پژواک فرهنگ پیمان و پیمانداری در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی
محورهای موضوعی : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
1 - استادیار گروه زبان وادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه
کلید واژه: پیمان و پیمانداری, شاهنامۀ فردوسی, متون اوستایی و پهلوی, promising and keeping a promise, Ferdowsi’s Shahnameh, Avestan and Pahlavi texts,
چکیده مقاله :
شاهنامه، آیینۀ تمامنمای فرهنگ، حکمت و اندیشۀ ایرانیان و تجلیگاه باورها، آیینها و رسوم اجتماعی آنان است که آن را میتوان با رویکردهای گوناگون واکاوید .این اثر سترگ، مهمترین سند بهجایمانده از فرهنگ منظوم ایران باستان است. از آنجا که آبشخور و اساس نظم شاهنامه، خداینامهها، کارنامهها، روایات دینی، اوستا، متون پهلوی و حتی نگارهها بوده است، یقیناً نظمنامۀ باستان تحت تأثیر باورها و آیینهایی است که در این کتابها و مآخذ آمده و این باورها و آیینها یا ضمن داستانها یا به طور اشاره، در اثر گران سنگ استاد توس آمدهاست. در این پژوهش به بررسی پیمان و پیمانداری، بهعنوان یکی از باورهای ایران باستان، که به گونهای مشترک در شاهنامه، اوستا و متون پهلوی آمده، پرداخته شده و بر این نکته تأکید گردیده که شاهنامه، پژواک و پالودۀ فرهنگ ایران باستان و استوارترین سند هویت فرهنگی ایرانیان کهن است. مستندات آن، شواهد بسیاری است که در متون دیگرِ پیش از فردوسی و هم عصر او آمدهاست.
Shahnameh is a full-scale reflection of culture, philosophy and thoughts of Iranians and the manifestation of their beliefs, rituals, and social customs that can be analyzed with different approaches. This masterpiece is the most important source of versed culture of past Iranians. The source and basis of Shahnameh’s poetical sense is Khwaday-Namags (Samanid era history texts), memoirs, religious narrations, Avesta, Pahlavi texts and even paintings. Because of this, this famous Iranian book of poetry was influenced by beliefs and customs of these sources and these traditions are mentioned in the masterpiece of Ferdowsi either by telling the whole story or by mentioning it. This research studies one of ancient Iranians’ customs, promising and keeping one’s promise, which is commonly included in Shahnameh, Avesta and Pahlavi texts. There has also been an emphasis on the fact that Shahnameh is the strongest document of the cultural identity of ancient Iranians and the anthology of Iranians’ past culture. Proof of this claim can be seen in the texts before Ferdowsi and contemporaneous works.
1. آموزگار، ژاله، (1382)، ترجمۀ ارداویرافنامه، چ دوم، تهران: انتشارات معین.
2. -----،---- ،(1386)، زبان، فرهنگ، اسطوره ، تهران: انتشارات معین.
3. اوشیدری،جهانگیر،(1371)، دانشنامۀ مزدیسنا، تهران: نشر مرکز.
4. بارتولمه،کریستیان، (1383)، فرهنگ ایرانی باستان، تهران: انتشارات اساطیر.
5- برهان ، محمد حسین خلف تبریزی،(1362)، برهان قاطع، ج 1 ، تهران: انتشارات امیر کبیر.
6. بویس، مری،(1381)، زردشتیان ،ترجمۀ عسگر بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس.
7. بهار، مهرداد،(1380)، بندهشن، فرنبغ دادگی، تهران: انتشارات توس.
8. ---،----، (1386)، جستاری در فرهنگ ایران، تهران: نشر اسطوره.
9. پورداوود، ابراهیم، (1377)، گزارش یشتها، ج اوّل، تهران: انتشارات اساطیر.
10. تفضلی، احمد، (1385)، ترجمۀ مینوی خرد، چ چهارم، تهران: انتشارات توس.
11. دوستخواه، جلیل، (1389)، گزارش اوستا، ج 1و2 ، تهران: انتشارات مروارید.
12. راشدمحصل، محمدتقی،(1380)، کتیبههای ایران باستان، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
13. رامپوری، غیاثالدین،(1363)، غیاثاللغات، به کوشش منصورثروت، چ اوّل، تهران: انتشارات امیرکبیر.
14. رضی، هاشم،(1377)، دانشنامۀ ایران باستان، تهران: نشرسخن.
15. عفیفی، رحیم،(1383)، اساطیر و فرهنگ ایران، تهران: انتشارات توس.
16. فردوسی، ابوالقاسم،(1374)، شاهنامه، بر پایۀ چاپ مسکو، بهکوشش سعیدحمیدیان، چ دوم، تهران: نشر داد.
17. میرفخرایی، مهشید،(1390)، گزارش روایت پهلوی، چ اوّل، تهران: پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی.
_||_