مراتب کمال گرایی در بلوهر و بوذاسف بر اساس نظریه یونگ
محورهای موضوعی : شاهنامهرسول کاظم زاده 1 , محمد پاشایی 2 , ملیحه حدیدی 3
1 - دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان (نویسنده مسؤول)
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
3 - دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
کلید واژه: ادب تعلیمی, کهنالگو, بلوهر و بوذاسف, کمالگرایی, فرازپویی,
چکیده مقاله :
داستان بلوهر و بوذاسف حاوی سرگذشت بوداست و پس از قرنها با حکایات و سخنان حکمتآمیز درآمیخته و در قالب تمثیلها و داستانهای عبرتانگیز بیان شده است. این تمثیلها از زبان فرزانهای وارسته به نام بلوهر برای ارشاد بوذاسف و ترغیب وی برای رهاکردن جاه دنیا و تشویق برای یافتن حقیقت نقل میشود. در این داستان بیشتر بر مفهوم کمال گرایی تاکید شده است. کمال گرایی به معنای بالاتر رفتن، بلند شدن، رسیدن به اوج، گرایش به رشد و پیشرفت و تعالی و کامل تر شدن، مهم ترین ویژگی انسان است و خود شناسی تنها نشانِ انسانِ پخته و فرهیخته است که در ادب تعلیمی بر آن تاکید می شود. این الگو در میان تمام ملت ها، ادیان و مکاتب با عناوین متفاوت مطرح شده است. در اسلام با هدایت تکوینی، در عرفان با سیر و سلوک به سوی حضرت حق و در تعالیم بودا با تمرکز روانی یا مراقبه میتوان به نیروانا یا آزادی از اوهام و رهایی از رنج و تعلقاتِ دنیای فانی رسید. بدین ترتیب انسان همواره در اقیانوس زایش های دوباره، گذرگاهی یافته و به کمال می رسد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر روش کتابخانه ای مراحل نمادین فرازپویی در داستان تعلیمی بلوهر و بوذاسف را مورد بررسی قرار می دهد و بن مایه های اصلی و شاکله مفهومی این کتاب تعلیمی را نشان می دهد. با ارزش تعلیمی این اثر آشنا می کند بن مایه ها و شاکلۀ مفهومی آموزش آن را بیشتر آشکار می کند. این داستان در پیرنگ پاگشایی، دارای کهن الگوهای تولد قهرمان، پیر فرزانه، آنیما، سایه است. در پیرنگ سیر و سلوک و نیمه دوم زندگی، وحی و الهام، فراخوان و دعوت به سفر، قبول دعوت، جدایی و عبور از آستانه، تشرف به سرزمین خاص دیده می شود. در مرحلۀ سوم کهن الگوها و در بازگشت به خویشتن، کهن الگوی خویشتن با تجلی حق تعالی، بازگشت و فرازپویی مشاهده می شود.
The story of Bilawhar and Yudasaf contains the history of Buddhism and after centuries it has been mixed with anecdotes and philosophical words and narrated in the form of parables and instructive stories. These parables are narrated by a pious sage named Bilawhar to guide Yudasaf and encourage him to leave the world and find the truth. In this story, the concept of transcendence is emphasized. It means going higher, rising, reaching the peak, tending to grow and progress, excelling and perfection, and self-knowledge is the only sign of a mature and cultured person, which is emphasized in educational literature. This model has been proposed among all nations, religions and schools with different titles. In Islam, it can be reached nirvana or freedom from illusions and sufferings and attachments of the mortal world through spiritual focus or meditation in the teachings of Buddha. In this way, man always finds a passage through rebirths and reaches perfection. This research investigates the symbolic steps of transcendence in the dialectic story of Bilawhar and Yudasaf with a descriptive-analytical method and based on the library method and it indicates the main principles and conceptual structure of this dialectic book.
اکبری بیرق، حسن؛ خیرخواه، مونا؛ تلاشان، مونا (1390)، «سیر تطور تاریخی داستان بلوهر و بوذاسف»، دوفصلنامه علمی تاریخ ادبیات، دورۀ 3، شمارة 2، پیاپی 2، 54‑31.
امامی، نصرالله (1377)، مبانی و روشهای نقد ادبی، تهران: دیبا.
انوشیروانی، علیرضا (1389)، «ضرورت ادبیّات تطبیقی در ایران»، ویژنامۀ فرهنگستان ادبیّات تطبیقی، 1/1، 6‑38.
بروجردی، نعمتالله (1380)، «ارتباط نظام اقتصادی اسلام و نظام عقیدتی آن»، معرفت، شمارۀ 41، 8‑18.
پالمر، مایکل (1388)، فروید، یونگ و دین، ترجمة محمد دهقانپور و غلامرضا محمودی، تهران: رشد.
ترقی، گلی (1387)، بزرگ بانوی هستی (اسطوره، نماد، صور ازلی)، چاپ دوم، تهران: نیلوفر.
ثعالبی، ابومنصور عبدالملک بن محمد ثعالبی (1385)، شاهنامه ثعالبی در شرح احوال سلاطین ایران، ترجمۀ محمود هدایت، تهران: اساطیر.
حسینی، مریم؛ شکیبی ممتاز، نسرین (1391)، «سفر قهرمان در داستان «حمام بادگرد» براساس شیوۀ تحلیل کمپل و یونگ»، فصلنامۀ ادبپژوهی، شمارۀ 22، 65‑33.
رستگار فسایی، منصور (1388)، پیکرگردانی در اساطیر، ج 2، تهران: مطالعات فرهنگی.
ستاری، جلال (1366)، رمز و مثل در روانکاوی، تهران: توس.
شایگانفر، حمیدرضا (1380)، نقد ادبی، معرفی مکاتب نقد، تهران: دستان.
شایگان، داریوش (1393)، بتهای ذهنی و خاطرۀ ازلی، تهران: امیرکبیر.
شوالیه، ژان؛ گربران، آلن (1385)، فرهنگ نمادها، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
شوالیه، ژان؛ گربران، آلن (1378)، فرهنگ نمادها، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
شوالیه، ژان؛ گربران، آلن (1377)، فرهنگ نمادها، ترجمه و تحقیق سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
میرعابدینی، سیّد ابوطالب (1376)، بلوهر و بوذاسف، به روایت شیخ صدوق و ملامحمدباقر مجلسی، تحقیق و بررسی از سیّد ابوطالب میرعابدینی، تهران: امیرکبیر، چاپ دوم.
فوردهام، فریدا (1393)، مقدمهای بر روانشناسی یونگ، ترجمة مسعود میربها، تهران: جامی.
گرجی، مصطفی؛ تمیمداری، زهره (1391)، «تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهنالگوی پیر خردمن یونگ»، پژوهشنامۀ ادبیّات تعلیمی، شمارۀ 27، 63‑33.
گریس، ویلیام جی (1381)، ادبیّات و بازتاب آن، ترجمۀ بهروز عزب دفتری، تهران: فروزش.
گرین ، مورگان ل؛ ویلینگهم، ج. (1395)، مبانی نقد ادبی، ترجمۀ فرزانه طاهری، چاپ ششم، تهران: نیلوفر.
عابدی، محمود (1383)، «بلوهر و بیوذسف و داستان آن»، آینه میراث، سال دوم، شمارۀ سوم، پیاپی بیست و شش، 118‑103.
محمدی فشارکی، محسن؛ ستایش، نسرین (1397)، «تحلیل داستان گل و نوروز خواجوی کرمانی با تأکید بر فرایند فردیت یونگ»، دوفصلنامۀ زبان و ادبیّات فارسی، شمارۀ 85، سال 26، 177‑162.
موحدی محب، عبدالله (1397)، «بهرۀ قصۀ بلوهر و بوذاسف از آبشخور فرهنگ اسلامی شیعی»، دوفصلنامۀ حدیثپژوهی، سال دهم، شمارۀ بیستم، 140‑117.
میرباقریفرد، سیّد علیاصغر؛ جعفری، طیبه (1389)، «مقایسۀ تطبیقی سیر کمالجویی در عرفان و روانشناسی یونگ»، دوفصلنامۀ علمی ـ پژوهشی ادبیّات عرفانی دانشگاه الزهرا، دورة 2، شمارة 3، 195‑164.
ناصری، مسلم (1399)، «همپوشانی اعتقادی کهنالگویی قصه بلوهر و بوذاسف با اعتقادات شیعی»، دوفصلنامۀ عصر آدینه، سال سیزدهم، شمارۀ سیویکم، 42‑23.
نامدار، لیدا؛ فرزانه، سیّد بابک (1394)، «بررسی تطبیقی کهنالگویی آنیما در شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث»، ویژهنامۀ ادبیّات تطبیقی، 1/ 7 (بهار و تابستان)، 107‑79.
وگلر، کریستوفر (1390)، ساختار اسطورهای در داستان و فیلمنامه، ترجمة عباس اکبری، تهران: نیلوفر.
هال، کالوین؛ نوردبای، ورنون (1375)، مبانی روانشناسی تحلیلی یونگ، ترجمة محمدحسین مقبل، تهران: جهاد دانشگاهی.
یونگ، کارلگستاو (1386)، ناخودآگاهجمعی و کهنالگوها، مترجمان: گنجی، ف و اسمعیلپور، م. تهران: جامی.
یونگ، کارلگستاو (1383)، روانشناسی شرق، ترجمۀ لطیف صدقیانی، تهران: جامی.
یونگ، کارلگستاو (1377)، رشد شخصیت، ترجمۀ هایده تولایی، تهران: آتیه.
یونگ، کارلگستاو (1368)، چهار صورت مثالی، ترجمۀ پروین فرامرزی، مشهد: آستان قدس.