تجزیه و تحلیل اثر بعد درآمد و دارایی های منابع خانوار بر مشکلات رفتاری کودکان
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیعظیم آران 1 , رویا آل عمران 2 , مجید احمدلو 3 , محمد نریمانی 4
1 - دانشجوی دکتری، گروه علوم اقتصادی، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران
2 - دانشیار گروه علوم اقتصادی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران
4 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
کلید واژه: مدل رگرسیون لاجیت, مشکلات رفتاری, کودکان, درآمد و دارایی های خانوار,
چکیده مقاله :
مشکلات رفتاری کودکان ناشي از محدودیت منابع خانوار در دوران كودكي است. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه وتحلیل مشکلات رفتاری کودکان با تاکید بر بعد درآمد وداراییهای منابع خانوار است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، وروش وماهیت، توصیفی- تحلیلی وعلّی است. جامعه آماری خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه دارند ومحدودیت جغرافیایی ندارد. نمونه به روش غیراحتمالی، اتفاقی وحجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ونامحدود بودن جامعه آماری، 384 خانوار انتخاب گردید. روش تحقیق كتابخانهاي ومیدانی بوده ابزار مورد استفاده پرسشنامه است به دلیل کیفی و دووجهی بودن متغیر، مدل لاجیت استفاده گردید. براساس نتایج برآورد مدل داشتن خانه و خودروی شخصی در 8 سالگی ودرآمد خانوار در6سالگی کودک معنی دار گردید. براساس نتایج برآورد اثرات نهایی، داشتن خانه در 8 سالگی کودک، احتمال مشکل را 088/0کاهش میدهد. که می تواند ناشی از آرامش حاصل از ثبات در محل زندگی باشد. داشتن خودرو در8 سالگی ودرآمد خانوار در6سالگی کودک احتمال مشکل را بترتیب 069/0و 018/0 افزایش میدهد. دلیل را میتوان بترتیب به اصرار فرزندان در سنین پایین برای رانندگی وعدم موافقت والدین با آن، عدم رعایت تعادل در خواستهها وبرآورده کردن آنها با اینکه مورد اخیر با نظریه های موجود اختلاف دارد مربوط دانست.
Children's behavioral problems are caused by limited family resources during childhood. Therefore, the aim of the current research is to analyze children's behavioral problems with an emphasis on the aspect of income and assets of household resources. This research is practical in terms of purpose and descriptive-analytical and causal in method and nature. The statistical population is households that have at least one school-aged child and has no geographic limits. The sample was selected by non-probability, random method and the sample size was selected using Morgan's table and the statistical population being unlimited 384 households. The method of research is library and field, the instrument used is a questionnaire, due to the qualitative and two-dimensional nature of the variable, the logit model was used. Based on the estimation results of the model "Owning a house and personal car at the age of 8" and "Household income at the age of 6" the child was significant. Based on the results of final effects estimation, having a house at the age of 8 years reduces the probability of problems by 0.088. which can be caused by the peace resulting from stability in the place of residence. Having a car at the age of 8 and household income at the age of 6 increases the probability of a problem by 0.069 and 0.018, respectively. The reason can be related to the insistence of children at a young age to drive and not agreeing the parents to it, the lack of balance in the demands and fulfilling them respectively, although the latter case is different from the existing theories.
-اتکينسون ، ریچارد سی. اتکینسون، ریتا ال، اسمیت، ادوارد ای و همکاران (2006). زمينه روانشناسي هیلگارد. مترجمان براهني، محمد تقی،بیرشک، بهروز، بیک، مهرداد وهمکاران (1400). تهران : انتشارات رشد .
-پرویزی، مریم (1395). بررسی پیش بینیکنندههای جمعیت شناختی ADHD (اختلال نقص توجه بیش فعالی). دومین کنفرانس ملی روانشناسی، علوم تربیتی و اجتماعی، بابل، ایران، 27/8/1395، https://civilica.com/doc/557937
-دلاور، علی و ابراهیمی، آسیه (1392). بررسی نقش عوامل فردی و خانوادگی در اختلال سلوک (فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در ایران)، مطالعات روانشناسی بالینی، دوره 3، شماره 10 ، ص116-137.
-سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله (1384). اختلالات رفتاری کودکان. تهران : انتشارات بدر.
-شهرکی، مهدی. عاقلی، لطفعلی. عصاری ارانی، عباس و صادقی، حسین (1395). بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی والدین بر سلامت کودکان، مجله طب و تزکیه، 25(2)، ص95-106.
-محمودی،نسرین .موسوی، رقیه .غلامعلی لواسانی، مسعود و غباری بناب، باقر (۱۳۹۸). بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و ساختار خانواده بر اختلال بیش فعالی و نقص توجه کودکان، فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره; ۱۸ (۶۹) ،ص۲۵۳-۲۳۰.
-محمدی، مسعود. ویسی رایگانی ،علی اکبر . جلالی، رستم و همکاران 1397). شیوع اختلالات رفتاری در کودکان ایران، نشریه. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران (نامه دانشگاه)، دوره 28، شماره 169، ص191-181.
-نلسون، ریتا ویکس و ایزرائیل، آلن(2003). اختلال رفتاری کودکان. ترجمه منشی طوسی، محمد تقی. (1388) .مشهد :آستان قدس رضوی.
-نوابي نژاد، شکوه. (1387). سه گفتار درباره راهنمایی و تربیت فرزندان. تهران : انجمن اولیا و مربیان.
-Aittomäki, A., Martikainen, P., Laaksonen, M., Lahelma, E., & Rahkonen, O. (2012). Household economic resources, labour-market advantage and health problems A study on causal relationships using prospective
register data. Social Science & Medicine, 75 (7), 1303-1310. doi:10.1016/j.socscimed. 2012.05.015 -Cooper, K ., & Stewart, K. (2021) Does Household Income Affect children’s Outcomes? Systematic Review of the
Evidence. Child Ind Res 14, 981–1005. -Hosokawa, R., & Katsura, T. (2018). Effect of socioeconomic status on behavioral problems from preschool to early elementary school - A Japanese longitudinal study. PloS one, 13(5), e0197961.
https://doi.org/10.1371/journal.pone.0197961 -Nozaki, Y., & Matsuura, K. (2020). The impact of household resources on child behavioral problems. Economic
Analysis and Policy, Elsevier; Vol. 66, Issue C, pp. 282-292. -Reiss, F., Meyrose, A. K., Otto, C., Lampert, T., Klasen, F., & Ravens-Sieberer, U. (2019). Socioeconomic status, stressful life situations and mental health problems in children and adolescents: Results of the German BELLA
cohort-study. PloS one, 14(3), e0213700. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0213700 -Thomson, E., Hanson, T, L., & McLanahan, S, S. (1994). Family Structure and Child Well-Being: Economic
Resources vs. Parental Behaviors. Social Force, 73(1).
-Tømmerås, T., & Kjøbli, J. (2017). Family Resources and Effects on Child Behavior Problem Interventions: A Cumulative Risk Approach. Journal of child and family studies, 26(10), 2936–2947. https://doi.org/10.1007/s10826-
017-0777-6
فصلنامه مهارت های روانشناسي تربيتي
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن
سال پانزدهم، شماره اول، بهار 1403، پیاپی 57
صص ؟-1
تجزیه و تحلیل اثر بعد درآمد و دارایی های منابع خانوار بر مشکلات رفتاری کودکان
عظیم آران1، رویا آل عمران2*، مجید احمدلو3، محمد نریمانی4
1) دانشجوی دکتری، گروه علوم اقتصادی، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران
2) دانشیار گروه علوم اقتصادی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3) استادیار گروه مدیریت، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران
4) گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
*نویسنده مسئول: roya.aleemran@gmail.com
تاريخ دريافت مقاله 30/01/1403 تاريخ پذيرش مقاله 19/03/1403
چکیده
مشکلات رفتاری کودکان ناشي از محدودیت منابع خانوار در دوران كودكي است. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه وتحلیل مشکلات رفتاری کودکان با تاکید بر بعد درآمد وداراییهای منابع خانوار است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، وروش وماهیت، توصیفی- تحلیلی وعلّی است. جامعه آماری خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه دارند ومحدودیت جغرافیایی ندارد. نمونه به روش غیراحتمالی، سهمیه ای و اتفاقی وحجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ونامحدود بودن جامعه آماری، 384 خانوار انتخاب گردید. روش تحقیق كتابخانهاي ومیدانی بوده ابزار مورد استفاده پرسشنامه است. روایی پرسشنامه محتوایی بوده که به تایید اساتید متخصص در این حوزه رسیده است و ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید که نشانگر پایایی پرسشنامه است. به دلیل کیفی و دووجهی بودن متغیر، مدل لاجیت استفاده گردید. براساس نتایج برآورد مدل داشتن خانه و خودروی شخصی در 8 سالگی ودرآمد خانوار در6سالگی کودک معنی دار گردید. براساس نتایج برآورد اثرات نهایی، داشتن خانه در 8 سالگی کودک، احتمال مشکل را 088/0کاهش میدهد. که می تواند ناشی از آرامش حاصل از ثبات در محل زندگی باشد. داشتن خودرو در8 سالگی ودرآمد خانوار در6سالگی کودک احتمال مشکل را بترتیب 069/0و 018/0 افزایش میدهد. دلیل را میتوان بترتیب به اصرار فرزندان در سنین پایین برای رانندگی وعدم موافقت والدین با آن، عدم رعایت تعادل در خواستهها وبرآورده کردن آنها با اینکه مورد اخیر با نظریه های موجود اختلاف دارد مربوط دانست.
کلید واژگان: مدل رگرسیون لاجیت، مشکلات رفتاری، کودکان، درآمد و دارایی های خانوار
مقدمه
دوران كودكي از مهمترين مراحل زندگي است كه در آن شخصيت فرد شكل مي گيرد. معمولا کودکی که به دنیا می آید، به طور بالقوه آمادگی و ظرفیت این را دارد به بهترین کمالات دست یابد اما محدودیت منابع از جمله درآمد و داراییهای خانوار مانع از دستیابی بسیاری از آنها به چنین مقصودی می شود لذا این بخش از جمعیت به عنوان یکی از گروههاي سنی آسیب پذیر در معرض انواع مشکلات رفتاری قرار دارند.
درصد کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در جوامع مختلف و به طور متوسط طبق آمار سازمان بهداشت جهانی عبارت است از یک درصد از کل کودکان. ریچمن 1 در تحقیقات خود نشان داد که 22 درصد از کودکان پیشدبستانی دچار مشکلات حاد رفتاری هستند و در بین کودکان سنین بالاتر، آنهایی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند 25 درصد و کسانی که در شهرهای کوچک زندگی میکنند، تا نصف این رقم دارای مشکلات رفتاری هستند. در عین حال 20 درصد از نوجوانان و مخصوصا دختران نوجوان دچار مشکلات اساسی روانشناسی هستند. به عبارت بهتر، 20 درصد از کودکان و نوجوانان در هر سال مشکلات اساسی روانشناختی و ناراحتیهای روانی از خود نشان میدهند (نوابینژاد، 1387). مطالعات انجام گرفته در زمینه مشکلات رفتاری کودکان ، شیوع کلی این نوع اختلالات در کودکان ایرانی را 23 درصد به دست آورد که شیوع بالایی است در حالی که در کشورهایی مثل پاکستان 2/4 درصد، ژاپن 9/3 درصد، چین 3/8 درصد و کره جنوبی 1/14 درصد گزارش شده است. بر اساس تحلیل متا رگرسیون نیز، با افزایش حجم نمونه شیوع مشکلات رفتاری در کودکان ایرانی کاهش یافته و با افزایش سال انجام مطالعه، شیوع مشکلات رفتاری افزایش پیدا کرد (محمدی و همکاران، 1397).
در خصوص منابع اقتصادی خانوار میتوان گفت والدین دو منبع کلیدی در اختیار کودکان قرار می دهند پول و زمان. پول نه تنها غذا، سرپناه و لباس، بلکه محله ها و مدارس با کیفیت بالا و فرصت هایی برای تجربیات که رشد شناختی و اجتماعی را تقویت می کند، فراهم می کند. زمان والدین ترکیبی از حمایت و کنترل همراه با نتایج مثبت کودک را فراهم می کند. پول و زمان به نوعی قابل تعویض هستند، والدین وقت خود را برای کسب درآمد صرف می کنند و برای خرید وقت خرج می کنند (به عنوان مثال مراقبت از کودک، کالاهای مصرفی). هر دو منبع به تنهایی برای رشد سالم کودک کافی نیست. تأثیرات وقت یا پول والدین بر رفاه کودک به احتمال زیاد با یکدیگر ارتباط دارند. به عنوان مثال، برونفنبرنر2 منابع اقتصادی را بعنوان تقویت كننده روابط مطلوب والدین و فرزند می داند. والدین تحت فشار اقتصادی کمتر از سایر والدین قادر به پشتیبانی و کنترل کافی هستند. كولمن3 اوقات پدر و مادر با فرزندان را نوعي سرمايه اجتماعي كه براي كودكان هزينه مي شود، ميداند و اين امر انتقال بين نسلي منابع اقتصادي والدين (از جمله سرمايههاي انساني و مالي) را امكان پذير مي سازد (تامسون 4و همکاران، 1994). در این مطالعه، اصطلاح منابع اقتصادی شامل درآمد و دارایی خانوار است.
میزان شیوع بالاي اختلال رفتاری در بین کودکان و نوجوانان، روند شدت یافتن آن در طول زمان و هزینه هاي سنگینی که درصورت عدم درمان به فرد، خانواده و جامعه تحمیل میکند، آن را به یکی از چالشهاي اساسی در حوزه اختلالهاي کودکان تبدیل نموده است. پژوهشها نشان داده است که 75 درصد کودکان هشت ساله در سیزده سالگی هم همچنان اختلال رفتاری داشتهاند و این وضعیت فقط در حد باقی ماندن نشانهها نیست، بلکه با افزایش سن، نوع مشکلات کودك یا نوجوان پیچیدهتر و درمان آن مشکلتر میگردد. بزهکاري، فرار از خانه، فرار از مدرسه، سوء مصرف مواد و بی بندوباري جنسی که هریک به تنهایی مورد توجه نهادهاي اجتماعی هستند، در بسیاري موارد، تبلور وجود اختلال رفتاری در کودك یا نوجوان به شمار می آید (دلاور و ابراهیمی،1392).
با عنایت به آثار و تبعات مشکلات رفتاری کودکان در خانواده، جامعه و اینکه در پژوهشهای انجام یافته، به تأثیر درآمد و دارایی های خانوار بر مشکلات رفتاری کودکان کمتر پرداخته شده است. ضرورت ایجاب میکند که مطالعهای بین رشتهای با تاکید بر درآمد ودارایی های خانوار صورت پذیرد و ابعاد تازهای از مشکلات رفتاری کودکان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد به طوری که هم ادبیات پژوهش در زمینه مذکور غنیتر شده و مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد و از سوی دیگر، خانوادهها، تصمیمگیران و سیاستگذاران در فرآیند برنامهریزی و عمل استفاده نمایند تا هزینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین مشکلاتی به حداقل مقدار ممکن برسد.
بر این اساس در تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال اصلی است که آیا مولفه های اقتصادی مشکلات رفتاری کودکان را تحت تاثیر قرار می دهند؟ در این راستا روی مولفه های درآمد و دارایی های خانوار که خود شامل 10مولفه هستند، تمرکز شده است.
مبانی نظری پژوهش
تشخیص رفتار بههنجار از رفتار نابههنجار اغلب مشکل است. هرچند برای تعریف رفتار بههنجار چندین مدل ارائه شده است اما هیچ یک از تعاریف ارائه شده آنقدر جامع نیست که همه موارد نابههنجار یا مسایل روانی یا رفتاری را در بر گیرد. بنابراین در این مورد اتفاق نظر کلی وجود ندارد (اتکینسون5 و همکاران، 2006).
در آسیبشناسی روانی کودکان و نوجوانان نیز بحث از بههنجار و نابههنجار و تعیین مرز مشخص بین این دو کار آسانی نیست. قرار گرفتن کودک در فرایند رشد، تغییرات قابل مشاهده در رفتارهای عاطفی، شناختی و هیجانی این مشکل را دو چندان میکند و ناتوانی کودک در قضاوت بین درست و نادرست و عدم کنترل برخی رفتارهای خود، تصمیمگیری در مورد رفتارهای او را دشوار میسازد. در اکثر موارد تفاوت بین رفتار بههنجار و نابههنجار در کودکان به وضوحی که در مورد بزرگسالان تعیین میشود قابل تعیین نیست. تمام کودکان گاهگاهی رفتار غیرانطباقی مانند شب ادراری یا حملات قشقرق نشان میدهند. چنین رفتاری ممکن است نتیجه استرس خاص بوده و پاسخی بههنجار در مرحله خاصی از رشد باشد. پیت 6 کودک با اختلال رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نامناسب است که شرکت او در کلاس باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند. بر طبق نظر هرینگ7 کودکی که به علت جسمی یا تاثیرات محیطی به طور مزمن دارای یکی از ویژگیهای زیر باشد، کودکی با اختلال رفتاری است
1- ناتوانی در یادگیری متناسب با بهره هوشی، توانایی حسی- حرکتی و رشد فیزیکی
2- ناتوانی در پاسخگویی به شرایط زندگی روزمره
3- ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب
4- رفتارهای افراطی (فعالیت بیش از اندازه، بیشفعالی و یا رفتارهای افسردهگونه و گوشهگیرانه).
کرک رفتاری را انحرافی و واجد اختلال تلقی میکند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم بوده و گستره آن شامل رفتارهای بیشفعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشهگیرانه است. ویژگی این رفتارها این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب با محیط کودک دارد ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران را بوجود میآورد (سیف نراقی و همکاران،1384).
با توجه به تعاریف فوقالذکر، اختلال رفتاری نیز نوعی رفتار نابهنجار میباشد که در اینجا ملاکهای آن مورد بررسی قرار میگیرد. بر اساس نظریات مختلف، برای تفکیک رفتار بهنجار از اختلال رفتاری چندین ملاک وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تناسب با سن
کودکان در سنین گوناگون به گونههای متفاوت رفتار میکنند. بنابراین کسانی که با کودکان کار میکنند باید با دامنه رفتار در سنین مختلف آشنا باشند تا بتوانند رفتار بههنجار را از نابههنجار تفکیک کنند (نلسون 8و همکاران، 2003).
2- تداوم
هنگام بررسی درباره مسایل رفتاری کودکان همواره باید دقت کرد که رفتار دشوار از چه زمانی شروع و چه نوسانی داشته و به چه صورت ادامه داشته است. با توجه به اینکه بعضی از رفتارهای دشوار کودکان در مراحل خاصی از رشد بروز میکند، از اینرو زمانی میتوان آنها را اختلال نامید که بعد از این دوره رشد نیز ادامه داشته باشد (نلسون و همکاران، 2003).
3- هنجارهای اجتماعی- فرهنگی
هر جامعه رفتارهای معینی را انتخاب میکند که مناسب آن است و افراد خود را به گونهای پرورش میدهند که طبق آن عمل کنند. افرادی که بر اثر موضعگیریهای قبلی، سرشت، خلق و خو و یا تجربههای اکتسابی این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنها را افرادی منحرف میشناسد (نوابینژاد، 1387).
4- دامنه اختلال
مشکلات محدود، نگرانی کمتری را ایجاد میکنند، در حالیکه مشکل هرچه فراگیرتر باشد، موجب نگرانی بیشتر میشود. و در نتیجه قضاوت در مورد نابههنجار بودن رفتار آسانتر خواهد بود (نلسون و همکاران، 2003).
5- تناسب با جنس
یکی از یافتههای بارز در زمینه اختلالهای رفتاری کودکان این است که در پسران، اختلالهای رفتاری از تنوع و گستردگی بیشتری در مقایسه با دختران برخوردار است (نوابینژاد، 1387).
6- موقعیت
رفتارهای نامطلوب در هر جامعه و در همه موارد تکرار میشود. برای مثال ترسیدن کودک غیر عادی نیست، اما اگر این ترس در موارد و موقعیتهای زیادی وجود داشته باشد، غیر عادی است. همچنین افسردگی و انزوای کودکان زمانی اختلال محسوب میشود که کودک در هر موقعیتی این حالت را داشته باشد. اما چنانچه کودکی به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان افسرده و غمگین باشد، اختلال محسوب نمیشود (نلسون و همکاران، 2003).
مسائل مربوط به مسکن و فقر اقتصادی عوامل اقتصادی هستند که با پیدایش مسائل رفتاری ارتباط دارند. ریچمن9 بر این باور بود که مسکن نامطلوب خطر مسائل رفتاری را در کودکان پیشدبستانی بالا میبرد. ابعاد بزرگ خانوادههای بی خانمان که فرزندان کوچک دارند و فقدان حمایت برای مادرانی که با کودکان دبستانی در منزلهای تک اتاقی زندگی میکنند، زمینههای بسیار مهم برای محرومیت و رنج هستند. آثار این نوع استرس به نظر میرسد از طریق واکنشهای هیجانی والدین به کودک انتقال مییابد.
ریچمن اشاره میکند که معلوم نیست برداشت والدین از محرومیت مهمتر است یا سطح واقعی محرومیت. والدین فاقد روحیه که خود را درمانده و متهور دام بیکاری و شرایط مسکن احساس میکنند، دچار خشم و افسردگی خواهند بود که بر نحوه مراقبت از فرزندانشان تاثیر خواهد گذاشت. با این حال بعضی از خانوادههایی که در خانههای کوچک و با درآمد ناکافی زندگی میکنند، فرزندان خود را بسیار خوب تربیت میکنند. تفاوت ممکن است در نگرش روانی والدین نسبت به نقش خود و کودکانشان باشد. (نوابی نژاد، 1387).
پیشنه پژوهش : محمودی و همکاران عوامل تأثیرگذار اقتصادی و ساختارخانواده بر نشانههای بیش فعالی و نقص توجه کودکان سنین 11-6 را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه از 13 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی، مصاحبه ساختاریافته به عمل آمد و سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل دادههای تحقیق نشان داد خانواده کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارای درآمد پایین، داشتن سوابق بیکاری، فضای ناکافی منزل مسکونی، نداشتن اتاق اختصاصی کودک، سطح تحصیلات پایین، نداشتن آگاهی در مورد اختلال کودک و تک والدی/چندوالدی بودن کودک بودند و این موارد احتمالا موجب افزایش نشانههای اختلال بیش فعالی میشود (محمودی و همکاران،1398).
نوزاکی و ماتسورا 10به بررسی اثر منابع خانواده بر مشکلات رفتاری کودکان ژاپن پرداختند. این مطالعه بررسی کرده که چگونه مشکلات رفتاری کودکان در سنین مدرسه با منابع خانواده آنها ارتباط دارد. نتایج برآورد نشان میدهد که مادری که به کار خود ادامه میدهد از زمان تولد کودک تا رسیدن کودک به سن مدرسه تأثیر قابل توجهی بر مشکلات رفتاری کودک ندارد، در حالی که مشخص شده است که بیکاری پدر یا وضعیت شغلی ناپایدار تأثیرات منفی دارد. در مورد رشد کودک به همین ترتیب، درگیر شدن پدر در فعالیت های PTA 11و تربیت کودک نقشی اساسی در رشد کودک دارد. (نوزاکی و ماتسورا ،2020)
شهرکی و همکاران بررسي عوامل اقتصادي اجتماعي والدين بر سلامت كودكان را انجام دادند. جامعه آماري شامل 85184 كودك زير يك سال شهر تهران در سال 1393 بود كه حجم نمونه بر اساس معيار کوکران برابر با 384 محاسبه گرديد. جهت اطمينان بيشتر 400 نمونه بطور تصادفي و به روش خوشه بندي از 10 مركز بهداشتي درماني شهر تهران انتخاب شد و اطلاعات مورد نياز با پرسشنامه از پرونده هاي بهداشتي كودكان نمونه تهيه شد. مدل ها با روش هاي پروبيت، پروبيت با متغير توضيحي درونزا و پروبيت رتبه بندي شده در نرم افزار stata براورد شدند. يافته ها نشان داد كه افزايش مقطع تحصيلي پدر و مادر احتمال سلامت كودكان نرمال را افزايش مي دهد. اشتغال مادران وضعيت سلامت كودكان را كاهش مي دهد.(شهرکی وهمکاران، 1395)
پرویزی در مطالعهای به شناسایی پیش بینی کننده های جمعیت شناختی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (12ADHD) پرداخت. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی کودکان خانواده های دارای وضعیت اقتصادی و اجتماعی پایین، بیش از خانواده های دارای وضعیت اقتصادی و اجتماعی معمول به بالا، دارایADHD هستند، اما این وضعیت بصورت مطلق نیست ( پرویزی ،1395).
کوپر و استوارت 13در مطالعهای به این موضوع پرداختند که آیا درآمد خانوار بر نتایج آتی کودکان تاثیر دارد. آنها با استفاده از روشهایی که به تفسیر علّی منجر میشوند، یک بررسی سیستماتیک از مطالعات انجام دادند. برای گنجاندن این امر، محققان مجبور به استفاده از آزمایشهای کنترل شده تصادفی، نیمه تجربی یا روشهای اثر ثابت روی دادههای طولی بودند. نتایج به دست آمده از این فرضیه حمایت میکنند که درآمد خانوار تأثیر علّیت مثبتی بر نتایج کودکان دارد، از جمله رشد شناختی و اجتماعی-رفتاری و سلامت آنها، به ویژه در خانوارهایی که درآمد کمی دارند. همچنین شواهد واضحی از تأثیر علّیت مثبت درآمد بر نتایج متوسط وجود دارد که برای رشد کودکان مهم هستند، از جمله سلامت روان مادران، والدین و محیط خانه (کوپر و استوارت،2020).
رایس14 و همکاران (2019) در مطالعهای وضعیت اقتصادی اجتماعی، موقعیت های استرس زای زندگی و مشکلات بهداشت روانی در کودکان و نوجوانان کشور آلمان را با نمونه 2111 نفری با استفاده از مدلهای رگرسیون خطی چند گانه سلسله مراتبی مورد بررسی قرار دادند. هدف آنها از مطالعه حاضر بررسی ارتباط مستقیم و تعاملی بین شاخصهای معمول استفاده شده از SES 15و قرار گرفتن در معرض موقعیتهای استرس زای زندگی در رابطه با مشکلات بهداشت روانی کودکان بود. یافته ها حاکی از آن است که کاهش نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و مداخلات در خانواده هایی که تحصیلات والدین پایینی دارند می تواند به کاهش مشکلات بهداشت روانی کودکان کمک کند.
هوسوکاواو کاتسورا16 تأثیر وضعیت اقتصادی - اجتماعی بر مشکلات رفتاری از دبستان تا اوایل دوره ابتدایی را برای ژاپن مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه، تأثیر موقعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده کودکان در اوایل کودکی بر سازگاری اجتماعی کودکان در مدرسه ابتدایی را بررسی نمودند.. به طور خاص، تجزیه و تحلیل دو متغیره نشان داد که درآمد پایین خانواده، سطح تحصیلات مادرانه و سطح تحصیلات پدرانه هر سه حوزه مشکلات رفتاری را پیش بینی می کند (به عنوان مثال، مشکلات درونی، مشکلات بیرونی و کل مشکلات رفتاری). علاوه بر این، تجزیه و تحلیل های چند متغیره نشان داد که درآمد پایین خانواده به طور مداوم همه حوزه های مشکلات رفتاری، سطح تحصیلات پایین تر مادران مشکلات بیرونی و کل مشکلات رفتاری را پیش بینی می کند و سطح تحصیلات پدران هیچ مشکلی از نظر بالینی قابل توجه پیش بینی نمی کند. با توجه به یافتهها، در این نمونه، پژوهشگران دریافتند که برای فرزندان، درآمد خانواده و تحصیلات والدین هنگام ورود به پیش دبستانی پیش بینی کننده قابل توجهی از مشکلات بهداشت روانی پس از ثبت نام در مدرسه ابتدایی بود. به ویژه، درآمد کم و موفقیت تحصیلی کم مادر، احتمال زیاد ابتلا به اختلال روانپزشکی را پیش بینی می کند.(هوسوکاوا و کاتسورا،2018).
تامرس و کیبلی17 (2017) منابع خانوار (مثل درآمد خانوار، تحصیلات والدین، سن والدین، سن فرزند، تک والدی و ... ) و تأثیرات آن بر مداخلات مشكلی در رفتار كودكان را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه آنها از داده های دو آزمایش کنترل شده تصادفی استفاده کردند. برای ارزیابی میزان مواجهه خانواده با خطر، یک شاخص خطر تجمعی خانوادگی نه ماده ای با بهره گیری از منابع اقتصادی اجتماعی و سلامت والدین ساخته شد. نتایج پژوهش شیب های اجتماعی مخالف را برای شرایط درمان نشان داد: کودکان در معرض خطر تجمع در یک نمونه تلفیقی از هر دو گروه PMTO سطح پایین تری از مشکلات رفتاری را نشان می دهند، در حالی که کودکان با مواجهه با خطر یکسان که مراقبت منظم دریافت می کنند، مشکلات بیشتری را تجربه می کنند. علاوه بر این، نتایج ما نشان داد که شیب های اجتماعی بین مداخلات PMTO متفاوت است:. به نظر می رسد ارائه آموزش والدین مبتنی بر شواهد یک روش موثر برای مقابله با نابرابری در مراقبت های بهداشتی است.
آیتوماکی18 و همکاران (2012) به بررسی روابط علّی منابع اقتصادی خانوار، مزیت بازار کار و مشکلات بهداشتی پرداختند.. هدف آنها آزمایش و مقایسه دو فرضیه بود: 1) منابع اقتصادی پایین خانگی منجر به افزایش مشکلات بهداشتی بعداً می شود، و 2) مشکلات بهداشتی در بازار کار مضر است و در نتیجه سطح منابع اقتصادی را کاهش می دهد. آنها از داده های ثبت نام احتمالی به دست آمده از پایگاه های اطلاعات آماری فنلاند و یک نمونه تصادفی 11 درصدی از جمعیت فنلاند در سال های 1993 تا 2006 استفاده کردند. این بررسی نشان داد منابع اقتصادی پایین خانوار، مشکلات بهداشتی آینده را پیش بینی می کنند و مشکلات بهداشتی وخیم تر شدن مزیت بازار کار را در آینده پیش بینی می کنند. تأثیر منابع اقتصادی بر مشکلات بهداشتی تا حدودی شدیدتر بود. این نتایج نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض انباشته در منابع اقتصادی پایین منجر به افزایش مشکلات بهداشتی می شود، و این مکانیسم علیت منبع قابل توجهی از نابرابری های مداوم در سلامت از مشکلات بهداشتی است که باعث کاهش دائمی منابع اقتصادی می شود.
روششناسی
پژوهش از لحاظ هدف، ذیل پژوهشهای کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش در ذیل پژوهشهای توصیفی-تحلیلی و علّی قرار میگیرد. جامعه آماری پژوهش تمام خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه دارند و مربوط به کل کشور است .نمونه مورد مطالعه جهت جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها به صورت غیراحتمالی و به روش نمونهگیری سهمیه ای و تصادفی انتخاب شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 19که بر اساس فرمول کوکران 20تهیه شده است و با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، 384 خانوار تعیین شده است.در پژوهش حاضر، برای مبانی نظری و تجربی، گردآوري اطلاعات با استفاده از روش كتابخانهاي در دو فضای فیزیکی و مجازی صورت گرفته است. برای گردآوری دادهها جهت استفاده در مدل اقتصادسنجی، از روش میدانی یعنی پرسشنامه آنلاین بهره گرفته شده است در این پژوهش به بررسی تاثیر بعد درآمد و دارایی های منابع خانوار بر مشکلات رفتاری کودکان پرداخته شده است. . مدل مورد استفاده در این پژوهش از مطالعات نوزاکی و ماتسورا (2020) و کوپر و استوارت (2021) اقتباس شده است. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، محقق ساخته بوده و دارای 44 سوال میباشد. روایی پرسشنامه بصورت محتوایی بوده و به تایید اساتید متخصص در این حوزه رسید. ضریب آلفای کرونباخ 87/0 بود و بیانگر پایایی پرسشنامه میباشد. زمان اجرای مراحل پژوهش حاضر از اسفند 1399 شروع و در اردیبهشت 1401 به اتمام رسید. نتايج حاصل از تجزیه و تحليل دادهها در دو بخش یافته های توصیفی و استنباطی ارایه شده است در بخش اول شاخص های مرکزی و پراکندگی شامل فراوانی ، میانگین برای داده کمی ، نسبت موفقیت داده های کیفی و انحراف معیار محاسبه شده و تجزیه و تحلیل لازم هم با ارایه جدول و هم با ارایه نمودار انجام گرفته است در بخش دوم با عنوان يافتههاي استنباطي، فرضيهها مورد آزمون قرار میگیرند. براي آزمون فرضيههاي پژوهش از مدلهای اقتصادسنجی لاجیت 21استفاده شده است. در مدلهای اقتصاد سنجی اگر متغیر وابسته کیفی، حالت گسسته یا حالت رتبهای داشته باشد، برای تخمین ضرایب باید از مدلهای گسسته استفاده نمود و در صورت استفاده از مدلهای رگرسیونی معمولی، ضرایب برآورد شده نه تنها تورش دار بلکه ناسازگار نیز خواهند بود. بنابراین برای تخمین این نوع مدل، از مدل لاجیت ستفاده شده است . نکته ای که در مورد مدل لاجیت باید مورد توجه قرار گیرد چگونگی تفسیر ضرایب آن است در مدل های لاجیت و پروبیت علامت و معنی داری ضرایب دارای اعتبار است اما تفسیر ضرایب با محاسبه اثرات مقدور می شوند. برای طبقه بندی و محاسبات اولیه روی دادههای جمعآوری شده و ارایه یافتههای پژوهش به صورت توصیفی از نرمافزارهای Excel نسخه 2013، SPSS 26 و امکانات سامانه ساخت پرسشنامه و برای برآورد ضرایب رگرسیونی و اثرات نهایی مربوط به آنها از نرم افزار Eviews نسخه 12 استفاده شد.
یافته ها
اطلاعات جمعیت شناختی در جدول 1 ارائه شده است.
[1] .Richman
[2] - Bronfenbrenner
[3] -Coleman
[4] - Thomson
[5] -Atkinson
[6] -Pate
[7] -Hering
[8] -Nelson
[9] -Richman
[10] - Nosaki & Matsuura
[11] -Professional Technical Analyst
[12] -Attention Deficit Hyperactivity Disorder
[13] - Cooper and stewart
[14] - Rice
[15] - Socioeconomic status
[16] - Hosokawa & Katsura
[17] - Tommeras & Kjobli
[18] - Aittomäki
[19] -Morgan and Kerjcie
[20] - Cochran
[21] - Logit
جدول 1. ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه
کل نمونه | جنسیت | رفتن به پیش دبستانی | تحصیلات مادر در زمان تولد | تحصیلات پدر در زمان تولد | ||||||||||||
| دختر | پسر | بلی | خیر | لیسانس و پایین تر | فوق لیسانس و بالاتر | لیسانس و پایین تر | فوق لیسانس و بالاتر | ||||||||
تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | تعداد | % | |
384 | 153 | 40 | 231 | 60 | 319 | 83 | 65 | 17 | 331 | 86 | 53 | 14 | 265 | 69 | 119 | 31 |
جدول2. خصوصیات آماری گویه های پژوهش
انحراف از معیار | میانگین و نسبت موفقیت | فراوانی | سؤال ها |
496/0 | 57/0 | 384 | داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک |
49/0 | 6/0 | 384 | داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک |
395/0 | 81/0 | 384 | داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک |
432/0 | 75/0 | 384 | داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک |
31294363 | 21060813 | 384 | درآمد واقعی خانوار در سال قبل از تولد کودک(تومان) |
26642677 | 15660527 | 384 | درآمد واقعی خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت(تومان) |
474/0 | 33/0 | 384 | داشتن سپرده بانکی خانوار در 6 ماهگی کودک |
498/0 | 45/0 | 384 | داشتن سپرده بانکی خانوار در 8 سالگی کودک |
449/0 | 28/0 | 384 | سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 6 ماهگی کودک |
484/0 | 37/0 | 384 | سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 8 سالگی کودک |
407/0 | 21/0 | 384 | مشکل رفتاری فرزند |
برای متغیرهای اسمی، نسبت موفقیت و برای متغیرهای کمی میانگین محاسبه شده است.
در پرسشامه تهیه شده 8 سوال برای سنجش مشکل رفتاری کودک در نظر گرفته شد که عبارت بودند از: 1-از کلمات رکیک و مبتذل استفاده می کند2- به قولهایی که داده عمل نمیکند یا دروغ میگوید3- رفتارهای سرکش دارد و نافرمانی میکند4- چیزهایی که میخواهد داشته باشد را تقاضا میکند5- بازی با دوستانش را انتخاب نمیکند6- اغلب با کودکان دیگر درگیر میشود7- برای کودکان دیگر قلدری میکند یا توسط کودکان دیگر مورد قلدری واقع میشود8- از رفتن به مدرسه اکراه دارد و از پاسخ دهندگان درخواست گردید بنا به تشخیص خود گزینه های خیلی کم،کم،تاحدودی،زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کنند وسپس بترتیب نمرات 1 تا 5 به آنها اختصاص داده شد وپس از محاسبه میانگین برای آنهایی که میانگین نمراتشان بزرگتر از 3 بودعدد یک( وجود مشکل رفتاری) برای آنهایی که میانگین نمراتشان مساوی و کمتراز 3 بود عدد صفر(عدم وجود مشکل رفتاری) نسبت داده شد بر این اساس همانطوریکه در جدول (1) ملاحظه می شود 21 درصد پاسخ دهندگان به وجود مشکلات رفتاری در کودک خود و 79 درصد از پاسخ دهندگان به عدم وجود مشکلات رفتاری در کودکان خود نظر داده اند. 57 درصد از پاسخ دهندگان به داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک و 43 درصد به عدم آن، 60 درصد به داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک و 40 درصد به عدم آن،81 درصد به داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک و 19 درصد به عدم آن، 75 درصد به داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک و 25 درصد به عدم آن ،33 درصد به داشتن سپرده بانکی خانوار در 6 ماهگی کودک و 77 درصد به عدم آن ، 45 درصد به داشتن سپرده بانکی خانوار در 8 سالگی کودک و 55درصد به عدم آن ، 28درصد به سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 6 ماهگی کودک و 72 درصد به عدم آن و در نهایت37 درصد به سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 8 سالگی کودک و63درصد به عدم آن نظر داده اند
میانگین درآمد واقعی سالانه خانوار در سال قبل از تولد کودک، 21060813تومان است ومیانگین سالانه درآمد واقعی سالانه خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت15660527 تومان است.
جدول3. نتایج برآورد مدل لاجیت مشکل رفتاری کودکان (مدل نا مقید)
متغیر | ضریب | انحراف معیار | Z آماره | ارزش احتمال | ||
عرض از مبدأ | 711/1- | 0.616011 | 2.779086- | 0077/0* | ||
داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک | 90125/0 | 0.388519 | 0.231978 | 8166/0 | ||
داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک | 50726/0 | 0.386797 | 1.311436- | 1897/0 | ||
داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک | 737378/0 | 44029/0 | 674754/1- | 094/0*** | ||
داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک | 832997/0- | 453145/0 | 838257/1- | 066/0*** | ||
درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک | 163026/0- | 170806/0 | 954447/0- | 3399/0 | ||
درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت | 39741/0 | 223569/0 | 777568/1 | 0755/0*** | ||
داشتن سپرده بانکی خانوار در 6 ماهگی کودک | 494916/0 | 496304/0 | 997203/0 | 3187/0 | ||
داشتن سپرده بانکی خانوار در 8 سالگی کودک | 162695/0- | 427687/0 | 380405/0- | 7036/0 | ||
سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 6 ماهگی کودک | 00239/0- | 455281/0 | 00525/0- | 9958/0 | ||
سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 8 سالگی کودک | 085648/0- | 415397/0 | 206182/0- | 8366/0 | ||
431/99 | LR statistic | 389/0 | McFadden R-squared | |||
0000/0 | Prob(LR statistic) | 558/146- | Log likelihood | |||
81 | Obs with Dep=1 | 303 | Obs with Dep=0 |
(*) معنی داری در سطح یک درصد ، (**) معنی داری در سطح 5 درصد، (***) معنی داری در سطح 10 درصد
مدل کلی تخمین زده شده بر اساس چارچوب نظری پژوهش دارای 6 بعد متشکل از ابعاد اقتصادی و غیر اقتصادی بوده است. با توجه به سوال پژوهش حاضر، صرفاً نتایج مدل در خصوص منابع اقتصادی شامل درآمد و دارایی های خانوار در جدول بالا آورده شده است. بر این اساس نتایج برآورد مدل لاجیت نامقید، نشان می دهد داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک، داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک، درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت، در سطح خطای 10 درصد معنی دار هستند و در تبیین مشکل رفتاری فرزندان نقش دارند. آماره LR مدل برابر 431/99 با ارزش احتمال 0.000 بدست آمده که حاکی از معنی داری کل رگرسیون برآورد شده است و این فرضیه که تمام ضرایب مدل به جز عرض از مبدأ صفر میباشد را رد مینماید. همچنین ضریب تعیین مورد استفاده برای این مدل که ضریب تعیین مک فادن است، 389/0 به دست آمده است که برای داده های مقطعی مقدار قابل قبولی است و نشان میدهد حدود 39درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل مدل توضیح داده میشود.
با توجه به اینکه تعداد زیادی از متغیرهای مدل بی معنی هستند، آزمون ارزیابی همخطی بین متغیرهای مستقل انجام گرفت که نتایج آن به شرح جدول(4) است.
جدول4. آزمون همخطی متغیرهای مستقل
VIF | متغیر |
7361/1 | داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک |
0127/2 | داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک |
0174/2 | داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک |
3629/2 | داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک |
2236/2 | درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک |
2836/2 | درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت |
8404/2 | داشتن سپرده بانکی خانوار در 6 ماهگی کودک |
3705/2 | داشتن سپرده بانکی خانوار در 8 سالگی کودک |
2158/2 | سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 6 ماهگی کودک |
0797/2 | سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 8 سالگی کودک |
با توجه به نتایج آزمون همخطی ملاحظه میشود عامل تورم واریانس1 برای همه متغیرهای مستقل کوچکتر از عدد 10 به عنوان مبنای مقایسه است. شاخص VIF هرچه به عدد یک نزدیک تر باشد، نشان می دهد هم خطی وجود ندارد یا شدت آن خیلی کم است.
در این مرحله مدل لاجیت مقید مورد برآورد قرار میگیرد که در آن متغیرهایی که در مدل نامقید از لحاظ آماری بی معنی بودند و با استفاده از آزمون حذف متغیرها2، مجاز به حذف آنها بودیم، حذف گردیدند. بدین ترتیب در کنار متغیرهای بی معنی دیگر از بین متغیرهای درآمد و دارایی های خانوار نیز داشتن خانه شخصی در 6 ماهگی کودک، داشتن خودروی شخصی در 6 ماهگی کودک، درآمد خانوار در سال قبل از تولد کودک، داشتن سپرده بانکی خانوار در 6 ماهگی کودک، داشتن سپرده بانکی خانوار در 8 سالگی کودک، سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 6 ماهگی کودک، سرمایهگذاری در بازار سرمایه در 8 سالگی کودک، با توجه به مقدار 477/16 برای نسبت راستنمایی 3و ارزش احتمال47915/0 از لحاظ آماری نتوانست رد شود و در نتیجه از لحاظ آماری تأثیر معنیداری بر مشکل رفتاری فرزند ندارند. لذا مدل مقید بدون حضور متغیرهای مذکور مورد برآورد قرار گرفت که نتیجه آن به شرح جدول (5) است.
[1] - Variance Inflation Factor (VIF)
[2] - Redundant Variable
[3] - Likelihood Ratio
[4] - P-Value
جدول 5. نتایج برآورد مدل لاجیت مشکل رفتاری فرزندان (مدل مقید)
متغیر | ضریب | انحراف معیار | Z آماره | ارزش احتمال | |
عرض از مبدأ | 437/1- | 548132/0 | 62163/2- | 0089/0* | |
داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک | 825858/0- | 390542/0 | 114645/2- | 0345/0** | |
داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک | 652706/0 | 3951194/0 | 651921/1 | 0986/0*** | |
درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت | 169129/0 | 144573/0 | 949848/1 | 0421/0** | |
043/83 | LR statistic | 3715/0 | McFadde R-squared | ||
0000/0 | Prob(LR statistic) | 752/154- | Log likelihood | ||
81 | Obs with Dep=1 | 303 | Obs with Dep=0 |
(*) معنی داری در سطح یک درصد ، (**) معنی داری در سطح 5 درصد، (***) معنی داری در سطح 10 درصد
نتایج برآورد مدل مقید نشان میدهد که تمام ضرایبی که در مدل نامقید و در سطوح 1، 5 و 10 درصد معنی دار بودند، در مدل مقید نیز معنی دار هستند. آماره LR مدل برابر 043/83 با ارزش احتمال 000/0 بدست آمده که حاکی از معنی داری کل رگرسیون برآورد شده است همچنین ضریب تعیین مک فادن 3715/0 به دست آمده است که برای داده های مقطعی مقدار قابل قبولی است و نشان میدهد بیش از 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای توضیحی مدل توضیح داده میشود.
نکته مهمی که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، چگونگی تفسیر ضرایب است. در مدل لاجیت علامت و معنیداري ضرایب داراي اعتبار هستند اما تفسیر ضرایب با محاسبه اثرات نهایی1 مقدور میشوند. اثرات نهایی مدلهاي غیرخطی نظیر لاجیت بسته به نقطه محاسبه، مقدار آنها نیز تغییر خواهد کرد. در ادامه اثر نهایی در میانگین برآوردگرهاي نمونه2 برآورد شده که نتایج آن در جدول (6) آورده شده است. ضرایب این جدول تغییر احتمال متغیر وابسته در نقطهاي که محاسبه انجام شده (در اینجا میانگین) را نشان میدهند. داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 088/0 واحد کاهش میدهد. داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک احتمال وجود مشکل رفتاری در فرزند را 069/0 واحد افزایش میدهد. افزایش یک واحد درآمد خانوار در 6 سالگی کودک (بر حسب لگاریتم طبیعی) احتمال وجود مشکل رفتاری فرزند را 018/0 درصد افزایش میدهد.
[1] - Marginal Effects
[2] - Marginal Effect at Mean (MEM(
جدول 6. اثرات نهایی در میانگین برآوردگرهای نمونه مدل لاجیت مقید
متغیر | اثر نهایی |
عرض از مبدأ | 153955/0- |
داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک | 088403/0- |
داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک | 069868/0 |
درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت | 0181042/0 |
بحث ونتیجه گیری
بهدلیل شکلگیری و پایهریزی شخصیت فرد در دوران کودکی، این دوران جزو حساسترین ومهمترین مراحل زندگی فرد تلقی میگردد.با این حال، محدودیت منابع از جمله منابع اقتصادی شامل درآمد و دارایی های خانوار میتوانند بر رفتار و شکلگیری شخصیت افراد موثر باشند. از اینرو، مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف میشود و باعث پریشانی اطرافیان میشود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محيط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف براي كودك ميشود. در مورد علل مشکلات رفتاری پژوهشهای متعددی انجام شده است و دادههاي قابل توجهی وجود دارند که نشان میدهند که شرایط اقتصادی شامل درآمد ودارایی های خانوار و ... جزو مواردی هستند که می توانند بر بروز مشکلات رفتاری در کودکان موثر باشند.
به دلیل اهمیت مطالعه مشکلات رفتاری کودکان و کاوش عوامل موثر بر آن، در این پژوهش، مشکلات رفتاری کودکان با تاکید بر آثار منابع اقتصادی شامل درآمد و دارایی های خانوار مطالعه گردید. بدین منظور نمونه ای متشکل از 384 خانوار تعیین گردیده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و روش رگرسیون دووجهی و مدل لاجیت ، نتایج حاصل از آن تحلیل گردید.
بر اساس نتایج برآورد مدل لاجیت نامقید، از بین ابعاد درآمد و داراییهای خانوار بعد داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک، " داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک"، درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت" در سطح خطای 10 درصد با ضرایب 737/0- ، 832/0- و 397/0 معنی دار گردید در حالی که در مدل لاجیت مقید داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک در سطح خطای 5 درصد با ضریب 825/0- ، داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک در سطح خطای 10 درصد با ضریب 652/0 و درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت در سطح خطای 5 درصد با ضریب 169/0 معنی دار گردید.
بر اساس نتایج برآورد اثرات نهایی، داشتن خانه شخصی در 8 سالگی کودک با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 088/0واحد کاهش میدهد. این نتیجه نشان میدهد که وجود ثبات در محل زندگی، عدم جابجاییهای مستمر و دور بودن خانواده از تنشهای ناشی از تغییر مداوم محل زندگی میتواند نوعی آرامش در خانواده و فرزند ایجاد نموده و لذا احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزندان را کاهش دهد.
بر اساس نتایج برآورد اثرات نهایی، داشتن خودروی شخصی در 8 سالگی کودک با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 0.069 واحد افزایش میدهد. در نگاه اول به نظر میرسد داشتن خودروی شخصی میتواند مانند داشتن خانه شخصی باعث ایجاد آرامش و کاهش احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند شود اما در نظرسنجی و نتایجی که از آن حاصل شده، این احتمال هرچند کم با وجود خودروی شخصی افزایش مییابد و دلیل چنین نتیجهای را میتوان به اصرار فرزندان در سنین پایین برای رانندگی و تجربه کم در آن و عدم موافقت والدین به دلیل خطرات بالقوه در آن دانست.
بر اساس نتایج برآورد اثرات نهایی، درآمد خانوار در سالی که کودک 6 سال داشت با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 0.018 واحد افزایش میدهد. این در حالی است که نظریههای موجود بر رابطه منفی تاکید دارند. وجود چنین احتمالی میتواند ناشی از این عامل باشد که در درآمدهای بالا و مخصوصا زمانی که کودک در سنین پایین است و تمام خواستههای وی که عمدتا کوچک هستند توسط والدین برآورده میشود(عدم رعایت تعادل در خواستهها و برآورده کردن آنها)، مربوط میشود. زیرا در سنین بالاتر فرزند با تغییر خواستههای وی و عدم انجام آنها بنا به دلایلی که والدین مصلحت اندیشی میکنند، زمینههای بروز مشکل رفتاری فراهم میشود.
از این رو با توجه به نتایج حاصل از پژوهش پیشنهاد می گردد:
1) والدین تلاش نمایند با انجام پسانداز بیشتر و تأمین مالی لازم از طریق سیستم بانکی یا فروش سایر داراییها مخصوصا داراییهای غیرضروری نسبت به تهیه خانه شخصی اقدام نمایند. در این زمینه لازم است سیاستهای اعتباری مناسب با بخش مسکن و درآمد خانوارها اتخاذ گردد.
2)در استفاده از خودروی شخصی باید ضوابط مشخصی در خانواده وجود داشته باشد و والدین به این ضوابط پایبند باشند تا مشکلی برای خود و فرزند یا فرزندان خود به وجود نیاید.
3)رعایت تعادل در خواستههای کودک و برآورده کردن آنها هرچند والدین از نظر مالی وضعیت مطلوبی داشته باشند، میتواند افزایش احتمال بروز مشکل رفتاری در کودک را با درآمد خانوار تعدیل نموده و آن را به حالت کاهشی مبدل نماید
منابع
-اتکينسون ، ریچارد سی. اتکینسون، ریتا ال، اسمیت، ادوارد ای و همکاران (2006). زمينه روانشناسي هیلگارد. مترجمان براهني، محمد تقی،بیرشک، بهروز، بیک، مهرداد وهمکاران (1400). تهران : انتشارات رشد .
-پرویزی، مریم (1395). بررسی پیش بینیکنندههای جمعیت شناختی ADHD (اختلال نقص توجه بیش فعالی). دومین کنفرانس ملی روانشناسی، علوم تربیتی و اجتماعی، بابل، ایران، 27/8/1395، https://civilica.com/doc/557937
-دلاور، علی و ابراهیمی، آسیه (1392). بررسی نقش عوامل فردی و خانوادگی در اختلال سلوک (فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در ایران)، مطالعات روانشناسی بالینی، دوره 3، شماره 10 ، ص116-137.
-سیف نراقی، مریم و نادری، عزت الله (1384). اختلالات رفتاری کودکان. تهران : انتشارات بدر.
-شهرکی، مهدی. عاقلی، لطفعلی. عصاری ارانی، عباس و صادقی، حسین (1395). بررسی عوامل اقتصادی اجتماعی والدین بر سلامت کودکان، مجله طب و تزکیه، 25(2)، ص95-106.
-محمودی،نسرین .موسوی، رقیه .غلامعلی لواسانی، مسعود و غباری بناب، باقر (۱۳۹۸). بررسی عوامل تاثیرگذار اقتصادی و ساختار خانواده بر اختلال بیش فعالی و نقص توجه کودکان، فصلنامه علمی پژوهش های مشاوره; ۱۸ (۶۹) ،ص۲۵۳-۲۳۰.
-محمدی، مسعود. ویسی رایگانی ،علی اکبر . جلالی، رستم و همکاران 1397). شیوع اختلالات رفتاری در کودکان ایران، نشریه. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران (نامه دانشگاه)، دوره 28، شماره 169، 191-181.
-نلسون، ریتا ویکس و ایزرائیل، آلن(2003). اختلال رفتاری کودکان. ترجمه منشی طوسی، محمد تقی. (1388) .مشهد :آستان قدس رضوی.
-نوابي نژاد، شکوه. (1387). سه گفتار درباره راهنمایی و تربیت فرزندان. تهران : انجمن اولیا و مربیان.
-Aittomäki, A., Martikainen, P., Laaksonen, M., Lahelma, E., & Rahkonen, O. (2012). Household economic resources, labour-market advantage and health problems A study on causal relationships using prospective register data. Social Science & Medicine, 75 (7), 1303-1310. doi:10.1016/j.socscimed. 2012.05.015
-Cooper, K ., & Stewart, K. (2021) Does Household Income Affect children’s Outcomes? Systematic Review of the Evidence. Child Ind Res 14, 981–1005.
-Hosokawa, R., & Katsura, T. (2018). Effect of socioeconomic status on behavioral problems from preschool to early elementary school - A Japanese longitudinal study. PloS one, 13(5), e0197961. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0197961
-Nozaki, Y., & Matsuura, K. (2020). The impact of household resources on child behavioral problems. Economic Analysis and Policy, Elsevier; Vol. 66, Issue C, pp. 282-292.
-Reiss, F., Meyrose, A. K., Otto, C., Lampert, T., Klasen, F., & Ravens-Sieberer, U. (2019). Socioeconomic status, stressful life situations and mental health problems in children and adolescents: Results of the German BELLA cohort-study. PloS one, 14(3), e0213700. https://doi.org/10.1371/journal.pone.0213700
-Thomson, E., Hanson, T, L., & McLanahan, S, S. (1994). Family Structure and Child Well-Being: Economic Resources vs. Parental Behaviors. Social Force, 73(1).
-Tømmerås, T., & Kjøbli, J. (2017). Family Resources and Effects on Child Behavior Problem Interventions: A Cumulative Risk Approach. Journal of child and family studies, 26(10), 2936–2947.
Quarterly Journal of Educational Psychology Skills
Islamic Azad University Tonekabon Branch
Vol. 15, No. 1, spring 2024, No 57
Analysis of the effect of the aspect of income and assets of household resources on children's behavioral problems
Azim Aran 1, Roya Aleemran*2, Majid Ahmadlou 3, Mohammad Narimani4
1) PhD student, Department of Economics, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
2) Associate Prof, Department of Economics, Tabriz Branch , Islamic Azad University, Tabriz, Iran
3) Ph.D., Economic, Assistant Professor,Department of Management and Economics, Ardabil Branch , Islamic Azad University, Ardabil, Iran
4) Ph.D., Psychology, Excellent professor, Department of Psychology, Faculty of Educational Sciences andPsychology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran
*Corresponding author : roya.aleemran@gmail.com
|
Abstract
Children's behavioral problems are caused by limited family resources during childhood. Therefore, the aim of the current research is to analyze children's behavioral problems with an emphasis on the aspect of income and assets of household resources. This research is practical in terms of purpose and descriptive-analytical and causal in method and nature. The statistical population is households that have at least one school-aged child and has no geographic limits. The sample was selected by non-probability, quota and chance method and the sample size was 384 households using Morgan's table and the unlimitedness of the statistical population.. The method of research is library and field, the instrument used is a questionnaire, The content validity of the questionnaire has been approved by expert professors in this field, and Cronbach's alpha coefficient was calculated as 0.87, which indicates the reliability of the questionnaire. due to the qualitative and two-dimensional nature of the variable, the logit model was used. Based on the estimation results of the model "Owning a house and personal car at the age of 8" and "Household income at the age of 6" the child was significant. Based on the results of final effects estimation, having a house at the age of 8 years reduces the probability of problems by 0.088. which can be caused by the peace resulting from stability in the place of residence. Having a car at the age of 8 and household income at the age of 6 increases the probability of a problem by 0.069 and 0.018, respectively. The reason can be related to the insistence of children at a young age to drive and not agreeing the parents to it, the lack of balance in the demands and fulfilling them respectively, although the latter case is different from the existing theories.
Keywords: logit regression model, children's behavioral problems, household income and assets
|