سامانه های آبیاری قطره ای از نظر توانمندی مناسب در توزیع آب با راندمان بالا یک راه حل مطمئن برای استفاده از منابع آب می باشند. در این مطالعه سامانه آبیاری قطره ای اجرا شده در جنگلکاری بیجی واقع در شمال شرق شهر کرج از نظر طراحی، اجرا و مدیریت بهره برداری مورد بررسی و ارز أکثر
سامانه های آبیاری قطره ای از نظر توانمندی مناسب در توزیع آب با راندمان بالا یک راه حل مطمئن برای استفاده از منابع آب می باشند. در این مطالعه سامانه آبیاری قطره ای اجرا شده در جنگلکاری بیجی واقع در شمال شرق شهر کرج از نظر طراحی، اجرا و مدیریت بهره برداری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور پارامترهای ارزیابی بر اساس دستورالعمل اداره حفاظت خاک آمریکا انتخاب گردید. با توجه به نتایج حاصله از بررسی کیفیت آب آبیاری مورد استفاده در این سیستم، احتمال گرفتگی قطره چکان ها وجود دارد که تعویض آب مصرفی سامانه را علاوه بر نظارت، بازدید و شستشوی مرتب فیلترها و لوله ها (به خصوص لترالها) می طلبد. قطره چکان ها با توجه به مقدار ضریب تغییرات قطره چکان ها (22 درصد) و ضریب تغییرات سیستم (16 درصد) در ردیف مرز بین بد و غیرقابل استفاده با مقایسه استاندارد گفته شده قرار دارد. متوسط مقدار فاکتور کاهش یکنواختی در این سامانه 71/0 می باشد که تغییرات توپوگرافی در طول هر مانیفلد و اختلاف ارتفاع ورودی مانیفلدهایی که با هم کار می کنند باعث کاهش مقدار آن شده است. مقدار ضریب یکنواختی مانیفلد در سامانه مورد ارزیابی 6/63 درصد و مقدار ضریب یکنواختی سیستم 16/45 درصد بود که با توجه به استانداردهای مربوطه ضعیف ارزیابی می گردد. در نهایت براساس نتایج حاصله از این مطالعه مشخص گردید که این سامانه از نظر طراحی و اجرا از کیفیت مطلوبی برخوردار نمی باشد.
تفاصيل المقالة
aزمينه و هدف: تغييرات رطوبت خاك و پايداري خاکدانه ها چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت پس از آتش سوزي به دليل نقش مهمي که در رشد و تغذيه گياه و فرسايش خاك دارند از اهميت بالايي برخوردار است. در همين راستا استفاده از افزودني ها در حفاظت خاک و آب به منظور استفاده پاي أکثر
aزمينه و هدف: تغييرات رطوبت خاك و پايداري خاکدانه ها چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت پس از آتش سوزي به دليل نقش مهمي که در رشد و تغذيه گياه و فرسايش خاك دارند از اهميت بالايي برخوردار است. در همين راستا استفاده از افزودني ها در حفاظت خاک و آب به منظور استفاده پايدار از منابع آب و خاک ضروري است. حفاظت خاک و آب نيازمند تعيين مقدار بهينه افزودني هاي خاک مي-باشد تا از آلودگي هاي آب با کاربرد کودهاي شيميايي جلوگيري گردد. با اين وجود، تعيين مقدار بهينه افزودني هاي مختلف خاک با هدف کمّي سازي اثر آن ها بر مؤلفه هاي رواناب و هدررفت اجزای خاک کم تر توجه شده است. پژوهش حاضر به منظور تعيين مقدار بهينه زئوليت در خاک تحت تاثير آتش سوزي در شرايط آزمايشگاهي انجام شد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر از افزودني زئوليت با مقادير 250، 500 و 750 گرم بر مترمربع در خاک برداشت شده از کاربري مرتع استفاده شد. نتايج اوليه روي خاک نشان داد که بافت خاک، ماده آلي، کربن آلي و pH به ترتيب رسي، 47/0 درصد، 27/0 درصد و 86/7 بود. بعد از آمادهسازي خاک و قرارگيري آن در داخل کرت ها (با مقياس 5/0 مترمربع)، تيمار آتشسوزي روي خاک اِعمال شد. براي اين منظور مقادير حدود 250 گرم بقاياي گونههاي مرتعي هوا خشک در هر مترمربع ريخته شد و سپس آتشسوزي اِعمال شد. کرت ها تحت سامانه شبيه ساز باران براي شدت بارش 50 ميلي متر بر ساعت قرار گرفت. سپس نمونه هاي رواناب و رسوب در کرت هاي شاهد و حفاظت شده با زئوليت در سه تکرار جمع آوري شدند. حجم کل نمونه رواناب و غلظت رسوب آن به مدت 24 ساعت در حالت ثابت نگه داري شد و حجم آب اضافي نمونه ها تخليه و در نهايت نمونه ها به مدت 24 ساعت در آون با دماي 105 درجه سانتي گراد قرار گرفت.
يافته ها: نتايج آماري دلالت بر اثر معني دار افزودني زئوليت با مقادير 250، 50 و 750 گرم بر مترمربع در سطح خاک آتش سوزي روي افزايش زمان شروع رواناب (در سطح اعتماد 95 درصد) و کاهش حجم رواناب (در سطح اعتماد 99 درصد)، هدررفت خاک (در سطح اعتماد 99 درصد) و غلظت رسوب (در سطح اعتماد 99 درصد) داشت. هم چنين نتايج نشان داد که درصد حفاظت زمان شروع رواناب در تيمار زئوليت با مقادير 250، 500 و 750 گرم بر مترمربع به ترتيب 61/1، 30/17 و 04/20 درصد بوده است. درصد تغييرات حجم رواناب در خاک آتش سوزي شده با کاربرد افزدني زئوليت با مقادير مختلف به ترتيب 00/8، 66/10 و 66/22 درصد بود. نتايج هدررفت خاک حاکي از آن است که درصد حفاظت افزودني زئوليت در خاک آتش سوزي شده پس از کاربرد زئوليت با مقادير استفاده شده به-ترتيب 24/14، 03/32 و 33/38 درصد بود. در نهايت درصد تغييرات افزودني زئوليت در خاک آتش سوزي شده روي غلظت رسوب نيز به ترتيب 13/21، 90/24 و 41/21 درصد بود.
نتايج: پديده آتش سوزي در تيمار شاهد موجب کاهش تخلخل خاک و ايجاد لايه آبگريزي شده که مقدار نفوذپذيري خاک نيز کاهش يافته و همچنين منجر به خشک شدن خاک به ويژه در لايه سطحي شده و به طور قابل توجهي رواناب و انتقال رسوب را افزايش مي دهد. نتايج زيرگروه بندي تيمارهاي مختلف زئوليت روي زمان شروع رواناب نشان داد که زئوليت با مقدار 750 گرم بر مترمربع در زيرگروه سوم قرار گرفت که به عنوان مقدار بهينه براي افزايش زمان شروع و کاهش حجم رواناب در شرايط پس از آتش سوزي خاک انتخاب شد. هم چنين، بررسي اثر حفاظتي و گروه بندي مقادير مختلف زئوليت نشان داد که زئوليت با مقادير 250 و 500 گرم بر مترمربع به ترتيب روي غلظت رسوب و هدررفت خاک به دليل اثر يکسان آن با ساير مقادير و نيز بحث صرفه اقتصادي آن بهتر بودند. بنابراين براي بررسي تغييرات مولفه هاي غلظت رسوب و هدررفت خاک به عنوان مقدار بهينه و کاربردي پيشنهاد مي گردند.
تفاصيل المقالة
فرسایش خاک در مقیاس جهانی، منطقهای و محلی یکی از معضلات اساسی میباشد. از این نظر اتخاذ تدابیر مدیریتی در مهار اثرات آن اهمیت قابل توجهی دارد. علاوه بر این، یکی از فنآوریهای جدید در مقوله مهار فرسایش خاک، استفاده از مواد افزودنی از جمله پلیآکریلآمید است. از طرفی ب أکثر
فرسایش خاک در مقیاس جهانی، منطقهای و محلی یکی از معضلات اساسی میباشد. از این نظر اتخاذ تدابیر مدیریتی در مهار اثرات آن اهمیت قابل توجهی دارد. علاوه بر این، یکی از فنآوریهای جدید در مقوله مهار فرسایش خاک، استفاده از مواد افزودنی از جمله پلیآکریلآمید است. از طرفی بهرغم کاربرد پلیآکریلآمید در مدیریت رواناب و فرسایش خاک، تأثیر همزمان نوع و سطح مصرف آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیرپذیری هدررفت خاک در کرتهای کوچک از کاربرد نوع پودری و محلول سطوح مختلف پلیاکریلآمید با مقادیر 4/0، 2 و 6 گرم بر مترمربع در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. در این پژوهش از سه کرت کوچک به ابعاد 5/0 در 5/0 متر، با شیب 30 درصد استفاده شد. برای انجام پژوهش حاضر، پس از گذشت 48 ساعت از زمان استفاده از پلیآکریلآمید در شکلهای پودری و محلول، باران با دو شدت 50 و 80 میلیمتر بر ساعت بهترتیب با تداوم 17 و 8 دقیقه روی کرتها شبیهسازی و نمونهبرداریهای لازم انجام شد. نتایج حاصل از آزمون آماری دلالت بر اثر معنیدار (00/0=P) شکل مصرف پلیآکریلآمید و شدت بارندگی مختلف بر میزان هدررفت خاک در سطوح مختلف مصرف پلیآکریلآمید بود. همچنین شکل پودری مصرف پلیاکریلآمید در شرایط مورد نظر در این پژوهش از عملکرد بهتری برخودار بوده و لذا کاربرد آن به حالت محلول برای مهار هدررفت خاک پیشنهاد میشود.
تفاصيل المقالة
مهار فرسایش خاک اهمیتی بسیار در مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک دارد. بر همین پایه، روش‌ها و شیوه‌های مختلفی برای مهار فرسایش خاک معرفی و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. یکی از فناوری‌های نوین در زمینه مدیریت منابع خاک و آب در سال‌های اخیر، استفاد أکثر
مهار فرسایش خاک اهمیتی بسیار در مدیریت و حفاظت از منابع آب و خاک دارد. بر همین پایه، روش‌ها و شیوه‌های مختلفی برای مهار فرسایش خاک معرفی و مورد استفاده قرار گرفته‌اند. یکی از فناوری‌های نوین در زمینه مدیریت منابع خاک و آب در سال‌های اخیر، استفاده از افزودنی‌های خاک می‌باشد. حال‌آن‌که ابعاد مختلف کاربرد آن در حفاظت خاک به‌طور جامع مد نظر قرار نگرفته است. از این‌رو پژوهش حاضر به‌منظور ارزیابی کمّی استفاده از افزودنی‌ مهم پلی‌آکریل‌آمید بر مؤلفه‌های هدررفت خاک و غلظت رسوب خروجی در مقیاس کرت کوچک و در شرایط آزمایشگاهی در خاک‌های لسی شهرستان بجنورد واقع در استان خراسان شمالی صورت گرفت. بدین منظور، سطوح مختلف مصرف پلی‌آکریل‌آمید شامل 4/0، 6/0، 1، 2، 3، 4 و 6 گرم در مترمربع و یک تیمار شاهد (بدون استفاده از افزودنی پلی‌آکریل‌آمید) و با سه تکرار مدنظر قرار گرفت. سپس، تیمارهای مطالعاتی تحت بارش‌ مصنوعی با شدت 2/1 میلی‌متر در ساعت و دوام نیم ساعت قرار گرفته و مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در زمان‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل نتایج حاصل نشان‌دهندۀ معنی‌دار بودن اثر کاهنده استفاده از پلی‌آکریل‌آمید بر هدررفت خاک (04/0=P) و غلظت رسوب (004/0=P) دارد. بیشترین مقدار مجموع هدررفت خاک و غلظت رسوب کل در تیمار شاهد به‌ترتیب با مقدار 32/49 گرم و 79/10 گرم در لیتر و کمترین مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در تیمار 6 گرم در مترمربع به‌ترتیب با مقدار 03/18 گرم و 93/6 گرم در لیتر رخ داد. همچنین نتایج بدست آمده مؤید عدم تأثیرپذیری معنی‌دار (3/0<P) مقدار هدررفت خاک و غلظت رسوب در هر گام زمانی از پلی‌آکریل‌آمید بود. بر پایه نتایج بدست آمده می‌توان استفاده از پلی‌آکریل‌آمید به‌عنوان یکی از گزینه های مناسب برای حفاظت منابع آب و خاک را پیشنهاد نمود.
تفاصيل المقالة
فرسایش خاک از چالشهای مهم در حفاظت بهینه از منابع آب و خاک است. پوشش سطح زمین، بر فرآیندهای تولید رواناب و هدررفت خاک مؤثر است. امروزه مواد افزودنی و اصلاح کننده متنوعی با هدف حفظ آب و خاک در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود این، نقش مواد اصلاحی آلی قابل أکثر
فرسایش خاک از چالشهای مهم در حفاظت بهینه از منابع آب و خاک است. پوشش سطح زمین، بر فرآیندهای تولید رواناب و هدررفت خاک مؤثر است. امروزه مواد افزودنی و اصلاح کننده متنوعی با هدف حفظ آب و خاک در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. با وجود این، نقش مواد اصلاحی آلی قابل دسترس و دوستدار محیط زیست کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین پایه، در این پژوهش به بررسی تأثیر کاربرد کاه و کلش برنج با مقدار نیم کیلوگرم در مترمربع در مقیاس کرت و در سه تکرار با شیب 20 درصد بر مقدار رواناب و هدررفت خاک با استفاده از شبیهساز باران روی خاک لومی رسی شنی پرداخته شد. پس از پخشکردن کاه و کلش در سطح خاک، کرتها به مدت 15 دقیقه تحت بارش 50 و 90 میلیمتر بر ساعت قرار داده شدند. نتایج نشان داد که اثر تیمارها در دو شدت 50 و 90 میلیمتر بر ساعت بر کاهش حجم رواناب و در مقایسه با کرت شاهد بهترتیب در حدود 90 و 96 درصد بود و مقدار هدررفت خاک در هر دو شدت را کاملاً متوقف نمود. همۀ اختلافات در سطح احتمال یک درصد معنیدار ارزیابی شد.
تفاصيل المقالة
شیب رواناب و هدر رفت خاک از اساسی ترین معضلات زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان است که اثرات مخربی بر اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد. یکی از مهم ترین عوامل کنترل کننده رواناب و هم چنین فرسایش استفاده از خاکپوش های آلی و غیرآلی است که نقش مهمی در أکثر
شیب رواناب و هدر رفت خاک از اساسی ترین معضلات زیست محیطی، کشاورزی و تولید غذا در جهان است که اثرات مخربی بر اکوسیستم های طبیعی و تحت مدیریت انسان دارد. یکی از مهم ترین عوامل کنترل کننده رواناب و هم چنین فرسایش استفاده از خاکپوش های آلی و غیرآلی است که نقش مهمی در مهار رواناب و یا هدر رفت خاک دارند. از این رو در این تحقیق، به منظور بررسی تغییرات زمان شروع و ضریب رواناب از یک نوع خاکپوش آلی (کاه گندم) در شرایط آزمایشگاهی استفاده شد. آزمایش ها با استفاده از شبیهساز باران، در شیب 30 درصد و مقیاس کرت 0/5 مترمربع و سه تکرار، با دو درصد پوشش 50 و 90 درصد و شدت های بارش 50 و 100 میلی متر بر ساعت، به مدت 10 دقیقه انجام گرفت و سپس مقادیر زمان شروع و ضریب رواناب اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در دو شدت 50 و 100 میلی متر بر ساعت این تیمار حفاظتی توانست زمان شروع و ضریب رواناب به ترتیب افزایش و کاهش دهد و پوشش 90 درصد بیش ترین تاثیر در افزایش زمان شروع رواناب و کاهش ضریب رواناب داشت. درصد افزایش زمان شروع رواناب در شدتهای 50 و 100 میلی متر بر ساعت (پوشش 90 درصد) به ترتیب 102/37 و 70/80 درصد بود. درصد کاهش ضریب رواناب در شدت های 50 و 100 میلی متر بر ساعت (پوشش 90 درصد) نیز به ترتیب 36/58 و 27/31 درصد بود. اثر متغیرهای شدت و تیمار حفاظتی به جز اثر توامان شدت × تیمار حفاظتی بر ضریب رواناب بر سایر مولفهها معنی دار ارزیابی شد.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر پوشش گیاهی و میزان فرسایش و رسوب در پروژه آبخیزداری کاخک میباشد.روش بررسی: ابتدا ویژگیهای هر یک از عملیات آبخیزداری از مطالعات طرح اجرایی آبخیزداری منطقه استخراج و وضعیت پوششگیاهی و فرسایش و رسوب حوضه، قب أکثر
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری بر پوشش گیاهی و میزان فرسایش و رسوب در پروژه آبخیزداری کاخک میباشد.روش بررسی: ابتدا ویژگیهای هر یک از عملیات آبخیزداری از مطالعات طرح اجرایی آبخیزداری منطقه استخراج و وضعیت پوششگیاهی و فرسایش و رسوب حوضه، قبل از اجرای عملیات آبخیزداری مشخص گردید. مشخصات سازههای اجرا شده از نظر موقعیت، تعداد، حجم، پایداری و رسوبگیری در عرصه بررسی شد. وضعیت استقرار پوششگیاهی و عملکرد عملیات بیولوژیک از طریق اندازهگیری درصد پوششگیاهی، میزان تولید، تعداد بوتهها و درختانزنده (درصد زندهمانی) در واحد سطح مورد بررسی قرار گرفت. میزان فرسایش حوضه بر اساس روش بکار گرفته شده در طرح مطالعاتی (MPSIAC) تعیین شد. در نهایت، شرایط کنونی حوضه (از نظر میزان فرسایش و پوشش گیاهی) با وضعیت گذشته حوضه آبخیز (مستخرج از طرح اجرایی آبخیزداری) مقایسه شد و کارایی پروژه آبخیزداری تعیین گردید.یافتهها: نتایج نشان داد که با اجرای طرح آبخیزداری، میانگین تاج پوشش گیاهی حوضه از 25 به 49 درصد و متوسط علوفهخشک قابلبهرهبرداری از 17 به 89 کیلوگرم در هکتار افزایش یافته است. میزان کارایی عملیات مکانیکی اجرا شده در حوضه حدود 76 درصد میباشد. مقدار فرسایش سالانه خاک از حدود20 تن در هکتار به حدود 10 تن در هکتار کاهش یافته است.بحث و نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد با گذشت 20 سال از انجام عملیات آبخیزداری در حوضهکاخک، وضعیت پوشش گیاهی حوضه بهبود قابلتوجهی یافته و فرسایش خاک حدود 50 درصد کاهش یافته است.
تفاصيل المقالة
خاک از منابع طبیعی و محدود زمین است و پس از آب و هوا، مهم ترین جزء محیط زیست محسوب میشود. اهمیت و نقش خاک در تغییرات آب و هوایی، فرسایش زمین، امنیت غذایی و نیز اکوسیستم به ترتیب موضوع کنوانسیون سازمان ملل در خصوص تغییرات آب و هوایی، کنوانسیون سازمان ملل در خصوص مبارزه أکثر
خاک از منابع طبیعی و محدود زمین است و پس از آب و هوا، مهم ترین جزء محیط زیست محسوب میشود. اهمیت و نقش خاک در تغییرات آب و هوایی، فرسایش زمین، امنیت غذایی و نیز اکوسیستم به ترتیب موضوع کنوانسیون سازمان ملل در خصوص تغییرات آب و هوایی، کنوانسیون سازمان ملل در خصوص مبارزه با بیابان زایـی و نیز کنوانسیـون تنوع زیستـی به عنوان مصادیقی از منابع الزام آور مرتبط در عرصه حقوق بین الملل محیط زیست می باشد. در این مقاله جهت تبیین فرصت ها و چالش های موجود و یا قابل طرح در عرصه حفاظت از خاک در نظام حقوق بین الملل محیط زیست، قوانین، اسناد و معاهدات الزام آور و غیر الزام آور مرتبط با حفاظت از منابع طبیعی درسطح جهانی و یا منطقه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگرفته تا از این طریق بتوان به ماهیت و خصایص یک رژیم حقوقی کارآمد در جهت استفاده پایدار از خاک دست پیدا کرد. بررسی های انجام یافته در اسناد موجود حقوق بین الملل محیط زیست نشان میدهد که رویکردهای متفاوت مطروح در آن اسناد نسبت به موضوع خاک و پراکندگی و عدم انسجام اقدامات مورد نیاز باعث گردیده تا اسناد حاضر فاقد کارایی موثر و لازم به منظور حفاظت و بهره برداری پایدار از خاک با لحاظ نمودن ویژگی و کارکردهای خاص آن باشند. از این رو، ایجاد یک نظام حقوقی بین المللی جامع و خاص در زمینه حفاظت، مدیریت و بهره برداری پایدار از خاک ضروری به نظر می رسد
تفاصيل المقالة
شناسایی مناطق مستعد فرسایش می تواند به عنوان یکی از مهمترین پیش زمینه های ضروری برای اجرای اقدامات حفاظت خاک درنظر گرفته شود. در این تحقیق کارایی مدل دمپستر- شافر در پتانسیلیابی مناطق مستعد فرسایش حوزه آبخیز کاکارضا در استان لرستان موردبررسی قرار گرفت. ابتدا لایهها أکثر
شناسایی مناطق مستعد فرسایش می تواند به عنوان یکی از مهمترین پیش زمینه های ضروری برای اجرای اقدامات حفاظت خاک درنظر گرفته شود. در این تحقیق کارایی مدل دمپستر- شافر در پتانسیلیابی مناطق مستعد فرسایش حوزه آبخیز کاکارضا در استان لرستان موردبررسی قرار گرفت. ابتدا لایههای رقومی متغیرهای مؤثر در فرسایش شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح زمین، سنگ شناسی، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، خاک و شاخص رطوبت توپوگرافی تهیه گردید. همچنین 29 موقعیت فرسایشیافته از نقاط فرسایشی موجود منطقه در بازدید میدانی که موقعیت آن ها در تاریخ 20 تیرماه 1395 با GPS و از طریق گوگل ارث به دست آمده بود به صورت لایه موقعیت رقومی درآمده و بهصورت تصادفی به گروههای آموزش (70%) و اعتبارسنجی (30%) تقسیمگردید. لایههای مربوط به متغیرهای محیطی نظیر کاربری اراضی ابتدا بر اساس بازدیدهای میدانی اصلاح و طبقهبندی شد و بر اساس تراکم نقاط فرسایشی در منطقه موردنظر و تجزیهوتحلیل مدل دمپستر- شافر، وزن هریک از کلاسها تعیین و نقشه پتانسیل مناطق حساس به فرسایش بر اساس مدل دمپستر- شافر تهیه شد. اعتبارسنجی نقشه نهایی بر اساس دادههای گروه اعتبارسنجی و روش منحنی مشخصه عملکرد نسبی (ROC) انجام شد. نتایج نشانداد که نقشه دارای میزان اعتبار 21% بوده که بیانگر قابلیت ضعیف این مدل در پتانسیلیابی مناطق حساس به فرسایش خاک میباشد. بنابراین میتوان بیانداشت این مدل بر خلاف توانایی خوبی که در تعیین مناطق مستعد و حساس به سایر پدیده هایی نظیر سیل، فرسایش خندقی و غیره دارد، قابلیت پتانسیلیابی فرسایش سطحی را ندارد.
تفاصيل المقالة
طی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دار أکثر
طی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دارد. در این مطالعه نقش عملیات آبخیزداری در کنترل فرسایش و رسوب حوزهآبخیز سقزچیچای استان اردبیل به روش MPSIAC قبل و بعد از اجرای عملیات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این مدل 9 عامل موثر در فرسایش براساس شدت و ضعف خود دارای امتیاز هستند و در نهایت میزان رسوب منطقه برآورد میشود. میانگین فرسایش و رسوب بر اساس آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با استفاده از نرم افزار SPSS، در سطح 95 درصد دارای توزیع نرمال بوده و از تجزیه و تحلیل پارامتریک استفاده شد. قبل از اجرای عملیات آبخیزداری براساس نتایج آزمون t مستقل، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز، در سطح 95 درصد برابر است؛ در حالی که بعد از اجرای عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده و اجراء نشده، برابر نیست. نتایج تحقیق نشان میدهد در زیر حوزههای آبخیز فاقد عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب به ترتیب 48/1 و 67/0 تن در هکتار در سال افزایش دارد. در حالیکه در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده این مقدار میانگین فرسایش و رسوب تقریباً ثابت مانده است که نشاندهنده تأثیر مثبت عملیات آبخیزداری در حفاظت خاک بوده و نقش مهمی در جلوگیری از کاهش حجم مخزن سد سقزچی دارد.
تفاصيل المقالة
خاک یکی از مهمترین اجزای منابع طبیعی تجدید شونده به حساب می آید و بر اثر قطع درختان دچار خسارت می شود. چنانچه این منبع با ارزش مورد حفاظت قرار نگیرد، قابلیت تولیدی آن کاهش یافته و پایداری جمعیت های انسانی و حیوانی روی آن متزلزل می شود. حفاظت خاک امری مهم تلقی شده و شن أکثر
خاک یکی از مهمترین اجزای منابع طبیعی تجدید شونده به حساب می آید و بر اثر قطع درختان دچار خسارت می شود. چنانچه این منبع با ارزش مورد حفاظت قرار نگیرد، قابلیت تولیدی آن کاهش یافته و پایداری جمعیت های انسانی و حیوانی روی آن متزلزل می شود. حفاظت خاک امری مهم تلقی شده و شناخت چگونگی تأثیر پذیری آن در سیستم های اگروفارستری ضروری به نظر می رسد. کارایی این سیستم ها برای کنترل فرسایش خاک در صورتی که شباهت های سیستم به جنگل طبیعی از لحاظ فراوانی لاشبرگ، فاصله و ارتفاع درختان بیشتر باشد افزایش می یابد.هدف این پژوهش مشخص کردن بهترین سیستم های اگروفارستری از نظر فرسایش پذیری و حفاظت خاک است. نتایج بدست آمده از این بررسی دارای ابعاد مختلف می باشد. دو جنبه مهم آن عبارتند از: اولاً شناسایی و ثبت تعداد سیستم ها، عملیات ها و تکنولوژی های اگروفارستری موجود در منطقه و ثانیاً بررسی وضعیت خاک سیستم های اگروفارستری موجود در منطقه و حفاظت خاک در این سیستمها می باشد. با توجه به مرور منابع انجام شده سه فاکتور بافت، درصد خلل و فرج و درصد رطوبت وزنی خاک برای بررسی فرسایش پذیر بودن یا نبودن سیستم های اگروفارستری، مورد ارزیابی قرار گرفتند. همان گونه که انتظار می رفت نتایج این تحقیق ثابت کرد که از نظر فرسایش پذیری و حفاظت خاک سیستم درختان برای حفظ و احیای خاک نسبت به سیستم های دیگر موجود در منطقه در شرایط کاملاً بهتری قرار دارد.
تفاصيل المقالة
هدف کلی این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی پایدار از دیدگاه کلزاکاران بود. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان مورد تأیید و ضریب اعتبار آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS بین 75/0 تا 85/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل کلیه کلزاکاران استان گل أکثر
هدف کلی این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی پایدار از دیدگاه کلزاکاران بود. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط متخصصان مورد تأیید و ضریب اعتبار آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS بین 75/0 تا 85/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل کلیه کلزاکاران استان گلستان در سال زراعی 90- 1389 به تعداد 7543 بود که از این میان، 365 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تناسبی به عنوان نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب و در نهایت، 296 پرسشنامه جمع آوری گردید. میزان پذیرش و دانش بیشتر کلزاکاران از کشاورزی پایدار در سطوح متوسط و خوب بود. همچنین، رعایت زمان مناسب کاشت، زمان مناسب کوددهی و میزان بذر بیشترین روش های مورد پذیرش کلزاکاران درباره کشاورزی پایدار بودند. همچنین عوامل مدیریتی، نگرش نسبت به کشاورزی پایدار و میزان استفاده از کانال های اطلاعاتی مهمترین عوامل پیش برنده توسعه کشاورزی پایدار بودند. در تحلیل رگرسیون چندگانه خطی متغیر های میزان مشارکت اجتماعی، میزان مشارکت آموزشی- ترویجی، دانش درباره کشاورزی پایدار و نگرش نسبت به کشاورزی پایدار توانایی تبیین 33/37%از تغییرات میزان پذیرش کشاورزی پایدار توسط کلزاکاران را دارا می باشند. در این راستا، پیشنهاد می گردد با برگزاری کلاسهای آموزشی و ارایه مشوق های لازم به کشاورزان، ضمن افزایش میزان دانش و بهبود نگرش آنها، روش هایی را که به پایداری کشت و تولید کمک می کند، مورد تأکید و الزام قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications