اثرات حفاظتی و آنتیاکسیدانی سیلیمارین در گوسفندان مبتلا به فاسیولوزیس تحت درمان با کلرسولون
محورهای موضوعی : آسیب شناسی درمانگاهی دامپزشکی
مهرزاد افلاطونی
1
,
نگار پناهی
2
*
,
پژمان مرتضوی
3
,
بهار شمشادی
4
,
شاپور کاکولکی
5
1 - دانشآموخته دکتری تخصصی فارماکولوژی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه علوم پایه دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - دانشیار گروه پاتوبیولوژی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
4 - دانشیار گروه پاتوبیولوژی دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
5 - دانشیار سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور تهران، ایران.
کلید واژه: ظرفیت تام آنتیاکسیدانی, فارماکوکینتیک, فاسیولوزیس گوسفند, مالوندیآلدئید,
چکیده مقاله :
فاسیولوز یس یک بیماری انگلی است که سبب آسیبهای اقتصادی میشود. در مطالعهی حاضر به ارزیابی اثرات حفاظتی داروی سیلیمارین به تنهایی و همراه با داروی کلرسولون در گوسفندان آلوده به انگل کبدی فاسیولا هپاتیکا پرداخته شد. بدین منظور از 40 رأس گوسفند نژاد سنگسری در پنج گروه 8 رأسی شامل: 1- گوسفندان سالم بدون درمان، 2- گوسفندان مبتلا به فاسیولوز یس بدون درمان، 3- گوسفندان مبتلا به فاسیولوز یس تحت درمان با سیلیمارین، 4- گوسفندان مبتلا به فاسیولوز یس تحت درمان با کلرسولون و 5- گوسفندان مبتلا به فاسیولوز یس تحت درمان با داروهای سیلیمارین و کلرسولون استفاده شد. پارامترهای بیوشیمیایی شامل تریگلیسرید، بیلیروبین، پروتئین تام، کلسترول و آلبومین سرم و همچنین سطح سرمی مالوندیآلدئید، ظرفیت تام آنتیاکسیدانی و فاکتورهای هماتولوژیکی اندازهگیری و بین گروه ها مقایسه شد. جهت آسیب شناسی بافتی، مقاطعی از بافت کبد تهیه گردید. سطح سرمی کلسترول، تریگلیسرید، بیلیروبین، پروتئین تام و آلبومین گوسفندان مبتلا به فاسیولوز یس توسط درمان با سیلیمارین و کلرسولون، به طور معنیداری بهبود یافت (05/0p<). ظرفیت تام آنتیاکسیدانی در گروه تحت درمان با سیلیمارین در مقایسه با گروه 2 به طور معنیداری افزایش یافت (0001/0p<) و میزان استرس اکسیداتیو کاهش یافت (01/0p<). همچنین سبب بهبود فاکتورهای خونی شد و از کاهش گلبول های قرمز خون جلوگیری شد (05/0p<). میزان التهاب، فیبروز، نکروز و هایپرپلازی بافت کبد در گروه تیمار با سیلیمارین و کلرسولون در مقایسه با دیگر گروههای مبتلا به فاسیولوز یس به طور معنی داری کاهش یافت (0001/0p<). نتایج نشان داد که استفاده از سیلیمارین همراه با کلرسولون با تقویت رابطه فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک باعث بهبود اثرات درمانی آنها در مداوای بیماری فاسیولوز یس در گوسفند میشود.
Fasciolosis is a parasitic disease that causes economic losses. In the present study, the protective effects of silymarin alone and in combination with clorsulon were investigated in sheep naturally infected with Fasciola hepatica. For this purpose, 40 Sangsari breed sheep were used, which were divided into five groups, including 1- healthy sheep without treatment 2- fasciolosis affected sheep without treatment 3- fasciolosis affected sheep treated with silymarin 4- fasciolosis affected sheep treated with Clorsulon, and 5- fasciolosis affected sheep treated with silymarin and clorsulon. Biochemical parameters including triglyceride, total bilirubin, total protein, cholesterol, and albumin, were measured. The serum level of malondialdehyde, total antioxidant capacity, and hematological parameters were determined and compared among groups. Additionally, histopathological changes were investigated using light microscopy. Biochemical analysis showed significant improvement in bilirubin levels, total protein, cholesterol, and albumin in sheep treated with silymarin and clorsulon (p<0.05). Total antioxidant capacity increased in group treated with silymarin (p<0.05) compared to group 2, and the amount of oxidative stress decreased (p<0.01). Silymarin also improved hematologic factors and prevented a decrease in red blood cells (p<0.05). Liver inflammation, fibrosis, necrosis, and hyperplasia of the bile duct decreased significantly with the silymarin and clorsulon group compared to the other groups (p<0.0001). These findings showed that using silymarin in combination with clorsulon improved their therapeutic effects in treatment of ovine fasciolosis through enhancement of pharmacokinetic and pharmacodynamic relationship.
_||_