فقر پدیدهای چندبعدی است و از عوامل زیادی تأثیر میگیرد. در این زمینه مهمترین وظیفۀ جغرافیدانان و برنامهریزان شهری استفاده از ابزارهایی بهمنظور شناسایی گسترههای فقر در سطح شهر برای کاستن مسائل و پیامدهای ناشی از وجود این آسیب اجتماعی و فضایی است. هدف از اين مقاله أکثر
فقر پدیدهای چندبعدی است و از عوامل زیادی تأثیر میگیرد. در این زمینه مهمترین وظیفۀ جغرافیدانان و برنامهریزان شهری استفاده از ابزارهایی بهمنظور شناسایی گسترههای فقر در سطح شهر برای کاستن مسائل و پیامدهای ناشی از وجود این آسیب اجتماعی و فضایی است. هدف از اين مقاله تحلیل فضایی توزیع فقر شهری در محلات بناب با رهیافت کاهش فقر شهري و پيشگيري از بازتوليد چرخه آن در محلات نابرخوردار است. مقاله حاضر از نظر هدف، رويكردی کاربردی و از لحاظ روش تحقيق، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوري اطلاعات براي بررسي شاخص¬های فقر شهری در قالب چهار شاخص منتخب كلي و 30 شاخص فرعی مي باشد. يافته هاي پژوهش نشان مي¬دهد که شاخص¬هاي فقر شهری در محلات شهري بناب به صورت متوازن توزيع نشده و اختلاف فاحشي بين این محلات از نظر توسعه ملاحظه مي¬شود. و محله 2 با امتیاز 700/0 و محلات 13 و 11 با امتیاز 291/0 و 251/0 به ترتيب در بالاترين و پايين¬ترين سطح قرار گرفته¬اند. در حالت کلی می توان دریافت که در بین سیزده¬ محله شهر بناب 15/0 خیلی فقیر، 39/0 فقیر، 23/0 متوسط، 15/0 مرفه و 8/0 خیلی مرفه می¬باشند. براي کاهش فقر شهري ابتدا نیاز به شناخت صحیح، سنجش دقیق و تحلیل مستند و واقع گرایانه آن است. رويه و عمل برنامه¬ريزي و برنامه¬هاي كاهش فقر، امروزه هم در سطح علمي و هم در سطح عملي بر تمركز زدايي، ديدگاه از پايين به بالا، بكارگيري دانش بومي، مقتدرسازي شهروندان و برنامه-ريزي هميارانه با حفظ تعادل در بين سه كنشگر اصلي يعني جامعه مدني، دولت و بخش خصوصي تأكيد دارد.
تفاصيل المقالة
کیفیت زندگی شهری، سازه و پیچیده، چندبعدی، محکم و تا حدود زیادی پایدار است که بر پایههای استوار توسعه پایدار و در شهری با توسعه متوازن بنا میشود. براساس ناسازگاری، تعارض و تنتاقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعهشن أکثر
کیفیت زندگی شهری، سازه و پیچیده، چندبعدی، محکم و تا حدود زیادی پایدار است که بر پایههای استوار توسعه پایدار و در شهری با توسعه متوازن بنا میشود. براساس ناسازگاری، تعارض و تنتاقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعهشناختی با رویکرد تطبیقی، تلفیقگرا و بین رشتهای در برخی از مناطق شهر تهران به سامان آمد که بخشی از یافتههای آن در مقاله حاضر تدوین و گزارش میشود. پژوهش مزبور با بهرهمندی از روشهای آمیخته و با حمایت نظام نظری تلفیقی در قلمرو و دامنه شهری مناطق 10 و 17 شهرداری تهران، انجام یافت و در بخش کمی و پیمایش پژوهش با شیوه نمونهگیری G.power 400 واحد نمونه/ خانوار شهری انتخاب و با ابزار گردآوری پرسشنامه که براساس فرضهای پژوهشی برآمده از دل قوانین نظری ساخته شده که میزان روایی آن حدود 94 درصد آزمون آلفا کرنباخ برآورد گشته، سنجش شدند که نتیجه برخی از آنها در بخش تبیینی نوشتار حاضر، گزارش شده است. یافتههای تطبیقی و توصیفی حاصل از اجرای کیفی پژوهش نشان میدهد که محلههای دو منطقه مورد پژوهش دارای ویژهگیهای خاص، مشابهتها و بهویژه تفاوت و واریانسهای قابل توجه در دسترسیها به عدالت شهری هستند. فرهنگ فقر شهری، فقرفضا شهری، آسیبهای شهری گسترده در این مناطق محسوس و در عین حال متفاوت و متمایز است که در فرضیه آزمایی پژوهش، سهم قابلتوجه و تعینکنندهای هر کدام در تبیین میزان کیفیت زندگی شهری محلههای این مناطق آزمون شدند. در آزمون مدل نظری پژوهش میتوان تحلیل کرد که برساخت سازه کیفیت زندگی شهری محلههای مناطق 10 و 17 شهری شهرداری تهران از بستر علی فرهنگ فقر شهری با ضریب تاثیر 46 درصدی و زمینهای فقر فضای شهری با ضریب تاثیر 26 درصدی که زایش و بازتولید آسیبهای جدیدی به نام آسیبهای شهری (با ضریب تاثیر 14 درصدی) را موجب و از این مسیر کیفیت زندگی شهری را در کل حدود 85 درصد تعیین میکند، حاصل میگردد. بهعبارت دیگر عامل پیامدی سازه چندبعدی، پیچیده و پایدار ساختمان کیفیت زندگی شهری، ترجمان و بازنمایی زنجیرهی از عاملهای ناشی از توسعه ناپایدار کشور و توسعه نامتوازن شهر تهران است که در قالب یک مدل علی به آزمون کشیده شده است.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف پژوهش: شناسایی و تعیین محلات مسئلهدار و فرودست شهری یکی از موضوعات مهم مدیریت شهری محسوب می گردد. مقاله حاضر، تلاشی است تا با استفاده از ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه 17 شهر تهران به شناسایی محلات دارای فقر شهری و برنامه ریزی توسعه محله م أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: شناسایی و تعیین محلات مسئلهدار و فرودست شهری یکی از موضوعات مهم مدیریت شهری محسوب می گردد. مقاله حاضر، تلاشی است تا با استفاده از ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه 17 شهر تهران به شناسایی محلات دارای فقر شهری و برنامه ریزی توسعه محله محور آن ها بپردازد.
روش پژوهش: الگوی حاکم بر این پژوهش، تحلیلی-کاربردی می باشد، جهت شناسایی محلات دارای فقر شهری منطقه 17 شهر تهران با استفاده از مدل تاپسیس از بلوک آماری سال 1390 و نقشه کاربری اراضی منطقه17 در محیط نرم افزار ArcGIS،SPSS و EXCEL استفاده و درنهایت با استفاده از تکنیک آیدا پروژه های راهبردی تولید شده است.
یافتهها: با بهره گیری از مدل تاپسیس به سطح بندی محلات منطقه پرداخته و درنهایت محلات مقدم و آذری بهعنوان محلات دارای فقر شهری و محلات اهداف برنامه ریزی انتخاب و با توجه به پتانسیل و مشکلات موجود در این محلات به ارائه راهبرد و سیاست هایی در جهت توسعه محله محور و درنهایت با استفاده از تکنیک تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط (آیدا)، به تولید پروژه های راهبردی در جهت به مطلوبیت رسیدن وضعیت زندگی در محلات هدف پرداخته است.
نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بعد کالبدی محلات مسئله دار مقدم و آذری نسبت به سایر ابعاد شرایط نامساعدتری دارد به همین دلیل بخش اعظم برنامهریزیها بر روی این بعد صورت گرفته است.
تفاصيل المقالة
وجود تله های فضایی فقر باعث عدم توسعه شهری منسجم و مؤثر‎‎ می‎شود و به جامعه شهری بسیار آسیب می رسانند. ساکنان تله های فقر شهری از محروم ترینِ شهروندان هستند؛ از کمترین امکانات و خدمات شهری برخوردار هستند و یکپارچگی بسیار ضعیفی با بافت شهری و ساکنان شهری دارن أکثر
وجود تله های فضایی فقر باعث عدم توسعه شهری منسجم و مؤثر‎‎ می‎شود و به جامعه شهری بسیار آسیب می رسانند. ساکنان تله های فقر شهری از محروم ترینِ شهروندان هستند؛ از کمترین امکانات و خدمات شهری برخوردار هستند و یکپارچگی بسیار ضعیفی با بافت شهری و ساکنان شهری دارند. توجه سیاست گذاری های شهری به تله های فقر و جلوگیری از پیدایش و عمیق تر شدن آن ها بسیار مهم و ضروری است که بر این اساس ابتدا باید عوامل مؤثر‎‎ شناخته شوند تا سیاست هایی مطابق با آن ها طراحی و اجرا شوند. در این مطالعه به تحلیل فضایی تله های فقر در شهر قم پرداخته شد. در این فرآیند، برای بررسی عوامل مؤثر‎‎ و سپس سنجش میزان فقر و محرومیت محدوده ها از مدل تحلیل عاملی نوع R استفاده شد، نتایج یافته ها نشان داد که 5 عامل از عوامل اصلی و تأثیرگذار بر پیدایش تله های فقر در شهر قم می باشند و این عوامل در مجموع 93/88 درصد از فقر شهری را تبیین می کنند. با استفاده از امتیاز عاملی محدوده ها، گونه ها به 5 طیف از محدوده هایی با میزان فقر بسیار کم تا محدوده هایی با شدت فقر بسیار زیاد طبقه بندی شدند. در این دسته بندی تله های شهرک صاحب الزمان، جمکران و اسماعیل آباد دارای بیشترین میزان فقر و محرومیت شهری بودند. برای سنجش پراکنش فضایی تله های فقر از ضریب موران و آماره عمومی G استفاده شد. نتایج نشان داد که این الگو در شهر قم خوشه ای و با تمرکز بالاست و همچنین نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میزان محرومیت تله ها با شاخص های تعداد شاغلان در گروه کارگران ساده، نرخ اجاره نشینی، نرخ بی سوادی، فقدان تسهیلات اولیه مسکن، مسکن ناپایدار و بی کیفیتی محیط مسکونی همبستگی بسیار قوی دارند. بنابراین مهمترین اقدامات باید در جهت بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت اشتغال و بهبود دسترسی به خدمات عمومی از جمله خدمات آموزشی صورت گیرد.
تفاصيل المقالة
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت ن أکثر
مقدمه: از ویژگی های شهرهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در شهرنشینی است. در این شهرها همواره تعدادی از محلات از کیفیت مطلوب برخوردار بوده و در مقابل سایر نواحی از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. به منظور رفع نابرابری ها لازم است تا اقدامات اساسی برای شناخت نارسایی ها و کمبودها صورت گیرد.هدف پژوهش: نشان دادن نابرابری و شناسایی لکه های فقر در مقیاس بلوک های آماریشهر رشت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی از نوع خود همبستگی فضایی می باشد.روش شناسی تحقیق: روش گردآوری داده ها برای مبانی نظری به صورت اسنادی، کتابخانه ای و داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر رشت استخراج شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشتمرکز استانگیلاناست.یافته ها و بحث: محاسبه شاخص های فقر با کمک نرم افزار Excel و تحلیل عاملی با کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای کاهش تعداد شاخص های مؤثر در میزان فقر و تشکیل ساختار جدید برای آن ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای انجام تحلیل فضایی، از روش لکه های داغ در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. همچنین با استفاده از شاخص موران موجود در نرم افزار Geoda، الگوی خود همبستگی فضایی فقر در محدوده مورد مطالعه مشخص شد.نتایج: نشان داد الگوی فضایی فقر در این شهر خوشه ای است. کانون اصلی فقر در نواحی شرقی – شمال شرقی و جنوب - جنوب غربی شهر است و پهنه مرفه در ناحیه مرکزی شهر دیده می شود. در مجموع پهنه فقر 61 درصد جمعیت و 34 درصد از مساحت و پهنه رفاه 10 درصد جمعیت و 23 درصد مساحت شهر رشت را به خود اختصاص داده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications