خیر الدین زرکلی شخصیتی چند بعدی است که در طول زندگی خود و به گواهی کتابها و آثاری که از وی بر جای مانده، در عرصههای مختلف سیاسی، ادبی، تاریخی و اجتماعی فعالیت داشته است. مهمترین اثر وی الأعلام در شرح احوال بزرگان و مشاهیر(از روزگاران کهن تا دوران معاصر) از چنان شهرتی أکثر
خیر الدین زرکلی شخصیتی چند بعدی است که در طول زندگی خود و به گواهی کتابها و آثاری که از وی بر جای مانده، در عرصههای مختلف سیاسی، ادبی، تاریخی و اجتماعی فعالیت داشته است. مهمترین اثر وی الأعلام در شرح احوال بزرگان و مشاهیر(از روزگاران کهن تا دوران معاصر) از چنان شهرتی برخوردار است که بقیه جوانب زندگی وی بهخصوص فعالیتهای او در عرصه شعر و ادب و روزنامه نگاری را تحت الشعاع قرار داده است. وی ادیب، روزنامهنگار و شاعری با چندین اثر ادبی و نیز دیوان شعری است که هر کدام در جای خود دارای اهمیت هستند. بنابراین معرفی جایگاه ادبی وی در ادبیات معاصر عربی و در میان معاصرانش و نیز بررسی آثار ادبی و نیز مضامین شعری او از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. این مقاله که به روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای و دیجیتالی نگاشته شده است، به شرح زندگی و آثار خیر الدین زرکلی در زمان حیات و پس از مرگ وی پرداخته است.
تفاصيل المقالة
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران فاصله سال های 1320 تا 1332 است .در این دوره پس از برکناری رضا شاه از قدرت به دست متفقین ، نوعی خلاء قدرت در کشور پدید آمد که در پرتو آن و در نبود قدرتی استبدادی ، فضای باز سیاسی در کشور شکل گرفت که از آن عموما با عنوان دوران دموکر أکثر
یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران فاصله سال های 1320 تا 1332 است .در این دوره پس از برکناری رضا شاه از قدرت به دست متفقین ، نوعی خلاء قدرت در کشور پدید آمد که در پرتو آن و در نبود قدرتی استبدادی ، فضای باز سیاسی در کشور شکل گرفت که از آن عموما با عنوان دوران دموکراسی نیمدار یاد می-شود. در این دوره برای اولین بار پس از سال های آغازین مشروطیت ، احزاب ، گروهها و دسته های سیاسی با تفکرات و سلایق مختلف مجال عرض اندام می یابند. این مقاله تاثیر این دوران را بر ادبیات ایران مد نظر قرار داده است و با طرح پرسشی پیرامون وضعیت کلی ادبیات سیاسی در حوزه شعر ، تلاش کرده است با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و تحلیل محتوا درونمایه اصلی آثار مهمترین شاعران این دوره را بررسی کند. در نهایت این پژوهش به این نتیجه رسیده است که به تبع وجود فضای باز سیاسی در این سال ها و امید به بهبود اوضاع ، درونمایه ادبیات سیاسی ایران در حوزه شعر با تغییر آشکاری نسبت به دوران بسته رضاشاه به سوی مردم گرایی ، تعهد ، دعوت به مبارزه ، واقعگرایی و طرح مضمونهای خوشبینانه حرکت کرده است.
تفاصيل المقالة
در طول تاریخ، نظامهای حقوقی بسیاری به دلیل عدم انطباق و سازگاری با تحولات اجتماعی روز، سیر افول را پیش گرفته و از بین رفتند. ولی قوانین اسلامی با ویژگی انعطاف پذیری، دارای برنامه ای متقن و کامل برای رساندن انسان به سعادت در دنیا و آخرت می باشد و با حفظ پویایی، قابلیت ان أکثر
در طول تاریخ، نظامهای حقوقی بسیاری به دلیل عدم انطباق و سازگاری با تحولات اجتماعی روز، سیر افول را پیش گرفته و از بین رفتند. ولی قوانین اسلامی با ویژگی انعطاف پذیری، دارای برنامه ای متقن و کامل برای رساندن انسان به سعادت در دنیا و آخرت می باشد و با حفظ پویایی، قابلیت انعطاف و امکان انطباق آن با شرایط زمانی و مکانی در هر دوره را دارا می باشد، قوانین آن در رفع احتیاجات جوامع مختلف بشری در طول دوران، قدرت لازم را داشته باشد بدون آنکه اصول و مبانی آن تغییر نماید. به عبارتی، نظام حقوقی اسلام موجودی زنده است که با حفظ هویت اصلی و ثابت خود، بر اساس متغیرهای گوناگونِ زمانی و مکانی تغییر کرده و پویا مانده است. در این پژوهش، تلاش شده ضمن بیان مصادیقی از احکام عملی که بر انعطاف پذیری و سادگی احکام شریعت اسلامی دلالت دارند، سیر تاریخی انعطاف در معاهدات، عواملی که قابلیت انطباق قوانین اسلامی با تحولات اجتماعی ممکن می کند، مورد تحقیق قرار گیرد و تقویت فرهنگ انعطاف پذیری و افزایش قدرت جاذبه در کنار صلابت مورد تاکید می باشد.این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی با ابزار کتابخانهای و تجزیه و تحلیل مضامین فیش برداری شده و استنتاج گزارههای فقهی حقوقی، صورت پذیرفته است.
تفاصيل المقالة
اخلاق در پایبندی به معاهدات بین الملل، همواره میان فلاسفه، دانشمندان و فقیهان، بویژه در تاریخ معاصر ایران، به عنوان یک ضرورت عقلی و از لوازم زندگی سالم اجتماعی مطرح بوده است. دولتها منطقا تمایل به ماندگاری سرمایههای مادی و معنوی خویش، بویژه اعتبار و وجهه بین المللیشان أکثر
اخلاق در پایبندی به معاهدات بین الملل، همواره میان فلاسفه، دانشمندان و فقیهان، بویژه در تاریخ معاصر ایران، به عنوان یک ضرورت عقلی و از لوازم زندگی سالم اجتماعی مطرح بوده است. دولتها منطقا تمایل به ماندگاری سرمایههای مادی و معنوی خویش، بویژه اعتبار و وجهه بین المللیشان هستند؛ و اخلاقِ تعهد و مسئولیت، کمک شایانی به افزایش سرمایه مزبور خواهد نمود. بنابراین رعایت اخلاق معاهده غالبا به عنوان راهی برای قانونمند ساختن افراد در جوامع بوده و به یک تضمین نامحسوس مستحکم در طول تضمینهای قانونی و سیاسی، تبدیل گردیده. با بررسی آن در فقه و حقوق، علاوه بر تبیین میزان پایبندی دولتها به معاهدات و پیماننامهها بویژه در عرصه بین الملل که همواره دغدغه دولتها در تاریخ ملل بوده است میتواند مورد توجه دستگاههای دیپلماسی کشور نیز قرار گیرد. از این رو، در این مقاله با بررسی نقش اخلاق در لزوم پایبندی به معاهدات بین الملل به عنوان یکی از اصول روابط خارجی دولت اسلامی و مبنای اخلاق اسلامی در معاهدات، وجه تمایز و اشتراک اخلاق و حقوق، با استناد به آیات، روایات، عقل و عرف بینالملل، در پی راهکارهای اساسی، به وظیفه اخلاق در حقوق معاهدات بین الملل در تاریخ معاصر ایران پرداخته میشود. چراکه نگارنده بر این باور است که اگر جایگاه اخلاق در اینگونه مراودات حسّاس بین المللی و رعایت آن به درستی تبیین گردد، بدان دست خواهند یازید. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل مضامین فیش برداری شده و استنتاج گزارههای فقهی حقوقی، صورت پذیرفته است.
تفاصيل المقالة
طولانیترین دوران نخست وزیری در دوره رضاشاه را مهدی قلی خان مخبرالسلطنهی هدایت داشته است. وی که به مدت ۶ سال از ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۲ عهده دار این منصب بوده خاطرات خود را از دوران سلطنت هفت پادشاه قاجار و پهلوی تحت عنوان خاطرات و خطرات به رشتهی نگارش در آورده است. تصویری که هد أکثر
طولانیترین دوران نخست وزیری در دوره رضاشاه را مهدی قلی خان مخبرالسلطنهی هدایت داشته است. وی که به مدت ۶ سال از ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۲ عهده دار این منصب بوده خاطرات خود را از دوران سلطنت هفت پادشاه قاجار و پهلوی تحت عنوان خاطرات و خطرات به رشتهی نگارش در آورده است. تصویری که هدایت از خود در این کتاب نشان میدهد با آنچه در کارنامهی سیاسی او دیده شده متفاوت و بعضاً متضاد است. او در این کتاب خود را فردی ضد بیگانه و مخالف استبداد و برخی اصلاحات رضاشاهی نشان میدهد اما کارنامهی سیاسی او چیز دیگری نشان میدهد. بررسی این کارنامه و روشن ساختن بعضی از تعارضات در نوشتههای مخبرالسلطنه موضوع این مقاله است. در نوشتهی حاضر کوشش میشود تا با استفاده از برخی منابع و مآخذ بر مبنای روش تحقیق کتابخانهای به بررسی مسئله شخصیت مخبرالسلطنهی هدایت و رای آنچه وی در خاطراتش به آن اشاره کرده پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
نزدیک به سی درصد از جمعیت کشور افغانستان را شیعیان تشکیل می دهند. مفهوم عدالت در اسلام و تأکید یافته های مبتنی بر تجارب بشری بر مساوات و دادن نقش به کلیه مردمان یک سرزمین بیان گر ضرورت مشارکت فراگیر ملت ها در تمامی عرصه ها به ویژه قدرت می باشد. این نوشتار تلاش نموده با أکثر
نزدیک به سی درصد از جمعیت کشور افغانستان را شیعیان تشکیل می دهند. مفهوم عدالت در اسلام و تأکید یافته های مبتنی بر تجارب بشری بر مساوات و دادن نقش به کلیه مردمان یک سرزمین بیان گر ضرورت مشارکت فراگیر ملت ها در تمامی عرصه ها به ویژه قدرت می باشد. این نوشتار تلاش نموده با بررسی تاریخ سیاسی شیعیان در دوره معاصر به شناخت تهدیدهای درون و برون گروهی آن نیز دست یابد. به همین دلیل در تاریخ افغانستان با این سؤال مواجهیم که نقش شیعیان در ساختار سیاسی دوره معاصر افغانستان چگونه است. شکل گیری قدرت سیاسی افغانستان در نبود شیعیان آن، ابهام و تنش در روابط این دو، وضعیتی است که بر کل تاریخ معاصر این کشور سایه افکنده است. وجود موانع جدی در مسیر ورود شیعیان به ساختار قدرت، ضرورت بررسی نقش سیاسی آنان و چالش های آن را مشخص و مهم می نماید. شیعیان به دلیل چالش های درونی و بیرونی از حضور مناسب در ساختار سیاسی افغانستان بازمانده اند. مطالعه ی تحولات سیاسی معاصر شیعیان و تحلیل آن، روش رسیدن به اهداف این پژوهش می باشد. غیبت شیعیان در قدرت، دلایل متعدد داشته و آنان در این مسیر ناگزیر به شناسایی مشکلات و اتخاذ راهکار مبتنی بر آن می باشند. روشن نمودن چالش های بیرونی و درون گروهی شیعیان، که رویکرد قومی و تبعیض در نهاد قدرت افغانستان و فقدان سیستم سیاسی و برنامه استراتژیک در میان شیعان آن، از آن جمله می باشند از نتایج این مطالعه به حساب می آیند.
تفاصيل المقالة
همواره در پژوهش های مربوط به تاریخ تحولات معاصر ایران از انقلاب اسلامی 1357 به عنوان نقطه عطفی در بررسی رخدادهای تاریخی و اجتماعی یاد می شود. آنچنان که با شکل گیری زمینه های انقلاب در سال های دهه 1340 و 1350 نیروها و احزاب سیاسی رفتارها و تصمیم گیری های متفاوتی در ق أکثر
همواره در پژوهش های مربوط به تاریخ تحولات معاصر ایران از انقلاب اسلامی 1357 به عنوان نقطه عطفی در بررسی رخدادهای تاریخی و اجتماعی یاد می شود. آنچنان که با شکل گیری زمینه های انقلاب در سال های دهه 1340 و 1350 نیروها و احزاب سیاسی رفتارها و تصمیم گیری های متفاوتی در قبال این حرکت عظیم انقلابی انجام دادند. از مهم ترین نیروها و احزاب سیاسی چپ در دوره پهلوی دوم می توان از حزب توده مردم ایران نام برد. این پژوهش بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی در پی دست یابی به پاسخ این سوال اصلی است که عوامل تاثیر گذار در تداوم احزاب چپ بویژه حزب توده در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ نتایج نشان می دهد که از عمده علل تداوم احزاب چپ بویژه حزب توده می توان به پایگاه اجتماعی این حزب و سران حزب توده در قبل از انقلاب اسلامی 1357 اشاره نمود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نتوانست با جریان انقلاب همراهی نماید و به یکی از گروههای مخالف انقلاب اسلامی تبدیل شد. در کنار این علت داخلی، همچنین می توان به تغییر مناسبات قدرت های بزرگ پس از رخداد انقلاب اسلامی در 1357 در ایران توجه اشاره نمود که با فروپاشی نظام دوقطبی غیرمنعطف، قدرت های حامی نیروهای مخالف در داخل ایران دست از حمایت از این نیروها کشیده و موجب عدم استمرار فعالیت این نیروها در داخل ایران شدند و این بیش از همه به ضرر حزب توده شد که در رأس این نیروها قرار داشت.
تفاصيل المقالة
در قرن بیستم میلادی در عراق و ایران تغییرات فرهنگی و اجتماعی متعددی در راستای مدرنیزاسیون و توسعه انجام شد. هرچند در دو کشور روشنفکران متعددی بر لزوم نوگرایی و انجام اصلاحات توجه داشتند؛ اما بانی و هدایتگر اصلی مسیر اصلاحات نوگرایی فرهنگی در عراق ملک فیصل بن حسین (حک 13 أکثر
در قرن بیستم میلادی در عراق و ایران تغییرات فرهنگی و اجتماعی متعددی در راستای مدرنیزاسیون و توسعه انجام شد. هرچند در دو کشور روشنفکران متعددی بر لزوم نوگرایی و انجام اصلاحات توجه داشتند؛ اما بانی و هدایتگر اصلی مسیر اصلاحات نوگرایی فرهنگی در عراق ملک فیصل بن حسین (حک 1300-1312ش) و در ایران رضاشاه (حک 1304-1320ش) بود. مسئله پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تغییرات فرهنگی عراق و ایران در دوره ملک فیصل و رضاشاه است. دادهها با استفاده از روش کتابخانهای گردآوری شده و از روش مطالعه مقایسهای و تطبیقی بهره گرفته شدهاست. یافتهها نشان میدهد که مهمترین وجه مشترک مدرنسازی در عراق و ایران، اصلاحات حوزه آموزش در مقطع آموزش ابتدایی بود. در هر دو کشور نیز بر ضرورت حضور فعال اجتماعی زنان توجه شد. مهمترین وجه تفاوت نیز مبتنی بر حفظ وجه دینی و بومی حیطههای فرهنگی مانند آموزش، انجمنها و پوشش در عراق بود درحالیکه در ایران وجه دینی و بومی حیطههای فرهنگی تحتتأثیر نوگرایی غربی و باستانگرایی بهشدت تضعیف شد و به حاشیه برده شد. همچنین سطح تغییرات فرهنگی در ایران بهمراتب گستردهتر از عراق بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications