بررسی مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی مولوی
محورهای موضوعی : شاهنامه
فاطمه سلطانی
1
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک (نویسنده مسؤول))
حجت اله امیدعلی
2
(استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک)
کلید واژه: مثنوی, مولوی, تربیت, تربیت درونی,
چکیده مقاله :
تربیت درونی یا اکتشافی مبتنی بر فطرت آدمی است و یکی از نابترین شیوههای تربیتی است که در دورة معاصر بسیار به آن توجه شده است؛ روانشناسان جدید تربیتی این روش را یکی از مؤثرترین شیوههای تربیتی به شمار میآورند. عارفان پهنۀ ادب فارسی نیز توجه ویژهای بر تربیتِ مبتنی بر فطرت داشتهاند. مولوی در مثنوی معنوی، به اصل تربیت توجه ویژهای دارد. تربیت در مثنوی ازجمله مفاهیمی است که مولانا برای نهادینهکردن آن در وجود انسانها ـ در کنار اموری مانند خدا، معرفت، سیروسلوک، اعمال عبادی ـ به درونیشدن آن نظر داشته است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد تربیت درونی در مثنوی مولوی، درپی پاسخ به این پرسش است: مهمترین مؤلفههای تربیت درونی ـ که اندیشمندان و روانشناسانِ امر تعلیم و تربیت نیز به آن تأکید داشتهاند ـ در مثنوی معنوی کدام است؟ بدینمنظور نگارندگان بهروش توصیفیـ تحلیلی، مؤلفههای تربیت درونی را در شش دفتر مثنوی مولوی تحلیل و بررسی کردهاند. با توجه به دستاورد پژوهش، تأکید بر زبانِ عمل، تدریجیبودن امر تربیت، تقلیدنکردن، ثروت محرومیّت، حذفکردن بهجای ارائهکردن، عادتستیزی و توجه به تمایزهای فردی از مهمترین مؤلفههای تربیت درونی در مثنوی است که جزئیات و مباحث مربوط به آن در محورهایی جداگانه تحلیل و بررسی شده است.
"Inner education" or "exploratory education" is based on human nature and is one of the purest education methods that has received a lot of attention in the contemporary period. Modern educational psychologists consider this method as one of the most effective educational methods. Mystics in Persian literature have also paid special attention to education based on nature. Maulavi pays special attention to the principle of "education" in his spiritual Masnavi. Education in the Masnavi is one of the concepts that Rumi wanted to internalize in order to institutionalize it in the existence of humans - along with matters such as God, knowledge, conduct, and acts of worship. This article aims at investigating the dimensions of inner education in Maulavi's Masnawi, and seeks to answer this question: What are the most important components of inner education which the thinkers and psychologists of education have also emphasized in the spiritual Masnawi? In doing so, the authors have analyzed the components of inner education in six books of Mawlawi's masnavis by using a descriptive-analytical method. According to the results of the research, the emphasis on the language of action, the gradualness of education, not imitating, wealth of deprivation, eliminating instead of presenting, anti-habit and paying attention to individual differences are among the most important components of internal education in Masnavi that their details and topics of which are analyzed in separate axes.
_||_