اویارسلام ارغوانی (Cyperus rotundus L.) یک علف هرز مشکل ساز در مناطق گرمسیری بخصوص جیرفت، کهنوج و بیرجند می باشد که سالانه کشاورزان متحمل خسارت شدیدی به محصولات سبزی و جالیز میشوند. در حال حاضر تحقیقات بسیار کمی بر روی پایه زیست شناسی این علف هرز خطرناک انجام شده است. چکیده کامل
اویارسلام ارغوانی (Cyperus rotundus L.) یک علف هرز مشکل ساز در مناطق گرمسیری بخصوص جیرفت، کهنوج و بیرجند می باشد که سالانه کشاورزان متحمل خسارت شدیدی به محصولات سبزی و جالیز میشوند. در حال حاضر تحقیقات بسیار کمی بر روی پایه زیست شناسی این علف هرز خطرناک انجام شده است. لذا در تحقیق حاضر اثر اعماق مختلف دفن غدههای اویارسلام بر روی جوانهزنی و سبزشدن غده اکوتیپهای اویارسلام ارغوانی مورد بررسی قرارگرفت. آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل سه اکوتیپ (جیرفت، کهنوج و بیرجند) و فاکتور دوم اعماق دفن غده در هشت سطح (صفر، 5/2، 5، 10، 20، 30 ، 40 و 50 سانتیمتر) انجام شد. ده عدد غده از سه اکوتیپ مورد ارزیابی با وزن و اندازه یکسان در لولههای استوانه ای به قطر 25 و ارتفاع 50 سانتیمتر کشت گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که اکوتیپهای غده اویارسلام ارغوانی توانایی سبزشدن حتی در عمق کاشت 50 سانتیمتر را دارند و در این رابطه تفاوتهایی بین اکوتیپهای مناطق مختلف وجود داشت. به طور کلی با افزایش عمق دفن غده زمان سبز شدن، تعداد غده، وزن خشک اندام زیر زمینی، وزن خشک اندام هوایی و تعداد ساقه تولیدی کاهش یافت، در حالی که عمق دفن تاثیری بر ارتفاع ساقه و تولید پیش غده نداشت. لذا در کنار شخم عمیق بایستی از سایر روش های کنترل همچون روش های زراعی و شیمیایی به طور تلفیقی استفاده نمود.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر استفاده از دگرآسیبی در مدیریت علفهای هرز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر دگرآسیبی لاینهای یک جمعیت هاپلوئید مضاعف جو بر خصوصیات رشدی گیاه چاودار وحشی و قدومه در آزمایشگاه زراعت واصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان مورد مطالعه ق چکیده کامل
در سالهای اخیر استفاده از دگرآسیبی در مدیریت علفهای هرز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر دگرآسیبی لاینهای یک جمعیت هاپلوئید مضاعف جو بر خصوصیات رشدی گیاه چاودار وحشی و قدومه در آزمایشگاه زراعت واصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان مورد مطالعه قرار گرفت. برخی صفات جوانهزنی (طول ریشهچه و ساقهچه، وزن تر و خشک گیاهچه) در جو، چاودار و قدومه و وراثتپذیری آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که لاینهای هاپلوئید مضاعف و چاودار و قدومه کشت شده همراه با جو از نظر هر چهار صفت وزن تر، وزن خشک، طول ریشه و طول ساقه با هم تفاوت معنیداری دارند. لاین 25 و 34 کمترین میزان دگرآسیبی و لاین 17 بیشترین میزان دگرآسیبی را بر گیاه چاودار نشان داد. لاینهای 39، 48، 55، 65، 66، 68، 70، 75، 76، 77 و 82 جو نیز تحت تأثیر دگرآسیبی گیاه چاودار قرار گرفتند. لاین 73 و 17 نیز بیشترین میزان دگرآسیبی را بر گیاه قدومه داشت. به جز وزن خشک شاهد جو، طول ریشهچه و ساقهچه قدومه که وراثتپذیری خصوصی پایینی داشتند، سایر صفات وراثتپذیری متوسطی را نشان دادند.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تاثیر نیتروژن و دور آبیاری بر کاهش خسارت گل جالیز در بوته های خیار،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور کود نیتروژن (اوره در سه سطح 200،100 و 300 کیلوگرم در هکتار) و فاصله آبیاری (در سه سطح 6،3 و 9 روز) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تح چکیده کامل
به منظور بررسی تاثیر نیتروژن و دور آبیاری بر کاهش خسارت گل جالیز در بوته های خیار،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور کود نیتروژن (اوره در سه سطح 200،100 و 300 کیلوگرم در هکتار) و فاصله آبیاری (در سه سطح 6،3 و 9 روز) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان شمالی اجرا گردید. نتایج نشان داد که سرعت سبز شدن گیاهان در تیمار 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حداکثر بود. ولی، ارتفاع و تعداد میوه در این تیمار کودی کمتر بود. اثر دورآبیاری برتعداد روز تا گلدهی معنیدار و اثر کود نیتروژن بر این صفت غیر معنیدار بود. به طوریکه، افزایش فواصل آبیاری موجب کاهش تعداد روز تا گلدهی در گیاهان گردید. بیشترین طول و قطر خیار در تیمار 300 کیلوگرم در هکتار کود و دور آبیاری 3 روز به دست آمد. همچنین در تیمار 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و 6 روز همین نتیجه مشاهده شد. بیشترین تعداد و وزن میوه در تیمار 300 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و دور آبیاری 9 روز بهدست آمد. با افزایش فواصل آبیاری، تعداد خیار افزایش و از وزن آنها کاسته شد. بالاترین نسبت اندام هوایی به ریشه در نیتروژن 100 کیلوگرم در هکتار و دور آبیاری 6 روز مشاهده گردید.
پرونده مقاله
این تحقیق به منظور بررسی تنوع و ساختار جمعیت گیاهان هرز در کشتبومهای گندم شهرستان بندرترکمن در سال زراعی 99-1398 انجام شد. شاخصهای تنوع از قبیل شاخص شانون-واینر و شاخص سیمپسون برای مزارع شهرستان و شاخصهای فراوانی، فراوانی نسبی، یکنواختی نسبی و تراکم نسبی برای تمامی چکیده کامل
این تحقیق به منظور بررسی تنوع و ساختار جمعیت گیاهان هرز در کشتبومهای گندم شهرستان بندرترکمن در سال زراعی 99-1398 انجام شد. شاخصهای تنوع از قبیل شاخص شانون-واینر و شاخص سیمپسون برای مزارع شهرستان و شاخصهای فراوانی، فراوانی نسبی، یکنواختی نسبی و تراکم نسبی برای تمامی گونههای موجود در اراضی در دو بازه زمانی قبل و پس از کنترل شیمیایی با علفکشها، محاسبه و اندازهگیری شدند. دادههای حاصل از شاخصهای تنوع، به محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) منتقل شد و نقشههای گونههای هرز مزارع گندم شهرستان بندر ترکمن تهیه شدند. در مطالعه تنوع گیاهان هرز شهرستان در دو بازه زمانی قبل و پس از کنترل شیمیایی، 18 گونه متعلق به 9 خانواده گیاهی شناسایی گردید. بررسیها نشان داد 67/66 درصد یکساله و 33/33 درصد گونهها چندساله، 77/27 درصد گونهها باریکبرگ و 23/72 درصد گونهها پهنبرگ بودند. خانوادههای گندمیان شامل یولاف وحشی(Avena ludoviciana)، چچم (Lolium temulentum)، علف خونی (Phalaris minor)، دمروباهی (Alopecurus myosuroides) و علف داسه (Polygon monspeliensis)، خانواده نخود شامل یونجه یکساله (Medicago scutellata)، هفتبند (Polygonom avicular)، ماشک (Vicia villosa) و ترشک شبدری (Oxalis corniculata) و تیره کاسنی شامل آفتابگردان خودرو (Helianthus annuus) و کنگر وحشی (Cirsium arvense)) به ترتیب با داشتن 77/27، 22/22 و 11/11 درصد از گونههای گیاهی موجود، مهمترین خانوادههای گیاهی در شهرستان شناخته شدند. در این پژوهش نقشههای پراکنش گیاهان هرز در مزارع گندم قبل و پس از کنترل شیمیایی، در سه گروه فراوانی 100-50، 50-30 و کمتر از 30 درصد تهیه شد. براساس این نقشهها، پراکندگی تقریباً یکنواختی از گیاهان هرز در سطح منطقه مشاهده شد.
پرونده مقاله
به منظور شناسایی بهترین روش و زمان کاربرد علفکش در کنترل بروموس (Bromus japonicus) آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1) کاربرد 3 علفکش پسرویشی متسولفورون متیل + سولفوسولفورون (45 گرم ماده مؤثر در هکت چکیده کامل
به منظور شناسایی بهترین روش و زمان کاربرد علفکش در کنترل بروموس (Bromus japonicus) آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1) کاربرد 3 علفکش پسرویشی متسولفورون متیل + سولفوسولفورون (45 گرم ماده مؤثر در هکتار)، (2) سولفوسولفورون (6/26 گرم ماده مؤثر در هکتار) و پینوکسادن (450 میلیگرم ماده مؤثر در هکتار) و (3) سه زمان کاربرد علفکش شامل پیش از پنجهزنی، در زمان پنجهزنی و پس از پنجهزنی گندم بودند. وزن خشک بروموس و گندم طی هر سه مرحله سمپاشی، 30 و 60 روز پس از سمپاشی و در هنگام برداشت به همراه عملکرد دانه اندازهگیری شد. تیمارهای متسولفورون متیل + سولفوسولفورون و سولفوسولفورون هم در زمان کاربرد پیش از پنجهزنی و هم در زمان پنجهزنی گندم بیشترین میزان کاهش زیستتوده بروموس و افزایش عملکرد دانه گندم را نشان دادند. با کاربرد علفکش پس از پنجهزنی گندم کاربرد علفکشهای مذکور در کنترل بروموس به شکل مشابه کاهش مشاهده شد و با به تأخیر انداختن زمان سمپاشی از عملکرد گندم نیز کاسته شد. بر اساس نتایج این مطالعه، دو علفکش متسولفورون متیل + سولفوسولفورون و سولفوسولفورون در مراحل اولیه رویش گندم و علفهرز برای کنترل مؤثر بروموس پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
در بین حبوبات، نخود و عدس به خاطر خصوصیات مهمی همچون مقاومت به خشکی و تحمل به سرما؛ اهمیت زیادی داشته و از نظر سطح زیر کشت در ایران بترتیب مقام اول و سوم را دارند. از آنجائیکه این گیاهان بویژه در مراحل اولیه رشد رقبای ضعیفی با علفهای هرز می باشند، لذا علفهای هرز یکی چکیده کامل
در بین حبوبات، نخود و عدس به خاطر خصوصیات مهمی همچون مقاومت به خشکی و تحمل به سرما؛ اهمیت زیادی داشته و از نظر سطح زیر کشت در ایران بترتیب مقام اول و سوم را دارند. از آنجائیکه این گیاهان بویژه در مراحل اولیه رشد رقبای ضعیفی با علفهای هرز می باشند، لذا علفهای هرز یکی از مشکلات جدی در تولید و خلا عملکرد آنها میباشند. به طوریکه خسارت آنها تا بیش از 90 درصد هم گزارش شده است. از اینرو کنترل علفهای هرز از مهمترین برنامههای مدیریت زراعی نخود و عدس به شمار می رود. در این راستا بررسی تحقیقات انجام شده در جهت اتخاذ رهیافتی مناسب برای مدیریت و کنترل علفهای هرز، میتواند نقش مهمی در کاهش خلاء عملکرد نخود و عدس و چشم اندازی برای پژوهشهای آتی در ایران باشد. این مطالعه با هدف بررسی تحقیقات انجام شده در کنترل علفهای هرز نخود و عدس در ایران انجام شده است. بر اساس گزارشهای انجام شده مزارع نخود و عدس ایران آلوده به طیف وسیعی از علفهای هرز پهن و باریک برگ بویژه از خانواده های گیاهی Asteraceae، Fabaceae، Brasicaceae و Poaceae است. با توجه به دوره بحرانی کنترل علفهای هرز عدس و نخود در ایران (30 تا 60 روز پس از کاشت) کنترل آنها (مکانیکی، زراعی و شیمیایی) برای حصول عملکرد قابل قبول در این دوره ضرورت دارد. مهمترین محدودیت در کشت انتظاری علف های هرز نخود و عدس علفهای هرز می باشند، که با توجه کاهش نزولات جوی در کشور و اهمیت تغییر فصل کشت بهاره به پاییزه، توجه به کنترل علف های هرز در این نظام کشت ضرورت دارد. با توجه به وجود علفکش-های باریکبرگکش در کشور، کنترل شیمیایی علفهای هرز باریکبرگ در نخود و عدس مشکل کمتری دارد و برای کنترل شیمیایی علف های هرز پهن برگ، کاربرد علفکشهای پیریدیت، تریفلورالین، فومسافن، ایزوکسافلوتل و پیروکساسولفون و مخلوط سولفنترازون + فلومیوکسازین در نخود و در عدس پندی متالین قابل قبول گزارش شده است.
پرونده مقاله