مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثرات سطوح مختلف خوراکی پودر بذر آویشن شیرازی (Zataria multiflora) بر فراسنجههای خونی، بیوشیمیایی و ایمنی زایی در جوجههای یکروزه گوشتی و محلی در یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار شامل گروه های کنترل و مقادیر 100، 200 و 300 میلیگرم در کیلوگرم پ أکثر
مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثرات سطوح مختلف خوراکی پودر بذر آویشن شیرازی (Zataria multiflora) بر فراسنجههای خونی، بیوشیمیایی و ایمنی زایی در جوجههای یکروزه گوشتی و محلی در یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار شامل گروه های کنترل و مقادیر 100، 200 و 300 میلیگرم در کیلوگرم پودر آویشن در جیره به مدت 42 روز انجام شد. در پایان دوره کلیه حیوانات آسان کشی شده و نمونه های خون از ورید بالی اخذ گردید. پس از آماده سازی، فراسنجه هایی مانند پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، تری گلسیرید، کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی زیاد(HDL)، لیپوپروتئین با چگالی اندک (LDL) و همچنین فعالیت آنزیم های کبدی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز(ALT)، گاماگلوتامیل ترانسفراز (GGT) اندازه گیری شد. تعداد لنفوسیت و هتروفیل نیز مورد شمارش قرار گرفت. همچنین مقادیر ایمنوگلوبولین های سرمی نیز اندازه گیری شد. نتایج حاصله حاکی از این بود که فراسنجه های بیوشیمیایی، خونی و مقادیر ایمونوگلوبولین ها در هر دو نژاد دست خوش تغییرات معنی داری در مقایسه با گروه شاهد شدند. همچنین اختلاف معنی دار وابسته به نژاد در فاکتورهای مذکور ثبت شد. به طوری که مقادیر پایه (گروه شاهد) کلسترول، تریگلسرید، LDL، تعداد هتروفیل و لنفوسیت، فعالیت آنزیم ALT و مقادیر IgM در دو نژاد با یکدیگر متفاوت بود. مطمعنا، پودر بذر آویشن اثرات مطلوبی را بر روی فراسنجه های بیوشیمایی و خونی در هر دو نژاد داشته است، اما مقادیر ایمونوگلوبولین ها به طور کلی تغییر چندانی نداشتند و به نظر می رسد که باید مقادیر بیشتری از پودر گیاهی استفاده شود تا پاسخ ایمنی در جوجه ها ایجاد شود.
تفاصيل المقالة
هدف:پژوهش حاضر به مقایسه تأثیر دو نوع تمرین (HIIT) بر برخی شاخصهای ایمنی دختران غیرفعال دارای اضافهوزن و چاق پرداخته است.
روش: برای این منظور 24 دختر با میانگین سن1.18±25.75 سال، قد 4.23±161.29 سانتیمتر، وزن 6.27±74.51 کیلوگرم، درصدچربی 2.23&pl أکثر
هدف:پژوهش حاضر به مقایسه تأثیر دو نوع تمرین (HIIT) بر برخی شاخصهای ایمنی دختران غیرفعال دارای اضافهوزن و چاق پرداخته است.
روش: برای این منظور 24 دختر با میانگین سن1.18±25.75 سال، قد 4.23±161.29 سانتیمتر، وزن 6.27±74.51 کیلوگرم، درصدچربی 2.23±30.70 داوطلبانه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی به سه گروه تمرینی HIIT1 (8=n)، گروه HIIT2 (8=n) و گروه کنترل (8=n) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه HIIT1 در هر جلسه چهار ست 30 ثانیهای دویدن با شدت 19 الی 20 میزان درکفشاربورگ (RPE)، دو دقیقه استراحت بین ستها و گروه HIIT2 چهار ست دویدن 60 ثانیهای با همان شدت و چهار دقیقه استراحت بین ستها را انجام دادند، تمرین سه جلسه در هفته و به مدت چهار هفته اجرا شد. 48 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرین خونگیری به عمل آمد. برای تحلیل دادهها از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) مخلوط بینگروهی و درونگروهی در سطح معنیداری (05/0P<) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین درصدی لنفوسیت، نوتروفیل و مقدار نوتروفیل تغییرات معنیداری نداشت (p>0.05). میانگین لنفوسیت تنها در گروه HIIT2 (p=0.005) تغییرات معنیدار داشت. تفاوت بین گروهها معنیدار نبود (p>0.05). هر دو گروه تجربی در مقدار لکوسیتها افزایش معنیدار داشتند (p<0.05). میانگین ایمونوگلوبین A در هر دوگروه تجربی افزایش معنیداری را نشان داد (p<0.05). در میانگین متغیر وابسته ایمونوگلوبین G، تنها در گروه HIIT1 تغییرات معنیداری مشاهده شد (p<0.05). میانگین ایمونوگلوبین M در هیچیک از گروهها تغییرات معنیداری نداشت (p>0.05).
نتیجه گیری :بهنظر میرسد تمرینات HIIT کوتاهمدت در مقایسه با میانمدت تعداد لکوسیتها و ایمونوگلوبین A و G را به میزان بیشتری افزایش میدهد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه به بررسی اثر جلبک Dunaliella salinaبرتغییرات ایمونوگلوبین ها و نرخ ماندگاری ماهی قزل آلای رنگین کمان می پردازد. شاخص های استفاده شده دراین مطالعه تعیین میزان ایمونوگلوبین های IgM، IgG، IgA و IgE خون و بررسی تغییرات در شاخص های ایمنی و درصد تلفات ماهیان بوده ا أکثر
این مطالعه به بررسی اثر جلبک Dunaliella salinaبرتغییرات ایمونوگلوبین ها و نرخ ماندگاری ماهی قزل آلای رنگین کمان می پردازد. شاخص های استفاده شده دراین مطالعه تعیین میزان ایمونوگلوبین های IgM، IgG، IgA و IgE خون و بررسی تغییرات در شاخص های ایمنی و درصد تلفات ماهیان بوده است. ماهیها در 5 تیمار با تراکم جلبک دونالی یلای خالص به مقادیر صفر (شاهد)، 5، 7، 9و 11گرم در کیلوگرم غذا به مدت 3ماه تغذیه شدند و سپس در دو مرحله، یکی در ابتدای ماه اول)ماهیان 1+_100 گرمی) شاهد 1 و دیگری پس از اتمام ماه سوم پرورش (ماهیان 10+_500گرمی) شاهد2 به علاوه 4 تیمار، برای گرفتن خون به طور تصادفی انتخاب (به تعداد 25 عدد) شدند و نمونههای خون جهت سنجش ایمونوگلوبولین به آزمایشگاه، فرستاده شد. نتایج بدست آمده در این بررسی نشان داد، که سطوح ایمونوگلوبولین های IgM و IgA در پلاسمای ماهی هایی که با جلبک دونالی یلا تغذیه شده اند، دارای اختلاف آماری معنیداری (05/0P<) در مقایسه با گروه شاهد می باشند. سطوح ایمونوگلوبولین های IgM و IgA با افزایش مقدار جلبک دونالی یلا و زیاد شدن وزن افزایش یافت. میزانIgM و IgA به ترتیب به میزان (1 ± 10) و (1 ± 2) میلی گرم در دسی لیتر در پلاسمای ماهی ها افزایش یافت. سطوح ایمونوگلوبولین های IgG و IgE تغییری در جهت افزایش از خود نشان ندادند. نتایج حاصل از ثبت درصد تلفات مشخص نمودند که ماهیان در وزنهای مختلف تلفاتی نشان ندادند که این موضوع حاکی از سازش پذیری قابل توجه آن ها با شرایط تغذیه ای می باشد. توجه به نتایج حاضر نشان می دهد که روند تغییرات ایمونولوژیک در ماهی قزلآلای رنگین کمان در نتیجة تغذیه با جلبک دونالی یلا افزایش مییابد. افزایش این شاخص ها نشان دهندة این است که بتاکاروتن موجود در این جلبک به شکل قابل توجهی سیستم ایمنی ماهی قزلآلای رنگین کمان را تحریک نموده و باعث افزایش مقاومت آن میگردد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق به بررسی اثر جلبک Sargassum illicifoliumبر تغییرات سطوح ایمونوگلوبولین IgM)) و فعالیت لیزوزیم در ماهی قزل آلارنگین کمان پرداخته شده است. برای این منظور، شاخص های فاکتورهای خون، ایمونوگلوبولین IgM و لیزوزیم و تغییرات در شاخص های ایمنی مورد بررسی قرار گرفته ا أکثر
در این تحقیق به بررسی اثر جلبک Sargassum illicifoliumبر تغییرات سطوح ایمونوگلوبولین IgM)) و فعالیت لیزوزیم در ماهی قزل آلارنگین کمان پرداخته شده است. برای این منظور، شاخص های فاکتورهای خون، ایمونوگلوبولین IgM و لیزوزیم و تغییرات در شاخص های ایمنی مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 360 ماهی های قزل آلا10±75 گرمی در 4 تیمار به میزان صفر (شاهد)، 5، 5/7، 10 گرم در کیلوگرم جلبک در رژیم غذایی به مدت 2 ماه تغذیه شدند. پس از اتمام ماه دوم پرورش، از هر تیمار 3 نمونه (به تعداد 12عدد) انتخاب شد و فاکتورهای خونی ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بدست آمده در این بررسی نشان داد که فاکتورهای ایمنی خون ماهی هایی که با جلبک سارگاسوم تغذیه شده بودند در مقایسه با گروه شاهد، اختلاف معنی داری( 05/0>P) داشتند. سطوح ایمونوگلوبولین IgM و فعالیت لیزوزیم با افزایش مقدار جلبک سارگاسوم و افزایش وزن، افزایش یافتند. نتایج حاصل از درصد تلفات نشان داد که ماهیان تغذیه شده با جلبک، تلفات کمتری در مقایسه با گروه شاهد داشتند که این موضوع حاکی از اثر ایمنی زایی جلبک سارگاسوم می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که روند تغییرات ایمونولوژیک در ماهی قزل آلارنگین کمان در نتیجه ی تغذیه با جلبک سارگاسوم افزایش می یابد. افزایش شاخص ها بیانگر اینست که بتاکاروتن موجود در جلبک به شکل قابل توجهی، سیستم ایمنی ماهی قزل آلارنگین کمان را تحریک نموده و باعث افزایش مقاومت آن می گردد.
تفاصيل المقالة
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر تراکم ذخیره سازی بر فاکتورهای ایمنی و میزان استرس زایی در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius) انجام شد. برای این منظور بچه ماهیان با میانگین وزنی اولیه4/0± 25/7 گرم در 3 تراکم 75،50 و 100 عدد ماهی در هر متر مکعب ذخیره سازی شد أکثر
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر تراکم ذخیره سازی بر فاکتورهای ایمنی و میزان استرس زایی در ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius) انجام شد. برای این منظور بچه ماهیان با میانگین وزنی اولیه4/0± 25/7 گرم در 3 تراکم 75،50 و 100 عدد ماهی در هر متر مکعب ذخیره سازی شدند. طول دوره آزمایش به مدت 60 روز بود. فاکتورهای ایمنی شامل ایمونوگلوبولین (Igm)، کمپلمانها ( ، ) و پروتئین کل، کلسیم و هورمون کورتیزول مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه با افزایش تراکم، میزان هورمون کورتیزول افزایش یافت و اختلاف بین تیمارها معنی دار بود (5 0/0P<). اما بر روی ایمونوگلوبولین (Igm)، کمپلمان ها ( ، )و پروتئین کل،کلسیم اثر معنی داری نداشت (5 0/0P>). بنابراین در محدوده ی تراکم ذخیره سازی به کار رفته در این تحقیق ، افزایش تراکم برای بچه ماهیان استرس زا بوده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications