امروزه سازمان ها می توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و با اجرای طرح کارآفرینانه برر ربارا ی منعطر و نوآور و فرصت گرا فائق آیند، بنابراین برای غلاه بر مشکلات و تهدیدهایی که متوجه سازمان های امروزی است، تنها یک راه حل کار ساز است و آن هم ایجاد بستر فرهنگ کارآفر أکثر
امروزه سازمان ها می توانند با تعداد اندکی افراد خلاق و کارآفرین و با اجرای طرح کارآفرینانه برر ربارا ی منعطر و نوآور و فرصت گرا فائق آیند، بنابراین برای غلاه بر مشکلات و تهدیدهایی که متوجه سازمان های امروزی است، تنها یک راه حل کار ساز است و آن هم ایجاد بستر فرهنگ کارآفرینی در سازمان م-ی باشد. مطالعات و پژوهش های بالی یک رابطه مثات و بوی بین فرهنگ سازمانی و تمایل به کارآفرینی را تایید می کند, لذا به دلیر ل اهمیر ت ایر ن موضرو هدف از این مقاله بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی با مولفه های تمایل به کارآفرینی در شرکت لعابیران زربان پرداختره ایم. روش پژوهش حاضر توصیفی از نو هماستگی می باشد. جامعه ی آمرار ی در ایر ن پر ژوهش را کارکنران شررکت ) n= که بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده ) 86 N= لعابیران زربان )بدون در نظر گرفتن بخش تولید( )) 107 نفرانتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشرنامه ی اسرتاندارد کرارآفر ینی و فرهنرگ سرازما نی )کره برا تج یر ه و spss آلفای 38 % و 66 % پایایی تایید شد( استفاده گردید. داده های جمع آوری شرده برا اسرتفاده از نررم افر ار تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین فرهنگ سازمانی و برخی از مولفه های تمایر ل بره کرارآفر ینی )ریسک پذیری متعادل، کانون کنترل، سلاست فکر، عملگرایی و رویا پردازی( رابطه ی مثارت و معنرا دار و برا مولفره تحمل ابهام رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد اما نتایج با دست آمده عدم وجود رابطه بین فرهنگ سازمانی با برخر ی دیگر از مولفه های تمایل به کارآفرینی )نیاز به موفقیت و چالش طلای( را نشان می دهد.
تفاصيل المقالة
هدف: امروزه کارآفرینی نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد و در این بین ایجاد انگیزههای لازم برای کارآفرینی و گسترش فرهنگ کارآفرینی اساسی و تعیینکننده است. محققان نقش فرهنگ ملی در این زمینه را تعیینکننده میدانند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمایل کارآفر أکثر
هدف: امروزه کارآفرینی نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد و در این بین ایجاد انگیزههای لازم برای کارآفرینی و گسترش فرهنگ کارآفرینی اساسی و تعیینکننده است. محققان نقش فرهنگ ملی در این زمینه را تعیینکننده میدانند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر فرهنگ ملی انجام گرفت.
روش: این پژوهش به لحاظ روش، از نوع پیمایشی و از لحاظ ماهیت و هدف نیز توصیفی-کاربردی بود. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات مورد نیاز محقق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که در طیف لیکرت بصورت پنج گزینهای تنظیم شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود. بر اساس آمار مأخوذه از آموزش دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، تعداد 9000 نفر در دورههای کارشناسی، کارشناسیارشد و دکترای تخصصی دانشکده مدیریت و اقتصاد مشغول به تحصیل هستند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونهگیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار جمعآوری اطلاعات با ضریب لاوشه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه در اختیار گروه پاسخگویان قرار گرفت و ضریب آلفا 0/79 بود. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی از آمارههایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف معیار و جداول و نمودارهای ستونی استفاده گردید. در سطح استنباطی برای آزمون فرضیهها از رگرسیون استفاده گردید. نرمافزار مورد استفاده SPSS 24 بود.
یافتهها: تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر فرهنگ ملی تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر نگرش فردگرایانه تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بررفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر نگرش جنسیتی تأثیر ندارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر رویکرد استراتژیک تأثیر مثبت دارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر روابط قدرت تأثیر ندارد. تمایل کارآفرینانه بر رفتار کسبوکارهای نوپا با نقش تعدیلگر اجتناب از عدم اطمینان تأثیر ندارد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سواد فناورانه در تمایل به کارآفرینی دانشجویان مهندسی بود. این پژوهش با رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی انجام شد. در مرحلۀ کیفی با استفاده از روش نمونهگیری ملاکمحور با 15 نفر از دانشجویان کارآفرین مصاحبۀ نیمهساختار یافتهای صورت گرفت و دادهها با أکثر
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سواد فناورانه در تمایل به کارآفرینی دانشجویان مهندسی بود. این پژوهش با رویکرد ترکیبی و طرح اکتشافی انجام شد. در مرحلۀ کیفی با استفاده از روش نمونهگیری ملاکمحور با 15 نفر از دانشجویان کارآفرین مصاحبۀ نیمهساختار یافتهای صورت گرفت و دادهها با طی هفت مرحلهای کلایزی تحلیل شد. سؤالات مصاحبه حول ابعاد سواد فناوری و نسبت آن با کارآفرینی طراحی شد و برای اطمینان از روایی سؤالات، از نظرات هفت نفر از افراد خبره استفاده شد. بهمنظور اطمینان از کیفیت تحلیل دادهها، یافتهها پس از تحلیل دوباره به مصاحبهشوندگان ارجاع داده شد تا از انحرافهای احتمالی جلوگیری شود. یافتههای مصاحبهها نشان داد که کارآفرینهای فناوری از ماهیت، طراحی، تولید، کاربرد و ارتباط فناوری با جامعه درک عمیقی دارند. سپس بهمنظور توسعۀ یافتهها با استفاده از رویکرد کمی، از بین 517 نفر دانشجوی ترم آخر رشتههای مهندسی، 200 نفر به شیوۀ نمونهگیری طبقهای نسبتی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادههای کمی پرسشنامۀ ویرایش شده سواد فناورانه سراجی و خاوری (1395) با 18 گویه، با تأکید بر ابعاد درک ماهیت فناوری، طراحی و تولید فناوری، نگهداری و کاربرد فناوری، ارتباط فناوری با جهان اطراف و تعامل جامعه و فناوری و مقیاس پنجدرجهای لیکرت با پایایی 88/0 و پرسشنامۀ تمایل به کارآفرینی لنین و چن (2009) با 25 گویه، مقیاس پنجدرجهای لیکرت و پایایی 89/0 بود. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافتهها نشان داد؛ دانشجویان کارآفرین از ارتباط سواد فناورانه و کارآفرینی درک مناسبی دارند. بین سواد فناورانه دانشجویان و تمایل به کارآفرینی همبستگی وجود دارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که از بین ابعاد سواد فناورانه دو بعد درک ماهیت فناوری و ارتباط فناوری با جهان اطراف میتوانند 7/19درصد از واریانس تغییر در تمایل به کارآفرینی دانشجویان مهندسی را تبیین کنند. پیشنهاد میشود برای پرورش شایستگیهای کارآفرینی در دانشجویان به توسعۀ مهارتهای سواد فناورانه آنها بیشتر توجه شود و برنامههای درسی آنها با توجه به این موضوع طراحی و اجرا شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد و هوش سازمانی با تمایل به کارآفرینی مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان در سال تحصیلی97-1396 انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان به ح أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد و هوش سازمانی با تمایل به کارآفرینی مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان در سال تحصیلی97-1396 انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان به حجم171 است که با استفاده از روش سرشماری171 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد هوش سازمانی، مدیریت استعداد و تمایل به کارآفرینی استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روایی محتوایی و صوری، و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرانباخ محاسبه و به ترتیب 0/96، 0/97 و0/93 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری spss و لیزرل با معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد: در مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان همدان ارتباط مستقیم و معنادار به صورت دو به دو بین هوش سازمانی و مدیریت استعداد با تمایل به کارآفرینی مربیان وجود دارد. در بررسی فرضیه های فرعی نتایج نشان داد که بین هوش سازمانی و مؤلفه های آن با تمایل به کارآفرینی و مؤلفه های آن رابطه مثبت وجود دارد و اینکه هوش سازمانی پیش بینی کننده تمایل به کارآفرینی مربیان می باشد. همچنین بین مدیریت استعداد و مؤلفه های آن با تمایل به کارآفرینی و مؤلفه های آن رابطه مثبت وجود دارد. مدیریت استعداد نیز پیش بینی کننده تمایل به کارآفرینی می باشد. در صورت در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت استعداد، بین هوش سازمانی و مؤلفه های آن با مدیریت استعداد و مؤلفه های آن رابطه مثبت وجود دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications