تحلیل کارکرد تعلیمی رویکرد واقعیت درمانی و تئوری انتخاب گلسر در داستان «شیر و نخجیران» دفتر اول مثنوی معنوی
محورهای موضوعی : شاهنامهنوشین درخشان 1 , ابوالفضل غنی زاده 2
1 - استادیار گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران (نویسنده مسؤول)
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
کلید واژه: داستان, مسئولیتپذیری, واقعیت درمانی, تئوری انتخاب, مثنوی و مولوی,
چکیده مقاله :
بر اساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر افراد زمانی دست به انتخاب رفتاری میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند. یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است تمامی رفتارها همیشه در آن لحظه که انتخاب میشوند بهترین انتخاب فرد برای ارضای یک یا چند نیاز هستند؛ هر چند ممکن است به علت نیافتن روشهای مؤثر دست به انتخاب رفتار ناکارآمد و نامؤثر زده باشد. این نیازهای پنجگانه در ژنهای انسان تعبیه شده است و فرد برای ارضای این نیازها تصاویری را در ذهن خود جمع میکند. تفاوت بین مجموعة این تصاویر یعنی دنیای مطلوب با دنیای ادراکی است که فرد را به سمت رفتارهای کلی سوق میدهد که به هنگام کشمکش و تکاپو و بهمنظور رسیدن به خواستهها توسط سیستم خلاق مغز پیشنهاد میشود. مولوی هفتصد سال پیش در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی معنوی مناظرهای بین شیر، نخجیران و خرگوش چیده است که رفتارهای آنها به نظر نگارندگان با تئوری انتخاب گلسر همخوانی دارد. در مقاله حاضر برای اثبات این فرضیه، پس از مقدمه، پیشینه نویسی پژوهش و ذکر چارچوب نظری به تحلیل مصداقی رفتارها پرداخته و در پایان نتیجهگیری شده است که رفتارهایی که بهتناسب موقعیت مناظره از حیوانات سر میزند با آموزههای تئوری انتخاب گلسر همخوانی داشته است.
Based on the reality therapy approach and selection theory of William Glaser People choose behaviors when they fail to meet their needs. That is, they choose certain behaviors and actions so that they may be able to meet their needs. He believes that all behaviors are always selected at the moment Are the best choice of person to satisfy one or more needs; However, he may have chosen inefficient and ineffective behavior due to the lack of effective methods. These five needs are embedded in human genes to meet these needs, the person collects images in his mind. The difference between this set of images is the desired world and the perceptual world that leads the person to general behaviors that It is suggested by the creative brain system when struggling and trying to achieve desires Rumi seven hundred years ago in the story of "shir and Nakhjiran" the first book of the spiritual masnavi has arranged a debate between the lion, nakhjiran and the rabbit that Their behavior is consistent with the authors' theory of Glaser theory. In the present article, to prove this hypothesis, after the introduction, the research background and mentioning the theoretical framework are analyzed as examples of behaviors and In the end it is concluded that the behaviors that Consistent with Glasser's theory, according to the animal debate situation
بارانی، محمد؛ گلافشانی، رشید (1391)، «مثنوی، دریای فضایل تربیتی و تعلیمی»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، (13)4. 86‑63.
سارتر، ژان پل (1390)، روانكاوي وجودي، ترجمة احمد سعادتنژاد، چاپ دوم، تهران: پرستش.
صاحبی، علی؛ سلطانیفر، عاطفه (1397)، دعوت به مسئولیتپذیری: فرایند گام به گام واقعیتدرمانی، چاپ سوم، تهران: سایه سخن.
صاحبی، علی؛ زالیزاده، محسن؛ زالیزاده مسعود (1394)، «تئوری انتخاب: رویکردی در جهت مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی»، مجله رویش روانشناسی، 4 (11)، 134‑113.
غنیزاده، ابوالفضل (1398)، «نگاهی متفاوت به داستان شیر و نخجیران مثنوی از منظر نظریة اقسام عقلانیت»، فصلنامه پژوهشهای ادبی و بلاغی، سال 1، 7 (4)، شمارة پیاپی 28، 71‑60.
فتحاللهی، علی؛ صحرایی، قاسم (1392)، «ابعاد اجتماعی مهارتهای زندی از دیدگاه مولوی»، پژوهشنامه ادبیات تعیلمی، (17) 5، 218‑191.
کریمی، محمد؛ قوامی، بدریه (1400)، «بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی»، فصلنامه نقد، تحلیل و زیباشناسی متون، سال چهارم، شمارة 4، پیاپی 13، 113‑96.
کلاهی رستمی، حمیدرضا؛ رمضانی، علی؛ و اصغری گوار، نرگس (1397)، «بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخجیران مثنوی براساس نظریة آبرت الیس»، مجله عرفان اسلامی (ادیان و عرفان)، 14 (56)، 181‑159.
گال، مردیت؛ بورگ، والتر، گال جویس (1390)، روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمة دکتر احمدرضا نصر و همکاران، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
گلسر، ویلیام (1396)، تئوری انتخاب: درآمدی بر روانشناسی امید، ترجمة علی صاحبی، چاپ دوازدهم، تهران: سایه سخن.
گلسر، ویلیام (1398الف)، تئوری انتخاب و مدیریت زندگی، ترجمة علی صاحبی، چاپ سوم، تهران: سایه سخن.
گلسر، ویلیام (1398ب)، واقعیتدرمانی، ترجمة علی صاحبی، چاپ پنجم، تهران: سایه سخن.
مستعلیزاده، تهمینه؛ شیخلووند، فاطمه؛ فرهمند، محمد؛ غفاری، عذرا (1399)، «تحلیل شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریة رابرت ایمونز»، پژوهشنامة ادبیات تعلیمی، (46) 12، 128‑113.
مولوی، جلالالدین (1378)، مثنوی معنوی، دفتر اول، شرح کریم زمانی، چاپ ششم، تهران: اطلاعات.
یمینی، پرستو؛ احمدنژاد، کامل؛ محسنی هنجی، فرید؛ لطفی عظیمی، افسانه (1399)، «راهکارهای مولانا برای مقابله با ترسهای مذموم در مثنوی با نگاهی به دیدگاه روانشناسان»، پژوهشنامة ادبیات تعلیمی، (45) 12، 186‑157.
S, R.P (2019), Forgiveness as an Effective Total Behavior. Reality Therapy/Choice Theory and Religion. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.21-28.
Czarny , R (2018), Reflections on Merging Two Theories to Nurture the Potential of Mediation. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVII, No. 2.40-50.
Deb, S., & Bhattacharjee, A. (2009), Self-esteem of depressive patients. Journal of the Indian Academy of Applied Psychology, 35(2), 239244.
Gündoğdu,R. (2018), The Influence of Choice Theory Anger Management Program (CTAMP)on the Ability of Prospective Psychological Counselors for Anger Management. International Education Studies; Vol. 11, No. 4.
Jusoh B. J,A (2018), Choice Theory and Reality Therapy in Individual and Group Counseling in a Malaysian Context. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVII, No. 2.73-75.
Jusoh , B. J,A & Podikunju,Sh.H. (2015), Choice Theory and 21. Reality Therapy (CTRT) Group Counseling Module. Asian Journal of Humanities and Social Studies (ISSN: 2321 – 2799). Volume 03 – Issue 04.313-318.
Joo Hou Ng (2019), Malaysian Chinese youths: learning ctrt is fun and impactful. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy . Vol. XXXVIII, Number2.43-57.
Luciotti, R( 2019), Clergy Self-Care. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.12-16.
Loyd, B. D. (2005), The Effects of Reality Therapy/Choice Theory Principles on High School Students' Perception of Needs Satisfaction And Behavioral Change. International Journal of Reality Therapy, 25(1).
Masom, C. P, Dye, L ( 2017), Attending to Basic Needs: Implementing Reality Therapy in School Counseling Programs to Enhance Academic Achievement and Career Decision-Making Skills. . International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXI, No. 2.47-57.
Mottern, R (2018), Populating the Quality World: A Neurobiological Explanation. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy . Vol. XXXVIII, Number1. 58-67.
Monahan, K. C., Steinberg, L., Cauffman, E., &Mulvey, E. P. (2009),Trajectories of antisocial behavior and psychosocial maturity from adolescence to young adulthood. Developmental psychology, 45(6), 16-54.
Passaro, P. D., Moon, M., Wiest, D. J., & Wong, E. H. (2004), A model for school psychology practice: Addressing the needs of students with emotional and behavioral challenges through the use of an in-school support room and reality therapy. Adolescence, 39(155), 503.
perkins, E (2019), Introductory Remarks Regarding Reality Therapy and Spiritualism. Clergy Self-Care. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.6-9.
Rapport, Z (2019), Quotes from William and Carleen Glasser. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.58-74.
Rizzolatti, G., & Fogassi, L.(2014), The mirror mechanism: Recent findings and perspectives. Philosophical Transactions of the Royal Society B. Retrieved fromhttp://dx.doi.org/10.1098/rstb.2013.0420
Robey, P. A., Wubbolding, R. E., & Malters, M. (2017), A comparison of choice theory and reality therapy to Adlerian Individual Psychology. The Journal of Individual Psychology Psychology. (4)73.283-294.
Rozzi, S. (2015), The neuroanatomy of the mirror neuron system. In P. F. Ferrari, & G. Rozzi (Eds.), New frontiers in mirror neuron research (pp. 3-22). New York, NY: Oxford University Press.
Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2000), Self-determination theory and the facilitation of intrinsic motivation, social development, and well-being. American psychologist, 55(1), 68.
Zeeman, R. D (2006), Glasser’s Choice Theory and Purkey’s Invitational Education – Allied Approaches to Counseling and Schooling. Journal of Invitational Theory and Practice—Volume 12.46-51.
نشريه علمي پژوهشنامه ادبيات تعليمي سال پانزدهم، شمارة پنجاه و هفتم، بهار 1402
|
تحلیل کارکرد تعلیمی رویکرد واقعیت درمانی و تئوری انتخاب گلسر در داستان «شیر و نخجیران» دفتر اول مثنوی معنوی
دكتر نوشین درخشان-* دکتر ابوالفضل غنیزاده1*
چکيده
براساس رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب ویلیام گلسر، افراد زمانی به انتخاب رفتاری دست میزنند که در ارضای نیازهای خود ناکام میشوند؛ یعنی رفتار و عمل خاصی را انتخاب میکنند تا شاید بدان وسیله نیازشان را برآورده کنند. وی معتقد است همة رفتارها همیشه در آن لحظه که انتخاب میشوند، بهترین انتخاب فرد برای ارضای یک یا چند نیاز هستند؛ هرچند ممکن است بهعلت نیافتن روشهای مؤثر به انتخاب رفتار ناکارآمد و نامؤثر دست زده باشد. این نیازهای پنجگانه در ژنهای انسان تعبیه شده است و فرد برای ارضای این نیازها تصاویری را در ذهن خود جمع میکند. تفاوت بین مجموعة این تصاویر یعنی دنیای مطلوب با دنیای ادراکی است که فرد را بهسمت رفتارهای کلی سوق میدهد که سیستم خلاق مغز آنها را به هنگام کشمکش و تکاپو و بهمنظور رسیدن به خواستهها پیشنهاد میدهد. مولوی هفتصد سال پیش در داستان «شیر و نخجیران» در دفتر اول مثنوی معنوی مناظرهای بین شیر، نخجیران و خرگوش چیده است که رفتارهای آنها به نظر نگارندگان با تئوری انتخاب گلسر همخوانی دارد. در مقالة حاضر برای اثبات این فرضیه، پس از مقدمه، پیشینهنویسی پژوهش و ذکر چارچوب نظری به تحلیل مصداقی رفتارها پرداخته و در پایان نتیجهگیری شده است که رفتارهای سرزده از حیوانات به تناسب موقعیت مناظره، با آموزههای تئوری انتخاب گلسر همخوانی داشته است.
واژههای کلیدی
واقعیتدرمانی؛ تئوری انتخاب؛ مسئولیتپذیری؛ داستان؛ مثنوی و مولوی
1ـ مقدمه
تعلیم و تربیت در همة جوامع و فرهنگها اهمیت بالایی دارد و در طول تاریخ با روشها و ابزار گوناگونی ارائه شده است. بهرهگیری از اشعار و داستانها یکی از این راههاست که در آثاری نظیر حدیقه الحقیقه، منطقالطیر، کلیله و دمنه، بوستان، گلستان و مثنوی از آن استفاده شده است. مثنوی معنوی اثری گرانبها و غنی شامل چندلایه از معنی است. سطح ظاهری آن همین صورت داستانها و قصههایی است که میتوانند برای بسیاری از مردم مفهوم باشند؛ اما زیر این سطح لایههای دیگری از معنا وجود دارند که هرکسی متناسب با فهم و درک و بهویژه با بصیرت خود آنها را میفهمد و بهره میگیرد.
یکی از پیچیدهترین داستانهای این کتاب داستان شیر و نخجیران است که بخش مهمی از دفتر نخست مثنوی را به خود اختصاص داده است؛ داستانی که بهطور غیرمستقیم کمک میکند تا افراد معنای زندگی خود را بیابند و با کسب آگاهی سازههای ذهنی جدیدی برای مشکلات خود کشف کنند. از ویژگیهای برجستة این داستان، الگوهای فکری و رفتاری است که بهگونهای هنرمندانه و نامحسوس شیوههای تربیتی و رویکردهای روانشناسی مطرح و شناختهشده را در خود جای داده است.
در این راستا بررسی داستان «شیر و نخجیران» ـ که تصویری از تقابل جبر و اختیار است ـ ازطریق رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب با محوریّت عنصر انتخاب و مسئولیتپذیری، کارکرد تعلیمی و تربیتی برجستهای دارد. توجه ویلیام گلسر، واضع این رویکرد، به جایگاه تمثیل و داستان در تبیین تئوری انتخاب، نگارندگان این نوشتار را بر آن داشت تا خوانشی روانشناختی برمبنای مفاهیم واقعیتدرمانی ارائه دهند تا ضمن تبیین داستان براساس مؤلفههای تئوری انتخاب، با تجزیه و تحلیل و مقایسة چگونگی رفتار شیر، خرگوش، و نخجیران الگوهای فکری ـ رفتاری و مؤلفههای تربیتی داستان برونسازی شود.
1ـ1 بیان مسئله
مسئولیتپذیری 1 یک رکن ارزشی در جوامع پیشرفته، عامل رشد و بالندگی و باعث تکامل فردی و اعتلای سرمایههای اجتماعی است. عبارت مسئولیتپذیری و دامنة معنایی آن، ابعاد فردی و اجتماعی را در بر میگیرد؛ در بُعد فردی، پذیرش و تعهد را در برآوردهکردن نیازهای اساسی و در بُعد اجتماعی، احترام به نیازهای دیگران و رعایت ارزشهای مطلوب جامعه را مدّنظر قرار دارد (صاحبی و همکاران، 1394: 117). با این توصیف، انسان ضمن برخورداری از آزادی در انتخابهایش نمیتواند انتخاب و آزادی دیگران را نادیده بگیرد (سارتر، 1387: 86) و این همان رویکردی است که فلسفة اگزیستانسیالیسم 2 بر آن تأکید میورزد.
وظیفة مسئولیتپذیری انسان برخلاف سایر موجودات ازطریق غریزه میسر نمیشود؛ انسان بهجای غریزه از ظرفیت هوش و شناخت برخوردار است و میتواند اصل مسئولیتپذیری را بیاموزد (گلسر 3، 1398الف: 82)؛ به عبارت دیگر، این اصل ازطریق آموزش میتواند در جامعه نهادینه شود و زمینههای استحکامبخشی زیرساختهای جامعه را فراهم کند.
آموزش مسئولیتپذیری تراز آگاهی افراد را ارتقا میبخشد تا بتوانند میزان نقش خود در انتخاب تصمیمات و اهدافشان بفهمند و این آگاهی در نحوه و چگونگی رفتار اجتماعی آنها تأثیرگذار است.
تحقیقات در حوزة مسئولیتپذیری که ابتدا با رویکرد واقعیتدرمانی 4 و سپس ازطریق تئوری انتخاب 5 پشتیبانی شد، فرایند آموزش را از کنترل بیرونی 6 به کنترل درونی 7 سوق داد. نتایج مطالعات نشان داد آموزش آموزههای این رویکرد بر افزایش شادکامی، تابآوری، مسئولیتپذیری، خودکارآمدی، امیدواری، کاهش پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی تأثیر گذاشته است (Deb & Bhattacharjee,2009; Loyd,2009; Ryan & Deci,2000; Monahan, Steinberg, Cauffman & Mulvey,2009; Passaro, Moon, Wiest & Wong,2004; Gündoğdu,2018).
فرایندی که بهکارگیری آن میتواند هر جامعهای را بهسمت توسعه رهنمون کند؛ زیرا تئوری انتخاب توانسته است با تأکید بر مسئولیتپذیری اصول ارتباط مؤثر، انگیزش و کنترل درونی را همانند یک رویکرد واقعبینانه نهادینه کند و بستر مناسبی برای ایجاد تجارب آموزش بیافریند. رویکردی که مانند سایر رویکردها نظیر رویکرد مبتنی بر تعهد و پذیرش 8 میخواهد ازطریق افزایش آگاهی به بشریّت کمک کند.
نکتة مهمی که در فرایند آموزش مفاهیم تئوری انتخاب و شیوة کاربستی آن جالبتوجه است، کاربرد داستان و استعاره همانند ابزار نقشآفرینی است. مفاهیم تئوری انتخاب و نقش آن در مدیریت زندگی با تأکید بر مسئولیتپذیری فردی ـ اجتماعی بهسهولت ازطریق رمانها، اشعار و داستانها در بستر فرهنگ بومی قابلیت آموزش و انتقال آگاهی دارد.
سرمایههای فرهنگی حوزة ادبیات، اعم از شعر و داستان، زبان شیوا و جذابی دارند و میتوانند در بستر فرهنگ بومی آموزههای مفیدی در ذهن مخاطب خود بارگزاری کنند. برای دسترسی به رکن مسئولیتپذیری میتوان طرح آن را در کالبد شعر یا داستان با هدف آموزش تحلیل کرد.
در پژوهش حاضر یکی از داستانهای دفتر اول مثنوی (شیر و نخجیران) با هدف تبیین مفاهیم و مؤلفههای تئوری انتخاب تحلیل میشود تا خواننده در شیوایی و آموزندگی داستان و در بستر فرهنگ بومی خود با عنصر انتخاب و حس مسئولیتپذیری، کیفیت کاربست درست و نتایج مطلوب آن آشنا شود.
1ـ2 پیشینه پژوهش
گلسر رویکرد واقعیتدرمانی خود را در سال 1965 به حوزة مطالعات و پژوهشهای روانشناختی وارد کرد و در سال 1994 با طرح تئوری انتخاب به پشتیبانی از آن پرداخت. دامنة فعالیت آن از سال 2008 بههمت دکتر صاحبی وارد ایران شد. بهسبب نوپایی فعالیت این تئوری در ایران، با وجود پژوهشهای انجامگرفته در حوزة تخصصی روانشناسی، بهطریق اولی در حوزة پژوهشهای میانرشتهای تحقیقی انجام نشده است. تنها مطالعة موجود در زمینة مطالعات ادبی، پژوهشی با عنوان «خوانش روانشناختی امثال فارسی بر مبنای واقعیتدرمانی» است که تمیمداری و همکاران در سال 1388 انجام دادهاند و نتیجة آن بیانگر این امر بود که امثال فارسی میتوانند در انتقال مفاهیم واقعیتدرمانی مؤثر باشند.
دربارة آرا و اندیشههای مولوی نیز آثار زیادی نوشته شده است و در پژوهشهای بینرشتهای بهویژه در زمینة تحقیقات تطبیقی با روانشناسی مطالعات درخور توجهی انجام پذیرفته است؛ برای مثال «تحلیل شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریة رابرت ایمونز» از مستعلیزاد و همکاران (1399)، تحقیق فتحاللهی و صحرایی (1392) با عنوان «ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی»، «مثنوی، دریای فضایل تربیتی و تعلیمی» از بارانی و گلافشانی (1392)، و تحقیق یمینی و همکاران (1399) با عنوان «راهکارهای مولانا برای مقابله با ترسهای مذموم در مثنوی با نگاهی به دیدگاه روانشناسان» ازجملة این تحقیقات است. دربارة حکایت «شیر و نخجیران» و بررسی تطبیقی با روانشناسی مطالعات ارزشمندی انجام گرفته است. کریمی و قوامی (1400) در تحقیقی با عنوان «بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت شیر و نخچیران مثنوی معنوی» خودشیفتگی و فرافکنی را با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی تحلیل کردهاند. نتیجة تحقیق بیانگر این مطلب بود که اختلال خودشیفتگی در روان انسان بوده و راه مداوای آن خودشناسی است. غنیزاده (1398) در مقالهای با عنوان «نگاهی متفاوت به داستان "شیر و نخجیران" مثنوی از منظر نظریة اقسام عقلانیت» به بررسی قیاس در نظام استدلال مولوی و تأثیر خطای شناختی ـ ادراکی در آن پرداخته شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که اقسام عقلانیّت برآمده از اقسام و تنوع امیال، انفعالات، خواستهها و منافع افراد گوناگون است و رخنة ظاهري در شیوة استدلال و رعایتنکردن مقدمات استدلال و قیاس در اشعار مولانا منعکسکنندة قصوري است که انسانها در زندگی روزمره بارها بدان دچار میشوند. همچنین کلاهی و همکاران (1397) در مقالهای با عنوان «بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخجیران مثنوی بر اساس نظریة آلبرت آلیس» موضوع اهمالکاری در داستان شیر و نخجیران را نقد و واکاوی کرده و نکات مشترک و زمینههای این رفتار غیرمنطقی و شیوة برخورد با این مشکل و نابسامانی را بررسی کردهاند. در این تحقیق ثابت شده است که نظریة رفتاردرمانی عقلانی ـ هیجانی الیس بهدلایل مختلف، قبل از آنکه یک مدل رواندرمانی از نوع پزشکی باشد، یک مدل تربیتی است.
در بررسی تحقیقات انجامشده در زمینة اشعار مولانا و همچنین حکایت «شیر و نخجیران» پژوهشهای متنوعی در زمینههای مختلف یافت شد که بهعلت محدودیت تمام موارد ذکر نشد؛ اما شمار مقالات تدوینشده براساس رویکردهای روانشناختی اندک بود؛ بهویژه هیچ مطالعهای تطبیقی یافت نشد که مبتنی بر دیدگاه واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب انجام پذیرد؛ ازاینرو نگارندگان این مطالعه بر آن شدند تا داستان مذکور را براساس این رویکرد نوین روانشناسی با محوریت انتخاب و مسئولیتپذیری ـ دو عنصر اساسی در حکایت شیر و نخجیران ـ بررسی کند تا در صورت تطابق داستان با اصول و مؤلفههای رویکرد واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب حکایت مذکور، روشی برای آموزش و یادگیری آموزههای تئوری انتخاب به کار گرفته شود.
1ـ3 روش پژوهش
جستار حاضر بهروش تحلیل محتوا انجام شده است و تحلیل محتوا یکی از شیوههای متداول روش کیفی است. پژوهش کیفی دانش را در درجة اول ازطریق گردآوری دادههای کلامی یا مطالعة جدی و عمقی موارد و عرضة این دادهها به استقرای تحلیلی فراهم میآورد (گال 9، بورگ 10، 1390: 115).
1ـ4 پرسشهای پژوهش
1. با بررسی داستان شیر و نخجیران و تحلیل شخصیتهای آن کدام یک از اصول اخلاقی ـ اجتماعی و مؤلفههای تئوری انتخاب و رویکرد واقعیتدرمانی درخور تبیین و آموزش است؟
2. پایان داستان شیر و نخجیران براساس کدام آموزهها و راهکارهای تئوری انتخاب و رویکرد واقعیتدرمانی تبیینپذیر است؟
1ـ4 مبانی نظری
گلسر در سال 1998 با ارائة تئوری انتخاب بهعنوان نظریة زیربنایی تبیینگر فنون و روشهای واقعیتدرمانی کوشیده است در مقام یک نظریهپرداز ابتدا توضیح دهد مردم چرا و چگونه رفتارهای خود را انتخاب میکنند و سپس برای کمک به کسانی که رفتارهای ناکارآمد و نامؤثر انتخاب میکنند، راهکارهایی را در قالب روشهای واقعیتدرمانی ارائه میکند (Luciotti, 2019: 12). به گفتة گلسر این نظریه به افراد میآموزد کنترل مؤثری بر زندگی خود داشته باشند و ازطریق درک و پذیرش مسئولیت رفتارهایی که انتخاب میکنند به انتخابهای بهتری دست بزنند (Juso, Podikunju ,2015: 315).
گلسر در تئوری انتخاب بهنوعی بر روانشناسی کنترل درونی تأکید دارد و با این فرض مخالف است که رفتار انسان تحت تأثیر روانشناسی کنترل بیرونی است (Zeeman, 2006: 47). وی معتقد است انسانها آزاد و مسئول در انتخابهای خودشان هستند (Jusoh, 2018: 218). در آموزة اصلی این نظریه ما بیش از حد تصورمان بر زندگی خود تسلط داریم؛ ولی ازآنجاییکه یاد نگرفتهایم چگونه انتخابهای مؤثر داشته باشیم، متأسفانه بخش زیادی از این کنترل ما غیرمؤثر و ناکارآمد میشود (Luciotti, 2019: 13). با وجود این رفتارها - خواه مؤثر باشد و خواه نباشد ـ هدفش تدبیری ماهرانه در برابر جهان بیرونی است تا بدان وسیله نیازها و خواستههای فرد برآورده شوند (Czarny, 2018: 13).
1ـ5 اصول بنیادین تئوری انتخاب
تئوری انتخاب را میتوانیم در این مقاله بهطور خاص با چهار اصل توضیح دهیم: 1. نیازها و خواستهها؛ 2. دنیا و تصویر مطلوب؛ 3. دنیا و سیستم ادراکی؛ 4. رفتار.
1. نیازها: براساس تئوری انتخاب منبع اصلی و بنیادی انگیزة انسان، نیازهایی است که تحت کنترل نیروهای بیرونی و متأثر از تجارب گذشتة فرد نیست (Azm,Robey, 2019: 27). این نیازها ذاتی و جهانشمولاند، همگان با شدت و ضعف در آن اشتراک دارند (2017: 53 Dye, Masom,). این نیازها عبارتاند از: 1. بقا؛ 2. عشق و احساس تعلق؛ 3. قدرت و احساس ارزشمندی؛ 4. آزادی و خودمختاری؛ 5. تفریح که درجه اهمیت هر نیاز برای هر فرد توسط شدت آن نیاز در او تعیین میشود؛ اما در بیشتر مواقع نیاز به بقا در اولویت قرار میگیرد (صاحبی، 1397: 27). همة انسانها بااینکه نیازهای مشابهی دارند، برای ارضای آن ممکن است شیوههای متفاوتی را دنبال کنند (همان: 32).
2. دنیای مطلوب یا تصاویر ذهنی: براساس تئوری انتخاب مدت کمی بعد از تولد و در ادامة زندگی، افراد اطلاعات و پروندهای از خواستهها را در ذهن خود ذخیره میکنند (2017: 51 Dye, Masom,). این خواستهها بهمرور زمان و دراثر تعامل با جهان پیرامون، کلکسیونی از تصاویر ذهنی را ایجاد و به ما کمک میکنند تا هریک از نیازهایمان را ارضا کنیم. گلسر این کلکسیون و آلبوم ذهنی تصاویر را دنیای مطلوب 11 مینامد (گلسر، 1396 :93).
3. ادراک و دنیای ادراکی: انسانها جهان پیرامون خود را ازطریق سیستم ادراکی خود میبینند و ادراک یا «دریافتهای» خود را در مکانی به نام «دنیای ادراکی» ذخیره و نگهداری میکنند. اطلاعات دنیای واقعی ازطریق سیستمهای حسی و دانش کلی جذب دنیای ادراکی ما میشوند و آن را میسازند (صاحبی، 1397: 39).
سیستم ادراکی از دو فیلتر تشکیل شده است: 1. فیلتر سطح پایین یا «فیلتر دانش کلی»؛ 2. فیلتر سطح بالا یا «فیلتر ارزشگذاری». تصاویر از جهان بیرون ابتدا در فیلتر دانش کلی شناسایی و سپس از فیلتر ارزشگذاری عبور داده میشوند تا اطلاعات را دریافت و با دنیای مطلوب مقایسه کنند؛ آنگاه بر این مبنا که آنچه دریافت شده است تا چه اندازه با تصاویر دنیای مطلوب در آن لحظه هماهنگ و همگون است با علامت مثبت، منفی، یا خنثی مشخص میشوند (صاحبی و سلطانیفر، 1397: 43).
زمانی که فرد چیزی را که میخواهد ندارد، مکان مقایسه یا جایگاه ارزیابی در مغز او این موضع را بهمثابة نبودِ تعادل یا ناکامی درک میکند و بهوسیلة یک علامت این وضعیت را به او یادآوری میکند. علامت ناکامی یا تفاوت بین دو کفة «داشته» و «خواسته» هرچه بزرگتر باشد، میزان فشار آن و احساس ناکامی فرد نیز قویتر خواهد بود (همان: 45).
4. رفتار کلی: براساس تئوری انتخاب رفتار کلی انسان از چهار بخش یا عنصر تشکیل میشود: 1. عمل؛ 2. فکر؛ 3. احساس؛ 4. فیزیولوژی یا عملکرد بدنی (گلسر، 1396: 140). گلسر رفتار کلی را بهشکل خودرویی توصیف کرده است که همانند واحدی منسجم عمل میکند. چرخهای جلوی ماشین عبارتاند از چرخ فکر و چرخ عمل و چرخهای عقب عبارتاند از احساس و فیزیولوژی. وقتی یک رفتار کلی انتخاب میشود، همیشه هر چهار مؤلفه فعال میشوند؛ اما فرد فقط روی افکار و اعمال خود کنترل مستقیم دارد (Joo Hou Ng, 2019: 48).
2ـ بحث و بررسی
مبحث دنیای مطلوب در رویکرد واقعیتدرمانی اهمیت بالایی دارد؛ زیرا تصاویر خاص تشکیلدهندة آن بهترین راه ارضای نیازهای فردی است و نیازها عامل محرک رفتارند. ذهن انسان دائماً درحال مقایسة دنیای مطلوب با دنیای واقعی است؛ زمانی که بین آن دو یعنی خواسته و داشته تفاوت و ناهماهنگی احساس کند، دچار ناخرسندی میشود و در چنین زمانی کشش و تمایل درونی برای تغییردادن آن موقعیتها تحریک میشود تا فرد به رفتاری دست بزند (Rozzi, 2015: 18).
داستان شیر و نخجیران در همان ابتدا تقابل «دنیای مطلوب» و «دنیای ادراکی» نخجیران را به تصویر میکشد؛ تقابلی که دلیلی برای آغاز این حکایت است.
طایفة نخجیر در وادی خوش حیله کردند آمدند ایشان بشیر |
| بودشان از شیر دایم کشمکش کز وظیفه ما ترا داریم سیر |
چراگاهی زیبا که با شکارهای مداوم شیر به مکان ناامنی تبدیل شد و نیاز آزادی و بقا آنگونه که در دنیای مطلوب نخجیران به تصویر کشیده شده بود، در دنیای ادراکی برآورده نمیشد و همین ناهماهنگی بود که سرانجام نخجیران را به انتخاب یک رفتار جدید برانگیخته کرد.
نکتة تأملبرانگیز در این داستان رسیدن نخجیران به این اصل تئوری انتخاب بود که افراد قدرت آن را ندارند که دیگران را وادار کنند تا به روشی اقدام کنند که به نظرشان رضایتبخش است؛ اما توانایی تغییر شیوهای را دارند که برای زیستن خودشان انتخاب کردهاند (گلسر، 1398الف: 270). افراد میتوانند بهجای انتخاب رنج و بدبختی انتخابهای بهتری نیز داشته باشند. اگر از تمرکز بر تصاویری که امکان دستیابی به آنها وجود ندارد، صرفنظر کند و تصاویر رضایتبخش دیگری بیابند (همان: 271).
نخجیران میکوشند تا تصویر رضایتبخش دیگری بیابند که بتواند تا حدودی نیاز آزادی و بقایشان را ارضا کند؛ اما اعتقاد نخجیران به جبر در شکارشدن و تثبیت ذهنیشان مانع این میشود که در تصویر مطلوب جدیدشان نیاز آزادی و بقا را بهطور کامل ارضا کنند؛ ازاینرو پیشنهاد نابخردانهای چون پیشکش شکار به شیر را میدهند.
بعد ازین اندر پی صیدی میا |
| تا نگردد تلخ بر ما این گیا |
گلسر معتقدست تصویر مطلوب همیشه منطقی و معقول نیست؛ زیرا همواره در ارضای نیازی سعی دارد که در آن زمان برای فرد بسیار مهم بوده است (گلسر، 1398الف: 58). تصویر مطلوب جدید نخجیران نیز ضمن اینکه تا حدودی نیاز بقا و نیاز آزادیشان را برآورده میکرده است، دستیابی اطمینانبخشتری از حذف کامل شکار توسط شیر را نیز به همراه داشت.
تغییر هر تصویر در دنیای مطلوب فقط با مذاکره و توافق میسر است (همان: 284)؛ اما از آنجایی که متقاعدکردن دیگران به تغییر، نیازمند تلاشی طولانی است گاه به منازعهای طولانیمدت و فرساینده تبدیل میشود (Mottern, 2018: 63 ). این روند در ادامة داستان و با مقاومت شیر در برابر پیشنهاد سخاوتمندانة نخجیران که خوراک روزانة او را تضمین و او را از رنج شکارکردن آسوده میکند، بهخوبی به تصویر کشیده شده است.
مولانا چندین بیت از داستان را به این مذاکره اختصاص داده است. در همة این ابیات بهطور مداوم ما با ترجیحنهادن توکل بر جهد و اکتساب ازجانب نخجیران و ترجیحنهادن جهد و اکتساب بر توکل و تسلیم شیر برخورد میکنیم که بیانگر تلاش نخجیران برای تغییر تصویر مطلوب شیر است.
در چنین مذاکراتی رمز موفقیت در این است که افراد از تصاویر مطلوب مشترک استفاده کنند و همچنین درپی یافتن تصاویر جدید مشترک با یکدیگر باشند؛ ضمن اینکه تصاویر متفاوت و غیرمشترک یکدیگر را نیز بپذیرند یا تحمل کنند (گلسر، 1398ب: 68). در طول مباحثه بین شیر و نخجیران بارها شاهد بیان احادیث و روایاتی ازسوی هر دو بهعنوان تصاویر مطلوب مشترک هستیم. نخجیران در این داستان هواداران جبر معرفی شدهاند و بهطور مداوم سعی میکنند با زبانی دینی و با تکیهبر مفهوم تقدیر و تأکید بر اقتدار خداوند پیشنهاد خود را تکرار کنند. در مقابل شیر نیز با تکیه بر تصویر مطلوب مشترک و بیان و مرور روایات و احادیث دینی موافق با نظرش بر موضع خود باقی میماند. حرکت شیر در این زمینه ظریفانه و ماهرانهتر از نخجیران است؛ مباحثهای که علاوهبر اینکه از دید مبحث سیستم ارزشی در رویکرد واقعیت درمانی تأملبرانگیز است دربرگیرندة این آموزة تئوری انتخاب در زمینة مهارتهای ارتباطی است که هرچه استفاده از برچسبها کمتر باشد، موفقیت بیشتری در کنترل زندگی حاصل خواهد شد (گلسر، 1398ب: 83).
در مذاکره بین شیر و نخجیران شاهدیم که شیر بدون ارزشگذاری منفی دنیای مطلوب نخجیران و زیر سؤال بردن باورشان نظر خود را برای تکمیل مباحث بیان میکند. این حرکت با تأیید سخنان نخجیران (در مصرع اول) بهمنظور رسیدن به تصویری مشترک و سپس با تفسیر و نگاهی متفاوت (در مصرع دوم) برای تغییر دنیای مطلوب دیگری به زیبایی به نظم کشیده شده است:
گفت پیغامبر به آواز بلند |
| با توکل زانوی اشتر ببند |
در ادامة مباحثه میبینیم که مباحث شیر برخلاف نخجیران به روایتها و داستانهای گذشتگان بازنمیگردد؛ بلکه برگرفتهشده از نظم طبیعت و ویژگیهای مردمان بوده و شرط رضایت از ارادة کردگار را کوشیدن و بهرهجستن از ارادة آزاد بهویژه کاربرد عقل میداند. این امر درست در تقابل با دید نخجیران است که گرایش به عقل و تدبیر را عملی حیلهگرانه و ازسویی سادهلوحانه بیان میکند و بچهکشی فرعون و گناه نخستین آدم را نیز نتیجة آن میدانستند. آنها در توجیه باورشان با تبلیغ عقاید و باورهای خود ازطریق تفسیر روایات بهزعم خود، عملی را انجام میدادند که به عقیدة گلسر (1398ب: 87) از سیستمهای ارزشی خشک و انعطافناپذیر نشأت میگرفت.
نخجیران در چهار تمثیل گیرای فرعون، کرة چشم، کودک، و عالم زر بهزیبایی با استدلال جبرگرایانهشان به استدلال شیر پاسخ میدهند؛ اما ازآنجاییکه استدلال نخجیران در این مرحله چندان محکم نیست و فقط شواهدی از ناکامماندن بسیاری از سرکشان و نامداران را برای ارائه دارند و با عقلانیت کمتری قادر به پاسخگویی هستند، بهسمت نکوهش و بهکارگیری ارزشهای منفی و برچسبزنی روی میآورند؛ چیزی که بهخوبی بیانگر آگاهی نخجیران از موقعیت ضعیف خود بوده است و باعث طولانیشدن مباحثهشان میشود.
براساس تئوری انتخاب افراد بهمحض اینکه چیزی را میبینند که با خواستهشان تفاوت زیادی دارد، ناخودآگاه برچسبی را از مخزن برچسبهای بد به آن میزنند. بابهکارگیری برچسبهای بد اختلاف میان آنچه مشاهده میشود با آنچه خواسته میشود، در ذهن فرد زیادتر میشود و هرچه این اختلاف زیادتر شود، به درگیرشدن بیهودة افراد در منازعه، قهر، سخنچینی و پند و اندرزدادن نامؤثر به دیگران منجر میشود و درنهایت بدون هیچ ثمری فرسودگی را بهدنبال خواهد داشت (گلسر، 1398الف: 284)؛ همانطور که نهایتاً در پایان مباحثه شاهد خستگی و عقبنشینی نسبی نخجیران هستیم.
آخرین تلاش نخجیران بیان داستان عزرائیل و مردِ هراسانِ گریزنده به هندوستان برای اثبات جبر و بیفایدهبودنِ تدبیر است که با بیان آخرین دلایل شیر در اثبات اختیار، دیگر جایی برای بحث بیشتر برای نخجیران باقی نمیگذارند و مولانا نیز با این بیت شیر را برندۀ نهایی بحث اعلام میکند:
زین نمط بسیار برهان گفت شیر |
| کز جواب آن جبریان گشتند سیر |
تا این بخش حکایت اینگونه به نظر میآید که شیر و نخجیران با وجود مباحثهای طولانی قادر به متقاعدکردن یکدیگر نمیشوند. مطابق تئوری انتخاب وقتی در دنیای مطلوب افراد دربارة موضوع موردبحث تصاویر متفاوتی وجود داشته باشد، ممکن است افراد دربارة آنچه در جهان واقع رخ میدهد نتوانند هرگز با یکدیگر موافقت کنند و سرانجام واقعیت را بهگونهای تعریف کنند که بیشتر مناسب حالشان باشد (گلسر، 1396: 97)؛ اما بااینحال، در عمل چیزی به نام دنیای واقعی نیز وجود دارد که ما بخش عمدهای از آن را بهطور یکسان و یکشکل میبینیم و همین باعث میشود که با یکدیگر کنار بیاییم و کاری را به انجام برسانیم (همان: 99). شاید همین تبیین بتواند ابهام این بخش از حکایت را روشنگری کند که «چرا با وجودی که شیر در مباحثه پیروز شده بود در آخر به خواستة نخجیران تن داد؟».
علاوهبر این تبیین میتوانیم حرکت شیر را اینگونه نیز توجیه کنیم که چون ما بهطور پیوسته درحال تلاش برای ارضای نیاز خود هستیم، بسته به اینکه در زمان تصمیمگیریمان کدام نیاز در اولویت قرار دارد، جهان مطلوب خود را خلق و بازآفرینی میکنیم (Rizzolatti, Fogassi, 2014: 27)؛ بر این اساس احتمالاً در طی مذاکره بهمرور در دنیای مطلوب شیر نیز تغییراتی صورت گرفته بود که نخجیران با ظرافت خاصی با استفاده از تصاویر مطلوب مشترک و وقوف به سیستم ارزشی شیر و بهویژه ایجاد احساس گناه و ترس در شیر موفق به بازآفرینی دنیای مطلوب توسط خود شیر شده بودند:
مرده باید بود پیش حکم حق |
| تا نیاید زخم از رب الفلق |
بخش دیگری از این بازآفرینی میتواند منتج از مذاکرة نخجیران در چهارده بیت بخش 46 باشد که با روایات و احادیث سعی در ارجحنشاندن توکل بر جهد و جایگزینکردن آن بهعنوان تصویر مطلوب دارد؛ زیرا براساس تئوری انتخاب برای اینکه بتوانیم تصویری را از دنیای مطلوب فردی خارج کنیم باید آن را با تصویر دیگری جایگزین کنیم که بهطور معقول توان برآوردهکردن نیاز اساسی مرتبط با تصویر کنونی را داشته باشد.
قوم گفتندش که کسب از ضعف خلق |
| لقمة تزویر دان بر قدر حلق |
علاوهبر راهکارهای فوق، تهیة مداوم شکار بدون ایجاد زحمت برای شیر که با وعدهها و نوازشهای کلامی نخجیران همراه بود و بهخوبی نیاز قدرت و بقای شیر را برآورده میساخته است، میتوانست در ایجاد و نگهداری تصویر جدید مطلوب نقش داشته باشد.
در نقطة مقابل این حرکت هوشمندانة نخجیران، اشتباه شیر که نهایتاً به نابودی وی منجر شد، در این بود که اجازه داد مباحث نخجیران به ایجاد تعارض در وی بینجامد. اگر شیر این باور تئوری انتخاب را قبول داشت که دیگران فقط اطلاعات میدهند و فرد در قبال واکنش به این اطلاعات حق انتخاب داشته است و میتواند آنها را نادیده بگیرد (Perkins, 2019: 17) مسلماً دچار تعارض نمیشد.
به عقیدة گلسر (1398ب: 85) اگر افراد بهجای کمکگرفتن از سیستمهای ارزشی خود بکوشند هر بخشی از یک رویداد مهم را جداگانه ارزیابی کنند، در تعارضی شدید قرار خواهند گرفت؛ همان تعارض شدیدی که نهایتاً شیر را به پذیرش پیشنهاد نخجیران سوق داد. براساس تئوری انتخاب، در هنگام تعارض چون همواره بین خواسته و داشته شکافی باقی میماند، سیستم رفتاری فرد در تلاش برای کاهش این تفاوت همچنان بهدنبال پیداکردن رفتاری رضایتبخش میشود و توان این تشخیص را ندارد که گاهی چنین چیزی اساساً ناممکن است. به همین دلیل هنگام تعارض فرد باآنکه میداند کاری از دستش ساخته نیست، پیوسته از درون احساس فشار میکند تا به اقدامی دست بزند (همان: 232 و 231).
درواقع وقتی تعارض ایجاد میشود، چه تعارض بین دو نیاز باشد و چه درون یک نیاز خاص، هیچ موضع اخلاقی استانداردی راهگشای شخص گرفتار در تعارض نخواهد بود؛ اما آگاهی از این واقعیت به فرد کمک میکند تا کنترل بر زندگی را از دست ندهد (همان: 240) و به انتخابهای عجولانه و غیرمنطقی دست نزند. همانطور که در ادامة داستان میبینیم نخجیران با ایجاد احساس گناه و تعارض در شیر و فشار زیاد بر وی برای تصمیمگیری سریع و همچنین ایجاد زمینه برای تغییر دنیای مطلوب شیر سرانجام با وجود عقبنشینیشان در مباحثه توانستند پیشنهاد خود را عملی کنند.
عهدها کردند با شیر ژیان |
| کاندرین بیعت نیفتد در زیان |
پیشنهادی که برای هر دو طرف مذاکره با وجود اختلاف نظر مقبول است؛ زیرا کنترل بیرونی، هم برای افراد قدرتمند که بیشتر اوقات خواستهشان را به دست میآورند و هم برای ضعیفان تأثیرگذار است (گلسر، 1396: 33).
قرعه بر هرکه فتادی روز روز |
| سوی آن شیر او دویدی همچو یوز |
نخجیران افرادی ضعیفاند که کنترل بیرونی را پذیرفتهاند؛ زیرا زمانی که کنترل زندگی از دست فرد خارج شود، حتی اگر رفتار غیرعادی باعث شود کنترل بیشتری بر زندگی پیدا کند، این رفتار غیرعادی برای فرد به رفتاری سازمان یافته تبدیل خواهد شد (گلسر، 1398ب: 128)؛ ازاینرو تهیة شکار بهوسیلة نخجیران و پذیرش آن به رفتاری سازمانیافته در آنها تبدیل شده بود؛ اما برای اینکه فرد کنترل مؤثری بر زندگی خود داشته باشد، باید بداند بااینکه مسئول تمام پیشنهادهای منطقی یا غیرمنطقی ذهنش نیست، مسئول انتخاب عمل به ایدهای است که ذهنش خلق و پیشنهاد کرده است (Jusoh, 2018: 314). احتمالاً چنین باوری در خرگوش وجود داشته است که منجر شد در برابر راهکار نخجیران مقاومت کند و با ورودش به داستان مضمون و محتوای بحثها را دستخوش تغییر کند. این بار خرگوش را با باوری ارادهگرا اما با موضعی متفاوت از ارادهگرایی شیر میبینیم.
چون به خرگوش آمد این ساغر بدور |
| بانگ زد خرگوش کاخر چند جور |
اما آنچه در شعر با عنوان مکر از رفتار خرگوش بیان میشود، میتواند از دیدگاه تئوری انتخاب یک رفتار بازسازماندهیشده باشد. مطابق این تئوری هرچند افراد برای حفظ و کنترل زندگیشان هر روز از رفتارهای سازمانیافتهای استفاده می کنند، همواره طی فرایندی مبتکرانه رفتارهای جدیدی را به کار میگیرند که گلسر آن را بازسازماندهی یا سازماندهی مجدد مینامد (گلسر، 1398ب: 111).
در مغز یک سیستم خلاق وجود دارد که خلاقیت و نوآوری را به تمامی رفتارهای کلی میافزاید (گلسر، 1396: 249)؛ بدینگونه که ایدههای جدید معمولاً ابتدا بهصورت یک فکر کوچک یا تغییر احساس خفیف یا ترکیبی از این دو آغاز میشود که اگر به آن توجه شود بهتدریج بهشکل نامنظم و پیشبینینشدهای رشد میکند؛ تا جایی که کمکم فرد متوجه میشود در آستانة عملیکردن آن قرار دارد (گلسر، 1398الف) و این همان مسیری بود که خرگوش در داستان پشت سر میگذارد؛ به این صورت که ابتدا برای رضایت نخجیران به حیله و نیرنگ ازطریق کلام متوسل میشود:
گفت ای یاران مرا مهلت دهید |
| تا به مکرم از بلا بیرون جهید |
اما با مقاومت و ریشخند و تحقیر نخجیران روبهرو میشود. به این دلیل که افراد با سیستمهای ارزشی خشک و انعطافناپذیر (مانند جبرگرایی مطلق در نخجیران) وقتی با افرادی روبهرو میشوند که بدون دلبستگی به هرگونه نظام ارزشی در کنار خوب عملکردن، زندگی را مدیریت میکنند، بیشتر برآشفته میشوند (گلسر، 1398الف: 87)؛ زیرا طبق نظر گلسر (همان: 87) سیستم ارزشی آنها فقط آزادیای را برایشان مجاز میداند که در درون خود به آن دسترسی وجود دارد و جدیترین ایراد هر سیستم ارزشی (مانند سیستم ارزشی خشک نخجیران) از بین بردن نیاز آزادی است و اگر نیازهای اساسی ما از راه صحیح ارضا نشود، ما به رفتارهای مخربی چون انتقاد و سرزنش و تحقیر و... دست خواهیم زد. رفتارهایی که در برخورد نخجیران با پیشنهاد خرگوش به آن برمیخوریم.
قوم گفتندش که ای خرگوش دار |
| خویش را اندازه خرگوش دار |
ما خلاقیت خرگوش را در ورود به دنیای مطلوب نخجیران و یافتن تصاویر مشترک با آگاهی از سیستم ارزشی نخجیران میبینیم. این کار را خرگوش به ظرافت و ازطریق کشیدن بحث به چارچوب دینی و ایجاد شباهت بین پیشنهاد خود، حکمت و خرد پیامبرانه عملی میکند. با این حرکت علاوهبر رهایی خود از برچسب مکر و حیله در دنیای مطلوب نخجیران جای میگیرد.
هر پیمبر امتان را در جهان |
| همچنین تا مخلصی میخواندشان |
وقتی فرد در دنیای مطلوب افراد وارد شود، میتواند در ایجاد خواستهها یا تصاویر جدید نقش داشته باشد (صاحبی و سلطانیفر، 1397: 32)؛ حرکتی که خرگوش بهدرستی انجام داد و ما شاهد ایجاد خواستة جدید در نخجیران میشویم.
بعد از آن گفتند کای خرگوش چست |
| در میان آر آنچ در ادراک تست |
تصاویر دنیای مطلوب در ایجاد انگیزه و رفتار افراد نقش مهمی بازی میکند (گلسر، 1398الف: 57). تمایل درونی نخجیران برای پُرکردن شکاف بین داشته با خواستة جدیدی که بهوسیلة خرگوش در دنیای مطلوبشان ایجاد کرده بود، آنها را بهسمت انتخاب رفتاری جدید و قبول پیشنهاد خرگوش سوق داد. یکی از حرکتهای تأملبرانگیز وی این است که چندان در بند متقاعدکردن سایر جانوران نیست؛ بهطوریکه بدون آوردن دلیلی محکم، حدیث سفارش به مشورت را پشت گوش میاندازد و با تأکید بر رازورزی از دادن پاسخ شانه خالی میکند. این رفتار خرگوش یادآور یکی از آموزههای بنیادین تئوری انتخاب است که میگوید ما بهوسیلة عوامل و رویدادهای بیرونی کنترل و مجبور به رفتار نمیشویم؛ مگر اینکه خودمان اجازه دهیم چنین چیزی در زندگی ما رخ دهد. این یکی از نقاط قوت خرگوش نسبتبه شیر بود؛ اشتباهی که شیر در پایان داستان انجام داد.
ما زمانی به اوج داستان میرسیم که خرگوش و شیر با هم روبهرو میشوند. هر دو معتقد به جهد و تلاش و ارادهگرایی هستند و از دو زاویة مختلف به موضوع نگریسته و با نخجیران وارد مباحثهای پیروزمندانه شدهاند و حال در برابر یکدیگر برای مقابله ایستادهاند تا برندة نهایی این داستان مشخص شود. ابیات رویارویی این دو که مولانا بهزیبایی روایت کرده است، ازلحاظ روانشناختی بسیار تأملبرانگیز است. شیر بهخاطر دیر رسیدنِ شکارش خشمگین است. نیاز قدرت و نیاز بقای وی آسیب دیده است و خود را بهخاطر فریبخوردن از دهر و پذیرش جبر روزگار سرزنش میکند. مولانا برخورد کلامی شیر در چنگال خشم و تکبر را با خرگوش سوار بر عقل و خرد به تصویر میکشد؛ خرگوش درصدد ارائة اطلاعاتی است که شیر را بیشتر در خشم خود غوطهور کند و نیاز قدرت، آزادی و بقای او را به خطر بیندازد؛ او دنیای واقعی شیر را متفاوت از دنیای مطلوبی به تصویر میکشد که در آن شیر یکهتاز مرغزار بود؛ گویی میداند این شکاف شیر را به اقدامی سوق خواهد داد که شاید آنها را به رهایی برساند.
مطابق تئوری انتخاب، این خود فرد است که تصمیم میگیرد نستبه اطلاعات دریافتی از محیط چه واکنشی بدهد (Jusoh, 2018: 315). بر این اساس، حرکت خرگوش برای ارائة تصویری ساختگی از دنیای واقعی را هم میتوانیم براساس نادیدهگرفتن این آموزة تئوری انتخاب و درنهایت در واکنش نادرست شیر در برابر اطلاعات دریافتشده از خرگوش بیان کنیم و هم میتوانیم ازطریق سیستم رفتار کلی تبیین کنیم. در تئوری انتخاب در تبیین رفتار کلی براساس مدل ماشین رفتار، فرد همواره بر دو بخش «فکر» و «عمل» بهطور مستقیم کنترل دارد و کنترل بر دو بخش فیزیولوژی و احساس بهطور غیرمستقیم و ازطریق فکر و عمل صورت میگیرد (صاحبی و سلطانیفر، 1397: 47). خرگوش مطابق مدل ماشین رفتار گلسر با تعریف داستان خوردهشدن خرگوش پیشکشی نخجیران توسط شیر دیگری توانست به خشم شیر دامن زند.
نکتة ظریف و تأملبرانگیز این قسمت از داستان این است که داستان ساختگی خرگوش دقیقاً همان سرنوشت جبریای بود که نخجیران میخواستند بر او تحمیل کنند. وی با تدبیری زیرکانه مسیری دیگر خلق کرد که این بار خود شکارچی شیر شود. مولانا در این بخش با ظرافت خاصی نقش انتخاب و جهد انسان را در خلق سرنوشتش به تصویر میکشد. او در قالب داستان خرگوش دو مسیر، دو شیر، دو خرگوش، و سرانجام دو سرنوشت متفاوت و مجزا را به خواننده نشان میدهد. دو تصویر از دو جهان جبرگرایانه و اختیارمدارانه که با تمثیلی از چاه به هم متصل شدهاند. چاهی که در یکسوی آن خرگوشی جبرگرا در کنار شیری گرسنه در انتظار نیستی نشسته و در سمت دیگر سایة رقصان خرگوشی ارادهگرا در انتظار واکنش نهایی آن چیزی است که با تدبیر خود مهیا کرده است.
مولانا با رسیدن به این بخش از حکایت، بحث شیر و خرگوش را رها میکند و در ابیات بعدی ابتدا به اهمیت قضاوقدر میپردازد؛ سپس از مبحث جبر به توکل گریز میزند. در بین ابیات هرچند به نقش خرد و انتخاب مسیرهای مختلف اشاره میرود، همچنان در ادامة ابیات، بهویژه در داستان سلیمان نبی بر رویکرد قضا و قدرگرایانه تأکید میشود.
از قضا این تعبیه کی نادرست |
| از قضا دان کو قضا را منکرست |
مولانا در داستان هدهد همانطور که در ابیات قبل تدبیر و انتخاب را ستایش کرده است، این بار قضاوقدر و جبر را میستاید و بهصورت تلویحی بیان میدارد که تدبیر و زیرکی انسان در برابر ارادة خداوند کارساز نیست و درنهایت با بیان چند بیت در تأیید تسلطِ ارادة حق بر ارادة خلق، به محور اصلی داستان و پردة آخر بازمیگردد تا شیر را قربانی خشم و نخوتش کند.
چونک خصم خویش را در آب دید |
| مر ورا بگذاشت و اندر چه جهید |
براساس تئوری انتخاب در تفسیر چرایی رفتار شیر میتوان گفت دیگران نه میتوانند فردی را بدبخت کنند و نه خوشبخت؛ زیرا آنها فقط اطلاعات ارائه میدهند و اطلاعات بهخودیخود نمیتواند احساس یا عملی را در فرد ایجاد کنند و سرانجام این خود فرد است که بعد از پردازش اطلاعات تصمیم میگیرد چه کاری انجام دهد.
همانطور که در انتهای داستان نمایان است، خرگوش فقط اطلاعاتی به شیر با هدف ایجاد خشم در وی ارائه داده بود؛ اما شیر میتوانست با کنترل فکر و رفتار خود احساس خشم و متعاقباً سازوکار بدنی خود را مدیریت کند و از این طرق ماشین رفتارش را به مسیر بهتری هدایت کند. در رفتار کلی شیر که با هدف پرکردن فاصله و شکاف بین آنچه «میخواست» و آنچه «درک میکرد» انجام میگرفت، شاهد رفتارهای مخربی مانند انتقاد از خود، ارزیابی منفی رفتار خویش و رفتار نخجیران و همچنین خودگوییهای منفی شیر هستیم؛ افکار و اعمالی که منتهی به احساس خشم و برافروختگی شیر و نهایتاً به انتخاب نادرست واکنش و رفتار وی منجر شد که نابودیاش را به همراه داشت. شیر مانند همة کسانی که از کنترل بیرونی استفاده میکنند، زمانی که در کنترل دیگران ناکام ماند، از زور و جبر استفاده کرد؛ غافل از اینکه کنترل بیرونی همواره منشأ بروز مصیبت و ناخشنودی میشود (Rapport, 2019: 69).
براساس تئوری انتخاب بیشتر افراد وقتی کنترل مؤثری بر زندگی خود نداشته باشند، سریع به فکر استفاده از ابراز خشم بهعنوان یک رفتار کلی مادرزادی میافتند. ابراز خشم یک دستورالعمل ژنتیکی است؛ اما اینکه چرا برخی از افراد بیشتر از سایرین این رفتار را انتخاب میکنند به آن چیزی بازمیگردد که در طول زمان آموخته یا ابداع کردهاند و نیز ارزیابیشان از اینکه کدام رفتار ممکن است اکنون مؤثرتر و کارآمدتر باشد.
وقتی شیر با ناکامی روبهرو شد براساس عادت به کنترلگری و براساس رفتار سازماندهیشدهاش و یا براساس سیستم خلاق و رفتار بازسازماندهیشدهاش با پیشنهاد پرخاشگری برای کنترل شرایط روبهرو شده است؛ درحالیکه سیستم بازسازیدهندة رفتار گاهی ممکن است هیچچیز بهتری از رفتار کنونی پیشنهاد نکند (گلسر، 1398ب: 113). حتی زمانی که ناکامیها شدید و یأس و ناامیدی شدت مییابد، سیستم خلاق کمکم به پیشنهادهای خشن و حتی خطرناک نیز روی میآورد؛ زیرا در آن لحظه راه بهتری را نمیشناسد (همان: 119). هدف سیستم خلاق فقط خلق و آفرینش راهکار است و بهخودیخود فرق درست از غلط، لطیف از خشن، و خردمندانه از جاهلانه را تشخیص نمیدهد و توجهی به زندهنگهداشتن فرد ندارد (همان: 123) و سرانجامِ تلخ و آموزندة شیر نیز گواه بر همین امر است؛ سرانجامی که میتوانست رخ ندهد اگر شیر با پذیرش مسئولیتش در برابر افکار، احساس و رفتارش برای لحظهای در برابر پیشنهاد سیستم خلاق و انتخاب رفتارش تأمل میکرد تا به این سؤال پاسخ دهد که «آیا قبول این راهکار و انتخاب این رفتار در به دست آوردن کنترل زندگی و رسیدن به خواستهام کمکی خواهد کرد؟» و این سؤال همان گام آغازین در مسئولیتپذیری است که محور اصلی تئوری انتخاب به شمار میآید.
3ـ نتیجهگیری
اشعار مولانا بهویژه در مثنوی معنوی حول محور اخلاق در زندگی، توسعة شناخت و خویشتنشناسی و ارتقای سطح وسع و توانایی انسان سروده شده است؛ بهطوریکه بدون اختصاص یک رویکرد روانشناختی به افکار مولانا میتوان آموزههای مختلف روانشناسی را در آن دید و اشعار هدایتگری فرهنگ و اخلاقی آن را در ردیف مربیگری دانست.
ربیگری در دیدگاه تئوری انتخاب، یکی از رویکردهای جدید روانشناسی به آزادکردن توان بالقوة افراد برای بهینه و بیشینهکردن عملکردشان در زندگی گفته میشود. در لابهلای اشعار داستان شیر و نخجیران ما شاهد تلاش مولانا برای نشاندادن نوعی نقشة راه برای سفر در خویشتن و بیداری و آگاهی فرد برای فراخواندن مسئولیت فردی و به دست گرفتن کنترل زندگی هستیم؛ درواقع تأکیدی ظریف و لطیف از آموزة اصلی تئوری انتخاب، یعنی مسئولیتپذیری.
داستان شیر و نخجیران ترکیب زیبایی از مفاهیم تئوری انتخاب و آموزههای آن است؛ مفهوم دنیای مطلوب و شکاف آن با دنیای ادراکی و نیازهای پنجگانة گلسر در همان آغاز داستان با توصیف از مرغزاری زیبا و نیازهای ارضانشدة بقا و آزادی و تصمیم نخجیران برای تغییر شرایط بهخوبی با مفاهیم و آموزههای تئوری انتخاب تبیینپذیر است. افراد وقتی به این باور میرسند که انتخاب رنج و بدبختی گزینة خوبی نیست و در غالب اوقات انتخابهای بهتری نیز در دسترس دارند، میتوانند مسئولیت زندگی خود را بر عهده گیرند؛ البته بهشرط پذیرش این واقعیت که آنها فقط توانایی تغییر شیوهای را دارند که خودشان برای زیستن انتخاب کردهاند و قادر نیستند بر فکر یا عمل دیگران کنترلی داشته باشند. به همین دلیل زمانی که ناخشنود هستند بهجای تلاش برای کنترل موقعیت بیرونی و یا دیگران و انتخاب درد و رنج حاصل از آن باید راهی پیدا کنند تا بتوانند شرایط و حال بهتری را تجربه کنند. این همان آموزة تئوری انتخاب است که مولانا در تصمیم نخجیران برای برآوردهشدن نیاز آزادی و بقایشان و نزدیکترشدن به دنیای مطلوبشان به ظرافت بیان کرده است.
در نگاه اول، تصمیم به پیشکشکردن شکار بهوسیلة خود نخجیران بهخاطر ادامة رنج، انتخاب درستی به نظر نمیآید؛ ولی بهترین انتخاب در زمان خود برای کاهش میزان رنج و افزایش کنترل بر زندگیشان بود؛ انتخابی که از دیدگاه تئوری انتخاب کاملاً توجیهپذیر است. در تئوری انتخاب هر رفتار در هر زمان، بهترین تلاش برای کنترل دنیای پیرامون است (Robey, Wubbolding, Malters, 2011: 287). هرچند این تلاشها گاهی مؤثر و مفید واقع نمیشود، مطمئناً با آگاهی فرد از انتخابهایش و مسئولیت پذیریش بهمرور به انتخابهای بهتری خواهد انجامید. این انتخاب بهتر در سیر داستان و در رفتار زیرکانة خرگوش مشاهده میشود. در داستان شیر و نخجیران انتخابهای کارآمد ازطریق تغییر اعمال و افکار صورت میپذیرد؛ همان تغییر فکری که شیر را بهسمت رفتار پرخاشگرانه سوق داد و موفقیت را به نفع خرگوش سنگین کرد.
در ادامة داستان در بررسی چگونگی ارتباط نخجیران و خرگوش با شیر شاهد تمرکز مولانا بر ارتباط کلامی بهشکل مباحثه برای متقاعدکردن طرفین هستیم؛ راهکاری علمی و مؤثر برای رسیدن به خواستهها ازطریق یافتن تصاویر جدید مشترک و پذیرش تصاویر متفاوت و غیرمشترک.
در بخش مباحثه بارها آموزههای تئوری انتخاب مانند نقش مسئولیت فردی در انتخابها، چگونگی برخورد با اطلاعات و مفاهیم و مضامینی مانند سیستم ارزشی، سازماندهی، تعارض و خلاقیت، کنترل بیرونی و درونی درخور استخراج است. هرچند به نقش سیستم خلاق ذهن بهطور روشن اشارهای نمیشود، در توجیه علمی تصمیم خرگوش و همچنین انتخاب نادرست رفتار خشم شیر برای ما ملموس است؛ درنهایت نتیجة موفقیتآمیز این مباحثه سخت و طولانی است که بر اصرار آگاهانه و ظریف مولانا در بهکارگیری اصول مذاکرة مبتنی بر تئوری انتخاب تأکید دارد؛ تأکیدی ضمنی بر راهکارهایی که در ادامة داستان، در ماجرای خرگوش و شیر و همچنین سایر تمثیلهای زیبایی به کار برده شده است در لابهلای ابیات انتهایی داستان دیده میشود؛ تاجاییکه سرانجام به پایانی آموزنده میانجامد که دلیلی متقن بر اهمیت کاربرد آموزههای تئوری انتخاب در مدیریت زندگی است.
ازاینروست که میتوان بهیقین بدون نسبتدادن دیدگاه مولانا به رویکرد خاصی در روانشناسی وی را یک مربی بزرگ و مثنوی معنوی را کتابی آموزنده و راهبردی و داستان شیر و نخجیران را تمثیل زیبایی از آموزههای تئوری انتخاب دانست که مطالعة آن پیشنهادی کاربردی برای داشتن زندگی مسئولیتپذیرانه است.
تعارض منافع
تعارض منافع ندارم
پینوشت
1. responsibility
2. Philosophy of Existentialism
3. Glasser.V
4. Reality therapy
5. Choice theory
6. External of psychology
7. Internal of psychology
8. Acceptance and Commitment Therapy (ACT)
9. Gall. M
10. Borg.R.W
11. mental picture album or quality world
منابع
1. بارانی، محمد؛ گلافشانی، رشید (1391)، «مثنوی، دریای فضایل تربیتی و تعلیمی»، پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، (13)4. 86‑63.
2. سارتر، ژان پل (1390)، روانكاوي وجودي، ترجمة احمد سعادتنژاد، چاپ دوم، تهران: پرستش.
3. صاحبی، علی؛ سلطانیفر، عاطفه (1397)، دعوت به مسئولیتپذیری: فرایند گام به گام واقعیتدرمانی، چاپ سوم، تهران: سایه سخن.
4. صاحبی، علی؛ زالیزاده، محسن؛ زالیزاده مسعود (1394)، «تئوری انتخاب: رویکردی در جهت مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی»، مجله رویش روانشناسی، 4 (11)، 134‑113.
5. غنیزاده، ابوالفضل (1398)، «نگاهی متفاوت به داستان شیر و نخجیران مثنوی از منظر نظریة اقسام عقلانیت»، فصلنامه پژوهشهای ادبی و بلاغی، سال 1، 7 (4)، شمارة پیاپی 28، 71‑60.
6. فتحاللهی، علی؛ صحرایی، قاسم (1392)، «ابعاد اجتماعی مهارتهای زندی از دیدگاه مولوی»، پژوهشنامه ادبیات تعیلمی، (17) 5، 218‑191.
7. کریمی، محمد؛ قوامی، بدریه (1400)، «بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی»، فصلنامه نقد، تحلیل و زیباشناسی متون، سال چهارم، شمارة 4، پیاپی 13، 113‑96.
8. کلاهی رستمی، حمیدرضا؛ رمضانی، علی؛ و اصغری گوار، نرگس (1397)، «بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخجیران مثنوی براساس نظریة آبرت الیس»، مجله عرفان اسلامی (ادیان و عرفان)، 14 (56)، 181‑159.
9. گال، مردیت؛ بورگ، والتر، گال جویس (1390)، روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمة دکتر احمدرضا نصر و همکاران، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
10. گلسر، ویلیام (1396)، تئوری انتخاب: درآمدی بر روانشناسی امید، ترجمة علی صاحبی، چاپ دوازدهم، تهران: سایه سخن.
11. گلسر، ویلیام (1398الف)، تئوری انتخاب و مدیریت زندگی، ترجمة علی صاحبی، چاپ سوم، تهران: سایه سخن.
12. گلسر، ویلیام (1398ب)، واقعیتدرمانی، ترجمة علی صاحبی، چاپ پنجم، تهران: سایه سخن.
13. مستعلیزاده، تهمینه؛ شیخلووند، فاطمه؛ فرهمند، محمد؛ غفاری، عذرا (1399)، «تحلیل شاخصههای هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریة رابرت ایمونز»، پژوهشنامة ادبیات تعلیمی، (46) 12، 128‑113.
14. مولوی، جلالالدین (1378)، مثنوی معنوی، دفتر اول، شرح کریم زمانی، چاپ ششم، تهران: اطلاعات.
15. یمینی، پرستو؛ احمدنژاد، کامل؛ محسنی هنجی، فرید؛ لطفی عظیمی، افسانه (1399)، «راهکارهای مولانا برای مقابله با ترسهای مذموم در مثنوی با نگاهی به دیدگاه روانشناسان»، پژوهشنامة ادبیات تعلیمی، (45) 12، 186‑157.
16. Azmy. S, R.P (2019), Forgiveness as an Effective Total Behavior. Reality Therapy/Choice Theory and Religion. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.21-28.
17. Czarny , R (2018), Reflections on Merging Two Theories to Nurture the Potential of Mediation. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVII, No. 2.40-50.
18. Deb, S., & Bhattacharjee, A. (2009), Self-esteem of depressive patients. Journal of the Indian Academy of Applied Psychology, 35(2), 239244.
19. Gündoğdu,R. (2018), The Influence of Choice Theory Anger Management Program (CTAMP)on the Ability of Prospective Psychological Counselors for Anger Management. International Education Studies; Vol. 11, No. 4.
20. Jusoh B. J,A (2018), Choice Theory and Reality Therapy in Individual and Group Counseling in a Malaysian Context. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVII, No. 2.73-75.
21. Jusoh , B. J,A & Podikunju,Sh.H. (2015), Choice Theory and 21. Reality Therapy (CTRT) Group Counseling Module. Asian Journal of Humanities and Social Studies (ISSN: 2321 – 2799). Volume 03 – Issue 04.313-318.
22. Joo Hou Ng (2019), Malaysian Chinese youths: learning ctrt is fun and impactful. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy . Vol. XXXVIII, Number2.43-57.
23. Luciotti, R( 2019), Clergy Self-Care. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.12-16.
24. Loyd, B. D. (2005), The Effects of Reality Therapy/Choice Theory Principles on High School Students' Perception of Needs Satisfaction And Behavioral Change. International Journal of Reality Therapy, 25(1).
25. Masom, C. P, Dye, L ( 2017), Attending to Basic Needs: Implementing Reality Therapy in School Counseling Programs to Enhance Academic Achievement and Career Decision-Making Skills. . International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXI, No. 2.47-57.
26. Mottern, R (2018), Populating the Quality World: A Neurobiological Explanation. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy . Vol. XXXVIII, Number1. 58-67.
27. Monahan, K. C., Steinberg, L., Cauffman, E., &Mulvey, E. P. (2009),Trajectories of antisocial behavior and psychosocial maturity from adolescence to young adulthood. Developmental psychology, 45(6), 16-54.
28. Passaro, P. D., Moon, M., Wiest, D. J., & Wong, E. H. (2004), A model for school psychology practice: Addressing the needs of students with emotional and behavioral challenges through the use of an in-school support room and reality therapy. Adolescence, 39(155), 503.
29. perkins, E (2019), Introductory Remarks Regarding Reality Therapy and Spiritualism. Clergy Self-Care. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.6-9.
30. Rapport, Z (2019), Quotes from William and Carleen Glasser. International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: An On-Line Journal. Vol. XXXVIII, No. 2.58-74.
31. Rizzolatti, G., & Fogassi, L.(2014), The mirror mechanism: Recent findings and perspectives. Philosophical Transactions of the Royal Society B. Retrieved fromhttp://dx.doi.org/10.1098/rstb.2013.0420
32. Robey, P. A., Wubbolding, R. E., & Malters, M. (2017), A comparison of choice theory and reality therapy to Adlerian Individual Psychology. The Journal of Individual Psychology Psychology. (4)73.283-294.
33. Rozzi, S. (2015), The neuroanatomy of the mirror neuron system. In P. F. Ferrari, & G. Rozzi (Eds.), New frontiers in mirror neuron research (pp. 3-22). New York, NY: Oxford University Press.
34. Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2000), Self-determination theory and the facilitation of intrinsic motivation, social development, and well-being. American psychologist, 55(1), 68.
35. Zeeman, R. D (2006), Glasser’s Choice Theory and Purkey’s Invitational Education – Allied Approaches to Counseling and Schooling. Journal of Invitational Theory and Practice—Volume 12.46-51.
[1] * استادیار گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران(نویسنده مسؤول)
noushin.derakhshan@ pnu.ac.ir
** استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران a_ghanizade@pnu.ac.ir
تاريخ وصول 8/7/1401 تاريخ پذيرش 4/10/1401