طراحی الگوی هویتسازی برند های پوشاک برای بانوان: تحلیل محتوای کیفی
محورهای موضوعی : زن و جامعهمسعود قربانی دولت آبادی 1 , شهناز نایب زاده 2 , سید حسن حاتمی نسب 3 , رحیم زارع 4
1 - دانشجوی دکتری مدیریت بازاریابی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران
2 - دانشیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران
3 - استادیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران
4 - استادیار گروه مدیریت جهانگردی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
کلید واژه: طراحی الگو, بانوان, هویتسازی برند, برندهای پوشاک,
چکیده مقاله :
چکیده
مقدمه و هدف: این پژوهش به هدف طراحی الگوی هویتسازی برندهای پوشاک برای بانوان انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش این مطالعه، از منظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ اکتشافی-تحلیلی، از منظر روششناسی گردآوری اطلاعات نیز شیوه کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی و فن مصاحبه عمیق (بدون طرح پرسش های تعقیبی) بود که در سال 1399 بین تعداد 8 نفر مشارکتکننده؛ با حداکثر تنوع حرفه (4 حرفه مرتبط با صنعت پوشاک)، در قالب نمونه گیری هدفمند، با رضایت آگاهانه و تا رسیدن به مرز اشباع دادههای نظری انجام شد. مدتزمان مصاحبهها بین 40 تا 60 دقیقه بود و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارAtlas.ti نسخه 7 و جهت ارزیابی و صحت دادهها (پایایی)؛ از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تائیدی پیشنهادیGuba بهره گرفته شد.
یافته ها: پس از پیادهسازی مصاحبهها، 248 کد اولیه تعیین شد و با استفاده از فرایند بازبینی مقولهها و زیر مقولهها، همچنین تغییرات مکرر در عنوان مقولات و ارتباط مقولهها با زیرمجموعه مقولهها، مضامین محتوایی شناسایی شدند. 4 مقوله، به همراه 8 زیر مجموعه مرتبط، شامل معرفی فرهنگ بومی ،حمایتهای دولتی از تولید پوشاک متناسب با فرهنگ ایرانی، توجه به ارزشهای پوششی در تبلیغات و طراحی برگرفته از البسه قومیتهای ایرانی، بهعنوان مضامین محتوایی در امر طراحی یک الگوی مناسب هویتسازی برندهای پوشاک برای بانوان تدوین شدند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج مشخص کرد که بها دادن به سنتهای اصیل بومی ایرانی و حمایتی دولتی از تولیدکنندگان از طریق اعطای مشوقهای مالی به تولیدکنندگان پوشاک اصیل ملی و بومی ایرانی که با ارزشهای مذهبی و ملی ایرانی سازگار است، میتواند مسیر موفقی در راستای شکلگیری هویت برندهای پوشاک برای بانوان ایجاد نماید.
The aim of this study was to a pattern for identifying clothing brands for women. The research method in terms of exploratory-analytical nature, from the perspective of data collection methodology, qualitative using qualitative content analysis technique of contract type and in-depth interviews between 8 participants in 4 professions related to the garment industry, has been done in the form of purposeful sampling. Atlas.ti7 software was used for data analysis. After conducting the interviews, 248 initial codes were identified and content themes were identified using the process of reviewing categories and subcategories, as well as frequent changes in the names of categories and the relationship of categories to subcategories. In this study, 7 categories with 15 related sub-categories, including reliance on internal strength and introduction of indigenous culture; Changing clothing export and import policies, government support, changing economic attitudes, paying attention to advertising and design, customer orientation and competitiveness, as well as marketing and technology development as content themes in designing a suitable model for identifying women's clothing brands. شد. The results showed that more attention was paid to the capabilities of the country and appreciation of the original Iranian indigenous traditions along with changes in economic and government supportive attitudes such as export and import of goods along with more attention to attractive and effective advertising and design; It can increase the number of domestic customers, insure some foreign markets of women's clothing to a large extent, and be useful and practical in identifying clothing brands for women.
_||_