بررسی عوامل فرهنگی و روان شناختی موثر بر بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی
محورهای موضوعی : زن و جامعهمحمدتقی ایمان 1 , سیده فاطمه آقامیری 2 *
1 - استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه شیراز
2 - کارشناس ارشد مطالعات زنان دانشگاه شیراز
کلید واژه: اعتماد به نفس, میانسالی, آشیانه خالی, بهزیستی روانی, رضایت زنا شویی, رسانه جمعی, وابستگی به مادر,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی عوامل فرهنگی و روانشناختی موثر بر بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی انجام شده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی بر روی 241 نفر از مادران متعلق به آشیانه خالی در شهر ساری صورت گرفت. ابزار سنجش پرسش نامه بوده است و روایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته است. داده های آماری با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی(spss) و روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های این پژوهش بین متغیر های ارتباط با گروههای گوناگون، تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، رضایت زناشویی، اعتماد به نفس، داشتن روابط صمیمی با دیگر اعضای خانواده، وابستگی مادر به فرزند و بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی رابطه وجود دارد. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، بیشترین تاثیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی مربوط به متغیر وابستگی مادر به فرزند (292/0)، بیشترین تاثیر غیر مستقیم بر روی بهزیستی روانی مادران متعلق به آشیانه خالی متغیر ارتباط با گروه های گوناگون (238/0) می باشد
This research aimed to investigate cultural and psychological factors affecting the well-being of “empty nest’s” mothers in Sari. This study surveyed 241 women in the center. The research instrument was a questionnaire whose reliability was assessed using Cronbach’s alpha. A use was made of SPSS to run Pearson correlation and multiple regression analysis on the data. The results indicated that there was a significant relationship between connection with different groups, education, using media, marital satisfaction, self-confidence, and intimacy with other family members, mother-child dependency and the psychological well-being of mothers of the center. Multivariate regression analysis further indicated that mother-child dependency and connection with different groups had the largest direct impact (p=0292) and Smallest impact (p=0.238) on mothers’ psychological well-being respectively