• فهرس المقالات تضاد و تقابل

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل جمال‌شناسانة تقابل مرگ و حیات در مثنوی مولانا
        رقیه پورمقدم چوکامی رضا حیدری نوری رضا فهیمی
        چکیده صورت‌های خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهم‌کنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راه‌بلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولان أکثر
        چکیده صورت‌های خیالی و عناصر بدیعی زمانی زیبا هستند که همچون جزئی از ساختار درهم‌کنش با لفظ و ساختار معنایی کلام در هر متن ایفای نقش کنند و از سویی در التزام با معنا ،خلق شده باشند و در این راه نقش راه‌بلدی مطمئن را بازی کنند. آثار هنری جاودانه و ماندگار چون مثنوی مولانا از آنجا که عمدتاً بر بنیاد آفرینش هستی خلق شده‌اند بی‌تردید حاصل برخورد جمال‌شناسانه با عناصر و مظاهر این آفرینش هستند از سوی دیگر، یکی از راه‌های کشف جهان ذهنی هنرمند، بررسی تصاویر ادبی و بلاغی شعر شاعر است. مثنوی مولانا نوعی مکاشفه و اشراق درونی شاعر در برخوردی زیبایی‌شناسانه با جان مایة هستی یعنی مسألة مرگ و حیات است. وحدت و تنوع و تکرار مقولة مرگ و زندگی در قالب تضاد و تقابلی هنرمندانه از مباحثی است که موجب پویایی زبان و معنا به صورت هرچه بیشتر در شعر مولانا شده است؛ تا جایی که می‌توان این هنر تقابل را نوعی ویژگی سبکی مولانا دانست که به ویژه در اندیشة عرفانی او و مسألة تقابل وحدت و کثرت ریشه دارد. در این نوشتار تقابل جمال‌شناسانة مرگ و زندگی در مثنوی با توجه به فرآیند کثرت در دل وحدت و وحدت در بطن کثرت ، با توجه به مرگ و حیات به روش کتابخانه‌ای و به شیوة توصیفی - تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار خواهد گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحلیل زیبایی‌شناختی تقابل‌های اسطوره‌ای در آثار منظوم عطار
        عطیه مشاهری فرد محمد ویسی
        آثار منظوم عطار سرشار از انواع تقابل‌هایی است که از سویی او را در القای مفاهیم عرفانی مورد نظرش یاری می‌رساند و از سوی دیگر در حکم عنصری تصویرساز، وجه زیبایی‌شناختی شعر او را ارتقا می‌دهد. تقابل‌های اسطوره‌ای یکی از گونه‌های پربسامد تقابل در آثار عطار است. در این جستار أکثر
        آثار منظوم عطار سرشار از انواع تقابل‌هایی است که از سویی او را در القای مفاهیم عرفانی مورد نظرش یاری می‌رساند و از سوی دیگر در حکم عنصری تصویرساز، وجه زیبایی‌شناختی شعر او را ارتقا می‌دهد. تقابل‌های اسطوره‌ای یکی از گونه‌های پربسامد تقابل در آثار عطار است. در این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایۀ داده‌های کتابخانه‌ای، پس از تبیین ارتباط میان اسطوره، زیبایی‌شناسی و تقابل، با بررسی تقابل‌های اسطوره‌ای در آثار منظوم عطار، کوشش می‌شود به این پرسش پاسخ داده شود که تقابل‌های اسطوره‌مدار در متون یادشده، از چه طریق و با چه سازکاری موجب ایجاد لذت زیبایی‌شناختی در مخاطب می‌شود. هدف این پژوهش روشن ساختن جایگاه تقابل‌های اسطوره‌ای در بوطیقای شعر عطار و تبیین چرایی و چگونگی تأثیر زیبایی‌شناختی تقابل‌های اسطوره‌ای در شعر اوست. نتایج این تحلیل نشان می‌دهد که از میان انواع عواملی که سبب‌ساز زیبایی یک شگرد ادبی هستند، ارزش زیبایی‌شناختی تقابل‌های اسطوره‌ای در شعر عطار، بیش از هر چیز، برآمده از انواع عاطفه‌ای است که به مخاطب منتقل می‌کنند. تقابل‌های اسطوره‌ای در شعر عطار از دو راه موجب انتقال عاطفه به مخاطب و به‌تبع آن ایجاد لذت زیبایی‌شناختی در او می‌شوند: 1- از راه بازنمایی و تمثیل؛ 2- از راه ایجاد حس یگانگی و وحدت. تفاصيل المقالة