جوزف کمبل، فیلسوف مشهور آمریکایی، مُتأثّر از یونگ، در زمینۀ ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها مطالعه کرده که مهمترین نظریهاش، نظریۀ «تک اسطوره»، است. او در این نظریّه به واکاوی کهن الگوی «سفرِ قهرمان»، پرداخته و نشان داده است که چگونه این کهن الگو در هر زمان و هر مک أکثر
جوزف کمبل، فیلسوف مشهور آمریکایی، مُتأثّر از یونگ، در زمینۀ ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها مطالعه کرده که مهمترین نظریهاش، نظریۀ «تک اسطوره»، است. او در این نظریّه به واکاوی کهن الگوی «سفرِ قهرمان»، پرداخته و نشان داده است که چگونه این کهن الگو در هر زمان و هر مکان در قالب جدیدی تکرار میشود، تا انسان را به سیر و سفر درونی و شناخت نفس خود راهنمایی کند. کمبل، برای تحقّق این امر، پیمودن سه مرحلۀ «عزیمت»، «تشرّف» و «بازگشت» را لازم و ضروری میداند. سوال اساسی این نوشته آن است که آیا نظریّۀ کمبل را میتوان بر روی زندگی «محمّدحسین شهریار»، هم پیاده کرد؟ در این مقاله، با تأکید بر اشعار عرفانی شهریار، سعی کردهایم سیر و سفر وی را در بستری عرفانی، براساس نظریّۀ کمبل، تقسیم بندی و تحلیل کنیم. یافتههای این تحقیق نشان میدهد در زندگی طوفانی شهریار، کم و بیش، با این سه مرحله، مواجه میشویم. وی پس از شکست عشقی، برای تغییر، قصد (عزیمت) میکند؛ در مرحلهای از این تغییر، با مشکلات روحی و روانی بسیاری برخورد میکند (تشرّف)و در نهایت، با از سر گذراندن مشکلات در این سفر معنوی، با کولهباری از تجربه و معرفت، در قالب انسانی پُخته و کمال یافته، باز میگردد (بازگشت) و به جایگاهی میرسد که بسیاری، وی را چه در هُنر و چه در اخلاق، الگوی تامّ و تمام خویش قرار میدهند.
تفاصيل المقالة
جوزف کمبل تحت ﺗﺄثیر آرای یونگ، الگوی سفر قهرمان را در نقد ادبی مطرح ساخت. او معتقد است که اسطورهها و قصّههای کهن دارای ساختاری واحد هستند که این ساختار، کم و بیش در داستانها قابل سنجش است. او، در این ساختار سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را برای سفر نمادین قهرمان قای أکثر
جوزف کمبل تحت ﺗﺄثیر آرای یونگ، الگوی سفر قهرمان را در نقد ادبی مطرح ساخت. او معتقد است که اسطورهها و قصّههای کهن دارای ساختاری واحد هستند که این ساختار، کم و بیش در داستانها قابل سنجش است. او، در این ساختار سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را برای سفر نمادین قهرمان قایل گشته است که آن را میتوان، در منظومه فرامرزنامه مورد بررسی قرار داد. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب نقد ادبی ضمن تحلیل ﻣﺴﺄله سفر قهرمان، به بررسی و تبیین نمادهای اسطورهیی و روانشناسی اجزای سازنده منظومه فرامرزنامه پرداخته است. این پژوهش، به لحاظ پرداخت به ضمیر انسانهای دوران باستان و با بهرهگیری کامل از نمادها، نمونهیی از الگوی سفر قهرمان کمبل را، با اندک تفاوتی در ساختار مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که فرامرز، کهن الگوی قهرمان است و با شنیدن ندای دعوت، داوطلبانه عازم هندوستان شد تا به خویشتن که غایت نهایی سلوک است، دست یابد. او در بخش عزیمت با نمایندگان نمادین یاریگری چون؛ رستم و بیژن مواجه گشت. سپس فرامرز در مرحله تشرّف با غلبه بر دو شیر، دو مار اژدهاسان و دیو دو سر به عنوان نگهبانان آستانه و دیدار با خدابانوان، گام در جاده آزمون-ها گذاشت. سپس، فرامرز با عبور از مناسک گذار و رهایی از سلطه مادر به خدایگانی دست یافت، و درنهایت توانست، برکت نهایی را برای مردم جادوستان به ارمغان آورد.
تفاصيل المقالة
اسطوره شناسی بیش از آن که شیوه ای در بررسی و تحلیل داستان ها و آیین های باستانی باشد، گونه ای مکتب فکری است که هستی و حضور انسان اسطوره ای را در متون توضیح می دهد، متونی که تا امروز نشانه هایی از آیین های اسطوره ای را در خود حفظ کرده اند. این که این نشانه ها کدامند و چ أکثر
اسطوره شناسی بیش از آن که شیوه ای در بررسی و تحلیل داستان ها و آیین های باستانی باشد، گونه ای مکتب فکری است که هستی و حضور انسان اسطوره ای را در متون توضیح می دهد، متونی که تا امروز نشانه هایی از آیین های اسطوره ای را در خود حفظ کرده اند. این که این نشانه ها کدامند و چگونه به سفر قهرمان اشاره می کنند، پرسش اصلی این مقاله است. آوازها و سروده های بختیاری در راستای فرهنگ ایرانی در طول حیات خود راهی دراز طی کرده اند تا امروز به دست ما رسیده اند. رازآموزی و تشرّف آیینی که در پژوهشهای اسطوره شناسان بزرگی مانند میرچا الیاده و جوزف کمپبل طرح شده اند، در آوازهای بختیاری با تفاوتهایی درخور تأمل، خود را نشان میدهند. در دیدگاه این دو اسطورهپژوه، رازآموزی از نظمی ساختاری حکایت میکند، در حالی که در خردهروایتهای سروده های بختیاری چنین نظمی آشکار نیست بلکه پژوهشگر باید نشانههای پراکندۀ رازآموزی و سفر قهرمان عاشق را دریابد و در کنار هم بچیند. وضعیت وجودی و تجربۀ زیستۀ عاشق در آوازهای خنیاگر بختیاری پیوسته دچار تعلیق و بیسرانجامی است و این تعلیق که گویی از ضمیر ناخودآگاه جمعی سرچشمه میگیرد، دغدغۀ اصلی قهرمان است. در این مقاله آوازها و سروده هایی که قابلیت و ظرفیت نقد اسطوره شناختی داشتند مورد تحلیل قرار گرفتند، اغلب این آوازها سرودۀ بهمن علاءالدین هستند جز چند مورد که بهمن علاء الدین آن ها را از فولکلور بختیاری گرفته است.
تفاصيل المقالة
سفر قهرمان نظریۀ مشهور جوزف کمپبل است که با تأثیر از نظرات یونگ و با بهرهگیری از نظرات ون جنپ بنا نهاده شده است. کمپبل سه مرحلۀ جدایی، تشرّف و بازگشت را به همراه زیرمجموعههایشان برای الگوی خود در نظر گرفته است. این الگو و الگوهای دیگری که با تأثیر از آن پدید آمدهاند أکثر
سفر قهرمان نظریۀ مشهور جوزف کمپبل است که با تأثیر از نظرات یونگ و با بهرهگیری از نظرات ون جنپ بنا نهاده شده است. کمپبل سه مرحلۀ جدایی، تشرّف و بازگشت را به همراه زیرمجموعههایشان برای الگوی خود در نظر گرفته است. این الگو و الگوهای دیگری که با تأثیر از آن پدید آمدهاند پایه و مبنای نقد کهنالگویی است. در این مقاله داستان زال و رودابه شاهنامۀ فردوسی بر اساس این الگو به روش تحلیلی و توصیفی بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که داستان زال و رودابه، در کلیّات با الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل تطابق دارد اما در جزئیات و زیرمجموعهها با الگوی ذکر شده اختلافاتی دارد. در این داستان مرحلۀ زیرمجموعۀ شکم نهنگ دیده نمیشود، در مرحلۀ تشرّف وسوسهگری وجود ندارد که بازدارندۀ زال از ادامۀ سفر باشد و در مرحلۀ بازگشت مورد یا مواردی برای امتناع از بازگشت، فرار جادویی، رسیدن کمک و عبور از آستان بازگشت، دیده نمیشود.
تفاصيل المقالة
اسطورهها برخاسته از کردارها و باورهایی هستند که روزگاری برای انسانها مقدس بوده و با حیات دنیوی و روحانیشان ارتباط جداییناپذیر داشتهاند. این اعمال و اعتقادات طی سدهها و هزارهها در فرهنگهای مختلف به اشکال گوناگون حفظ شدهاند و گاه به صورت اصلی و گاه با از دست دادن أکثر
اسطورهها برخاسته از کردارها و باورهایی هستند که روزگاری برای انسانها مقدس بوده و با حیات دنیوی و روحانیشان ارتباط جداییناپذیر داشتهاند. این اعمال و اعتقادات طی سدهها و هزارهها در فرهنگهای مختلف به اشکال گوناگون حفظ شدهاند و گاه به صورت اصلی و گاه با از دست دادن معنای نخستین خود و یافتن معنایی جدید، در آثار ادبی بازتاب یافتهاند. کتاب اسرارالتوحید یکی از متون عرفانی است که برخی از اعتقادات اسطوره ای در آن منعکس شده و منبع خوبی برای یافتن اینگونه باورها است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با توجه به آرای اسطورهپژوهانی چون میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ، و جیمز فریزر برخی از این تفکرات و رفتارها از جمله موضوعاتی چون تشرّف، افسونهای شباهت و مجاورت، پیر، عدد هفت، ستردن مو، و نماد حلقه در این اثر بررسی شدهاند.
تفاصيل المقالة
جوزف کمپبل با ارائه کهنالگوی سفر قهرمان، کوشیده است نشان دهد که سفر قهرمانان در آثار روایی ملتهای مختلف، غالباً از الگوی واحدی تبعیت میکند. به عقیدۀ او این الگو از سه بخشِ جدایی، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. در پژوهش حاضر میزان تطابق سفر داراب در دارابنامه طرسوسی، ب أکثر
جوزف کمپبل با ارائه کهنالگوی سفر قهرمان، کوشیده است نشان دهد که سفر قهرمانان در آثار روایی ملتهای مختلف، غالباً از الگوی واحدی تبعیت میکند. به عقیدۀ او این الگو از سه بخشِ جدایی، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. در پژوهش حاضر میزان تطابق سفر داراب در دارابنامه طرسوسی، با این الگو بررسی شده است. پیکی داراب را به سفر دعوت میکند. در ابتدا در اجابتِ دعوت، تعلّل میورزد، سپس سفر را آغاز میکند. با فائق آمدن بر نگهبانان آستان نخستین، وارد جادة آزمون میشود و بر موانع آن غلبه میکند. سپس با زن وسوسهگر مواجه میشود و سرانجام با خدابانو ازدواج میکند. وی در آشتی با پدر موفق است و به برکت نهایی میرسد. اگرچه او در ابتدا از بازگشت امتناع میکند، در نهایت به وطن باز میگردد و از نگهبانان آستان بازگشت عبور میکند و با غلبه بر مشکلات پیش رو، ارباب دو جهان میشود. هرچند بخشهای اندکی از الگوی کمپبل در این داستان وجود ندارد، نتایج پژوهش گویای تطابق این سفر بر الگوی یاد شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications