بررسی سلوک عقلی و شهودی سهروردی بر اساس عقلانیت ارتباطی هابرماس
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیحسین حاتم وند 1 , حسین فلسفی 2 * , علی فتح الهی 3
1 - دانشجوی دکترای تخصصی ادیان و عرفان،واحد خرم آباد، دانشگاه آزاداسلامی، خرم آباد،ایران.
2 - استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، واحد خرمآباد ،دانشگاه آزاد اسلامی، خرمآباد، ایران. نویسنده مسئول:
hosseinfalsafi@yahoo.com
3 - دانشیار گروه ادیان و عرفان، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاداسلامی،خرم اباد ،ایران.
کلید واژه: مدرنیسم, modernism, Communicative Rationality, philosophy of illumination, عقلانیت ارتباطی, عقلانیت ابزاری, Instrumental Rationality, سلوک عقلی, سلوک شهودی, فلسفه اشراق, Rational Spiritual Journey, intuitive spiritual journey,
چکیده مقاله :
در پژوهش حاضر سلوک عقلی و شهودی سهروردی بررسی و نظریههای فلسفی هابرماس بهویژه با محوریت نظام ارزشها و اخلاقیات، عقلانیت ابزاری و عقلانیت ارتباطی با اندیشههای وی ارزیابیشده است. هدف از این پژوهش این بوده است که نشان دهد سهروردی حتی در سلوک شهودی خویش از سلوک عقلی غافل نمانده است و عقلانیت فلسفی را برای رسیدن به حقیقت سعادت انسانی و نائل شدن به علم حضوری (شهود ـ اشراق) لازم و عقل و شهود را مکمل یکدیگر میداند. بر این اساس سهروردی بهنوعی مکتب تلفیق را که آمیزهای از عقل، نقل و شهود است بنیاد نهاده است. میان نظریات و اندیشههای سهروردی و هابرماس در حوزه نظام ارزشها و عقلانیت ابزاری و کنش ارتباطی مشابهتها و تفاوتهایی وجود دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آنها پرداختهشده است. هابرماس و سهروردی هر دو برآنند که با گسترش حیطه ادراکات عقل میتوان به حقایقی که بهظاهر فوق عقلانی مینمایند رسید. سهروردی بر این باور است که مکاشفههای عرفا را هم باعقل میتوان درک کرد. هابرماس نیز بر این باور است که به حقایق ارزشی با عقلانیت میتوان رسید اما از راه کنش ارتباطی و تفاهم. در نظر شیخ اشراق، عقل مکمل شهود است و شهود مکمل عقل؛ ولی از دیدگاه هابرماس عقل درصدد اثبات ادعا است. عقلانیتی که سهروردی برای توسعه آن کوشیده است عقلانیت فلسفی برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی بود آنهم با رشد و توسعه علم حضوری.
In this paper the rational and intuitive spiritual journey by Sohrevardi and Habermas' philosophical theories, especially focused on the system of values and ethics, instrumental rationality and communicative rationality are evaluated with his thoughts. The purpose of this paper has been to demonstrate that Sohrevardi was not ignorant even in his own intuitive journey, and to achieve the true reality of human felicity and the necessary intuitive knowledge, he deems wisdom and intuition are supplementary to one another. Accordingly, Sohrevardi somehow founded the school of thought called "Integration School" that is a blend of wisdom, quotation, and intuition. There are similarities between Sohrevardi's theories and thoughts with Habermas in terms of system of values and instrumental rationality and communication which this paper has studied and analyzed them here. Habermas and Sohrevardi both believe that one can achieve beyond rationality realities upon the expansion of rational perceptions. Sohrevardi is of a believe that mystical discoveries are also comprehensible through rationality. Habermas on the other hand believes that one can achieve valuable truths through rationality but through communication and mutual understanding. In Sheikh Eshraq's opinion, rationality is supplement of intuition and vice versa; nevertheless, Habermas' notion is that rationality is after proving it. The rationality that Sohrevardi tries to develop is the philosophical rationality to achieve truth and felicity of human beings through the growth and development of intuition
_||_