اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملتها و جاودانگی آن‎هاست. بازتاب این اسطورهها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده میشود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی اس أکثر
اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملتها و جاودانگی آن‎هاست. بازتاب این اسطورهها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده میشود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقهمندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده میشود. آثار خسروی از مضامین سورﺋﺎﻝ با مختصّات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسانشناسی موضوعات پایه ای تألیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی اسفار کاتبان، رود راوی و ملکان عذاب، را مورد بررسی قرار میدهد. شیوۀ کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسانشناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمانهایش را خلق میکند. وی با استفاده از بنمایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالیبخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بیزمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
تفاصيل المقالة
جایگاه توصیف در داستانهای مدرنیستی، متفاوت از داستانهای کلاسیک است. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. توصیف در داستانهای سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده میباشد. ساختار وصفها بر اساس عناصر واقعی، شمولگرا و غیرتجریدی بنا می أکثر
جایگاه توصیف در داستانهای مدرنیستی، متفاوت از داستانهای کلاسیک است. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. توصیف در داستانهای سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده میباشد. ساختار وصفها بر اساس عناصر واقعی، شمولگرا و غیرتجریدی بنا میشود. اما در آثار مدرن، وصفها درونی و معناگرا میشود. به رفتارها و مضمونها بیشتر از ظواهر توجه میگردد. نویسندۀ مدرن به معانی ثانوی و معنوی ویژگیهای ظاهری اشخاص و اشیاء توجه میکند که برآیندی از تعمق و تحلیل فلسفی او بر سوژههایش است. پایۀ وصفها نیز بر مبنای عناصر جزئی، ذهنی و خیالی شکل میگیرد. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. مداقۀ آثار ابوتراب خسروی از منظر شگردهای توصیفی معرفی شده حائز اهمیت است که این پژوهش به آن پرداخته است. شگردهای توصیف در جستار پیش رو به روش (توصیفی- تحلیلی) بررسی شده است. پرسش اصلی این پژوهش مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعۀ تطبیقی داستانهای سنتی و مدرن میتوان به تفاوت جایگاه وصف در این دو مقوله اشاره نمود؟ نتایج این بررسی نشان میدهد که آثار خسروی توانایی نمود و واکاوی شگردهای جدید توصیفی و انگارهبندی جدیدی از ساختار توصیف، موسوم به وصف مدرنیستی را در خود دارد.
تفاصيل المقالة
جهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن میپردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوة عقلانی و روحانی بشر پرورش مییابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل مییابد. ابو أکثر
جهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن میپردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوة عقلانی و روحانی بشر پرورش مییابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل مییابد. ابوتراب خسروی از جمله نویسندگان معاصری است که به مقولة عرفان از دریچة نگاه انسان معاصر نگریسته است. طریقة شناخت، کشف، شهود و ذوق وصال به حقیقت که از مبانی عرفان است با زبان و دریافتی متفاوت در دو اثر آواز پر جبرئیل و رود راوی تحلیل و تبیین میشود. چهار مبحث بنیادی آفرینش، وحدت وجود، اساطیر و نور و رنگ در این دو اثر از منظری بدیع بررسی شده است. مداقة روایتهای داستانی او از جهت بنمایههای عرفانی و تأثیر آن بر شگردهای توصیفی، حائز اهمیت است که این پژوهش به آن میپردازد. شیوة این جستار (توصیفی - تحلیلی) میباشد. پرسش اصلی این تحقیق مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعة آثار عرفانی ابوتراب خسروی، میتوان به دیدگاهی نو در زمینة عرفان و به تبع آن واکاوی بافتهای متفاوت توصیفی در متن دست یافت؟ نتایج این بررسی نشان میدهد که آثار عرفانی ابوتراب خسروی، توانایی نمود رگههای بدیعی از عرفان و واکاوی زنجیرههای نوین توصیفی را در خود دارد.
تفاصيل المقالة
انقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گستردهای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" بهعنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطه أکثر
انقلاب مشروطه در ایران سرآغاز تحوّلات فرهنگی- اجتماعی گستردهای بود. پیدایش نگاهی نو به "زن" بهعنوان انسان و توجه به وجوه مختلف زندگی ایشان در آثار شاعران و نویسندگان از پیامدهای این تحوّلات بوده است. "محمّدباقر میرزا خسروی" نویسنده نخستین رمان تاریخی کشور که از مشروطهخواهان منطقۀ غرب نیز بود، در کتاب خود به نام "شمس و طغرا" به نقشآفرینی زنان پرداخت. او در رمانش ضمن بیان برخی از باورهای مردم عهد قاجار در مورد زنان، ایشان را به سه گروه اشراف، کنیزکان و زنان عامی و بیاباننشین تقسیم کرد و به بیان ویژگیهای هر طبقه از این زنان پرداخت. از آنجا که محمّدباقر میرزا تحت تأثیر حوادث سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه بوده، محتمل است که نگاه وی به زنان و حقوق انسانی آنها، نگاهی متفاوت و متمایز از افراد عادی جامعه آن روزگار بوده است. یافتههای این پژوهش توصیفی- تحلیلی حکایت از آن دارد که خسروی ارداتی خاص به طبقه اشراف داشته و تنها زنان این طبقه را شایسته تعلیم و تربیت و مصاحبت دانسته است. نکته درخور توجه اینکه تحولات مختلف فرهنگی و اجتماعی پس از مشروطهخواهی و معاشرت با روشنفکران کوچکترین تأثیری در اندیشۀ خسروی و تغییر نگرش او نسبت به زنان نداشته است.
تفاصيل المقالة
پسامدرنیسم[1]یکی از جریان های نوظهور در ادب فارسی است که به ویژه درادبیات داستانی بسیار به آن توجه شده و به تازگی آثار گوناگونی با رویکرد پست مدرنیستی آفریده شده است. یکی از نویسندگانی که بیشتر در داستان های کوتاه خود به گونه ای از این جریان تأثیر پذیرفته، ابوتراب خسروی أکثر
پسامدرنیسم[1]یکی از جریان های نوظهور در ادب فارسی است که به ویژه درادبیات داستانی بسیار به آن توجه شده و به تازگی آثار گوناگونی با رویکرد پست مدرنیستی آفریده شده است. یکی از نویسندگانی که بیشتر در داستان های کوتاه خود به گونه ای از این جریان تأثیر پذیرفته، ابوتراب خسروی است. دراین مقاله، کوشیده شده چگونکی کاربرد برخی از مهم ترین شگردهای پست مدرنیستی در دو داستان تفریق خاک و داستان ویران از مجموعه داستان اخیر این نویسنده تحلیل و با هم مقایسه شود. از این رو، در آغاز، خلاصه ای از دو روایت آمده است، سپس شگردهای به کار رفته در هر یک بررسی شده و سرانجام کارکرد این شگردها در دو داستان با یکدیگر سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که داستان تفریق خاک با قرار دادن وجود به عنوان موضوع محوری، محتوای وجودشناسانه را در مقام عنصر اصلی متون پست مدرن برجسته کرده است؛ درحالی که داستان ویران بیشتر از شگردهای صوری به ویژه اتصال کوتاه بهره برده و در نتیجه توجه خواننده را بیشتر به ماهیت فراداستانی اثر جلب کرده است.
[1]Postmodernism
تفاصيل المقالة
مفاهیمی چون حقوق شهروندی از مصادیق تجدد و نوگرایی در عصر حاضر محسوب می شود که بیشتر متاثر از اندیشه های غربی و به تاسی از زمینه های ذهنی، تحولات سیاسی و اجتماعی و تحولات دموکراتیک در اروپا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان هم وارد شد و روشنفکران و نویسندگان ایرانی از این مفهوم أکثر
مفاهیمی چون حقوق شهروندی از مصادیق تجدد و نوگرایی در عصر حاضر محسوب می شود که بیشتر متاثر از اندیشه های غربی و به تاسی از زمینه های ذهنی، تحولات سیاسی و اجتماعی و تحولات دموکراتیک در اروپا در اندیشه و فرهنگ ایرانیان هم وارد شد و روشنفکران و نویسندگان ایرانی از این مفهوم در اثار و نوشته های خود استفاده کردند و بیش از هر چیز در اثار منثور معاصر نمود یافت. اداب اجتماعی با توجه به تعامل ادبیات با جامعه بخشی از درونمایه اثار منثور را به خود اختصاص داده اند. نتایج ویافته های این تحقیق نشان می دهد محمد باقر خسروی انسانی وطن پرست و مشروطه خواهی معتدل بود و در اشعار خود نیز از این مضامین سخن به میان اورده است. اثار منثور معاصر بیشتر بر جنبه واقع گرایی نوشته شده و سعی داشته اند بیان واقعیت های جامعه را سرلوحه کار خود قرار دهند، نویسندگان دوره مشروطه بسیار به بیان آداب اجتماعی در داستانهایشان پرداخته و حجم بیان این اداب در اثار آنان بسیار زیاد است، اما هر چه به دوره انقلاب نزدیکتر می شویم.این حجم از اداب اجتماعی در رمان های فارسی رنگ می بازد و جایگاه کمتری دارد. حقوق شهروندی و اداب اجتماعی از جمله موضوعاتی است که با توجه به بافت اثار منثور در مضامین این نوع نوشته ها قرار می گیرند.
تفاصيل المقالة
"پستمدرنیسم"، بازتاب زندگی "انسان" پستمدرن است که در هنر او تجلّی یافته است؛ بنابراین، برای درک هر داستانی باید به جایگاه انسان در این داستانها دست یافت. در این پژوهش، داستانهای کوتاه یکی از هنرمندان شاخص عرصۀ داستاننویسی پسامدرن، "ابوتراب خسروی"، به منظور تعیین جا أکثر
"پستمدرنیسم"، بازتاب زندگی "انسان" پستمدرن است که در هنر او تجلّی یافته است؛ بنابراین، برای درک هر داستانی باید به جایگاه انسان در این داستانها دست یافت. در این پژوهش، داستانهای کوتاه یکی از هنرمندان شاخص عرصۀ داستاننویسی پسامدرن، "ابوتراب خسروی"، به منظور تعیین جایگاه انسان، در آنها، بررسی شد. در ابتدا، مؤلّفههای مورد نظر از سه کتاب "هاویه"، "دیوان سومنات" و "کتاب ویران" استخراج شد و سرانجام پس از تأمل در آثار یادشده، نگرش نویسنده نسبت به انسان به دست آمد. با توجه به بررسی انجامشده، زندگی انسانهای این داستانها را ویژگیهایی چون "عدم قطعیّت و ثبات"، "گمشدگی"، "حاکمیّت سرنوشت"، "تنهایی و انزوا"، "تشویش و سرگردانی" و "بدبینی" احاطه کرده است.
تفاصيل المقالة
رمان یکی از گونه های ادبی جهان معاصر یکی از قالب های گنجایش اساطیر و اندیشه های روزگار اساطیری است. "اسفارکاتبان" نمونه ای از رمان با رویکرد اسطوره و عرفان شرقی است. اهم مضامین اساطیری کار بسته شده در این اثر عبارتند از؛ تناسخ کتابت کهن الگوهای ایزدان زن اثیری و دو وجه أکثر
رمان یکی از گونه های ادبی جهان معاصر یکی از قالب های گنجایش اساطیر و اندیشه های روزگار اساطیری است. "اسفارکاتبان" نمونه ای از رمان با رویکرد اسطوره و عرفان شرقی است. اهم مضامین اساطیری کار بسته شده در این اثر عبارتند از؛ تناسخ کتابت کهن الگوهای ایزدان زن اثیری و دو وجهی اندیشه های رادیکالی و نژادپرستانه ی یهود کهن الگوی تقدیر اسطوره ی مار آرمان مرگ اندیشی و بی مرگی. خسروی در این اثر با استفاده بینامتنی از قرآن و متون کلاسیک ایران اسلامی و متون عهد عتیق اهداف چندگانه ای را دنبال کرده است. از جمله با تجمیع عقاید دین اسلام و یهود و تلفیق زبان کهن و امروزین بازتاب اهمیت کتابت بازتعریف اندیشه ها و آیین اسلامی و یهود در قالب روایت ها اشاراتی کوتاه در باب آیین بودا و... به بار اساطیری رمان افزوده است. با توجه به نشانه ها و فضاهای بوف کوری مثل زن دو وجهی و رقاصه هندی در این اثر آن را می توان از زمره آثاری تلقّی کرد که به ﺗﺄسی از ادبیات بوف کور نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی -کتابخانه ای است که به تحلیل و نقد موتیف های اساطیری اسفار کاتبان پرداخته است.
تفاصيل المقالة
شمسوطغرا یکی از متون پهلوانی و تعلیمی است که در عصر مشروطه نگارش یافته است. در این کتاب، اشاره به خصلتهای عیّاری و توصیف قهرمان داستان با این ویژگیها در دورۀ استبدادزده و به دور از اخلاق عصر حاکمیت ایلخانان مغول، قابل ملاحظه و اهمیت است .عیّاران یکی از گروههای اثرگذا أکثر
شمسوطغرا یکی از متون پهلوانی و تعلیمی است که در عصر مشروطه نگارش یافته است. در این کتاب، اشاره به خصلتهای عیّاری و توصیف قهرمان داستان با این ویژگیها در دورۀ استبدادزده و به دور از اخلاق عصر حاکمیت ایلخانان مغول، قابل ملاحظه و اهمیت است .عیّاران یکی از گروههای اثرگذار در ایران هستند که فضای خفقان جامعۀ ایرانی و فقر و محرومیت، عامل بنیادی در پیدایش آنها بوده است. عیّاران بهعنوان طبقهای از مردم چنان اهمیت داشتند که نویسندگان متون ادبی، شرح وقایع و نحوۀ زندگی آنان را در آثار خویش انعکاس دادهاند .در حقیقت، روشنگری و بازنمایی ارتباط کهن عیّاری و جوانمردی با متون تاریخیحماسی و نمایاندن آموزههای اخلاقی این جمعیت میتواند گامی نو و جهتساز در شناخت هرچه بیشتر آنها باشد. پژوهش حاضر بهصورت توصیفیـ تحلیلی و با هدف بررسی مضامین عیّاری و جوانمردی و انعکاس آن در داستان شمس و طغرا صورت گرفته است. در ادامه، نویسندگان به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که مضامین عیّاری به چه میزان و چگونه در این اثر بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که مضامین عیّاری و جوانمردی در این کتاب بهخوبی انعکاس یافته که این امر نشان از اهمیت این خصایص اخلاقی پسندیده و آمیختن آن با خصلتهای دینی و اسلامی در جامعۀ ایرانی است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications