روابط ترکیه با روسیه در طول تاریخ متاثر از عوامل متعددی تحولات بسیاری به خود دیده است. اما از دوره به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه این روابط تغییرات بزرگی را تجربه کرده است که به هیچ وجه نمی توان آن را ناگهانی و بدون پیش زمینه تصور کرد. در شکل گیری این دوران طلایی رواب أکثر
روابط ترکیه با روسیه در طول تاریخ متاثر از عوامل متعددی تحولات بسیاری به خود دیده است. اما از دوره به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه این روابط تغییرات بزرگی را تجربه کرده است که به هیچ وجه نمی توان آن را ناگهانی و بدون پیش زمینه تصور کرد. در شکل گیری این دوران طلایی روابط دوجانبه، گرایش ترکیه به توسعه دوستانه آن امری غیرقابل انکار است. در میان علل مختلف در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، به نظر می رسد دو عامل فرد تصمیم گیرنده و ساختار بیش از همه در هموار کردن تلاش ترکیه برای این نوع روابط نقش داشته است. بنابراین سوال اصلی این مقاله آن است که دو متغیر فرد و ساختار چه تاثیری بر روابط ترکیه با روسیه داشته اند؟ نتایج حاصل از پژوهش با بررسی نمودهای عینی تاثیر این دو متغیر حاکی از آن است که این دو عامل زمینه تغییر نگرش ترکیه به روسیه از قالب حداکثریِ تقابلی و دشمن گونه به قالب حداقلیِ تعاملی و دوستانه را فراهم آورده است.
تفاصيل المقالة
چکیده
رویکرد رهبران حزب عدالت و توسعه در قبال اقلیت کرد، پس از پیروزی پارلمانی 2002 نشان از حرکت این کشور به سمت آشتی ملی[1] در سال های آتی داشت. با این حال، در ادامه این حزب عملا نتوانست به تعهدات خود در قبال این اقلیت، جامه عمل بپوشاند. بر این پایه،هدف پژوهشحاضر برر أکثر
چکیده
رویکرد رهبران حزب عدالت و توسعه در قبال اقلیت کرد، پس از پیروزی پارلمانی 2002 نشان از حرکت این کشور به سمت آشتی ملی[1] در سال های آتی داشت. با این حال، در ادامه این حزب عملا نتوانست به تعهدات خود در قبال این اقلیت، جامه عمل بپوشاند. بر این پایه،هدف پژوهشحاضر بررسی چرایی تغییر و نوسان رویکردهای حزب عدالت و توسعه در قبال کردها بین سال های 2015-2002 است. بدین ترتیب، پژوهش با تکیه برروش کیفیاز نوع تبیین علّی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و منابع اینترنتی، در پی پاسخگویی به اینپرسش اصلیاست که علت فعال شدن مجدد شکاف قومی ترک-کرد پس از یک دهه سیاست آشتی و کاهش حمایت کردها از حزب عدالت و توسعه در انتخابات 2015 چه بوده است؟فرضیهمورد آزمون پژوهش این است که به نظر می رسد ناتوانی دولت ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه در پیگیری و تامین کامل مطالبات اقلیت کرد پس از مذاکرات آشتی ملی و عدم دستیابی کردها بر مطالبات اصلی شان از یک سو، و گرایش کردها به همبستگی فرامرزی با کردهای سوریه و عراق پس از تحولات اخیر خاورمیانه از سوی دیگر، باعث خصمانه شدن مواضع طرفین و فعال شدن شکاف ترک-کرد در انتخابات اخیر شده است.یافته های پژوهشنشان می دهد که بخشی از سیاستهای حزب عدالت و توسعه در حوزه رتوریک باقی ماند و در عمل کمتر توانست اهداف حزب را تامین نماید؛ از این رو، ناتوانی حزب در پیگیری و تامین مطالبات کردها، باعث فعال شدن شکاف ترک-کرد در انتخابات اخیر شده است.
[1]. üzlaşma
تفاصيل المقالة
بیانمسئله: گفتمانهایسیاسی نقش بسزایی درتدوین وشکلگیری رقابتها،تعاملات و نزاعهایسیاسی در کشورهای مختلف برعهده دارند. این تأثیرگذاری بهویژه در کشورهای متکثر و سرشار از گفتمانهای سیاسی و فرهنگی بسیار قابلتوجه است. ترکیه یکی از این کشورهای مهم و تأثیرگذار درمنطقه أکثر
بیانمسئله: گفتمانهایسیاسی نقش بسزایی درتدوین وشکلگیری رقابتها،تعاملات و نزاعهایسیاسی در کشورهای مختلف برعهده دارند. این تأثیرگذاری بهویژه در کشورهای متکثر و سرشار از گفتمانهای سیاسی و فرهنگی بسیار قابلتوجه است. ترکیه یکی از این کشورهای مهم و تأثیرگذار درمنطقه خاورمیانه است که در دورهای طولانی شاهد رقابتهای گفتمانی متعددی بوده که همچنان نیز ادامه دارد. در همین راستا بهنظر میرسد بررسی سیر تعامل و تقابلهای گفتمانی در این کشور در قالب همکاری ومنازعه، پژوهشی مفید وضروری بهحساب آید.هدف:پژوهشحاضر درصدد است تا بابهرهگیری از روش گفتمانی لاکلائو و موف بهبررسی نزاعها و همکاریهای گفتمانی در ترکیه از سالهای 1990 تا 2016 بپردازد.نتیجهگیری:بدینترتیبمیتوان گفتمانهای اسلامگرا،سکولارها (کمالیستها و لائیکها) وهمچنین خردهگفتمانهایی نظیر کردها را ازجمله مهمترین گفتمانهای فعال درصحنه سیاسی این کشور بهشمار روند.این بررسی بهویژه از زمانی برای پژوهشحاضر حائزاهمیت است که گفتمان اسلامگرایی در دهه90 نیزتوانست خود را بهطورجدی در صحنهسیاسی ترکیه نشان دهد وحتی در دورهای بهگفتمان هژمونیک تبدیل شود. بهعلاوه قدرتگرفتن حزب عدالت وتوسعه بهعنوان حزبی اعتدالگرا و متمایل به گفتمان اسلامگرایان شکل وماهیت نزاعها وهمکاریهای گفتمانی را در این کشور پیچیدهتر کرده است.روش: دراین پژوهش قصد براین است که باروش توصیفی–تحلیلی و ابزارگردآوری مطالب ازنوع روش کتابخانهای، بهبررسی رقابتهای اسلامسیاسی وسکولاریسم درترکیه پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
دولت ترکیه، راهبردهای ویژهای را در سیاست خارجی خود مخصوصاً در خصوص مسئله اقلیم کردستان عراق و کردهای داخل کشور اجرا کرده . ازآنجاییکه ترکیه یکی از بازیگران اصلی در دامن زدن به بحرانهای منطقه میباشد ضروری است سیاستهایی که ترکیه در کشور عراق در پیشگرفته بررسی شود. ب أکثر
دولت ترکیه، راهبردهای ویژهای را در سیاست خارجی خود مخصوصاً در خصوص مسئله اقلیم کردستان عراق و کردهای داخل کشور اجرا کرده . ازآنجاییکه ترکیه یکی از بازیگران اصلی در دامن زدن به بحرانهای منطقه میباشد ضروری است سیاستهایی که ترکیه در کشور عراق در پیشگرفته بررسی شود. به دلیل پراکندگی اقوام کرد در ترکیه و کردهای کشورهای همسایه بوده که در گذر زمان شاهد سیاستهای متفاوت از سوی دولت ترکیه در برخورد با کردها بودهایم. هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه حزب عدالت و توسعه ترکیه با حکومت اقلیم کردستان عراق میباشد. حزب عدالت و توسعه ترکیه چرخشی در سیاست خارجی خود داشته و در پی سیاست برقراری هژمونی منطقهای به دنبال حل مسائل داخلی و منطقهای است . در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده میشود به همین منظور از منابع کتابخانهای، مقالات و پایاننامهها کمک گرفتهشده. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا بین حزب عدالت و توسعه ترکیه با حکومت اقلیم کردستان عراق رابطه وجود دارد؟ برای تبیین این پژوهش، چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی میباشد. نتایج نشان داد ترکیه بهمنظور تحقق همزمان اهداف و سیاستها کوشیده تا رابطه خود را با حکومت اقلیم کردستان توسعه داده و آن را به سطح رابطه استراتژیک ارتقا دهد.
تفاصيل المقالة
پس از پایان حضور نظامیان در عرصة سیاستورزی ترکیه، حزب عدالت و توسعة ترکیه این فرصت را به دست آورده با جلب اعتماد عمومی نزدیک به دو دهة ارکان قدرت در ترکیه را در اختیار گیرد. تاریخ روابط ایران و ترکیه بهعنوان دو همسایة مؤثر در خاورمیانه نشان میدهد که روابط دو کشور همو أکثر
پس از پایان حضور نظامیان در عرصة سیاستورزی ترکیه، حزب عدالت و توسعة ترکیه این فرصت را به دست آورده با جلب اعتماد عمومی نزدیک به دو دهة ارکان قدرت در ترکیه را در اختیار گیرد. تاریخ روابط ایران و ترکیه بهعنوان دو همسایة مؤثر در خاورمیانه نشان میدهد که روابط دو کشور همواره دارای فرازوفرودهایی بوده و هست. لذا این پرسش مطرح است که، موانع اصلی همگرایی در روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به سؤال مذکور اینطور پاسخ دهد که روابط ترکیه با اسرائیل، تفاوت نگرش ایران و ترکیه به بحران سوریه و رقابت منطقهای دو کشور در خاورمیانه برای رهبری از موانع همگرایی دو کشور است. برای تبیین این پژوهش چارچوب نظری عملگرایی با تبعیت از نوواقعگرایی در سیاست خارجی ترکیه مدنظر گرفتهشده است. عملگرایی حزب عدالت و توسعه در سیاست خارجی نقش تعیینکنندهای در راهبردهای ترکیه و دستیابی به هدفهای مدنظر داشته است.
تفاصيل المقالة
ترکیه در چند دهه ی اخیر تلاش های فراوانی را برای حضور در میان کشورهای اروپایی انجام داده است. درخواست رسمی ترکیه برای پیوستن به جامعه ی اروپا در24 آوریل 1987 ارایه شد. روند مذاکرات برای الحاق از 13 اکتبر 2005 با امضای سندی 35 فصلی آغاز شد؛ روندی که به یک دوره ی 10 ساله أکثر
ترکیه در چند دهه ی اخیر تلاش های فراوانی را برای حضور در میان کشورهای اروپایی انجام داده است. درخواست رسمی ترکیه برای پیوستن به جامعه ی اروپا در24 آوریل 1987 ارایه شد. روند مذاکرات برای الحاق از 13 اکتبر 2005 با امضای سندی 35 فصلی آغاز شد؛ روندی که به یک دوره ی 10 ساله از مذاکرات مشروط شده و در آن اتحادیه اروپا شروط، معیارها و استانداردهایی را برای پیوستن این کشور تعیین نموده است. دولت ترکیه در راستای درخواست های اتحادیه اروپا، اصلاحات گسترده ای را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قضایی و اعطای برخی امتیازات به اقلیت های قومی و مذهبی در دستور کار خود قرار داده است. این مقاله با بررسی نقش و تاثیراین اصلاحات، درچارچوب روش توصیفی- تحلیلی، با استناد به داده های اسنادی و با بهره گیری از نظریه ی هم گرایی مدعی است که با توجه به رویکرد ایدئولوژیک اروپا در خصوص پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، این اصلاحات تاثیر چندانی بر موقعیت ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا ندارد و به نظر می رسد که اساساً غرب به علل تمدنی و فرهنگی تمایل جدی برای پذیرش ترکیه به اتحادیه اروپا را نخواهد داشت.
تفاصيل المقالة
سوریه از مهمترین کشورهای همسایه ترکیه به شمار می آید .و دو کشور از موقعیت ژئواستراتژیکی بسیار مهمی در منطقه برخوردارند . با وجودی که طی دهه گذشته در چارچوب سیاست منطقه ای حزب عدالت و توسعه فصل جدیدی از روابط ، در ابعاد مختلف، میان دو کشور سوریه و ترکیه ایجاد گردید ، اما أکثر
سوریه از مهمترین کشورهای همسایه ترکیه به شمار می آید .و دو کشور از موقعیت ژئواستراتژیکی بسیار مهمی در منطقه برخوردارند . با وجودی که طی دهه گذشته در چارچوب سیاست منطقه ای حزب عدالت و توسعه فصل جدیدی از روابط ، در ابعاد مختلف، میان دو کشور سوریه و ترکیه ایجاد گردید ، اما طی ماه های گذشته روابط دو کشور در سایه روند تحولات داخلی سوریه قرار گرفته است . از همان آغاز شروع اعتراضات مخالفان حکومت بشار اسد، دولت ترکیه سعی داشته تا به نوعی نقش میانجی گرانه را ایفا کند. با ادامه روند اعتراضات در سوریه ،سیاست میانجی گرانه دولت ترکیه به سمت فشار دیپلماتیک بر دولت بشار اسد به منظور انجام اصلاحات دموکراتیک و توجه به خواسته های معترضان گرایش پیدا کرده و نوعی لحن آمرانه یافته است . ترکیه و سوریه تا به حال در روابط دو جانبه خود دچار مشکلاتی بوده اند که در این میان سه اختلاف اصلی بیشتر به چشم می خورد . نخستین اختلاف ترکیه و سوریه در مورد استان هاتای است که در تصرف ترکیه است و دومین اختلاف بر سر نحوه تقسیم و بهره برداری از آب های مشترک میان ترکیه و سوریه و سومین و مهمترین اختلاف ترکیه مربوط به مساله کردها می باشد. با تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و سیاست خارجی ترکیه مبنی بر چند جانبه گرایی و چند بعدی بودن ،روابط ترکیه از تعامل به سمت تعارض پیش رفته است به گونه ای که این امر در نا امن کردن سوریه نقش بسزایی داشته و به تبع آن بر امنیت سیاسی ایران نیز تاثیر منفی گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته و به دنبال بررسی جایگاه ترکیه در تحولات سوریه و تاثیر آن بر امنیت سیاسی کشور ایران است.
تفاصيل المقالة
ارتش ترکیه در سال های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که کمال آتاترک برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه أکثر
ارتش ترکیه در سال های 1960، 1971، 1980، 1997.م به خاطر حقی که کمال آتاترک برای محافظت از جمهوری ترکیه و حفاظت از ارزش های کمالیستی به موجب قانون اساسی به ارتش واگذار کرده، دست به کودتا زده است، ولی با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2003.م و توسعه همه جانبه ترکیه، این کشور، گذار واقعی به دمکراسی و مردم سالاری را در پیش گرفته بود و حزب عدالت و توسعه از طریق راه های قانونی و اصلاح قانون اساسی تصویب شده در زمان کودتاهای نظامی، راه های منتهی به کودتا را در این کشور بسته بود، ولی ارتش برای بار پنجم در 15جولای 2016 دست به کودتای نظامی علیه جزب عدالت و توسعه زده و این سوال را ایجاد کرده که با وجود توسعه همه جانبه ترکیه از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و در پیش گرفتن راه گذار به دموکراسی و محدود کردن نقش ارتش در سیاست، چه عواملی باعث شده تا این نهاد نظامی دوباره اقدام به کودتا کند؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که علت شکل گیری چنین کودتایی، محروم کردن ارتش از توانایی های ارزشی معطوف به قدرت خود و محروم کردن جنبش فتح الله گولن از فعالیت های خود در داخل ترکیه و عدول از ارزش های کمالیستی توسط حزب عدالت و توسعه بوده است. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد.
تفاصيل المقالة
چکیده ترکیه امروزی وارث امپراطوری عثمانی است که در برههای از تاریخ به عنوان امپراطوری بزرگ اسلامی در سطح جهان مطرح بود. وجود نیروهای سیاسی متعارض در سیاست ترکیه، این کشور را به پدیدهای متمایز از همسایگانش تبدیل کرده است. ارتشیان که خود را دنبالرو آتاترک میدانند، خوا أکثر
چکیده ترکیه امروزی وارث امپراطوری عثمانی است که در برههای از تاریخ به عنوان امپراطوری بزرگ اسلامی در سطح جهان مطرح بود. وجود نیروهای سیاسی متعارض در سیاست ترکیه، این کشور را به پدیدهای متمایز از همسایگانش تبدیل کرده است. ارتشیان که خود را دنبالرو آتاترک میدانند، خواستار عدم دخالت اسلام در مسائل سیاسی هستند؛ این در حالی است که ترکیه کشوری است که اسلام در آن ریشههای عمیقی دارد. انتخابات پارلمانی 2002 سرآغاز حیات جدید سیاسی کشور ترکیه به شمار میرود؛ نگاهی به تحولات جاری در ترکیه نشان میدهد که این کشور با معضلاتی در زمینه دین و نقش آن در سیاست مواجه است. از طرفی قانون اساسی برلائیسم در این کشور تاکید دارد و از طرف دیگر فعالیت اسلامگرایان مخالف با این نظر است؛ اما واقعیتهای ترکیه امروز نشان میدهد که رابطه بین اسلامگرایان و ارتشیان وارد مرحله جدیدی شده و امکان اینکه آن دو به جای تقابل به همزیستی بپردازند وجود دارد.
تفاصيل المقالة
چکیده
ترکیهازآغازتأسیستوسطمصطفیکمالآتاترک،یکیازپایه هاواصولاساسی نظامحکومتیخودرابرمبنای سکولاریسمقرارداده است. یکی از عوامل کلیدی سکولاریسم در ترکیه مدرن با میراث عثمانی، نظارت نهادینه حکومت بر دین است. با تأسیس جمهوری در سال 1923 دولت منافع خود را در چهارچوب سکولاریزا أکثر
چکیده
ترکیهازآغازتأسیستوسطمصطفیکمالآتاترک،یکیازپایه هاواصولاساسی نظامحکومتیخودرابرمبنای سکولاریسمقرارداده است. یکی از عوامل کلیدی سکولاریسم در ترکیه مدرن با میراث عثمانی، نظارت نهادینه حکومت بر دین است. با تأسیس جمهوری در سال 1923 دولت منافع خود را در چهارچوب سکولاریزاسیون و بنای ملتی برخاسته از گروه های متنوع قومی و دینی تعریف کرد. پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخابات نوامبر 2002 به عنوان حزبی با ریشه های اسلامی،پرسشهای مهمی را درباره آینده سکولاریسم و نیز اسلام گرایی در این کشور به میان آورد. ویژگی های اصلی سکولاریسم ترکیه با گونه فرانسوی یا آمریکایی آن متفاوت است و قرائتی که از این مفهوم در ترکیه می شود، متفاوت از جداسازی دین و حکومت، مهار دین و حذف آن از سپهر عمومی را دنبال می کند. در این مقاله،تلاشخواهیمکردبابهره گیریازرویکرد جریان شناسی فکری به اینپرسشپاسخدهیم که سمت گیری عدالت و توسعه به عنوان یک حزب با ریشه های اسلامی در مواجهه با سکولاریسم چگونه بوده است؟ یافتههای مقالهحاکیازآناستکهحزب عدالت و توسعه با پذیرش سکولاریسم به عنوان یک روش حکومت داری، ضمن کاستن از حساسیت نیروهای طرفدار ایدئولوژی کمالیسم (و به طور خاص حامیان قرائت حداکثری از سکولاریسم) در پی جدایی دین از ساختار حکومتی است تا بدین وسیله آزادیهای دینی را تضمین کنند.
تفاصيل المقالة
چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظامهای سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقهمنداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومتها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این أکثر
چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظامهای سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقهمنداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومتها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این زمینه سیاستگذاریهای اقتصادی نادرست و نبود امنیت اقتصادی ،نابرابری، شکاف ساختاری، تورم و... زمینه ایجاد بیثباتی سیاسی را در جامعه فراهم میکند. از سال ۲۰۰۲ به بعد با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، دولت ترکیه توانسته است با برنامهریزی مناسب در سیاستگذاری کلان اقتصادی بر مشکلات اقتصادی فائق آید. اما این ﺳﺆال مطرح است که نقش سیاستگذاریهای اقتصادی در ایجاد ثبات سیاسی در ترکیه چه بوده است؟ فرضیهای که میتواند مطرح شود این است که سیاستگذاریهای اقتصادی باعث ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است؛ بر این اساس دولت در سطح کلان با بهرهگیری از گسترش بخش خصوصی و افزایش رقابت، کاهش تقاضای داخلی و توسعه صادرات، ایجاد ساز و کار و تشویق برای جذب سرمایه خارجی، افزایش بهرهوری و استفاده از تکنولوژی توانسته برنامه توسعه و رشد اقتصادی را تداوم بخشد. در بخش سیاستگذاری پولى نیز توانسته نرخ تورم را به زیر ۵ درصد کاهش دهد. در بخش ارزی نیز با تغییر از نظام ارزی ثابت به نظام ارزی شناور توانسته به احیای ارزش پول داخلی کمک کند. که این امر باعث رضایت مندی شهروندان و ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است.
تفاصيل المقالة
چکیده
ترکیه نخستین کشور مسلمان خاورمیانه است که در سال 1949 اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با آن کشور برقرار کرد. از روابط ترکیه و اسرائیل، همواره به عنوان یک رابطه استراتژیک نام برده می شود. روابط این دو کشور، یک رابطه عمیق است که با وجود تغییرات سیاسی در أکثر
چکیده
ترکیه نخستین کشور مسلمان خاورمیانه است که در سال 1949 اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با آن کشور برقرار کرد. از روابط ترکیه و اسرائیل، همواره به عنوان یک رابطه استراتژیک نام برده می شود. روابط این دو کشور، یک رابطه عمیق است که با وجود تغییرات سیاسی در ترکیه و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه همچنان ادامه یافت. حزب عدالت و توسعه ترکیه که از بقایای حزب منحل شدة فضیلت، تشکیل شد و در انتخابات پارلمانی 2002 ترکیه، به قدرت رسید در واقع نسل تازه ای از اسلامگرایان به رهبری رجب طیب اردوغان هستند که هم روابط نزدیک تری با اسرائیل برقرار ساخته و هم حضور ترکیه در اتحادیه اروپا را متحمل تر ساختند. با آنکه رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه شخصیت های اسلام گرا بودند مناسبات دوستانه آن کشور با اسرائیل به طور فزاینده ای مستحکم تر شده و همکاری های بین دو کشور گسترش یافت.
در واقع تسخیر پست ریاست جمهوری و پیروزی مجدد در انتخابات پارلمانی توسط اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه، به معنای تحولی اساسی در سیاست خارجی ترکیه نبود. اسلام گرایان درصدد بودند روابط خود را با غرب به خوبی حفظ نمایند و در عین حال روابط خود با جهان اسلام و مجموعه شرق را نیز گسترش دهند. در این میان روابط ترکیه و اسرائیل نیز در قالب سیاست خارجی و استراتژی کلان ترکیه برای ایفای نقش فعال و مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای نگریسته شده و در چارچوب منافع ملی ترکیه گسترش یافت.
این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که روابط ترکیه و اسرائیل پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه را چگونه و از چه منظر تحلیلی ـ تئوریکی می توان تبیین نمود؟
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications