مقدمه و هدف پژوهش: در متون مدیریت دولتی تحول با مفاهیم گوناگون مطرح شده است که از بهبود و اصلاح مختصر تا مهندسی مجدد نظام اداری در چارچوب تحقق هدفهای گوناگون از اثربخش سازی نظام اداری تا ارتقاء کارایی و سرعت عمل در خدمترسانی عمومی تا انقلاب اداری در راستای انقلاب یا أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: در متون مدیریت دولتی تحول با مفاهیم گوناگون مطرح شده است که از بهبود و اصلاح مختصر تا مهندسی مجدد نظام اداری در چارچوب تحقق هدفهای گوناگون از اثربخش سازی نظام اداری تا ارتقاء کارایی و سرعت عمل در خدمترسانی عمومی تا انقلاب اداری در راستای انقلاب یا تحولات عمده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی را میتواند شامل شود. بدون شک توسعه هر کشور ارتباط تنگاتنگ با نظام اداری دارد و نظام اداری توسعه از چالاکی و تحریک خاص باید برخوردار باشد ولی بر حسب اینکه برای توسعه از چه مدلی استفاده شود نظام اداری باید از آن مدل تبعیت نماید.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفیـ تحلیل است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش شامل سازمانها و نهادهایی میباشد که الگوی تحول اداری را انجام داده و یا در حال انجام میباشند.
یافتهها: ابتدا موضوع فرهنگ و توسعه فرهنگی بهعنوان هدف اصلی مورد نظر در امور مدیریت فرهنگی، مبنای بحث قرار گرفته، سپس مدیریت فرهنگی و استلزامات آن در سه محور تحت عنوان سیاستگذاری فرهنگی، سیاست فرهنگی و برنامهریزی فرهنگی بهعنوان هدف فرعی جهت تحقق هدف اصلی توسعه فرهنگی، مورد بررسی قرار گرفتند. در ادامه با توجه به ماهیت سیال بودن و عدم ثبات فرهنگ، امر تحول فرهنگی و بایستههای آن در دو عرصه خلاقیت و نوآوری فرهنگی و فرهنگ و موضوع مدیریت تحول فرهنگی مراحل و اهداف آن بیان گردید
نتیجهگیری: دولتها در توسعه نظام مدیریت فرهنگی در کشور نهتنها بهعنوان کارفرمای بزرگ بلکه در راستای رسالتی که در زمینه توسعه ملی و فرهنگسازی بر عهدهدارند، نقش اساسی را ایفا میکنند. این مجموعه عوامل میتواند شرایط مساعدی را برای رشد و توسعه امور فرهنگی با زیرساختهای فرهنگ بومی و ملی کشور با همراهی مدیریتفرهنگی کارآمد در کشور ایجاد کند. امید است، کشور با عنایات پروردگار منان، بتواند گامهای مؤثری در راستای تحققاهداف فوقالذکر بردارد.
تفاصيل المقالة
در این مقاله با هدف معرفی الگویی برای مدیریت تحول فرهنگی در ایران ، ضمن تعریف فرهنگ، توسعه و مدیریت فرهنگی ، به بررسی سیاست های فرهنگی از دیدگاه یونسکو پرداخته شده است ؛ و با بیان ضرورت و اهمیت مدیریت فرهنگی در ایران، اصول و سیاست های فرهنگی در ایران را بر شمرده و به تو أکثر
در این مقاله با هدف معرفی الگویی برای مدیریت تحول فرهنگی در ایران ، ضمن تعریف فرهنگ، توسعه و مدیریت فرهنگی ، به بررسی سیاست های فرهنگی از دیدگاه یونسکو پرداخته شده است ؛ و با بیان ضرورت و اهمیت مدیریت فرهنگی در ایران، اصول و سیاست های فرهنگی در ایران را بر شمرده و به توضیح و تشریح هر کدام از آنها پرداخته و اصول مربوطه به هر کدام را ارائه نموده است . نویسنده در ادامه به بسط موضوع تحول فرهنگی و عوامل موثر بر آن و نیز مفاهیمی چون نوآوری فرهنگی، فرهنگ پذیری و تبادل فرهنگی پرداخته و از رهگذر آن مدلی را برای مدیریت تحول فرهنگی کشور ارائه نموده و به بررسی مشخصات و ویژگی های آن پرداخته است.
تفاصيل المقالة
پس از وقوع اولین تحول فرهنگی انسان در حدود ۴۰ هزار سال قبل در اروپا، دومین تحول در حدود ۱۰-۱۲ هزار سال قبل، در نقاطی از آسیای جنوب غربی آغاز شد. این دگرگونی اغلب با عناوین نه چندان بامسمایی مانند نوسنگی، انقلاب نوسنگی، فرآیند نوسنگیشدن، انقلاب کشاورزی، انقلاب نمادها و أکثر
پس از وقوع اولین تحول فرهنگی انسان در حدود ۴۰ هزار سال قبل در اروپا، دومین تحول در حدود ۱۰-۱۲ هزار سال قبل، در نقاطی از آسیای جنوب غربی آغاز شد. این دگرگونی اغلب با عناوین نه چندان بامسمایی مانند نوسنگی، انقلاب نوسنگی، فرآیند نوسنگیشدن، انقلاب کشاورزی، انقلاب نمادها و امثال آن شناخته شده، اما مضامین تحول مذکور و متغیرهای دخیل در آن در متنوعتر از آن بودهاند که آن را محدود به یک قلمروی خاص فنی، معیشتی یا رفتاری نماییم. تفکر سنتی در باستانشناسی پیش از تاریخ، عوامل اقلیمی و زیستمحیطی را علت اصلی این رویداد معرفی میکند، اما بنبستهای ایجاد شده در برابر این تبیینها و در برابر دیگر دیدگاههای نوینی که تحلیلهای یکجانبه ارائه میکنند، ضرورت یک بازنگری در دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ را مطرح میسازد. از دیدگاه انرژیک، متغیرهایی از قبیل حدود ژنتیک فردی، انرژی آموزشی-انگیزشی افزایشیافته، شبکههای آموزشی-انگیزشی، موضوعیتهای متنوع، شخصیتهای عامل، به اضافة اسباب مادی، در وقوع دومین تحول فرهنگی دخالت داشتهاند. محتویات این تحول نیز شامل یکجانشینی، اهلیشدن حیوان و گیاه، تولید خوراک از طریق کشاورزی و دامپروری منظم و برنامهریزی شده، روستاهای دائمی، آغاز سفالگری، کاربرد گسترده و پیچیدة زبان و نماد، توسعه فعالیتهای فرامعیشتی و مانند آن بوده است.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش تعیین میزان تاثیر تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ها از طریق رهبری استراتژیک و مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - همبستگی مبتنی أکثر
هدف از این پژوهش تعیین میزان تاثیر تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ها از طریق رهبری استراتژیک و مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - همبستگی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب به تعداد 400 نفرتشکیل دادند که از طریق فرمول کوکران تعداد 196 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد رهبری استراتژیک سرات و همکاران(2011)، پرسش نامه استاندارد تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ها بارت(2013) ، پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون (۲۰۰۳ (و پرسشنامه استاندارد عملکرد سازمانی کاپلان و نورتون(1995) بودکه روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تائید قرار گرفت و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM ) و از طریق نرمافزارهای SPSS وPLS اجرا شد.نتایج نشان داد که تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ها از طریق رهبری استراتژیک بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 77/0 می باشد و از طریق مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 57/0 می باشد و همچنین تاثیر مستقیم بر عملکرد سازمانی نیز معنادار و مثبت می باشد. که ضریب این تاثیر 66/0 است .هر چه میزان تحول فرهنگی مبتنی بر ارزش ها تقویت شود، عملکرد سازمانی نیز تقویت می شود و این امر توسط رهبری استراتژیک و مدیریت دانش افزایش می یابد.
تفاصيل المقالة
حق حیات در اسلام برای تمام افراد انسان، صرفنظر از مرحله رشد، سن و سایر شرایط، حق ویژهای قلمداد میشود و به عنوان حق اولیه و بنیادین آدمی بر حقوق دیگرش ارجحیت دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی تطبیقی معیار حق حیات جنین از منظر مذاهب اسلامی تدوین شده ا أکثر
حق حیات در اسلام برای تمام افراد انسان، صرفنظر از مرحله رشد، سن و سایر شرایط، حق ویژهای قلمداد میشود و به عنوان حق اولیه و بنیادین آدمی بر حقوق دیگرش ارجحیت دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی تطبیقی معیار حق حیات جنین از منظر مذاهب اسلامی تدوین شده است. حقوق مادر نسبت به تسلط بر بدن خویش، در دیدگاه اسلامی با رویکرد اجتماعی در مقابل حق حیات جنین محلی از اعراب ندارد و به عنوان حکم کلی، انواع تعرض به حیات جنین حرام است و با این رویکرد فرهنگی جز در موارد نادر که تزاحم، اضطرار یا عسر و حرج ایجاب نماید، سقط جنین مجاز نیست. یافتههای تحقیق نشان میدهد هرچند تعیین معیار مشخصی در مورد آن دشوار است لکن نتایج و دستاوردهای حاصل از مطالعه آثار صاحبنظران و اطلاعات جمعآوری شده و نقد و بررسی آنها، نشان میدهد در موارد جواز سقط جنین بیمار از دیدگاه مذاهب خمسه، دو معیار را میتوان معرفی نمود. معیار اول تعریف جنین نسبت به مراحل تکامل وی است که مورد اختلاف میان فقهای مذاهب بوده و در حکم اولیه مؤثر است؛ معیار دوم نیز ناظر بر مبانی احکام ثانویه میباشد که خود به دو قسم وجود تزاحم میان حق جنین و حقوق مادر است که بیشتر مورد اتفاق نظر فقها قرار گرفته و قسم دوم عناوینی نظیر عسر و حرج است که در قلمروی قاعده، اختلاف نظرهای بیشتری به چشم میخورد.
تفاصيل المقالة
دانشگاه به عنوان مهمترین مرکز تربیت و آموزش نیروی انسانی و پژوهش های بنیادین و کاربردی، نماد پیشرفت و تعالی یک ملت در جهان پرشتاب کنونی است و همچنین در راستای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، تحول علمی و تعالی معنوی در نهاد علم ضروری می باشد. از این رو، هدف اصلی این م أکثر
دانشگاه به عنوان مهمترین مرکز تربیت و آموزش نیروی انسانی و پژوهش های بنیادین و کاربردی، نماد پیشرفت و تعالی یک ملت در جهان پرشتاب کنونی است و همچنین در راستای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، تحول علمی و تعالی معنوی در نهاد علم ضروری می باشد. از این رو، هدف اصلی این مقاله بررسی نظرات و تحقیقات انجام شده در حوزه تخصصی به منظور شناسایی عوامل موثر بر احصای راهبردهای تحوّل فرهنگی در خط مشی گذاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و راهکارهای اجرایی سازی آن است. به این منظور از روش تحقیق کیفی "نظریه داده بنیاد اشتراس و کوربین" و مدل حاصله از آن برای فرآیند اجرایی سازی راهبردها استفاده شد و هشت برنامه راهبردی اصلی تدوین و متناسب با آنها راهکارهایی در جهت اجرایی سازی آنها ارائه گردیده است و با در نظرگرفتن هدف تحقیق و نظر خبرگان شامل 100 نفر از اساتید و کارکنان دارای سمت اجرایی در دانشگاه آزاد اسلامی، بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. راهبردهای ارائه شده شامل تمرکز بر تکامل شخصیتی، حفظ استقلال، هویت فرهنگی و تعالی روحی و معنوی افراد نظام آموزش عالی ایران، توجه به خلاقیت، نوآوری فرهنگی، پذیرش تنوع فرهنگی و استراتژی فرهنگ پذیری، استقرار نظام حرفه ای، ایجاد سیستم یکپارچه خط مشی گذاری و توسعه انسجام و توازن فرهنگی هستند که به پیامدهای مثبت تحول فرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی منجر می شوند
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications