زمینه و هدف: گسترش افقی شهر پدیده ای پویا و پیچیده بوده و مؤثرترین عامل تغییر کاربری- پوشش اراضی همگام با رشد جمعیت و اقتصاد است و تغییرات ناشی از آن، بر پوشش گیاهی و عملکرد اکوسیستم های شهری تأثیر می گذارد. در این پژوهش شناسایی مناسب ترین الگوریتم طبقه بندی برای بررسی أکثر
زمینه و هدف: گسترش افقی شهر پدیده ای پویا و پیچیده بوده و مؤثرترین عامل تغییر کاربری- پوشش اراضی همگام با رشد جمعیت و اقتصاد است و تغییرات ناشی از آن، بر پوشش گیاهی و عملکرد اکوسیستم های شهری تأثیر می گذارد. در این پژوهش شناسایی مناسب ترین الگوریتم طبقه بندی برای بررسی اثر رشد افقی شرق شهر تهران در بازه ی زمانی ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ بر تغییرات کاربری- پوشش اراضی مجموعه حفاظتی جاجرود مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش بررسی: در این پژوهش تهیه نقشه تغییرات پوشش- کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده و مقایسه ی سه الگوریتم شبکه عصبی، حداقل فاصله و حداکثر شباهت در محیط نرم افزارENVI 5.3.1 انجام شد.
یافته ها: تغییرات کاربری- پوشش اراضی سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ (بازه زمانی ۳۰ سال) بیانگر افزایش مساحت کاربری- پوشش اراضی شامل مرتع متراکم ۴۵/۵۸%، اراضی بایر۱۹/۹۱%، شهر ۵۷/۶۵%، جنگل ۴۷/۷۴% در سال ۱۳۹۵ نسبت به سال ۱۳۶۵ است.
بحث و نتیجه گیری: با مقایسه و بررسی سه الگوریتم طبقه بندی نظارت شده شامل شبکه عصبی، حداقل فاصله، حداکثر شباهت، روش شبکه عصبی مناسبترین الگوریتم به منظور شناسایی تغییرات کاربری- پوشش اراضی بوده است.
تفاصيل المقالة
در تمام شهرهای جهان گسترش و توسعه ی شهر در جهات عمودی و افقی یکی از عوامل مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.این مبحث در ادبیات علمی قدمتی کمتر از صد سال دارد .به طور دقیق کاربرد اسپرال از اواسط قرن بیستم متداول شد وآن زمانی بود که استفاده ی بی رویه از اتومبیل أکثر
در تمام شهرهای جهان گسترش و توسعه ی شهر در جهات عمودی و افقی یکی از عوامل مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.این مبحث در ادبیات علمی قدمتی کمتر از صد سال دارد .به طور دقیق کاربرد اسپرال از اواسط قرن بیستم متداول شد وآن زمانی بود که استفاده ی بی رویه از اتومبیل متداول گشت و بخش اعظم اعتبارات شهری به سوی گسترش بزرگراه ها و بسط فضاهای شهری سوق یافت در این مقاله برای تحلیل الگوی ناموزن توسعه با روش توصیفی تحلیلی و به کمک آمار و مطالعات کتابخانه ایی به بررسی الگوی توسعه شهری در منطقه 4 پرداختیم و برای تجزیه تحلیل این اطلاعات از روش های کمی و آماری استفاده شده است.مدل آنتروپی شانون برای تجزیه و تحلیل و تعیین پدیده رشد بی قواره منطقه مورد نظر که نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر نشان دهنده رشد پراکنده شهری در منطقه 4 شهر تهران است.برای سنجش نابرابری ناحیه ای در منطقه از شاخص ضریب تغییر پذیری استفاده گردید که مقدارCV بجز در مورد کاربری فضای سبز ، در سایر کاربریها مقادیر بالایی را نشان میدهد که نابرابری و ناموزونی در تقسیم و تخصیص کاربریها را در سطح منطقه به گونه ای آشکار نشان می دهد.روش هلدرن نشان داد که 4/55 درصد از رشد منطقه4 شهر تهران، مربوط به اسپرال و بد قوارگی است.الگوی گسترش تمرکز درون بافتی (فشرده) ،کنترل بیشتر بر محدوده های شهری از مهم ترین راهکارها برای جلوگیری از بی قوارگی و رشد پراکنده در این منطقه است.
تفاصيل المقالة
رشد شتابان جمعیت شهرنشین، هجوم جمعیت مهاجر به شهرها و لزوم پاسخ گویی به نیازهای ساکنین شهرها ضرورت به کارگیری تمام توان و ظرفیتهای موجود شهر را ضروری می سازد. بدین منظور لازم است تا به جای توسعه و رشد بی رویه شهر به صورت افقی،از طریق پر کردن بافت موجود شهر، افزایش متعاد أکثر
رشد شتابان جمعیت شهرنشین، هجوم جمعیت مهاجر به شهرها و لزوم پاسخ گویی به نیازهای ساکنین شهرها ضرورت به کارگیری تمام توان و ظرفیتهای موجود شهر را ضروری می سازد. بدین منظور لازم است تا به جای توسعه و رشد بی رویه شهر به صورت افقی،از طریق پر کردن بافت موجود شهر، افزایش متعادل تراکم و تغییر کاربری بناهای قدیمی به رشد و توسعه پایدار شهر دست یافت. یکی از روشهای دستیابی به این مهم توسعه میان افزا است،که از سال 1995 میلادی مورد توجه قرار گرفته است. شهر بانه از دهه 80 به بعد با رونق گرفتن بازار تجاری رشد افقی بسیار چشمگیری داشته و بیش از هر زمانی دیگر نیازمند توسعه از درون می باشد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از لحاظ روشتوصیفی تحلیلی است.در این پژوهش پس از شناخت شاخصهای توسعه میان افزا و بومی ساختن آنها با توجه به شرایط شهر بانه و نیزتولید لایه های GIS مرتبط با شاخصها و هم پوشانی آنها با منطق بولین نواحی مناسب برای توسعه میان افزا انتخاب شد.سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به رتبه بندی نواحی نهایی برای توسعه اقدام شد.نتایج نشان می دهد که در کل شهر پنج پهنه برای توسعه میان افزا مناسب می باشد.در میان پهنه ها سایت شماره 1 دارای بیشترین امتیاز برای توسعه میان افزا و به ترتیب سایت های شماره 2، 5، 4، 3 قرار دارند.بنابراین در مجموع توسعه میان افزا راه حل مناسبی برای توسعه شهر بانه و پاسخ به نیازهای مختلف آن می باشد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر و رشد 34 برابری وسعت آن نسبت به اولین سرشماری بیانگر این مسأله می باشد. به طوری که توسعه این شهر در جهت افقی بوده و گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب رشد بی قواره شهر شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه بین جمعیت و میزان رشد و پراکندگی شهری در زاهدان با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ضریب FAR مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، طبق مدل هلدرن زاهدان در طول دوره مورد مطالعه دارای رشد بی قواره شهری (اسپرال) بوده است. مقادیر ضریب آنتروپی نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) شهر زاهدان است. با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، الگوی شهر هوشمند و فشرده به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی زاهدان تشخیص داده شده است.
تفاصيل المقالة
در دهههای اخیر روند توسعه شهرنشینی، با وقوع انقلاب صنعتی افزایش یافته و موجب تقدم شهرنشینی بر شهرسازی شده است. این امر رشد شهری را با مشکلات عدیدهای روبرو میسازد. در کشور ایران نیز رشد صنعت به همراه سایر عوامل دیگر موجب جذب جمعیت به مراکز شهری و به خصوص شهرهای بزرگ ش أکثر
در دهههای اخیر روند توسعه شهرنشینی، با وقوع انقلاب صنعتی افزایش یافته و موجب تقدم شهرنشینی بر شهرسازی شده است. این امر رشد شهری را با مشکلات عدیدهای روبرو میسازد. در کشور ایران نیز رشد صنعت به همراه سایر عوامل دیگر موجب جذب جمعیت به مراکز شهری و به خصوص شهرهای بزرگ شده و رشد ناموزون شهر را به وجود آورده است. شهر الوند نیز در طی 4 دهه، مستثنی از این حادثه عظیم شهرنشینی نبوده است. این تحقیق به صورت تحلیلی - تطبیقی با بهرهگیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تجزیه و تحلیل چگونگی توسعه فیزیکی شهر با هدف ساماندهی الگوی فیزیکی توسعه شهر الوند می پردازد. بررس ها حکایت از این دارد که تا سال 1361 به علت عدم وجود شهرداری و ارگانهای مدیریت شهری، شهر به صورت خودرو و فشرده رشد کرده، از سال 62 تا 1375 علیرغم تأثیر شهرداری، شهر دوباره بهصورت فشرده توسعه یافته است؛ اما از این سال به بعد رشد شهر نسبت به دهه های قبل کاهش یافته، ولی شاهد اسپرال (گستردش و بیقواره)شهر میباشیم، به طوری که میزان آن براساس این مدلها 43 درصد میباشد. براساس نتایج حاصل از یافتههای تحقیق، باتوجه به گسترش شکاف عمیق بین ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهری، طی دهههای مختلف که خود متأثر از رشد قطاعی شهر میباشد، الگوی توسعه تمرکز درون بافتی با استفاده از افزایش تراکم ساختمانی و الگوی گسترش قطاعی- ناپیوسته، با توجه به نزدیکی نصرتآباد (منطقه13) به الوند، به عنوان الگوی توسعه آتی شهر پیشنهاد شده است. برای تحقق این امر مهم، لازم است شهرسازی برشهرنشینی تقدم یابد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر بابلسر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی داده ها نشان می دهد جمعیّت شهر طی 50 سال اخیر نزدیک به 6 برابر رشد داشته که این رشد فزایندۀ جمعیت، گسترش بی رویۀ شهر را نیز در پی داشته است، به طوری که این شهر با گسترش فیزیکی 24 برابری طی این دوره، مشکلاتی از قبیل: تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و ... را ایجاد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سال های 1379-1389 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر خطی می باشد و بر اساس مدل هلدرن 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سال های 1385-1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications