مقدمة في المجلة
علمی
نشریه "فضای زیست" به بررسی مبانی، جریانها و رویدادهای مرتبط با فضای زیست انسان در حوزه مطالعات معماری و شهرسازی میپردازد و در نظر دارد تا متناسب با زمینه تخصصی خود در مورد اهمیت آگاهی از معنا و ماهیت فضای زیست انسان به انتشار دستاوردها و نتایج پژوهشها و تجارب علمی در این زمینه اهتمام ورزد. بدینترتیب "فضای زیست" میتواند نمود و چشماندازی از تمامی فضاهایی باشد که به واقعیتی از حضور و زیستن آدمی موجودیت میبخشند و تلاش دارد فضاها را در ارتباط با انسان و ژرفای سکنی گزیدن او مورد مداقه قرار دهد و بر این اساس در مسیر ارتقای کیفی زیستن، حضور و سکونت انسان در فضا قدم بردارد.
أحدث المقالات المنشورة
-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی نقش مولفههای تاثیرگذار بر هنجارهای کیفی جداره شهری (نمونه موردی: جدارههای شهری منطقه یک تهران)
روجا ارجمندنیا حیدر جهانبخش مریم چشمه قصابانی محمدرضا مهربانی گلزارالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402جدارههای شهری نقش مهمی در افزایش کیفیت بصری شهر و رسیدن به لذت بصری دارند به همین دلیل نقش نماهای شهری بهعنوان عناصر اصلی تشکیلدهنده جداره بهوضوح دیده میشود. عناصر و اجزای نماهای شهری در کنار روشهای طراحی، ساختار یک تک نما و در نهایت با کنار هم قرارگرفتن نماها یک أکثرجدارههای شهری نقش مهمی در افزایش کیفیت بصری شهر و رسیدن به لذت بصری دارند به همین دلیل نقش نماهای شهری بهعنوان عناصر اصلی تشکیلدهنده جداره بهوضوح دیده میشود. عناصر و اجزای نماهای شهری در کنار روشهای طراحی، ساختار یک تک نما و در نهایت با کنار هم قرارگرفتن نماها یک جداره را شکل خواهد داد. این مقاله در جستجوی پاسخ هبه این سؤال است که: اهمیت هر یک از عناصر طراحی نما برای رسیدن به جداره مطلوب چقدر است؟ روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است. ابتدا به کمک استدلال استقرایی به جمعآوری فراوانی مؤلفههای طراحی در نظریههای 23 پژوهشگران طراحی شهری پرداخته سپس مؤلفههای ضوابط شهرداری منطقه یک تهران به باقی مؤلفهها افزوده شدند. از طریق تحلیل محتوا مولفههای اصلی پژوهش، به روش سیستمعاملی کیو دستهبندی شدند. در بخش تجربی از فن مصاحبه ساختارنایافته باز و به روش دلفی، برای آمادهکردن چارچوب مفهومی بهعنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. آزمودنیهای مرحله اول پژوهش شامل 10 نفر از متخصصان و اساتید حوزه معماری و طراحی شهری بودهاند که به روش گلولهبرفی انتخاب شدهاند. مؤلفهها در سه دسته کلی اجزای طراحی، روشهای طراحی و هنجار طراحی جداره دستهبندی شدهاند تا سلسلهمراتب رسیدن به طراحی جداره را مشخص نمایند. در مرحله پرسشنامهای ساختاریافته ، شامل 30 سؤال که به کمک نمونههای موردی منطقه یک تهران طراحی شدهاند، با پاسخ طیفی 7 گزینهای در اختیار 54 نفر از متخصصین حوزه معماری و شهرسازی قرار گرفت و دوازده مؤلفههای تأثیرگذار جدارههای شهری با کمک نرمافزار spss22 اولویتبندی شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مؤلفه " طراحی همکف (با میانگین 8.02) بیشترین اهمیت و الگو و تکرار (با میانگین رتبه 83/4) کمترین اهمیت را دارند. مؤلفههای "طراحی همکف"، " نماهای جانبی"، "فرم و شکل"، "جزئیات طراحی"، "سطوح پر و خالی"، " خط تراز همکف" به ترتیب در رتبه اول تا ششم اهمیت قرار دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثر تکنولوژی بر ارتقای کیفیت ساخت در مجتمع های مسکونی نمونه موردی: مجتمع مسکونی برلیان جنت آباد تهران
فاطمه خدادادی آق قلعه خسرو دانشجوالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402مسکن فراگیرترین، کاربردیترین و در عین حال اجتماعیترین گونه معماری است. کیفیت ساخت مسکن در دهههای اخیر دچار تغییرات قابل ملاحظهای شده است؛ که ناشی از تغییرات اجتماعی و جهش تکنولوژی از سوی دیگر است. یکی از عوامل تحول در تمام وجههای معماری پس از مدرن، تکنولوژی بوده اس أکثرمسکن فراگیرترین، کاربردیترین و در عین حال اجتماعیترین گونه معماری است. کیفیت ساخت مسکن در دهههای اخیر دچار تغییرات قابل ملاحظهای شده است؛ که ناشی از تغییرات اجتماعی و جهش تکنولوژی از سوی دیگر است. یکی از عوامل تحول در تمام وجههای معماری پس از مدرن، تکنولوژی بوده است. تکنولوژی امروز نقشی فراتر از سازه در معماری دارد؛ از همین رو آشنایی با تکنولوژی و فناوریهای نوین ساختمانی نیاز مبرم مهندسین در این دهه (معاصر) میباشد. نیاز به بهره-گیری از تکنولوژیهای ساخت متناسب با رشد هر جامعه و بهرهگیری از فناوری در سایر صنایع و تواناییهای اجرای آن جامعه متغیر است. امروزه تکنولوژی ابعاد زندگی انسان را چنان متأثر ساخته که عدهای از صاحبنظران بر این باور بودند؛ به زودی انسان و جهان به تسخیر تکنولوژی (فناوری) درخواهند آمد. تلاش بشر همواره در راستای ایجاد بهبود امکانات زندگی، بهره مندی از شرایط عادی، فرهنگی و اجتماعی بهتر و بیشتر بوده است. در این پژوهش، جمعآوری دادهها به روش کتابخانه-ای و استخراج برخی مولفهها، از طریق استدلالی انجام شده است که در قالب جدول تطابق نظیر به نظیر، میان دو حیطهی مدنظر مقاله در میان اساتید آشنا به هر دو حوزه به پیمایش گذاشته میشود. تحقیق از بعد هدف مطالعه، یک تحقیق کاربردی است. گردآوری دادهها به روش میدانی با ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه سه بخشی بین ساکنان مجتمع مسکونی برلیان جنت آباد تهران انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها، به کمک تحلیل استنباطی است که بیشترین هماهنگی را با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی دارد. تجزیه و تحلیل از طریق آزمون پارامتری مقایسه میانگین در نمونههای جفتی با مدل ای اچ پی (AHP) انجام شده است. نتیجهی تحقیق نشان میدهد از بین مولفههای شناسایی شده: سهولت در نگهداری و تعمیرات، دوام و عمر مفید، تجانس بصری و عملکردی و تنوع ( عدم محدودیت در طراحی) از جمله مولفه های تاثیرگذار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - شناسایی و اولویت بندی مولفههای اتمسفر فضای زیست در معماری با رویکرد داده بنیاد
اسماء جامی رضا میرزایی سید مسلم سیدالحسینی احمد حیدریالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402فضای زیست انسان را مجموعهای از عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی دربرمیگیرد. علیرغم پیچیدگیهای زندگی امروزه، تجربه حسی مطلوب بناها و برقراری ارتباط عاطفی و معنایی با آن که همان اتمسفر بناست، در بسیاری از فضاهای انسانساخت معاصر مورد بیتوجهی قرارگرفتهاست. معماری دررابطه بنا أکثرفضای زیست انسان را مجموعهای از عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی دربرمیگیرد. علیرغم پیچیدگیهای زندگی امروزه، تجربه حسی مطلوب بناها و برقراری ارتباط عاطفی و معنایی با آن که همان اتمسفر بناست، در بسیاری از فضاهای انسانساخت معاصر مورد بیتوجهی قرارگرفتهاست. معماری دررابطه بنا و کاربرانش شکلمیگیرد و اتمسفر با ایجاد زبانی مشترک و فهمی دو طرفه میان آندو، تقویتکننده این ارتباط است. اغلب مطالعات موجود در این خصوص با دیدگاهی پدیدارشناسانه، بیشتر بعد معنایی و ذهنی کاربران پرداختهاند. اما این تحقیق با نگاهی ساختارشناسانه در جستجوی معیارها و ابزارهایی برای معماران است تا با استفاده در روند طراحی معماری، بتوانند بناهایی دارای حیات و روح بیافرینند. در این مسیر با توجه به اینکه اتمسفر معماری ناشی از کلیتی یکپارچه است، روش تقویت ساختار الکساندر میتواند در روند تامین الگوی اتمسفری راهبر باشد. جهت تبیین مساله پژوهش، از روش نظریه پردازی دادهبنیاد متنی استفادهشدهاست. از نظر هدف کاربردی و توسعهای میباشد. بهروش مطالعات اسنادی, پس از بررسی منابع مرتبط، دستهبندی و تدقیق نظریات با شورای خبرگان, نظریات 25 اندیشمند با رویکرد ساختاری انتخابشدند. دادهها بهصورت کدگذاری باز شامل 93 مشخصه و در کدگذاری محوری 9 کد و در کدگذاری انتخابی 7 مقوله دستهبندیشدند. در نرم افزار10 MAXQDAدادهها کدگذاری شده و باتوجه به اشتراک و میزان تکرار کدها انتخابشدند. نتیجۀ مطالعات نشانداد اتمسفرها در بنای معماری با مجموعه عوامل ساختاری، کالبدی و مجموعه مفاهیم نامرئی بسیار موثر یا همان شبهچیزها ایجادمیشوند که در تاثیر و تاثراتی که باهم و بر هم در فضای معماری میگذارند، مخاطب را بسته به دریچهها و توانایی های حسی و ادراکیاش تحتتاثیر قرارمیدهند. معیارهای کالبدی بیشتر از عملکردیها در تحقیقات اتمسفری موجود پرتکرار بوده اما در بین شاخصهها، مهمترین و پرتکرارترین، کلیت یکپارچه عنوانشدهاست. معماری اتمسفری کلیتی هم افزاست که اثرات بهینهای بر رفاه، سلامت و سرزندگی داشته ومیتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تبیین راهکارهایی جهت ارتقای کیفیت بصری فضاهای آشپزخانه های مسکونی بر اساس مبانی بوم شناسی بصری (ویدئواکولوژی)
محمد حسین جوانمردی طاهره نصر جمال الدین مهدی نژادالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402تصاویر دریافتی از محیط اطراف در قالب ادراک بصری تاثیر بسزایی را در ارتباط با رابطه انسان با محیط و رضایتمندی وی از محل سکونتش خواهد داشت. تحقیقات اخیر نشان میدهد که تطابق تصاویر دریافتی از فضای پیرامون افراد به چشمهایشان با استانداردهای بینایی و فیزیولوژیک بینایی باعث أکثرتصاویر دریافتی از محیط اطراف در قالب ادراک بصری تاثیر بسزایی را در ارتباط با رابطه انسان با محیط و رضایتمندی وی از محل سکونتش خواهد داشت. تحقیقات اخیر نشان میدهد که تطابق تصاویر دریافتی از فضای پیرامون افراد به چشمهایشان با استانداردهای بینایی و فیزیولوژیک بینایی باعث افزایش حس رضایتمندی و کیفیت بصری فضای سکونت افراد میشود. لذا مساله اصلی پژوهش ضرورت تدوین راهکارهایی جهت افزایش کیفیت بصری فضاهای مسکونی نظیر آشپزخانه میباشد. فرضیه پژوهش هم مبتنی بر تاثیرگذاری مولفههای کیفیت بصری نظیر تقارن، ریتم، نوع فرم خطوط، تناسبات و ... بر میزان افزایش رضایتمندی کاربران و کیفیت بصری محیط میباشد. متغیرهای مستقل پژوهش شامل مولفههای تاثیرگذار بر کیفیت بصری محیط نظیر کنتراست رنگ، مصالح، تقارن و ... و متغیر وابسته شامل میزان رضایتمندی و تمایلات کاربران و در نتیجه میزان کیفیت بصری محیط میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع ترکیبی کمی و کیفی و نوع رویکرد پژوهش روش همبستگی است. روش جمعآوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه میباشد. به طور کلی هدف پژوهش تبیین راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت بصری فضای آشپزخانههای مسکونی بر اساس مبانی بومشناسی بصری است. چهارچوب نظری پژوهش با توجه به 5 مکانیسم فیزیولوژیکی بینایی و مهمترین شاخصههای تاثیرگذار بر کیفیت بصری محیط مسکونی بر اساس دیدگاههای محققین و نظریهپردازان ترسیم شده است. نتایج پرسشنامهها نیز بر اساس نرمافزارهای فوتوشاپ، spss و پردازش تصویر دیجیتال متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شدهاند. نتایج بیانگر آن است که بیشترین میزان تمایلات مردم به فرمها و خطوط منحنی و ساده بدون شکست، ابعاد با تناسبات مستطیل طلایی و دارای تقارن و ریتم در دو محورx و y، بکارگیری رنگهایی با کنتراست رنگی متفاوت با توجه به جبهههای مختلف آشپزخانه و فرمهای پنجره به صورت منحنی با توجه به فعالیت قشر سینگولات قدامی در مغز و مکانیسم جواب روشن و خاموش می-باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - استخراج و ارزیابی مولفه های آموزش طراحی نور در فضاهای مسکونی با تکیه بر آرای نشانه شناسی
پریسا بهارلو شروین میرشاهزاده بهروز منصوریالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402فرایند طراحی درواقع مجموعه مراحلی است که یک طراح بهصورت خودآگاه و ناخودآگاه برای دست یافتن به راهحل مسئله طراحی طی میکند. در حقیقت آنچه مهمتر از خود طراحی است فرآیند انجام طراحی است. طراحی نور در ساختمانهای مسکونی یکی از اموری است که همیشه با چالش مواجه بوده و برای أکثرفرایند طراحی درواقع مجموعه مراحلی است که یک طراح بهصورت خودآگاه و ناخودآگاه برای دست یافتن به راهحل مسئله طراحی طی میکند. در حقیقت آنچه مهمتر از خود طراحی است فرآیند انجام طراحی است. طراحی نور در ساختمانهای مسکونی یکی از اموری است که همیشه با چالش مواجه بوده و برای بهرهبردار نیز نحوه ورود و کاربست آن در فضاهای مسکونی بسیار باارزش بوده است. نور از نظر نشانهشناسی با جریانهای مختلف حسی، ادراکی، عاطفی زیباییشناختی، رخدادی جسمانهای و تنشی پیوند دارد. در آفرینشهای ادبی، نشانه- معناها درنتیجه ارتباط حسی- ادراکی انسان شکل میگیرند. برای آموزش کاربست نور در طراحی فضاهای مسکونی نیاز به بهرهگیری از مولفههایی است که بهخودیخود توجه به آن میتواند باعث تمرکز به طراحی نور گردد. این پژوهش در پی آن است که با توجه به آرای نشانهشناسی و اجماع نظریات آنان به استخراج و راستی آزمایی مولفههای طراحی نور در مسکن بپردازد. روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو با مقدم بودن حوزه کیفی نسبت به کمی است که در مرحله اول و کیفی برای شناخت متغیرها پس از استخراج مفاهیم به انجام مصاحبه برای تدقیقسازی مولفههای حوزه نظری با نمونههای منتخب مسکن امروزی است که با 28 نفر از متخصصان این حوزه مصاحبههای نیمه ساختاریافته صورت میگیرد و نتایج برای سهولت انجام کار وارد نرمافزار ATLASTI نسخه 9.1 میشوند. سپس مولفهها استخراج و بر اساس آنها پرسشنامه با طیف لیکرت تدوین و بین 384 نفر از دانشجویان معماری توزیع شد. سپس نتایج در نرمافزار ORIGINPRO نسخه 9.9.0.225 مورد تحلیل قرار میگیرند. نتایج نشان میدهد که بیشترین سهم عاملی مربوط به مولفههای سایه و گوناگونی اجزا، رعایت انسجام و پیوستگی، آموزش ایجاد سلسلهمراتب در نور با مقدار(000/1) و کمترین مربوط به مولفه اصل سادگی با مقدار(213/0) است. ازنظر نشانهشناسی، نور موجب هویتبخشی، شاخص شدن، ایجاد تمرکز، آشکار کردن نظم، وحدت فضا، نمایش تعادل، تکامل، شفافیت و تداوم فضایی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تحلیل رفتار فرم حیاط مرکزی در تهویه طبیعی خانههای سنتی اقلیم گرم و خشک ساحلی بهروش CFD (مطالعه موردی: عمارت دهدشتی در شهر بوشهر)
ملیحه تقی پور ندا قهرمانایزدی حمید اسکندری خسرو موحدالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402بوشهر با رطوبت نسبی بالا نیاز به تهویه دارد، حیاطمرکزی از اجزای موثر در تهویه طبیعی است. هدف این پژوهش کشف زوایای پنهان عملکردی تهویهی طبیعی حیاطمرکزی، از منظر شکل هندسی حیاط، تناسبات و میزان توده بهینه در خانههای منطقهی گرم و خشک ساحلی بوشهر است. در این مقاله به أکثربوشهر با رطوبت نسبی بالا نیاز به تهویه دارد، حیاطمرکزی از اجزای موثر در تهویه طبیعی است. هدف این پژوهش کشف زوایای پنهان عملکردی تهویهی طبیعی حیاطمرکزی، از منظر شکل هندسی حیاط، تناسبات و میزان توده بهینه در خانههای منطقهی گرم و خشک ساحلی بوشهر است. در این مقاله بهروش تحقیق ترکیبی و با استفاده از راهبردی تجربی، ابتدا متغیرهای مستقل تاثیرگذار شناسایی، متغیرهای وابسته توسط دستگاههای دقیق دیجیتال در یک نمونه موردی (عمارت دهدشتی) اندازهگیری و دادههای آن برای اعتبارسنجی نرمافزار، استفاده شد. پس از گونهشناسی حیاط، به روشCFD و با استفاده از نرمافزارAutodesk CFD 2018 ، شبیهسازی برای ۹ گونهی مختلف ترکیب اتاق و حیاط به شکلهای مستطیل عمودی، مربع و مستطیل افقی، در ۳ تراز ارتفاعی طبقهی همکف، اول و دوم اجرا و براساس دو مولفهی سرعت جریان هوا، عمرمتوسط هوا انجام شد. فرم حیاط، فرم اتاق و نسبت توده به فضا، بهعنوان متغیرهای مستقل و کیفیت جریان هوای داخل اتاق (سرعت و عمر هوا) به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شد. یافتهها نشان میدهد، فرم هندسی اتاق و حیاط بر میزان تهویه طبیعی تاثیرگذار است و فرمهای کشیده عمودی سرعت باد بیشتری را نشان میدهند. افزایش نسبت عرض به طول مستطیل از 1 به 15/1 و 1 به 3 در حالت مستطیل عمودی ابتدا سرعت جریان هوا در فضای اتاق افزایش و سپس کاهش میدهد، ولیکن در مستطیل افقی سرعت تقریبا از روند یکنواختتری پیروی میکند. نتایج بیانگر آن است که گونههای حیاط و اتاق مستطیل عمودی به ویژه گونه شماره ۲، به دلیل کشیدگی فرم، از نظر هر دو مولفهی سرعت جریان هوا، عمر هوا نتایج بهتری را نشان دادهاند. از بعد تناسبات بهینه حیاط، نسبت 1 به 3/1 هم فراوانی مطلوبی در نمونههای واقعی و هم مقدار کشیدگی لازم برای برجستهکردن تفاوت مولفههای کیفیت هوا را دارد. همچنین تغییرات ضخامت توده بر سرعت و کیفیت هوا تاثیر قابلتوجهی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تاثیر آموزش طراحی معماری مبتنی بر مشارکت محوری در افزایش خلاقیت دانشجویان کارشناسی معماری
مهدی احد زاده احمدرضا کشتکار قلاتی غلامحسین ناصری ودیعه ملاصالحیالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402خلاقیت واژهای محوری در آموزش طراحی و انجام آن است که در بستر محیطهای آموزشی و پرورشی رشد و تکامل مییابد. مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی در هر کشور سازمانهایی هستند که بهعنوان مراکز پرورشدهنده خلاقیت میباشند. معماری به علت گستردگی و نیاز به شناخت حوزههای مختلف جهت أکثرخلاقیت واژهای محوری در آموزش طراحی و انجام آن است که در بستر محیطهای آموزشی و پرورشی رشد و تکامل مییابد. مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی در هر کشور سازمانهایی هستند که بهعنوان مراکز پرورشدهنده خلاقیت میباشند. معماری به علت گستردگی و نیاز به شناخت حوزههای مختلف جهت تأمین فضای حامی فعالیتهای گوناگون نیاز است که اشرافیتی به دیگر حوزهها داشته باشد. همین امر تأکیدی بر مشارکت محوری این رشته را دارد که به نظر میرسد راهکاری پاسخده برای تقویت و ارتقای خلاقیت در نزد دانشجویان معماری است. این پژوهش با هدف بررسی مشارکت محوری در طرحهای آموزش و میزان سهم آن در افزایش خلاقیت صورت پذیرفته است. فرضیه تحقیق این است که میتوان با بهرهگیری از تکنیک یادگیری مشارکتی میتوان بهطور یکسان میزان خلاقیت را در دانشجویان رشته معماری دانشگاه سمنان افزایش داد. روش تحقیق، پژوهش عملگرا و اقدام پژوهی است. برای افزایش دقت از طرح B-A استفاده شد. نتایج بهوسیله آمارههای استنباطی معناداری در نرمافزار JMP مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلی سال آخر رشته معماری دانشگاه سمنان است که بالغبر ۳۰۰ نفرند که در سال تحصیلی ۱40۰-۱40۱، مشغول تحصیل بودند که از میان آنان 50 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که میانگین سهم عاملی در گروه شاهد (677/0) و در گروه آزمون (763/0) است که به میزان 6% افزایش خلاقیت صورت یافته است در گروه شاهد بیشترین ضریب تعیین مربوط به اصالت با مقدار (741/0) و کمترین مربوط به متغیر سیالی با مقدار (548/0) است در گروه آزمون کمترین متغیر سیالی با مقدار (589/0) و بیشترین مربوط به متغیر انعطافپذیری با مقدار (000/1) است. بر اساس این مطالعه، میتوان با آموزش اساتید و فراهم کردن شرایط اجرا و بهکارگیری روش یادگیری مشارکتی که خصوصیت بارز آن پرورش ذهن افراد است، انعطافپذیری و اصالت ذهنی را در افکار و اعمال دانشجویان پرورش داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تبیین تاثیرات توسعه عقلانی شهر بر تحقق شهر آرام (مطالعه موردی شهر قزوین)
فاطمه اسداله شریفی سیدمحمدرضا خطیبی جمال الدین سهیلیالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402امروزه توسعه شهری بی هدف و شتابزده در حال بروز است. بحث شهر آرام و توسعه عقلانی برای بهبود شرایط مطرح شده است. شهر آرام در تلاش است تا باعث آرام شدن شهر گردد و عقلانیت جهتیابی عقیدتی برای شهرسازان است. در واقع عقلانیت گزینهای اصولی برای دستیابی به مصالحهای کارآمد در أکثرامروزه توسعه شهری بی هدف و شتابزده در حال بروز است. بحث شهر آرام و توسعه عقلانی برای بهبود شرایط مطرح شده است. شهر آرام در تلاش است تا باعث آرام شدن شهر گردد و عقلانیت جهتیابی عقیدتی برای شهرسازان است. در واقع عقلانیت گزینهای اصولی برای دستیابی به مصالحهای کارآمد در شرایط سخت است. هدف از توسعه عاقلانه شهر و شهر آرام بهرهبرداری درست از فضای شهری مطابق با نیاز شهروندان است. اصول مقاله کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است که به صورت کیفی و کمی انجام شده است. برای سنجش میزان اهمیت هر یک از مولفهها پرسش نامههایی توسط 10 کارشناس در این زمینه تکمیل گردید، سپس معیارها توسط نرم افزار اکسپرت چویس محاسبه گردید. در این راستا با توجه به تحلیلهای انجام شده معیار کیفیت زندگی با میانگین وزنی 200/0 اولویت اول، کیفیت محیطی 167/0 دوم، گوناگونی 122/0 سوم محاسبه شده است. نتایج نشان میدهد شهر قزوین از سه جبهه در محاصره باغستان سنتی است و مشکلاتی مانند تلاقی بافت فرسوده با بافت تاریخی و تراکم جمعیتی سبب شده است که توسعه ابعاد شهر قزوین به شدت محدود شود. به همین خاطر امروز بار توسعه شهری در استان قزوین به سمت شمال شهر منتقل شده است اما به دلیل کمبود برخی امکانات زیرساختی، فضای شهر مطلوب، سرزندگی، کاربریهای متناسب با محدوده، دسترسی، بافت ناکارآمد، توسعه افقی شهر هنوز به طور کامل محقق نشده است. سوال این پروژه راهکار موثر بر تحقق شهر آرام با توجه به توسعه عقلانی در شهر قزوین کدامند؟ در این راستا برای تحقق توسعه عقلانی و شهر آرام در قزوین لازم است، تمام ابعاد در نظر گرفته شود و با توجه به محدودیتهای هر منطقه راهکاریی نظیر هویتبخشی، تامین و توزیع خدمات و کاربری، اعتمادسازی، اصلاح ساختار بافت، حفاظت از باغات و معرفی سنن و فرهنگ شهر ارائه شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی میزان محصوریت در انسجام محله ساکنان اکباتان و آتیساز
پیمان آخوندی محمد جلیلی غلامرضا طلیسچی فرزانه ساسان پورالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402اجتماعات محصور که با نامهایی چون توسعهی مسکونی دروازهای، آپارتمان مسکونی دروازهای و شهرک نیز شناخته میشود، رو به گسترش بوده و بین متقاضیان خرید خانه محبوبیت بالایی پیدا کرده است. اجتماعات محصور با هدف ایجاد امنیت و آرامش ساکنین خود، به محدودن کردن دسترسی عموم و به أکثراجتماعات محصور که با نامهایی چون توسعهی مسکونی دروازهای، آپارتمان مسکونی دروازهای و شهرک نیز شناخته میشود، رو به گسترش بوده و بین متقاضیان خرید خانه محبوبیت بالایی پیدا کرده است. اجتماعات محصور با هدف ایجاد امنیت و آرامش ساکنین خود، به محدودن کردن دسترسی عموم و به خصوصی سازی فضای عمومی پرداختهاند و این محصوریت موجب شده که فضاهای ازهمگسیختهای ایجاد شود که از محیط شهری بیرونی خود جدا و ایزوله هستند. درواقع محلات محصور بازتاب یک واحد شهری است که بهصورت فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی با محیط اطرافش متفاوت بوده و فاقد انسجام است. بررسی اثرات منفی این اجتماعات محصور در داخل خود و حوزههای شهری اطراف موضوع بسیار مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده و سوداگران زمین و توسعهگران بدون توجه به آن و درصدد کسب سود بیشتر به گسترش آنها پرداختهاند. بنابراین در این پژوهش سعی شده است باهدف بررسی میزان محصوریت در انسجام محله ساکنان اکباتان و آتیساز به شناسایی این عوامل از دیدگاه خبرگان و کاربران فضایی بپردازد. روش تحقیق ترکیبی از نوع کیفی و کمی است که در قسمت کیفی، به استخراج متغیرها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تکنیک کدگذاری با استفاد از نرمافزار ATLAS.TI استفاده میشود. در بخش کمی، با استفاده از روش تحلیل عاملی، به علت تعدد متغیرها برای دستهبندی و همچنین میزان اثر هریک از آنها در مجموعه مسکونی آتیساز و اکباتان از تحلیل عاملی با روش Varimaxاستفاده میشود و درنهایت همبستگی ضرایب تعیینشده در هر دو محله اکباتان و آتیساز با یکدیگر گرفته میشود و برازش منحنی ترسیم میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین عامل تأثیرگذار بر انسجامبخشی این دو محله محصور، انسجام اجتماعی است. بعد از آن به ترتیب عوامل زیر را میتوان نام برد: انسجام در ارتباطات اجتماعی، انسجام در حس تعلق، انسجام در ایجاد امنیت، انسجام در سازمانهای ادارهکننده و انسجام در اختیارداری. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی مولفه های کالبدی تکتونیک معماری موثر در زیبایی شناسی بناهای فرهنگی ایران (نمونه موردی:بناهای شاخص فرهنگی 20 سال اخیر شهر تهران)
ژامک میرهادی مزین دهباشی شریف داراب دیباالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402بناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگذاری مؤلفهها و میزان اثرات آنها أکثربناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگذاری مؤلفهها و میزان اثرات آنها بر یکدیگر باعث واگرایی در فرم و کالبد آنها شده است. این امر در بناهای فرهنگی نوساز بهصورت مشهود قابلرؤیت است. تکنولوژی در حوزه ساختوساز، باعث پیدایش انواع مصالح ساختمانی و همچنین نحوه کاربست آنها در حالات گوناگون شده است. مقاله حاضر بر آن است که با خوانش مؤلفههای ادراک تکتونیک در معماری به تبیین سهم عاملی هریک از مؤلفهها در خلق زیبایی بناهای فرهنگی دوره حال و آینده بپردازد. روش تحقیق از نوع ترکیبی، لانه کردن و از نوع کیفی در کمی است؛ که با استفاده از بخش کیفی ابزار کمی تدوین میشود. برای تدوین سؤالات مرحله کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختار با متخصصین از مرور نظاممند ادبیات برای استخراج و مفاهیم در حوزه نظری استفاده میشود. سپس مصاحبه با 36 نفر از متخصصین که با سیستم گلوله برفی و همچنین برای آنها معیار ورود به تحقیق لحاظ میشود، آغاز میگردد. نتایج از نفر 28 ام به بعد داری اشباع نظری بوده است تقلیل دادهای در حوزه کیفی با کدگذاری باز با رویکرد توصیف و تفسیر صورت، در نرمافزار ATLASTI صورت میگیرد. محدوده مطالعاتی بناهای فرهنگی معاصر دو دهه اخیر شهر تهران است. در بخش کمی برای اثرگذاری هریک از مؤلفههای ادراک تکتونیک، پرسشنامه با طیف لیکرت به ازای هر مؤلفه تدوین میگردد. در این مرحله برای تحلیل دادهها از نرمافزار ORIGINPRO استفاده میشود. نتایج حاکی از این است که بر اساس یافتههای بهدستآمده از مدل رگرسیونی مشخص میشود بیشترین ضریب تعیین با مقدار(000/1) مربوط به مؤلفه فن ساخت و کمترین مربوط به مؤلفه تزئینات با مقدار(265/0) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - نحوه بازنمایی مفهوم فضا در نقاشیهای اکسپرسیونیستی ایران
پریچهر معافی غفاری سیمون آیوازیان شیدا خوانساریالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402تحولات هنری اوایل قرن بیستم در تاریخ هنر را عموماً اکسپرسیونیسم نامیدهاند که دوران آغاز و افول این جنبش بین سالهای 1910و 1925 می باشد. اکسپرسیونیسم نه تنها یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جریانها در جوامع امروزی به شمار میرود؛ بلکه یک جنبش جهانی است که زمینههای مخت أکثرتحولات هنری اوایل قرن بیستم در تاریخ هنر را عموماً اکسپرسیونیسم نامیدهاند که دوران آغاز و افول این جنبش بین سالهای 1910و 1925 می باشد. اکسپرسیونیسم نه تنها یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جریانها در جوامع امروزی به شمار میرود؛ بلکه یک جنبش جهانی است که زمینههای مختلفی چون ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی و سیاسی، معماری، موسیقی، نقاشی، سینما را دربرمیگیرد. از آنجا که نقاشی و معماری به عنوان دو مقوله همسان بطور مستمر در طول تاریخ همگام با هم و تأثیرپذیر از یکدیگر حضور داشتهاند، طبیعتاً تأثیرپذیری این دو هنر از جنبش اکسپرسیونیسم می تواند هدف این پژوهش باشد. در این پژوهش، با بهرهگیری از روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانهای و میدانی و با استفاده از روش تفسیری – تاریخی به بررسی جنبش اکسپرسیونسم در دوره پهلوی پرداخته میشود که به پرسشی هم چون، تأثیر جریان هنری اکسپرسیونیسم بر معماری و نقاشی دوره پهلوی چگونه است؟ پاسخ داد؛ که خود منجر به پیدایش مؤلفههای مشترک نقاشی و معماری اکسپرسیونیستی آن دوره میشود و از ایجاد اشتراک آن دو، چارچوب تحولات فکری در آن دوران را برای خواننده تشریح مینماید؛ که این موضوع خود میتواند در پیوند نقاشیهای نوگرا و معماری معاصر دوره پهلوی تأثیرگذار باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که آنچه در ایران به نقاشی اکسپرسیونیستی شناخته میشود، به نظر برداشتی سطحی نسبت به ذات نقاشی اکسپرسیونیستی نیست؛ در نمونههای ایرانی جایی که در آنجا فضاهای معماری خلق میشدند تا به کمک هنر نقاشی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بگذارند، در نسل اول و نسل دوم نقاشان نوگرای ایرانی تقلید دیده میشود همچنین فضاسازی معماری در نقاشیهای ایرانی که نقاشان اکسپرسیونیستی از نظر فضاسازی معماری، خواسته یا ناخواسته، شامل دو تقسیمبندی میشوند. گروه اول شامل نقاشان وابسته به فرم در تمام اجزای نقاشی و دومی نقاشانی که تقلیدکننده از دیگر نقاشان بودهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - ارزیابی پس از بهرهبرداری درساختمانها؛ مروری بر فعالیتهای انجام شده در ایران
شایسته فرح محمد قمیشی حسام الدین ستودهالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402ارزیابی پس از بهرهبرداری (POE) فرآیندی است، که هدف آن ارزیابی عملکرد ساختمانها پس از بهرهبرداری است و برای ایجاد درک بهتری از عملکرد واقعی ساختمانها و سنجش رضایت ساکنان انجام میشود. این شیوه در ایران نیز بسیار نوپا ست و مطالعات دقیق و کاملی در حیطه معماری صورت نگرف أکثرارزیابی پس از بهرهبرداری (POE) فرآیندی است، که هدف آن ارزیابی عملکرد ساختمانها پس از بهرهبرداری است و برای ایجاد درک بهتری از عملکرد واقعی ساختمانها و سنجش رضایت ساکنان انجام میشود. این شیوه در ایران نیز بسیار نوپا ست و مطالعات دقیق و کاملی در حیطه معماری صورت نگرفته است. هنوز طراحان بسیاری از بهرهگیری از این روش سربازمیزنند و به عنوان یک موضوع، جهت پژوهشهای دانشگاهی استفاده میشود. این مطالعه، از طریق مرور ادبیات شیوههای ارزیابی پس از بهرهبرداری ساختمانها با هدف ارائه تصویری از آنچه در ایران رخ دادهاست، بهجنبه های مطالعات نظری میپردازد. نوع پژوهش حاضر براساس هدف تعریف شده برای آن کاربردی-توصیفی و روش گردآوری دادهها، مطالعات اسنادی است. روش تحقیق نیز از نوع کمی میباشد و از آمار توصیفی برای تحلیل استفاده شده است. پژوهش حاضر حول یک پرسش اصلی با عنوان" پژوهشهایی که در حوزه ارزیابی پس از بهرهبرداری در ایران انجام شدهاند، چه نتایجی را مطرح میکنند؟" شکل گرفته است. جامعه آماری اسناد مرتبط با ارزیابیهای انجامشده در ایران به زبانهای فارسی و انگلیسی میباشد. جستجوها از طریق 7 پایگاه داده و یک هوش مصنوعی انجامشد و پس از انجام غربالگریهای متعدد،37 مقاله گزینش شدند. یافتهها بیانمیکنند که گستردگی ارزیابیها، تمامی جغرافیای ایران را پوشش نمیدهند. مقالات، بیشتر بهصورت مطالعات نظری و یا بررسی نمونه موردی انجام شدهاند. بیشترین روش گردآوری دادهها مربوط به پرسشنامه و مطالعات اسنادی بودهاست. اکثر ارزیابیها در سطح آسیبشناسی انجام شدهاند و مقالات مرتبط با کاربری مسکونی و آموزشی بیشتر از سایر کاربریها تهیه شدهاند. در خصوص حوزههای بررسی ارزیابی پس از بهرهبرداری، نور و تهویه در حوزه فنی، امنیت، راحتی و حریم خصوصی در حوزه رفتاری و دسترسی، مکان و امکانات در حوزه عملکردی بیشترین تکرار را داشتهاند و در مجموع نشان میدهد که استفادهکنندگان از مولفههای سهگانه فنی، عملکردی و رفتاری دارای رضایت متوسط نسبی میباشند. تفاصيل المقالة
المقالات الأكثر مشاهدة
-
حرية الوصول المقاله
1 - در جستوجوی مفاهیم و مولفههای سکونت در معماری (از منظر اندیشههای مارتین هایدگر، کریستیان نوربرگ شولتز و معماران معاصر غرب)
سعید قاسمی سید نادر ضیائی نوید جلائیان قانعالعدد 2 , المجلد 2 , پاییز-زمستان 1401انسان امروزی با بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی بسیاری روبهرو است. یکی از مهمترین عوامل ایجاد این بحرانها در حوزه معماری و شهرسازی، بنابر سکونت نامطلوب انسان بر روی کره زمین بروز یافته است که ذیل مفهومی کلی با عنوان بحران سکونت بدان پرداختهاند. آغاز سکونت انس أکثرانسان امروزی با بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی بسیاری روبهرو است. یکی از مهمترین عوامل ایجاد این بحرانها در حوزه معماری و شهرسازی، بنابر سکونت نامطلوب انسان بر روی کره زمین بروز یافته است که ذیل مفهومی کلی با عنوان بحران سکونت بدان پرداختهاند. آغاز سکونت انسان را میتوان به سکنیگزیدن انسانهای بدوی در غارها و تلاش آنها برای رسیدن به مولفههایی همچون امنیت و آسایش محیطی دانست اما مادامی که از زمان حضور آدمی بر روی کره خاکی در اعصار مختلف میگذرد سکونت به امری پیچیده و گستردهتری تبدیل شده است از این رو شناخت و فهم دقیق نسبت به مفهوم سکونت و مولفههای تاثیرگذار آن اعم از عوامل فیزیکی، ذهنی و روانی، در مسیر ارتقاء کیفیت زندگی انسان حائز اهمیت است به این منظور هدف این پژوهش ارائه چارچوب مفهومی برای فهم بهتر مولفههای سکونت در معماری از منظر صاحب‎نظران حوزه سکونت است. پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی و با تکیه بر راهبرد استدلال منطقی انجام پذیرفته است. نخست، به گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی در آراء صاحبنظران منتخب (مارتین هایدگر، کریستیان نوربرگ شولتز، آموس راپوپورت، ریچارد راجرز، کریستوفر الکساندر، چارلز جنکس، رابرت ونتوری) پرداخته شده است سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، مولفههای سکونت از منظر صاحبنظران استخراج شده و با استدلال منطقی و مقایسه آراء صاحب نظران با یکدیگر به ارائه مدل مفهومی در باب سکونت پرداخته شده است. در این پژوهش پنجاهوچهار مولفه حائز اهمیت برای سکونت از منظر صاحبنظران استخراج گردید که با تطبیق این مولفهها و دستهبندی آنها، در شش گروه کلی ساماندهی شدند این آراء و نظرات در طیفی از مباحث مفهومی/نظری تا کالبدی/ عملی قرار میگیرند و هرچه از جنبههای عینی و کمی به سمت جنبههای ذهنی و کیفی به صورت توامان با هم حرکت کنیم سبب اعتلای کیفیت طراحی معماری و سکونت انسان در آن خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - طراحی سایبان متحرک در جهت کنترل نور روز در اقلیم گرم و نیمهخشک (با الهام از الگوی حرکتی گیاه گوشتخوار)
زهرا یارمحمودی طاهره نصر حامد مضطرزادهالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402هدف: امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ساخت بناهای پایدار و سبز مورد اهمیت قرار گرفته و بهدنبال آن مفاهیم جدیدی از ساختمانهای هوشمند مطرح شده است. درحقیقت معماری که براساس پارامترهای ثابت طراحی میشود، به عوامل خارجی واکنش نشان نمیدهد. بنابراین برای رسیدن به یک معماری پاسخ أکثرهدف: امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ساخت بناهای پایدار و سبز مورد اهمیت قرار گرفته و بهدنبال آن مفاهیم جدیدی از ساختمانهای هوشمند مطرح شده است. درحقیقت معماری که براساس پارامترهای ثابت طراحی میشود، به عوامل خارجی واکنش نشان نمیدهد. بنابراین برای رسیدن به یک معماری پاسخگو، این پارامترها باید قابل تغییر باشند. ساختمانهای غیرهوشمند قابلیت تغییر با مسیر حرکت خورشید، تغییرات باد و غیره نداشته و همین امر موجب ایجاد جدایی بین ساختمان و محیط پیرامون میشود. بنابراین امروزه به ساختمانهایی نیاز است که با استفاده از اطلاعاتی که به بنا داده میشود، بیاموزند، انطباقپذیر باشند. در این راستا، طبیعت که یکی از بهترین سیستمهای پاسخگو را دارا است، میتواند الگوی مناسبی در جهت ارائه راهکار برای حل این مسئله باشد. باتوجه به اینکه نمای ساختمان بهعنوان عامل ارتباطی فضای داخل و خارج ساختمان است، هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه مدل سایبان متحرک، سازگار با اقلیم شیراز (گرم و نیمهخشک) در جهت کنترل انرژی تابشی و نور روز جدارهی شفاف جنوبی ساختمان است. گیاه گوشتخوار بهعنوان منبع الهام این پژوهش انتخاب شده و الگوی حرکتی منحصربهفرد گیاه در پژوهش حاضر مورد تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش: روش تحقیق دارای ماهیت ترکیبی (کمی-کیفی) و بهصورت مدلسازی-شبیهسازی است. به این صورت که پوستهی متحرک در نرم افزار راینو6 و افزونه گرسهاپر مدل شده و توسط افزونه لیدیباگ آنالیزهای انرژی تابشی ناشی از برخورد نور خورشید به سطح جدارهی شفاف بنا در جبههی جنوبی ساختمان (اقلیم شیراز) و توسط افزونه هانیبی آنالیزهای میزان دریافت نور روز توسط سطح تعریف شده در کف بنا بدست آمده است. نتیجهگیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که سایبان متحرک الهام گرفته شده از الگوی حرکتی گیاه گوشتخوار، پویا و انطباقپذیر بوده و قابلیت کنترل انرژی تابشی وکاهش ورود نور روز تا 30درصد را در فصول گرم سال دارا است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ارائه مدل حس مکان فضاهای عمومی در عصر فضاهای مجازی با نظریه زمینهای (موردپژوهی: فضای عمومی مرکز شهر رشت)
حسین رضا کشاورزقدیمی منوچهر طبیبیان مریم معینی فرالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402حس مکان از هر دو بعد فیزیکی و روانی به پیوند فرد با مکان منجر میشود و دلبستگی به مکان را در وی ایجاد مینماید. اگرچه موضوع حس مکان، موضوع تازهای نمیباشد؛ در سالهای اخیر لزوم توجه به آن از زوایای تازهای مورد تاکید قرار گرفته است. جهان در عضر حاضر تجربه رشد و استفاده أکثرحس مکان از هر دو بعد فیزیکی و روانی به پیوند فرد با مکان منجر میشود و دلبستگی به مکان را در وی ایجاد مینماید. اگرچه موضوع حس مکان، موضوع تازهای نمیباشد؛ در سالهای اخیر لزوم توجه به آن از زوایای تازهای مورد تاکید قرار گرفته است. جهان در عضر حاضر تجربه رشد و استفاده فراوان از رسانههای مجازی را شاهد است. این موضوع روی ابعاد متنوعی از زندگی تاثیرگذار میباشد، از جمله حس مکان. هدف این پژوهش تحلیل حس مکان در فضاهای عمومی در عصر رسانههای مجازی و ارائه یک مدل نظری مدون میباشد تا به وسیله آن بتوان به ارتقای حس مکان شهروندان در فضاهای عمومی کمک نمود. در پاسخ به پرسش اول- مهمترین عوامل تاثیرگذار در حس مکان در فضاهای عمومی واقعی و مجازی کدامند- روش فراتحلیل کیفی استفاده میگردد. برای پاسخ به پرسش دوم- حس مکان استفادهکنندگان از فضای عمومی مرکز شهر رشت چگونه بوده و در دهه اخیر چه تغییری داشته است- نیز روش نظریه زمینهای بهکار برده میشود. نوآوری پژوهش هم از جنبه موضوع و هم روش پژوهش میباشد. نتایج نشان میدهد گسترش فضاهای مجازی در تغییر حس مکان شهروندان در فضاهای اجتماعی عینی به طور موثری تأثیر داشته است. این تأثیر در هر سه بعد فعالیت، کالبد و معنا در فضاهای شهری وجود داشته و در غالب مؤلفههای مردمواری، معنا، کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، هنر و زیبایی، غیرفیزیکی و فیزیکی به وقوع میپیوندد. فضای عمومی مرکز شهر رشت نیز در دهه اخیر شاهد دعوتکنندگی و مکث بیشتر و بروز رفتارهای جدید بوده است. مقولاتی از جمله پذیرش دیگری، هویتمندی، پاتوق و... علل و پیامدهای این موضوع را میسازند. همچنین گسترش رسانههای مجازی بر روابط متقابل افراد و فضا و از اینرو حس مکان در یک مکان جغرافیایی موثر بوده و با قرارگرفتن در هسته مرکزی نظریه زمینهای میتواند ارتباط بین مقولات و مفاهیم را قابل شناسایی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی سیر تکوین و تاثیرگذاری مدرنیسم بر معماری مجتمعهای آپارتمانی مسکونی در ایران و ازبکستان
نازنین اسلامی فریبا البرزیالعدد 1 , المجلد 1 , بهار-تابستان 1400پس از جنگ جهانی دوم، در فاصله سالهای 1325 تا 1357 ه.ش. ایران در معرض تغییرات عمدهای در زمینه ساخت مجتمعهای آپارتمانی مسکونی قرارگرفت. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات متعددی در حوزه معماری مسکونی این کشور صورت پذیرفت. هدف از پژوهش حاضر تبیین تاثیر فرآینده أکثرپس از جنگ جهانی دوم، در فاصله سالهای 1325 تا 1357 ه.ش. ایران در معرض تغییرات عمدهای در زمینه ساخت مجتمعهای آپارتمانی مسکونی قرارگرفت. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات متعددی در حوزه معماری مسکونی این کشور صورت پذیرفت. هدف از پژوهش حاضر تبیین تاثیر فرآیندهای مدرنیستی حاکم بر این جوامع بر چگونگی ساختاردهی معماری مجتمعهای مسکونی در دوره معاصر و بازه زمانی پهلوی دوم در ایران و همزمان با آن در ازبکستان میباشد تا به این سوالات پاسخ داده شود: آیا جریانهای مدرنیستی در کشورهای ایران و ازبکستان بر سیر تحول مجتمعهای مسکونی در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات معماری مسکونی ایران و ازبکستان در این دوره دارای چه ساختار، ماهیت و وجه تفاوت و شباهتی بودهاند؟ این پژوهش بهصورت تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورت گرفتهاست که در آن از روش تحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری-تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه بررسی معماری مجتمعهای مسکونی استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام مجتمعهای آپارتمانی میباشد که به سبک معماری مدرن در ایران در دوره پهلوی دوم و همزمان با آن در ازبکستان ساخته شدهاند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از مجتمعهای مسکونی میباشد که در بازه زمانی مشابه قرار دارند و از نظر شباهتهای کالبدی و عملکردی دارای قرابتهای سبکشناسانه میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند که مولفههای نوین طراحی مجتمعهای مسکونی در هر سه بعد عینی، عملکردی و کالبدی در دو کشور بهصورت مشابه نمود یافتهاند و تجلی مولفههای عینی، نسبت به دو مولفه دیگر پررنگتر بوده است؛ اما در اواخر حکومت شوروی در ازبکستان آپارتمانهایی ساخته شدند که با بهرهگیری از تزئینات دوران اسلامی سعی در بازتاب فرهنگ ملی ازبکستان داشتند. همچنین در این دوران در کنار مجتمعهای آپارتمانی، خانههای دوطبقه با حیاط باز خصوصی و با نماهای بیرونی بدون پنجره ساخته شدند که بازگشت به ساختارهای سنتی خانواده ازبکها را نشان میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی فضاهای موثر بر تصویر ذهنی براساس مقایسه تطبیقی خانه های دوران پهلوی و ساختمان های بلند مسکونی شهر ارومیه
پریا شفیع پوریوردشاهی مصطفی کیانی منوچهر معظمیالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402امروزه با توجه به افزایش جمعیت در ایران، ساختمانهای بلند مسکونی در حال گسترش هستند. گرچه عوامل متعدد بسیاری بر رضایت ساکنان از زندگی در ساختمانهای بلند تاثیرگذار است، اما توجه به احساس و نیازهای آنها در این راستا میتواند باعث افزایش رضایتمندی شود. از آنجا که تصویر ذ أکثرامروزه با توجه به افزایش جمعیت در ایران، ساختمانهای بلند مسکونی در حال گسترش هستند. گرچه عوامل متعدد بسیاری بر رضایت ساکنان از زندگی در ساختمانهای بلند تاثیرگذار است، اما توجه به احساس و نیازهای آنها در این راستا میتواند باعث افزایش رضایتمندی شود. از آنجا که تصویر ذهنی ساکنان ساختمانهای بلند بر احساس ساکنان از محیط تاثیرگذار میباشد، بررسی و مطالعه تصویر ذهنی در جهت افزایش رضایتمندی در ساکنان از اهداف پژوهش است. عواملی کالبدی و عوامل روانشناختی میتوانند در شکلگیری تصویر ذهنی در افراد نقش مؤثری داشته باشند که در این مقاله، عوامل کالبدی مد نظر هستند. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی است. ابتدا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مقایسه خانههای دوران پهلوی و ساختمانهای بلند مسکونی در شهر ارومیه پرداخته میشود و فضاهای آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. سپس با رویکرد کمی و با استفاده از پرسشنامه در قالب طیف لیکرت، فضاهایی را که در تصویر ذهنی ساکنان ساختمانهای بلند مسکونی مؤثر هستند، شناسایی میشود. روش گردآوری دادههای پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانهای (نظری) و مطالعات میدانی و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه با سؤالات بسته است. پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی در اختیار ساکنان ساختمانهای بلند شهر ارومیه قرار داده شد و پاسخهای آنها با استفاده از نرمافزار Spss25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از بررسیها نشان میدهند که وجود پنجرههای بزرگ و سرتاسری با میزان OKB کمتر، وجود حیاط مستقل، استفاده از مصالح بومی، در دسترس بودن فضاهای مختلف ساختمان و پس از آن نمای آجری و استفاده از مبلمان سنتی میتوانند در تصویر ذهنی آنها تاثیرگذار باشند. بنابراین با توجه به اینکه، عوامل مؤثر بر تصویر ذهنی میتوانند موجب افزایش رضایتمندی در ساکنان باشند، عوامل کالبدی بدست آمده، نیز بر میزان رضایتمندی ساکنان از محل زندگی خود تاثیرگذار هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - سنجش آسایش روشنایی شبانه و آلودگی نوری در محیطهای رفاهی مجتمعهای تجاری
پریسا مردی علی عسگریالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402آلودگی بصری در محیطهای اجتماعپذیر غیررسمی اماکن تجاری معاصر، ضمن کاهش کیفیت کالبدی فضاها و تعاملات اجتماعی، میتواند بهمرور منجر به آسیبهای جبرانناپذیری به دلیل عدم اطلاع کاربران از حضور در فضای آلوده و غیرقابلاندازهگیری بودن خیرگی، کنتراست نامناسب و یا وجود نور أکثرآلودگی بصری در محیطهای اجتماعپذیر غیررسمی اماکن تجاری معاصر، ضمن کاهش کیفیت کالبدی فضاها و تعاملات اجتماعی، میتواند بهمرور منجر به آسیبهای جبرانناپذیری به دلیل عدم اطلاع کاربران از حضور در فضای آلوده و غیرقابلاندازهگیری بودن خیرگی، کنتراست نامناسب و یا وجود نور مستقیم گردد. که این موضوع در محوطه کافه-رستورانهای تجاری که در دهه اخیر سهم بالایی از جذب مخاطب و ایجاد پیوندهای انسانی بهواسطه ماهیت مکث و توقف مشابه با فضاهای رفاهی دارند، حائز اهمیت بالاتر میباشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط و شرایط تشدیدکننده حداکثری خیرگی و آشفتگی نوری در محیطهای اجتماعپذیر کافه-رستورانهای مجتمعهای تجاری-اداری شمیران سنتر، سون سنتر و سام سنتر به عنوان سه مجموعه شهری معاصر و جدید تهران است. پژوهش حاضر دارای هدف کاربردی علمی و ماهیت علّی - تجربی است که بر پایه مدلهای ریاضی و ارزیابی فتومتریک فضا به سنجش فضای موجود در محدوده مطالعه با نمونهگیری غیرتصادفی و وابسته به استقبال مخاطبین میپردازد. برای این منظور تحلیل شدت روشنایی به کمک طیف لومیننس ناشی از تصویربرداری دینامیک نرمافزار لوپین متر، نسخه 1.1.8 سال 2017 م. حین عکاسی صورت میپذیرد. از بین عوامل ایجادکننده خیرگی در فضاهای داخلی، نورپردازیهای نقطهای (بهویژه بر روی بستر روشن یا صیقلی سطوح) و سطوح شفاف و جدارههای دارای ضریب انعکاس بالاتر در محوطه کافه-رستورانهای انتخابی حداکثر خیرگی را سبب شدهاند. خیرگیها و آلودگیهای روشنایی در بخشهای مرتبط با قسمتهای مرکزی بیشتر و در مقابل در قسمتهای کنج کمتر است. همچنین تحقیق میدانی پژوهش نشان داد که با وجود رعایت زاویه استقرار و میزان روشنایی لامپهای انتخابی در محیطهای مورد نظر پژوهش، تاثیر همزمان درخشندگی مصالح صیقلی، رنگ پسزمینه و تجمع نورپردازی در محیطهای مرکزی و فضاهای اتصال در هر سه مجموعه، باعث بوجود آمدن خیرگی ناشی از میزان درخشندگی خطوط و سطوح مقابل رویت کاربران در این حوزهها گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - واکاوی مولفههای کالبدی فضای بینابینی و معماری زیست گرا مجتمع مسکونی در کلان شهر اصفهان (نمونه موردی: مجتمع مسکونی زیتون)
زهره پور اعتصامی مهدیه معینی منصور نیک پورالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402مجتمعهای مسکونی در دوران معاصر در شهر اصفهان بدون توجه به عوامل معماری زیستگرا بنا شدهاند و این عمل علاوه بر خدشه دار شدن کیفیت کالبد فضای بینابینی این مجتمعها شده است. این فضاها، صرفاً فضاهایی خالیو باقی مانده نیستند، بلکه بالعکس به طور دائم در حال حرکت میباشند و أکثرمجتمعهای مسکونی در دوران معاصر در شهر اصفهان بدون توجه به عوامل معماری زیستگرا بنا شدهاند و این عمل علاوه بر خدشه دار شدن کیفیت کالبد فضای بینابینی این مجتمعها شده است. این فضاها، صرفاً فضاهایی خالیو باقی مانده نیستند، بلکه بالعکس به طور دائم در حال حرکت میباشند و به خوبی میتوانند ارتباط میان انسان و محیط را برقرار نماید. فقدان این فضا در مجتماهای مسکونی موجب عدم آسایش روحی ساکنین گشته است. از اینروهدف پژوهش حاضر، بررسی فضای بینابینی در مجتمع مسکونی زیتون اصفهان مبتنی بر رویکرد معماری زیست گرا است. سئوال مطرح این است که میان مولفههای کالبدی(مصالح، هندسه، ارتفاع ساختمانهای همجوار و ابعاد) فضای بینابینی مجتمع مسکونی زیتون شهر اصفهان با معماری زیستگرا از دیدگاه ساکنین چه رابطهای برقرار است؟. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی- کمی از نوع توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش استدلال منطقی همراه با شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای و میدانی با ابزار پرسشنامه و استفاده از آزمون همبستگی به این نتیجه رسید که مولفههای کالبدی فضای بینابینی زیستگرا در مجتمع مسکونی زیتون شهر اصفهان، (مصالح، هندسه، ابعاد، ارتفاع ساختمانها همجوار) علاوه بر بهبود عملکرد اقلیمی و زیست محیطی موجب ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین و سلامت روحی آنها به دلیل استفاده از سیستم و فرآیندهای طبیعی گشته است و رابطهای پیوسته از کنشهای متقابل میان مولفههای کالبدی فضای بینابینی مجتمع مسکونی زیتون کلان شهر اصفهان و معماری زیست گرا در جهت بهبود رابطه انسان و محیط، آفرینش فضا و ادراک آن نهفته است. همچنین نتایج با توجه به دیدگاه مخاطبین نتایج نشان داد که میان مولفههای کالبدی (مصالح، هندسه، ارتفاع ساختمانهای همجوار و ابعاد(طول و عرض) فضای بینابینی با معماری زیست گرا از دیدگاه ساکنین در مجتمع مسکونی زیتون ارتباطی معنادار با سطح میانگین معناداری98% برقرار است و متغیرها با یکدیگر هم جهت و مثبت ارزیابی شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ارزیابی آسایش حرارتی ساکنین بناهای نوساز ناحیه کوهستانی اقلیم معتدل و مرطوب در تابستان (نمونه موردی: علی آباد کتول)
میلاد کریمی شاهین حیدری سیدمجید مفیدی شمیرانیالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402در این مقاله به بررسی شرایط آسایش حرارتی افراد ساکن در بناهای نوساز در ناحیه کوهستانی علی آباد کتول میپردازیم، این منطقه در استان گلستان دارای شرایط اقلیمی خاص خود بوده و با توجه به قرارگیری در خطه جنوبی دریای خزر تحت تاثیر شرایط اقلیم معتدل و مرطوب نیز این ناحیه است. أکثردر این مقاله به بررسی شرایط آسایش حرارتی افراد ساکن در بناهای نوساز در ناحیه کوهستانی علی آباد کتول میپردازیم، این منطقه در استان گلستان دارای شرایط اقلیمی خاص خود بوده و با توجه به قرارگیری در خطه جنوبی دریای خزر تحت تاثیر شرایط اقلیم معتدل و مرطوب نیز این ناحیه است. چهار ساختمان انتخاب شده در ناحیه کوهستانی ریگ چشمه واقع شده و در دو طبقه ساخته شده اند. این ساختمان ها فاقد سیستم های سرمایش مطبوع بوده و متاثر از معماری بومی منطقه دارای ایوان های وسیع در قسمت جنوبی و رو به دره می باشند. در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تدوین شده به بررسی شرایط آسایشی افراد و اخذ نظرات آنها اقدام گردید. همچنین در زمان تکمیل پرسشنامهها با استفاده از دو دیتالاگر، نسبت به ثبت دمای هوا و رطوبت نسبی محیط داخلی و خارجی اقدام شد. زمان اخذ نظرات و ثبت داده ها، از ساعت 10 الی 18 در تیرماه به مدت یک هفته بوده است. در نهایت با بررسی فاکتورهای گوناگون تاثیر گذار بر شرایط آسایشی افراد به تحلیل نتایج پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده این موضوع بود که افرادی که برای مدت زمان بیشتری در این فضا زندگی نموده بودند با شرایط محیطی بیشتر خو گرفته بوده و عاملی مانند نرخ پوشش تاثیر چندانی بر آسایش یا عدم آسایش آنها نداشت. حداکثر عدم رضایت در بعد از ظهر اتفاق می افتاد که دمای بیشینه روز وجود داشته است و از دلایل عدم آسایش افراد میتوان به وجود رطوبت نسبی بالا در محیط و کمبود تهویه طبیعی اشاره نمود. دمای خنثی برابر 26.1 درجه سانتیگراد با محدوده قابل قبول بین 22.9 تا 29.5 (برای آسایش 90% از افراد) درجه سانتیگراد است و شیب رگرسیون برابر 0.329 برای این پژوهش بدست آمده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی مولفه های کالبدی تکتونیک معماری موثر در زیبایی شناسی بناهای فرهنگی ایران (نمونه موردی:بناهای شاخص فرهنگی 20 سال اخیر شهر تهران)
ژامک میرهادی مزین دهباشی شریف داراب دیباالعدد 2 , المجلد 3 , پاییز-زمستان 1402بناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگذاری مؤلفهها و میزان اثرات آنها أکثربناهای فرهنگی بهعنوان مجموعههای نمادین و زیبای شهری، هویت یک شهر و یا منطقه را پدید میآورند که همواره متأثر از ساختوسازهای گوناگون بوده است. ساختوسازها بیش از هر چیز فرم و کالبد بنا را مورد تحول قرار میدهند که با عدم شناخت و تأثیرگذاری مؤلفهها و میزان اثرات آنها بر یکدیگر باعث واگرایی در فرم و کالبد آنها شده است. این امر در بناهای فرهنگی نوساز بهصورت مشهود قابلرؤیت است. تکنولوژی در حوزه ساختوساز، باعث پیدایش انواع مصالح ساختمانی و همچنین نحوه کاربست آنها در حالات گوناگون شده است. مقاله حاضر بر آن است که با خوانش مؤلفههای ادراک تکتونیک در معماری به تبیین سهم عاملی هریک از مؤلفهها در خلق زیبایی بناهای فرهنگی دوره حال و آینده بپردازد. روش تحقیق از نوع ترکیبی، لانه کردن و از نوع کیفی در کمی است؛ که با استفاده از بخش کیفی ابزار کمی تدوین میشود. برای تدوین سؤالات مرحله کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختار با متخصصین از مرور نظاممند ادبیات برای استخراج و مفاهیم در حوزه نظری استفاده میشود. سپس مصاحبه با 36 نفر از متخصصین که با سیستم گلوله برفی و همچنین برای آنها معیار ورود به تحقیق لحاظ میشود، آغاز میگردد. نتایج از نفر 28 ام به بعد داری اشباع نظری بوده است تقلیل دادهای در حوزه کیفی با کدگذاری باز با رویکرد توصیف و تفسیر صورت، در نرمافزار ATLASTI صورت میگیرد. محدوده مطالعاتی بناهای فرهنگی معاصر دو دهه اخیر شهر تهران است. در بخش کمی برای اثرگذاری هریک از مؤلفههای ادراک تکتونیک، پرسشنامه با طیف لیکرت به ازای هر مؤلفه تدوین میگردد. در این مرحله برای تحلیل دادهها از نرمافزار ORIGINPRO استفاده میشود. نتایج حاکی از این است که بر اساس یافتههای بهدستآمده از مدل رگرسیونی مشخص میشود بیشترین ضریب تعیین با مقدار(000/1) مربوط به مؤلفه فن ساخت و کمترین مربوط به مؤلفه تزئینات با مقدار(265/0) است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - مقایسه تطبیقی مؤلفههای کالبدی - فضایی سنت و مدرنیسم در بناهای دانشگاهی هند و ایران
محمدرضا شرفیان حسین سلطان زاده شروین میرشاهزاده محمد محمدزادهالعدد 1 , المجلد 3 , بهار-تابستان 1402دانشگاهها یکی از اولین نمونههای کاربست سنت و مدرنیسم در بناهای هر کشوری است. هدف از این تحقیق با فرض اینکه در میان مولفههای سنت در بناهای دانشگاهی ایران، مولفه نسبیت در احجام بهکاررفته و در بناهای دانشگاهی هند، قرارگیری در راستای محور اقلیمی بیشترین تاثیر و در میان أکثردانشگاهها یکی از اولین نمونههای کاربست سنت و مدرنیسم در بناهای هر کشوری است. هدف از این تحقیق با فرض اینکه در میان مولفههای سنت در بناهای دانشگاهی ایران، مولفه نسبیت در احجام بهکاررفته و در بناهای دانشگاهی هند، قرارگیری در راستای محور اقلیمی بیشترین تاثیر و در میان مولفههای مدرنیسم در بناهای دانشگاهی ایران مولفه خلوص احجام و در بناهای دانشگاهی هند مولفه سازماندهی مدرن، بیشترین تاثیر را در تداعیکنندگی این بناها دارد، به بررسی مولفههای کالبدی-فضایی سنت و مدرنیسم در بناهای دانشگاهی ایران و هند و میزان اثرگذاری آنها میپردازد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از نوع تودرتو است. در بخش کیفی با استفاده از تکنیک مرور نظاممند ادبیات نظری در حوزه سنت و مدرنیسم، مولفههای سنت و مدرنیسم استخراج و سپس دستهبندی میشوند. بر اساس آنها سوالات مصاحبه نیمهساختاریافته تدوین میگردد. از متخصصین مصاحبهای صورت میگیرد و نتایج برای سهولت کدگذاری وارد نرمافزارATLASTI نسخه 1/9 میگردد. بناهای دانشگاهی با سیستم دلفی آیندهپژوهی با ضریب کندال انتخاب میشوند. سپس بر اساس مولفههای به دست آمده، پرسشنامه تدوین و در اختیار 384 نفر از کاربران فضایی قرار میگیرد. نتایج حاکی از آن است که در بناهای دانشگاهی ایران در مولفههای تداعیکنندگی سنت، تنوع شکلی با عناصر ارتباطدهنده بصری بیشترین ضرایب تعیین و درونگرایی کمترین میزان همبستگی را دارد. در بناهای دانشگاهی هند، بهرهگیری از آجر بهعنوان مصالح غالب جداره بیشترین و کمترین مربوط به سلسلهمراتب فضایی است. در مولفههای مدرنیسم در بناهای دانشگاهی ایران، تنوع در فرم احجام، بیان صادقانه مصالح سازه در نما و یادآور مدرنیسم دارای بالاترین مقدار ضریب تعیین و کمترین مربوط به ارتباط درون و بیرون با سطوح وسیع شفاف است. در بناهای دانشگاهی هند تنوع بین نور و سایه، بیان صادقانه مصالح سازه در نما و یادآور مدرنیسم بیشترین مقدار است و کمترین مربوط به بهرهگیری از مصالح و دستاوردهای جدید تکنولوژی است. تفاصيل المقالة