تغییر شرایط و مطرح شدن مولفه های جدید و تاثیر گذار در عرصه سیاست بین الملل حاکی از اهمیت مقوله فرهنگ در پیشبرد هر چه بهتر منافع، اهداف ملی و بهبود روابط کشورهاست. بطوری که امروزه از فرهنگ به عنوان قدرت نرم یاد می شود که زمینه نفوذ و تاثیرگذاری دولت ها را به همراه دارد. أکثر
تغییر شرایط و مطرح شدن مولفه های جدید و تاثیر گذار در عرصه سیاست بین الملل حاکی از اهمیت مقوله فرهنگ در پیشبرد هر چه بهتر منافع، اهداف ملی و بهبود روابط کشورهاست. بطوری که امروزه از فرهنگ به عنوان قدرت نرم یاد می شود که زمینه نفوذ و تاثیرگذاری دولت ها را به همراه دارد. تعاملات فرهنگی با ایجاد بسترهایی مبتنی بر هویت و ارزش های مشترک فرهنگی از قابلیت تاثیرگذاری بسیاری بر روند همگرایی در عرصه های منطقه ای و بین المللی برخورداند. آسیای مرکزی و جنوبی(که تاجیکستان و افغانستان را در دل خود دارد) از دیرباز بخشی از قلمرو تمدنی و فرهنگی ایران بوده، بطوری که بسیار فراتر از جغرافیای سیاسی فعلی ایران بوده است. این پژوهش براساس ماهیت و روش توصیفی ـ تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای و براساس مراجعه به منابع معتبر کتب، مقالات و گزارشات مستند گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و هویتی بسیاری از جمله زبان فارسی، موسیقی، آداب و رسوم کهن و مشترک، بین ایران و کشورهای فوق الذکر می باشد که می تواند بسترهای لازم برای ایران در عرصه تعاملات منطقه ای و ساخت یک منطقه جدید در این حوزه جغرافیایی فراهم آورد.
تفاصيل المقالة
با توجه به اینکه شناخت و بررسی ادبیات فارسی در بیرون از مرزهای کشورمان، به منظور پاسداشت و اشاعۀ آن، امری ضروری به نظر میرسد، در مقالۀ حاضر، منظومۀ تعلیمی-غنایی حسن ارابهکش از شاعر بنام معاصر تاجیک، میرزا تورسونزاده (1911م-1977م)، مورد ارزیابی قرار گرفته است. از آن أکثر
با توجه به اینکه شناخت و بررسی ادبیات فارسی در بیرون از مرزهای کشورمان، به منظور پاسداشت و اشاعۀ آن، امری ضروری به نظر میرسد، در مقالۀ حاضر، منظومۀ تعلیمی-غنایی حسن ارابهکش از شاعر بنام معاصر تاجیک، میرزا تورسونزاده (1911م-1977م)، مورد ارزیابی قرار گرفته است. از آنجا که شاعر مذکور یکی از نمایندگان مکتب ادبی رئالیسم سوسیالیستی تاجیکستان است، شعر او اغلبِ ویژگیهای این مکتب را دارا است که در متن مقاله، ضمن بررسی شواهدی از داستان مورد نظر، این خصایص، کاویده شده است. از جمله مهمترین موارد، تقابل سنت و مدرنیته در داستان مذکور است. بهگونه ای که شاعر سوسیالیست سعی دارد بر اساس افکار حزبی آن روزگار تاجیکستان علاوه بر القای تفکرات حزبی به مخاطبان، از سنتهای اجتماعی و فرهنگی، فاصله گرفته به تفکرات مدرن و البته سوسیالیستی روی آورد. داستان، منظومهای تعلیمی- غنایی است، زیرا شاعر علاوه بر پندهای غیرمستقیم، دعوت به مدرنیزه شدن و البته اشاعۀ سوسیالیسم، به روایت عشق حسن و صدف نیز پرداخته است.
تفاصيل المقالة
میدانیم سیطرة هفتاد سالهی روسیه بر تاجیکستان، ادبیات شوروی سابق - تاجیک را رقمزده است، که به آن ادبیات رئالیسم سوسیالیستی گویند. ادبیات معاصر آن دیار از محدودة انقلاب اکتبر 1917م در روسیه قابل بررسی است (البته این انقلاب در تاجیکستان با انقلاب خلقی بخارا در 1920م شکل أکثر
میدانیم سیطرة هفتاد سالهی روسیه بر تاجیکستان، ادبیات شوروی سابق - تاجیک را رقمزده است، که به آن ادبیات رئالیسم سوسیالیستی گویند. ادبیات معاصر آن دیار از محدودة انقلاب اکتبر 1917م در روسیه قابل بررسی است (البته این انقلاب در تاجیکستان با انقلاب خلقی بخارا در 1920م شکل گرفته). در مقالة حاضر، یکی از درونمایههای تعلیمی و غنایی شعر معاصر تاجیکستان یعنی روسیهستایی و روسیهپرستی در دورة رئالیسم سوسیالیستی، نیز، روسیهگریزی و روسیهستیزی در هنگامة کمرنگ شدن رئالیسم سوسیالیستی و سرانجام پس از فروپاشی شوروی سابق و استقلال تاجیکستان(1991م) مورد ارزیابی قرار گرفته است. در واقع تقابل این دو رویکرد کاملاً متناقض در شعر امروز تاجیکستان- که پیامد دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی است - بنیان پژوهش پیشروی، بهشمار میرود. موضوع مورد نظر در متن مقاله به مدد شواهد مثالهای برجسته از شاعران تاجیک، قبل و بعد از تسلط روسیه، بررسی و کنکاش شده است.
تفاصيل المقالة
شعر امروز تاجیکستان به عنوان یکى از نمودهاى اصلى زبان فارسى در هزاره سوم در خود ویژگى هایى دارد که در مقایسه با دیگر نمونه هاى شعر فارسى در ایران و افغانستان، ارزش مطالعه و نقد و بررسى دارد. مقاله حاضر کوشش مى کند کارکردهاى زبانى، هنرى و فکرى شعر فارسى تاجیکستان را ارزی أکثر
شعر امروز تاجیکستان به عنوان یکى از نمودهاى اصلى زبان فارسى در هزاره سوم در خود ویژگى هایى دارد که در مقایسه با دیگر نمونه هاى شعر فارسى در ایران و افغانستان، ارزش مطالعه و نقد و بررسى دارد. مقاله حاضر کوشش مى کند کارکردهاى زبانى، هنرى و فکرى شعر فارسى تاجیکستان را ارزیابى کند و با آوردن نمونه هایى از این شعر، باب مقایسه میان شعر امروز ایران و تاجیکستان را باز کند. فرجام مقاله، نقاط فراز و فرود و قوت و ضعف شعر امروز تاجیکستان را نشان خواهد داد و این که چگونه بایست از این میراث ارزشمند فرهنگى پاسدارى کرد و ارزشمندى هاى بالقوه آن را به فعل درآورد
تفاصيل المقالة
از جمله مسائلی که در حوزه جامعه شناسی قابل تامل و بررسی است؛ مسائل مربوط به اوضاع جمعیتی یک جامعه است که عدم توجه به آن می تواند شرایط نامساعدی را برای زندگی اجتماعی افراد به وجود آورد و حیات اجتماعی آن جامعه را به خطر اندازد. مقاله حاضر که با هدف شناخت و مقایسه مسائل ج أکثر
از جمله مسائلی که در حوزه جامعه شناسی قابل تامل و بررسی است؛ مسائل مربوط به اوضاع جمعیتی یک جامعه است که عدم توجه به آن می تواند شرایط نامساعدی را برای زندگی اجتماعی افراد به وجود آورد و حیات اجتماعی آن جامعه را به خطر اندازد. مقاله حاضر که با هدف شناخت و مقایسه مسائل جمعیتی موثر بر حیات اجتماعی ایران و تاجیکستان انجام گرفته است حاصل مطالعه اکشافی و عملیات میدانی است که ضمن توجه به تشابهات فرهنگی موجود در میان دو کشور سعی داشته است تا فهرست معتبری (38 مورد)از مسائل جمعیتی ایران و تاجیکستان را با استفاده از منابع،اسناد و مصاحبه های اولیه شناسایی نماید. در ابتدا این فهرست در اختیار 50 نفر از خبرگان حوزه¬ی علوم انسانی ایران و 48 نفر از خبرگان تاجیکستان قرار گرفت تا مهمترین مسائل جمعیتی هر کدام از کشورها از نظر خبرگان آن¬ها شناسایی شود. پس از شناسایی مهمترین مسائل جمعیتی دو کشور از دیدگاه خبرگان 12 مسئله از مهمترین مسائل دو کشور در قالب پرسشنامه¬ای در اختیار 400 نفر از مردم ایران و همچنین تاجیکستان قرار گرفت تا از این طریق ضمن شناسایی مهمترین مسائل جمعیتی آنان که ساختارهای اجتماعی هر یک از دو جامعه مذکور را تحت الشعاع خود قرار می دهد بتوان متناسب با شرایط اجتماعی موجود راهکارهای اجرایی لازم را ارائه نمود. یافته های حاصل از پژوهش مذکور نشانگر آن است که برخی از مهمترین مسائل جمعیتی شناسایی شده در ایران عبارت بودند از: گرانی مسکن، طلاق، توسعه¬نیافتگی، کمبود و فرسودگی مسکن، بالا رفتن سن ازدواج و برخی از مهمترین مسائل جمعیتی شناسایی شده در تاجیکستان عبارت بودند از: مهاجرت نیروی کار به خارج از کشور، فراوانی مهاجرت به خارج از کشور، فراوانی مهاجرت از روستا به شهر،بالا بودن نرخ رشد جمعیت، کمبود مسکن. نتایج بدست آمده حاکی ازآن است که عدم توجه به مسائل جمعیتی موجود و نادیده انگاشتن آنها بر دوام و حیات اجتماعی و همچنین روند رشد و توسعه جوامع اثرگذار خواهد بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications