آموزههای زهدی و اخلاقی در شعر قرن چهارم با تکیه بر اشعار کسایی
محورهای موضوعی : شاهنامه
کلید واژه: زهد, اخلاقیات, شعر قرن چهارم, کسایی,
چکیده مقاله :
سابقة ادبیات تعلیمی و پرداختن به شعر و نثر اخلاقی و حِکمی، به ایران دورة باستان و آثاری نظیر تعلیمات اخلاقی آیین زدتشت و اوستا برمیگردد. در عهد ساسانی، اندرزنامههایی برای تبلیغ آموزههای اخلاقی نگاشته شد. در دورة اسلامی هم از سوی دانشمندان و ادیبانی نظیر ابن مقفع و مؤلف دینکرد، مباحثی از تعلیمات اخلاقی بیان گردیده است. همچنین در سرودههای شاعران قرن سوم؛ یعنی پیشگامان شعر فارسی نیز کم و بیش نشانههای از ادب تعلیمی دیده میشود. با آغاز واقعی شکلگیری شعر فارسی (قرن چهارم)، تعلیمات اخلاقی و توجه به آموزههای حکمی و زهدی و نصایح در شعر شاعران و گویندگان مشهور این دوره همچون رودکی، شهید بلخی، ابوشکور بلخی، فردوسی و کسایی راه یافت. در این میان سهم کسایی به عنوان نخستین شاعر شعر زهدی، از همه بیشتر است. او همواره از آموزهها و تجربههای اخلاقی و زهدی خود برای ارشاد و هدایت خلق سخن گفته است. محور اصلی تفکر همه شاعران ادبِ اخلاقی، ترک دلبستگی به دنیاست. دلبستگی که منشأ همة آفات و زشتیهای اخلاقی به شمار میرود. گفتنی است که در میان مباحث اخلاقی و زهدی در ادوار یاد شده به خصوص تا قرن چهارم، اخلاقیات در مرتبة اول و زهدیات در مرتبة دوم قرار دارد و این نشان از آن دارد که تا قرن چهارم هنوز نگرش زاهدانة صِرف و دنیاگریزی محض و رهبانیت, نظیر آنچه در سرودههای زاهدان صدر اسلام و ناصرخسرو می بینیم، وجود ندارد. البته این به منزلة نبود اخلاقیات اسلامی نیست. از قرن چهارم به بعد، به تدریج تعلیمات دینی و زهدی شروع میشود و شاعران کم و بیش در سرودههایشان به آموزههای اخلاقی با رنگ دینی اشاره میکنند که نمونة واضح آن سرودههای کسایی است. در این مقاله سعی شده تا ضمن آوردن نمونههایی از آثار اخلاقیهر دوره، نوع تعلیمات اخلاقی صرف و اسلامی و میزان بسامد فضایل و رذایل اخلاقی ابتدا در ادبیات دورة باستان و عهد ساسانی، سپس سه قرن اول هجری و در نهایت در شعر شاعران قرن چهارم به خصوص ابوشکور بلخی و کسایی بیان شود.
The history of didactic literature with its focus on jurisprudence and piety states of affairs in poetry and prose is rooted long into Iran's ancient times at Zoroastrianism and Avesta. Then, in The Sassanid era some the advice of letters for provoking ethical teachings appeared. This was also followed by some Islamic scientists like Ibn- Moghafai, the author of Dinkerd. Within the third era, similar routes were delectable among some pioneers of Iranian poets at the time. At the glorious time of Persian poetry which dates back to the fourth century, such educational themes were concurrent with famous Iranian poets including Kassaie, Balkhi, Ferdowsi and Roudaki with Kasaie maintaining more excellency in epic themes. In fact, he has always referred his readers to Godly teachings and humane mannerism. The main themes and focus in his poems are abandoning worldly matters and gaining God's consent. Within earlier times until the fourth century, the major lines of thinking were piety and devoutness with ethicality issues getting a second prominence. This signifies among other things that mere epic tendencies is rather less in those earlier scholars beforeNasirKhosrowGhobadiani though this doesn't imply the absence of such lines of Islamic, ethical thinking at that time. From the fourth century onwards, the appearance of pious thinking in poetry with a religious focus is more brought into being with Kasaiemaintaining morerigor. In this article, an attempt was made to describe such Islamic themes within ancient Iranian era beginning with Sasanians, then the first three periods and finally the fourth century with Kasaie and Abu-ShakourBalkhi respectively.
_||_