رقابت شدید، تنگ شدن بازارها و تغییرات روزافزون در نیازها و خواستههای مشتریان، مبحث وفاداری مشتری را به یکی از مهمترین کلیدواژهها در ادبیات بازاریابی مبدل نموده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اعتماد برند بر وفاداری مشتریان با توجه به نقش میانجی ارزش برند و تعدیل گری أکثر
رقابت شدید، تنگ شدن بازارها و تغییرات روزافزون در نیازها و خواستههای مشتریان، مبحث وفاداری مشتری را به یکی از مهمترین کلیدواژهها در ادبیات بازاریابی مبدل نموده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اعتماد برند بر وفاداری مشتریان با توجه به نقش میانجی ارزش برند و تعدیل گری احترام و عشق به برند است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش را مشتریان برند چرم مشهد در شهر تهران تشکیل دادهاند که 384 نفر بهعنوان نمونه انتخابشدهاند. جهت انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی بهمنظور انتخاب نمایندگی های برند چرم مشهد و همچنین نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس جهت توزیع پرسشنامه در میان مشتریان استفادهشده است. شش فرضیه نیز بهمنظور تبیین روابط بین متغیرهای پژوهش استفادهشده است. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه با طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی، تأییدشده است. تحلیل داده ها از طریق نرمافزار پی ال اس نشان داده که اعتماد برند و ارزش برند بر وفاداری مشتریان تأثیری معنیدار دارد. همچنین نقش میانجی ارزش برند و تعدیل گری عشق برند و احترام برند در تأثیر اعتماد برند بر وفاداری مشتریان تأیید گردید.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی درگیری تصیمیم گیری خریدمشتری با تأملی بر پیشایندهای هم افزایی ارزش برند، عشق به برند و هویت برند در جوامع برند آنلاین است.روش: پژوهش حاضر از نظر نوع مطالعه توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف کاربردی است. مشتریان و خریداران محصولات فروشگاه ا أکثر
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی درگیری تصیمیم گیری خریدمشتری با تأملی بر پیشایندهای هم افزایی ارزش برند، عشق به برند و هویت برند در جوامع برند آنلاین است.روش: پژوهش حاضر از نظر نوع مطالعه توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف کاربردی است. مشتریان و خریداران محصولات فروشگاه اینترنتی دیجی کالا به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد.تعداد384 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد.روایی ابزار پژوهش با استفاده از روایی صوری،محتوا و تحلیل عاملی مورد بررسی تایید گرفت و ضریب آلفای کرونباخ بزرگتر از 7/0 برای سازه های مختلف، پایایی آن ها را مورد تایید قرار داد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد.یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که هویت برند بر عشق به برند، هم افزایی ارزش برند و درگیری تصمیم گیری خریدمشتری تاثیر مثبت و معناداری دارد. عشق به برند بر درگیری تصمیم گیری خریدمشتری تاثیر مثبت و معناداری دارد.هم افزایی ارزش برند بر درگیری تصمیم گیری خریدمشتری تاثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاکی از آن است که هویت برند با در نظر گرفتن نقش میانجی عشق به برند و هم افزایی ارزش برند بر درگیری تصمیم گیری خریدمشتری تاثیر معناداری دارند.
تفاصيل المقالة
کیفیت ارتباط مشتری و خلق ارزش برند از مهمترین مباحث در حوزه تجارت الکترونیک و خرید آنلاین است. هدف از این پژوهش در واقع بررسی میزان تأثیر منابع اصلی کیفیت ارتباط مشتری (ویژگیهای مصرفکننده، ویژگیهای شرکتها، زیرساختهای اجتماعی شرکت، تعاملات) بر کیفیت ارتباط مشتری (ا أکثر
کیفیت ارتباط مشتری و خلق ارزش برند از مهمترین مباحث در حوزه تجارت الکترونیک و خرید آنلاین است. هدف از این پژوهش در واقع بررسی میزان تأثیر منابع اصلی کیفیت ارتباط مشتری (ویژگیهای مصرفکننده، ویژگیهای شرکتها، زیرساختهای اجتماعی شرکت، تعاملات) بر کیفیت ارتباط مشتری (اعتماد، تعهد، رضایت) از طریق خلق ارزش برند و قصد خرید آنلاین در میان مشتریان فروشگاههای اینترنتی شهر تهران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان فروشگاههای اینترنتی شهر تهران است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران برای جامعه نامحدود معادل 384 نفر به دست آمده است. روایی پرسشنامه به تأیید خبرگان رسیده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تأییدی و نرمافزارهای اس پی اس اس و آموس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای مصرفکننده، ویژگیهای شرکتها، زیرساختهای اجتماعی شرکت بر کیفیت ارتباط مشتری (اعتماد، تعهد، رضایت) تأثیری معنادار ندارد، اما تعاملات بر کیفیت ارتباط مشتری (اعتماد، تعهد، رضایت) تأثیر معنادار دارد. کیفیت ارتباط مشتری (اعتماد، تعهد، رضایت) بر خلق ارزش برند تأثیر معنادار دارد و خلق ارزش برند بر قصد خرید آنلاین نیز تأثیر معنادار دارد. بررسی تأثیرکیفیت ارتباط مشتری (اعتماد، تعهد، رضایت) از طریق خلق ارزش برند در فروشگاههای اینترنتی شهر تهران باعث وفاداری مشتریان به برند محصولات، افزایش خرید اینترنتی، صرفهجویی در زمان و هزینه و در نهایت رشد تجارت الکترونیکی است.
تفاصيل المقالة
مقدمه: مطالعه حاضر یک پژوهش بنیادی است که با هدف ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی اجتماعی مبتنی بر بازاریابی اخلاقی جهت ایجاد ارزش برند در سازمان تامین اجتماعی کشور انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش گردآوری دادهها یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با رویکرد پ أکثر
مقدمه: مطالعه حاضر یک پژوهش بنیادی است که با هدف ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی اجتماعی مبتنی بر بازاریابی اخلاقی جهت ایجاد ارزش برند در سازمان تامین اجتماعی کشور انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش گردآوری دادهها یک پژوهش غیرآزمایشی (توصیفی) است که با رویکرد پیمایش مقطعی صورت پذیرفت. همچنین این مطالعه یک پژوهش کیفی است. جامعه مشارکتکنندگان پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید مدیریت بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور) است.
یافتهها: نمونهگیری با نمونهگیری نظری گلیزر انجام شد و با 16 نفر اشباع نظری حاصل شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته بود که 6 سوال ابتدایی در نظر گرفته شد و پرسشهای دیگری نیز در صورت لزوم در زمان مصاحبه مطرح شد. جهت تحلیل مصاحبههای تخصصی از روش گراندد تئوری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با نرمافزار MaxQDA انجام شد. مدل پارادایمیک پژوهش نشان داد عوامل اخلاقی شامل اخلاق سازمانی، کاری و حرفهای بر بازاریابی اجتماعی تاثیرگذار هستند. همچنین بازاریابی اخلاقی بستر و زمینه مناسبی را برای بازاریابی اجتماعی فراهم میکند.
نتیجهگیری: سرمایه اخلاقی و مسئولیت اجتماعی سازمان نیز عوامل مداخلهگر هستند. در نهایت رهبری اخلاقی سازمان راهبردی است که بوسیله آن میتوان به ایجاد ارزش برند برای سازمان تامین اجتماعی دست یافت.
تفاصيل المقالة
امروزه از ارزش برند به عنوان یک مزیت رقابتی برای شرکت ها نام برده می شود و ساختن برندهای قوی برای بسیاری از شرکت ها در اولویت می باشد. برند قوی مزیت های زیادی را برای شرکت ها به ارمغان می آورد که همه آن ها در نهایت منجر به سود بیشتر برای شرکت ها می شود. یکی از عوامل موث أکثر
امروزه از ارزش برند به عنوان یک مزیت رقابتی برای شرکت ها نام برده می شود و ساختن برندهای قوی برای بسیاری از شرکت ها در اولویت می باشد. برند قوی مزیت های زیادی را برای شرکت ها به ارمغان می آورد که همه آن ها در نهایت منجر به سود بیشتر برای شرکت ها می شود. یکی از عوامل موثر در ارزش برند، تصویر کشور مبدأ برند می باشد. تصویر کشور مبدأ برند تصویری است که مشتریان از طریق آن با کشور مبدأ برند ارتباط برقرار می کنند. مقاله حاضر به بررسی ارتباط بین تصویر کشور مبدأ با ابعاد ارزش برند شامل تمایز برند، وفاداری برند و کیفیت ادراک شده برند و در نهایت تصویر کشور مبدأ با ارزش برند می پردازد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 137 نمونه از بین مشتریان گراد در چهار شعبه از فروشگاه های شهر تهران جمع آوری شد و با تحلیل رگرسیون ارتباطات بررسی شدند. نتایج به دست آمده وجود ارتباط بین تصویر کشور مبدأ و ارزش برند را تصدیق نمود.
تفاصيل المقالة
چکیدهارزش برند در انجام تجارت و همچنین پژوهشهای علمی، یک مفهوم مهم در نظر گرفتهشده است؛ زیرا شرکتها باقدرت برند خود مزایای رقابتی به دست میآورند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر معیارهای عملکرد مالی بر ارزش برند در صنعت خودروسازی بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بدین منظ أکثر
چکیدهارزش برند در انجام تجارت و همچنین پژوهشهای علمی، یک مفهوم مهم در نظر گرفتهشده است؛ زیرا شرکتها باقدرت برند خود مزایای رقابتی به دست میآورند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر معیارهای عملکرد مالی بر ارزش برند در صنعت خودروسازی بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بدین منظور از متغیرهای بازده سهام، بازده فروش، بازده دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت وجه نقد عملیاتی بهعنوان معیارهای عملکرد و از معیار کیوتوبین بهعنوان متغیر بیانکننده ارزش برند شرکت استفاده شد. نتایج این پژوهش که از اطلاعات مالی 32 شرکت درصنعت خودروسازی طی سالها 1391 الی 1398 و روش رگرسیون چند متغیره بهدستآمده است نشان داد که عوامل مؤثر بر ارزش برند در کوتاهمدت (سال جاری) و سال آتی متفاوت میباشد و فقط بازده سهام بهعنوان معیار عملکرد میتواند بر ارزش برند سال جاری و سال آتی تأثیرگذار باشد. این نتایج بیانکننده این موضوع میباشد که جهت تبیین ارزش برند در کوتاهمدت و بلندمدت همه معیارهای عملکرد شرکت دارای محتوای اطلاعاتی نیستند و بازده سهام نقش خود را در تبیین ارزش برند شرکت نشان داده است.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف طراحی مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. در بخش نخست و کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شده و با تعداد 11 نفر أکثر
این مطالعه با هدف طراحی مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر آمیخته بوده و با دو نوع رویکرد کیفی و کمی انجام شده است. در بخش نخست و کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سوالات مصاحبه مبادرت ورزیده شده و با تعداد 11 نفر از خبرگان فعال در بازاریابی و صنعت لبنیات مصاحبههای عمیق و نیمساختیافته انجام گرفت. سپس با استفاده از تحلیل کیفی گرنددتئوری، تعدادی مفاهیم استخراج و کدگذاری شاخصها انجام پذیرفت. تمهای اصلی حاصله از نتایج تحلیل کیفی عبارتند از: همآفرینی ارزش راهبردی ، همآفرینی ارزش سازمانی، همآفرینی ارزش با کارکنان، همآفرینی ارزش مشتری، استراتژی همآفرینی ارزش برند، رقابتپذیری برند و مدیریت دانش سازمانی.سپس در بخش دوم و کمی پژوهش به اعتبار سنجی و غربالگری شاخصهای به دست آمده در تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک دلفی فازی، پرداخته شد.در بخش سوم پژوهش به ارائه مدل همآفرینی ارزش برند با مشتری در صنعت لبنیات با بهکارگیری روش مدلسازی ساختاری تفسیری مبادرت ورزیده شد. بر این اساس رقابتپذیری برند متغیر سطح اول یا وابسته است. متغیر همآفرینی ارزش مشتری سطح دوم و همآفرینی ارزش راهبردی برند و همآفرینی ارزش با کارکنان سطح سوم هستند. متغیر همآفرینی ارزش سازمانی برند در سطح چهارم قرار دارد و متغیر مدیریت دانش سازمانی سطج پنجم است. در نهایت استراتژی همآفرینی ارزش برند نیز به عنوان متغیر سطج ششم و تاثیرگذارترین متغیر مدل تعیین شده است.
تفاصيل المقالة
برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقاء ارزش آنها در بخش تولید و خدمات نقش اساسی ایفا می کنند. از بین عوامل درونسازمانی، عوامل رفتاری مربوط به نیروی انسانی مهم است؛ زیرا اگر این رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند اما اگر منفی و انحرافی أکثر
برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقاء ارزش آنها در بخش تولید و خدمات نقش اساسی ایفا می کنند. از بین عوامل درونسازمانی، عوامل رفتاری مربوط به نیروی انسانی مهم است؛ زیرا اگر این رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند اما اگر منفی و انحرافی باشند، برای سازمانها تهدید محسوب میشوند؛ در چنین شرایطی مدیریت رفتار و پیاده سازی اقداماتی در راستای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی ضروری بنظر میرسید. لذا هدف پژوهش، ارائه مدلی به منظور ارتقاء ارزش برند بیمه ایران بعنوان یکی از بنگاههای اقتصادیِ دولتی از طریق کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی در نظر گرفته شد. برای این منظور، ابتدا مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته و با بهره گیری از روش کیفی فراترکیب، عوامل بروز رفتارهای انحرافی و اقدامات مؤثر برای کنترل و کاهش احصاء و با روش تحلیل مضمون 48 عامل در 6 دسته و 45 اقدام در 4 دسته کدگذاری شد؛ سپس با تکنیک دلفی فازی و توزیع فرمهای نظرسنجی دلفی بین 30 نفر از خبرگان بیمه ایران در 3 استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، 30 عامل در 5 دسته و 39 اقدام در 4 دسته نهایی و وارد مدل سلسلهمراتبی شدند. در گام بعد، برای تحلیل فرایند سلسله مراتبی پرسشنامه حاوی ماتریس مقایسات زوجی بین 12 نفر از خبرگان 3 استان توزیع ونتایج نشان داد که از بین عوامل بروز رفتارهای انحرافی مخرب کارکنان، عوامل سازمانی و ساختاری با وزنی حدود 262/0 بالاترین اهمیت و عوامل شغلی با وزنی حدود 0.147 پایینترین اهمیت را کسب کردند.
تفاصيل المقالة
پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارایه الگوی مدل خلق ارزش برای مشتریان بانکها در فرایند خلق مشترک ارزش برند توسط مشتریان بانکها ( مورد مطالعه بانک شهر) میباشد تحقیق حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی جامعه اماری بخش کمی شامل کلیه مشتربان بانک شهر واقع در استان تهران هستند که با توج أکثر
پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارایه الگوی مدل خلق ارزش برای مشتریان بانکها در فرایند خلق مشترک ارزش برند توسط مشتریان بانکها ( مورد مطالعه بانک شهر) میباشد تحقیق حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی جامعه اماری بخش کمی شامل کلیه مشتربان بانک شهر واقع در استان تهران هستند که با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 384 نفر به عنوان حجم نمونه با توجه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.جهت گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن با نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی و معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد.نتایج نشان داد که ابعاد مدل شامل انگیزش مشتری،ارزش مشتری،عوامل سازمانی،تجربه مشتری،وفاداری مشتری و تصویر ذهنی مشتری هستند و مدل از برازش مناسبی برخودار است.
تفاصيل المقالة
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر محرکهای ارزش برند بر روی ارزش برند مشتری محور در مورد مشـتریان برند نایکی[i] در شهر تهران است. این تحقیق از نظر ماهیت گــردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی هست. جامعه آماری ین پژوهش مشـتریان برند نایکی شهر تهران بود که ب أکثر
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر محرکهای ارزش برند بر روی ارزش برند مشتری محور در مورد مشـتریان برند نایکی[i] در شهر تهران است. این تحقیق از نظر ماهیت گــردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی هست. جامعه آماری ین پژوهش مشـتریان برند نایکی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس،، حجم نمونه بر اساس جدول مورگان ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شد. در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد 25 سؤالی (برایان، ۲۰۱۷)، استفادهشد. روایی تحقیق حاضر از نوعِ محتواییِ بود و پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ مقدار 0.778 به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد 2 χبه دست آمده کمتر از 3 و ۰۷۲/۰= RMSEA است که مناسب بودن برازش مدل تایید شد. تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرمافزار LISREL انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر معنادارِ محرکهای ارزش برند بر روی ارزش برند مشتری محور هست.
[i] Nike
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications