که می تواند درتغییر موازنه روابط موثرباشد.این پژوهش ازمنظر نظریه واقع گرائی به تحلیل این رابطه پرداخته است.
تفاصيل المقالة
حضور هند در منطقه خلیج فارس ورابطه آن با با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در طول سالها به یک رابطه پویا توسعه یافته است. با این که که روابط هند با این منطقه به سدههای پیش باز میگردد، اما در سالهای اخیر، هند روابط خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سرعت گسترش أکثر
حضور هند در منطقه خلیج فارس ورابطه آن با با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس در طول سالها به یک رابطه پویا توسعه یافته است. با این که که روابط هند با این منطقه به سدههای پیش باز میگردد، اما در سالهای اخیر، هند روابط خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سرعت گسترش داده است. با ظهور هند به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در سالهای اخیر و همچنین رشد اقتصادی منطقه خلیج فارس به طور همزمان، روند اقتصادی وابستگی متقابل را تقویت میکند. هر چند که حضور اقتصادی هند در منطقه از داد و ستد کالا بین بازرگانان به توسعه صنعت نفت خلیج فارس توسط سرمایه انسانی هند تغییر یافته است، حضور سیاسی هند کم و بیش کم اثر باقی مانده است. با این وجود، در فضای متغیر ژئوپلتیکی بعد از جنگ سرد و در چشم انداز امنیتی گسترده از افغانستان تا خلیج فارس، هند به عنوان ژئوپلتیکی بزرگ برای کشورهای خلیج فارس به صورت راهبردی اهمیت یافته است. در بررسی روابط کنونی هند و شورای همکاری خلیج فارس، این سوال مطرح می شود که گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بین هند و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چه تآثیری بر توسعه این کشورها دارد؟ در بررسی ها این نتیجه حاصل شد که وابستگی متقابل این کشورها به یکدیگر و نیز مجاورت خلیج فارس و اقیانوس هند سبب تسریع و توسعه روابط بین آنها و در نهایت به توسعه اقتصادی هند و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس منجر شده است. هدف از این مقاله بررسی حضور اقتصادی و سیاسی هند در منطقه خلیج فارس و بررسی رشد و توسعه سیاسی-اقتصادی آنها می باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications