• فهرس المقالات آزولا

      • حرية الوصول المقاله

        1 - توانایی سرخس آزولا در حذف فلزات سنگین) (Cr+3-Ni+2-Cu+2
        ندا رضایی بنفشه برخوردار
        فلزات سنگین از سمی ترین آلایندها در محیط زیست می باشند که به دلیل عدم تجزیه پذیری، اثرات آلایندگی نظیر مسمومیت، بیماری، موتاسیون، ورود به زنجیره غذایی و ..... را به بار می آورند. فلزات سنگین با روش های ترسیب شیمیایی، الکترولیز، کاربرد مواد منعقد کننده، سیستم های تبادل ی أکثر
        فلزات سنگین از سمی ترین آلایندها در محیط زیست می باشند که به دلیل عدم تجزیه پذیری، اثرات آلایندگی نظیر مسمومیت، بیماری، موتاسیون، ورود به زنجیره غذایی و ..... را به بار می آورند. فلزات سنگین با روش های ترسیب شیمیایی، الکترولیز، کاربرد مواد منعقد کننده، سیستم های تبادل یونی، روش های غشایی، جذب سطحی، تبخیر و روش های بیولوژیک، حذف شده یا کاهش می یابند . در حال حاضرحذف آلاینده ها به خصوص فلزات سنگین از آب‌ها و پساب‌ها به وسیله جاذب‌های بیولوژیک به علت مزایایی چون ارزان قیمت بودن بیومس از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد .به همین جهت یک نوع سرخس آبزی کوچک به نام آزولا فیلیکولو ییدز Azolla filiculoides) ) برای حذف فلزات سنگین Cr+3 ،Ni+2 وCu+2 درسیستم بسته مورد بررسی قرار گرفت . آزمایشات به روش Batch و با تماس دادن مقدار مشخصی از سرخس خشک آزولا با محلول فلزات سنگین به صورت جداگانه و مخلوط انجام گرفته است. آزمایشات در زمان های ماند ( دقیقه 60 ، 45 ، 30 ، 20 ، 10 ،5 ) ، PH های ( 8 ، 6 ، 4 ، 2 ) و دماهای ( c 040 ، 30 ، 20 ) انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهند که با افزایش pH ، در صد حذف توسط آزولا افزایش می یابد و قابل ذکراست که دما تاثیر چندانی برحذف فلزات سنگین توسط ‌آزولا ندارد. نتایج بررسی حاکی از آن است که سرخس آبزی آزولا با در‌صد راندمان بالای 97% در زمان ماند بهینه 20 دقیقه قادر به حذف فلزات سنگین کروم، مس و نیکل به کمتر از حد مجاز تخلیه به محیط زیست می باشد و به خوبی در صنعت قابل استفاده می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی اثرات تلفیق آزولا با کودهای آلی و غیرآلی بر شاخص‎های رویش صنوبر دلتوئیدس
        مهسا رفعتی مریم مصلحی اکرم احمدی
        زمینه و هدف: آزولا گیاهی است با داشتن قابلیت تثبیت نیتروژن، پتاسیم و فسفر که به عنوان کود سبز مورد استفاده قرار می‎گیرد و عناصر غذایی موجود در کمپوست آن می‎تواند به عنوان منبع تغذیه‎ای برای گیاهان مورد توجه قرار گیرد. این تحقیق به منظور بررسی اثرات تلفیق آزو أکثر
        زمینه و هدف: آزولا گیاهی است با داشتن قابلیت تثبیت نیتروژن، پتاسیم و فسفر که به عنوان کود سبز مورد استفاده قرار می‎گیرد و عناصر غذایی موجود در کمپوست آن می‎تواند به عنوان منبع تغذیه‎ای برای گیاهان مورد توجه قرار گیرد. این تحقیق به منظور بررسی اثرات تلفیق آزولا با کودهای آلی و غیرآلی بر شاخص‎های رویش صنوبر دلتوئیدس انجام گرفت. مواد و روش‎ها: ابتدا آزولا از تالاب‎های شهرستان جویبار واقع در استان مازندران جمع آوری گردید. کمپوست آزولا در ترکیب با مواد آلی و غیر آلی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد استفاده قرار گرفت و میزان نیتروژن، پتاسیم و فسفر این ترکیبات و تاثیرات آن بر شاخص‎های رویش (ارتفاع، قطر ساقه و وزن تر برگ) بررسی شد. نتایج نشان داد کمپوست آزولا 100% و کاه 100% دارای بیشترین و کمترین میزان نیتروژن، پتاسیم و فسفر بود که منجر به افزایش معنی‎داری در شاخص‎های رویش صنوبر دلتوئیدس در مقایسه با تیمار شاهد شد. یافته‎ها: شاخص‎های رویش در کمپوست آزولا 100% نسبت به تیمارهای دیگر کودی (درصدهای مختلف آزولا، کاه) افزایش معنی‎داری را نشان داد. همچنین، کود تلفیقی کمپوست آزولا و مواد آلی (50% آزولا+ 50% کاه) (با میزان 32/0 درصد نیتروژن، 02/0 درصد فسفر و 24/0 درصد پتاسیم) در ترکیب با کود غیر آلی اوره، پارامترهای رویشی گیاه را نسبت به شاهد به‎طور معنی‎داری افزایش داد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ترکیب کودی 50% آزولا+50% کاه به همراه اوره و کمپوست آزولا 100%، بیشترین تاثیر را در بهبود خصوصیات شیمیایی خاک و در نهایت رشد گیاه داشتند. لذا، بکارگیری کود سبز و همچنین ترکیب تلفیقی کود سبز با کودهای آلی و غیرآلی، با توجه به اثراتی که بر خصوصیات شیمیایی خاک دارد منجر به بهبود حاصلخیزی و افزایش محصول می‎گردد و با کاهش مصرف کود شیمیایی در کشاورزی از آلودگی‎های زیست محیطی و هزینه‎های سرسام آور آن جلوگیری نموده و منجر به توسعه پایدار در کشاورزی می‎شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - غلظت عناصر کم مصرف در گیاه آزولا در محیط آلوده به کادمیوم و شوری
        صلاح الدین مرادی لیلا جهانبان طیبه بساکی
        زمینه و هدف: پیشرفت سریع فناوری در دهه های اخیر با وجود مزایای فراوانی که برای بشر داشته، منابع طبیعی و اجزای محیط زیست را در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین و سمی قرار داده است. روش بررسی: جهت بررسی پتانسیل آزولا، برای جذب کادمیم و عناصر غذایی کم مصرف از مح أکثر
        زمینه و هدف: پیشرفت سریع فناوری در دهه های اخیر با وجود مزایای فراوانی که برای بشر داشته، منابع طبیعی و اجزای محیط زیست را در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین و سمی قرار داده است. روش بررسی: جهت بررسی پتانسیل آزولا، برای جذب کادمیم و عناصر غذایی کم مصرف از محلول‌ های با شوری های مختلف یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه اجرا شد. سطوح کادمیم عبارت بود از صفر، 5، 10، 20، 40 و 80 میلی گرم در لیتر کادمیم که از منبع سولفات کادمیم به محلول غذایی اپستین اضافه شد. غلظت نمک عبارت بود از صفر، 10، 20، 40 و 80 میلی مولار که از منبع کلرور سدیم به محلول غذایی اپستین اضافه گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آزولا غلظت های بالایی از کادمیم را در بافت های خود تجمع داد. شوری باعث افزایش جذب کادمیم به وسیله آزولا شد. کادمیم موجود در محلول سبب افزایش غلظت کادمیم (در گیاه)، سدیم، منگنز و مس و کاهش غلظت آهن و روی شد. سطوح شوری سبب افزایش غلظت کادمیم و سدیم و کاهش غلظت آهن، روی، منگنز و مس شد. تیمارهای اثرات متقابل کادمیم و شوری سبب افزایش غلظت کادمیم و سدیم و کاهش غلظت آهن و روی شدند. بحث و نتیجه گیری: وجود عنصر سنگین کادمیم و شوری باعث کاهش رشد و حتی باعث مرگ حتمی گیاه در غلظت های بالا شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تغییرات غلظت عناصر غذایی آزولا (Azolla caroliniana) در سطوح مختلف آرسنیک و شوری
        لیلا غیرتی آرانی صلاح الدین مرادی جعفر صوفیان
        پیشرفت سریع فناوری در دهه های اخیر با وجود مزایای فراوانی که برای بشر داشته، منابع طبیعی و اجزای محیط زیست را در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین قرار داده است. به منظور بررسی پتانسیل آزولا، برای جذب آرسنیک و عناصر غذایی از محلول‌آبی با شوری ‌های مختلف یک آزما أکثر
        پیشرفت سریع فناوری در دهه های اخیر با وجود مزایای فراوانی که برای بشر داشته، منابع طبیعی و اجزای محیط زیست را در معرض آلاینده های مختلف از جمله فلزات سنگین قرار داده است. به منظور بررسی پتانسیل آزولا، برای جذب آرسنیک و عناصر غذایی از محلول‌آبی با شوری ‌های مختلف یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گل‌خانه به اجرا در آمد. سطوح مختلف آرسنیک عبارت بود از صفر، 5، 10، 20، 40، 80 و 160 میلی گرم در لیتر آرسنیک که از منبع آرسنات سدیم تأمین و به محلول غذایی اپستین اضافه شد. غلظت نمک عبارت بود از صفر، 10، 20، 40 و 80 میلی مولار که از منبع کلرور سدیم به محلول غذایی اپستین اضافه گردید. پس از ساخت محلول های غذایی با شوری و غلظت های مختلف آرسنیک، در آن گیاه آبزی آزولا به مدت سی روز پرورش داده شد. نتایج نشان داد که وجود عنصر سنگین آرسنیک و شوری باعث کاهش رشد و حتی باعث مرگ حتمی گیاه در غلظت های بالا شد. گیاه آزولا غلظت های بالایی از عنصر سنگین آرسنیک را در بافت های خود تجمع داد. نتایج نشان داد که شوری باعث کاهش جذب آرسنیک به وسیله آزولا شد. آرسنیک سبب افزایش غلظت کلسیم، سدیم و منگنز و کاهش غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، آهن، روی و مس شد. تیمارهای شوری و تیمارهای اثرات متقابل آرسنیک و شوری سبب افزایش غلظت سدیم و کاهش غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن، روی، منگنز و مس شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تحلیلی بر فن‌آوری و مدیریت گیاه آبی آزولا (Azolla filiculoides) و کاربردهای مختلف آن
        جلال امیدی سمانه عبدالمحمدی
        اجزا حیات مانند یک زنجیره به هم متصل است و همین اتصال باعث می‌شود که هنگام مطالعه، انسان به بررسی عوامل دیگر هم بپردازد. Azolla filiculoides یک گونه مهاجم بوده که در حوضچه‌های پرورش ماهی، مزارع برنج شمال ایران و تالاب بین‌المللی انزلی رشد کرده و تبدیل به معضل زیست‌محیطی أکثر
        اجزا حیات مانند یک زنجیره به هم متصل است و همین اتصال باعث می‌شود که هنگام مطالعه، انسان به بررسی عوامل دیگر هم بپردازد. Azolla filiculoides یک گونه مهاجم بوده که در حوضچه‌های پرورش ماهی، مزارع برنج شمال ایران و تالاب بین‌المللی انزلی رشد کرده و تبدیل به معضل زیست‌محیطی شده است. آزولا یک گونه سرخس آبزی شناور هست که سطوح وسیعی از اکوسیستم‌های آبی را اشغال می‌کند. رشد بیش از حد این گیاه در دریاچه‌ها، برکه‌ها، تالاب‌ها و... موجب دخالت در استفاده از منابع آب توسط انسان، تاثیر نامطلوب بر کیفیت آب و ایجاد مشکلات اکولوژیکی بر سایر گونه‌های گیاهی و جانوری می‌شود. آزولا مهمان ناخوانده‌ای بود که در سال 1363 برای پرورش برنج وارد ایران شد. قابلیت‌های منحصر به فرد این گیاه باعث شد که هیچ کنترلی بر روی آن صورت نگیرد و این گیاه به طور وسیعی در شمال کشور رشد کند و در سطح تالاب‌ها و مزارع برنج بیشتر به عنوان معضل زیست‌محیطی و گیاهی مهاجم شناخته شود تا گیاهی مفید. این سرخس آبزی بدون تحقیقات جامع در مورد مورفولوژی و نحوه رشد، و فقط برای افزایش تولید برنج وارد ایران شد. با توجه به پراکنش وسیع آزولا، رشد سریع و قابلیت تثبیت ازت، ضروری است تا با انجام اقدامات مدیریتی مناسب، رشد وتکثیر این گونه گیاهی را کنترل نمود تا علاوه بر جلوگیری از برهم خوردن تعادل اکولوژیکی اکوسیستم‌های آبی از این گیاه جهت مصارف مختلف استفاده بهینه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اثر کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک با کاهش کود نیتروژن بر عملکرد کیفی و کمّی برنج
        نوراله خیری یوسف نیک نژاد مریم عباسعلی‌پور
        به منظور بررسی امکان افزایش عملکرد کمّی و کیفی برنج رقم طارم هاشمی با کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک همراه با کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژنی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در مزرعه‌ای واقع در شهرستان آمل اجرا گردید. ت أکثر
        به منظور بررسی امکان افزایش عملکرد کمّی و کیفی برنج رقم طارم هاشمی با کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک همراه با کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژنی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در مزرعه‌ای واقع در شهرستان آمل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: T1: شاهد یا عدم مصرف کود، T2: مصرف کود نیتروژن به میزان 46 کیلوگرم در هکتار، T3: مصرف کمپوست آزولا به میزان 10 تن در هکتار، T4: مصرف ورمی‌کمپوست به میزان 10 تن در هکتار، T5: مصرف کود نیتروژن به میزان 23 کیلوگرم در هکتار + کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار، T6: مصرف کود نیتروژن به میزان 23 کیلوگرم در هکتار + ورمی‌کمپوست به میزان 5 تن در هکتار، T7: مصرف کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار + ورمی‌کمپوست به میزان 5 تن در هکتار و T8: مصرف کود نیتروژن به میزان 12 کیلوگرم در هکتار + کمپوست آزولا به میزان 5 تن در هکتار + ورمی‌کمپوست به میزان 5 تن در هکتار. نتایج نشان داد که با عدم مصرف کود، درصد گلچه عقیم در خوشه (95/13 درصد) افزایش یافت. بیشترین طول خوشه (47/25 سانتی‌متر)، تعداد پنجه بارور در کپه (30/18 عدد) و تعداد دانه پر در خوشه (1/136 عدد) به تیمار T8 تعلق داشتند. حداکثر میزان وزن هزار دانه متعلق به تیمارهای T3 و T4 بود. بیشترین میزان عملکرد دانه (5295 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد توأم کود نیتروژن، کمپوست آزولا و ورمی‌کمپوست حاصل گردید که به دلیل افزایش طول خوشه و اجزای عملکردی نظیر تعداد پنجه بارور در کپه و تعداد دانه پر در خوشه بوده است. میزان آمیلوز تحت تیمارهای ترکیبی کاهش یافت. دامنه مطلوب درجه حرارت ژلاتینه‌شدن (محدوده بین 3 تا 5) فقط در تیمارهای حاوی کود شیمیایی نیتروژن مشاهده گردید. با توجه به نتایج این تحقیق، تیمار T8 به دلیل کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژن و اثرات کمتر زیست ‌محیطی آن، تیمار مناسب تری برای افزایش عملکرد دانه برنج بود، اگرچه کاربرد ترکیبی نیتروژن با هر یک از کودهای بیولوژیک یا آلی به خصوص آزولا اثر معنی‌داری در بهبود عملکرد دانه داشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی تاثیر بیوچار حاصله از Azolla filiculoides بر مشخصه‌های مورفو فیزیولوژیکی گونه Kochia prostrata L. تحت تنش خشکی
        فاطمه حیدری قاسمعلی دیانتی تیلکی یحیی کوچ مهدی عبداللهی
        تنش آبی از مهم‌ترین تنش‌های غیر‌زیستی است که تاثیر نامطلوبی بر رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه‌خشک دارد و صفات گیاهی منعکس‌کننده واکنش و سازگاری گیاهان به تغییرات محیطی هستند که نقش مهمی در پیش‌بینی اثرات مختلف محیطی بر گیاهان و فرآیندهای گیاهی ایفا می‌کنند. در این تحقیق أکثر
        تنش آبی از مهم‌ترین تنش‌های غیر‌زیستی است که تاثیر نامطلوبی بر رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه‌خشک دارد و صفات گیاهی منعکس‌کننده واکنش و سازگاری گیاهان به تغییرات محیطی هستند که نقش مهمی در پیش‌بینی اثرات مختلف محیطی بر گیاهان و فرآیندهای گیاهی ایفا می‌کنند. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر بیوچار بر مشخصه‌های مورفوفیزیولوژیک گونه( Kochia prostrata.L) در شرایط کم آبی،. آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. تیمارهای تنش کم‌آبی شامل چهار سطح ] 25، 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی مزرعه [و تیمار بیوچارتولید شده از آزولا شامل چهار سطح (شاهد ، 5 گرم، 15 گرم و 30 گرم) بودند. مشخصه‌های مورفولوژیکی (ارتفاع گیاه، طول ریشه، وزن زیست توده اندام‌های هوایی، وزن زیست توده ریشه) و مشخصه‌های فیزیولوژیکی (فتوسنتز، پتانسیل آبی گیاه، هدایت روزنه‌ای و تعرق)گونه مورد نظر تحت دو تیمار خشکی و بیوچار قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر متقابل تنش خشکی و بیوچار بر تمامی مشخصه‌ها (بجز ارتفاع گیاه) معنی‌دار شد. اثر اصلی تنش خشکی بجز مشخصه‌های (فتوسنتز و پتانسیل آبی) و اثر اصلی بیوچار بجز مشخصه (طول ریشه) بر سایر مشخصه‌ها اثر معنی‌داری داشتند. تیمار 30 گرم بیوچار باعث افزایش مشخصه‌های مورفولوژی (طول ریشه، ارتفاع گیاه، زیست‌توده گیاهی) به ترتیب به میزان 22، 36 و 50 درصد نسبت به شاهد شد و همچنین تیمار 30 گرم بیوچار باعث افزایش معنی‌دار مشخصه فتوسنتز و هدایت روزنه‌ای به میزان 107 و 32 درصد نسبت به شاهد گردید. با توجه به نتایج این پژوهش می‌توان اذعان کرد که تیمار بیوچار 15 گرم در بین سطوح مختلف عملکرد بهتری نشان داده است و می‌تواند مقدار مناسبی برای افزایش کارایی گونه مورد مطالعه باشد. نتایج به دست آمده از این پژوهش می‌تواند گامی مهم، در جهت استفاده کاربردی از بیوچار در احیا و اصلاح مراتع باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تهیه نانوکامپوزیت مغناطیسی تهیه شده ازسرخس آزولای فیلیکلویدز با کاربردهای زیست محیطی برای آلاینده های آلی
        ریحانه کوچکی نژاد شهاب شریعتی جعفر  ابوالحسنی ابراهیم قربانی کلهر محمدتقی  وردینی
        سرخس Azolla Filiculoides به عنوان یک جاذب طبیعی برای توسعه یک روش استخراج فاز جامد مغناطیسی برای پیش تغلیظ و تعیین مقادیر کمی از آفت کش کلرپیریفوس، که یک نگرانی اولیه زیست محیطی است، استفاده شد. در این مطالعه، روش استخراج فاز جامد مغناطیسی (MSPE) با استفاده از نانوکامپو أکثر
        سرخس Azolla Filiculoides به عنوان یک جاذب طبیعی برای توسعه یک روش استخراج فاز جامد مغناطیسی برای پیش تغلیظ و تعیین مقادیر کمی از آفت کش کلرپیریفوس، که یک نگرانی اولیه زیست محیطی است، استفاده شد. در این مطالعه، روش استخراج فاز جامد مغناطیسی (MSPE) با استفاده از نانوکامپوزیت‌های آزولا اصلاح‌شده با مگنتیت (azolla@Fe3O4 NCs) برای پیش تغلیظ مقادیر کمی از آفت‌کش کلرپیریفوس قبل از طیف‌سنجی UV-Vis توسعه داده شد. ویژگی‌های ساختاری نانوکامپوزیت‌های سنتز شده (NCs)با روش‌های پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FESEM)، طیف‌سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FT-IR) و مغناطیس‌سنجی نمونه ارتعاشی (VSM) مورد بررسی قرار گرفت. در روش پیشنهادی MSPE، پس از بهینه سازی متغیرهای جذب/واجذب در MSPE و به دست آوردن سطح بهینه هر متغیر (مرحله جذب: Vsample = 50 میلی لیتر، زمان تماس = 15 دقیقه، pH = 3، جرم جاذب = 0.05 گرم، یونی). قدرت = 0.01 مول L-1؛ مرحله دفع: نوع و حجم مایع شوینده = اتانول (2 میلی لیتر) به مدت 10 دقیقه)، محلول اتانولی دفع شده به صورت اسپکتروفتومتری در ناحیه UV-Vis مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تأیید می کند که روش توسعه یافته MSPE می تواند برای پیش تغلیظ و تعیین مقادیر کمی از کلرپیریفوس در نمونه های آبی استفاده شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - Effect of <i>Azolla</i> Compost and Various Biofertilizers on Growth and Quality of Zinnia flower (<i>Zinnia Elegans </i>Thumbelina)
        Kolsoum Forghan Ali Mahboub Khomami
        Zinnia is an annual plant with the long flowering period from late spring to mid-autumn. It is a popular plant for landscape. In the present study, the effect of two types of growth promoting bacteria and Azolla compost on some ornamental characteristics of Zinnia were أکثر
        Zinnia is an annual plant with the long flowering period from late spring to mid-autumn. It is a popular plant for landscape. In the present study, the effect of two types of growth promoting bacteria and Azolla compost on some ornamental characteristics of Zinnia were evaluated in pot cultivation and greenhouse conditions. The factorial experiment was conducted in three replications based on a completely randomized design with two factors, including Azolla compost in 6 levels (0, 10, 20, 30, 40, 50 percent) and growth promoting bacteria in 3 levels (without bacteria, Azospirillum and Azotobacter bacteria). The results showed that growth promoting bacteria (Azospirillum and Azotobacter) and Azolla compost had a significant effect on the investigated factors. Treatment of 50% Azolla compost and Azospirillum compared to other treatments had higher leaf and root fresh weight, leaf nitrogen and plant height. Moreover, 10% Azolla compost and Azospirillum was the best treatment in terms of leaf and root dry matter content. According to conducted evaluation, Azospirillum with less percentage of compost had a significant effect on dry weight and Azospirillum with a higher percentage of compost had a significant effect on fresh weight. Besides, a higher percentage of compost in Azospirillum in treatment Azospirillum and 50% compost had a significant effect on leaf nitrogen and height of the stem. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Effects of Azolla Compost Versus Peat and Cocopeat on the Growth and Nutrition of Chrysanthemum (<i>Chrysanthemum morifolium</i>) in Pot Culture
        Sadegh Khozuei Moazam Hassanpour Asil Ali Mahboub Khomami Seyedeh Khadijeh Abbasnia Zare Goshgar Moharram Mammadov
        This experiment was performed to evaluate the application of Azolla compost in growth environments containing peat + perlite in comparison with cocopeat + perlite on the growth and nutrition of chrysanthemums in a completely randomized design with five levels of Azolla أکثر
        This experiment was performed to evaluate the application of Azolla compost in growth environments containing peat + perlite in comparison with cocopeat + perlite on the growth and nutrition of chrysanthemums in a completely randomized design with five levels of Azolla (0, 25, 50, 75 and 100% ) in three replication. It was found that the nutrients of Azolla compost substrates were richer than peat and cocopeat. The results showed that use of Azolla as compost increases the elements of phosphorus and potassium in the growing medium, but only the potassium increases in the leaves. The highest amount of leaf nitrogen and potassium was at 50% compost. Twenty five to seventy-five percent compost was not significantly different from peat or cocopeat in terms of final plant hieght, flowering branch length, number of leaves and petal carotenoids. With increasing compost, physical properties of the substrates were within the recommended range, and bulk density (0.31, 0.33, 0.30 and 0.30 g cm-3, respectively) increased compared to peat and cocopeat (0.18 and 0.16 g cm-3). One hundered percent compost had the highest chlorophyll a, chlorophyll b and total chlorophyll. Substitution of 25-100 % compost increased pH and EC of growth media. The results showed that the use of 25-75% compost could be a good alternative to peat, but was not significantly different from cocopeat. Due to the relatively high price and import of peat and cocopeat, and the negative impact of high amounts of compost on increasing growth medium EC, the use of 50% Azolla compost is economically preferred. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - ارزیابی سیستم‌های تغذیه‌ای شیمیایی و آلی بر عملکرد و بهره‌وری مصرف آب ارقام برنج (Oryza sativa L.) تحت شرایط تنش کم‌آبیاری
        جابر مهدی نیا افرا یوسف نیک نژاد2* هرمز فلاح آملی داوود براری تاری
        به‌منظور بررسی اثرات سیستم های تغذیه ای شیمیایی و آلی بر عملکرد، بهره وری آب مصرفی ارقام برنج تحت تنش کم‌آبیاری، آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در در مزرعه شرکت زراعی دشت ناز واقع در شهرستان ساری در سال 1395 اجرا شد. تی أکثر
        به‌منظور بررسی اثرات سیستم های تغذیه ای شیمیایی و آلی بر عملکرد، بهره وری آب مصرفی ارقام برنج تحت تنش کم‌آبیاری، آزمایشی به‌صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در در مزرعه شرکت زراعی دشت ناز واقع در شهرستان ساری در سال 1395 اجرا شد. تیمارهای تنش کم آبیاری در سه سطح: تنش در زمان آغاز پنجه دهی ( 15روز بعد از نشاکاری)، مرحله رشدی انتقال مجدد (پایان گلدهی و شروع پر شدن دانه ها) و عدم تنش (شاهد) به عنوان عامل اصلی به صورت قطع آبیاری و آبیاری مجدد پس از ظهور ترک مویی انجام شد. نوع سیستم تغذیه ای در چهار سطح ورمی کمپوست و کمپوست آزولا به ترتیب به مقادیر 6 و 8 تن در هکتار، اسید هیومیک (5/4 در هزار)، کود رایج شیمیایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم و رقم در دو سطح (شیرودی و طارم محلی) به صورت فاکتوریل به ‌عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد تفاوت معنی داری بین ارقام شیرودی و طارم از نظر عملکرد شلتوک در سطوح مختلف تنش کم‌آبیاری و سیستم‌های تغذیه‌ای وجود داشت. در شرایط آبیاری متداول، بیشترین عملکرد شلتوک، در رقم شیرودی و طارم محلی به ترتیب 9/6577 و 4/3776 کیلوگرم در هکتارحاصل گردید. تنش کم آبیاری در مرحله رشدی آغاز پنجه‌دهی سبب کاهش عملکرد به میزان 87/6 و 67/1 درصد و در مرحله انتقال مجدد سبب کاهش عملکرد به میزان 65/17 و 97/2 درصد به‌ترتیب برای ارقام شیرودی و طارم در مقایسه با شرایط عدم تنش گردید. با کاربرد اسید هیومیک، کمپوست آزولا و ورمی‌کمپوست، عملکرد شلتوک به‌ترتیب به مقدار 12/16، 02/9 و 62/3 درصد در مقایسه با مصرف کود رایج شیمیایی در رقم شیرودی و هم‌چنین به میزان 85/7، 47/3 و 21/2 درصد نسبت به کود شیمیایی در رقم طارم محلی افزایش یافت. بیشترین میزان بهره وری آب مصرفی در ارقام شیرودی و طارم به‌ترتیب با میانگین‌های 1050/0 و 8016/0 کیلوگرم بر مترمکعب (بدون احتساب بارندگی، رواناب خروجی و آب خاک ورزی)تحت شرایط عدم اعمال تنش مشاهده گردید. در مجموع نتایج نشان داد بیشترین عملکرد شلتوک برای هر دو رقم شیرودی و طارم تحت شرایط عدم تنش در سیستم تغذیه‌ای اسید هیومیک حاصل گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - انباشتگی زیستی روی و کروم در Azolla filiculoides در تالاب انزلی
        پریسا نجات خواه معنوی لیدا سلیمی شیرین ولی پور
        آزولا (Azolla filiculoides ) سرخس شناور آبزی است که در سطح کانال ها، دریاچه ها، تالاب ها و استخرها زندگی می کند. از آزولا به عنوان بیوفیلتری برای جذب فلزهای سنگین و حذف این مواد از فاضلاب های صنعتی و در مسیر ورودی آن ها به تالاب ها و رود خانه ها می توان استفاده نمود. تح أکثر
        آزولا (Azolla filiculoides ) سرخس شناور آبزی است که در سطح کانال ها، دریاچه ها، تالاب ها و استخرها زندگی می کند. از آزولا به عنوان بیوفیلتری برای جذب فلزهای سنگین و حذف این مواد از فاضلاب های صنعتی و در مسیر ورودی آن ها به تالاب ها و رود خانه ها می توان استفاده نمود. تحقیق حاضردر تابستان(فصل گرم) و پائیز (فصل سرد) سال 1391 در سه منطقه در تالاب انزلی شامل دهانه پسیخان(بخش شرقی)، سیاه درویشان (بخش مرکزی) و سیاه کشیم و آبکنار (بخش غربی) انجام شده است. ریشه و برگ های آزولا به طور جداگانه مورد هضم قرار گرفته و سپس میزان غلظت کروم و روی با دقت میکروگرم بر گرم وزن خشک به وسیله دستگاه جذب اتمی کوره ای اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت فلزهای روی و کروم به ترتیب در بخش شرقی 3/13)&plusmn; 84/62،&plusmn;1/0714/3 ( در بخش غربی (03/22 &plusmn; 64/ 27، 1/1، &plusmn;3/1 ( و در بخش مرکزی &plusmn;23/3) 97/29 &plusmn;1/8, 33/2 ppm (بود، بنابر این بیشترین غلظت فلزهای بررسی شده به ترتیب در ناحیه شرقی، مرکزی و در نهایت غربی بدست آمد. نتایج بدست آمده بر روی نمونه های ریشه و برگ آزولا در تالاب انزلی نشان داد که در هر سه منطقه مورد بررسی غلظت کروم و روی به طور معنی داری در بافت ریشه بیشتر از بافت برگ انباشته شده بود )05/0&gt;(P. همچنین در فصل تابستان در مقایسه با زمستان کروم و روی بیشتری در ریشه و برگ آزولا وجود داشته است. در مطالعه حاضر غلظت فلزهای کروم و روی در بافت های مورد بررسی دارای همبستگی مثبت معنی داری با دمای آب و هوا بودند ولی سایر پارامترهای محیطی همبستگی معنی داری با غلظت فلزها نداشتند. مقایسه نتایج نشان دهنده ی به طور معنی داری بالاتر بودن میزان فلز کروم در آزولای تالاب انزلی(25/2 ppm) با استاندارد WHO برای گیاه (3/1 میلی گرم در کیلوگرم) می باشد، در حالیکه روی (15/40 ppm)کمتر از حد مجاز اعلام شده توسط سازمان بهداشت جهانی برای گیاه (50 میلی گرم در کیلوگرم) بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - مطالعه تأثیر رفتار با بقایای گیاهی و کنترل کننده های بیولوژیکی برخصوصیات علف‌های هرز و صفات زراعی در کشت تلفیقی با رتون برنج (Oryza sativa)
        مهدی اسماعیلی حمیدرضا مبصر محمد تقی کربلایی مهرداد عبدی مهران باخدا
        به منظور بررسی رفتار با بقایای محصول اصلی و اثرات اردک و آزولا بر خصوصیات علف های هرز، عملکرد کمی و شاخص برداشت رتون برنج، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء گردید. به طوری که سه نوع رفتار با بقایای گیاهی (کف‌بر، برداشت را أکثر
        به منظور بررسی رفتار با بقایای محصول اصلی و اثرات اردک و آزولا بر خصوصیات علف های هرز، عملکرد کمی و شاخص برداشت رتون برنج، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء گردید. به طوری که سه نوع رفتار با بقایای گیاهی (کف‌بر، برداشت رایج منطقه و تکنیک خوابانیدن نواری) به عنوان عامل اصلی وتیمارهای آزولا و اردک (هریک دردوسطح حضور و عدم حضور) عامل فرعی را تشکیل می دادند. نتایج حاکی از آن بود که حداقل و حداکثر جمعیت علف‌های هرز به ترتیب در ارتفاع برداشت رایج منطقه و تکنیک خوابانیدن نواری حاصل و درحضور اردک وآزولا برخصوصیات علف‌های هرز ( تعداد، متوسط ارتفاع و میانگین وزن خشک مخلوط) کاسته گردید. در این مطالعه علف‌های هرز سوروف، تیرکمان آبی و اویارسلام بیشترین خسارت را به محصول رتون وارد نمودند. حداکثر عملکرد دانه و شاخص برداشت در تیمار رفتار با بقایا گیاهی در تکنیک خوابانیدن نواری به واسطه فزونی تعداد کل پنجه تولیدی، تعداد خوشه در مترمربع، تعداد کل خوشه چه درخوشه به دست آمد. حضوراردک نیز به سبب افزایش تعداد کل پنجه تولیدی، تعداد خوشه در مترمربع، وزن هزاردانه، عملکرد دانه را ارتقاء داد. حداکثر شاخص برداشت برای تکنیک خوابانیدن نواری، با حضور اردک و آزولا به دست آمد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - اثر کمپوست آزولا بر عملکرد و جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم در برنج
        سید علیرضا ولد آبادی فاطمه فرح دهر ابراهیم امیری
        کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به ویژه اوره باعث بروز مشکلات زیادی در استان گیلان شده است. به منظور بررسی امکان کاربرد کمپوست به جای کودهای شیمیایی و مطالعه تاثیر آن بر عملکرد برنج، این تحقیق به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک أکثر
        کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به ویژه اوره باعث بروز مشکلات زیادی در استان گیلان شده است. به منظور بررسی امکان کاربرد کمپوست به جای کودهای شیمیایی و مطالعه تاثیر آن بر عملکرد برنج، این تحقیق به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1388 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت اجرا گردید. در این آزمایش 3 مدیریت آبیاری (I1=شاهد با 100% وI2،I3، به ترتیب آبیاری با 80%، 60% تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاسA) به عنوان عامل اصلی و مقادیر مختلف کمپوست آزولا در 4 سطح (C1،C2،C3وC4به ترتیب بدون استفاده از کمپوست، 4، 8 و 12 تن در هکتار) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که با کاهش مقدار آب آبیاری در سطح 60% تبخیر از سطح تشتک تبخیر، مقدار نیتروژن موجود در کاه افزایش معنی داری داشت و اثر مقادیر مختلف کمپوست بر مقدار نیتروژن و فسفر موجود در کاه و همچنین نیتروژن، فسفر و پتاسیم موجود در دانه معنی دار بود. اثر متقابل آبیاری و کمپوست بر مقدار نیتروژن و فسفر موجود در گیاه معنی دار گشت و بیشترین مقدار عملکرد دانه برنج از تیمار 60% تبخیر از سطح تشتک تبخیر همراه با استفاده از 8 تن در هکتار کمپوست آزولا به دست آمد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که کاربرد کمپوست موجب افزایش عملکرد شده و استفاده از کود شیمیایی را هم کاهش می دهد. تفاصيل المقالة