ادبیات تعلیمی سابقۀ طولانیمدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوسنامه اثر عنصرالمعالی و سیاستنامه نوشتۀ خواجه نظامالملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجریاند، جزء ادبیات تعلیمی به ش چکیده کامل
ادبیات تعلیمی سابقۀ طولانیمدت در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. قابوسنامه اثر عنصرالمعالی و سیاستنامه نوشتۀ خواجه نظامالملک طوسی، که هر دو مربوط به قرن پنجم هجریاند، جزء ادبیات تعلیمی به شمار میروند. این مقاله با شیوۀ توصیفی و تحلیلی سعی دارد با رویکردی مقایسهای، آموزههای تعلیمی این دو متن را در دو زمینۀ آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری و اخلاق فردی بررسی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین این آموزهها در دو متن یادشده تفاوتی میتوان قائل شد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که در قابوسنامه بیشتر به آموزههای اخلاق فردی تأکید شده؛ ضمن آنکه از آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری غفلت نشده است. در مقابل در سیاستنامه بیشتر در جهت هدف نویسنده و موضوع اثر بر آموزههای مربوط به سیاست و کشورداری، تأکید بیشتری صورت گرفته است.
پرونده مقاله
اندرزنامهنویسی و تعلیم در ادبیات، سنتی است که سابقۀ آن به ایران باستان میرسد. نقل تجارب عملی و حِکَم در قالب کلمات قصار، ضربالمثل و حکایات، در آن دوره بهصورت گسترده رایج بوده است. این میراث گسترده بهصورتهای مختلف به دورۀ اسلامی منتقل شد و رفتهرفته با عناصر اسلامی چکیده کامل
اندرزنامهنویسی و تعلیم در ادبیات، سنتی است که سابقۀ آن به ایران باستان میرسد. نقل تجارب عملی و حِکَم در قالب کلمات قصار، ضربالمثل و حکایات، در آن دوره بهصورت گسترده رایج بوده است. این میراث گسترده بهصورتهای مختلف به دورۀ اسلامی منتقل شد و رفتهرفته با عناصر اسلامی درآمیخت و بنا بر اقتضائات این دوران دچار تحولاتی شد. قابوسنامه یکی از اولین و مهمترین متون اندرزنامهای در ادبیات فارسی است که در مسیر این انتقال و تحولات قرار دارد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی سبک و درونمایۀ قابوسنامه و مقایسۀ آن با اندرزنامههای پیشین و برخی اندرزنامههای معاصرش، آشکار کند این اثر چه نسبتی با سنت اندرزنامهنویسیِ پیش و پس از خود دارد. بررسیها نشان داد بر اساس تعلق خاطر آل زیار و نویسندۀ قابوسنامه به ایران باستان و آشنایی این نویسنده با زبان پهلوی، این اثر در سبک و محتوا، قرابت بسیاری به سنت اندرزنامهنویسی پیشین دارد. برخلاف این امر صبغۀ اسلامی آن در مقایسه با اندرزنامههای معاصرش اندک و دور از انتظار است. ازاینرو قابوسنامه حامل میراث اندرزنامهای پیشینیان در ادبیات فارسی است و مؤلفهها و عناصر آن را در دوران اسلامی نمایندگی میکند.
پرونده مقاله
عقل آدمی و نیروی آن از اساسیترین مقولههایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحبنظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آنگونه که در مورد مسئلۀ عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداختهاند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزشهای اخلاقی، چکیده کامل
عقل آدمی و نیروی آن از اساسیترین مقولههایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحبنظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آنگونه که در مورد مسئلۀ عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداختهاند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزشهای اخلاقی، چه در زمینۀ شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینۀ ادا کردن آنها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی ـ تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژهای دارد؛ چنانکه میدانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقلشناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، بهوسیلۀ عقل محقق میشوند. ارزشهای اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژهای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشۀ سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهانبینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل بهطور کلی و بهویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفیـ تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقیـ تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا میکند. بر اساس نتایج بهدستآمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفتشناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاینرو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان بهسوی اکتساب فضیلتها و سعادت و بازدارندۀ او از ورطۀ هلاکت است.
پرونده مقاله
تبلیغ به معنی رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط، بهمنظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار اوست و بهعنوان ارتباط متقاعدگرانه و کوششی است که بهمنظور نفوذ و تأثیرگذاری بر مخاطب معرفی میشود. ابوسعید ابیالخیر از عارفان برجستهای است که به اصول تبلیغ آشنا و معتقد چکیده کامل
تبلیغ به معنی رساندن پیام به دیگری از طریق برقراری ارتباط، بهمنظور ایجاد دگرگونی در بینش و رفتار اوست و بهعنوان ارتباط متقاعدگرانه و کوششی است که بهمنظور نفوذ و تأثیرگذاری بر مخاطب معرفی میشود. ابوسعید ابیالخیر از عارفان برجستهای است که به اصول تبلیغ آشنا و معتقد است و اصلاح افکار افکار مخاطبان و نیز تربیت اشخاص یکی از دغدغههای اساسی وی به شمار میآید. آنچه در این پژوهش بررسی میشود، شیوههای تبلیغی ابوسعید در اسرار التوحید است که به روش توصیفیتحلیلی انجام میگیرد. بر اساس نتایج این پژوهش، بوسعید از شیوههای تبلیغی چون روش همراهی، روش نفی و اثبات، روش الگویی، روش تدریجی، روش استدلالی، روش تداعی معانی، روش تکرار و روش طرح ناگهانی و حاضرجوابی برای بیان پیام خویش استفاده کرده است. بهجز ارزش پیام او، آنچه شیوۀ وی را از دیگر شیوهها متمایز میکند، ترفندهایی است که در هریک از شیوههای تبلیغ به کار میبرد. اثرگذاری بوسعید بر رفتار مخاطبان خویش با تغییر حال درونی و تحولات عاطفی و اعتقادی آنان ظاهر میشود.
پرونده مقاله
هوش معنوی زمینۀ تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیشتر از آنکه در ع چکیده کامل
هوش معنوی زمینۀ تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیشتر از آنکه در علوم روانشناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است. این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصههای هوش معنوی نظریۀ رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریۀ خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطۀ مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح، نوعدوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغههای هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهمترین شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریۀ رابرت ایمونز چه میباشد؟ نتایج نشان میدهد که توجه به همدلی، نوعدوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگیهای مشترکی است که بهعنوان مولفههای بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشۀ مولانا مطرح شده است.
پرونده مقاله
کتاب معارف، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلالالدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که بهسبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب چکیده کامل
کتاب معارف، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلالالدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که بهسبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم میشوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری میشود. در نتیجه، توجه مقالۀ حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبههای زیبایی و خیالانگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان میدهد آموزههای اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبۀ امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزههای ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزههای سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزههای ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
پرونده مقاله
مفهوم خردمندی در متون فلسفی، دینی و ادبی نظیر اوستا، مینوی خرد، شاهنامه، گلستان، بوستان، کلیلهودمنه، دیوان ناصرخسرو، تاریخ بیهقی و... قدمتی دیرینه دارد. پیچیدگی مفهوم خرد بر اساس فرهنگها به این منجر شده که تاکنون تعریف جامعی از سوی نظریهپردازان بیان نشود؛ با وجود این چکیده کامل
مفهوم خردمندی در متون فلسفی، دینی و ادبی نظیر اوستا، مینوی خرد، شاهنامه، گلستان، بوستان، کلیلهودمنه، دیوان ناصرخسرو، تاریخ بیهقی و... قدمتی دیرینه دارد. پیچیدگی مفهوم خرد بر اساس فرهنگها به این منجر شده که تاکنون تعریف جامعی از سوی نظریهپردازان بیان نشود؛ با وجود این، در این زمینه که خردمندی مشتمل بر دانش، بینش، تأمل و تلفیق منافع فرد با رفاه دیگران است، نوعی توافق کلی وجود دارد. از آنجا که ادبیات بهدلیل ماهیت و حوزۀ گستردهاش، با سایر رشتههای علوم انسانی همچون روانشناسی، تناسب موضوعی دارد و بافت فرهنگی جوامع نقش مهمی در شکلگیری مفهوم خرد و خردمندی ایفا میکند، این پژوهش به بررسی تطبیقی ویژگیهای رفتار خردمندانه در شخصیت سلطان مسعود غزنوی در کتاب تاریخ بیهقی بر اساس مدل سهبعدی خرد آردلت، بهمنظور رسیدن به تعریفی از خرد بر اساس فرهنگ ایرانی پرداخته است. این پژوهش در چهارچوب رویکرد توصیفی و تحلیل کیفی و با توجه به منابع کتابخانهای انجام شده است. حوادث و ماجراهای تاریخ بیهقی با روش تحلیل محتوا و با استفاده از سه فرایند پیادهسازی، کُدگذاری باز و کُدگذاری انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است و مشخص شده که در نظر نکتهسنج بیهقی، سیاست یا ادارۀ خردمندانه و تدبیرآمیز مُلک و مؤلفههایی که برای خرداندیشی عملی پادشاه برمیشمارد، با نظریههای جدید روانشناسی و از جمله نظریۀ خرد سهبعدی آردلت منطبق است.
پرونده مقاله