• فهرس المقالات جامعه بین‌الملل

      • حرية الوصول المقاله

        1 - صلح جهانی در نظام قانون‌مند
        محمدرضا حکاک‌زاده
        عملکرد مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد در راستای مبارزه با تروریسم بین‌المللی و کمک‌های انسان‌دوستانه، ناشی از تحولاتی است که در مفهوم صلح پدید آمده است. تشکیل مراجع قضایی بین‌المللی که از قرن بیستم آغاز و در دهه پایانی آن به اوج خود رسید، از اهمیت بسیار والایی أکثر
        عملکرد مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد در راستای مبارزه با تروریسم بین‌المللی و کمک‌های انسان‌دوستانه، ناشی از تحولاتی است که در مفهوم صلح پدید آمده است. تشکیل مراجع قضایی بین‌المللی که از قرن بیستم آغاز و در دهه پایانی آن به اوج خود رسید، از اهمیت بسیار والایی در نیل به صلح جهانی برخوردارند، امروزه تأسیس دیوان کیفری بین‌المللی را به ارمغان آورده که عامل محکمی در تضمین حق ملت‌ها در تعیین سرنوشت به شمار می‌رود. ممنوعیت هرگونه توسل به زور خارج از مقررات منشور ملل متحد که منشاء آن به معاهده ممنوعیت جنگ در فاصله دو جنگ جهانی بر می‌گردد، امروزه با وجود راه کارها و ساز و کارهای بین‌المللی به خصوص سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی و گسترش تعداد و اختیارات آن ها در جهانی شدن نظام قانون‌مند بین‌المللی، سهم به‌سزائی را به خود اختصاص داده‌اند. تعهدات هرکشور در قبال جامعه بین‌المللی که موجبات هرچه بیشتر همبستگی بین کشورها را پدید آورده است از دیگر مواردی هستند که به آن ها پرداخته شده است. در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف عوامل و فرایندهایی که مانع بروز مخاصمات مسلحانه می‌گردد و هم‌چنین علل بروز آن ها پرداخته شده است. با تغییرات شگرف دنیای امروز مفهوم حاکمیت ملی از نظام وستفالیایی به دولت ـ ملت و نتیجتاً ما مردم ملل متحد گرایش روز افزونی دارد. در سال‌های اخیر با گسترش هرچه بیشتر کنوانسیون‌های قانون‌ساز بین‌المللی به این نتیجه می‌رسیم که به هرنسبت مقررات حقوق بشری و توجه به نقش انسان‌ها بیشتر باشد، دست‌یابی به صلح پایدار آسان‌تر میسر می‌گردد. رعایت مقررات حقوق بین‌الملل به دنبال خود صلح و آرامش و تعالی را به جامعه انسانی نوید می‌دهد. رابطه حاکمیت و قواعد آمره و این‌که نقض هنجارهای امری حقوق بشری منجر به نقض صلح می‌شود با تبیین مفهوم صلح و نظام قانون‌مند جهانی و تأثیری که این دو بر یک‌دیگر می‌گذارند مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - آینده‌پژوهی خاورمیانه طی سه دهه آینده؛ تحلیل روندهای مقابله با تروریسم در سطح بین‌الملل
        محمدعلی بصیری زهرا آقامحمدی
        چکیده خاورمیانه یکی از مهم‌ترین مناطق جهان است که تروریسم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تهدیدهای امنیتی، به میزان زیادی آینده این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. هرچند، دولت‌ها برای مقابله با تروریسم در عرصه بین‌المللی، راهبردهای مختلفی را اتخاذ کرده‌اند؛ اما هیچ کدام از ا أکثر
        چکیده خاورمیانه یکی از مهم‌ترین مناطق جهان است که تروریسم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تهدیدهای امنیتی، به میزان زیادی آینده این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. هرچند، دولت‌ها برای مقابله با تروریسم در عرصه بین‌المللی، راهبردهای مختلفی را اتخاذ کرده‌اند؛ اما هیچ کدام از این راهبردها تاکنون نتوانسته است مشکل تروریسم در این منطقه را در عرصه بین‌المللی حل و فصل کند. این مقاله با بهره‌گیری از نظریه مکتب انگلیسی، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به تدوام بحران‌های تروریستی در خاورمیانه، چه آیندۀ محتمل و مطلوبی می‌توان برای روندهای مقابله با تروریسم در سطح بین‌المللی ترسیم کرد؟ یافته‌ها گویای آن است که سناریوی تقویت همبستگی و انسجام جامعه بین‌المللی در مبارزه با تروریسم، با ویژگی‌هایی چون: رهبری جدی‌تر سازمان ملل متحد؛ تعهد به رعایت حقوق بشر در مبارزه با تروریسم؛ شکل‌گیری راهبرد عملیاتی منسجم؛ پذیرش صلاحیت دیوان کیفری بین‌المللی برای مجازات عاملان اقدامات تروریستی و تقویت برابری و عدالت اقتصادی، از محتمل‌ترین و مطلوب‌ترین چشم‌اندازهای روندهای مقابله با تروریسم در عرصۀ بین المللی در سه دهه آینده است. هدف این پژوهش، بررسی تهدیدهای برآمده از ترورریسم و فرصت‌های مقابله با آن طی سه دهه آینده با همکاری جامعه بین‌المللی تحت لوای سازمان ملل است. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و آینده‌پژوهی خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مواجهه قدرت و قانون؛ مطالعه تطبیقی کاربست دکترین مسئولیت حمایت در بحران لیبی و سوریه
        نجوا حاضری قدرت احمدیان فرزاد رستمی
        عرصه بین‌الملل همواره محل رقابت بازیگران دولتی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم اراده جامعه بین‌الملل در راستای هنجارسازی و قانون‌سازی در سطح بین‌المللی در قالب نهادهای بین‌المللی چون سازمان ملل شکل گرفت تا بحران‌ها و مسائل آن را به طرق مسالمت‌آمیز در قالب اقدام جمعی از سو أکثر
        عرصه بین‌الملل همواره محل رقابت بازیگران دولتی بوده است. پس از جنگ جهانی دوم اراده جامعه بین‌الملل در راستای هنجارسازی و قانون‌سازی در سطح بین‌المللی در قالب نهادهای بین‌المللی چون سازمان ملل شکل گرفت تا بحران‌ها و مسائل آن را به طرق مسالمت‌آمیز در قالب اقدام جمعی از سوی جامعه بین‌الملل حل کنند. با توجه به نیاز روزافزون به ضرورت توجه به حقوق بشر قوانین مدونی در این حوزه شکل گرفت که یکی از آن‌ها اصل مسئولیت حمایت در واکنش به نقض حقوق بشر در رواندا، کوزوو و بوسنی بود. این اصل به عنوان واکنش به موقع و قاطع به اعمال خشونت از سوی شورای امنیت به نمایندگی از جامعه بین‌الملل تعریف شد. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که: چرا دکترین مسئولیت حمایت در لیبی توسط شورای امنیت به کار گرفته می‌شود اما درخصوص سوریه این اتفاق روی نمی‌دهد؟ در پاسخ به این سوال، این فرضیه مطرح می‌شود که چنین به نظر می‌رسد: که اجماع قدرت-های بزرگ در کاربست دکترین مسئولیت حمایت در لیبی و عدم اجماع قدرت‌های بزرگ در عدم کاربست این اصل در سوریه به غلبه قدرت بر قانون منجر شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - اقدامات جامعه بین المللی و مقررات داخلی کشورها در مقابله جنایت تجاوز ارضی
        ُسعید فرامرزی بابادی حسن پوربافرانی
        زمینه و هدف: جامعه بشری همواره در تلاش برای ایجاد سازوکارهای پیشگیرانه حقوقی و اجرائی در جهت ممانعت از جنگ و تجاوز سرزمینی بوده است. چراکه جنگ علاوه بر نقض حاکمیت کشورها و ایجاد فجایع انسانی موجب برهم زدن صلح و امنیت بین‌المللی نیز می‌گردد.روش: نوشتار حاضر با مطالعه‌ای أکثر
        زمینه و هدف: جامعه بشری همواره در تلاش برای ایجاد سازوکارهای پیشگیرانه حقوقی و اجرائی در جهت ممانعت از جنگ و تجاوز سرزمینی بوده است. چراکه جنگ علاوه بر نقض حاکمیت کشورها و ایجاد فجایع انسانی موجب برهم زدن صلح و امنیت بین‌المللی نیز می‌گردد.روش: نوشتار حاضر با مطالعه‌ای توصیفی- تحلیلی در پرتو مراجعه به منابع مختلف و سوابق تاریخی به بررسی این سازوکارها می‌پردازد.یافته‌ها و نتایج: نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که جامعه بین‌المللی از اواخر قرن نوزدهم تاکنون اقدامات متعددی در مقابله با جنایت تجاوز ارضی انجام داده است که تشکیل دادگا‌ه‌های موقت و دائمی بین‌المللی و معاهدات دو یا چندجانبه از آن جمله می‌باشند. همچنین در مقررات داخلی برخی کشورها نیز در قسمت جزای ماهوی به جرم‌انگاری جنایت تجاوز ارضی و تعیین مجازات بر آن اشاره شده است که علی‌رغم ماهیت سیاسی جنایت تجاوز و وجود گرایش‌های مخالف در این زمینه، لیکن در عمل شاهد ازدیاد و تکثیر قوانین داخلی و ملی در جرم‌انگاری این جنایت می‌باشیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تناقضات حاکمیت، منافع ملی و اصل مداخله بشردوستانه در تحولات لیبی، بحرین و سوریه
        میرابراهیم صدیق سید عبدالمحمد موسوی
        پژوهش حاضر در پی بررسی تناقضات حاکمیت دولت ها، منافع ملی قدرت های بزرگ و اصل مداخله بشردوستانه در تحولات لیبی، بحرین و سوریه است. تحولات در کشورهای مذکور پرسش های فراوانی را ایجاد کرده است. تناقض رفتاری قدرت های بزرگ در قبال این تحولات به روشنی بیانگر این است که منطق حا أکثر
        پژوهش حاضر در پی بررسی تناقضات حاکمیت دولت ها، منافع ملی قدرت های بزرگ و اصل مداخله بشردوستانه در تحولات لیبی، بحرین و سوریه است. تحولات در کشورهای مذکور پرسش های فراوانی را ایجاد کرده است. تناقض رفتاری قدرت های بزرگ در قبال این تحولات به روشنی بیانگر این است که منطق حاکم بر جامعه بین المللی، همچنان زور و قدرت است. اصل عدم مداخله همواره از دیرباز به عنوان یک اصل عرفی حقوق بین الملل مورد قبول جامعه جهانی بوده است اما در قضیه لیبی به بهانه حقوق بشر، نظاره گر واکنش و مداخله سریع غرب و ناتو بوده ایم در حالی که با وجود نقض واضح حقوق بشر در بحرین و یمن اما واکنش حداقلی از سوی غرب صورت گرفت؛ در تحولات سوریه نیز کشمکش قدرت های بزرگ و منطقه ای مانع از حل سیاسی بحران و طولانی شدن آن شده است. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: تناقضات حاکمیت کشورها، منافع ملی قدرت های بزرگ و اصل مداخله بشردوستانه چه تأثیری در تحولات لیبی، بحرین و سوریه داشته است؟پاسخ موقت به پرسش حاضر نیز بدین ترتیب است: قدرت های بزرگ با توجه به منافع و مطامع خود هر جا که نظام حاکم را مطابق با منافع خود دیده اند (بحرین) از اصل حاکمیت دولت ها حمایت نموده اند و هر جا که نظام حاکم را برخلاف منافع خود پنداشته اند (لیبی و سوریه) بر اصل مداخله بشردوستانه تأکید داشته اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی تطبیقی مفاهیم روابط بین‌الملل از منظر رئالیسم و مکتب انگلیسی
        معصومه غنی لو سیدفرشید جعفری پابندی سعید وثوقی
        رئالیسم و مکتب انگلیسی جزو مهمترین مکاتب روابط بین‌الملل در طول تاریخ این رشته بوده و کماکان جایگاه خود را حفظ کرده اند. با توجه به نقش مکاتب در فهم پدیده‌های بین‌المللی، داشتن تصویر جامع و دقیق نسبت به این مکاتب ضروری می‌نماید. بر همین اساس در مقاله حاضر با معرفی اجمال أکثر
        رئالیسم و مکتب انگلیسی جزو مهمترین مکاتب روابط بین‌الملل در طول تاریخ این رشته بوده و کماکان جایگاه خود را حفظ کرده اند. با توجه به نقش مکاتب در فهم پدیده‌های بین‌المللی، داشتن تصویر جامع و دقیق نسبت به این مکاتب ضروری می‌نماید. بر همین اساس در مقاله حاضر با معرفی اجمالی رئالیسم و مکتب انگلیسی، چهار مفهوم نظام بین‌الملل، موازنه قوا، حقوق بین‌الملل و نهادهای بین‌المللی با توجه به اهمیت‌شان در مطالعات روابط بین‌الملل به عنوان نمونه انتخاب شده و ضمن بررسی تعریف این دو مکتب از این چهار مفهوم، میزان تطابق آن‌ها مورد سنجش قرار گرفته است. از نتیجه این تطبیق، درجه هم‌پوشانی و سازگاری دو مکتب مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته‌های این پژوهش که روش آن توصیفی-تحلیلی-مقایسه‌ای است، نشان می‌دهد این دو مکتب، با اندک تفاوت، نگاه تقریباً مشابهی به این چهار مفهوم کلیدی در روابط بین‌الملل دارند. لذا با وجود دیدگاه رایج نسبت به مکتب انگلیسی به عنوان دیدگاهی میانه، این مکتب هم در هدف و هم در ماهیت با مکتب رئالیسم قرابت بیشتری دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - رویکرد سه‌گانه حمایت، وساطت و مداخله آمریکا: مقایسه مصر جدید و ایران
        مهدی حبیب اللهی حسین مسعودنیا
        آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به ‌طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خو أکثر
        آمریکا با تکیه بر تجربیات بیش از نیم قرن خود درتعامل با منطقه خاورمیانه، مصر را کشوری کلیدی در منطقه قلمداد می کند. به عبارت بهتر، مصر لنگرگاه ثبات وامنیت برای غرب به ویژه آمریکا محسوب می شود، به ‌طوری که در دهه های گذشته واشنگتن- قاهره برای تامین منافع مشترک راهبردی خود در خاورمیانه همکاری‌های نزدیک و مستمری داشته‌اند. با رخداد تحولات بهار عربی و سرنگونی مبارک، سیاست آمریکا در قبال مصر با چالش مواجه شد،با این وجود سیاست خارجی آمریکا ازمدیریت راهبردی خاصی پیروی وتحولات را مدیریت نموده است. نمونه تاریخی چنین رویکردی را می‌توان در نحوه جهت‌گیری آمریکا در قبال ایران به نخست وزیری مصدق مشاهده نمود. بر این اساس با درنظرگرفتن این نکته که سیاست خارجی آمریکا در قبال تحولات مصر و به دنبال آن سقوط مبارک تا به قدرت رسیدن السیسی سه مرحله؛ حمایت، وساطت و مداخله در امور این کشور را شامل می‌شود، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌مندی از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در صدد است رویکرد آمریکا در قبال تحولات مصر را با جهت‌گیری این کشور در قبال ایران دوره نخست وزیری محمد مصدق به‌صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. تفاصيل المقالة