یکی از مباحـث عمده و اساسی در نظام برنـامه ریزی جامع،مساله توسعه موزون و هماهنـگ است که در قالب توسـعه مناطق یک جامعه مطـرح می گردد.بکارگیری معیارها و روشهای کمی به منظور سطح بندی سکونتگاهها در سیستم فضایی مناطق شهری از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و أکثر
یکی از مباحـث عمده و اساسی در نظام برنـامه ریزی جامع،مساله توسعه موزون و هماهنـگ است که در قالب توسـعه مناطق یک جامعه مطـرح می گردد.بکارگیری معیارها و روشهای کمی به منظور سطح بندی سکونتگاهها در سیستم فضایی مناطق شهری از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و از سوی دیگر معیـاری برای تلاش در زمینه کاهـش و رفع نابرابری های موجود میان آنها می گردد. هدف این مقاله،سنجش و ارزیابی سطـوح برخـورداری مناطق22گانه کلانشـهر تهران در جهت نزدیک شـدن به عدالت اجتماعی،توسعه فضایی و دستیابی به میزان نابرابری های منطقه ای از لحاظ شاخص های مورد بررسـی است.روش پژوهـش توصـیفی و تحلیلی می باشد. 42 متغیر انتخابی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و از مدل کمیTOPSISبرای رتبه بندی اسـتفاده گردید. در میان مناطق شهری کلانشهر تهران برخوردارترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی،منطقه 5 با ضریب اولویت 0.584و فروبرخوردارترین، منطقه 17 با ضریب اولویت0.256می باشد.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: اهمیت استنشاق هوای پاک روزبهروز نمود بارزتری پیدا میکند. در هوای آزاد تعدادی از آلایندهها بهعنوان آلایندههای معیار در نظر گرفتهشدهاند، که یکی از این آلایندهها ذرات معلق است. هدف از این مطالعه تعیین جنبههای محیط زیستی ذرات معلق در منطقه 9 شهرداری تهر أکثر
زمینه و هدف: اهمیت استنشاق هوای پاک روزبهروز نمود بارزتری پیدا میکند. در هوای آزاد تعدادی از آلایندهها بهعنوان آلایندههای معیار در نظر گرفتهشدهاند، که یکی از این آلایندهها ذرات معلق است. هدف از این مطالعه تعیین جنبههای محیط زیستی ذرات معلق در منطقه 9 شهرداری تهران میباشد.روش بررسی: در این تحقیق ابتدا با مراجعه به شهرداری منطقه 9 و دریافت اطلاعات منطقه، فعالیتهای شاخص تولیدکننده ذرات معلق شناسایی شد. ریسکهای بالقوه آسیبرسان ناشی از این فعالیتها شناسایی و با توجه احتمال وقوع، گستره آلودگی، قدرت تشخیص و شدت اثر بر محیطزیست طبقهبندی گردیدند.یافتهها: 7 فعالیت شناسایی و برای هر فعالیت 17 پیامد محیط زیستی از تکنیک EFMEA شناسایی شد. از 17 ریسک شناساییشده 4 ریسک به ترتیب شامل بیماریهای ریوی، بیماریهای قلبی، بیماریهای گوارشی و بیماریهای پوستی دارای بیشترین شدت اثر بوده و رتبههای اول تا چهارم را به خود اختصاص دادهاند و 2 ریسک سوانح رانندگی و مخدوش شدن علائم راهنمایی و رانندگی دارای کمترین شدت اثر میباشند و در رتبههای شانزدهم و هفدهم رتبهبندی با روش TOPSIS قرار میگیرند. بر اساس تکنیک EFMEA نیز بیماریهای ریوی با عدد 524 و بیماریهای قلبی با عدد 423 بیشترین عدد ریسک و مخدوش شدن علائم راهنمایی با عدد 50 و سوانح رانندگی با عدد ریسک 52 کمترین سطح ریسک را به خود اختصاص دادهاند.بحث و نتیجهگیری: با توجه به ارزیابی ریسک در این تحقیق، مشخص گردید2ریسک بیماریهای ریوی و بیماریهای قلبی دارای بیشترین تأثیر بر روی سلامت عمومی افراد منطقه میباشند و با انجام یک رشته از اقدامات کنترلی میتوان ریسکهای زیستمحیطی منطقه را کاهش داد.
تفاصيل المقالة
نابرابری در بهرهمندی از امکانات و عوامل توسعه در مناطق گوناگون پهنه یک سرزمین مانعی جهت رشد و توسعه همه جانبه بهشمار آمده، فلذا در فرآیند برنامهریزی و مدیریت کشورهای در حال توسعه، موضوع کاهش نابرابری و ایجاد تعادل در روند توسعه مناطق مختلف از اهمیت برجستهای برخوردار أکثر
نابرابری در بهرهمندی از امکانات و عوامل توسعه در مناطق گوناگون پهنه یک سرزمین مانعی جهت رشد و توسعه همه جانبه بهشمار آمده، فلذا در فرآیند برنامهریزی و مدیریت کشورهای در حال توسعه، موضوع کاهش نابرابری و ایجاد تعادل در روند توسعه مناطق مختلف از اهمیت برجستهای برخوردار است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. تکنیکهای ارزیابی چند شاخصه یکی از روشهای مؤثر جهت شناخت و ارزیابی چندین گزینه بر اساس تعدادی معیار با درجه اهمیت متفاوت است. لذا این روش از کارایی بالایی جهت رتبهبندی و تعیین سطوح توسعه در بین مناطق مختلف بهشمار میآید. این روش شامل تکنیکهای متفاوتی است که در این مقاله با بهرهگیری از سه تکنیک TOPSIS، ELECTRE و VIKOR و با استفاده از شاخصهایی در حوزههای اقتصادی، جمعیتی، آموزشی، فرهنگی-مذهبی، بهداشتی-درمانی و زیرساختی، سطوح توسعه یافتگی در بین شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. استفاده از سه تکنیک علاوه بر ایجاد امکان مطالعهی تطبیقی، رتبهبندی نهایی را از دقت بالاتری برخوردار میسازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد شکاف زیادی بین شهرستانهای استان چهارمحال و بختیاری و توسعهای نامتعادل مابین آنها با توجه به شاخصهای مورد استفاده وجود دارد و مناطق همجوار با استان اصفهان از وضعیت بهتری برخوردار هستند. بر این اساس شهرستان شهرکرد نسبت به شهرستانهای دیگر، توسعه یافتهترین و شهرستانهای لردگان، بروجن، کیار، فارسان، کوهرنگ و اردل به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند.
تفاصيل المقالة
هدف از انجام این مقاله استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی(HSE-MS) درفاز بهره برداری سد سردشت در منطقه زاگرس شمالی در سال 1394 با استفاده از تکنیک های Entropy و TOPSISاست. سه مرحله شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی ریسک و استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ای أکثر
هدف از انجام این مقاله استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی(HSE-MS) درفاز بهره برداری سد سردشت در منطقه زاگرس شمالی در سال 1394 با استفاده از تکنیک های Entropy و TOPSISاست. سه مرحله شناسایی عوامل ریسک، ارزیابی ریسک و استقرارسامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی به انجام رسیده است. در مرحله اول به بررسی ویژگی های فنی سد در فاز بهره برداری و سپس به شناسایی عوامل ایجاد کننده ریسک های ناشی از فعالیت ها بر سه محیط فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی و انسانی پرداخته شده است. در مرحله دوم ریسک ها با سه معیار(شدت، احتمال و آسیب پذیری) تعریف و با نظر کارشناسان نمره دهی شده است. نمره دهی های مورد نظر توسط روش آنتروپی وزن دهی و با استفاده از نرم افزار TOPSIS Solver 2014 اولویت بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده درفاز بهره برداری لایه بندی حرارتی مخزن سد، قطع ارتباط زیستگاه پایین دست و بالادست سد و شیوع بیماری انگلی در مخزن سد به ترتیب بیشترین میزان ریسک محیط فیزیکوشیمیایی، ریسک محیط بیولوژیکی و ریسک محیط انسانی را دارامی باشد. در مرحله سوم با توجه به اولویت بندی های ریسک، برنامه استقرار سامانه مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی (HSE-MS) برای احداث سد طی پنج مرحله به انجام رسیده است. مرحله اول تعیین خط مشی و اهداف، مرحله دوم ارائه برنامه محیط زیستی، بهداشت و ایمنی، مرحله سوم اجرای برنامه، مرحله چهارم پایش و نظارت و کنترل و مرحله پنجم بازنگری است.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر در صدد آن است عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی سازمانی را مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از شاخه میدانی به شمار می رود، روش انجام تحقیق نیز به صورت پیمایشی بوده است. جامعه ای أکثر
پژوهش حاضر در صدد آن است عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی سازمانی را مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از شاخه میدانی به شمار می رود، روش انجام تحقیق نیز به صورت پیمایشی بوده است. جامعه این پژوهش در بخش اول مشتمل بر خبرگان و در بخش دوم مشتمل بر کلیه کارکنان استانداری خوزستان میباشد (475 نفر). به طوری که در بخش اول جهت شناسایی مؤلفه ها به کمک روش دلفی فازی، 15 نفر از خبرگان در تحقیق مشارکت داشته اند و در بخش دوم جهت اولویت بندی عوامل شناسایی شده، بر این اساس حجم نمونه بدست آمده از فرمول کوکران، 144 نفر از کارکنان استانداری خوزستان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه، پس از تأیید روایی و اعتبار آن با ضریب آلفای کرانباخ 863/0 بکار گرفته شد. نتایج روش دلفی فازی و تحلیل عاملی نشان داد که عوامل مربوط به چارچوب ساختاری پویا، کنترل تصمیمات سازمان، تسهیم اطلاعات بر توانمندسازی سازمانی در استانداری خوزستان تأثیرگذار است. جهت تعیین درجه اهمیت هر یک از سه دسته گروه اصلی تکنیک AHP فازی و به منظور رتبه بندی مؤلفه های فرعی تکنیک TOPSIS فازی به کار گرفته شد. سایر نتایج نشان داد که از دیدگاه کارکنان و مدیران استانداری خوزستان، عوامل مربوط به تسهیم اطلاعات دارای بیشترین تاثیر بر توانمندسازی سازمانی می باشند و پس از آن به ترتیب عوامل 1) کنترل تصمیمات سازمان 2) چارچوب ساختاری پویا بر توانمندسازی سازمانی در استانداری خوزستان دارای اهمیت چشمگیری می باشند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications