رابطه میان استفاده از شبکههای اجتماعی و اهمالکاری سازمانی مورد مطالعه:کارمندان بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرندعلی گودرزی 1 , سمیه تاجیک اسماعیلی 2
1 - دانشجوی کارشناس ارشد علوم ارتباطات، گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران شرق،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار و عضو هیئت علمی گروه ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مطالعه رابطه میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی با اهمالکاری سازمانی طراحی و اجرا شدهاست. این تحقیق، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. روش پژوهش پیمایشی، ابزار اندازهگیری پرسشنامه و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش را کارمندان ستاد مرکزی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که در سال 1401 در ساختمان اصلی بنیاد در شهر تهران اشتغال دارند و شامل270 نفر هستند، تشکیل میدهد. در بررسی میدانی 159 نفر از بین کارمندان این سازمان، با توجه به جدول مورگان، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به دو پرسشنامه مصرف رسانهای و اهمالکاری سازمانی پاسخ دادند. روایی ابزار تحقیق از طریق روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفته و همچنین، پایایی آنها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.80 تایید شده است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن و با استفاده از SPSS انجام شدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی و اهمالکاری سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد؛ و هرچه استفاده از شبکههای اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش مییابد اهمالکاری شغلی آنان نیز بیشتر میشود و بالعکس. از طرفی، نوع استفاده از شبکههای اجتماعی در ساعات کاری با اهمالکاری کارکنان رابطه معنیدار داشته ولی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی با اهمالکاری کارکنان رابطه معنیداری ندارد. نتایج همچنین نشان داد، مؤلفههای اهمالکاری سازمانی، استفاده از شبکههای اجتماعی را پیشبینی میکنند: بدینمعنی که، بین استفاده از شبکههای اجتماعی با میزان ناکارآمدی کارکنان رابطه معنیدار مشاهده میشود؛ هرچه استفاده از شبکههای اجتماعی در ساعات کاری کارمندان افزایش یابد ناکارآمدی شغلی بیشتر میشود و بالعکس. بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی با میزان ناکارآمدی و تشویش ذهنی کارکنان رابطه معنیدار مشاهده میشود ولی در مورد میزان استفاده از شبکههای اجتماعی رابطه معنیدار نیست.
The purpose of this research is to study the relationship between the amount of use of social networks and organizational negligence. This research is a description of the type of correlational studies. The survey research method, questionnaire measurement tool and information gathering method is a combination of library and field method. The statistical population of the research is made up of employees of the headquarters of the Foundation of the Underprivileged of the Islamic Revolution who are employed in the main building of the foundation in 1401, which includes 270 people. In the field investigation, 159 people among these employees were selected and studied according to the Morgan table and using simple random sampling method. The employees in the sample completed two media consumption questionnaires and an organizational procrastination questionnaire in order to collect data. Data analysis was done through Spearman's correlation test and using SPSS. The validity of the research tool has been confirmed through face and content validity. Also, their reliability has been calculated by calculating Cronbach's alpha coefficient of 0.80. The results of the research show that the use of social networks is effective on organizational procrastination (the type of use of social networks is "positive" on employee procrastination, but the amount of use of social networks is "negative" on employee procrastination). Also, organizational procrastination components predict the use of social networks: A positive and significant relationship is observed between the use of social networks and the level of inefficiency of employees (a significant relationship is observed between the type of use of social networks and the level of inefficiency and mental anxiety of employees, but there is no significant relationship with the level of use of social networks).
_||_