تاثیر اندیشمندان بزرگ روحانی در تحولات سیاسی اجتماعی ایران میان دو انقلاب (از سال 1285 ه.ش تا 1357 ه.ش)
محورهای موضوعی : جامعه شناسیصمد عابدینی 1 , صمد رسولزاده 2 , امیر خوشحال 3
1 - استاد مشاور . عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد خلخال، تهران، ایران
2 - عضو هیات علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، گروه علوم اجتماعی؛ آذرشهر- ایران.
3 - کارشناسیارشد پژوهشگری علوم اجتماعی (نویسنده مسئول).
کلید واژه: : نخبگان, نخبگان روحانی, انقلاب, تحولات سیاسی اجتماعی,
چکیده مقاله :
هدف ما از این نوشته آن است که جایگاه نخبگان بزرگ روحانی درهفتاد ساله مشروطه چه به صورت رسمی و چه بصورت غیر رسمی را که دارای ماهیت، تاریخی ـ تطبیقی بوده با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و از طریق مطالعه متون، منابع و اسناد مختلف، چه نوشتاری و چه غیر نوشتاری با مراجعه به منابع دست اول و دوم بررسی؛ و روشن سازیم که این نخبگان چه تاثیری بر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران این دوران داشته اند و نقش قدرت حاکم در این تاثیرات چگونه بوده است؟ درسیر تحولات اجتماعی جامعه ما چون جامعه ما استبداد زده و عقب افتاده و ایلیاتی بودکه درآن شاه با محارمش همه کاره بودند و مردم نیز بی سواد و توده ای و نخبگان آن نیز متاثر از این دو؛ اما پادشاهان قاجار برای کسب مشروعیت سیاسی نیازمند جلب نظرمساعد علمای مذهبی و روحانیون که بعد از صفویان به یکی از گروه های بسیار متنفذ اجتماعی تبدیل شده بودند، نیاز داشتند. زیرا قدرت سیاسی تنها با جلب حمایت و تایید گرفتن از روحانیون مشروعیت سیاسی را کسب می کرد، و با وجود انقلاب بر علیه این کارکردها به علت فقدان حکومت نیرومند مرکزی، نبود ارتش دائمی، و ... نتوانستند تحولات ساختاری اساسی و عمیق در ایران ایجاد کنند، و در دوره پهلوی ها هم کسب مشروعیت سیاسی از روحانیون کاملاً منتفی شد.
The aim of this paper is to clarify the constitutional position of great spiritual leaders who had comparative- historical nature in seventy years of Mashroteh either officially or unofficially. This has been done by using information gathered through the study of literature, texts, references, various documents and first and second hand sources whether written or non-written. Also this study is to investigate these elites’ effect on the political and social changes of that time and the role of ruling power. Through the social changes our society was despotic, underdeveloped and nomadic, where king was the only power and people were illiterate and popular, but Qajar kings required gaining the approval of religious scholars and clergymen (who were one of the most influential groups in the society after Safavids) in order to have political legitimacy. At that time political power was legitimated only with the support and approval of clergymen and despite the revolution against these functions, because of the lack of strong central government and the absence of a standing army they could not make fundamental and structural changes in Iran. In Pahlavi’s time clergymen were totally excluded from political legitimacy.
آبراهامیان، ی. (1376). مقالاتی در جامعهشناسی ایران. ترجمه: س، ترابی فارسانی. تهران: نشر پژوهش شیرازه. چاپ اول.
آجدانی، ل. (1385). علماو انقلاب مشروطیت ایران. تهران: نشر اختران. چاپ دوم.
آجدانی، ل. (1386). روشنفکران ایران در عصر مشروطیت. تهران: نشر اختران. چاپ اول.
آزاد ارمکی، ت. (1380). مدرنیته ایرانی (روشنفکران و پارادایم عقبماندگی در ایران). تهران: نشر اجتماع. چاپ اول.
آفاری، ژ. (1385). انقلاب مشروطه ایران. ترجمه: ر، رضایی. تهران: انتشارات بیستون. چاپ اول.
اکبری، م. (1371). ویژگیهای ساختار قدرت در ایران. مجله نامه فرهنگ. سال دوم، شماره چهار، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
بشریه، ح؛ و دیگری. (تیر1383). بررسی چرخش نخبگان در ایران دوره قاجار. مجله نامه پژوهش. سال هشتم، شماره دهم، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
حائری، ع. (1364). تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق. تهران: انتشارات امیرکبیر. چاپ دوم.
درخشه، ج. (1380).جستاری در تفکر سیاسی علمای شیعه از مشروطیت تا سال 1320. مجلات علوم انسانی. شمارههای 14–13، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
رفیع، ح؛ و دیگری. (1388).عالمان دین در آوردگاه مشروطه. مجلات تاریخ زمانه. سال هشتم شماره 87–86، ناشر: کانون اندیشه جوان.
روشه، گ. (1380). تغییرات اجتماعی. ترجمه: م، وثوقی، تهران: انتشارات نی. چاپ یازدهم.
سالاری، س. (1385). نقش روحانیت در انقلاب مشروطیت. مجلات تاریخ گنجینه اسناد. شماره شصت و دو، سال شانزدهم، انتشارات: سازمان اسناد و کتابخانه ملی.
سلیمانی، ج. (1382). حدود و جایگاه آزادی در اندیشه سیاسی میرزای نائینی. مجلات تاریخ آموزه. شماره سوم، انتشارات: آستان قدس رضوی.
صالحی، ع. (1388). اندیشههای سیاسی شیخ فضلالله نوری. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ اول.
عباسی، م؛ و دیگری. (1371). خاطرات نصرالله انتظام از دیدگاه دربار. تهران: انتشارات پژوهش. چاپ دوم.
فراستخواه، م. (1377). سرآغاز نواندیشی معاصر دینی و غیر دینی. تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار. چاپ سوم.
کاتوزیان، م. (1384). دولت و جامعه در ایران (انقراض قاجار و استقرار پهلوی). ترجمه: ح، افشار. تهران: انتشارات نشر مرکز. چاپ چهارم.
کرونین، ا. (1383). رضاشاه و شکلگیری ایران نوین. ترجمه م، ثاقبفر. تهران: انتشارات جامی. چاپ نخست.
معتضدیان، م. (1383). مردی که مثل هیچکس نبود. مجلات تاریخ زمانه. سال یازدهم، شماره بیست و نهم، ناشر: نامه اندیشه و فرهنگ و ادبیات.
ملایی توانی، ع. (1380).مدرس و رویدادهای جنگ جهانی اول در ایران. مجلات تاریخ متین. سال سوم، شماره دهم، ناشر: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
ملکزاده، م. (1383). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. (جلد 4)، تهران: انتشارات سخن. چاپ اول.
نائینی، م. (1383).گذری بر شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی میرزای نائینی. مجلات تاریخ آموزه. شماره پنجم، ناشر: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.