بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی بر خستگی روانی، استرس ادراک شده و تنظیم هیجان پرستاران بیمارستان شفای شهر ارومیه
محورهای موضوعی : زن و خانوادهنازیلا آغبلاقی 1 , علی نقی اقدسی 2 , حسین رستمی 3 , احد آهنگر 4
1 - دانشجوی دکتری تخصصی گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، واحد تبریز ، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. نویسنده مسئول، Aghdasi@iaut.ac.ir
3 - استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 - استادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
کلید واژه: تنظیم هیجان, استرس ادراک شده, خستگی روانی, آموزش گروهی مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی بر خستگی روانی، استرس ادراک شده و تنظیم هیجان پرستاران بیمارستان شفای شهر ارومیه انجام شد. جامعة آماری پژوهش را کلیة پرستاران بیمارستان شفای شهر ارومیه تشکیل میدهد که از این میان 30 نفر با روش هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. انتخاب حجم نمونه به کمک جدول کوهن و براساس توان آزمون صورت گرفت. طرح این تحقیق، نیمه آزمایشی، با پیش-آزمون، پس-آزمون و گروه کنترل میباشد. بسته آموزشی شامل تکنیکهای مدیریت خشم مبتنی بازسازی شناختی می باشد و برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه خستگی روانی یودر (2010)، پرسشنامه هیجانات واتسن، کلارک و تلگن (1988)، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) استفاده شد. در پژوهش حاضر؛ ابتدا آزمودنیها با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. قبل از اجرای مداخله در هر گروه، سه پرسشنامه به عنوان پیش آزمون روی شرکت کنندگان تمامی گروه ها اجرا شد. پس از آن تکنیکهای مدیریت خشم مبتنی بازسازی شناختی در گروه آزمایشی آموزش داده شد و در نهایت مجددا همین پرسشنامه ها به عنوان پس آزمون بر روی شرکت کنندگان هر دو گروه آزمایشی اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS22 استفاده شد. طبق یافته های تحقیق، میانگین اصلاح شده گروه آزمایش مدیریت خشم در استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان به ترتیب برابر 46/30، 87/6، 88/65 است و میانگین گروه کنترل در این متغیرهای به ترتیب برابر 86/35، 05/11 و 37/59 است و تفاوت میانگین بین این دو گروه در پس آزمون متغیرهای وابسته پژوهش در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین، میتوان گفت که میانگین گروه آزمایش مدیریت خشم به صورت معنی داری در استرس ادراک شده و خستگی روانی کمتر از میانگین گروه کنترل و در تنظیم هیجان بیشتر از گروه کنترل است. با توجه به این یافته ها فرضیه پژوهش تایید میشود و میتوان گفت که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده و خستگی روانی و افزایش تنظیم هیجان تاثیر دارد.
The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of anger management training based on cognitive reconstruction on mental fatigue, perceived stress and emotion regulation of nurses at Shafai Hospital in Urmia. The statistical population of the research is made up of the College of Nurses of Shafai Hospital in Urmia, from which 30 people were selected by a purposeful method and were randomly assigned to an experimental group and a control group. The selection of the sample size was done with the help of Cohen's table and based on the power of the test. The design of this research is semi-experimental, with pre-test, post-test and control group. The educational packages include anger management techniques based on cognitive reconstruction, and Yoder's psychological fatigue questionnaire (2010), Watson, Clarke and Telgen's (1988) excitement questionnaire, and Cohen et al.'s (1983) perceived stress scale were used to measure the research variables. The implementation method was in the order that first the subjects were selected by the screening method and were replaced in two experimental and control groups. Before the implementation of the intervention in each group, three questionnaires were administered as a pre-test on the participants of all groups. After that, anger management techniques based on cognitive reconstruction were taught in the experimental group, and finally, the same questionnaires were administered again as a post-test on the participants of both experimental groups. To analyze the data, multivariate analysis of covariance was used in SPSS22 software. According to the findings of the research, the modified mean of the anger management experimental group in perceived stress, mental fatigue and emotion regulation is 30.46, 6.87, 65.88 respectively, and the mean of the control group in these variables is 35.86 respectively. 11/05 and 59/37. The average difference between these two groups in the post-test of the dependent variables of the research is significant at the level of 0.01. Therefore, it can be said that the average of the anger management experimental group is significantly lower than the average of the control group in perceived stress and mental fatigue and higher than the control group in emotion regulation. According to these findings, the research hypothesis is confirmed and it can be said that anger management training based on cognitive restructuring has an effect on perceived stress and mental fatigue and increasing emotion regulation.
باباپورخیرالدین، جلیل؛ اسماعیل پور، خلیل و سعیدی دهقانی، سمیه. (1394). نقش کمالگرایی در پیش بینی احساس خستگی شناختی، جسمانی و اجتماعی. مجلة روانشناسی، 74، 163-174.
بخشی پور، عباس و دژکام، محمود. (1384). تحلیل عاملی تاییدی مقیاس عاطفه مثبت و منفی. مجلة روانشناسی، 9(4 پیاپی 36)، 351-365.
رشیدی اصل، حامد؛ کوکلی، معصومه؛ میرخانی، سیدرضا؛ و شاهانی، سمیه. (1399). نقش اجتناب تجربی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی رفتارهای آسیب به خود در دختران نوجوان با سابقه فرار از منزل. رویش روان شناسی، 9(11)، 35-44.
زارعی، سلمان. (1399). نقش واسطه ای نشانگان افسردگی و اضطراب در رابطه بین استرس ادراک شده و استفاده آسیب زا از تلفن همراه در بین دانشجویان پرستاری. نشریه آموزش پرستاری، 9(3)، 10-20.
زائری، میثم و محمدی، مسعود. (1396). تاثیر آموزش مهارت مدیریت خشم به شیوه شناختی - رفتاری بر سیستم های فعالساز و بازداری رفتاری. مجله اصول بهداشت روانی، 19(3)، 142-146.
سیرتی، نیر، مسعود؛ کریمی، لیلا؛ خلیلی، ربابه. (۱۳۹۹). میزان استرس ادراکشده کارکنان درمانی و غیردرمانی در مواجهه با همهگیری بیماری کووید ۱۹. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ۲۶ (۳) :۲۹۴-۳۰۵.
ضیاءالدینی، زینب. (1397). نقش شدت خستگی، کیفیت خواب و ابعاد سرسختی شغلی در پیش بینی تنش های روانی پرستاران شاغل در بیمارستان های بندرعباس و حاجی آباد. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، 12(12)، 79-88.
Asikhia, O. A. (2014). Effect of cognitive restructuring on the reduction of mathematics anxiety among senior secondary school students in Ogun State, Nigeria. International Journal of Education and Research, 2(2):1–20.
Ayache, S.S., & Chalah, M.A. (2017). Fatigue in multiple sclerosis - Insights into evaluation and management. Neurophysiol Clin, 47(2):139-71
Blaxton, J.M., & Bergeman, C.S. (2017). A process-oriented perspective examining the relationships among daily coping, stress, and affect. Pers and Indiv Differ, 104: 357-361.
Cole, N.N., Nonterah, C.W., Utsey, S.O., & Hook, J.N., Hubbard RR, Opare-Henaku A, Fischer, N.L. (2015). Predictor and moderator effects of ego resilience and mindfulness on the relationship between academic stress and psychological well- being in a sample of Ghanaian college students. J Black Psychol, 41(4): 340-357.
Da Silva, L.A., dos Santos, I., Gomes, A.M., de Souza, M.D., da Cunha, A.L. (2017). Chronic psychiatric client: socio-cognitive reconstruction in the institutional care process/Cliente com enfermidade psiquiatrica cronica: reconstrucao socio-cognitiva no contexto do processo de cuidado institucional/Cliente con enfermedad psiquiatrica cronica: reconstruccion socio-cognitiva en el contexto del proceso de atencion institucional. Enfermagem Uerj, 25(1):128-39.
Dashti, E., Rassouli, M., Khanali Mojen L., Pour hoseingholi, A., Shirinabady Farahani, A., Sarvi, F. (2015). Nurses’ fatigue in neonatal intensive care units and premature infants’ readmissions. Iranian Journal of Nursing Research, 10(2):1-10.
Garnefski, N., Van den Kommer, T., Kraaij, V., Teerds, J., Legerstee, J., Onstein, E. (2002). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional problems: Comparison between clinical and a nonclinical sample. Euro J Personal, 16(5):403-20.
Gross, J. J., & Thompson, R. A. (2007). Emotion regulation: Conceptual foundations. In JJ. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation. New York: Guilford Press, 3-24.
Heinen, I., Bullinger, M., Kocalevent, R.D. (2017). Perceived stress in first year medical students - Associations with personal resources and emotional distress. BMC Med Educ, 17(1): 4.
Kranke, D., Weiss, E.L., Gin, J., Der-Martirosian, C., Brown, J.L.C., & Saia, R. (2017). A culture of compassionate bad asses: A qualitative study of combat veterans engaging in peer-led disaster relief and utilizing cognitive restructuring to mitigate mental health stigma. Best Practices in Mental Health: An International Journal, 13(1):20–33.
Kuppili, P.P., Borschmann, R., Upadhyaya, KD., & Thapaliya, S. (2018). Mindfulness based interventions for depression and anxiety in Asian Population: A systematic review. J Psychiatrists' Assoc Nepal, 7(1):10-23.
Lorist, M.M., Klein, M., Nieuwenhuis, S., Jong, R., Mulder, G., Meijman, T.F. (2000). Mental fatigue and task control: planning and preparation. Psychophysiology, 37(5):614-25.
Masa'deh, R., Masadeh, O.M., Momani, A., Jarrah, S., Al Shabatat, S.H., & Alshawabkeh, Gh. A. (2021). The effect of anger management program on perceived stress of healthcare professionals: A quasi-experimental study. Nursing Practice Today, 8(4):303-312
Muecke, S. (2005). Effects of rotating night shifts: Literature review. J Adv Nurs, 50(4):433-9.
Powers, MB., de Kleine, R.A., Smits, J.A.J. (2017). Core Mechanisms of Cognitive Behavioral Therapy for Anxiety and Depression: A Review. Psychiatr Clin North Am, 40(4):611-23.
Smets, E.M., Garssen, B., Bonke, B.D., De Haes, J.C. (1995). The Multidimensional fatigue inventory (MFI) psychometric qualities of an instrument to assess fatigue. J Psychosom Res, 39(3):315-25. PubMed
Van, J.C., Marcora, S., De, K.P., Bailey, S., Meeusen, R., Roelands, B. (2017). The Effects of Mental Fatigue on Physical Performance: A Systematic Review. Sports medicine (Auckland, NZ), 47(8):1569-88
Yun, K., & Yoo, Y-S. (2021). Effects of the Anger Management Program for Nurses. Asian Nursing Research, https://doi.org/10.1016/j.anr.2021.07.004.
_||_
Asikhia, O. A. (2014). Effect of cognitive restructuring on the reduction of mathematics anxiety among senior secondary school students in Ogun State, Nigeria. International Journal of Education and Research, 2(2):1–20.
Ayache, S.S., & Chalah, M.A. (2017). Fatigue in multiple sclerosis - Insights into evaluation and management. Neurophysiol Clin, 47(2):139-71
Babapourkhairuddin, J., Ismailpour, K & Saidi Dehghani, S. (2014). The role of perfectionism in predicting the feeling of cognitive, physical and social fatigue, Journal of Psychology, 74: 163-174. [In Persian]
Blaxton, J.M., & Bergeman, C.S. (2017). A process-oriented perspective examining the relationships among daily coping, stress, and affect. Pers and Indiv Differ, 104: 357-361.
Cole, N.N., Nonterah, C.W., Utsey, S.O., & Hook, J.N., Hubbard RR, Opare-Henaku A, Fischer, N.L. (2015). Predictor and moderator effects of ego resilience and mindfulness on the relationship between academic stress and psychological well- being in a sample of Ghanaian college students. J Black Psychol, 41(4): 340-357.
Da Silva, L.A., dos Santos, I., Gomes, A.M., de Souza, M.D., da Cunha, A.L. (2017). Chronic psychiatric client: socio-cognitive reconstruction in the institutional care process/Cliente com enfermidade psiquiatrica cronica: reconstrucao socio-cognitiva no contexto do processo de cuidado institucional/Cliente con enfermedad psiquiatrica cronica: reconstruccion socio-cognitiva en el contexto del proceso de atencion institucional. Enfermagem Uerj, 25(1):128-39.
Dashti, E., Rassouli, M., Khanali Mojen L., Pour hoseingholi, A., Shirinabady Farahani, A., Sarvi, F. (2015). Nurses’ fatigue in neonatal intensive care units and premature infants’ readmissions. Iranian Journal of Nursing Research, 10(2):1-10.
Garnefski, N., Van den Kommer, T., Kraaij, V., Teerds, J., Legerstee, J., Onstein, E. (2002). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional problems: Comparison between clinical and a nonclinical sample. Euro J Personal, 16(5):403-20.
Gross, J. J., & Thompson, R. A. (2007). Emotion regulation: Conceptual foundations. In JJ. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation. New York: Guilford Press, 3-24.
Heinen, I., Bullinger, M., Kocalevent, R.D. (2017). Perceived stress in first year medical students - Associations with personal resources and emotional distress. BMC Med Educ, 17(1): 4.
Kranke, D., Weiss, E.L., Gin, J., Der-Martirosian, C., Brown, J.L.C., & Saia, R. (2017). A culture of compassionate bad asses: A qualitative study of combat veterans engaging in peer-led disaster relief and utilizing cognitive restructuring to mitigate mental health stigma. Best Practices in Mental Health: An International Journal, 13(1):20–33.
Kuppili, P.P., Borschmann, R., Upadhyaya, KD., & Thapaliya, S. (2018). Mindfulness based interventions for depression and anxiety in Asian Population: A systematic review. J Psychiatrists' Assoc Nepal, 7(1):10-23.
Lorist, M.M., Klein, M., Nieuwenhuis, S., Jong, R., Mulder, G., Meijman, T.F. (2000). Mental fatigue and task control: planning and preparation. Psychophysiology, 37(5):614-25.
Masa'deh, R., Masadeh, O.M., Momani, A., Jarrah, S., Al Shabatat, S.H., & Alshawabkeh, Gh. A. (2021). The effect of anger management program on perceived stress of healthcare professionals: A quasi-experimental study. Nursing Practice Today, 8(4):303-312
Muecke, S. (2005). Effects of rotating night shifts: Literature review. J Adv Nurs, 50(4):433-9.
Powers, MB., de Kleine, R.A., Smits, J.A.J. (2017). Core Mechanisms of Cognitive Behavioral Therapy for Anxiety and Depression: A Review. Psychiatr Clin North Am, 40(4):611-23.
Rashidi Asl, H., Kokli, M., Mirkhani, S & Shahani, S. (2019). The role of experiential avoidance and difficulty in emotion regulation in predicting self-harm behaviors in adolescent girls with a history of running away from home, Development of Psychology, 9(11): 35-44. [In Persian]
Sirti, N, Karimi, L., Khalili, R. (2019). The level of perceived stress of medical and non-medical staff in the face of the epidemic of the Covid-19 disease, Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 26(3):294-305. [In Persian]
Smets, E.M., Garssen, B., Bonke, B.D., De Haes, J.C. (1995). The Multidimensional fatigue inventory (MFI) psychometric qualities of an instrument to assess fatigue. J Psychosom Res, 39(3):315-25. PubMed
Van, J.C., Marcora, S., De, K.P., Bailey, S., Meeusen, R., Roelands, B. (2017). The Effects of Mental Fatigue on Physical Performance: A Systematic Review. Sports medicine (Auckland, NZ), 47(8):1569-88
Yun, K., & Yoo, Y-S. (2021). Effects of the Anger Management Program for Nurses. Asian Nursing Research, https://doi.org/10.1016/j.anr.2021.07.004.
Zairi, M & Mohammadi, M. (2016). The effect of anger management skill training in a cognitive-behavioral way on behavioral activation and inhibition systems, Journal of Principles of Mental Health, 19(3): 142-146. [In Persian]
Zarei, S. (2019). The mediating role of depression and anxiety symptoms in the relationship between perceived stress and harmful use of mobile phones among nursing students. Journal of Nursing Education, 9(3): 10-20. [In Persian]
Ziyadini, Z. (2017). The role of fatigue severity, sleep quality and dimensions of job toughness in predicting mental stress of nurses working in Bandar Abbas and Haji Abad hospitals, Journal of Qom University of Medical Sciences, 12(12): 79-88. [In Persian]
بررسی تاثیر آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي بر خستگي رواني، استرس ادراك شده و تنظيم هيجان پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشي آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي بر خستگي رواني، استرس ادراك شده و تنظيم هيجان پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه انجام شد. جامعة آماري پژوهش را كلية پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه تشكيل ميدهد كه از اين ميان 30 نفر با روش هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمايشي و يك گروه كنترل به طور تصادفي جايگزين شدند. انتخاب حجم نمونه به كمك جدول كوهن و براساس توان آزمون صورت گرفت. طرح اين تحقيق، نيمه آزمايشي، با پيش-آزمون، پس-آزمون و گروه كنترل ميباشد. بسته آموزشي شامل تكنيكهاي مديريت خشم مبتني بازسازي شناختي می باشد و برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه خستگی روانی یودر (2010)، پرسشنامه هيجانات واتسن، كلارك و تلگن (1988)، مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) استفاده شد. در پژوهش حاضر؛ ابتدا آزمودنيها با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمايشي و کنترل جايگزين شدند. قبل از اجراي مداخله در هر گروه، سه پرسشنامه به عنوان پيش آزمون روي شركت كنندگان تمامي گروه ها اجرا شد. پس از آن تكنيكهاي مديريت خشم مبتني بازسازي شناختي در گروه آزمایشی آموزش داده شد و در نهايت مجددا همين پرسشنامه ها به عنوان پس آزمون بر روي شركت كنندگان هر دو گروه آزمايشي اجرا شد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از آزمون تحلیل كوواريانس چندمتغيره در نرم افزار SPSS22 استفاده شد. طبق یافته های تحقیق، میانگین اصلاح شده گروه آزمایش مدیریت خشم در استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان به ترتیب برابر 46/30، 87/6، 88/65 است و میانگین گروه کنترل در این متغیرهای به ترتیب برابر 86/35، 05/11 و 37/59 است و تفاوت میانگین بین این دو گروه در پس آزمون متغیرهای وابسته پژوهش در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین، میتوان گفت که میانگین گروه آزمایش مدیریت خشم به صورت معنی داری در استرس ادراک شده و خستگی روانی کمتر از میانگین گروه کنترل و در تنظیم هیجان بیشتر از گروه کنترل است. با توجه به این یافته ها فرضیه پژوهش تایید میشود و میتوان گفت که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده و خستگی روانی و افزایش تنظیم هیجان تاثیر دارد.
كليدواژهها: آموزش گروهي مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي، خستگي رواني، استرس ادراك شده، تنظيم هيجان
Investigating the effect of anger management training based on cognitive reconstruction on mental fatigue, perceived stress and emotion regulation of nurses at Shafai Hospital in Urmia.
Abstract
The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of anger management training based on cognitive reconstruction on mental fatigue, perceived stress and emotion regulation of nurses at Shafai Hospital in Urmia. The statistical population of the research is made up of the College of Nurses of Shafai Hospital in Urmia, from which 30 people were selected by a purposeful method and were randomly assigned to an experimental group and a control group. The selection of the sample size was done with the help of Cohen's table and based on the power of the test. The design of this research is semi-experimental, with pre-test, post-test and control group. The educational packages include anger management techniques based on cognitive reconstruction, and Yoder's psychological fatigue questionnaire (2010), Watson, Clarke and Telgen's (1988) excitement questionnaire, and Cohen et al.'s (1983) perceived stress scale were used to measure the research variables. The implementation method was in the order that first the subjects were selected by the screening method and were replaced in two experimental and control groups. Before the implementation of the intervention in each group, three questionnaires were administered as a pre-test on the participants of all groups. After that, anger management techniques based on cognitive reconstruction were taught in the experimental group, and finally, the same questionnaires were administered again as a post-test on the participants of both experimental groups. To analyze the data, multivariate analysis of covariance was used in SPSS22 software. According to the findings of the research, the modified mean of the anger management experimental group in perceived stress, mental fatigue and emotion regulation is 30.46, 6.87, 65.88 respectively, and the mean of the control group in these variables is 35.86 respectively. 11/05 and 59/37. The average difference between these two groups in the post-test of the dependent variables of the research is significant at the level of 0.01. Therefore, it can be said that the average of the anger management experimental group is significantly lower than the average of the control group in perceived stress and mental fatigue and higher than the control group in emotion regulation. According to these findings, the research hypothesis is confirmed and it can be said that anger management training based on cognitive restructuring has an effect on perceived stress and mental fatigue and increasing emotion regulation.
Keywords: group training of anger management based on cognitive restructuring, mental fatigue, perceived stress, emotion regulation
مقدمه
يكي از صاحبان مشاغلي كه همواره با تنشهاي مختلفي در محيط كار مواجه هستند، پرستاران هستند. اين عوامل تنشزا ميتوانند تهديدي براي سلامتي آنها به حساب آيند. ماهیت حرفه پرستاری به گونه ای است که پرستاران خستگی زیادی را تجربه می کنند و این فرضیه مطرح است که خستگی ممکن است موجب تنش های روانی پرستاران و كاركنان بخش بهداشت و درمان شود. خستگي رواني در اين حرفه امر مهمي تلقي ميشود، چون موجب بروز خطاهاي پزشكي در پرستاران ميشود (ضياءالديني، 1397).
خستگي رواني1 برآیندی از کمبود توان وانرژی در ابعادی همچون ذهن، جسم، فعالیت و انگیزه تعریف ميشود (اسمتز، گارسن، بونكه2 و همكاران، 1995). به بیان دیگر، خســتگی احساس ناخوشایند ذهنـی اسـت که طیفی از احساس ضعف تا فرسودگی را تشکیل میدهد و با قابلیت ایفای نقش و فعالیت شخصی تداخل دارد (باباپورخيرالدين، اسماعيل پور و سعيدي دهقاني، 1394). در حالت خستگی رواني افراد میتوانند کارهای شناختی ساده را انجام دهند، اما عملکرد آنها در انجام کارهای پیچیده ذهنی دچار نقص ميشود که تفسیر ممکن برای این حالت تأثیر خستگی ذهنی بر فرایند پردازش اطلاعات میباشد (لوريست، كلاين، نيوونيست3، و همكاران، 2000). همچنين، خستگی ذهنی باعث کاهش عملکرد فیزیکی در افراد نیز میشود (وان، ماركورا، دي4، و همكاران، 2017). به طور خاص، در مورد پرستاران و كادر بيمارستاني، با افزایش خستگی توانایی تصمیم گیری پرستار کم میشود و درنهایت سبب وقوع خطا ميشود (دشتي، رسولي، خانعلي، و همكاران، 2015).
ديگر متغير مورد بحث در اين پژوهش و مرتبط با پرستاران و كادر بيمارستاني استرس ادراك شده5 است. استرس ادراک شده به عنوان وضعیتی تعریف ميشود که افراد آن را تهدیدآمیز یا چالش برانگیز ارزیابی میکنند و برای مقابله با آن منابع کافی در اختیار ندارند (كوهن، نقل از زارعي، 1399). استرس ادراک شده تاثیر منفی روی سیستم ایمنی و متابولیک دارد و افرادی که سطوح بالایی استرس را تجربه میکنند ممکن است در معرض خطر ایجاد هیجانات منفی از قبیل افسردگی و اضطراب قرار گیرند (بلاكستون و برگمن6، 2017). تحقيقات زیادی (همچون هاينن، بالينگر و كوكالونت7، 2017؛ و نيز كول، نانترا، آتسي8 و همكاران، 2015) نشان داده اند که استرس ادراک شده با افسردگی ارتباط مثبتي دارد.
سيرتي نير، كريمي و خليلي (1399) با بررسي میزان استرس ادراک شده کارکنان درمانی و غیردرمانی در مواجهه با همه گیری بیماری کووید – 19، دريافتند میزان استرس ادراك شده در بين زنان نسبت به مردان، افرادی با مصرف دارو نسبت به افراد بدون مصرف دارو و افراد با مشاغل درمانی نسبت به مشاغل غیردرمانی بالا بود. از سويي ديگر، طبق نظر گراس و تامپسون (2007) تنظیم هیجانی به مجموع به فرآیندهای خودکار و کنترل شدهای اشاره دارد که شامل شروع، حفظ و نگهداشت و تغییر هیجانات است که در وقوع، شدت و طول مدت حالات احساسی و عاطفي تاثير دارند. در واقع، با توجه به اینکه افراد تا چه میزان در تنظیم کردن هیجانات خو د دشواری نشان دهند (عدم پذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، دسترسی كمتر به راهبردهای تنظیم هیجان و عدم وضوح هیجانی)، افکار مخاطرهآمیز بیشتری، مانند افکار خودکشی و خودآسیبیهای عمدی و غیرعمدی برای آنها ایجاد میشود (رشيدي اصل و همكاران، 1399).
راهبردهاي تنظيم هيجان به دو گروه كلي مثبت و منفي تقسيم ميشوند؛ راهبردهاي مثبت عبارتند از تمركز مجدد مثبت، تمركز مجدد بر برنامهريزي، ارزيابي مجدد مثبت، ديدگاه وسيعتر و پذيرش و در مقابل، راهبردهاي منفي عبارتند از: ملامت خويش، ملامت ديگران، فاجعه انگاري، و نشخوار فكري يا تمركز بر تفكر (گارنفسكي، وان دن كومر، كرايجز9 و همكاران، 2002). آموزش گروهي مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي يكي از مداخلات مورد استفاده در پژوهش حاضر ميباشد. به طور كلي، رویکرد بازسازی شناختی مجموعهای از روشهاست که به افراد یاد میدهد مفروضات خود را درباره وضعیتها و دنیا بررسی کنند و عقایدشان را واقعبینانهتر و عاقلانهتر سازند. در كاربرد از این فنون فرض بر این است که افکار غیرمنطقی رفتارهای غیرمنطقی را بهوجود میآورند که میتوان آنها را با تغییردادن افکار زیربنایی اصلاح کرد (آسيخيا، 2014).
بازسازی شناختی مبتني بر این پیش فرض بنیادي است که مشکلات در زندگی از شناختها، باورها و افکار غلطی نشأت میگیرد که افراد در موقعیتهای مختلف رشد و گسترش میدهند (كرانكه، وايس، گين10 و همكاران، 2017). شناخت درمانگران به جای پرداختن به عوامل بیرونی، محیطی، ژنتیکی و وراثت و وقایع دوران کودکی، بر فکر و اصلاح شناخت و تفسیر فرد و منطقی و مستدل ساختن طرز تلقی او متمرکز میشوند. طبق پروتکلهای مطرح شده در این روش درمانی، بیمار تحت آموزش به روش بازسازی میآموزد که بسیاری از باورهای او درباره عوامل ایجادکننده استرس در وی و روشهای کنترل و پیشگیریاش، غیرمنطقی است و باید بازاندیشی شود و به طور واقعی مدنظر قرار گیرد؛ ازاینرو طی دوره درمان، بیماران خود را بیش از قبل در کنترل و درمان وضعیت بیماری خود مسئول میدانند و به این وسیله کانون کنترل درونی سلامت افزایش مییابد (داسيلوا، دوسانتز، گومز11 و همكاران، 2017).
نتایج زائري و محمدي (1396) نشان داد که آموزش مهارت مدیریت خشم به روش بازسازي شناختي باعث می شود که میزان سیستم هاي مغزي-رفتاري افزایش پیدا کند، همچنین آموزش مهارت مدیریت خشم موجب کاهش سیستم فعال سازي رفتاري و افزایش سیستم بازداري رفتاري ميشود. يون و يو12 (2021) و نيز فراهاني و عبادي زارع (2018) در پژوهش خود با مطالعة برنامة مديريت خشم براي پرستاران به اين نتيجه رسيدند كه اين مداخله بر كاهش سطح خشم و پرخاشگري، استرس شغلي و نيز ارتقاي سطح بهزيستي روانشناختي و رضايت شغلي پرستاران موثر بوده است.
پرستاران به علت شرایطی که در محیط بیمارستان تجربه می کنند بدون شک خستگی زیادی احساس خواهند کرد، خستگی زیاد ممكن است باعث شود آرامش جسمی و ذهنی پرستار از حالت تعادل خارج کند و با از بین بردن توان و انرژی او، باعث افزایش آشفتگی روانی در وی گردد. در حقيقت، خستگی ميتواند تمرکز و توجه پرستار را تحلیل برد و ازاین رو، وی را از نظر ذهنی دچار تنش کند (موكه13، 2005). محققان معتقدند با درمان ها و مداخلات روان شناختی میتوان استرس افراد شاغل در بخشهاي كاري حساس را کنترل و از آسیب های احتمالی پیشگیری کرد و توانمندهای آن ها را برای اثرگذاری بیشتر ارتقا داد (زائري، نيسي، و خواجه، 1399). لذا، روشهای مدیریت فکر از جمله چالش با خطای فکر و بررسی شواهد به پرستاران کمک میکند تا نگاهی جدید به استرسهای محیط درمان نگاه کنند و این مسئله بر کنترل خستگی، استرس و تنظيم هيجان و كنترل خشم پرستاران تأثیر مطلوبی دارد. پژوهش حاضر نيز به دنبال پاسخ به اين سوال است كه آيا آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي بر خستگي رواني، استرس ادراك شده و تنظيم هيجان پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه تاثیر دارد؟
روش تحقیق
تحقيق حاضر ازنوع نيمه تجربی با طرح پيش آزمون- پس آزمون و با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش، کلیه پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه در سال 1401 به تعداد 200 نفر بود که از ميان آنها 30 نفر به روش هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمايش و كنترل بهطور تصادفي جايگزين شدند. به منظور انجام مطالعه، کلیه پرستاران بیمارستان شفای شهر ارومیه که در سال 1401 مشغول خدمت در بخش های اتاق عمل، پست پارتوم، زایمان، لیبر و اتاق عمل اورژانس بودند جهت شرکت در مطالعه، دعوت شدند و توضیحاتی دربارة هدف از اجراي آزمون به هریک از آن ها داده شد. پرستاران واجد شرایط معیارهاي ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل گمارده شدند. این معیارها شامل داشتن رضایت آگاهانه جهت شرکت در مطالعه، توانایی شرکت در جلسات درمانی گروه، داشتن حداقل تحصیلات لیسانس، داشتن سن 25 تا 45 سال (سابقه کاری کمتر) و شرکت نکردن همزمان در کلاس هاي آموزشی و درمانی دیگر بودند. مبتلا بودن به اختلالات روانشناختی، از جمله اختلال شخصیت و روان پریشی و غیبت در جلسات آموزشی به عنوان معیارهای خروج نمونه ها از مطالعه در نظر گرفته شدند.
شرکت کنندگان در گروه کنترل و مداخله پرسشنامه هاي خستگی روانی یودر14، پرسشنامه تنظیم هيجانات واتسن15 و همکاران و استرس ادراکشده کوهن16 و همکاران را بهمنظور تعیین سطح استرس تکمیل نمودند. پس از آن، افراد گروه آزمایش 12 جلسه 1 ساعتی آموزش آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي جلسه طبق پروتكل آموزشي (برگرفته از رويكرد نواكو ، 2000) را بهصورت گروهی دریافت نمودند و پس از پایان جلسات، هر دو گروه مجدداً پرسشنامه های فوق را تکمیل کردند.
جدول 1: بستة آموزش گروهي مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي
ردیف | جلسه | مضمون جلسه |
1 | اول و دوم | اهداف کلی، قوانین، چارچوب مفهومی ومنطق روش درمانی، مدیریت خشم ارائه شد؛و بیشترین زمان این جلسه صرف ارائه اطلاعات مفهومی و مطمئن شدن از این که اعضا آن را می فهمند، شد، تحلیل عصبانیت سنج وشناسایی وقایع ونشانه هایی را که نشان دهنده شدت یافتن عصبانیت هستند. |
2 | سوم و چهارم | آموختن راهبردهاي شناختی-رفتاري کنترل خشم، آموختن چرخه پرخاشگري و روش شل کردن تدریجی عضلات |
3 | پنجم و ششم | آموزشی مدل A-B-C-D و آموزش مهارت توقف فکر(بازسازي شناختی) مفاهیم اصلی مدیریت خشم (از قبیل عصبانیت سنج، نشانه عصبانیت، چرخه پرخاشگري و بازسازي شناختی) را که تاکنون ارائه شدهاند، مرور و جمع بندي کردیم و افراد گروه را بیشتر جهت تکمیل کردن برنامه کنترل عصبانیت و متعادل کردن راهبردهاي شناختی-رفتاري فوري و پیشگیري کننده مورد تشویق قرار داديم. |
4 | هفتم و هشتم | طبق دستورالعمل بسته آموزشی با هم انجام شد و به مسئله قاطعیت، پرخاشگري، انفعال و مدل حل تعارض پرداخته شد |
5 | نهم و دهم | پاسخ به سوالات درمانجویان. تاثیر چگونگی تعاملات گذشته بر رفتار فعلی، افکار، احساسات، خصوصیات آنها |
6 | یازدهم و دوازدهم | پرداختن به مفاهیم اصلی مدیریت خشم (از قبیل عصبانیت سنج، نشانه هاي عصبانیت، چرخه پرخاشگري و باز سازي شناختي) و مهارت قاطعیت، مرورکلی برنامه کنترل خشم، نمره دهی به سود مندي دوره انجام شد. |
آزمون مقیاس ارزیابی خستگی مقیاسی جدیدي است كه از10 آيتم تشكيل شده است و براي ساخت آن از چندين مقياس ارزيابي خستگي استفاده شده است. اين آزمون به شيوة ليكرت از نمرة 1 (هرگز) تا نمرة 5 (براي هميشه) نمره گذاري ميشود (يودر17، 2010). بررسيها نشان دادند كه ضريب آلفاي كرونباخ اين مقياس 90/0 و ضريب همبستگي اين مقياس با ساير پرسشنامه هاي خستگي، از 61/0 تا 71/0 گزارش شده است (برادول و آنكولي-ازرائيل18، 2008). در مطالعة بيرامي، زينالي، اشرفيان و نيكانفر (1392)، روايي اين ابزار به روش آلفاي كرونباخ 87/0 به دست آمد.
به منظور اندازهگيري واکنش پذیري هیجانی از مقیاس عاطفه مثبت و منفـی اسـتفاده خواهد شـد. عاطفـه مثبـت بـه احسـاس شـور و شـوق، فعـال بـودن و هشیاري در یک فـرد و عاطفـه منفـی بـه احسـاس غمگینـی و کمبود انـرژي اشـاره دارد. اين مقياس توسط واتسن، كلارك و تلگن در سال 1988 ساخته شده است و داراي 10 آيتم براي هر خرده مقياس ميباشد. آيتمها روي مقياس 5 درجهاي ليكرت از 1=بسيار كم تا 5=بسيار زياد درجهبندي ميشوند. دامنة نمرات براي هر يك از عواطف مثبت و منفي 10 تا 50 است. در پژوهش بخشي پور و دژكام (1384) روايي سازه اين مقياس قابل قبول و ضريب همساني دروني (ضريف آلفا) براي هر دو زير مقياس عاطفة مثبت و منفي معادل 85/0 گزارش شد.
مقیاس استرس ادراک شده19 توسط کوهن20 و همکاران ساخته شده و 10 گویه دارد. گویه های این مقیاس جنبههای منفی و مثبت استرس را در بر میگیرد. این مقیاس با گزینههای پاسخ دهی در پنج طیف لیکرتی طراحی شده است که ترتیب نمرات به صورت صفر تا 4 است و محاسبه امتیاز نمرات به طور معکوس (هرگز=4، به ندرت=3، گاهي اوقات=2، اغلب =1 و هميشه=صفر) است؛ به جز سؤالات 4، 5، 6 و 8 كه به طور مثبت محاسبه ميشوند. مجموع امتيازات برابر 13 حد معمول استرس است، اما مجموع امتياز 20 و بالاتر به عنوان استرس بالا در نظر گرفته مي شود (كانگ و همكاران، 2020). روايي و پايايي پرسشنامه توسط خليلي و همكاران (2017) محاسبه شده و ضريب آلفاي كرونباخ آن 7/0 تأیید شده است. در مطالعه حاضر ضریب آلفای کرونباخ، 76/0 محاسبه شد.
برای تجزیه و تحلیل یافتهها از آزمون كوواريانس چندمتغيره در نرمافزار SPSS نسخه 23 استفاده شد.
یافته ها
پژوهش حاضر روی پرستاران سنین 25 تا 45 سال انجام شد. در جدول شماره 2 شاخص های توصیفی متغیرهای خستگی روانی، استرس ادراک شده و تنظیم هیجان به تفکیک گروه آزمایش و کنترل گزارش شده است.
[1] mental fatigue
[2] Smets, Garssen & Bonke
[3] Lorist, Klein & Nieuwenhuis
[4] Van, Marcora & De
[5] Perceived stress
[6] Blaxton & Bergeman
[7] Heinen, Bullinger & Kocalevent
[8] Cole, Nonterah & Utsey
[9] Garnefski, Van den Kommer & Kraaij
[10] Kranke, Weiss & Gin
[11] da Silva, dos Santos & Gomes
[12] Yun & Yoo
[13] Muecke
[14] .Yoder
[15] .Vatson
[16] .Kohen
[17] Yoder
[18] Bardwell WA, Ancoli-Israel
[19] . perceived stress scale
[20] .Kohen
جدول 2. شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش به تفکیک گروه آزمایش و کنترل
متغیر | گروه | پیش آزمون | پس آزمون | ||||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | ||||
خستگی روانی | آزمایش | 8/9 | 28/3 | 67/6 | 54/1 | ||
کنترل | 8/10 | 61/3 | 27/11 | 99/2 | |||
استرس ادراک شده | آزمایش | 6/35 | 42/6 | 73/29 | 99/3 | ||
کنترل | 8/37 | 82/5 | 6/36 | 97/6 | |||
تنظیم هیجان | آزمایش | 6/58 | 62/3 | 4/64 | 98/6 | ||
کنترل | 33/61 | 54/5 | 87/60 | 53/5 |
به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. برای این منظور ابتدا مفروضه های زیربنایی این آزمون مورد بررسی قرار گرفت. از آزمون شاپیرو- ویلک برای بررسی نرمال بودن توزیع نمرات استفاده شد که پیش فرض نرمال بودن توزیع در هر دو گروه رد نشد (05/0<P). از آزمون لوین برای رعایت پیش فرض های آزمون کوواریانس استفاده شد که نتایج آن برابری واریانس متغیرهای خستگی روانی (05/0<P، 09/4=F)، استرس ادراک شده (05/0<P، 05/1=F) و تنظیم هیجان (05/0<P، 42/0=F) را در گروه ها تائید کرد. نتایج آزمـون ام بـاکس نیز نشاندهنده یکسان بودن ماتریس واریانس کوواریانس متغیرهای خستگی روانی، اسـترس ادراك شده و تنظیم شناختی هیجان بین گروه هاي آزمایش و کنتـرل بود (05/0<P). مفروضه همگنی شیب خط رگرسیون برای هر سه متغیر وابسته خستگی روانی (25/0=P، 41/1=F)، استرس ادراک شده (91/0=P، 01/0=F) و تنظیم هیجان (53/0=P، 40/0=F) برقرار بود. به این ترتیب شرایط لازم برای اجرای آزمون کوواریانس برقرار شد. همانطور که در جدول شماره 3 مشاهده میشـود حـداقل بین دو گـروه آزمایش و کنترل در متغیرهاي خستگی روانی، استرس ادراك شده و تنظیم شناختی هیجان، تفاوت وجود داشت (05/0>P).
برای آزمون این فرضیه با توجه به وجود سه متتغیر وابسته (پس آزمون استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان) و سه متغیر کووریت یا کمکی (میانگینهای مربوط به پیش آزمون ها) از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. روش کار بدین صورت بود که میانگین گروه آزمایشی مدیریت خشم با میانگین گروه کنترل در مرحله پس آزمون پس از تعدیل اثرات پیش آزمون مقایسه شدند. متغیر گروه با دو سطح (مدیریت خشم و کنترل) به عنوان متغیر مستقل، میانگین متغیرهای استرس ادراک شده، خستگی روانی و هیجان در مرحله پس آزمون به عنوان متغیرهای وابسته و نمرات شرکت کنندگان در این سه متغیر در مرحله پیش آزمون به عنوان متغیر کووریت یا کمکی در نظر گرفته شدند.
نخست نتایج آزمونهای چندمتغیری جهت مشخص ساختن تفاوت در بین دو گروه در ترکیبی از متغیرهای وابسته در جدول زیر نشان داده شده است:
جدول 3: نتایج آزمون چندمتغیری لامبدای ویلکز برای تعیین تفاوت در متغیرهای وابسته
آزمون چندمتغیری | ارزش | مقدارF | درجه آزادی فرضیه | درجه آزادی خطا | سطح معناداری | اندازه اثر |
لامبدای ویلکز | 3/0 | 84/17 | 00/۳ | 00/۲۳ | 00/۰ | 7/0 |
براساس نتایج آزمون چند متغیری لامبدای ویلکز در جدول فوق تفاوت معناداری در بین دو گروه مدیریت خشم و کنترل در ترکیبی از متغیرهای وابسته(استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان) وجود دارد. مقدار F در آزمون لامبدای ویلکز برابر 84/17 بوده و سطح معناداری آن کمتر از 001/0 است. در مرحله بعد برای مشخص ساختن اینکه تفاوت معنادار در کدام یک از متغیرهای وابسته صورت گرفته است، از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. که نتایج آن در جدول زیر گزارش شده است:
جدول 4: نتایج آزمونهای تحلیل واریانس یکراهه جهت تعیین تفاوت در متغیرهای وابسته
متغیر | منبع اثر | میانگین مجذورات بین گروهی | درجه ازادی | ميانگين مجذورات خطا | F | سطح معناداری | 2 h |
استرس ادراک شده | گروه | 62/189 | ۱ | 62/189 | 65/6 | 02/0 | 21/0 |
خطا | 42/712 | ۲۵ | 5/28 | ||||
خستگی روانی | گروه | 02/114 | ۱ | 02/114 | 01/38 | ۰ | 6/0 |
خطا | 99/74 | ۲۵ | ۳ | ||||
هیجان | گروه | 93/275 | ۱ | 93/275 | 37/12 | ۰ | 33/0 |
خطا | 55/557 | ۲۵ | 3/22 |
نتایج مندرج در جدول فوق نشان میدهد بین دو گروه آزمایشی مدیریت خشم و کنترل در متغیرهای استرس ادراک شده (015/0=sig، 65/6=F)، متغیر خستگی روانی (001/0=sig، 01/38=F) و تنظیم هیجان (01/0=sig، 37/12=F)، تفاوت معناداری وجود دارد. مقدار مجذور اتا به عنوان شاخص اندازه اثر نشان می دهد به ترتیب 21 درصد از واریانس اترس ادراک شده، حدود 60 درصد از واریانس خستگی روانی و حدود 33 درصد از واریانس تنظیم هیجان از طریق متغیر مستقل آموزش گروهي مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي تبیین میشود.
برای بررسی وضعیت میانگین گروههای مهارت زندگی تحصیلی و کنترل در پس آزمون متغیرهای وابسته یعنی استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان پس از تعدیل و کنترل نمرات پیش آزمون، در جدول 9-4 میانگین های اصلاح شده این متغیرها در پس آزمون گزارش شده است.
جدول 5: میانگین های اصلاح شده متغیرهای وابسته در گروه های آزمایش و کنترل
متغیروابسته | گروه | میانگین | تفاوت میانگین | خطای استاندارد | سطح معنی داری |
استرس ادراک شده | مدیریت خشم | 47/30 | 4/5- | 09/2 | 02/0 |
کنترل | 87/35 | ||||
خستگی روانی | مدیریت خشم | 87/6 | 19/4- | 68/0 | 00/۰ |
کنترل | 06/11 | ||||
هیجان | مدیریت خشم | 89/65 | 51/6 | 85/1 | 00/0 |
کنترل | 38/59 |
با توجه به جدول 5 میانگین اصلاح شده گروه آزمایش مدیریت خشم در استرس ادراک شده، خستگی روانی و تنظیم هیجان به ترتیب برابر 46/30، 87/6، 88/65 است و میانگین گروه کنترل در این متغیرهای به ترتیب برابر 86/35، 05/11 و 37/59 است. تفاوت میانگین بین این دو گروه در پس آزمون متغیرهای وابسته پژوهش در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین، میتوان گفت که میانگین گروه آزمایش مدیریت خشم به صورت معنی داری در استرس ادراک شده و خستگی روانی کمتر از میانگین گروه کنترل و در تنظیم هیجان بیشتر از گروه کنترل است. با توجه به این یافته ها فرضیه پژوهش تایید میشود و میتوان گفت که آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده و خستگی روانی و افزایش تنظیم هیجان تاثیر دارد.
نتیجه گیری
در مورد یافته های تحقیق، مبني بر اثربخشي آموزش گروهي مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي بر خستگي رواني، استرس ادراك شده و تنظيم هيجان پرستاران، يافته هاي حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده و خستگی روانی و افزایش تنظیم هیجان تاثیر دارد.
در مورد اثربخشي آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده، يافتهها با نتايج مسعده و همكاران (2021) و نيز مسعده و همكاران (2020)؛ يون و يو (2021) و نيز فراهاني و عبادي زارع (2018) همسو ميباشد. در اين پژوهش، بر آموزش مهارت های شناختي بین فردی و كارآمد مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي در محیط کار و زندگی روزمره و همچنین به چالش کشیدن و آزمون خطاهای شناختی تأکید بسياري شد. این روش ها موجب کاهش استرس و تأثیر در خستگی رواني آزمودنيها ميشود.
در مورد اثربخشي آموزش مدیریت خشم مبتنی بر بازسازی شناختی در استرس ادراک شده ميتوان اظهار داشت كه در جلسات آموزش افراد اطلاعات زیادی در مورد واکنش به استرس به دست میآورند، خودگوییهای منطقی برای موقعیتهای استرسزا یاد میگیرند و بازسازی شناختی را در موقعیتهای هیجانی فرا میگیرند (كاپيلي و همكاران، 2018). این مهارتها، به پرستاران امکان میدهد دیدگاه متعادلی در موقعیتهای استرسزای بیمارستانی داشته باشند. ارزیابی شناختی از یک موقعیت، نقش مهمی در تعیین شدت فشار روانی دارد و به همین علت استفاده از روشهای درمانی مبتنی بر شناخت بیماران، موجب تغییر ارزیابیهای منفی از یک موقعیت استرس زا میگردد. از آنجايي كه پرستاران به علت شرایط شغلی سطح استرس بالایی را تجربه میکنند، شركت در جلسات درمانی بازسازي شناختي به این افراد کمک میکند تا بتوانند نگرانیهای خود را در گروه مطرح کنند و با افکار خود آشنا شود (پاورز و همكاران، 2017).
حضور در جلسات گروه درمانی بازسازي شناختي باعث می گردد تا پرستاران با افکار منفی خود آشنا شده و روشهای مقابله با این افکار منفی را فرا بگیرند، همچنین بیان افکار باعث می گردد تا از دغدغه همکاران نیز آگاه شده و حس همکاری مشترک بهبود یابد و در کنار آن روشهای فعال و کارآمدی برای کاهش استرس های شغلی فرابگیرند. از طرفی روشهای مدیریت فکر از جمله چالش با خطای فکر و بررسی شواهد به پرستاران کمک میکند تا نگاهی جدید به استرس های محیط درمان نگاه کنند و این مسئله بر کنترل خستگی پرستاران تأثیر مطلوبی دارد (اياك و كالا، 2017).
یافته های تحقیق نشانگر تاثیر آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي بر بهبود تنظيم هيجان پرستاران بود. تنظیم هیجان، به نحوه تفکر افراد پس از بروز یک تجره منفی یا واقعه آسیب زا برای آنها اطلاق می گردد(آسيخيا، 2014). در تبیین یافته پژوهش می توان گفت انسان سالم به کسی گفته می شود که توانایی و قدرت پردازش صحیح اطلاعات را داشته باشد. چنانچه فردی در اجرای پردازش اطلاعات عملکرد سالمی نداشته باشد دچار خطای شناختی شده و در نتیجه به ناراحتی ها و اختلالات روانشناختی مبتلا می گردد. برای مثال تحت تاثیر تفکرات غیرمنطقی افراد خود را در حالتی در می یابند که از آن راه گریزی ندارند و احساس می کنند مسائلشان حل ناشدنی است(هاينن، بالينگر و كوكالونت1، 2017). آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي موجب می شود تا خطاهای شناختی که منجر به احساس و هیجان منفی می شود شناسایی شده و اعضا به تفکرات غیرمنطقی و تفسیر اشتباه خود از رویدادها آگاهی یافته و محور تلاش خود را بر اصلاح تفکر نادرست قرار دهند. آنچنان که از نتایج این پژوهش مشخص می گردد، آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازی شناختی با موفقیت توانسته است تا راهبردهای شناختی افراد را اصلاح کند و تفکرات اشتباه و نادرست موجود در پایه های فکری آنها را مشخص نماید.
یافته دیگر تحقیق نشان داد؛ آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي موجب کاهش خستگی روانی پرستاران می شود. در رویکردهای شناختی تمام مشکلات عاطفی و روانشناختی افراد از شناخت واره ها، خطاهای فکری، تحریف های شناختی و باورهای ناکارآمد و غیرمنطقی ناشی می شود. از دیدگاه شناختی، افراد در مراودات اجتماعی و رخدادهایی هستند که برایشان اتفاق می افتد و اکثرا به هنگام ادراک و تفسیر وقایع دچار خطاهای فکری از قبیل اغراق، فاجعه سازی، تحریف، نتیجه گیری شتاب زده، تعمیم مبالغه آمیز و ... می شوند. از این رو وقایع و اتفاقات را عامل اصلی ناراحتی و مشکالت خود می پندارند(كرانكه، وايس، گين2 و همكاران، 2017). این در حالی است که وقایع و رویدادها به خودی خود نمی توانند باعث ایجاد مشکلات روانشناختی در افراد شود، بلکه شیوه فکری و پردازش اطلاعات و معنادهی به وقایع یا همان تغییر رویدادهاست که این گونه احساسات و هیجانات منفی را در افراد ایجاد می کنند. از طرفی برانگیختن هیجان، ایجاد انگیزه و فنون تجربه گرایانه که فعال کننده تجارب پدیدارشناختی و احساسات تازه هستند نیز می توانند در فرآیند تغییر نقش اساسی داشته باشند. ممکن است لازم باشد تا انسان با کمک افکار و رفتارهای تازهای با واقعیت روبرو شود تا به این ترتیب در سطح هیجانی نیز اهمیت وجودی یک پاس منطقی یا به زبان ساده طرز تفکری جدید را تجربه کند(بلاكستون و برگمن3، 2017). آموزش مديريت خشم مبتني بر بازسازي شناختي کمک می کند تا افراد از طریق آزمایش های رفتاری افکارشان را به صورت عملی دربیاورند و بینش را به تجربه عملی تبدیل کنند این در حالی است که بحث منطقی و اراده الالعات تصحیح کننده حتی وقتی فرد به لحاظ عقلانی شواهد منطقی را بپذیرد، اغلب در تغییر واکنش های عاطفی موثر نیست چون معانی در سطح اختصاصی خود پردازش می شوند اما به نظر می رسد که در سطح بازنمایی دلالتی (ضمنی) معانی با هیجان ارتباط پیدا می کنند. پرستاران توانستند به کمک مديريت خشم مبتني بر بازسازی شناختی معنایی از خودگویی ها، انتظارات یا باورهایی که منعکس کننده شیوه های ناموثر تفکر درباره خود، دیگران و آینده است آگاه شوند. سپس راهنمایی شدند که ارتباط بین این باورهای منفی و تجارب هیجانی خود را دریافته و نهایتا درمانگر و مراجع به شیوه های گوناگون برای شناسایی، خلق و ارزیابی و راهکارهای ایجاد تفکرات سازگارانه با هم همکاری می کنند. نهایت تکنیک های درمان مديريت خشم مبتني بازسازی شناختی معنایی منجر به کاهش خستگی روانی در پرستاران شد.
این پژوهش میتواند راه گشایی در جهت برنامهریزی برای بهبود کیفیت زندگی، کاهش اضطراب و خستگی روانی پرستاران و ارتقاء سلامت آنان باشد. با توجه به این که مشکلات سلامت روان پرستاران باعث کاهش کیفیت مراقبتهای پرستاری، افزایش هزینههای درمانی کارکنان و افزایش غیبت از کار میشود و با توجه به اینکه آموزش روشهای بازسازي شناختي تأثیر مطلوبی بر کاهش مشکلات سلامت روان دارد. بنا به نظر ایزروفین (2016)، بازسازی شناختی بدین علت در تنظيم هيجان افراد موثر است که به آنها کمک می¬کند تا رفتارشان را با تغییر افکار مخرب و منفی به حالت مثبت شناسایی، ارزیابی و اصلاح نمایند. بازسازی شناختی به فرد امکان می¬دهد تا موقعیت، احساسات و رفتار مرتبط با ذهن خود را توصیف کند و پاسخ هیجانی مناسبی ابراز کند. در طول فرآیند بازسازی شناختی، فرد باید افکار منفی و غیر منطقی را به صورت افکار مثبت و منطقی مجدداً تنظیم کند. در واقع، فرد باید از رفتار مضر به ویژه تهدید کرده، تحریک کردن و برانگیختن و دیگر انواع خشم و پرخاشگری اجتناب کند. بازسازی شناختی، تکنیکی است که به منظور مرتب کردن مجدد افکار ناسازگاری استفاده می شود که به دیگران و خود فرد آسیب می زند.
مداخله درمانی شاید برای اولین بار این فرصت را داد که مشکل را جدا از خود در نظر بگیرند و با اجراي تكنيكهاي شناختي و ارزیابی مجدد افکار ناکارآمد، احساس کنند که علی رغم مشکلات میتوانند با دیگران ارتباط لذت بخش برقرار کنند و در روابط خود هيجان خود را تنظيم كرده و به عنوان نمونه كمتر دچار خشم و پرخاشگري شوند (فدايي وطن و همكاران، 1398).
اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ داراي ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ در ﺗﻌﻤﯿﻢ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﺪﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ روي پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ و تعداد نمونه تحقیق براساس ماهیت نیمه آزمایشی آن محدود به 30 نفر می باشد، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎﯾﺪ در ﺗﻌﻤﯿﻢ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ سایر پرستاران ﺟﺎﻧﺐ اﺣﺘﯿﺎط را رﻋﺎﯾﺖ ﮐﺮد. محدودیت دیگر این است که به دلیل محدویت زمانی، پیگیری نمونه ها انجام نشد. لذا، پیشنهاد میگردد در مطالعات آتی دوره پیگیری نیز انجام گردد تا از ماندگاری و اثربخشی آموزش اطمینان حاصل شود. با توجه به نتايج حاصل از پژوهش حاضر پيشنهاد ميشود در مراكز بهداشتي-درماني براي كادر درماني و پرستاران و پرسنل دستاندركار در امر مراقبت از بيماران كارگاههاي آموزشي مديريت خشم مبتني بازسازي شناختي توسط روانشناسان مجرب برگزار شود تا به كاهش خشم و بهبود سطح استرس و نيز تنظيم هيجان اين افراد كمك شود.
سپاسگزاري
این مقاله برگرفته از رساله دکتری رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با کد اخلاق IR.IAU.TABRIZ.REC.1400.202 است. بدین وسیله از مديريت، پرسنل و تمامي پرستاران بيمارستان شفاي شهر اروميه و نیز کسانی که در این پژوهش نویسندگان را یاري کردند، صمیمانه سپاسگزاري می گردد.
تعارض منافع
نویسندگان اعلام میدارند کـه در نگـارش ایـن مقالـه هیچ گونه تضاد منافعی وجود ندارد.
منابع
Asikhia, O. A. (2014). Effect of cognitive restructuring on the reduction of mathematics anxiety among senior secondary school students in Ogun State, Nigeria. International Journal of Education and Research, 2(2):1–20.
Ayache, S.S., & Chalah, M.A. (2017). Fatigue in multiple sclerosis - Insights into evaluation and management. Neurophysiol Clin, 47(2):139-71
Babapourkhairuddin, J., Ismailpour, K & Saidi Dehghani, S. (2014). The role of perfectionism in predicting the feeling of cognitive, physical and social fatigue, Journal of Psychology, 74: 163-174. [In Persian]
Blaxton, J.M., & Bergeman, C.S. (2017). A process-oriented perspective examining the relationships among daily coping, stress, and affect. Pers and Indiv Differ, 104: 357-361.
Cole, N.N., Nonterah, C.W., Utsey, S.O., & Hook, J.N., Hubbard RR, Opare-Henaku A, Fischer, N.L. (2015). Predictor and moderator effects of ego resilience and mindfulness on the relationship between academic stress and psychological well- being in a sample of Ghanaian college students. J Black Psychol, 41(4): 340-357.
Da Silva, L.A., dos Santos, I., Gomes, A.M., de Souza, M.D., da Cunha, A.L. (2017). Chronic psychiatric client: socio-cognitive reconstruction in the institutional care process/Cliente com enfermidade psiquiatrica cronica: reconstrucao socio-cognitiva no contexto do processo de cuidado institucional/Cliente con enfermedad psiquiatrica cronica: reconstruccion socio-cognitiva en el contexto del proceso de atencion institucional. Enfermagem Uerj, 25(1):128-39.
Dashti, E., Rassouli, M., Khanali Mojen L., Pour hoseingholi, A., Shirinabady Farahani, A., Sarvi, F. (2015). Nurses’ fatigue in neonatal intensive care units and premature infants’ readmissions. Iranian Journal of Nursing Research, 10(2):1-10.
Garnefski, N., Van den Kommer, T., Kraaij, V., Teerds, J., Legerstee, J., Onstein, E. (2002). The relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional problems: Comparison between clinical and a nonclinical sample. Euro J Personal, 16(5):403-20.
Gross, J. J., & Thompson, R. A. (2007). Emotion regulation: Conceptual foundations. In JJ. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation. New York: Guilford Press, 3-24.
Heinen, I., Bullinger, M., Kocalevent, R.D. (2017). Perceived stress in first year medical students - Associations with personal resources and emotional distress. BMC Med Educ, 17(1): 4.
Kranke, D., Weiss, E.L., Gin, J., Der-Martirosian, C., Brown, J.L.C., & Saia, R. (2017). A culture of compassionate bad asses: A qualitative study of combat veterans engaging in peer-led disaster relief and utilizing cognitive restructuring to mitigate mental health stigma. Best Practices in Mental Health: An International Journal, 13(1):20–33.
Kuppili, P.P., Borschmann, R., Upadhyaya, KD., & Thapaliya, S. (2018). Mindfulness based interventions for depression and anxiety in Asian Population: A systematic review. J Psychiatrists' Assoc Nepal, 7(1):10-23.
Lorist, M.M., Klein, M., Nieuwenhuis, S., Jong, R., Mulder, G., Meijman, T.F. (2000). Mental fatigue and task control: planning and preparation. Psychophysiology, 37(5):614-25.
Masa'deh, R., Masadeh, O.M., Momani, A., Jarrah, S., Al Shabatat, S.H., & Alshawabkeh, Gh. A. (2021). The effect of anger management program on perceived stress of healthcare professionals: A quasi-experimental study. Nursing Practice Today, 8(4):303-312
Muecke, S. (2005). Effects of rotating night shifts: Literature review. J Adv Nurs, 50(4):433-9.
Powers, MB., de Kleine, R.A., Smits, J.A.J. (2017). Core Mechanisms of Cognitive Behavioral Therapy for Anxiety and Depression: A Review. Psychiatr Clin North Am, 40(4):611-23.
Rashidi Asl, H., Kokli, M., Mirkhani, S & Shahani, S. (2019). The role of experiential avoidance and difficulty in emotion regulation in predicting self-harm behaviors in adolescent girls with a history of running away from home, Development of Psychology, 9(11): 35-44. [In Persian]
Sirti, N, Karimi, L., Khalili, R. (2019). The level of perceived stress of medical and non-medical staff in the face of the epidemic of the Covid-19 disease, Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 26(3):294-305. [In Persian]
Smets, E.M., Garssen, B., Bonke, B.D., De Haes, J.C. (1995). The Multidimensional fatigue inventory (MFI) psychometric qualities of an instrument to assess fatigue. J Psychosom Res, 39(3):315-25. PubMed
Van, J.C., Marcora, S., De, K.P., Bailey, S., Meeusen, R., Roelands, B. (2017). The Effects of Mental Fatigue on Physical Performance: A Systematic Review. Sports medicine (Auckland, NZ), 47(8):1569-88
Yun, K., & Yoo, Y-S. (2021). Effects of the Anger Management Program for Nurses. Asian Nursing Research, https://doi.org/10.1016/j.anr.2021.07.004.
Zairi, M & Mohammadi, M. (2016). The effect of anger management skill training in a cognitive-behavioral way on behavioral activation and inhibition systems, Journal of Principles of Mental Health, 19(3): 142-146. [In Persian]
Zarei, S. (2019). The mediating role of depression and anxiety symptoms in the relationship between perceived stress and harmful use of mobile phones among nursing students. Journal of Nursing Education, 9(3): 10-20. [In Persian]
Ziyadini, Z. (2017). The role of fatigue severity, sleep quality and dimensions of job toughness in predicting mental stress of nurses working in Bandar Abbas and Haji Abad hospitals, Journal of Qom University of Medical Sciences, 12(12): 79-88. [In Persian]
[1] Heinen, Bullinger & Kocalevent
[2] Kranke, Weiss & Gin
[3] Blaxton & Bergeman