زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی یکی از مهمترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالا با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول بنیادی بر فاکتورهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بافت قلب در موشهای مدل کبد چرب انجام شد. أکثر
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی یکی از مهمترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالا با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول بنیادی بر فاکتورهای آپوپتوزی و ضد آپوپتوزی بافت قلب در موشهای مدل کبد چرب انجام شد.
مواد و روشها: 36 سر موش، به دو گروه کنترل (6 سر) و بیمار کبد چرب (30 سر) تقسیم شدند. گروه کنترل 6 هفته از غذای استاندارد و گروههای بیمار، از غذای پرچرب جهت القای بیماری کبد چرب استفاده کردند. در پایان هفته ششم، جهت تایید ایجاد بیماری کبد چرب، به طور تصادفی از دم 3 سر موش خونگیری و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد. سپس حیوانات گروه بیمار به طور تصادفی به 5 گروه سالین، کبد چرب، تمرین، سلول و تمرین + سلول تقسیم شدند. به گروههای دریافت کننده سلول، حدود 106×5/1 عدد سلول بنیادی از طریق سیاهرگ دمی تزریق گردید. برنامه تمرینی شامل 8 هفته صعود از نردبان بود.
نتایج: مقادیر Bax و Bcl-2 بافت قلب در گروههای درمان نسبت به گروه بیمار به ترتیب کاهش و افزایش یافت اما این تغییرات تنها در گروه تمرین و تمرین + سلول نسبت به گروه بیمار معنیدار بود.
نتیجهگیری: بیماری کبد چرب غیرالکلی به طور چشمگیری با آپوپتوز سلولهای قلبی همراه است. تمرین مقاومتی پس از پیوند سلول بنیادی سبب کاهش مقادیر Bax و افزایش مقادیر Bcl-2 بافت قلب گردید. بنابراین به نظر می رسد این روش میتواند به عنوان یک راهکار درمانی مورد توجه قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
رتینوئیدها و فاکتور سلول بنیادی نقش مهمی در تکثیر، بقا و تمایز سلول های بنیادی به اسپرم ایفا می کنند. لذا در این مطالعه اثر فاکتور سلول بنیادی و رتینوئیدها بر تکثیر و تمایز سلول های اسپرماتوگونی در لوله های اسپرم ساز بیضه رت بالغ مدل آزواسپرمی انسدادی با استفاده از سیست أکثر
رتینوئیدها و فاکتور سلول بنیادی نقش مهمی در تکثیر، بقا و تمایز سلول های بنیادی به اسپرم ایفا می کنند. لذا در این مطالعه اثر فاکتور سلول بنیادی و رتینوئیدها بر تکثیر و تمایز سلول های اسپرماتوگونی در لوله های اسپرم ساز بیضه رت بالغ مدل آزواسپرمی انسدادی با استفاده از سیستم کشت بافت مورد ارزیابی قرار گرفته است. قطعات بافت بیضه در محیط کشت مکمل با رتینوئیدها یا فاکتور سلول بنیادی و یا ترکیبی از هر دو در شرایط دمای 5/34 درجه سانتی گراد و دی اکسید کربن 5 درصد به مدت 25، 30 و 35 روز کشت داده شدند. سپس مقاطع بافتی تهیه شده در زمان های مذکور به وسیله رنگ آمیزی پاس و هماتوکسیلین مورد ارزیابی مورفولوژیکی قرار گرفتند. شمارش سلولی در واحد سطح با استفاده از نرم افزارImageJ و تجزیه و تحلیل آماری، با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه، ANOVA و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. تعداد سلول های اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و لایدیگ در روز 25، 30 و 35 کشت و همچنین تعداد سلول اسپرماتید گرد و دراز در روز 35 کشت در بافت بیضه آزواسپرمی انسدادی در مقایسه با گروه های تجربی و کنترل افزایش معنی دار داشتند (001/0>p ). بررسی هیستولوژیک بافت بیضه در شرایط مختلف کشت، تغییرات پاتولوژیک را در سلول های سازنده اپی تلیوم نشان داد. رتینوئیدها در روز 35 کشت در مقایسه با فاکتورهای دیگر در حفظ و تکثیر رده های سلولی فرایند اسپرماتوژنز نقش مؤثرتری داشتند. از آنجائیکه این فاکتورها به تنهایی عامل القا تکثیر و تمایز نیستند، بنابراین بهینه سازی محیط کشت جهت دستیابی به اسپرم بالغ پیشنهاد می شود.
تفاصيل المقالة
شبیهسازی درمانی و تکنیک اخذ سلولهای بنیادی به عنوان زیر مجموعهای از دستاوردهای بزرگ شبیهسازی، در قرن اخیر به یک بحث جهانی تبدیل شده و در خدمت بشریت قرار گرفته است. در پژوهش حاضر بر آن هستیم تا با بررسی دیدگاه فقههای شیعه و اهل سنت (فقهای حنفیه)و با بهره گیری از روش أکثر
شبیهسازی درمانی و تکنیک اخذ سلولهای بنیادی به عنوان زیر مجموعهای از دستاوردهای بزرگ شبیهسازی، در قرن اخیر به یک بحث جهانی تبدیل شده و در خدمت بشریت قرار گرفته است. در پژوهش حاضر بر آن هستیم تا با بررسی دیدگاه فقههای شیعه و اهل سنت (فقهای حنفیه)و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، این مسئله را مورد کنکاش قرار دهیم. شبیهسازی درمانی در مرحله قبل از انتقال به رحم مطرح است و مستلزم از بین بردن پیش رویان بوده و بدین ترتیب ابهام سقط جنین که عملی حرام است را ایجاد مینماید. أخذ سلول از رویان و نیز بافت¬های بدن، ایجاد تمایز در آن¬ها و تولید بافت جهت پیوند در فقه شیعه و حقوق ایران جایز است زیرا آنان قائل به جواز خرید و فروش اعضای انسان به انسان بیمار دیگر می¬باشند. اما اهل سنت نظر مطلق و یکسانی در مورد شبیهسازی درمانی انسان ندارند. گروهی معتقدند که جنین از لحظه¬ ی آبستنی دارای روح است و برداشتن سلول¬های بنیادی آن و از بین بردن حیات جنین به ¬طور قطع و یقین حرام است زیرا او مخلوقی است که حیات انسانی را کسب کرده است و لو این¬که به طریق شبیهسازی بوده باشد.اما عده¬ای دیگر از علمای اهل سنت که قائل به ولوج روح از 4 ماهگی به بعد هستند معتقدند به دلایلی چند شبیهسازی درمانی مجاز است.یافتههای تحقیق نشان میدهد که مشهور فقهای شیعه و اهل سنت در این زمینه هم نظرند و به کارگیری این تکنیک درمانی را قدمی در راستای فهم عمیق تر و صحیح تر از سنتهای نهان هستی دانسته و با در نظر گرفتن اصل اباحه و جواز، قبول این تکنیک باید مطابق با اصول باشد و ادعای عدم جواز آن نیازمند ارائه دلایل عقلی و نقلی میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications