متغیرهای دوگانة تحکیم و انحطاط حکومت از دیدگاه سعدی بر مبنای نظریه هرمنوتیک اسکینر
محورهای موضوعی : شاهنامه
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
کلید واژه: سعدی, روش هرمنوتیک اسکینر, سقوط و تحکیم حکومت,
چکیده مقاله :
سعدی از شاعرانی است که بیش از دیگران دغدغة حکومتداری را بیمحابا در شعر خود مطرح کرده است. او در تعامل و تقابل با حاکمان، عوامل متعددی را ارائه کرده است که در تثبیت و تحکیم همچنین انحطاط و سقوط حکومتها مؤثرند. در این مقاله، با الگوی روش هرمنوتیک اسکینر به بررسی متغیرهای دوگانه ـ استحکام حکومت و انحطاط و سقوط آن ـ در لایههای متن و فرامتنی آثار سعدی و هنجارگریزی او از رسوم رایج و موجود پرداختهایم تا برداشت دقیقی از مبانی اندیشگی و قصد و نیت مؤلف را از متن به دست آوریم. انجام این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوایی و مطالعة هرمنوتیک متن اسکینر بوده است. در این پژوهش به این نتیجه دست یافتیم که سعدی با آشنایی با زمینههای اندیشگی نظری اعم از هنجارهای قرآن و حدیث و هنجارهای اجتماعی قبل از خود، ضمن درک شرایط عملی موجود دربارة مسائل سیاسی اجتماعی هنجارگریزی داشته است و بهطور متعدد، هم بهتصریح و هم به تلویح دربارة علل سقوط حاکمان و دلایل تثبیت حکومتها، راهکارهای عملی را فراروی دولتمردان و امرا قرار داده است.
Saadi is one of the poets who has raised the concern of governance in his poetry more than others. In interaction and confrontation with the rulers, he has presented several factors that are effective in stabilizing and consolidating as well as the decline and fall of governments. In this article, we tried to investigate the dual variables of the strength of the government and its decline and fall in the textual and extratextual layers of Saadi's works and his deviation from the common and existing customs with the model of Skinner's hermeneutic method in order to get a precise understanding of the foundations of his thought. This research was done with descriptive method and content analysis and hermeneutic study of Skinner's text. In this research, we came to the conclusion that Saadi, being familiar with the fields of theoretical thought, including the norms of the Qur'an and Hadith, and the social norms before him, while understanding the existing practical conditions regarding social political issues, had an avoidance of norms and in many cases, both explicitly and implicitly. He has put practical solutions in front of statesmen and nobles regarding the reasons for the fall of rulers and the reasons for the stabilization of governments.
_||_
نشريه علمي پژوهشنامه ادبيات تعليمي سال پانزدهم، شمارة پنجاه و هشتم، تابستان 1402 |
متغیرهای دوگانة تحکیم و انحطاط حکومت از دیدگاه سعدی بر مبنای نظریه هرمنوتیک اسکینر
دکتر علی آسمند جونقانی1
چکيده
سعدی از شاعرانی است که بیش از دیگران دغدغة حکومتداری را بیمحابا در شعر خود مطرح کرده است. او در تعامل و تقابل با حاکمان، عوامل متعددی را ارائه کرده است که در تثبیت و تحکیم همچنین انحطاط و سقوط حکومتها مؤثرند. در این مقاله، با الگوی روش هرمنوتیک اسکینر به بررسی متغیرهای دوگانه ـ استحکام حکومت و انحطاط و سقوط آن ـ در لایههای متن و فرامتنی آثار سعدی و هنجارگریزی او از رسوم رایج و موجود پرداختهایم تا برداشت دقیقی از مبانی اندیشگی و قصد و نیت مؤلف را از متن به دست آوریم. انجام این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوایی و مطالعة هرمنوتیک متن اسکینر بوده است. در این پژوهش به این نتیجه دست یافتیم که سعدی با آشنایی با زمینههای اندیشگی نظری اعم از هنجارهای قرآن و حدیث و هنجارهای اجتماعی قبل از خود، ضمن درک شرایط عملی موجود دربارة مسائل سیاسی اجتماعی هنجارگریزی داشته است و بهطور متعدد، هم بهتصریح و هم به تلویح دربارة علل سقوط حاکمان و دلایل تثبیت حکومتها، راهکارهای عملی را فراروی دولتمردان و امرا قرار داده است.
واژههای کلیدی
سعدی؛ روش هرمنوتیک اسکینر؛ سقوط و تحکیم حکومت
1ـ مقدمه
در گذشته، همواره اندیشمندان به شناخت مسائل جامعه و حکومت و مطالعة علل انحطاط حکومتها توجه داشتهاند. دربارة راهکارهای تثبیت و استحکام نظامهای سیاسی نظرهای متعدد و مختلفی تاکنون ارائه شده است. ادبا و شاعران به این متغیرهای دوگانه (تثبیت و قوام حکومت و انحطاط آن) در متون ادبی نیز توجه داشتهاند و آنها را در آثار خود منعکس کردهاند. اوضاع اجتماعی و سیاسی هر دوره متأثر از زمانه شاعر، زمینة خلق آثار ادبی را فراهم کرده و پیوستگی عمیقی بین ادبیات و سیاست رقم زده است. برخی بر این باورند که «نویسنده و شاعر یکی از صداهای روزگار خویش است» (امین، 1384: 44). در مقالة حاضر درصدد هستیم با نگاهی محتوایی متنی و فرامتنی به مبانی فکری و عملی سعدی، به درک درستی از دو پدیدة تثبیت و سقوط حکومتها دست یابیم. ازآنجاکه دستیابی به موضوع فراتر از سطح زبانی است و باید به عمق انگیزه و افکار و زمینههای اجتماعی وارد شد، روش استفادهشده در این تحقیق نظریة هرمنوتیک اسکینر است. برای ورود به این روش، علاوهبر مطالعة سطح ادبی، نیات مؤلف و زمینههای اجتماعی تألیف و تولید متن و شناخت گفتمان حاکم بر جامعه و قواعد سیاسی حاکمیت اجتنابناپذیر است. به همین سبب، در پس اندیشههای سعدی، زمینههای موجود اجتماعی و دلایل پرداختن به چنین موضوعی اعم از تصریح یا تلویح و گفتمان موجود در دورة او دارای اهمیت است. ازآنجاکه «آثار ادبی همواره محصول و مولود حیات اجتماعی است» (زرینکوب، 1361: 44)، مطالعه و تکیة صرف به سطح ادبی سبب گمراهی محقق خواهد شد؛ ازاینرو در این تحقیق برآنیم تا طبق نظریة هرمنوتیک اسکینر دریابیم به چه میزان سعدی در آثار خود برخلاف هنجارهای مرسوم به مقابله با ظلم و جور ـ که عامل اصلی سقوط حاکمان بوده است ـ پرداخته است و عوامل مؤثر در تثبیت حکومتها که حاکمان از آن غفلت ورزیدهاند و سعدی برخلاف میل حاکمان با اندرز و نصیحت به گوش حاکمان رسانده است، چیست؟ سعدی در دو اثر مهم خود، بوستان و گلستان، باب خاصی برای پادشاهان و رفتار آنان ترتیب داده است. علاوهبر آن در قصاید و نصيحةالملوک نیز بهطور مفصل در سیرت پادشاهان و بایدونبایدهای حکومت داد سخن داده است؛ اما علاوهبر اینها شناخت محور اندیشگانی او وابستهبه درک فرامتن و زمینههای اجتماعی و هنجارهای موجود در زمان اوست.
1ـ1 پیشینة پژوهش
اگرچه دربارة سعدی مقالات و تحقیقات متعددی نوشته شده است، مهم آن است که سعدی در متغیرهای مربوطبه حکومت چقدر در هنجارهای موجود تغییر ایجاد کرده و متفاوت با شاعران و نویسندگان خود عمل کرده است. در این تحقیق، با ذکر نمونههایی از تحقیقات گذشته در باب شخصیت سیاسی سعدی، کنش سیاسی و زمینههای عملی او در تصرف و دخالت 1 در هنجارها، به روش هرمنوتیک اسکینر بررسی خواهد شد و عوامل انحطاط و یا تحکیم حکومت طبق متغیرهای مربوط به آن، که محققان دیگر تاکنون به آن نپرداختهاند، مطالعه میشود. احسان نراقی در نشریة بخارا (1379) مقالهای با عنوان «مفهوم اعتدال و عدالت در اندیشه سعدی» به چاپ رسانده است که بیشتر به موضوع شخصیت انسانی و عدالتخواه او اشاره کرده است. فرهنگ رجائی در سال 1379 مقالة «مقدمهای بر اندیشة سیاسی و اجتماعی سعدی» را در کیهان فرهنگی چاپ کرده است. مقالة «اندیشة سیاسی و حکومتی در بوستان و گلستان» (1387) از آقای بیژن ظهیریناو و عمران پاکمهر، اوضاع سیاسی عصر سعدی ازجمله عدالتمحوری او را مطرح و بیشتر موضوع مشروعیت حکومت را در اندیشة سعدی بررسی کردهاند. حسین صفرینژاد در نشریة ادبیات فارسی (1389) مقالة «بررسی اندیشههای سیاسی و اجتماعی سعدی را با تأکید بر رویکرد طنز و طیبت» طبقات اجتماعی دورة سعدی را ارائه کردهاند. محتشم محمدی و شهلا آموزگار (1393) نیز در مجلة مطالعات ایرانی مقالة «کشورداری را از دیدگاه سعدی با توجه به مکانیسم تنبیه و تشویق برای ترغیب سلاطین به عدالتورزی» آورده است. علی باقری و محمدحسن اسدی مقالة «نسبت اندیشة سعدی با نظریههای روابط بینالملل» را در مجلة رهیافتهای سیاسی در سال 1398 چاپ کردهاند که عمدتاً به نگاه سعدی به جهان و روابط بینالملل اختصاص دارد. محمدعلی حکیم و علی ناظمی نیز در مقالهای با عنوان «بازتاب مفاهیم سیاسی در اندیشه و آثار سعدی» که در سال 1394 ارائه شده است، به مفاهیمی همچون حقوق بشر، صلح و دوستی و رازداری پرداختهاند و به دو موضوع عدل و جور در آثار سعدی اشارهای نکردهاند. علی قاسمی در فصلنامة رهیافتسیاسی و بینالمللی (1399) مقالة «فهم مسأله اصلی اندیشه سیاسی سعدی» را نگاشته است. پایاننامة بازتاب ساختارهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی ایران در گلستان و بوستان از محمدرضا رحیمی نیز از دیگر تحقیقات دربارة سعدی است. تفاوت این تحقیق با مطالعات گذشته شمارش عوامل انحطاط و یا تحکیم حکومت از دیدگاه سعدی با توجه به روش هرمنوتیک اسکینر است که تاکنون مطالعه نشده است.
1ـ2 مبانی نظری
مبانی نظری این تحقیق منحصر به نظریة کوئنتین اسکینر و بوستان و گلستان سعدی با تأکید بر موضوع متغیرهای تحکیم و انحطاط حکومتهاست.
ـ نظریة کوئنتین اسکینر
روش هرمنوتیک اسکینر روشی مؤلفمحور برای تفسیر و فهم متون است که «بهواسطة آن میتوان اندیشة سیاسی را با توجه به متون و زمینه به دست آورد. این روش به چگونگی فهم اندیشه مربوط میشود» (قاسمی، 1399: 44). مبنای این دیدگاه بر این اصل استوار است که برای درک یک متن بدون دستیابی به قصد و نیت نویسنده و فارغ از زمینههای اجتماعی و زمینههای زبانی و فکری نمیتوان فهم درستی از متن به دست آورد. این نظریه را کوئنتین اسکینر ارائه کرده است که در کنار مورخان اندیشه شأن مستقلی برای تاریخ اندیشهها در نظر میگیرد و مدعی است برای تحلیل اندیشه باید زمینة اندیشه بازسازی شود. اسکینر به نقد روشهای تفسیری میپردازد که فقط به متن توجه میکنند و برای فهم اندیشهورزی مؤلف علاوهبر زمینههای فکری و سیاسی به قصد و نیت او توجه خاصی دارد (محمود پناهی، 1394: 150‑149). او دغدغة خود را در بررسی تاریخ اندیشه از رهگذر نقد دو رهیافت متنگرایی و زمینهگرایی، نظر به روشی جمعگرایانه برای محقق برای فهم معنای هر متن میگشاید و آن را با قصد مؤلف پی میگیرد. به نظر وی «درک متون متضمن فهم این است که آنها قصد دارند چه معنایی بدهند و چگونه این معنا قصد میشود، تفسیر شود. برای فهم یک متن بایستی حداقل فهم دو امر موجود باشد هم قصد فهمیدهشدن و هم قصدی که این قصد فهم شود که متن بهمثابة عمل ارتباطی قصدشده بایستی در برداشته باشد» (Skinner, 2002: 86). «در رهیافت زمینهگرایی، زمینة تعیینکننده معنای متن است و فهم معنای متن منوطبه فهم زمینههای فکری، دینی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن است (Skinner, 1988: 22). «وی هدف اصلی مفسر را اثبات معنای متن میداند و تأکید دارد «این معنا صرفاً با قرائت خود متن به دست نمیآید؛ بلکه برای دستیابی به آن باید به فراتر یا فروتر از سطح ادبی متن رفت و در پس آن انگیزهها و نیات مؤلف و زمینة اجتماعی و زبانی نگارشی آن را جستجو کرد» (ریچارد، 1377: 64). «توجه به نیت و انگیزههای مؤلف، زمینة فرهنگی و اجتماعی و زبانی نگارش متن در فهم معنای متن ضروری است؛ چراکه نکاتی که در خود متن نیست را برای ما روشن میکند» (اسکینر، 1393: 15). در نگاه اسکینر بدون فهم بستر اجتماعی ـ سیاسی مؤلف که زایندة متن و اندیشة نویسنده بوده است، درک و فهم معضلات و مسائل اجتماعی ـ سیاسی دوران او و امکان فهم متن منتفی است. در راستای درک اجتماعی سیاسی، شناخت گفتمان سیاسی در هر دورة تاریخی مستلزم شناخت عوامل متعددی است که به سه مورد از مهمترین آن اشاره میشود:
1. درک مشکلات و پرسشهای مطرحشده در آن دوره؛
2. شناخت زبان خاص آن دوره و معانی و مفاهیم و گزارههای متداول؛
3. شناخت گفتمان غالب در جامعه در یک دورة تاریخی (مرتضوی، 1386: 181‑180).
در روش اسکینر مؤلفهها و عناصری نظیر فهم، معنا، بیان، زبان کنش، تأویل، تفسیر، زمینه و بازخوانی در مفهوم قصدگرایی سازمان مییابند (محمود پناهی، 1394: 152). ازنظر اسکینر نمیتوان تنها با تکیهبر یک عامل همچون زبان، اندیشة یک نویسنده را دریافت. حتی تمرکز تنها در مفاهیم و روابط لغات با یکدیگر، ممکن است ما را به گمراهی بکشاند؛ ازاینروی ضروری است برای تفسیر یک متن «با قراردادن نویسنده در فضای ارتباطی و گفتاری زمانهاش میتوان پی برد آیا قصد نویسنده از نوشتن یک متن آن بوده که گرایش اخلاقی یا استدلالی سیاسی خاص را مورد انتقاد قرار دهد یا اینکه میخواسته از آن گرایش و استدلال دفاع نموده و به پیشرفت آن کمک کند» (مرتضوی، 1386: 182).
مراحل پنجگانة تفسیر در نظریة هرمنوتیک اسکینر که عامل فهم اندیشة سیاسی است، به شرح زیر است:
1. با توجه به متون در دسترس، مؤلف در پدیدآمدن متن چه نقشی داشته است؟ و چه کار متفاوتی انجام داده است؟ نویسنده چقدر دخل و تصرف در هنجارهای مرسوم انجام داده و آیا در بیان اندیشه هنجارشکنی کرده است؟
2. مؤلف در پدیدآمدن اثر نسبتبه کنش سیاسی موجود 2 چه فعالیتی داشته است؟
3. تبیین و بررسی و شناسایی ایدئولوژیها چگونه اتفاق افتاده است؟
4. ارتباط ایدئولوژی با کنش سیاسی موجود که به ترویج ایدئولوژی خاص منجر میشود، چیست و این امر چه تأثیری در رفتار سیاسی دارد؟
5. کدام اندیشه و کنش سیاسی در ترویج و مرسومکردن تحول ایدئولوژی نقش دارد؟ (تولی، 1383: 58).
در این مرحله سه سؤال اساسی وجود دارد:
نخست اینکه هنجارهای مرسوم 3 زمان سعدی چه بوده است؟
دوم اینکه سعدی چقدر در آن هنجارها تأثیر و تصرف و دخالت 4 کرده است و چه میزان را پذیرفته و چه میزانی را رد کرده است؟
سوم اینکه کنش سیاسی موجود در سعدی و زمینههای عملی که او دربارة زمینههای نظری موجود اتخاذکرده چیست؟
در این تحقیق ما سعی خواهیم کرد براساس نظریة اسکینر در متن و فرامتن به انگیزه و قصد مؤلف دربارة موضوع تحقیق پی ببریم.
2ـ بحث و بررسی
براساس روش هرمنوتیک اسکینر برای کشف اندیشههای سیاسی سعدی در خصوص متغیرهای دوگانهی تثبیت و سقوط حکومتها با توجه به آثار او بهخصوص گلستان، بوستان، نصیحةالملوک و قصاید، لازم است فراتر از آثار و متن نوشتهها به زمینههای اجتماعی و شرایط زمانه سعدی توجه کرد. سپس مرحلهبهمرحله واکاوی کرد تا به عمق اندیشه او در این خصوص دستیافت.
3ـ زمینههای اجتماعی
زمینة اجتماعی مرسوم در دورة سعدی از متن آثار موجود او و همچنین فرامتنهای دیگرِ همزمان او بهخوبی درک میشود. همزمان با اوضاع آشفتة ایران در پایان دورة سلطان محمد خوارزمشاه بهویژه تعدی بیحد سلطان غیاثالدین خوارزمشاه (برادر جلالالدین خوارزمشاه) به مردم که سبب بیاعتمادی و یأس ملوک اطراف به سلطان شد، زمینه برای استیلای مغولان بر ایران هموار شد و متعاقب آن با حملة مغول، پس از سالها کشتار و فجایع عظیم، هلاکو، برادر منکوقاآن بغداد را نیز تصرف کرد و معتصم را بگرفت. در این دوره مدارس و مراکز علم خراب شد و با کشتار علما و فضلا و متواریشدن برخی از آنان، علم و ادب و هنر از رونق افتاد و تا اواخر دورة ایلخانی این فتور و نقصان بارز بود. در این راه برخی از مسلمانان و حاکمان ازجمله اتابک فارس و اتابک یزد مغولان را همراهی کردند و برخی مناطق همچون لرستان و کرمان و فارس در امان ماندند. با همراهی اتابکان آلسلغر با مغولان فارس از آسیب در امان ماند و آنان ایلی را قبول کردند؛ بهطوریکه در دورة اتابک ابوبکر بن سعد شیراز ملجأ اهل ادب و شعر شد و برخی از فضلا در این دوره به وزارت رسیدند که خاندان جوینی یکی از اینهاست. سعدی در مدح این خاندان قصاید غرایی دارد. او دربارة «اوضاع حکومت، رفتار عمال دیوان احوال و افکار و روحیات و معتقدات مردم رسوم و طرز تفکر طبقات مختلف در آن عهد» (دشتی، 1356: 263) مطالب جامعی آورده است. «اوضاع اجتماعی عصر سعدی در گلستان متجلی است» (یوسفی، 1369: 33). سعدی در طول زندگی خود «با طبقات مختلف ـ از پادشاهان و وزیران گرفته تا افراد متوسط و عامه مردم ـ حشرونشر داشته، در سفرها با کاروانیان از هر دسته به سر برده، از شهری به شهری رفته، بیابانها درنوردیده و در هرجا چیزهای تازه دیده و افزونبر کتابهای بسیار که خوانده جهان را از راه تجربة مستقیم آزموده و شناخته است» (یوسفی، 1369: 25).
4ـ زمینههای اندیشگی نظری
طبق مراحل هرمنوتیک اسکینر، زمینههای نظری (هنجارهای مرسوم) که در چگونگی و دلایل تثبیت و سقوط حکومتها استفاده کرده است، قبل از همه، قرآن و احادیث بوده است. او از اندرزنامهها و سیاستنامههای متعددی که بهعنوان هنجارهای مرسوم نوشته شدهاند، همچون سیرالملوک خواجه نظامالملک توسی، آثار ابوحامد محمد بن محمد غزالی توسی بهویژه نصيحةالملوک و از حجةالاسلام غزالی آثاری چون احیاء علومالدین و کیمیای سعادت و از حکیم ابوالقاسم فردوسی و اشعار شاعران بزرگی مانند سنایی و عنصری پیروی کرده است. دیگر زمینههای نظری سعدی متأثر از دورة آشفتة مغول است که ترک دیار کرده است و به نظامیة بغداد روی آورد. در همین مکان از محضر ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی دوم و شیخ شهابالدین ابوحفص عمر بن محمد سهروردی (شیخ دانای مرشد) بهره گرفت. پس از مهاجرت به بغداد و تحصیل، از عراق به شام و آسیای صغیر و حجاز و مکه و حبشه رفت و مدتی نیز در شام اقامت گزید و در جامع دمشق به وعظ و ارشاد میپرداخت و سپس به ایران بازگشت و در سایة حکومت ابوبکربن سعد زنگی (658‑623) دست به تألیف بوستان (655) زد و در ده باب آن را به نظم درآورد. پس از یک سال، اثر ارزشمند گلستان (656) را فراهم آورد. در این عهد دانشمندان بزرگی چون خواجه نصیر توسی، صدرالدین قونوی و شاعران بزرگی در خطة فارس بودند که مجد همگر و امامی هروی ازجملة آنان است.
اینک با توجه به روش هرمنوتیک اسکینر به عمده زمینههای نظری استفادهشده (هنجارهای مرسوم) اشاره میکنیم:
4ـ1 هنجارهای قران و حدیث: سعدی با الگوگیری از مفاهیم قرآنی و مضامین اسلامی در گلستان و بوستان از یکسو و مشاهدة ظلم و جور حاکم بر جامعه ازسوی دیگر، به موضوع حاکمان پرداخته و در پدیدآمدن منشور حاکمیت و راهکارهای ثبات قدرت نقش داشته است. او کار متفاوتی نسبتبه دیگران انجام داده است در جایجای گلستان با بیان حکایتهایی از حاکمان جور، صاحبان قدرت را اندرز داده و از تعدی و ستم بر حذر داشته و بهطور صریح و یا تلویحی در هنجارهای مرسوم دخل و تصرف کرده و در بیان اندیشه هنجارشکنی کرده است. او دربارة انس با قرآن از کودکی میگوید: «متعبد بودمی و شبخیز و مولع زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر علیهالرحمه نشسته بودم و همهشب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز در کنار» (سعدی، 1369: 89). او با الگوگیری از قرآن و حدیث بهتصریح و تلویح با تضمین و اقتباس و تلمیح و اشاره و حل و درج و... گاهی مضامین آیات و احادیث را به نظم و گاهی به نثر آورده به آنها استناد کرده است. گاهی هم بهطور کامل متن حدیث و آیه را در اثر خود ذکر کرده و دربارة نتیجة ظلم و عدل موارد متعددی را متذکر شده است. او با بهرهگیری از مفهوم آیة «والکاظمین الغیظ والعافین عن النّاس» صاحبان قدرت را به عفو و بخشش فرامیخواند.
به سمع رضا مشنو ایذاي کس |
| وگر گفته آید به غورش برس |
4ـ2 هنجارهای فکری موجود، براساس رویکرد جامعهشناسانه، مجموعه عوامل مختلفی سبب تأثیرپذیری و ارتباط اجتماعی فرد با دیگران در جامعه شده است و این ارتباطات در شکلگیری باورها بهعنوان امری ذهنی و درونی برای شخص نهادینه میشود. نویسندگان و اندیشمندان قبل از سعدی همچون غزالی، سهروردی و خواجه نظامالملک دربارة موضوع حکومت اظهارنظرهای فراوانی کردهاند. گرچه غزالی صدسال پیش از تولد سعدی وفات کرده است، روح اندیشههای غزالی در هنجارهای فکری سعدی رسوخ کرده و تحت تأثیر او بوده است. او که در مدرسة نظامیه بغداد تحصیلکرده و چتر اندیشة خواجه نظامالملک حاکم بوده، تحت تأثیر این تفکر نیز بوده است. سعدی این نظریات را وام گرفته و با تغییر در آنها برابر ضرورت روزگار خود از برخی از آنها استفاده کرده است؛ بهگونهایکه شالودة نظریة حکومت تحت تأثیر اندیشههای او بوده است. بهطور مثال وقتی سعدی میگوید: «مزید مُلک و دوام دولت در رعایت بیچارگان و اعانت افتادگان است» (سعدی، 1369: 873) این نظر تحت تأثیر صاحب سیاستنامهای است که میگوید: «شناخت قدر نعمت ایزد تعالی پادشاهان را، نگاهداشت رضای اوست عزّاسمه و رضای حق سبحانه، اندر احسانی باشد که با خلق کرده شود و عدلی که میان ایشان گسترده آید» (نظامالملک، 1375: 6). همچنین قبل از سعدی خواجه نظامالملک دربارة پایداری مُلک میگوید: «رضای حق سبحانه اندر احسانی باشد که با خلق کرده شود و عدلی که میان ایشان گسترده آید. چون دعاهای خلق به نیکویی پیوسته گردد، آن ملک پایدار بود و هرروز به زیادت باشد» (همان: 6).
4ـ3 هنجارهای عملی در بستر زمانی؛ برای شناخت زمینههای عملی، جامعه و محیط اجتماعی شیراز، بغداد و سوریه و بخشی از عالم اسلامی براساس رهیافت هرمنوتیک ناگزیر به مرور و بازنمایی بستر زمانی سعدی هستیم. در روزگار سعدی جامعه از هرطرف با آشوب همراه بوده است؛ تاختوتاز مغولان از یکسو و حکومتهای ملوکالطوایفی و عدم تثبیت حکومتها که هرروز صاحب قدرتی علم طغیان را بلند میکرد، رمقی برای جامعه باقی نگذاشته بود؛ بهگونهایکه ساختار حکومت در ایران دچار ضعف و رو به انحطاط بود. علاوهبر آن، حاکمان ظرفیت و تحمل شنیدن حرف حق را نداشتند مردم هم حق مخالفت با حاکم را نداشتند و جامعه هم به چنان آگاهی نرسیده بود که در مقابل ظلم ایستادگی کند. متأسفانه مردم ظلم و بیداد حاکمان را امری طبیعی تلقی میکردند و در مقابل رفتار آنان هیچگونه عکسالعملی نشان نمیدادند و «سلاطین و اصحاب قدرت را واجبالاطاعه و ازنظر شرعی مفترضالاطاعه میدانستند» (کتابی، 1397: 1)؛ ولی او میدانست که قابلیت تأثیرگذاری بر محیط اطراف خود را دارد. در چنین شرایطی شاعری بزرگ تحت تأثیر زمینههای موجود در پیرامون خود بهعنوان مصلح اجتماعی قد علم کرد؛ او از معدود شاعرانی است که در این دوره به تحلیل اوضاع همت میگمارد؛ برخلاف هنجارهای مرسوم به نقد رفتار امرا و پادشاهان و حاکمان میپردازد و راههای عزت و تثبیت حکومت را یادآوری میکند و عواملی که به سقوط میانجامد را آشکارا یا اشارهوار به گوش صاحبان حکومت میرساند. او آغاز باب اول بوستان را با این بیت شروع میکند:
شنیدم که در وقت نزع روان |
| به هرمز چنین گفت نوشیروان
|
او با تحذیر حاکمان از بیدادگری شاهان را به عدالت سفارش میکند که:
الا تا نپیچی سر از عدل و رای |
| که مردم ز رأیت نپیچند پای |
او همچنین در حکایتی در بوستان میگوید: اگر شاه امنیت ایجاد نکند و خر روستایی را ببرند پادشاه چرا باید خراج بگیرد:
چو دشــمن خر روسـتایی برد |
| ملک باج ده یک چـرا میخورد |
او بهتصریح میگوید:
اگر در سرای سعادت کس است |
| ز گفتار سعدیش حرفی بس است |
5ـ هنجارهای مرسوم براساس رهیافت هرمنوتیک
نویسندگان و ادبا به دلایل مختلف تحت تأثیر حکومتها و قدرت سیاسی قرارمیگیرند. قدرت حاکم، ایدئولوژیها را پروبال میدهد و گاه از ظهور و بروز یک ایدئولوژی جلوگیری میکند. میشل فوکو معتقد است: «باید کل این سنت فکری را رها کنیم که بهموجب آن تصور میکنیم که دانش تنها درجایی که روابط قدرت متوقف میشوند میتواند وجود داشته باشد و یا تنها میتواند خارج از عرصه فرامین، خواستهها و علایق قدرت گسترش یابد» (دریفوس و رابینو، 1379: 217). طبق تأکیدی که رهیافت اسکینر بر زمینههای محیطی و عملی دارد، میتوان بین رابطة قدرت سیاسی با اندیشههای سعدی ارتباط قائل شد؛ زیرا سعدی تحت تأثیر حکومت اتابکان فارس قرار داشت؛ بهویژه که به این موضوع در مقدمة گلستان اشاره کرده است (رک. سعدی، 1369: 55). در دورهای که اندیشههای رایج و مرسوم با بیعدالتی و ظلم و تعدی حاکمان همراه بود، از دورة ایلخانان گرفته تا دورة حکومتهای محلی و ملوکالطوایفی، زور و ظلم حکمرانان بر ارادة عموم میچربید و کسی یارای حقگویی و هیچ حاکمی تحمل حقشنوی نداشت.
5ـ1 کشتن و زجردادن مردم؛ «...کشتارهاي بیامان و قتلعامهای پیدرپی، شکنجهها و آزارها، ساختن منارهها از سرهای آدمیان، برداشتن دیوارها از صفهای اسرا همراه آجر و گچ، سربریدن و مثله کردن، تخطي به نوامیس مردم بیدفاع، دزدي و غارت، ترویج انواع مفاسد و معایب، دروغ و تزویر، مخالفت با شرع و اخلاق و انسانیت (صفا، 1382: 3).
5ـ2 سکوت مردم از ترس آزار و اذیت؛ همه مجبور به سکوت بودند. حتی وقتی نیکمردی ناصح سخن حقی میگوید پادشاه برآشفته میشود.
شنيدم که از نيک مردی فقير |
| دلآزرده شد پادشاهی کبیر |
5ـ3 رونق تملق و ریاکاری؛ در زمان او چاپلوسی و ریاکاری و تملق رونق دارد و شعر و ادب وسیلهای برای رسیدن به مناصب است؛ بر همین اساس معتقد است:
خــلاف رأی سلطان رأی جــستن |
| به خون خویش باید دست شستن |
5ـ4 اختلاف طبع پادشاهان؛ هنجارهای مرسوم در زمان سعدی از این منوال است که طبع پادشاهان، ذهن نکتهیاب سعدی را متوجه ایشان میکند که وقتی به سلامی برنجند و وقتی به دشنامی خلعت دهند؛ ازاینرو در کار دیوان پادشاه دو طرف میبیند «امید و بیم» و گاه آن را چون سفر دریا میشمارد: «خطرناک و سودمند» (یوسفی، 1369: 26).
5ـ5 سعایت و غرضورزی نسبتبه یکدیگر؛ در گلستان سعدی اوضاع سیاسی و هنجار مرسوم در حکایتی چنین بیان شده است: گفتم: حکایت آن روباه مناسب حال تو است: که دیدنش گریزان و بیخویشتن، افتانوخیزان. کسی گفتش: چه آفت است که موجب چندین مخافت است؟ گفت: شنیدم شتر را به سخره میگیرند. گفتند: ای شیفتة لایعقل شتر را با تو چه مناسبت و تو را با او چه مشابهت؟ گفت خاموش که اگر حسودان به غرض گویند شتر است و گرفتار آیم که را غم تخلیص من باشد (سعدی، 1369: 70).
5ـ6 اعتقاد به جبر و سرنوشت و تقدیر؛ او در حکایتی پدیدآمدن پادشاه و نیک رای را خواست خدا دانسته است و تقدیر عدهای را هم پادشاه ظالم میداند و میگوید:
به قومی که نیکی پسندد خدای |
| دهد خسروی عادل و نیکرای |
6ـ هنجارپذیری سعدی براساس نظریة اسکینر
برای درک و فهم این موضوع باید به سراغ آثار وی رفت و با گذر از معنا، قصد و زمینههای فکری و اندیشگی او را به روش هرمنوتیک اسکینر کشف کرد. با توجه به زمانة سعدی، ظلم و جور در ساختار حکومت حاکم امری مرسوم بوده است. در این دوره، سعدی گاهی مطابق هنجارهای مرسوم مطالبی را بیان میکند؛ او از لطیفان شنیده است وقتی سراغ حاکم میروی بدون رشوت و هدیه گرفتار خواهی شد.
در مير و وزیر و سلطان را |
| بی وسیلت مگیر پیراهن |
او با وجود وضع موجود معتقد است: هرکس در این دنیا نتیجة عمل خویش را میبیند و این موضوع را در حکایت دو برادر عادل و ظالم مطرح میکند:
شنيدم که در مرزی از باختر |
| برادر دو بودند از یک پدر... |
همچنین ضمن بیان ناپایداری دنیا به حاکمان متذکر میشود که روزگار، ما را زیر خواهد گرفت.
شنيدم که یکبار در حلهای |
| سخن گفت با عابدی کلهای |
مهمترین نکته در نگاه او ناپایداری سرای سپنجی و دلننهادن به آن و فریفتهنشدن به مناصب و حکومت است که مرتب در نصایح او بهتصریح بیان میشود در قصیدة معروف خود میگوید:
به نوبتاند ملوک اندر این سپنج سرای |
| کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرای |
7ـ هنجارشکنیهای سعدی
طبق نظریات ویتکنشتاین در قرن بیستم، زبان دارای اقتضائاتی است که بر مبنای آن، معنا و تفکر شکل میگیرد و فقط فهم معنای زبان کافی نیست؛ بلکه قصد او از زبان مهم است. برای درک اندیشههای سعدی با مطالعة قصدگرایانة آثار او متوجه میشویم که برخلاف هنجارهای موجود، مهمترین دغدغة او موضوع عدالتورزی امرا و حاکمان است. او باب اول بوستان را که طولانیترین باب است با عنوان «در عدل و تدبیر و رای» به این امر اختصاص داده است؛ همچنین در گلستان باب «سیرت پادشاهان» او بر محور عدالتورزی سلاطین است. ضمن آنکه در نصیحةالملوک علاوهبر عنوان کتاب عمدة مباحث آن به عدالتورزی پادشاهان اختصاص دارد و در برخی قصاید نیز به موضوع حکومتداری پادشاهان دقت داشته است. او در باب اول گلستان با حکایتی از درویشی فقیر آب پاکی را بر دست ملوک میریزد و میگوید: «بدان که ملوک ازبهر پاس رعیتاند نه رعیت ازبهر طاعت ملوک» (سعدی، 1369 :80). او بهطور متعدد خلاف عرف مرسوم و رایج هنجارشکنی کرده است و عدالت و داد را که در این دوره «بر پر سیمرغ وطن ساخته» (نظامی، 1363: 143) برخلاف هنجارهای مرسوم وارد گفتمان سیاسی و اخلاقی کرده است. رفتار او بهگونهای است که گویی خود سالها از حاکمان و در مسند امور بوده است؛ او خود به این هنجارشکنی اشاره میکند و میگوید:
دلیر آمدی سعدیا در سخن |
| چو تیغت به دست است فتحی بکن |
در نصيحةالملوک میگوید: پادشاهان به رعیت پادشاهاند؛ پس چون رعیت بیازارند، دشمن ملک خویشاند. پادشاهان سرند و رعیت جسد؛ پس نادان سری باشد که جسد خود را به دندان پاره کند (سعدی، 1374: 1038).
همچنین مدح او را ناشایست میداند میگوید:
چه حاجت که نهکرسی آسمان |
| نهی زیر پای قزلارسلان |
سعدی بهطور متعدد پادشاه را از ظلم و ستم بر حذر میدارد. در نصیحةالملوک میگوید: پادشاه باید داد ستمدیدگان را بدهد تا ستمکاران خیره نگردند که گفتهاند سلطان که دفع دزدان نکند بهحقیقت کاروان میزند (سعدی، 1374: 808).
او این عادت زشت جامعه را که در مقابل امیران توصیه به تعظیم و دستبهسینهشدن در برابر حاکمان است، تقبیح میکند و میگوید:
به دست آهن تفتهکردن خمیر |
| به از دست بر سينه پيش امير |
سعدی برخلاف هنجارهای وجود معتقد است اگر پادشاه طرح حکومت را بر مبنای ظلم بسازد، به سقوط خود کمک کرده است.
پادشـــاهی که طــــرحِ ظلم افکند پادشـاهی کو روا دارد ستم بـر زیردست |
| پایِ دیوارِ مِلکِ خویش بکند دوستدارش روزِ سختی دشمن زور آورست
|
با این همه، معتقد است اخلاق پادشاه باید اعتدال و میانهروی در امور باشد و از رفتار خشن و تند همانقدر بیزاری میجوید که از سستی و ولنگاری و نه آنچنان خشم میگیرد که از اطراف او پراکنده شوند و نه چنان سستی و نرمی که بر او سوار شوند.
چو نرمی کنی خصم گردد دلیر |
| و گر خشمگیری شوند از تو سیر |
سعدی با هنجارشکنیهای خود بهتصریح دلایل سقوط حکومتها و شکست شاهان و امیران را گوشزد میکند و در ضمن آنها راهکارهای تثبیت و استحکام قدرت را یادآوری میکند. مجموع این راهبردها بهعنوان منشور اقتدار و عزت، هم جزو زمینههای اجتماعی و هم از مبانی اندیشگی نظری در قدرت نشأت گرفته است. با توجه به قواعد مطرحشده که از کوئنتین اسکینر به دست دادیم، تلاش کردهایم اندیشة سیاسی سعدی ذیل هنجارگریزی را از منظر هرمنوتیک اسکینر بفهمیم. بر این اساس نخست، زمینههای عملی و عینی و سپس مبانی نظری و زبانی حاکم بر اندیشة او بهاختصار در دو بخش، بازسازی و تبیین میشود.
7ـ1 دلایل سقوط حاکمیت؛ با تبیین مختصر عناصر اصلی و کلیدي در اندیشههای سعدی،به زمینههاي زبانی و ایدئولوژیک او بر مبناي الگوي روششناختی کوئنتین اسکینر توجه میشود. این دلایل در شانزده بند شمرده شده است که با تحلیل محتوا رد پای بسترهای این تفکر و سنتهای زبانی را میتوان دریافت.
7ـ1ـ1 جور بر عوام؛ مهمترین جلوة بیعدالتی جور بر عوام است. او با هنجارشکنی وضع موجود بدون پروا در مذمت این خصلت ناشایست هشدارهای خود را به حاکمان جور ابلاغ میکند.
و گر جور در پادشایی کنی |
| پس از پادشاهی گدایی کنی |
و:
سعدی جور پادشاه را مایة ویرانی ملک میداند:
نكند جور پيشه سلطانی |
| که نياید زگرگ چوپانی |
او علت سقوط پادشاهان عجم را ظلم بر زیردستان میداند.
خبر داری از خسروان عجم |
| که کردند بر زیردستان ستم |
7ـ1ـ2 ناسازگاری با مردم؛ او برخلاف هنجار مرسوم در این باره حکایتهای متعددی دارد. در یکی از همین حکایات میگوید: «یکی از ملوک عجم را حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده خلق از مکاره ظلمش به جهان برفتند. چون رعیت کم شد ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزینه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هرکه فریادرس روز مصیبت خواهد |
| گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش
|
همچنین از مرزبان ستمکاری در بوستان حکایت میکند:
که هر ناتوان را که دریافتی |
| به سرپنجگی پنجه برتافتی |
7ـ1ـ3 اختناق و جلوگیری از بیان حق؛ او با دخل و تصرف در هنجارهای مرسوم در داستان آزردهشدن پادشاه از مردی آزاده که سخن حق بر زبان رانده بود، سعدی در مناظره بین این دو، داستان را اینگونه توصیف کرده است:
شنيدم که از نيک مردی فقير |
| دلآزرده شد پادشاهی کبیر |
وقتی مرد میگوید ترسی از زندان ندارم و به گوش ملک میرسد:
بخندید کو ظن بیهوده برد |
| نداند که خواهد در این حبس مرد |
غلام شاه خبر را به او میدهد و در پاسخ میگوید:
نه گر دستگیری کنی خرمم |
| نه گر سر ببری درآید غمم |
پادشاه دستور میدهد زبانش را از قفا بیرون کنند (رک. همان: 47)
7ـ1ـ4 سرپیچی از عدالتورزی؛ سعدی با ایفای نقش خود در حکایتی از خسرو به شیرویه شرط لازم برای استمرار حکومت را عدالت میداند.
[1] * استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلامشهر، ایران
تاريخ وصول 15/12/1401 تاريخ پذيرش20/3/1402