اثر بخشی درمان مثبتنگر بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی
محورهای موضوعی : سلامت اجتماعيمریم کدخدایی 1 , محدثه سادات موسوی 2
1 - گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
2 - گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
کلید واژه: درمان مثبتنگر, سندرم پیش از قاعدگی, کیفیت زندگی.,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبتنگر بر بهبودکیفیت زندگی زنان مبتلا بهPMSمراجعهکننده به مراکز بهداشتیدرمانی شهراصفهان انجام شده است. PMSیا سندرم پیش از قاعدگی یکی از اختلالات شایع در سنین باروری است که حدود 7 تا 14 روز قبل از قاعدگی با طیفی از علائم جسمانی همچون سردرد،حساسیت و تورم پستان ها، آکنه، دردهای عضلانی و اختلالات خواب و اشتها و علائم روانشناختی همچون استرس،اضطراب وافسردگی بروز میکند و علائم آن اغلب پس از شروع خونریزی فروکش میکند. پژوهش کاربردی از نوع نیمهآزمایشی(با طرح پیشآزمون-پسآزمون) با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان مبتلا به PMS مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی در شهر اصفهان بودند. نمونه مورد بررسی30 نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی بودندکه با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند.شرکتکنندگان حاضر در گروه آزمایش در10جلسه90 دقیقهای در10 هفته تحتآموزش درمان مثبتنگر قرارگرفتند، اما شرکتکنندگان حاضر درگروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها ازپرسشنامه غربالگری سندرم پیش از قاعدگی اشتاینر و همکاران (2003) و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفادهگردید. تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی فرضیه پژوهش با استفاده از نسخه 24 نرمافزار SPSS و از طریق آزمونآماری تحلیلکوواریانس صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاضر( P<0.05) نشان دادکه مداخلات برگرفته از روانشناسی مثبتنگرمیتواند باعث بهبود کیفیت زندگی در زمان مواجهه با اختلالات ناشی از این سندرم شود. با توجه به یافتههای پژوهش، چنین نتیجهگیری میشود که درمان مثبتنگر، نقش مهمی در بهبود و ارتقاءکیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS ایفا میکند.
This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of positive treatment on improving the quality of life of women suffering from PMS who refer to health centers in Isfahan. PMS or premenstrual syndrome is one of the most common disorders in reproductive age that occurs about 7 to 14 days before menstruation with a range of physical symptoms such as headache, breast sensitivity and swelling, acne, muscle pains and sleep and appetite disorders. Psychological symptoms such as stress, anxiety, and depression occur, and their symptoms often subside after the bleeding begins. Applied research was a semi-experimental type (with a pre-test-post-test design) with a control group. The statistical population was women with PMS referring to health centers in Isfahan city. The investigated sample was 30 women referring to health care centers, who were selected according to the criteria for entering the research and were randomly assigned to two control and experimental groups. The participants in the experimental group underwent 10 sessions of 90 minutes in 10 weeks. received positive treatment training, but the participants in the control group did not receive any intervention. To collect data, the premenstrual syndrome screening questionnaire of Steiner et al. (2003) and the short form of the World Health Organization quality of life questionnaire were used. Data analysis and investigation of the research hypothesis was done using SPSS software version 24 and through statistical tests and analysis of covariance. The results of the present study (P<0.05) showed that interventions based on positive psychology can improve the quality of life when faced with disorders caused by this syndrome. According to the findings of the research, it is concluded that positive treatment plays an important role in improving the quality of life of women with PMS.
اثربخشی درمان مثبتنگر بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبتنگر بر بهبودکیفیت زندگی زنان مبتلا بهPMSمراجعهکننده به مراکز بهداشتیدرمانی شهراصفهان انجام شده است. PMSیا سندرم پیش از قاعدگی یکی از اختلالات شایع در سنین باروری است که حدود 7 تا 14 روز قبل از قاعدگی با طیفی از علائم جسمانی همچون سردرد،حساسیت و تورم پستان ها، آکنه، دردهای عضلانی و اختلالات خواب و اشتها و علائم روانشناختی همچون استرس،اضطراب وافسردگی بروز میکند و علائم آن اغلب پس از شروع خونریزی فروکش میکند. پژوهش کاربردی از نوع نیمهآزمایشی(با طرح پیشآزمون-پسآزمون) با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان مبتلا به PMS مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی در شهر اصفهان بودند. نمونه مورد بررسی30 نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی بودندکه با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند.شرکتکنندگان حاضر در گروه آزمایش در10جلسه90 دقیقهای در10 هفته تحتآموزش درمان مثبتنگر قرارگرفتند، اما شرکتکنندگان حاضر درگروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها ازپرسشنامه غربالگری سندرم پیش از قاعدگی اشتاینر و همکاران (2003) و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفادهگردید. تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی فرضیه پژوهش با استفاده از نسخه 24 نرمافزار SPSS و از طریق آزمونآماری تحلیلکوواریانس صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاضر( P<0.05) نشان دادکه مداخلات برگرفته از روانشناسی مثبتنگرمیتواند باعث بهبود کیفیت زندگی در زمان مواجهه با اختلالات ناشی از این سندرم شود. با توجه به یافتههای پژوهش، چنین نتیجهگیری میشود که درمان مثبتنگر، نقش مهمی در بهبود و ارتقاءکیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS ایفا میکند.
واژههای کلیدی: درمان مثبتنگر، سندرم پیش از قاعدگی، کیفیت زندگی.
Effectiveness Of Positive Treatment On Improving The Quality Of Life Of Women Suffering From PMS Referring To Health Care Centers In Isfahan City
Abstract
This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of positive treatment on improving the quality of life of women suffering from PMS who refer to health centers in Isfahan. PMS or premenstrual syndrome is one of the most common disorders in reproductive age that occurs about 7 to 14 days before menstruation with a range of physical symptoms such as headache, breast sensitivity and swelling, acne, muscle pains and sleep and appetite disorders. Psychological symptoms such as stress, anxiety, and depression occur, and their symptoms often subside after the bleeding begins. Applied research was a semi-experimental type (with a pre-test-post-test design) with a control group. The statistical population was women with PMS referring to health centers in Isfahan city. The investigated sample was 30 women referring to health care centers, who were selected according to the criteria for entering the research and were randomly assigned to two control and experimental groups. The participants in the experimental group underwent 10 sessions of 90 minutes in 10 weeks. received positive treatment training, but the participants in the control group did not receive any intervention. To collect data, the premenstrual syndrome screening questionnaire of Steiner et al. (2003) and the short form of the World Health Organization quality of life questionnaire were used. Data analysis and investigation of the research hypothesis was done using SPSS software version 24 and through statistical tests and analysis of covariance. The results of the present study (P<0.05) showed that interventions based on positive psychology can improve the quality of life when faced with disorders caused by this syndrome. According to the findings of the research, it is concluded that positive treatment plays an important role in improving the quality of life of women with PMS.
Keywords: Positive treatment, Premenstrual syndrome, Quality of life.
مقدمه
خانواده معیار اصلی پیشرفت و تعالی مادی و معنوی انسان و مهمترین نهاد جامعه است، یکی از علل اصلی اختلافات خانوادگی مشکلات روانشناختی زوجین وعدم تعهد به وظایف است (نظیری، حسینی، داوودی و فتح، 1401). زن رکن اصلی خانواده است، توجه به نیازهاوتغییرات فیزیولوژیک او از الزامات یک زندگی اجتماعی آرام و روابط زناشویی موفق است. یکی از عوامل مختلکنندهی تأثیرگذار در روند عادی زندگی زنان که منتج به اختلال در نظم زندگی و از هم پاشیدن کانون خانواده میشود اختلالات روانی و آسیب روحی زنان است. سندرم پیش از قاعدگی (PMS)1 یکی از علل اختلال روانی و خلقی در سنین باروری است و تأثیر چشمگیری در زندگی روزمره و روابط زناشویی و اجتماعی زنان مبتلا بهجا میگذارد (امانوئل2 و همکاران، 2019). اکثر زنانی که مبتلا به این سندرم هستند تغییراتی را در خلق خود احساس میکنند، ودر برخی افراد این تغییرات به حدی شدید است که کیفیت زندگی آنها را مختل میکند. علائم این سندرم حداکثر 14 روز قبل از قاعدگی پدیدار میگردد و با شروع سیکل ماهانه علائم ناپدید میشود(خلیلی پور دارستانی، 1400). علائم سندرم پیش از قاعدگی بسیار شایع هستند و حدود نیمی از زنان جهان را در سنین باروری درگیر می کند و قریب 30 درصد از زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی دچار مشکلات روان شناختی هستند (برک و نواک3، 2012). از مهم ترین علائم این سندرم میتوان به استرس، تنش و اضطراب، بی قراری، تحریک پذیری شدید، عصبانیت آشکار، درگیری های بین فردی و افسردگی اشاره کرد (وو4وهمکاران، 2016 ، والتون5 و همکاران ، 2018). از دیگر مشکلات ناشی از این سندرم می توان به خستگی پذیری آسان، کمبود انرژی، تغییر قابل توجه در اشتها، پرخوابی و بی خوابی، سردرد و گرفتگی عضلات اشاره کرد (برانکا6وهمکاران، 2022). این سندرم تأثیر زیادی بر کارکرد فردی و اجتماعی مبتلایان دارد بهگونهای که اکثر زنان مبتلا به PMS اظهار میکنند که تغییرات هیجانی ناشی از این سندرم تأثیر منفی بر روابط آنها با همسر و فرزندانشان دارد. کاهش سطح کارآیی در انجام وظایف منزل و خارج آن، افت تحصیلی، مشکلات و کشمکشهای خانوادگی، ناسازگاري با همسر، بدرفتاري با فرزند، غیبت از کار و در موارد شدید، خودکشی از جمله عوارض این سندرم می باشد. این سندرم وقتی با فشارهای روحی و روانی ناشی از برخورد نامناسب همسر، خانواده و استرسهای شغلی همراه گردد منجر به ایجاد شرایط بسیار غیرقابل تحمل برای زنان میشود (اکبری،نادری،خدادادی و محمدرضایی، 1395) و برخی از زنان شاغل در زمان ابتلا به این سندرم ممکن است از حضور در محل کار اجتناب کنند.
سندرم پیش از قاعدگی علت شناختهشدهای ندارد و یافته ها حاکی از چندعاملی بودن علت آن است (دیکرسون7، 2003). از عوامل موثر در ابتلا به سندرم پیش از قاعدگی می توان به نوسانات هورمونی، سنتز پروستاگلاندین ها، اختلالات نورواندوکرینی و تنوع گیرندههای استروژنی و عواملی محیطی نظیر الکل و استرس اشاره کرد (لی8 وهمکاران، 2011).
با وجود اینکه قاعدگی رویداد جالبی است که در اثر ریزش دیواره رحم به علت تغییر میزان هورمون های جنسی زنانه ، اغلب هر 28 روز یکبار اتفاق می افتد اما توجه به اینکه سندرم پیش از قاعدگی می تواند مشکلات زیادی را برای فرد به همراه داشته باشد درنظر گرفتن برنامه ای جامع که هم از نظر جسمانی و هم از نظر روانشناختی به درمان سندرم پیش از قاعدگی کمک کند ضرورت دارد (عسگری، حیدری و خالقی، 1400). افزون بر این، عوارض مصرف داروهای شیمیایی و وابستگی که این داروها در افراد مصرف کننده ایجاد می کنند، باعث می شود استفاده از روشهای غیردارویی و غیرهورمونی در درمان مشکلات جسمانی و روان شناختی ناشی از این سندرم، بیش از پیش مورد توجه قرارگیرد. برخی از پژوهشگران تغییر سبک زندگی و مشارکت در گروه های حمایتی و سایر مداخلات موثر درکاهش استرس همچون خواب کافی ، ورزش منظم و حذف کافئین از رژیم غذایی را در درمان علائم این سندرم موثر دانستهاند (سیمبر و عبدنژاد، 1395). اگر چه در مطالعات تجربی اعتبار هیچ درمانی برای سندرم پیش از قاعدگی مورد تایید واقع نشده است، اما براساس مطالعه کانچوا لاندولت و ایوانو9(2021) روش های رواندرمانی در کنترل پریشانی ناشی ازPMS موثر هستند.
یکی از رویکردهای موثر روانشناسی در زمینه کاهش اختلالات روانشناختی رواندرمانی مثبت نگر است که در دو دهه اخیر مورد توجه واقعشده است. رواندرمانی مثبتگرا یک رویکرد درمانی است که براساس اصول روانشناسی مثبتگرا تنظیم وکاربردهای مختلفی در حیطه عمل به ویژه درمان داشته و منجر به پژوهشهای متنوعی شده است ( وجدانی، گلزاری و برجعلی، 1392). نتایج مطالعه آشوک10 و همکاران (2021) نشان دادکه رواندرمانی مثبتگرا در کاهش علائم افسردگی مؤثر است. هم چنین بر اساس پژوهشهای سیلیک، آگار و بای11 (2012، نقل از وجدانی، گلزاری و برجعلی، 1392) این روش قابلیت مقایسه با سایر روشهای درمانی همچون دارو درمانی را دارد. در این راستا کانولی12 و همکاران (2009) نیز فنون خانواده درمانی مثبت نگر را بررسی و پیشنهاد کردهاند. هدف از مداخلات روان شناسی مثبت، گسترش احساسات و رفتارهای مثبت، افزایش بهزیستی افراد، شناخت و ادراک مثبت و بهبود علائم افسردگی است (سین و لیوبومیرسکی13، 2009، نقل از عسگری و ترکاشوند، 1396).
براساس مطالعات اخیر استفاده از رواندرمانی مثبت نگر در کار با جمعیت بالینی و غیر بالینی با نتایج رضایت بخشی همراه بوده است (ذوالرحیم، واحدی و محب، 1399). روانشناسی مثبت همواره به دنبال ترویج عشق، شادی و نوعدوستی همراه با رضایتمندی و شکوفایی زندگی نوع بشر است و مقصود آن عمیقترکردنفهم مردم نسبتبه شادی، کامروایی، رضایتمندی، بازآفرینی، تعهد، پرهیزکاری و ارزش و معنابخشیدن به زندگیِ انسان میباشد (سلیگمن14، 2000). این شاخه از علم روانشناسی در سطح ذهنی به تجارب ارزشمندی از قبیل بهزیستی، خرسندی، خوشبینی و شادکامی میپردازد و در سطح فردی به صفات مثبت فردی همچون شجاعت، پشتکار، عشق وآیندهنگری نظر دارد و در سطح گروهی به صفات مثبتی همچون مسئولیتپذیری و نوعدوستی میپردازد (مگیار و جینا15، 1396، نقل از رئیسی و عصار زادگان، 1398).
از جمله مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر درمان مثبت نگر بر کیفیت زندگی میتوان به اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر برکیفیت زندگی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی(ذوارحیم، واحدی و محب، 1399)، اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبتنگر برکیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو (رئیسی و عصارزادگان، 1398)، اثربخشی درمان مثبت نگر بر نشانگان روان شناختی وکیفیت زندگی و بیماران مبتلا به فشارخون (ابوالقاسمی و غضنفری، 1397) و اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر تصویر بدنی وکیفیت زندگی زنان نابارور (مشرفی، 1395) اشاره کرد.
نتایج مطالعات انجامشده حاکی از این بود که روان شناسی مثبتنگر از طریق افزایش امید به زندگی ، بهزیستی فاعلی و رضایت از زندگی در افراد مضطرب و افسرده و کاهش استرس و اضطراب و تمایل به مرگ و خودکشی در این افراد بهعنوان مداخلهای کارآمد در جهت ارتقای سطح کیفیت زندگی محسوب میشود (ذوارحیم، واحدی و محب، 1399).
با توجه به این موضوع که کیفیت زندگی هر فرد براساس ارزیابی وی از وضعیت خویش در زمینه های جسمانی، روانی و اجتماعی تعریف می شود به وضوح مشهود است که سندرم پیش از قاعدگی تاثیر به سزایی برکیفیت زندگی زنان مبتلا دارد (رستمی، ابوالقاسمی و نریمانی، 1395). مطابق آنچه گفته شد درمان مشخصی برای سندرم پیش از قاعدگی وجود ندارد و درمان آن فقط بر اساس علائم صورت می گیرد. براساس مطالعات صورت گرفته اکثر زنان از علائم روانی سندرم پیش از قاعدگی شکایت دارند چرا که مشکلات روانشناختی ناشی از این سندرم زندگی روزمره آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. لذا احتمال می رود که استفاده از روشهای رواندرمانی بتواند درکاهش علائم روانی PMS موثر واقع شود. مطالعات نشان دادهاند که تکنیکهای روانشناسی مانند تنآرامی پیشرونده عضلانی، تصویرسازی، تکنیکهای تنفسی و استراتژیهای شناختی هم چون تغییر الگوی افکار منفی درکاهش علائم PMS موثرند (کربلایی هرفته و وفائی جهان، 1402). پژوهش های مختلفی به بررسی اثربخشی وکاربرد روش های رواندرمانی در درمان سندرم پیش از قاعدگی پرداخته اند از جمله درمان شناختی رفتاری اینترنت محور ( برجینوان، علیزاده چرندابی، اسماعیلپور و میرغفوروند، 2022)، اثربخشی برنامه آموزشی مقابله با علائم اختلال پیش از قاعدگی (آبای و کاپلان، 2021)، تأثیر آموزش روانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر علائم سندرم پیش از قاعدگی ( باشوگول، آیدین ازکان و کاراجا16، 2020)، مقایسه تأثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شدت علائم پیش از قاعدگی (جوادی، کوشکی، گلشنی و باغداساریانس، 1400)، تاثیر درمان فراتشخیصی بر PMS (قاسم زاده، نقش، غلامی فشارکی و شفیعی، 1400)، درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس و پرخاشگری ناشی از این سندرم (برزگر، زهرهای، بوستانیپور، فتوحآبادی، ابراهیمی و حسیننیا، 1397)، تاثیر افشای هیجانی بر این سندرم (کرمی، زالی پور و پورجواد، 1393) اشاره کرد. براساس پیشینه پژوهش های انجام شده مطالعه ای که تاثیر درمان مثبتنگر را بر سندرم پیش از قاعدگی بسنجد یافت نشد، به همین جهت کمبود این مطالعه در بین مطالعات انجامشده پیرامون این اختلال وجود دارد.
به نظر میرسد وجود روش های مبتنی بر کاهش اضطراب و افسردگی ناشی از سندرم پیشازقاعدگی از طریق درمان مثبتنگر نقش موثری در تنظیم خصوصیات روانشناختی و ازبین بردن استرس وافسردگی دارد. اما با توجه به سطح پایین اطلاعات پیرامون تاثیر این روش آموزشی درمانی بر سندرم پیشازقاعدگی و وجود خلاهای پژوهشی این رویکرد درمانی با اجرای چندباره امکان پذیر خواهد بود. با توجه به آنچه گفته شد این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبتنگر بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی انجام شده است و به دنبال پاسخگویی به این سوال است: آیا درمان مثبتنگر بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم پیشازقاعدگی تاثیرگذار است؟
لذا این مطالعه فرضیه پژوهشی زیر را مطرح می کند: درمان مثبت نگر منجر به بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی میشود.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است.
جامعه آماری زنان مبتلا به PMS مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی در شهر اصفهان بودند. نمونه مورد بررسی 30 نفر از زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی در سال 1401بودند که پس از انجام غربالگری سندرم پیش از قاعدگی از طریق پرسشنامهPSST با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه15 نفر ی کنترل و آزمایش قرار گرفتند. میانگین سنی افراد شرکت کننده در هر دو گروه نزدیک به هم بود که جوانترین فرد شرکتکننده در پژوهش 20 ساله و مسن ترین فرد 47 ساله بود. کیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS در مرحله پیش آزمون در هر دو گروه کنترل و آزمایش از طریق پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس گروه آزمایش در ده جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان مثبتنگر با پروتکل درمان مثبتنگر مک گودوین قرار گرفتند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات کیفیت زندگی زنان هر دوگروه مجددا از طریق پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ارزیابی شد.
ملاکهای ورود به این پژوهش شامل تمایل افراد شرکتکننده به همکاری در تکمیل پرسشنامه، تاهل، قرارگیری در سنین باروری، داشتن علائم سندرم پیش از قاعدگی و عدم سابقه مصرف داروهای روانپزشکی و بیماریهای روانی بود و ملاکهای خروج از آن شامل عدم تمایل به ادامه همکاری و مصرف داروهای روانپزشکی در طول مطالعه بودند.
ابزارهای پژوهش
جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای 17PSST و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است و آموزش جلسات درمان مثبتنگر با استفاده ازپروتکل درمانی مک گودوین18 (2010) صورت گرفته است.
الف) پرسشنامه PSSTجهت غربالگری زنان مبتلا به PMS: این پرسشنامه توسط اشتاینر ، مکدوگال و براون19 در سال 2003 براساس ملاکهای DSM420ساخته شد و ویژگی های روانسنجی آن بر روی 519 زن در سنین 18 تا 55 سال مورد بررسی قرار گرفت.پرسشنامه PSST شامل ۱۹ سؤال بوده که داراي دو بخش است: بخش اول که شامل ١٤ علائم خلقي، جسمي و رفتاري است و بخش دوم که تأثير اين علائم را بر زندگي افراد میسنجد و شامل 5 سؤال است. هدف این پرسشنامه بررسی علائم سندرم پیش از قاعدگی و تأثیرآن بر زندگی افراد است. شيوه نمره دهي آن بر اساس طيف ليكرت چهارگزینهای است. براي هر سؤال ٤ معيار اصلاً، خفيف، متوسط و شديد وجود دارد که از صفرتا ۳ نمره بندي شدهاند. حداقل نمره صفر و حداکثر نمره 57 است. در مطالعه سیه بازی و همكاران (1390) براي سنجیدن اين ابزار نمونهای از فراگیران دختر ساکن خوابگاههاي دانشگاههای تهران با گمارش تصادفي انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. پايايي پرسشنامه از طریق محاسبه ضريب آلفاي کرونباخ21 ارزیابی گردید. براي بررسي روايي پرسشنامه نيز از دو روش صوری و محتوايي استفاده گرديد. در آزمون پايايي اين ابزار، با استفاده از مقادير آلفاي کرونباخ 0.9 به دست آمد. نتایج نسبت روايي محتوا و شاخص روايي محتوا به ترتيب 0.7و 0.8 که حکایت از روايي محتوايي اين پرسشنامه دارد.
ب) پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی از سازمان جهانی بهداشت (فرم کوتاه): پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی یک پرسشنامه 26 سؤالی است که کیفیت زندگی کلی و عمومی فرد را میسنجد. فرم کوتاه پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی از سازمان جهانی بهداشت دارای 4 زیرمقیاس و یک نمره کلی میباشد. این زیر مقیاسها شامل سلامت جسمی، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیط اطراف و یک نمره کلی میباشد. برای نمرهگذاری در ابتدا باید به هر یک از 26 سؤال، نمره 1 تا 5 بدهیم. برای سهولت در نمرهگذاری، این نمرات در داخل خود پرسشنامه بهصورت عدد واردشدهاند و نمرهگذاری 3 عدد از سؤالات بهصورت وارونه است. سپس نمره خام هر زیر مقیاس محاسبهشده و از طریق فرمول مربوطه به نمرات استاندارد بین صفرتا 100 تبدیل میشود. نمره بالاتر نشاندهنده کیفیت زندگی بیشتر است. برای بررسی روایی و پایایی این پرسشنامه پژوهشی بر روی 1167 نفر از مردم تهران انجام گرفت. شرکتکنندگان به دو گروه دارای بیماری مزمن و غیر مزمن تقسیم شدند. پایایی آزمون از روش بازآزمایی برای زیرمقیاسها به این صورت به دست آمد: سلامت جسمی 77/0، سلامت روانی 77/0، روابط اجتماعی 75/0، سلامت محیط 84/0 به دست آمد (جات و همکاران، 1385). این مقیاس به 19 زبان مختلف ترجمه شده است که در کشورهای مختلف برای اندازهگیری کیفیت زندگی افراد از آن استفاده میشود. گروه مطالعاتی سازمان جهانی بهداشت، این مقیاس را یک مقیاس بین فرهنگی میداند و به همین دلیل از آن در فرهنگهای مختلف استفاده میشود (سازمان جهانی بهداشت، 1996).
ج)پروتکل روان درمانی مثبتنگر (مثبتگرا) توسط گودوین (۲۰۱۰) برای درمان افراد دارای مشکلات استرسی و اضطرابی طراحی شده است. این پروتکل در10جلسه 90 دقیقه ای در 10 هفته توسط یک رواندرمانگر متبحر برای افراد دارای استرس و اضطراب به صورت گروهی قابل اجرا میباشد.
البته میتوان این درمان را با اندکی تعدیل برای اختلالات دیگر نظیر افسردگی و سایر مشکلات رفتاری، شناختی بکار برد. خلاصه جلسات روان درمانی مثبتنگر (مثبت گرا) در ادامه آورده شده است.
جدول1-پروتکل درمان مثبتنگر مک گودوین(2010)
جلسه اول: معرفی، مرور کلی و بیان سه اتفاق خوب. | 1. ارائه کلیاتی از پروتکل گروهی، معرفی اعضاء و انتظارات گروه 2. مراقبه ذهنآگاهی مختصر 3. تمرین کتبی تائید خویشتن (Self-Affirmation)و بیان ارزشها 4. شرح تمرین (تکلیف خانگی) سه اتفاق خوب 5. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه دوم: استفاده از نقاط قوت خود | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تمرین سه اتفاق خوب 3. شرح تمرین استفاده از نقاط قوت خود 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه سوم: لذت بردن | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تمرین استفاده از نقاط قوت 3. معرفی تمرین تکلیف خانگی( لذت بردن ومراقبه ذهنآگاهی) |
جلسه چهارم: داشتن یک روز خوب | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تمرین (تکلیف خانگی) لذت بردن 3. معرفی تمرین (تکلیف خانگی) داشتن یک روز خوب 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه پنجم: دیدار قدردانی | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تمرین (داشتن یک روز خوب) 3. معرفی تمرین (تکلیف خانگی) دیدار قدردانی 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه ششم: پاسخ فعال/سازنده | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تکلیف خانگی (دیدار قدردانی) 3. معرفی تمرین (تکلیف خانگی) پاسخ فعال/سازنده 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه هفتم: صندلی داغ | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تمرین (پاسخدهی فعال/سازنده) 3. معرفی تکلیف »صندلی داغ 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه هشتم: نوشتن بیوگرافی | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تکلیف (صندلی داغ) 3. معرفی تمرین نوشتن بیوگرافی 4. مراقبه ذهنآگاهی |
جلسه نهم: خدمات مثبت | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به تکلیف نوشتن بیوگرافی 3. معرفی تکلیف خدمات مثبت 4. مراقبه ذهنآگاهی 5. بحث راجع به جلسه پایانی |
جلسه دهم: خاتمه | 1. مراقبه ذهنآگاهی 2. بحث راجع به گروه 3. پر کردن مقیاسها 4. مراقبه نهایی |
در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی فرضیههای آماری و متناسب با نوع متغیرهای پژوهش از آمار توصیفی در قالب جداول فراوانی برای بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی استفاده شد و در بخش آمار استنباطی بررسی نرمال بودن دادهها به وسیلهی آزمون آماری کلموگروف-اسمیرنف و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده در پیشآزمون و پسآزمون ازطریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در نسخه 24 نرم افزار22SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها
یافته های توصیفی
جدول2- مقایسه میانگین و انحراف معیار گروههای آزمایش و کنترل در کیفیت زندگی در مرحله پیشآزمون و پسآزمون
شاخصهای آماری مقیاسها |
| آزمایش | کنترل | ||
| میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | |
کیفیت زندگی | پیشآزمون | 82/06 | 16/08 | 78/93 | 6/44 |
پسآزمون | 86/66 | 5/63 | 78/26 | 5/70 |
نتایج جدول2 نشان میدهد میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون نسبت به گروه کنترل بالاتر بوده است.
یافتههای استنباطی
جدول3- تحلیل کوواریانس (تک متغیره) نمرات کیفیت زندگی در گروههای موردمطالعه
منبع | مجموع مجذورات | درجه آزادی | مجذور میانگین | F | سطح معنیداری | مقدار اتا | توان آماری |
پیشآزمون | 62/343 | 1 | 62/343 | 5/039 | 0/034 | 0/162 | 0/580 |
گروه | 149/684 | 1 | 149/684 | 12/098 | 0/002 | 0/318 | 0/917 |
همانطور که نتایج جدول3 نشان میدهد بین گروهها در سطح 05/0>P تفاوت معنیدار وجود دارد. با توجه به اینکه میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش از میانگین گروه کنترل در پسآزمون بالاتر است، این تفاوت به نفع گروه آزمایش است. یعنی درمان مثبت نگر توانسته است کیفیت زندگی را در مرحله پسآزمون بهبود بخشد و بهصورت معناداری منجر به افزایش میانگین نمرات کیفیت زندگی شود.
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مثبتنگر بر بهبودکیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS انجام شد. نتایج تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داد که درمان مثبتنگر بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS با اثربخشی معناداری همراه بود. هرچند مطالعهای که مستقیماً کارایی مداخله مذکور را بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS بررسی کرده باشد مشاهده نشد، بااینحال این یافتهها با نتایج مطالعات ذوارحیم و همکاران (1399)، مطالعه رئیسی و عصارزادگان (1398)، پژوهش ابوالقاسمی و غضنفری (1397) و پژوهش مشرفی (1395) درخصوص تاثیر درمان مثبتنگر در ارتقای سطح کیفیت زندگی همسو میباشد. در این مطالعه درطی برگزاری جلسات درمان مثبتنگر به افراد شرکتکننده آموزش داده شد تا درزمان ابتلا به PMS تمریناتی را انجام دهند که به ذهن آنها یاد میداد تا بر روی نقاط قوت و مثبت هر اتفاق تمرکز کنند و از افکار منفی رهایی یابند. تمرکز بر روی نقاط قوت شخصیت خود باعث شد تا آنها احساس بهتری نسبت به خود پیدا کنند و عزتنفس و شادکامی در آنها به خصوص در زمان ابتلا به این سندرم که با مشکلات روان شناختی دست و پنجه نرم میکنند، افزایش یابد و در زمان ابتلا به PMS کارایی بهتر در انجام فعالیتهای روزانه از خود ارائه دهند. هم چنین تمرینات فوق الذکر، منجر به افزایش سطح رضایت از زندگی و بیشتر لذتبردن از زندگی از طریق افزایش افکار مثبت در زنان مبتلا به PMS بود. در تببین نتایج به دست آمده در مورد بهبودکیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS میتوان گفت که درمان مثبتنگر از طریق تکنیکهای افزایش هیجان مثبت و ارتقای معنای زندگی در زنان مبتلا به PMS، نشانههای افسردگی و اضطراب را در زمان ابتلا به این سندرم در آنها کاهش میدهد و امید به زندگی و رضایت از زندگی و بهزیستی فاعلی را در آنها افزایش میدهد.
درواقع زنان مبتلا به PMS با انجام تمرینات درمان مثبتنگر یاد میگیرند که برروی نقاط مثبت زندگی تمرکز کنند و توجه بیشتری بر اتفاقات خوشایند زندگی خود داشته باشند. به همین شکل از افکار منفی دور میشوند و احساسات منفی سراغشان نمیآید. در نتیجه در زمان مواجهه با تغییرات خلقی ناشی از PMS کنترل بهتری بر رفتار خود دارند و کیفیت زندگی آنها افزایش مییابد. با توجه به اینکه سندرم پیش از قاعدگی مجموعهای از علائم با منشا بیولوژیکی میباشد که جنبههای روانی و اجتماعی نیز بر آن تاثیر دارند، درمان مثبتنگر با متمرکز کردن ذهن بر نقاط قوت هر مسئله میتواند نقش موثری در کنترل واکنشهای هیجانی از طریق بازداری قشری سیستم لیمبیک اعمال نماید (عسگری و همکاران، 1400).
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مداخلات برگرفته از روان شناسی مثبتنگر، زنان مبتلا به سندرم پیشازقاعدگی را بهسوی تسلط هر چه بیشتر بر زندگی، لذت بردن و رضایت داشتن از فعالیتهای روزانه در زمان ابتلا به این سندرم سوق میدهد، که این موارد خود میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی و مؤلفههای آن در زمان مواجهه با اختلالات ناشی از PMS شود.
آموزش درمان مثبتنگر باعث میشودکه زنان مبتلا به PMS متوجه شوند که دلایل افزایش اضطراب و افسردگی و کاهش کارکردهای اجتماعی در آنها، صرفنظر از مسائل فیزیولوژیک، علیالخصوص در دوران سندرم پیش از قاعدگی، باورهای ناکارآمد آنهاست که از طریق تکنیکهای درمان مثبتنگر میتوانند به برطرف شدن این موضوع کمک کنند.
مهمترین موضوعی که میتوان در فرآیند درمان مثبتنگر در مقایسه با درمانهای متداول به آن اشاره کرد، جنبه بسیار دلسوزانه و انسانی بودن این درمان است. درواقع این رویکرد درمانی، به جای اینکه اختلالات روان شناختی را امری غیرعادی بداند، با عادی تلقیکردن آنها، تلاش میکند به تغییر و اصلاح جنبههای ناکارآمد وناسازگارانه آنها بپردازد و نقش بهسزایی در سلامت روان و به طور کلی کیفیت زندگی افراد ایفا کند.
به طور کلی درمان مثبتنگر را میتوان به عنوان یکی از روشهای ساده، سازنده، کمهزینه و موثر در رویارویی و مقابله با علائم آزاردهنده و فرساینده سندرم پیش از قاعدگی در نظر گرفت. براساس نتایج این پژوهش و سایر مطالعات مشابه، اجرای پارهای از مداخلات آموزشی و افزایش آگاهی از سندرم پیشازقاعدگی میتواند بهکاهش شدت علائم و بهبود کیفیت زندگی و توان مقابله با تنیدگی در مبتلایان کمک کند.
دادههای این پژوهش از طریق پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بدستآمد وکیفیت زندگی جزو خصوصیترین موضوعات زندگی هر فرد است لذا ممکن است برخی از شرکت کنندگان از دادن پاسخ واقعی به سوالات خودداری نمودهاند. همچنین در این پژوهش به علت ضیق وقت امکان پیگیری نتایج وجود نداشت.
پیشنهاد میشود سایر محققان علاقهمند به این حوزه، موضوع مورد بحث در این پژوهش را در بین زنان مبتلا به سندرم پیشازقاعدگی در سایر شهرها انجام دهند و نتایج را با نتایج این پژوهش مقایسه نمایند. بهعلاوه تأثیر مورد مداخله بحث را پیگیری نمایند تا میزان ثبات نتایج در طول زمان مشخص شود و از ابزارهای متعددی مانند مشاهده، مصاحبه و یا سایر ابزارهای خود سنجی برای ارزیابی متغیر مورد بحث در پژوهش استفاده کنند. همچنین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی روشهای کیفی جهت بررسی عمیقتر نشانهها و اثربخشی مداخلات درمانی استفاده شود.
باتوجه به نقش استرس در افسردگی و اضطراب و به دنبال آن کاهش کیفیت زندگی، توجه به روش های درمان مثبتنگر به عنوان یک راهبرد کارآمد در مقابله با استرس و اضطراب در زنان مبتلا به این سندرم و هماهنگسازی برنامههای مراقبتی با این مفاهیم بر اثربخشی برنامههای مراقبتی خواهد افزود. در ارتباط با کاربردهای این تحقیق پس از انجام آن انتظار میرود با نتایجی که طی برگزاری جلسات درمان مثبتنگر به دست آمد ضمن آموزش، بتوان گام مؤثری در جهت بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به PMS برداشت. لذا پیشنهاد میشود در بعد وسیعتر و ملی ضمن هماهنگی با رسانههای موجود از مزایای انواع روشهای رواندرمانی بهویژه درمان مثبتنگر بهجای استفاده داروهای شیمیایی که سرشار از عارضهاند بهره جست.
منابع
ابوالقاسمی، عباس؛ غضنفری, رقیه. (1397). اثربخشی درمان مثبتنگر بر نشانگان روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشار خون، ششمین همایش علمی پژوهشی علوم تربیتی وروانشناسی، آسیب های اجتماعی و فرهنگی ایران.
اکبری، معصومه ؛ نادری، ژاله ؛ خدادادی، محمد؛ رضایی، ژیلا. (1395). تبیین تجارب پرستاران از مشکلات خانوادگی ناشی از سندرم پیش از قاعدگی: یک پژوهش کیفی پدیدارشناسی. مجله پرستاری و مامایی, 14(5)، 474-484.
برزگر، اسماعیل؛ زهرهای، اسماعیل ؛ بوستانی پور،علیرضا؛ فتوح آبادی، خدیجه؛ ابراهیمی، شیما؛ حسین نیا، معصومه. (1397). درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس و پرخاشگری ناشی از این سندرم، مطالعات روان شناختی پاییز 1397، دوره چهاردهم - شماره 56 ،172-156 .
برک و نواک. (2012). بیماریهای زنان برک و نواک، ترجمه دکتر بهرام قاضی جهانی، انتشارات گلبان.
جوادی، ندا ؛ کوشکی،گلشنی، باغداساریانس، آنیتا. (1400). مقایسه تاثیر درمان هیجان مدار فردی و زوجی بر شدت علائم پیش از قاعدگی در زنان مبتلا به اختلالات پیش از قاعدگی. مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، 64(2).
خلیلی پور دارستانی مانیتا. (1400)، نسخهنویسی در مامایی، انتشارات خسروی.چاپ پنجم
ذوارحیم، رقیه؛ واحدی، شهرام؛ محب، نعیمه. (1399). اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر بر کیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی. سلامت جامعه، 14(1)، 32-40.
رستمی، مریم؛ ابولقاسمی، عباس؛ نریمانی، محمد. (1395). اثر بخشی درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در کیفیت زندگی زوجین ناسازگار. مجله علمی پژوهان, 15(1)، 19-27.
سیمبر، معصومه؛ عبدنژاد، رقیه .(1395). مروری بر داروهای گیاهی مؤثر بر سندرم پیش از قاعدگی در ایران.مجله زنان مامایی و نازیی ایران،دوره نوزدهم،شماره11،صفحات 18 تا 30.
سیه بازی، شیوا؛ حریری، فاطمه زهرا؛ منتظری، علی ؛ مقدم بنائم، لیدا. (1390). استاندارد سازی پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی PSST: ترجمه و روان سنجی گونه ایرانی. پایش، 10(4)، 421-427.
عسکری، پرویز؛ حیدری،علیرضا؛ خالقی، فاطمه. (1400). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (هشیاری حضور) بر نگرش ناکارآمد و احساس اضطراب در زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی, 9(60)، 85-98.
عصارزادگان، مهسا؛ رئیسی، زهره. (1398). اثربخشی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر کیفیت زندگی و شادکامی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو. فصلنامه علمی-پژوهشی روانشناسی سلامت، 8(30)، 97-116.
قاسم زاده، سوگند؛ نقش، زهرا؛ غلامی فشارکی؛ محمد، شفیعی. (1400). اثربخشی برنامه یکپارچه درمان فراتشخیصی بر اضطراب، افسردگی و تنیدگی نوجوانان دختر مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی و کیفیت زندگی مادران آنها. فصلنامه دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، 19(2)، 185-198.
کانولی، کولی.وایت،و کانولی، جین، کولز. (1392). خانوادهدرمانی مثبت نگر،ترجمه فرشاد بهاری،تهران:نشر علم،(تاریخ انتشار اثر به زباناصلی:2009).
کربلایی هرفته، فاطمه صغری؛ وفائی جهان، زهرا. (1402). بررسی اثربخشی آموزش گروهی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی بر کاهش علائم افسردگی پیش از قاعدگی.فصلنامه راهبردهای نو در روان شناسی و علوم تربیتی،17(5)، 13-20
کرمی، جهانگیر؛ زالی پور، سمیه؛ پورجواد، منیره. (1393). اثربخشی افشای هیجانی بر سندرم پیش از قاعدگی. مجله زنان، مامایی و نازایی ایران،17(131)، 6-12.
مشرفی، زهرا.(1395). اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی زنان نابارور,اولین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در حوزه علوم تربیتی و روانشناسی و مطالعات اجتماعی ایران،قم.
نظیری، قاسم؛ حسینی راوری زاده؛ داودی، فتح. (1401). مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و تحلیل رفتار متقابل بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان زوجین ناسازگار. خانواده پژوهی.
وجدانی، سیمین؛گلزاری، محمود؛ برجعلی، احمد. (1393). اثربخشی رواندرمانی مثبتگرا بر افسردگی و رضایت زناشویی زنان افسرده. فصلنامه روان شناسی کاربردی، 8(3). .
Abay, H., & Kaplan, S. (2021). Evaluation of the effectiveness of a training program for coping with PMS symptoms based on IMB model in university students. Women & health, 61(6), 550-561.
American Psychiatric Association, D., & American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders: DSM-5 (Vol. 5, No. 5). Washington, DC: American psychiatric association.
Ansong, E., Arhin, S. K., Cai, Y., Xu, X., & Wu, X. (2019). Menstrual characteristics, disorders and associated risk factors among female international students in Zhejiang Province, China: a cross-sectional survey. BMC women's health, 19(1), 1-10.
Başoğul, C., Aydın Özkan, S., & Karaca, T. (2020). The effects of psychoeducation based on the cognitive‐behavioral approach on premenstrual syndrome symptoms: a randomized controlled trial. Perspectives in Psychiatric Care, 56(3), 515-522.
Branecka-Woźniak, D., Cymbaluk-Płoska, A., & Kurzawa, R. (2022). The impact of premenstrual syndrome on women’s quality of life–a myth or a fact?. Eur Rev Med Pharmacol Sci, 26(2), 598-609.
Borji-Navan, S., Mohammad-Alizadeh-Charandabi, S., Esmaeilpour, K., & Mirghafourvand, M. (2022). Effect of internet-based counselling with a cognitive-behavioural approach on premenstrual syndrome. BMC Research Notes, 15(1), 324.
Dickerson, L. M., Mazyck, P. J., & Hunter, M. H. (2003). Premenstrual syndrome. American family physician, 67(8), 1743-1752.
Emmanuel Ansong, Samuel Kofi Arhi, Yaoyao Cai, Xinxin Xu and Xueqing Wu،Menstrual characteristics(2019). disorders andassociated risk factors among femaleinternational students in Zhejiang Province,China,a cross-sectional survey،BMC Womens Health،19(1):35.
Hartlage, S. A., Freels, S., Gotman, N., & Yonkers, K. (2012). Criteria for premenstrual dysphoric disorder: secondary analyses of relevant data sets. Archives of general psychiatry, 69(3), 300-305.
Kancheva Landolt, N., & Ivanov, K. (2021). cognitive behavioral therapy-a primary mode for premenstrual syndrome management: systematic literature review. Psychology, Health & Medicine, 26(10), 1282-1293.
Lee, J. C., Yu, B. K., Byeon, J. H., Lee, K. H., Min, J. H., & Park, S. H. (2011). A study on the menstruation of Korean adolescent girls in Seoul. Clinical and Experimental Pediatrics, 54(5), 201-206.
Safaian, Z., Kohan, M., Hoseinifard, S. M., Forouzi, M. A., Jahani, Y., & Ahmadi, A. (2022). Quality of life and symptom severity in premenstrual syndrome: a quasi-experimental study. Online braz. j. nurs.(Online), e20226559-e20226559.
Seligman, M. E., & Csikszentmihalyi, M. (2000). Positive psychology: An introduction (Vol. 55, No. 1, p. 5). American Psychological Association.
Seshadri, A., Orth, S. S., Adaji, A., Singh, B., Clark, M. M., Frye, M. A., ... & Fuller-Tyszkiewicz, M. (2021). Mindfulness-based cognitive therapy, acceptance and commitment therapy, and positive psychotherapy for major depression. American journal of psychotherapy, 74(1), 4-12.
Steinner, M., Macdougall, Brown, E. (2003). The premenstrual symptoms screening tool (PSST) for clinicians. Archives of Women’s Mental Health; 6: 203-9
Walton, L., Machamer, L., Asumbrado, R., & Behrens, M. (2018). Relationship between Nutrition (REAP), Exercise (VSAQ), and Stress on Premenstrual Syndrome Severity (PSST): Correlation, Cross-Section, Purposive Sample of 75 Females Ages 18-55. Physiother Rehabil, 3(158), 2573-0312.
World Health Organization. (2004). International Statistical Classification of Diseases and related health problems: Alphabetical index (Vol. 3). World Health Organization.
Wu, M., Liang, Y., Wang, Q., Zhao, Y., & Zhou, R. (2016). Emotion dysregulation of women with premenstrual syndrome. Scientific reports, 6(1), 38501.
[1] 1Pre Menstural Syndrom
[2] Emmanuel
[3] Brek & Novak
[4] Wu
[5] Walton
[6] Branecka
[7] Dickerson
[8] Lee
[9] Kanchua Landolt and Ivanov
[10] Ashoke
[11] Silik,Agar & Bie
[12] Kanoli
[13] Sin & Lyubomirsky
[14] Seligman
[15] Magyar & Jeana
[16] Bashogol, Aydin Azkan and Karaja
[17] Premenstural Symptoms Screening Tool
[18] Mac Goodwin
[19] Steinner, Macdougall, Brown
[20] Diagnostic and Statistical Manual of Mental
[21] Cronbach’s alpha
[22] Statistical Package for Social Science